برگزاری نشست به مناسبت دهه فجر با حضورانشین رئیس سازمان بسیج طلاب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا داراب کلاهی در مدرسه ریحانه النبی(س)سنندج
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س)نشستی به مناسبت دهه فجر با حضور مدیریت محترم حوزه های علمیه خواهران استان حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا صالحی ، رئیس بسیج طلاب کردستان حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا موسوی ، مدیر کل بنیاد حفظ آثار ونشر ارزشهای دفاع مقدس جناب آقای شرفبیانی با سخنرانی جانشین رئیس سازمان بسیج طلاب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا داراب کلاهی در جمع130نفرطلاب حوزه مبارکه مورخ 12/11/1394 دراین مکان مبارک برگزار گردید.
حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا داراب کلاهی در ابتدافرمودند: انقلاب اسلامی ازسه مرحله تشکیل شده است.
مرحله اول انقلاب اسلامی مربوط به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی می باشد، دوره در گیری های سیاسی، مبارزه با رژیم شاه که به دنبال حق گرایی ملت مسلمان ایران بود در این دوره وقایع کشتار طلاب در مدرسه فیضیه قم ،دستگیری وتبعید امام (ره)وشهادت فرزند امام آقا مصطفی خمینی به وقوع پیوست.
ایشان بااشاره دفاع مقدس بیان داشتند: مرحله دوم انقلاب 8 سال دفاع مقدس می باشد که بعد 2سال از پیروزی انقلاب اسلامی به وقوع پیوست،دراین جنگ نابرابر 45کشور از صدام حمایت می کردند حتی نیروی های از کشورهای آفریقای وآسیای حضور داشتندواز طرفی با توجه به اینکه کشور مامورد تحریم های شدید قرار گرفته بود امکان وارد کردن ادوات جنگی وجود نداشت.
جانشین رئیس سازمان بسیج طلاب علت پیروزی انقلاب اسلامی را چنین عنوان کردند:
1-اخلاص ،ایمان وروح ودرایت معنوی واقتدار حضرت امام 2- 8سال دفاع مقدس که این دو باهم با عث تحکیم جمهوری اسلامی گردید.
حاج آقا داراب کلاهی با تاکید برمسائل فرهنگی افزودند:مرحله سوم انقلاب اسلامی جنگ روانی وجنگ نرم ناتوی فرهنگی است وباتوجه به مهم بودن این مساله حضرت آقا بحث نفوذ را بیش از 8 بار واستکبار ستیزی را بیش از 180بار در ظرف دو ماه بیان کردندوهم اکنون نیز دشمن از ذره ذره فرصت هابرای این امر استفاده می کند وتنها راهکار در برابرآمریکا افزایش بصیرت وآگاهی وگوش به فرمان مقام معظم رهبری باشیم .
ایشان در پایان افزودند:ما پیرو امام حسین (ع) هستیم که همواره در مقابل استکبار ایستادگی می کردند.وحتی زمانیکه در گودال قتلگاه بودند با صدای هل من ناصر ینصرنی همواره افراد را در تمامی درونها به استکبار ستیزی دعوت می کردند.
برگزاری جلسه اخلاق عمومی با حضور حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا رستمی در مدرسه سقز
با لطف و عنایت خداوند متعال جلسه اخلاق عمومی برای طلاب مدرسه علمیه حضرت فاطمه(س) روز شنبه 10/11/94 برگزار شد. در این جلسه حجت الاسلام والمسلمین حسن رستمی مدرس اخلاق این مدرسه مبارکه، برای طلاب از حسن خلق و فضایل اخلاقی صحبت نمودند.
ایشان بیان داشت: کسی که منش اخلاقی خوبی دارد، اخلاق پسندیده ای که در هر آیین و مکتبی آن را تأیید می کند و دینی که در بین تمامی ادیان و مکتب ها این اخلاق را به طور کامل و مکارم اخلاق در خود دارد و مورد حمایتش است به طوری که مسلمانان می توانند به کمک تمسک جستن به این دستورات نجات پیدا کنند؛ دین مبین اسلام است. و این دین در خود تقسیماتی دارد که بخشی از آن منوط به اخلاق است، بخشی را احکام و دسته ای به اعتقادات اختصاص داده شده است. مثل مسئله توحید، نبوت، معاد . حال وقتی که اخلاق نیز تابع احکام و اعتقادات ماست و از آن دو پیروی کند نتیجه این است که در اخلاق و ظاهر رفتار مانیز نمود پیدا می کند.اخلاقیات ما به یک بیان سوار بر اعتقادات ماست. اگر اعتقادات محکمی داشته باشیم در بحث اخلاقیات نیز مشکل نخواهیم داشت. باور داشته باشیم که خدایی هست، معادی هست . دانستن با باور داشتن خیلی فرق دارد باید به یقین رسید نه صرف اینکه فقط درک کرد و فهمید. اگر ما اعتقادات محکمی داشته باشیم در بحث اخلاقیات مشکلی نخواهیم داشت.
وی در ادامه فرمایشات خود اشاره ای داشتند به رساله حقوقی امام سجاد(ع) در باب حقوق اعضای بدن و از جمله حقوق زبان را تشریح نمودند و افزود: یکی از این حقوق که باید توسط زبان رعایت شود، حسن خلق است. با مردم به نیکی سخن گفتن است. دین مبین اسلام همواره پیروان خود را به حسن خلق و نرم خویی و مدارا و ملایمت در گفتار و رفتار فراخوانده و از درشتی و تندخویی بازداشته است چرا که این آموزه یکی از این مهمترین عوامل قدرت، موفقیت و پیروزی انسان در زندگی است. چنانچه همین، عامل موفقیت پیامبران الهی به ویژه پیامبر گرامی اسلام(ص) در جذب قلوب انسانها و گسترش دین بوده است.
در نتیجه اینکه رابطه با مردم و رعایت اخلاق اجتماعی یکی از مهمترین و گسترده ترین عرصه های خودسازی و پرورش توانایی های انسان است. در این میدان است که انسان می تواند در اثر ارتباط با انسانهای دیگر ارزش های وجودی سایر مهارت های حرفه ای، علمی، عقلی و مدیریتی خود را بنمایاند و فضایل اخلاقی و کمالات انسانی را در خویش نهادینه کند و همچنین به شکوفایی توانایی دیگران نیز کمک کند.
برگزاری نشستی با موضوع شناخت جبهه های حق و باطل در سریش اباد
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه حضرت زینب(س) شهر سریش آباد به مناسبت دهه فجر نشستی با موضوع شناخت جبهه های حق و باطل مورخ 94/11/12رأس ساعت 10 صبح به مدت یک ساعت با حضور حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای فدایی مدیر محترم حوزه برادران امام صادق(ع) شهرستان قروه در این مدرسه مبارکه برگزار گردید.
در این نشست حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای فدایی مدیر محترم حوزه برادران امام صادق(ع) شهرستان قروه با بیان اینکه هر انسان دردمند و بیداری در هر زمان و جامعه ای، در پی شناخت حق و باطل است تا بتواند راه حق را برگزیند و به سعادت و رستگاری نایل آید اشاره داشتند که راه خدا همان راهی كه خداوند برای سعادت انسان تعیین میكند، راه حق و جز آن باطل است.
ایشان با اشاره به آیه 59 سوره نساء که خداوند فرموده: ياايهاالذين امنو اطيعوالله و اطيعوالرسول و اولي الامرمنكم بیان داشتند که این را باید ملاک و معیار برای خودمان قرار دهیم تا بفهمیم چه کسی دروغ می گوید و چه کسی راستگو و پیرو حق است زمانی که جبهه حق و باطل هر دو رشد یافت هیچکدام بر دیگری اجازه پیشرفت را نمی دهد.
ایشان در ادامه افزودند: شیطان قسم خورده که دست از مکر و تلاش خود بر نمی دارد تا انسان را گمراه کند و یک لحظه هم از انسان غافل نمی شود شاید ما انسانها غافل شویم ولی شیطان حتی یک لحظه هم غافل نمی شود بنابراین دشمن هم لحظه ای به سود ما قدم بر نمی دارد
در پایان فرمودند: یکی از بهترین معیارهای شناخت حق از باطل قرآن است. قرآن حجت است عمل سیدالشهداء کمتر از حجیت قرآن نیست، قرآن نیاز به تفسیر دارد اما عمل سیدالشهداء واضح و روشن است بنابراین برای رسیدن به حق، باید پیرو قرآن و سنت بود و بدون کسب صلاحیت لازم، از گرفتار شدن در باتلاق های شبهات و چون و چراهای بی فرجام دوری کرد.
برگزاری دوره آموزش مشاوران درمدرسه الزهرا(س)قروه
این دوره آموزشی که در سطح استان برگزار می گردد در تاریخ 7و8/11 /94 جلسه اول آن با حضور طلاب بیجار وقروه و سریش آبادو سقز در مدرسه علمیه الزهرا قروه برگزار گردید.دراین جلسه با حضور استاد جلسه حجت الاسلام حاج آقا حمزه پور مباحث ذیل ارائه گردید:
حاج آقا حمزه پورابتدا مدیریت تحصیلی را تعریف نمودند که مدیریت تحصیلی یعنی به کار بردن شیوه ها وبرنامه هایی که طی آن فرد بتواند با امکانات وظرفیتهای موجود خود بهتر آشنا شود ودر راه ارتقاء بهره وری از توان علم آموزی خود گام بردارد از این رو مدیریت تحصیلی با دو رکن دانش ومهارت شکل می گیرد وکمال می یابد.
در ادامه مباحث در سه گام اصلی ارائه گردید:
گام اول:بعد انگیزشی مدیریت تحصیلی ؛در این بعد راهکارهای ایجاد یا تقویت انگیزه برای تحصیل را در8 مورد بیان فرمودند وبه شرح این موارد پرداختند. سپس به راه کارهای تقویت اراده پرداختند،که به 12 مورد مهم آن اشاره کردند.
گام دوم: ابعاد شناختی مدیریت تحصیلی؛ در این رابطه به سه مورد اشاره نمودند از جمله: شناخت حوزه، سطوح تحصیلی حوزه وموانع تحصیلی را از جمله در حوزه را بیان کردند.
گام سوم: ابعاد مهارتی مدیریت تحصیلی؛ در قالبهاییچون مهارت هدفگذاری ومدیریت زمان با توضیح تفصیلی آن مبحث را ارائه فرمودند وبه عوامل مخرب زمان اشاره نمودند وراهکارهایی برای این عوامل ایراد داشتند. در پایان راهکارهایی برای کسب تمرکز حواس بیانفرموند.
در کل مباحث بسیار غنی ومفید و کاربردی بود.
این جلسات به صورت یک هفته در میان در روز های پنجشنبه وجمعه برگزار میگردد.
برگزاری جلسه اخلاقی با حضور حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای اکبری استاد حوزه و مبلغ در حوزه علمیه حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) بیجار
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه فاطمه الزهرا(س)بیجارجلسه اخلاقی با حضور حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای اکبری استاد حوزه و مبلغ در محل حوزه علمیه حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) بیجار برگزار گردید در این جلسه مدیر معاونین و اساتید حضور داشتند.
حجت الاسلام والمسلمین اکبری با قرائت حدیثی از امیر المؤمنین علی(علیه السلام) : الناس علی دین ملوکهم. اظهار داشتند که در امر تدریس و تربیت طلاب باید کوشا بود .چراکه آنها از اساتید و بزرگان خود الگو می گیرند.
ایشان تصریح داشتند که شباهت طلاب و مبلغین به اساتید خود بیشتر از پدر و مادرشان است ؛طلبه از حرکات و سکنات استاد خود درس میگیرد.اینها دین شما را دارند از نظر حجاب، فهم دین ، رعایت مسائل شرعی از نظر ساده زیستی به شما مینگرند.
آقای اکبری گفت:نقش استاد بسیار نقش کلیدی است کسی که بزرگ جایی است اگر خطایی انجام دهد زیرمجموعه ی اونیز به صورت گسترده ای آن خطا را مرتکب خواهند شد.هر مطلبی را که بیان می کنید براساس علم معتبر باشدو الا توقف کنید که خدای نکرده شبهه و انحرافی پیش نیاید.
این استاد حوزه با اشاره به حدیثی از امام علی (علیه السلام) اظهار داشتند، که کسی که الگوی مردم است ابتدا خود را باید درست کند. و تلاش نماید برای تعالی افرادی که زیر مجموعه ی اویند.
برگزاری دوره آموزشی مشاوره در شهرستان سنندج
به گزارش معاونت فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی(س)سنندج دوره آموزشی مشاوران مورخ 8/11/1394در حوزه مبارکه آغاز گردید.
این دوره مشاوره که بعد از مصاحبه وبررسی وواکاوی افراد ازلحاظ روانشناسی وبررسی روحیات وخلقیات اعضاء اولین دوره مشاوره روز پنج شنبه آغاز گردید این
دوره شامل سه دوره می باشد1-دوره مقدماتی: که این دوره مقدماتی شامل 11 سرفصل با عنوانین مختلف از قبیل مهارتهای تحصیلی و… با حضور اساتید مجرب
به مدت 6الی 1سال به طول خواهد انجامیدبعد آزمون افراد قبول شده در دوره بعد پذیرش خواهد شد.2- دوره مبانی نظری درمانگری به مدت 6ساعت 3-دوره
مبانیعملی ودرمانی خواهد شد به مدت 6ساعت برگزار خواهد گردید.
این دوره با استقبال گرم قبول شدگان در این روبه رو گردیدواعضاء محترم از این که در این دوره می باشند احساس رضایت وخرسندی داشتند.
برگزاری جلسه مهدویت باموضوع وظایف منتظردرحوزه علمیه ریحانه النبی (س)
به گزارش معاون فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س) اولین جلسه مهدویت باموضوع وظایف منتظربا سخنرانی حجت الااسلام والمسلمین حاج آقا شریفی
خواه مدیر حوزه برادران مورخ 5/11/1394با حضور کادر حوزه،اساتید،طلاب در حوزه مبارکه برگزار گردید.
حجت الاسلام والمسلمین شریفی خواه در ابتدافرمودند:بحث منجی در همه چه ادیان آسمانی وشرعی وچه ادیان ساختگی وابداع شده به دست آدمی
مطرح بوده است.
ایشان با اشاره به نظرات مختلف درباره وظایف منتظران ونحوه منتظر بیان کردند:گروهی برآن معتقدند که برای زمینه سازی ظهور امام زمان باید سکوت کنند
وهیچ تلاشی نکنندتا حالت انفجاری پیش بیاید وبرخی با برداشت اشتباه ازحدیث امام باقر(ع)درباره زمان ظهور امام زمان (عج)که فرمودند:زمانی ظهور می
کند که جهان پر از ظلم وجورباشدوبه این دلیل درجامعه ظلم و فساد می کنندودیگران را نیز به ظلم وجورتشویق می کنند.
مدیر حوزه برادران در ادامه افزودند:نظر صحیح انتظار زمینه سازی ظهورآن است که درابتدا باید امام را بشناسیم ووقتی که امام راشناختیم خواسته های اورادر
جامعه پیاده سازی واجراءکنیم وبه اندازه معرفتی که به اولیاءخداپیدا کردیم تلاش کنیم.
ایشان در خصوص فعالیت دراین زمینه چند نکته را یاد آور شدند:
1-خود را طوری تربیت کنیم که همه جا ودر همه وقت خدارا ناظر براعمال ورفتاربدانیم.
2-نماز را اقامه کنیم وهمیشه نماز را اول وقت بخوانیم وسعی کنیم این فرهنگ نماز جا بیفتد .
3-در زمینه امر به معروف ونهی ازمنکر تلاش کنیم ودرر طریق پیاده کردن قرآن وخواسته های امام زمان(عج)قدم برداریم ودر این زمینه از خود امام یاری
بطلبیم.ایشان با اشاره به سخن
حجت الاسلام والمسلمین شریفی خواه با بیان وظیفه طلاب فرمودند:وظیفه مادر قدم اول آن است که قرآن ومعارف دین را بشناسیم ودر خود پیاده کنیم وبعد
در جامعه پیاده کنیم.وبشترین وظیفه رادر مقابل همسر ،فرزندان وخانواده خود داریم.
برگزاری نشست با عنوان استکبار ستیزی در قروه
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه الزهرا(س)قروه نشستی با عنوان استکبار ستیزی مورخ94/11/05 در این مدرسه مبارکه برگزار گردید.
جناب آقای حسین رستمی سخنران جلسه با صلوات بر پیامبر اعظم (ص) وبررهبر انقلاب اسلامی آغاز نمودند سپس فرمودندما با ایران وآمریکا تقابل داریم که این تقابل بعد از انقلاب اسلامی بوجود آمد، واین تقابل چرا بوجود آمد؟ محور مقاومت به سرکردگی ایران ،امروزه آمریکا را دچار چالش کرده است.
در تعریف ابر قدرتی آمده است:ابر قدرت مولفه ایی است که قبل ازینک او وارد عملکردی شود تاثیر خودش را بگذارد .حال این ابرقدرت دیروز آمریکا در مقابل ایران توقف کرده است. چرا اسرائیل ارتش ندارد چون آمریکا این اجازه را به آنها نداده است.
کشوری که این سه ویژگی را داشته باشد ابرقدرت است:
1:قدرت حذف رقیب را داشته باشد
2. قدرت اتحاد سازی را داشته باشد.
3.قدرت فیصله دادن یا ختم برهان ها را داشته باشد.
که آمریکا در هیچکدام ازاین موارد موفق نبوده است.
ایشان در ادامه به جریان غربگراها اشاره نمودند:که غربگراها می گویند ما باید با آمریکا مذاکره داشته باشیم.. وبعد با آنها رابطه داشته باشیم. واینکه با آنها تعامل داشته باشیم و وبعد از آن ما تغییر مسیر وذائقه بدهیم.
در ادامه افزودند که یکی از اندیشمندان استراتژیست آنها می گویند:
به جای اجبار و تهدید باید کاری کنیم که آنها مشتاق رابطه با ما باشند اگر بتوانیم در نتیجه نظام سلطه راتثبیت میکنیم بعد رهبران آینده را جذب کنیم و آنها را در آمریکا تربیت کنیم .
استاد دربایان به راهبرد هایی برای انتخابا ت اشاره فرمودند،از جمله:1-حضور حداکثری2-انتخاب هوشمندانه در راستای بیانات رهبری 3-مشارکت4-حوزه عمل خود را بشناسیم5-جریان انقلابی را بشناسیم6-جریان سلطه بذیر را بشناسیم7-روحیه انقلابی داشته باشیم.
درپایان جلسه استاد به سوالات طلاب و دانش آموختگانپاسخ فرمودند.
برگزاری دوره آموزشی مبلغین در استان کردستان
به گزارش معاونت فرهنگی مرکز مدیریت استان کردستان دوره آموزشی مبلغین با همکاری طرح تربیتی چهره به چهره مورخ 2/10/1394به مدت سه روزدرسالن کنفرانس سازمان تبلیغات اسلامی با حضور نماینده ولی فقیه استان کردستان وجناب آقای مهندس زاهدی استاندارکردستان برگزار گردید.
نماینده ولی فقیه در استان کردستان با بیان اینکه تبلیغ امری اثر گذار و ماندگاردر آموزش احکام دین مبین اسلام است گفت: برگزاری این دوره سبب ارتقای سطح فکری و نگرشی مربیان در همه موضوعات است.
آیت الله حسینی شاهرودی تبلیغ را منبعث از آموزه های پیامبر اکرم (ص) عنوان کرد ندواظهار کردند:باید با برگزاری این دوره تربیتی و آموزش اساس فکری و اندیشه جوانان و نوجوانان را طوری پایه ریزی کنیم تا زمینه توسعه افکار و اعمال دینی در کشور فراهم شود.
ایشان تبلیغ چهره به چهره را از موفق ترین تبلیغ ها عنوان کردند وفرمودند :ای نوتبلیغ به جهت رویاروی وارتباط مستقیم با مخاطب بیشترین تاثیر رادارد.
این دوره آموزشی با حضوراساتیدی ازکردستان وقم به مدت سه روز به طول انجامیدکه ساعت4بعدازظهرآغاز گردید،
کارگاه آموزشی سبک زندگی اسلامی با حضور حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا آزادی خواه ،کارگاه آسیب شناسی مهدویت با رویکرد بر انتظار وراههای مقابله با آن با حضور حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا سادات ،کارگاه چیستی وچرایی فرهنگی با حضور حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا فرزی،کارگاه جریان تکفیری چیستی وچرایی با حضور حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا نقد دوزان ،گارگاه مهارتهای زندگی با حضور حجت الاسلام والمسلمین حاج آقاجعفری ،گارگاه ارتباط موثر ونحوه جذب متربی با حضور حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا بلال عربیان ،کارگاه راهکار های دعوت به نماز با حضور حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا، کارگاه چگونه متربیان را با معرفت اهل بیت آشنا سازیم جناب آقای عزیزی،کارگاه اخلاق کاربردی مربی با حضور حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا عباس عربیان،کارگاه شناخت رسانه واستفاده صحیح از فضای مجازی با حضور جنا آقای امیریان ،بررسی دلایل کتاب گریزی جامعه ما با حضور جناب آقای احمدی مدیر کل کتابخانه،گارکاه مهندسی فرهنگی با حضور جناب آقای مرادی ، کارگاه تاثیر جذب هنر بر جذب متربی با حضور جناب آقای دکتر جلال نصیری برگزار گردید .
برگزاری کارگاه مهارتهای زندگی درحوزه علمیه ریحانه النبی (س)
به گزارش معاونت فرهنگی حوزه علمیه ریحانه النبی (س)سلسله نشستهای کارگاه مهارتهای زندگی با حضور سرکار خانم غیاثی وطلاب در حوزه مبارکه برگزار گردید.
سرکار خانم غیاثی در ابتدا با اشاره به فرمایش پیامبر اکرم (ص)محبوبترین بنا نزدخداوند ازدواج است بیان کردند:بنا یعنی ساختمان وازاین که از ازدواج تعبیر به بنا شده معلوم می شود دوام آن به عواملی بستگی دارد ازدواج امری است دایمی یعنی ازلحظه شروع تاقیامت آثاروتبعات آن ادامه دارد.این همان پیوندی است که درقرآن از آن به عنوان میثاق غلیظ یادشده.
ایشان در ادامه فرمودند:طبق آمار 75درصد ازدواج های مابه نتیجه دلخواه نمیرسد 3/1طلاق هادرسال اول 3/2 درپنج سال اول می باشد و70درصد امارطلاق در طبقات تحصیل کرده می باشد پس برای کاهش این آمار گام اول کسب مهارت برای زندگی وخوشبختی وسعادتی که آرزوی هریک ازماست.
خانم غیاثی یاد آور شدند:برای به دست آوردن مهارتهای کافی بایداطلاعات لازم راداشته باشیم مابرای هرکاری کلاس ودوره می بینیم گل سازی خیاطی شنا پس زندگی باتوجه به اهمیت ان نیاز بیشتری به کسب مهارت دارد.
ایشان با تاکید بر اینکه هرکس برای شروع زندگی اول باید مهارت آرام وشاد نگه داشتن خودش را یاد بگیردفرمودند:اگرقبل ازکسب مهارت اقدام به ازدواج کند مثل کسی است که خودش دوچرخه سواری بلدنیست اما میخواهد دیگری راسوار کند .
خانم غیاثی با اشاره به اینکه ازدواج پیوند دوسیستم است بیان کردند:یکی سیستم کم وفردی دیگر که از جنس مخالف باروحیات ومحیط وزندگی مختلف می باشد پس اگرمن نتوانم که یک سیستم خوب داشته باشم نمی توانم باسیستم دیگری که متفاوت ازمن است کارکنم واین کارمشکلی است.
بیانیه مدیریت حوزههای علمیه خواهران استان کردستان در محکومیت اعدام شیخ نمر
«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون»
شهادت مظلومانه عالم ربانی و مجاهد سبحانی، آیت الله شیخ نَمر(ره) را به دست عوامل مزدور وهابیت سعودی به عموم مسلمانان جهان و پیروان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام تسلیت میگوییم.
خونی که هرگز خشک نخواهد شد، خونی که هماره جوشان و خروشان سیلی خواهد گردید و بنیان آل سعود مزدور غربی را ویران خواهد ساخت.
عالمی به دیدار پرورگار خویش شتافت که با دستهای بسته و غریبانه تنها به جرم پیروی از قوانین ربانی و مودّت آل رسول صلوات الله علیهم اجمعین به شهادت رسید.
جریان مبارزههای این مجاهد نستوه, این عالم بزرگوار، جناب شیخ نمر مورد عنایت ولی عصر(عج) خواهد بود. مسئولان کمخِرَد عربستان سعودی باید بدانند که کتاب الهی ضامن اجرا دارد و ضامن اجرا هم خدای سبحان است. صَدر و ساقه عالَم هم سپاه و ستاد الهی هستند که (لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ) و تهدید خدای سبحان هم چنین است: (مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیهِ سُلْطاناً).
حوزههای علمیه خواهران استان کردستان شهادت این عالم بزرگوار را به ساحت مقدس حضرت ولی الله الاعظم اباصالح المهدی ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء، مقام معظم رهبری مدظله العالی، مراجع عظام تقلید و علمای بزرگوار دامت برکاتهم و تمامی پیروان اهل بیت علیهم السلام در سراسر جهان تسلیت عرض نموده و این حرکت ددمنشانه را محکوم می نماید و عواقب هولناک این جنایت بزرگ را بر عهدة خاندان کثیف آل سعود میداند.
برگزاری مسابقه کتابخوانی رساله حقوق امام سجاد(ع)در مدرسه سریش آباد
با توجه به هفته کتاب و اهمیت مطالعه و کتاب خوانی بالاخص با تاکیدبه منویات مقام معظم رهبری در رابطه با اهمیت دادن به مساله کتاب خوانی مسابقه ای با بهره گیری از کتاب رساله حقوق امام سجاد علیه السلام ترجمه جناب آقای علی محمد حیدری نراقی (قسمت حقوق؛ خداوند متعال، حق نفس، حق نماز، حق استاد و شاگرد ، حق همسر، حق والدین، حق فرزند و حق همنشین)حضرت زینب(س)شهرستان سریش آباد برگزار گردید. تعداد شرکت کنندگان 27 نفربودند که سه نفر از بزرگواران به حد نصاب رسیده و ان شاءالله تعالی در اولین فرصت جوایزی از طرف مدرسه مبارکه تقدیم حضورشان خواهد گردید.
برگزاری نمایشگاه کتاب به گزارش تصویر در مدرسه علمیه حضرت زینب(س)
برگزاری نمایشگاه کتاب در مدرسه علمیه حضرت زینب(س) به مناسبت هفته پژوهش
وقتمان را صرف تلاوت قرآن کنیم یا تدبر آن؟!
از آن جا كه قرآن كریم، كلام آفریننده انسان هاست با دیگر سخن ها تفاوت اساسى داشته و داراى آثار ویژه اى است كه در هیچ كلام دیگرى یافت نمى شود.
خواندن قرآن و شنیدن آن حتى براى كسانى كه با زبان عربى آشنایى نداشته و معناى آیات الهى را نمى فهمند به عنوان عملى نیک در پرونده اعمالشان ثبت شده، آمرزش گناهان، نورانیت دل و ثواب اخروى را در پى دارد.
افزون بر این، مطابق روایت امام صادق (علیه السلام) حتى نگاه كردن در قرآن نیز عبادت بوده و وجود داشتن یك جلد از قرآن در خانه، موجب طرد شیاطین از آن خانه مى شود. [1]
در حدیث مشهورى پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) فرموده اند: خانه هاى خود را با تلاوت قرآن نورانى كنید؛ زیرا هر خانه اى كه در آن قرآن، بسیار تلاوت شود خیر آن خانه زیاد شده و اهل آن گشایش مى یابند و آن خانه براى اهل آسمان نور افشانى مى كند چنان كه ستارگان آسمان براى اهل دنیا نور افشانى مى كنند. [2]
با توجه به آثار مثبت یاد شده است كه در آیات متعددى، سخن از تلاوت قرآن به میان آمده است مانند: «إِنَّ الَّذینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»[3] اما باید دانست كه گرچه قرآن كریم به دلیل آن كه مبارك [4] است، براى هر یک از اقشار جامعه بهره مناسبى داشته و حتى تلاوت آن نیز روح افزا و دلكش است ولى حدیث تدبر در قرآن حدیث دیگرى بوده و قلّه رفیع آثار دنیوى و اخروى آن بسى مرتفع تر از آثار تلاوت بدون تدبر است.
سرّ مطلب آن است كه غرض اصلى از نزول قرآن، هدایت انسان ها به سوى كمال و سعادت واقعى آنان است و این غرض تنها با عمل كردن به دستورات قرآن محقق مى گردد و عمل به قرآن میسر نیست مگر پس از فهمیدن آن چه قرآن در صدد بیان آن است و تنها راه رسیدن به این درجه از فهم، تدبر و تفكر در آیات الهى است.
در حقیقت تلاوت قرآن نیز مقدمه اى براى تدبر در آیات آن است. بى سبب نیست كه قرآن كریم، خود نه تنها در بیش از سیصد آیه به تفكر و تذكر و تعقل دعوت كرده، [5] بلكه هدف از فرو فرستادن قرآن را تفكر،[6] تعقل [7] و تدبر در آیات الهى دانسته است. «کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ». [8]
ثواب تلاوت قرآن همراه با تدبر، مسلما برابر با تلاوت بدون تدبر نیست، اكتفا كردن به تلاوت تنها، ما را از معارف عمیق و غذاهای روحانی این مائده آسمانی محروم می كند. چنان كه امام علی ـ علیه السلام ـ فرمود: «لا خیر فی عادة لیس فیها تفكّر»
دقت به چند نکته:
1. بدون شک بر اساس روایات و سیره عملی پیامبر و امامان ـ علیهم السلام ـ تلاوت قرآن به خودی خود امری پسندیده و دارای آثار تربیتی، معنوی و مادی در جسم، جان، و زندگی یک مومن است.
در روایات آمده است كه هر چیزی زنگار می گیرد و نیازمند صیقل است، دل آدمی هم در هنگام زنگ زدگی با تلاوت قرآن جلا می یابد.
از طرف دیگر تلاوت قرآن، مقدمه انس با قرآن و انس با قرآن، مقدمه آشنایی و فهم معارف آن و فهم معارف و ارزش های قرآن، مقدمه عمل به آن و رسیدن به یك زندگی قرآنی است. از این رو نمی توان به بهانه تلاوت قرآن، از تدبر و تعمق در معارف آن چشم پوشید و یا به بهانه آشنایی با معارف آن از تلاوت آیات، غفلت كرد.
در حدیثی آمده است كه امام سجاد ـ علیه السلام ـ فرمود: قرآن عهدنامه خداوند با انسان مومن است: از این رو سزاوار است كه هر مسلمان دست كم در روز 50 آیه از این عهدنامه را بخواند و با گوش جان بیندیشد و به امر و نهی و مواعظ آن دل سپرده و عمل كند.
2. ثواب تلاوت قرآن همراه با تدبر، مسلّماً برابر با تلاوت بدون تدبر نیست، اكتفا كردن به تلاوت تنها، ما را از معارف عمیق و غذاهای روحانی این مائده آسمانی محروم می كند. چنان كه امام علی ـ علیه السلام ـ فرمود: «لا خیر فی عادة لیس فیها تفكّر».
4 مهارت مهم در زندگی پیامبر و خدیجه صلوات الله علیهما
زندگانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه سلام الله علیها دارای ابعاد مختلف و فصل های گوناگونی است که هر یک از این فصل ها می تواند برای زندگی درس های طلایی باشد که با اجرای آن می توانیم طعم و لذت واقعی یک خانواده بهشتی را تجربه کنیم و در این نوشتار سعی داریم که به برخی از این مهارت های زندگی در این خانواده بهشتی و آسمانی اشاره کنیم:
مهارت اول: انتخاب عاقلانه و منطقی
یکی از مهمترین معضلات و مشکلاتی که در ازدواج های این دوره به طور چشمگیری قابل مشاهده است غلبه احساسات و عواطف بر منطق و عقل است که این مساله هر چند بسیار واضح و روشن است ولی به صورت جدی در جامعه کنونی نادیده گرفته می شود و دختران و پسران بدون بررسی جنبه های مختلف شخصیتی و خانوادگی و اعتقاداتی و … تنها با توجه و علاقه افراطی به یک بعد از شخصیت طرف مقابل از جمله زیبایی و ثروت خود را به دام یک ازدواج ناموفق و سرشار از تنش و درگیری گرفتار می کنند و هیچ گاه به آرامشی که آیات الهی به آن وعده داده اند نمی رسند.
اما ازدواج آسمانی پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله با بانوی اسلام حضرت خدیجه سلام الله علیها نه تنها غلبه احساس و عاطفه نبود بلکه یک انتخاب سرشار از آگاهی و عقل و تدبیر بود که با بررسی همه جانبه صفات و ویژگی های دو طرف شکل گرفت ابعاد شخصیتی که می تواند توجه به آنها ما را به زندگی لذت بخش راهنمایی کند.
مردان مادی که همه چیز را از دریچه مادی گری مطالعه می کنند، پیش خود چنین تصور می کنند که چون خدیجه ثروتمند و تجارت پیشه بود، برای امور تجارتی خود، به یک مرد امین بیش از هر چیزی نیازمند بود، از این لحاظ، با محمد (صلی الله و علیه و آله) ازدواج کرد و محمد نیز از وضع زندگی آبرومندانه او آگاه بود، با اینکه توافق سنی نداشتند؛ تقاضای او را پذیرفت.
ولی آنچه را تاریخ نشان می دهد، این است که محرک خدیجه برای ازدواج با امین قریش، یک سلسله جهات معنوی بود، نه جنبه های مادی، اینک شاهد ما:
“هنگامی که از میسره، سرگذشت سفر جوان قریش را می پرسد؛ او کراماتی را که در طول این سفر از او دیده بود و آنچه را از راهب شام شنیده بود، برای او نقل می کند، خدیجه شوق مفرطی که سرچشمه آن علاقه به معنویت محمد (صلی الله و علیه و آله) بود در خود احساس می کند و بی اختیار به او می گوید: میسره! کافی است، علاقه مرا به محمد؛ دو چندان کردی، برو که من، تو و همسرت را آزاد کردم و 200 درهم و دو اسب و لباس گرانبهایی در اختیار تو می گذارم. سپس آنچه را از میسره شنیده بود، برای «ورقة بن نوفل» که دانای عرب بود، نقل می کند، او می گوید: صاحب این کرامات پیامبر عربی است.” [فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام]
مهارت دوم: حمایت های اقتصادی و عاطفی از همسر
یکی از مهمترین ملاک ها برای یک زندگی موفق حمایت زن وشوهر از یکدیگر در تمامی ابعاد زندگی است از حمایت اقتصادی گرفته تا حمایت معنوی و عاطفی که در بسیاری از اوقات می تواند قدرت بیشتری از حمایت اقتصادی ایفا کند و به همین دلیل یکی از مهمترین بخش های زندگی پیامبر صلی الله و علیه و آله و حضرت خدیجه سلام الله علیها این حمایت دو جانبه بود که توانست موفقیت و پیشرفت را در این زندگی قلم بزند.
یک بار مشرکان پیامبر را سنگ باران و زخمی کردند. حضرت به سوی خانه به راه افتاد. مشرکان به دنبال پیامبر آمدند و حتی خانه را سنگ باران کردند. خدیجه از خانه بیرون آمد و گفت: آیا از سنگ زدن به خانه زنی که نجیب ترین زنان قوم و قبیله خود است، شرم ندارید؟ مشرکان شرمنده شدند و بازگشتند. خدیجه به خانه برگشت و به بستن و مداوای زخم های پیامبر مشغول شد. در این واقعه بود که جبرئیل سلامی ویژه از سوی خدا برای حضرت خدیجه آورد. خدیجه در برابر این سلام گفت: إِنَ اللَّهَ هُوَ السَّلَامُ وَمِنْهُ السَّلَامُ وَعَلَى جَبْرَئِیلَ السَّلَامُ وَعَلَیکَ یا رَسُولَ اللهَ السَّلامُ وَبَرَکاتُه :همانا خداوند خود، سلام است و سلام از اوست و بر جبرئیل و بر شما ای رسول خدا، سلام و بركات خدا باد. [ الاستیعاب فی معرف الأصحاب، ج ۴، ص ۱۱۱]
مهارت سوم: مشورت با خانواده
آنچه این روزها در فیلم ها و سریال های تلویزیونی و در جامعه شاهد آن هستیم ازدواج های جوانانی است که بدون مشورت با خانواده فرد مورد علاقه خود را انتخاب می کنند و صبحت های مقدماتی ازدواج را انجام می دهند و پس از اخذ تصمیم نهایی و در مرحله آخر خانواده های خود را در جریان این ازدواج قرار می دهند و بدیهی است که انتخاب های سطحی و این چنینی به کجا ختم خواهد شد.
اما ازدواج آسمانی پیامبر خدا صلی الله و علیه و آله با حضرت خدیجه سلام الله علیها همه بر پایه مشورت و کسب تجربه از بزرگان و صاحبان تجربه بود بدین ترتیب که پیامبر با ابوطالب عموی بزرگوار خویش مشورت کردند و او را واسطه این ازدواج پرخیر و برکت قرار دادند و حضرت خدیجه نیز در این رابطه با ورقه بن نوفل صحبت کردند.
مهارت چهارم: احترام متقابل
احترام متقابل یکی دیگر از مهارت های زندگی زناشویی است که در زندگی این زوج آسمانی بسیار به چشم می خورد و یکی از مهمترین نیازهای زندگی در عصر حاضر می باشد:
وقتی مراسم عقد حضرت خدیجه با پیامبر پایان یافت و رسول خدا خواست به خانه ابوطالب باز گردد، خدیجه گفت: إِلَى بَیْتِكَ فَبَیْتِی بَیْتُكَ وَأنَا جَارِیَتُكَ؛ به خانه خودتان وارد شوید. خانه من، خانه شماست و من، کنیز شما هستم. [بحار الأنوار، ج ۱، ص ۴]
این احترام نه تنها باید به صورت متقابل باشد بلکه در خانواده همسر نیز باید نمود بیشتری داشته باشد و زن و شوهر علاوه بر احترام به یکدیگر به خانواده های خود نیز احترام بگذارند چنانچه پیامبر احترام ویژه و خاصی برای خانواده خدیجه سلام الله علیها داشتند:
هرگاه پیامبر گوسفندی قربانی می كرد، ابتدا سهمی برای دوستان و آشنایان خدیجه كنار می گذاشت.[ریاحین الشریعه ، ج ۲، ص ۲۰۶]
ان شاء الله که با بهره مندی از مهارت های کشف شده از چنین سبک زندگی، زندگی هایی سرشار از آرامش، آسایش و خوشی را داشته باشیم.
اهمیت ذكر به کمیت است یا به کیفیت؟
جای تردید نیست كه تعداد گفتن اذکاری که در روایات مأثور آمده، نقش مهمی در ذكر و دعا و هر عمل عبادی دارد. حتی برخی از بزرگان گفته اند كه اندازه عددها در دعا و ذكر، شبیه خاصیت دندانه های كلید قفل را دارد و هر كلید، با دندانه های خاص و معینی می تواند قفلی را باز كند و اگر از دندانه های کامل برخوردار نباشد، قفل را باز نمی كند. دعا و ذكر نیز چنین است؛ هر دعا و ذكر به تعداد خاصی كه در آثار و منابع دینی و آموزه های مذهبی آمده باید خوانده شود، تا اثر كند و یا تأثیری داشته باشد و اگر از مقدار عدد معینی كمتر یا بیشتر خوانده شود، آن اثر مطلوب را نخواهد داشت. (حسن زاده آملی، رساله ذكر، ذاكر و مذكور، ص52)
بنابراین عدد نیز نقش مهمی در ذكر دارد، اما باید تلاش شود كه عدد و كمیت با كیفیت همراه شود و گرنه باز عدد خاص به تنهایی آثار مطلوب را در پی نخواهد داشت. در روایات آمده است: «طوبی لمن شغل قلبه بالفكر و لسانه بالذكر» (غررالحكم ص239، ح4) یعنی خوشا به حال كسی كه دلش را همراه با فكر و زبانش با ذكر مشغول كند.
هرگاه ذكر با فكر و كیفیت با كمیت همراه شد، آثار و بركات خاصی را در پی خواهد داشت. حضرت امام خمینی (ره) در مقام تبیین این حقیقت می گوید: قوت و كمال تذكر بسته به قوّت و كمال تفكر است و آن تفكر كه نتیجه اش تذكر تام معبود است، در میزان سایر اعمال نیاید و با آنها در فضیلت طرف مقایسه نشود، معلوم است غایب و ثمره مهم عبادات، بدست آوردن معارف و تذكر معبود است و این خاصیت از تفكر صحیح بهتر حاصل می شود، شاید یك ساعت تفكر درهایی از معارف به روی سالك بگشاید كه عبادت هفتاد سال نگشاید، گرچه ذكر حق و به یاد خدا بودن از صفات قلب است و اگر قلب متذكر شد، تمام فوایدی كه برای ذكر است از آن حاصل می شود، ولی بهتر است كه ذكر قلبی و تفكر، با ذكر لسانی همراه گردد. (چهل حدیث امام خمینی ره ص 292 با کمی تغییر)
پس از این مطلب نتیجه می شود كه كمیت و كیفیت ذکر، هر دو باید در كنار هم قرار گیرد تا مؤثر واقع شود و طبق آنچه تاکنون گفته شد، بخوبی مشخص می شود كه اگر كسی هزار مرتبه ذكر خاصی را -مثلاً «لا الله الاّ الله» - بگوید و بدون توجه و تفكر و حضور قلب باشد، آثار مطلوب از آن حاصل نخواهد شد؛ اما اگر همان ذكر را سعی كند، با حضور قلب و تفكر و دقت و اندیشه ادا نماید؛ چه بسا درهای رحمت الهی برای او باز شود. همچنین معلوم شد هر كدام از كمیت و كیفیت، در جای خود مطلوب است؛ ولی كمیت كه از هرگونه كیفیت بی نصیب باشد، نتیجه مطلوب را نخواهد داشت. (چهل حدیث امام خمینی ره ص292)
بنابر این در صورت تعارض میان كیفیت و كمیت، انسان باید كیفیت عمل را مورد توجه قرار دهد، یعنی كمتر دعا كند ولی با تفكر و حضور قلب.
مراتب داشتن ذكر
ذكر واقعى همان توجه قلبى به خداوند است و هم چنین ذكر لفظى نمى تواند به كلّى خالى از ذكر قلبى و توجه درونى باشد. اما این توجه همیشه و در همه افراد یكسان نیست؛ گاهى بسیار ضعیف و گاهى بسیار قوى است به گونه اى كه شخص مشغول ذكر كاملا به آنچه مى گوید توجه دارد و حضور خداوند را با تمام وجود درك مى كند. بنابراین ذكر قلبى داراى مراتب بى شمارى است و چنان نیست كه توجهات قلبى همیشه و در همه افراد یكسان باشد و تفاوتى بین آن ها ملاحظه نگردد. افراد ضعیف تنها به مراتب نازل ذكر نایل مى شوند و مراتب عالى آن، كه عبارت است از توجه تام و كامل به ذات و صفات و اسماى الهى، به جز براى اولیاى خاص و برگزیده خداوند میسر نمى گردد. در این میان، گاهى مرتبه نازل ذكر سبب و زمینه رسیدن به مرتبه عالى ترى از آن مى گردد و به واقع، ذكر هم وسیله مى شود و هم غایت و هدف. به این حقیقت در برخى از دعاها و مناجات ها اشاره شده است؛ مثلاً در مناجات شعبانیه مى خوانیم: إِلهى وَ أَلْهِمْنى وَلَهاً بِذِكْرِكَ إِلى ذِكْرِكَ؛ خدایا (با موفق داشتنم) به یاد خودت، به من اشتیاق و شیفتگى (بیشترى) نسبت به (مراتب عالى تر) یاد خودت عنایت فرما.
این كه برخى از مراتب ذكر وسیله رسیدن به مراتب عالى تر آن قرار داده شده، دلالت دارد بر این كه براى رسیدن به مراتب عالى ذكر ابتدا باید از مراتب ضعیف تر شروع كرد. ما ابتدا باید از ذكر لفظى شروع كنیم و به این بهانه كه در هنگام گفتن ذكر لفظى توجهمان به خداوند ضعیف است، آن را رها نكنیم. گاهى هنگامى كه دعا و ذكر ما بى رمق و بى روح است و از توجه كافى به مبدأ هستى برخوردار نیست، شیطان ما را وسوسه مى كند كه آن را رها كنیم؛ چرا كه ذكر و دعایى كه از توجه قلبىِ كافى به خداوند برخوردار نباشد، چون جسمى بى روح و مرده است و فایده اى ندارد! برخى از روشن فكران نیز كه دچار انحراف و لغزش شده اند سخنانى شبیه این را تكرار مى كنند؛ مثلاً در مورد نماز مى گویند: نمازهایى كه اغلب مردم مى خوانند، صرفاً لقلقه زبان و عارى از توجه به خداوند و توجه به محتواى نماز است و فایده اى ندارد و خواندن و نخواندنش یكسان است! این پندار ناشى از وسوسه شیطان است. آنان غافلند كه همین ذكر و نماز به ظاهر بى روح و خالى از توجهِ كافى، گرچه در برابر ذكر با توجه و نماز با حضور قلبِ كافى چیزى به شمار نمى آید، اما چون براى اظهار بندگى خدا انجام مى پذیرد، این قابلیت و استعداد را دارد كه روح ما را صفا و نورانیت ببخشد و سبب رسیدن به مراحل عالى تر توجه به خداوند گردد. پس نباید آن را بى ثمر و بدون فایده قلمداد كنیم و تحت تأثیر وسوسه هاى شیطانى آن را ترك كنیم.
در مورد نماز مى گویند: نمازهایى كه اغلب مردم مى خوانند، صرفاً لقلقه زبان و عارى از توجه به خداوند و توجه به محتواى نماز است و فایده اى ندارد و خواندن و نخواندنش یكسان است! این پندار ناشى از وسوسه شیطان است
هم چنین اگر به هنگام خواندن قرآن حال و توجه كافى نداریم، باید مراقب باشیم شیطان ما را وسوسه نكند كه خواندن قرآن بدون توجه به محتوا و معناى آن چه فایده اى دارد. چنان كه عده اى تحت تأثیر القائات شیطان، خواندن قرآن بدون توجه و درك معانى آن را خالى از فایده مى دانند. درست است كه این قرائت در مقابل قرائت اولیاى خدا قطره اى در برابر دریا به حساب مى آید، اما وقتى انسان با توجه ارتكازى به خداوند و جهت اظهار بندگى قرآن را با احترام بگشاید و آیات آن را بخواند و مرور كند، كارى پرفایده و پرثمر انجام داده است. البته گرچه ما باید به اذكار لفظى اهمیت بدهیم و آن ها را ترك نكنیم، اما نباید هم به آن ها اكتفا نماییم. باید با همتى عالى، سعى كنیم از مسیر اذكار لفظى به توجهات قلبى برسیم و توجه فزون ترى به اسما و صفات الهى پیدا كنیم.
در این جا ذكر این نكته نیز بایسته است كه ما غالباً، متناسب با حالمان، فقط به وسیله یك یا دو اسم از اسامى خداوند به ذات حق توجه پیدا مى كنیم. این در حالى است كه، براى مثال، در دعاى گران سنگ و پرمحتواى جوشن كبیر، با ذكر هزار اسم بارى تعالى، از مسیر آن ها به ذات حق توجه مى یابیم. مسلماً این توجه گسترده تر از توجهى است كه تنها از مسیر یك یا دو اسم از اسامى حضرت حق حاصل مى آید. از این رو مناسب است براى ارتباط با خداوند، به جاى تأكید بر یك یا چند مناجات خاص، از سایر ادعیه و مناجات هاى منقول از معصومان علیهم السلام نیز استفاده كنیم.
نتیجه:
حاصل سخن اینکه ذکر نیز مانند تمام امور مهم شرعی دارای تقسیمات، ضوابط و شرایط خاصی است که رعایت این امور برای بهره بردن صحیح لازم است.
معنای حقیقی ذکر و یاد خدا آن است که انسان در هر موقعیتی که هست در حال اطاعت و بندگی خداوند باشد و خدا را فراموش ننماید. تمام اعمال و آداب بندگی خداوند یاد خدا به معنای وسیع و حقیقی کلمه محسوب می شود و مهم هم این است که انسان در تمام زندگی خود اهل ایمان و بنده خدا باشد. ذکر زبانی هم در صورتی موثر است که به معنای وسیع کلمه انسان ذاکر خدا و بنده واقعی حق تعالی و مطیع او باشد.
كتابشناسى امام حسن مجتبى (علیه السلام)
كتابهاى خطّى فارسى
1. امام حسن مجتبى
جواد محدثى.
2. تاريخ امام حسن مجتبى
كامل سليمان, ترجمه بدرالدين كتابى (م1408ق) (اين, ترجمه الحسن بن على , دراسة و تحليل است).
3. خلافتنامه امام حسن
ميرزا عليخان خاموش يزدى
(1287 ـ 1379ق) (اين كتاب در
هيجده هزار بيت است).
الذريعه, ج7, ص238; نقباء البشر, ج4, ص1410.
4. زندگانى حضرت امام حسن مجتبى
ابوالقاسم سحاب (1304ـ 1376ق).
5. سيره سياسى امام مجتبى
سيد احمد خاتمى.
كتابهاى چاپى فارسى در باره امام حسن و امام حسين
1. امام حسن و امام حسين }
آيت اللّه علامه سيد محسن امين عاملى (1284 ـ 1371ق), ترجمه وزارت ارشاد اسلامى, چاپ پنجم, تهران, وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى, 1366, وزيرى, 312ص.
2. امام حسن و امام حسين }
محمدرضا مصرى, ترجمه محمد واصف گيلانى (1345 ـ 1417ق), قم, دارالنشر اسلام, 1343, رقعى, 206ص.
3. امام حسن و امام حسين
حسن سعيد (1337ـ1416ق), تهران, كتابخانه مسجد چهلستون, 1352, رقعى,40ص.
4. بر امام حسن و امام حسين چه گذشت؟
سيد محمد حسن موسوى كاشانى, قم, انتشارات زاهدى, 1372ش 1414/ق, وزيرى, 240ص.
5. تحرير الشهادتين (شرح زندگانى و شهادت حسنين })
عبدالعزيز بن ولى اللّه دهلوى (1159ـ 1239ق), ترجمه محمد سلامة اللّه كشفى بن شيخ بركة اللّه بدايونسى كانپورى (م1281ق), چاپ سوم, لكهنو, 1882م.
رك: ادبيات فارسى بر مبناى تأليف استورى,ج2,ص965و966 (اين كتاب ترجمه و شرح سرّ الشهادتين است, كه به زبان اردو بوده و در سهرنپور به سال 1296ق به چاپ رسيده است).
6. سياسة السبطين يا صلح امام مجتبى و قيام سيدالشهداء
فاضل ورسى افغانى, قم, 1369, وزيرى, 400ص.
7. صلح امام حسن و قيام امام حسين
گروه نويسندگان, قم, مؤسسه در راه حق, 1356, رقعى, 37ص.
8. مصائب السبطين
ملاعلى اصغر بن على اكبر نيّر بروجردى, چاپ تبريز, 2ج, 171«107ص.
برگزاری نشست اخلاقی در قروه
استاد سخنران:سرکار خانم زینب صائم مبلغ فعال حوزه
تاریخ برگزاری جلسه:
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه الزهرا(س)قروه جلسه اخلاقی با عنوان بررسی خطبه متقین و با حضور سرکار خانم زینب صائم مبلغ فعال حوزه در تاریخ 8/9/94 برگزار گردید.
استاد طی سخنرانی خویش فرمودند:نهج البلاغه نجوای عاشقانه امام علی (علیه السلام)با خداست.اگر می خواهید هدایت شوید به حمام،شاگرد امام علی (ع) مراجعه کنید .حمام از امام می پرسد من چگونه بدانم از اهل یقین هستم.؟وچند بار این سوال را تکرار نمودند.
اسلام زبانی ولسانی است ولی ایمان امری قلبی ودرونی است.امام فرمودند:آیا طاقت می آوری که بیان کنم چند بار تاکید می کنند که آیا تاب می آوری که بگویم.وامام سیمای متقین را بیان نمودند وشب وروز متقین را هم بیان نمودندودر پایان ویژگی متقین را فرمودند.یک مسلمان مثل آب قلیل است که آب قلیل در مجاورت نجاست نجس می شودوکسی که ایمان آورد مثل آب کر است که نه تنها نجس نمی شود بلکه به واسطه آب کر پاک می شودومتقی مثل آب جاری است که هم پاک است هم پاک کننده است. امام علی علیه السلام ده ویژگی دارد که هیچ کس ندارد:وصی پیغمبر خداست،حدیث منزلت در شان ایشان نازل شده است……
امام فرمودند:ای حمام سیمای اهل یقین اینچنین است.سخنانشان راست به هیچ وجه دروغ نمی گویند.پوشش میانه روی دارند.راه رفتن اهل یقین با تواضع وفروتنی است.به هیچ وجه حرامی از آنها سر نمی زند.گوشهایشان وقف دانش سودمند است .در روز ناخوشی شاکر خداوند هستند.اگر نبود مرگی که خداوند مقدر فرموده روح آنها لحظه ای در بدنشان آرام نمی گرفت……….. طلبه های عزیز یادمان باشد که حب دنیا وحب شهوات عامل جنگ طلبی در کربلا بود……
ودر ادامه فرمودند که متقین اهل نجوای شبانه اند.در آیه ای که تشویق در آن است بی تاب بهشت می شوند.قامت به رکوع خم می کنندواز خدا آزادی از آتش جهنم را می طلبند….دانشمندی بردبار ونیکوکار،کسی که به آنها می نگرد می پندارد بیمارند؛واز اعمال اندک خود خوشحال نمی شوند؛
طلبه ها ی عزیز نیت خیلی مهم است نیت است که شهدا را به عرش می رساند.هرکس که ایمان داشته وعمل صالح انجام دهد همه اورا دوست دارند. خداوند اورا محبوب دلها می کند. خطوات شیطان مرحله به مرحله وگام به گام به طلبه نزدیک می شود…. .در پایان به مناسبت نزدیک بودن روز اربعین مراسم سوگواری برگزار گردید.
برگزاری مصاحبه دوره مشاوره در بیجار
با توجه به آزمون برگزار شده از داوطلبین شرکت در دوره مشاوره امروز صبح مورخ 94/9/18در محل حوزه علمیه حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) بیجاراز داوطلبین مصاحبه به عمل آمد .
مصاحبه کنندگان حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای خاکسار و حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای ایمانی بودند.که هر کدام سوالاتی را در زمینه های مختلف از داوطلبین نموده و نظرات خود را ثبت نمودند
این مصاحبه در دو نوبت صبح و ظهر برگزار شد که داوطلبین شهرستان سقز نیز در همین حوزه مبارکه مصاحبه نمودند.
در این زمینه با خانم امیری مشاور این حوزه مبارکه مگفت و گویی به عمل آمد ؛خانم امیری مشاور حوزه علمیه حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) با بیان این که مشاور یک مرجع مورد اعتماد برای اشخاص می باشد اظهار داشت پایه و اساس مشاوره بر مبنای اعتماد است. مشاور به نوعی هم نقش میانجی در اختلافات خانوادگی و هم نقش راهنمایی و مشورتی در مسایل متفاوت فردی دارد. زمانی که مراجع احساس کند مشاور فرد قابل اعتماد و اطمینانی است و او را به عنوان محرم راز خود تلقی نماید به راحتی مشکلات خود را با او در میان گذاشته و در بهبودی او تسریع خواهد داشت.
در اغلب موارد فرزندان به دلایل مختلف قادر به بیان نیازها و خواستههای خود از سوی والدین نمیباشند. بدیهی است در این هنگام مشاور میتواند به مثابه پل ارتباطی میان آنها بوده و نقش موثری در مشکلگشایی داشته باشد.
برگزاری مسابقات جشنواره قرآنی
مسابقات جشنواره قرآنی در حوزه علمیه حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) بیجاربرگزار گردید؛این مسابقات که طی دو مرحله و با عنوان های مسابقه تبیان برگرفته از کتب تفسیر نور و نسیم ،مفاهیم قرآنی و اشراق حفظ موضوعی آیات قرآن و احادیث و قرائت قر آن با شرکت داوطلبین در هرپایه که از آبان ماه شروع شده بود به پایان رسید.
شکراللهی معاون فرهنگی این مدرسه مبارکه اظهار داشت که مسابقه تبیان بین طلاب پایه سوم و مسابقه نسیم برای طلاب پایه دوم و اشراق نیز برای طلاب پایه چهارم برگزار می گردد.
ایشان تصریح داشتند که پس از تعیین امتیازات منتخبین به مدیریت استانی معرفی می گردند.
شکراللهی اعلام داشت که مسابقه حفظ قرآن نیز در تاریخ 25 آذر ماه به میزبانی این حوزه مبارکه و حضور سایر حوزه های استان برگزار می گردد.
برگزاری آزمون مشاوره
به گزارش معاونت فرهنگی مدیریت حوزه های خواهران استان کردستان ،پیرو برنامه ریزی های صورت گرفته این مدیریت در نظر دارد جهت تقویت کارکنان ،اساتید وطلاب حوزه های خواهران سطح استان در بحث مشاوره ،دوره مشاوره برگزار نماید.
پیرو هماهنگی های صورت گرفته در تاریخ 94/9/17 در مدارس سطح استان آزمون کتبی این دوره با شرکت بیش از 70نفر درسه شهر سنندج ،قروه وبیجاروبا حضوراساتید ،کارکنان وطلاب فارغ التحصیل برگزار گردید.
برگزاری جلسه اخلاق عمومی با موضوع: عاقبت بخیری
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه حضرت زینب(س) شهر سریش آباد نشست اخلاقی با حضور حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای شاه ملکی در این مدرسه مبارکه برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای شاه ملکی فرمودند: یکی از مسائلی که در اسلام مهم است و از دغدغه های انسان مومن می باشد مسأله عاقبت بخیری می باشد و نیز بیان داشتند بزرگترین عامل عاقبت به خیری این است که انسان ضعف های خود را جبران کند و جلو گناهان را در زندگی خویش بگیرد چرا که اصلی ترین عامل بدبختی و عاقبت به شرّی گناهان است.
ایشان افزودند: در روایاتی از مولای متقیان امام علی(ع) آمده که سعادت حقیقی این است که انسان پایان عمل خود را به خیر کند، و همچنین در خطبه شعبانیه زمانیکه توسط پیامبر (ص) خوانده می شد امام علی (ع) افضل کار را پرسیدند: پیامبر(ص) اشاره به ترک محرمات کردند.
وی بیان داشتندکه : وقتی انسان به تاریخ نگاه می کند می بیند کسانی بودند که با وجود مومن بودنشان عاقبت بخیر نشدن و بر عکس آن نیز دیده می شود پس مراقبت به تنهایی کافی نیست باید از خدا خواست و توسل کرد این جریان در تاریخ معاصر ما هم دیده می شود
از جمله این عاقبت بخیری و عاقبت به شری ما در جریان عاشورا به فراوانی دیده می شود: مثل حرّ اوّلین کسی بود که با چهارهزار نفر راه را بر امام حسین(ع) گرفت ولی همین شخص روز عاشورا توبه کرد و آمد خدمت امام حسین(ع) عرض کرد: آمدم توبه کنم و در مقابل شما جانم را فدا کنم، آیا توبه من پذیرفته است. حضرت فرمود: آری، خداوند متعال توبه تو را می پذیرد و گذشته تو را می بخشد و سرانجام در راه امام حسین(ع) به شهادت رسید و عاقبت به خیر شد.
در پایان با ذکر مصیبتی بر امام حسین(ع) جلسه را به اتمام رساندند.
سست کردن اعتقادات جوانان از برنامههای سیاسی و فرهنگی دشمن است
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد کنگره شهدای استان چهارمحال و بختیاری
حضرت آیت الله خامنهای در این دیدار با اشاره به توطئه و تهاجم همهجانبه فرهنگی، اعتقادی و سیاسی دشمن با استفاده از همه ابزارها علیه انقلاب اسلامی، گفتند: سست کردن اعتقادات دینی و سیاسی و تلاش برای جذب جوانان فعال و اثرگذار در سطوح مختلف از جمله برنامههای لشکر سیاسی و فرهنگی دشمن است.
رهبر انقلاب، تلاشهای جاری و فعالیتهای جریان مؤمن و حزب اللهی و مسئولان متعهد در مقابل این تهاجم دشمن را مفید و لازم خواندند و افزودند: کار در خصوص ترویج و تعمیق مفاهیم مهمی نظیر «جهاد»، «شهید و شهادت» و «صبر برای خدا»، از جمله کارهای مهمی است که میتواند توطئه دشمن را خنثی کند.
ایشان، لازمه کار عمقی در ترویج این مفاهیم اساسی را اقناع مخاطبان و استفاده از ابزارهای هنری و تبلیغی خواندند و گفتند: اصحاب فکر و اصحاب هنر باید با همکاری یکدیگر، محصولات مؤثری را تولید کنند که این کار هم وظیفه مسئولان دولتی و غیر دولتی است و هم برعهده جریان مؤمن مردمی میباشد.
برگزاری مراسم افتتاحیه سال تحصیلی 95-94 در بیجار
مراسم افتتاحیه سال تحصیلی جدید حوزه علمیه حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) با حضورجناب آقای نباتی استاد دانشگاه و طلاب و اعضای هیأت امنائ این مدرسه مبارکه و اساتید سطح 2و 3 در تاریخ 26/6/94برگزار گردید . در این مراسم طلاب پایه اول هم حضور داشتندو بسته های فرهنگی نیز بین آن ها توزیع شد.در این مراسم کلیپ هایی دررابطه با علم آموزی و قرآن آموزی و مهدویت پخش گردید؛در پایان نیز همخوانی توسط طلاب انجام شد.
این مراسم با قرائت قرآن شروع شد در این مراسم مدیر مدرسه خانم احمدزاده ضمن بیان خیر مقدم خدمت حاضرین در جلسه آغاز سال تحصیلی جدید را به طلاب و اساتید تبریک گفتند.خانم احمدزاده در سخنان خود به قداست این مکان اشاره نمودند و بیان داشتند که سرپرستی این مکان به عهده کس دیگری است و مراقب اعمال خود باشیم تا به جای سربازی امام زمان (علیه السلام) سربار ایشان نباشیم. جناب آقای نباتی سخنرانی خود را با قرائت آیه ای از قرآن «هل یستوی الذین یعلمون و لا یعلمون» آغاز نمودند و بیان داشتند آنچه که قطعا به انسان قدر و ارزش می دهد تعلیم و تربیت است . معیار ارزش گذاری انسان تعلیم و تربیت است که انسان می تواند با آن از عالم ناسوت به عالم لاهوت صعود کند.
آقای نباتی اظهار داشتند که 870بار در قرآن مسئله علم آموزی مطرح است و یکی از اعجاز ادبی قرآن این است که 870مرتبه نیز مسئله ایمان مطرح شده است.که مطمئنا ارتباطی بین آنهاست.شهید مطهری می فرمایند که این علم و ایمان دو بال هستند که انسان با آن ها می تواند پرواز کند و به بالا صعود نماید .
آقای نباتی گفتند:خداوند در سوره شمس به سه کتاب واجب المطالعه اشاره می کند و به آنها قسم می خورد و میخواهد بحث مهمی را بیان کند و آن بحث تزکیه انسان است که با عث رستگاری او می گردد.و آن سه کتاب کتاب تکوین که همان خورشید و ستارگان و ماه و روز و شب است که عالم تکوین می باشد و انسان با توجه در آن ها به خلقت وجودی خود و موجودات پی می برد و دیگری کتاب تشریع و قانون است که همان قرآن می باشد و دیگری کتاب نفس است.انسان را با دعوت به مطالعه در اینها می خواهد که رشد کند و به سعادت برسد.رمز و راز موفقیت یک طلبه و دانشجو در این است که به تزکیه نفس بپردازند.
برگزاری اردوی زیارتی قم در شهرستان بیجار
در تاریخ 29/ 4/94 حوزه علمیه حضرت فاطمه الزهرا( سلام الله علیها) بیجار با برگزاری اردوی زیارتی در مشهد مقدس به پابوس امام رئوف شمس الشموس امیر شهر طوس رفته ،در آن جا که صحن حرم از نسیم پُر بود ,از پَرپَر یا کریم پر بود,خورشید دوباره بوسه می زدبر چهره مهربان گنبد،گنبد پر از آفتاب می شدآهسته غم من آب می شد،رفتم طرف ضریح او بازتا پُر شوم از هوای پرواز، اطراف ضریح گریه ها بود،دلهای شکسته و دعا بود ،دلها همه زیر بارش اشکمانند کبوتریرها بود، عطر گل یاس در دل منعطر صلوات در فضا بود…اما هرآن چه که بگویم باز بابالجواد…بارشباران… نگفتنیست،اذندخولبرلبیاران،نگفتنیست ، صدهاهزارزائروعاشقمیانصحن ،عرضادببهشاهخراسان… نگفتنیست…
در این اردو گروهی از طلاب به همراه کادر حوزه به بهشت رضا (علیه السلام) رفته وبر سر مزار شهدایی که این جمله را به زیبایی تفسیر نمودند : باید گذشتن از دنیا به آسانی… شهید برونسی و شهید شوشتری و شهید کاوه حضور یافتند.
در آخرین روز از این سفر آقای خوبی ها با دعوت از زائرینش بر سر سفره ی خویش رسم مهمان نوازی را کامل کرد و به زعم این حقیر مهر تاییدی بر قبولی زیارت زائرین زدند.
این اردو برای طلاب و کادر و مسئولین سرشار از بار معنوی بود؛وسر انجامهمانگونه که هر آمدنی رفتنی را در پی دارد این سفر معنوی نیز درتاریخ 3/5/94 با تمام زیبایی هایش به پایان رسید….
برگزاری اردوی زیارتی مشهد مقدس وقم در سریش آباد
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه حضرت زینب (س) شهر سریش آباد با نظر لطف آقا صاحب الزمان(عج) و به همت مدیر مدرسه اردوی زیارتی مشهد ، قم و جمکران با حضور 40 نفر متشکل از اساتید و طلاب این مدرسه مبارکه مورخ 05/05/94 لغایت 11/05/94 برگزار شد.
این اردو در قالب یک سفر 7 روزه با هدف رفع خستگی از دروس و در محیطی پاک و معنوی شکل گرفت.
برنامه های اجراء شده در اردوی زیارتی مشهد ، قم و جمکران توسط مدرسه حضرت زینب(س) سریش آباد به شرح ذیل می باشد:
1- ختم صلوات جهت تعجیل در ظهور آقا امام زمان(عج) و هدیه به پیشگاه مقدس 14 معصوم و حضرت معصومه(س) در طول مسیر .
2- زیارت آرامگاه حکیم ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری در شهر نیشابور
3- دعای کمیل در حرم امام رضا(علیه السلام)
4- دعای ندبه در حرم امام رضا(علیه السلام)
5- زیارت قبور علماء در داخل حرم امام رضا(علیه السلام)
6- بازدید از باغ وحش
7- بازدید از پارک ملت
8- باز دید از نمایشگاه حکایت آفتاب در حرم رضوی
9- شرکت در برنامه فرهنگی دارالهدایه حرم شامل: سخنرانی و مداحی و در پایان مراسم اهداء هدایا به طلاب
10- شرکت در نماز جمعه در مشهد مقدس
11- بازدید از باغ وکیل آباد
12- زیارت مسجد جمکران
13- زیارت حرم حضرت معصومه(س)
14- بازدید از نمایشگاه کتاب در پارک ملت مشهد مقدس
برگزاری نشست شب های قدر با محوریت سبک زندگی علوی (همسرداری وتربیت فرزند) به همت مدرسه الزهراء(س)قروه
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه الزهرا(س) قروه،دراین شهرستان نشستی طی سه جلسه در شب های قدر با محوریت سبک زندگی علوی (همسرداری وتربیت فرزند) با حضور اساتید حوزه خانم ها ژاله پرویزی وصغری مهری برگزار گردید.
سخنران شب نوزدهم خانم پرویزی در ابتدابیان داشتند: هرکس حضرت زهرا(س) بشناسد و حق او را درک کند به درک شب قدر نائل می گردد. استاد فرمودند حضرت زهرا لیله القدر اهل بیت بودند و همچنین به ارتباط بین حضرت زهرا(س) و شب قدر اشاره نمودند و فرمودند: همچنانکه که شب قدر بین سه شب مخفی است، محل دفن ایشان نیز میان سه مکان مخفی است .قرآن صامت در شب قدر نازل شده و از دامن حضرت زهرا(س) 11 قرآن ناطق نازل گشته است. لیله القدر دارای مراتبی است، عبادت شب قدر ارزشی برابر با سی هزار شبانه روز دارد. معرفت نسبت به حضرت زهرا(س) پاداش عبادت شب قدر را دارد.
خانم پرویزی اصول های حاکم بر زندگی حضرت را نام بردند:1.حضرت زهرا(س) قانون پذیری ویژه ای در زندگی داشتند به طوری که برای دعا و نماز زمانبندی خاصی داشتند. 2.اهمیت دادن به تربیت فرزند 3. اطاعت پذیری از همسر4. تفاهم و تعاون خانوادگی سرکار خانم پرویزی در پایان توصیه هایی برای حفظ معنویت کسب شده در ماه مبارک رمضان بیان نمودند.
سخنران شب بیست و یکم و بیست و سوم خانم صغری مهری از اساتید سابق حوزه و مدرس آموزش و پرورش طی دو جلسه به ایراد سخن پرداختند .
ایشان درابتدا به بخشی از سیره زندگی حضرت علی علیه السلام در زمینه خانواده و فرزندان اشاره نمودند و افزودند: بر خورداری زن و شوهر و فرزندان در اعتقادات در تحکیم میان خانواده ضروری است. قبل از اینکه شاکله ذهن فرزندان منحرف گردد باید اولین چیزی که در زندگی مورد اهمیت قرار گیرد خداشناسی باشد به همین جهت حضرت علی علیه السلام به فرزند خود امام حسن علیه السلام می فرمایند:سفارش می کنم به ترس از خدا،پیوسته به یاد خدا باش و در رسیدن به خدا کوشش کن.
امام علی علیه السلام می فرمایند: ای گروه جوانان شخصیت و ادب و تربیت و دین خود را با دانش نگه دارید.
خانم مهری در ادامه سخنان خود تاکید داشتند : فرزندان خود را برای زمانی تربیت کنید که متناسب با زمان خودشان باشد که با مسائل روز خودشان آشنا باشند که از این مسائل برای تربیت و رشد خودشان استفاده کنند. طبق فرمایشات امام علی اولین وظیفه پدر و مادر نسبت به فرزندان : توحید، خودشناسی و خدا شناسی است که اگر این موارد را پیش بگیریم بقیه امور به خوبی پیش خواهد رفت .استاد در ادامه به اهمیت توجه والدین به بازیهای رایانه ای که به وفور در اختیار کودکان و نوجوانان قرار می گیرد تاکید نمودند و افزودند : والدین باید از محتوای بازیها اطلاع داشته باشند و اجازه ندهند هر بازی ای در اختیار آنان باشد زیرا مضرات آن در زندگی آینده آنها تاثیر بسیار نامطلوبی دارد.
استاد همچنین در ادامه مباحث به رعایت مواردی که باید زن در مقابل همسر و در خانه به آن توجه و اهتمام ورزد را تاکید و بیان نمودند: باید از روشهای ائمه در زندگی استفاده کنیم به پرداخت خمس و زکات و دادن لقمه حلال به فرزندان توجه داشته باشیم. جوانی مهمترین زمانی است که می توان از آن استفاده نموده و به سعادت رسید،آیه های حجاب خداوند به زن آنقدر زیبایی داده که هر قدر هم با حجاب باشد باز هم زیباست و زیبایی زن با حجاب است که مصون می ماند.
ایشان در خصوص پوشش فرزندان و بازی آنان و تاثیرات مطلوبی که بازی با فرزندان در زندگی و شکل گیری شخصیت او دارد تاکید نمودند و افزودند :پدر و مادر باید هم نیاز های معنوی و هم نیاز های مادی فرزندان را برطرف نمایند.
برگزاری مراسم افطاری در مدرسه فاطمه الزهراء(س)بیجار
به گزارش معاونت فرهنگی حوزه علمیه حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) در تاریخ 13/4/94به مناسبت ماه مبارک رمضان این مدرسه مراسم افطاری را با حضور طلاب و دانش آموختگان برگزار نمود؛ در این مراسم برنامه هایی از قبیل ختم قرآن کریم و اقامه نماز جماعت برگزار گردید. برگزاری این گونه مراسمات دارای تأثیرات شگرف فردی واجتماعی است که کمترین آن ایجادروحیهی گذشت وایثاروتوجه به دیگران است. همه بخشهای این برنامه وهزینه های آن توسط اساتید وکادر حوزه تامین گردید.
برگزاری محفل انس با قران در مدرسه فاطمه الزهراء(س)بیجار
به گزارش معاونت فرهنگی حوزه علمیه حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) بیجاربه مناسبت حلول ماه مبارک رمضان در تاریخ 30/3/94 این مدرسه مراسم ختم قرآن را با حضوردانش آموختگان و مبلغین این حوزه مبارکه برگزار نمود. در این مراسم از مبلغین و گروههای تبلیغی نیز با پرداخت حق الزحمه این ترم تقدیر و تشکر به عمل آمد. لازم به ذکر است که با آغاز ماه مبارک رمضان مبلغین با حضور در مساجد و هیأت ها و حسینیه به بیان احکام و مشاوره و بیان مسائل اعتقادی و اجتماعی در زمینه های مختلف می پردازند.
وظیفه اصلی زن، شوهرداری و فرزندپروری است
پیشاپیش برای این مفسر قرآن کریم که این روزها اندکی کسالت دارد، آرزوی سلامت و بهبودی کامل داریم.
«محیط خانه، بهترین میدان فعالیت برای زن است.» البته میدانیم این سخن از نظر جمعی -به اصطلاح- روشنفکر و احیاناً طرحکنندگان برنامههای اجتماعی، یک طرز تفکر ارتجاعی محکوم به طرد است! ولی از نظر پیشوایان اسلام، اساسیترین و در عین حال پرمسئولیتترین وظیفه «زن»، شوهرداری و فرزندپروری است.
بدون اغراق، محیط «خانه» برای «زن» یک میدان جهاد عظیم و پایگاه بزرگ مبارزه است. جهاد در راه ساختن یک جامعه بسیار قوی و صالح و پیشرو و مبارزه با تمام عوامل ضعف و فساد و عقبماندگی! بدیهی است یک جامعه پیشرفته در جهات مختلف نیاز به مردانی تندرست و اندیشمند و صالحالعمل دارد، همچنان که عقبماندگی هر جامعه نیز نتیجه بیماریهای جسمی و انحرافات اخلاقی و زشت کاریهای افراد همان جامعه است.
این «زن» است که در نخستین مرحله تکوّن شخصیت زشت و زیبای مرد و «سعید» و «شقی» ساختن وی، دخالت مستقیم پیدا میکند. یعنی «زن» است که میتواند با فداکاریها و از خودگذشتگیهای مستمر خویش در تقیّد به وظایف شوهرداری و فرزندپروری انسانهایی سالم و صالح و نیرومند تحویل جامعه داده و از این راه، عامل رشد آزادگی و استقلال و شرف برای اجتماع خویش بشود. «وَمِنْ آَیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا…، همسرانی آفریده تا به سبب آنها آرامش یابید…»
همسری آرامبخش برای شوهرش بشود و از طریق تنظیم امور «خانه» و تأمین موجبات آسایش جسمی و آرامش فکری وی، خشنودی خاطر او را به دستآورده و نرج کار خارج از منزل را با انحاء ملاطفات مناسب با جهان ویژه «همسری» از تن و روح وی بزداید و از دیگر سو مادری سازنده برای کودکانش باشد که با رعایت دقت کامل در رفتار و گفتار خود، تمام عواطف و احساسات رقیق و لطیف آنها را تحت نظارت خویش گرفته و همراه با رأفت و مهر خاصّ «مادری» و هماهنگی با عالم مخصوص «کودکی»، به هدایت افکار و تهذیب اخلاق آنان بپردازد تا هم شوهر را با تن و روحی سالم و آرام برای تلاش و فعالیت در میدان زندگی پرجوش و خروش اجتماعی آماده سازد و هم فرزندان را عناصری پاک و امین و صادق و فعال و نافع به دین و دنیای مردم به بار آورد.
آری، بسیار روشن است که چنین زنی، ناچار باید تمام نیروهای جسمی و روحی خود را صرف این دو امر مهم حیاتی و این دو وظیفه سنگین انسانی و الهی کرده و از پرداختن به هر کاری که موجب فرسودگی جسم و آشفتگی روحش شده و طبعاً سبب رکود در انجام وظیفهاش میگردد، بپرهیزد! حال، آن کار از قبیل امور اجتماعی و سیاسی باشد یا مسائل دیگر.
چه آنکه وظیفه اصلی «زن» به حکم طبع و شرعش همان دو کار مهم و حیاتی است و به طور حتم تخلف «زن» از این وظیفه اصلی، موجب تعطیل و یا رکود آن دو امر عظیم گردیده و رکود آن دو نیز قهراً به فساد جامعه و اختلال نظام آن میانجامد! در حالی که مشاغل دیگر از امور سیاسی و اجتماعی و نظامی و امثال آن نه تنها نیاز مبرمی به «زن» ندارد بلکه با دور بودن «زن» از مراکز این امور، کارها به وضع سالمتر و کاملتری انجام میپذیرد!
گمان نمیرود این واقعیت، مورد انکار یک انسان منصف قرار گیرد که یک خانم مشتغل به شغل خارج از منزل و به ویژه وارد شده در صحنه مبارزات «سیاسی» و «اجتماعی»، نه میتواند یک همسر شایسته برای شوهرش باشد نه یک مادر لایق برازی فرزندانش. زنی که با تنی خسته و روحی آشفته و احیاناً عواطفی آلوده و ناسالم بر اثر برخورد با نامحرمان به خانه بر میگردد، چگونه میتواند محیط خانه را آسایشگاه کاملی برای شوهر و آموزشگاه سالمی برای فرندانش بسازد؟ بر اساس همین واقعیت است که قرآن کریم با لحنی قاطع و محکم به همسران رسول اکرم (ص) که در حدّ «اُسوه» و «الگو» در نظر زنان دیگر هستند، دستور «ثبات» و «استقرار در خانه» را صادر کرده و فرموده است: «وقرن فی بیوتکنّ…، در خانههایتان قرار گیرید…»
البته روشن است که مقصود از این دستور آن نیست که «زن» مطلقاً حتی برای حوائج ضروری، حق خروج از منزل ندارد؛ بلکه در واقع این دستور اشاره لطیفی است به همان مطلبی که بیان شد.
باز هم تذکراً باید بگویم من در این سخن با خانمها و دخترخانمهایی طرف صحبتم که مسلمانند و معتقد به قرآن و به آستان مقدس اهل بیت عصمت و طهارت عرض احترام میکنند و دستوران آسمانی خدا و پیغمبر و امام را فوق تمام مقررات و قوانین بشری میدانند.
نشست صمیمانه طلاب،اساتید،کادر مدرسه علمیه فاطمه الزهرا(س)سقز وخانواده های ایشان با مدیر مکرم حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور:
به گزارش معاونت فرهنگی حوزه های علمیه خواهران استان کردستان در سفر حجت الاسلام والمسلمین جمشیدی مدیر مکرم حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور هیأت همراه به استان کردستان،مدرسه علمیه حضرت فاطمه(س) شهرستان سقز پذیرای حضور سبزحجت الاسلام و المسلمین حاج آقا جمشیدی مدیرمحترم حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور وهیأت همراه ایشان در جمع صمیمی طلاب،اساتید ،کادر مدرسه علمیه حضرت فاطمه(س) و خانواده هایشان بود.
مهمانان در بدو ورود به حوزه علمیه حضرت فاطمه(س)سقز همزمان از سه نمایشگاهی که با سه موضوع مرتبط به هم؛ پیروزی انقلاب اسلامی،دفاع مقدس و جنگ نرم در سالن مدرسه برپا شده بود بازدید نمودند.
مراسم در مدرسه علمیه حضرت فاطمه(س)سقز با اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء و قرائت حدیث شریف کساء آغاز گردید.
بعد از قرائت حدیث کساء حجت الاسلام و المسلمین وحیدی رییس تبلیغات اسلامی سقز و رییس هیأت امنای این مدرسه مبارکه ضمن عرض خیر مقدم خدمت میهمانان ، گزارشی اجمالی از عملکرد حوزه علمیه حضرت فاطمه(س) در طی سال های متمادی به اطلاع حاضرین رسانید.
پس از صحبت های ایشان جناب آقای ورمقانی فرماندار محترم شهرستان سقز و عضو هیأت امنای مدرسه در ایراد سخنانی بیان داشتند: شهر سقز از بزرگترین شهر های استان کردستان می باشد و به فرمایش بزرگان انقلاب خدمت در کردستان اجر مضاعف دارد و این مایه افتخار کسانی است که در کردستان و در شهرستان سقز خدمت می کنند.امید است که خداوند توفیق دهد به همه کسانی که در سقز خدمتگزاری می کنند، نماینده شایسته ای برای نظام جمهوری اسلامی -نظام مقدسی که شهیدان بسیاری تقدیم این مرز و بوم کرده است- باشند.
سپس حجت الاسلام و المسلمین جمشیدی با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی ایران تصریح کرد : دهه فجر برای همه مبارک است همه مردم ایران به دهه فجر تعلق دارند اما برای طلبه ها یک تعلق ویژه دارد. نظام مقدس جمهوری اسلامی به فرموده مقام معظم رهبری، مولود حوزه های علمیه است. روحانیت شیعه و حوزه های علمیه به کمک مردم؛ یکی از آرزوهای بلندی که داشتند پیدا کردن تمکنی بود برای اجرای احکام الهی. 1400 سال از بعثت نبی مکرم اسلام تا امروز خیلی ها تلاش کردند چه در زمان حضور معصومین(علیهم اسلام) چه در عصر غیبت که این تمکن به وسعته فاسد شود.
وی افزود:اگر چه در گوشه هایی این تمکن پیدا شد اما نه دوام داشت و نه وسعت و نه عمق. و به سرعت هم از بین رفت. خیلی کار مشکلی بود اما خدا به برکت خون شهدا و رهبری امام و حضور مردم این فرصت را به ما و شما عنایت کرد. همه انبیا آمده اند برای اقامه توحید. حوزه های علمیه نیز به حق و نص معصومین(علیهم السلام) وارثان انبیا هستند. العلماء ورثه الانبیاء. پا جای پیغمبران می گذارند.
وی در ادامه با مقایسه از باب حوزه و دانشگاه ابراز داشتند: دانشگاه با همه فضیلت هایش که در نزد ما محترم و شریف و واجب است؛ رسالت های خود را دارد اما ارتباط مردم با مصدر وحی، ارتباط با کتاب و سنت رسول الله(ص)، ارتباط با آن سرچشمه های زلال جز از این مسیر میسور نخواهد بود.و در توقیع شریف حضرت مهدی(عج) که فرمودند:«من حوادث الواقعه فرجع فیها إلی رواة احادیثنا…… در حوادث واقعه به روات احادیث ما مراجعه کنید.آنها حجت من هستند بر شما و من حجت خدا هستم بر ایشان از آن علما» و این نظام تمکنی بود که خدا به حوزه های علمیه داد. لذا نظام مقدس جمهوری اسلامی هم هدف است با روحانیت شیعه و روحانیت حوزه های علمیه و همة روحانیت اسلام ناب. و هدف چیزی نیست جز احیای ارزش ها. اعتلای کلمه توحید خواست همه مسلمانان در سراسر دنیاست همان که همه انبیاء عظام از آدم تا خاتم برای تحقق این شعار آمده اند.
مدیر محترم حوزه های علمیه خواهران در ادامه فرمایشات خود افزود: همانطور که همه انبیای الهی مشکلات و سختی های زیادی را در امر تبلیغ رسالت خود و امتهایشان متحمل شدند و چه دردها و امتحان های سختی را که تحمل کردند و تمام شیطان های جنی و انسی افرادشان را جمع کردند تا به مبارزه با پیامبران بپردازند؛ جمهوری اسلامی نیز که پا جای حرکت انبیای الهی می گذارد حمل بر استثنا نیست از این امر. اما از اول پیروزی انقلاب تا امروز یکسره دشمنان اسلام استکبار جهانی که شیطان اکبر است، چه نقشه هایی کشیدند. همین استان کردستان که خود زخم خورده دشمنان مردم است. ضد انقلاب چه مشکلاتی را برای مردم استان و جمهوری اسلامی به وجود آوردند. از جنگ گرفته تا تحریم های اقتصادی، تهاجم فرهنگی و سیاسی دشمن، همگی طراحی های دشمن علیه این نظام است؛ اما یک نکته وجود دارد و آن نکته سند روشن پیروزی جمهوری اسلامی است.چون مسیری که برای حرکت جمهوری اسلامی به فرموده امام و مقام معظم رهبری انتخاب کرده ایم به نص قانون اساسی، تحقق ارزش های اسلامی، تأمین کرامت و شرافت انسانها و تعالی ارزش هاست. امروزه چهره کشور دگرگون است علیرغم تمامی مشکلات فردی و اجتماعی و کشوری که با آن مواجه هستیم. اما اگر هدف این است و ما در آن مسیری حرکت می کنیم که امت های شایسته انبیاء سلف و امت محمدی(ص) در آن مسیر حرکت می کنند یک مقصد روشن و یک نوید و آینده روشن در انتظار ماست.
مدیر محترم حوزه های علمیه خواهران با اشاره به نقشه شوم استکبار جهانی که امروزه فشار خود را مضاعف کرده اند و همزمان پازل های یک توطئه بزرگ را طراحی کرده اند و قطعات این پازل را در کنار هم قطعه قطعه چیده اند، عنوان داشت: از یک طرف افکار باطل و منحرفی را تأمین می کند بر علیه همه مذاهب اسلامی که باعث شده یک گروه و یک فرقه خود را قیم همه مذاهب اسلامی بداند و به خود اجازه دهد که به همه مذاهب اسلامی جسارت کند و آنها را مورد تحقیر قرار دهد. و از جمله این فرقه ها سلفی های نوین و وهابیها افرادی هستند به عنوان اینکه می خواهند اسلام راستین را از منظر خودشان پیاده کنند، توسط دولتمردان غربی تربیت و مسلح شده اند. این اندیشه اسلحه به دست گرفت و شد نماد یک چهره خونریز و سفاک از اسلام. این پروژه اسلام هراسی که این روزها رقم خورد مقدمه ای بود که دنیا را آماده کنند که بگویند اسلام و مسلمانان و مذاهب اسلامی یعنی یک چهره خشن، خونریز و بی منطق که در خونریزی رحم به هیچ دین و مسلکی نمی کند. چنان که شاهد کشتار و جنایات این عده در کشورهای سوریه و عراق هستیم و این حرکت زشت را به وسیله ابزار رسانه ای به سراسر جهان انتقال می دهند و در رسیدن به مقاصد پلیدشان از هیچ تلاشی فروگذار نیستند تا جایی که به ساحت مقدس پیامبر اکرم(ص) با کشیدن کاریکاتور موهن در نشریه های خارجی توهین می کنند. و این پروژه نه تنها نتیجه ندادکه برعکس هم نتیجه داد تا جایی که طبق آخرین اطلاعات نشان داده آمار خرید و فروش قرآن در کشورهای اروپایی افزایش یافته تا جایی که در بعضی نقاط نایاب شده است چرا که این چهره(اسلام) چهره ای نیست که به آن غبار بنشیند. و همه ما به عنوان حوزه های علمیه رسالتمان نسبت به دستاوردهای اسلام و انقلاب مضاعف است. اگر هر مسلمان غیرتمندی در هر جای دنیا نسبت به این عمل ننگین به ساحت مقدس پیامبر اکرم(ص) اظهار انزجار و تنفر می نماید، حوزه های علمیه نسبت به این کار احساس مسئولیت دارد.
وی همچنین خواهران طلبه را مخاطب قرار داده و بیان داشتند: امروز خدا به برکت جمهوری اسلامی فرصت گرانی را در اختیار ما قرار داده؛ حوزه های علمیه خواهران تا قبل از پیروزی انقلاب به اندازه عدد انگشتان یک یا دو دست هم در سراسر کشور نمی رسید. امروز ما 457 واحد آموزشی در سراسر کشور، قریب به 70 هزار شاغل به تحصیل و قریب به 90 هزار فارغ التحصیل داریم. که از این تعداد هزار نفر طلبه خواهر شاغل به تحصیل و فارغ التحصیل در استان کردستان داریم.
ایشان ضمن توصیه ای به طلاب سخنان خود را چنین ادامه دادند: برای هر مسئول و طلبه ای لازم است که در زندگی شخصی و اجتماعی خود، ابتدا به خدا تکیه کنیم و بعد از تکیه به خدا، ظرفیت های خود را بشناسیم و از فرصت های در اختیار حداکثر استفاده را داشته باشیم و تحقق این امر نیاز به تدبیر و تلاش و زحمت دارد. این مسیر احتیاج به توجه ویژه دارد چون این کار در عین سختی ای که دارد برای ما طلبه ها یک شیرینی تام و تمامی دارد و آن اینکه کار مایک صاحبی دارد و چون هدف جمهوری اسلامی با هدف حوزه های علمیه یکی است صاحب کار همه ما امام زمان(عج) هستند. چون اگر هدف ما تعالی پیدا کند ما نیز هم هدف قرار خواهیم گرفت با کسی که اساس و فلسفه زندگیش رسالت مهدی فاطمه(ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) تحقق آرزوی همه انبیا و اوصیای الهی است و آن تشکیل حکومتی است که به نحو تام و تمام ارزش های الهی را مجسم و محقق می کند. ما نیز ریزه خوار این سفره هستیم و انقلاب ما مقدمه ای است برای تحقق آن حکومت.
حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا جمشیدی در پایان فرمایشات خود بار دیگر ابراز خشنودی نمودند از اینکه در جمع طلاب سقز و خانواده هایشان حضور پیدا کردند.همچنین از مسئولین شهر سقز به ویژه فرماندار این شهر تشکر و قدردانی نمودند از اینکه همواره مدرسه علمیه حضرت فاطمه(س) را حمایت و یاری نموده اند و نگذاشته اند این خانه امام زمان(عج) در این شهر قریب و تنها بماند.
سخنرانی مدیر مکرم حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور در مراسم شام وفات حضرت معصومه(س)در حسینیه سنندج با حضور عموم مردم:
به گزارش معاونت فرهنگی حوزه های علمیه خواهران استان کردستان در دومین روز سفر مدیر مکرم حوزه های علمیه خواهران به استان کردستان،حجت الاسلام والمسلمین جمشیدی مدیر مکرم حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور وهیأت همراه بعد از اقامه نماز مغرب وعشاء با دعوت نماینده معزز ولی فقیه در استان در مراسمی که در حسینیه سنندج با دعوت عمومی مردم به مناسبت شام وفات حضرت فاطمه معصومه(س) وجشن انقلاب اسلامی برگزار گردید حضور یافتند.
در این مراسم حجتالاسلام والمسلمین جمشیدی مدیر محترم حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور در حسینیه سنندج گفت: اگر استکبار به این نتیجه رسید که ساحت پیامبر را غبارآلود نشان دهد، دیدیم که تلاشهای آنان نهتنها موثر نبود، بلکه نتیجه عکس داشت و این چهره منورتر شد.
وی افزود: نتیجه اقدام غربیها این بود که در مدت کوتاهی آمار فروش قرآن در اروپا و آمریکا افزایش یافت و در برخی نقاط اروپا چند برابر شد.
مدیر حوزههای علمیه خواهران کشور با اشاره به برخی خصائل رسول اکرم(ص) اظهار کرد: خداوند در قرآن کریم با زبان تعجب در مورد خلق آن حضرت یاد میکند.
وی اظهار کرد: غرب در زمانی اهانت به پیامبر اکرم(ص) را مطرح کرد که مولودش یعنی داعش مقدمه این اهانت را آماده کرده بود. سلفیها و وهابیها به سفارش آمریکا و اروپا عدهای را تربیت کردهاند که عقایدشان با مسلمات اسلامی همخوانی ندارد و با قتل، غارت، خونریزی و جنایت احکام بیمنطقی را به عنوان احکام حکومت اسلامی بنا کردهاند.
حجتالاسلام و المسلمین جمشیدی با بیان اینکه اهانت به ساحت پیامبر اسلام(ص) موجب توجه روزافزون به اسلام شده است، گفت: داعش دستهدسته مسیحیان، کردها، شیعیان و پیروان سایر مذاهب اسلامی را میکشد و با پشتیبانی نظام تبلیغی استکبار، تلاش دارد نفرت عمومی از اسلام ایجاد شود.
وی با تبریک فرارسیدن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی منشا انقلاب را تعالیم قرآن دانست و افزود: مسلمانی که تحت تعالیم پیامبر(ص) با قرآن زندگی میکند به سلطه کافران تن نمیدهد.
مدیر حوزههای علمیه خواهران کشور نظام اسلامی را تمکنی دانست که به برکت تلاشهای مردم و رهبری امام راحل به منظور اجرای احکام الهی عطا شده است و گفت: این انقلاب برای اقامه نماز است، اما نمازی که در برابر هتک حرمت نوامیس و سلطه سلطهگران غاصب بیتفاوت است، نمازی نیست که خداوند خواهان اقامه آن باشد.
وی با اشاره به مشکلات فراوان در راه تثبیت انقلاب اسلامی، خطاب به مردم اظهار کرد: شما با سپری کردن این مشکلات و با استقامت خود امت پیامبر(ص) و فرزندش را روسفید کردید.
حجتالاسلام و المسلمین جمشیدی با اشاره به تهاجم گسترده فرهنگی دشمن که رهبر انقلاب از ابتدا نسبت به آن هشدار داده بودند، گفت: تهاجم فرهنگی، تهاجم سیاسی را به دنبال دارد و به تدریج به سمت حذف رمز اساسی انقلاب که رمز بقای آن نیز به شمار میرود یعنی ولایت هدف گام برمیدارد.
نشست صمیمانه طلاب،اساتید وکادر مدرسه علمیه ریحانه النبی(س)سنندج با مدیر مکرم حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور با حضور نماینده معزز ولی فقیه دراستان:
به گزارش معاونت فرهنگی حوزه های علمیه خواهران استان کردستان در سفر مدیر مکرم حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور به استان کردستان ،حوزه علمیه ریحانه النبی(س)سنندج میزبان ایشان وهیأت همراهشان جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج اقا مولایی مدیر محترم روابط عمومی وامور بین الملل،جناب اقای خلج معاونت محترم اداری مالی ودیگر اعضای هیأت همراه ،حضرت ایت الله حسینی شاهرودی نماینده معزز ولی فقیه در استان کردستان وحجت الاسلام والمسلمین صالحی مدیر محترم حوزه های علمیه خواهران استان کردستان ومعاونین ایشان وچند تن از مسئولین ادارت ونهادهای شهرستان سنندج بود.
در ابتدا حجت الاسلام والمسلمین صالحی مدیر حوزه های علمیه خواهران استان کردستان ضمن تبریک به مناسبت ایام الله دهه فجر وپیروزی غرور آفرین وشکوهمند انقلاب اسلامی ایران به عرض خیر مقدم خدمت حضار محترم پرداخت و گزارش مختصری از وضعیت حوزه علمیه ریحانه النبی(س)سنندج ارائه نمود.
مدیر حوزه علمیه خواهران استان کردستان با اشاره به تاسیس مدرسه علمیه ریحانه النبی(س) سنندج در سال 90 اظهار کرد: این واحد حوزوی اکنون 103 طلبه دارد و در همه زمینههای آموزشی، پژوهشی و فرهنگی تبلیغی بیش از انتظارات ظاهر شده است.
وی با اشاره به فعالیتهای حوزه علمیه خواهران استان کردستان افزود: انتشار 48 شماره نشریه فرهنگی، تربیت 5 داور قرآنی و تشکیل 79 گروه تبلیغی از میان طلاب خواهر استان کردستان از جمله اقدامات صورتگرفته در این استان است.
مدیر حوزه علمیه خواهران استان کردستان با اشاره به احداث 5هزار مترمربع بنای حوزوی در این استان تصریح کرد: همین میزان بنا در شرف احداث قرار دارد.
وی با اشاره به وجود 6 واحد حوزوی در مقطع سطح دو و دو واحد حوزوی فعال در مقطع تحصیلی سطح سه گفت: در حال پیگیری راهاندازی سه واحد حوزوی جدید نیز هستیم.
سپس در ادامه حضرت آیت الله حسینی شاهرودی نماینده معزز ولی فقیه در استان با تبریک فرارسیدن دهه فجرانقلاب اسلامی افزود:36سال پرافتخارگذشت وهرچه می گذردعظمت آن بهتر مشخص ومعجزه انقلاب نمایان تر می شود که حتی مشاور عالی امنیت آمریکا گفته آمریکا دیگرابرقدرت نیست وبعد اشاره به انقلاب اسلامی کرده است.
نماینده ولی فقیه در استان افزود:امام خمینی(ره)فرموده انقلاب اسلامی زمینه سازظهور حضرت ولی است. با توجه به این حوزه علمیه خواهران وبرادران دراین زمینه سازی نقش بسزایی خواهند داشت.
آیت الله شاهرودی یاد آور شدند: الان چشم جهان به بررهبرماست وحرف آقا سندیت دارد وروی حرف آقا حساب می کنندولی به حرف اوباما اعتماد ندارند
ایشان با اشاره به اهانت به ساحت مقدس پیامبراکرم (ص) بیان کردند:این امر باعث شدکه شیعه وسنی به همدیگرنزدیک شوندواتحاد داشته باشند به خصوص مذهب شافعی که بسیار نزدیک به تشیع می باشد.
وی با اشاره به وحشت غرب از اسلام افزود: بعد از نامه رهبر معظم انقلاب و مدیریت هوشمندانه ایشان همه نگاهها به اسلام دوخته شده است و هم مردم و هم مسئولان توجه دارند که باید سخن رهبر معظم انقلاب را سرلوحه کار خود قرار دهند.
وی با اشاره به رشد حوزههای علمیه در استان کردستان در سالهای اخیر افزود: پس از اهانتهای دشمنان به ساحت پیامبر گرامی اسلام فاصله مذاهب اسلامی بسیار کم شده است و اهانت به پیامبر اکرم(ص) موجب نزدیکی بیشتر مسلمانان شد.
نماینده ولی فقیه در استان کردستان با اشاره به عشق و علاقه اهل سنت به ائمه اطهار(ع) اظهار کرد: از مسئولیتهای ما در استان کردستان این است که شیعه را درست معرفی کنیم و نشان دهیم که شیعه اهل دشنام نیست و از منطق والا و بالایی برخوردار است. در این زمینه حوزههای علمیه پیشگام هستند.
وی با تشکر از مسئولان حوزههای علمیه خواهران در توسعه کمی و کیفی این نهاد در استان کردستان اظهار کرد: وجود حوزههای علمیه خواهران در هر نقطهای سلامت آن نقطه را به دنبال دارد و این همان چیزی است که هم شیعیان و هم اهل سنت به دنبال آن هستند.
در ادامه حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا جمشیدی مدیر مکرم حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور تصریح کرد:استان کردستان ویژگی بارز دارند،نماد خوبی برای نشان دادن هم زیستی مذاهب اسلامی در تعامل وهمگرایانه است،برای دنیای اسلام ودنیا الگوست،به حمدالله این بلوغ هم در اهل سنت وهم در اهل تشیع وجود داردکه بتوانند با هم تعامل مشترک داشته باشندو ارکان بسیار مشترکی وجود دارد که قابل سرمایه گذاری در این بخش است.
وی ادامه داد:حوزه علمیه خواهران امتیازات ویژه ای دارد، اساساماهیت آیه نفر نیز به این امر اشاره دارد ؛ در این آیه هم سوال است هم مواخذه وهم تذکرومی فرماید :چرا از هر گروهی طایفه ای نفر نمی کنند تا علم بیاموزند،امیرالمومنین علی (ع) می فرمایند:وقتی خدا برای بنده بهترین را بخواهد فهم دین به او می دهد.
مدیر حوزه های علمیه کشور تصویر کلی خانواده حوزه علمیه بیان کردند:90هزار فارغ التحصیل داریم ؛حوزه علمیه خواهران جزءبهترین ها در عرصه وبلاک نویسی می باشد.،در عرصه پژوهش وجشنواره ها هم حضور خواهران بیشتر بوده است.
حاج آقا جمشیدی بر این امر یاد آور شدند :درحوزه های یاد گرفتیم با کمترین امکانات پرتوان ترین کارهارا انجام دهیم ،نه در حوزه خواهران ونه برادران منتظر نمی مانند که امکانات را درست کنیم بلکه خود وارد عمل می شود.
ایشان با اشاره به اهانت ساحت مقدس پیامبر اکرم (ص)فرمودند:آنچه در این سالها تلاش کردند نتوانستند ذره ای غبار به ساحت قدسی این انسان والا بنشانند واین چهره فروزانتر شده به حدی که امروزه خرید قرآن به شدت افزایش یافته است می خواهند بداننداین پیامبر وپیروانشان چه کسانی هستند ،نامه رهبری به جوانان اروپا گوشه از این پردهای که غرب با تلاش زیاد خواسته برتعالیم بلند ونورانی اسلام ومسیر رسیدن بیندازد بردارد،واشتیاق جوانان نسبت به اسلام بیشتر شده است.
ایشان بر این امر تاکید کردند:اگر اینترنت یک تهدیدی برای ماست ما می توانیم از آن در استفاده وبا آن اسلام را به سراسر جهان برسانیم.
مدیر مکرم حوزه های علمیه خواهران با بیان اینکه این بلوغ در حوزههای علمیه اهل سنت و شیعیان وجود دارد که بتوانند وارد تعامل مشترک شوند، افزود: عناصر و ارکان مشترک بسیار زیادی وجود دارد که قابل توجه و قابل سرمایهگذاری است.
وی از پیامبر اسلام(ص) به عنوان سند روشن عدالت، تقوا و مکارم اخلاق برای همه بشریت یاد کرد و گفت: ایشان به عنوان فخر مسلمانان عامل مشترک اساسی میان فرق اسلامی هستند و سیره ایشان از سرمایههای مشترک میان مسلمانان است.
مدیر حوزههای علمیه خواهران کشور با اشاره به تلاشهای دشمن برای غبارآلود کردن چهره پیامبر اکرم(ص) افزود: پس از این اقدامات چهره ایشان پرفروغتر، درخشانتر و روشنتر شد.
وی نامه رهبر معظم انقلاب خطاب به جوانان اروپایی و آمریکایی را لمحهای از حقایق اسلام ناب محمدی دانست و اظهار کرد: این نامه فطرتهای آنان را در مسیر علاقه و توجه به سمت منابع اسلام حقیقی گسیل کرده است.
حجتالاسلام و المسلمین جمشیدی با اشاره به فعالیتهای حوزههای علمیه خواهران در فضای مجازی گفت: اگر اینترنت و ماهواره ابزار تهدید است میتواند به فرصت نیز تبدیل شود و ما باید این فرصت را غنیمت شماریم. اینترنت در سفر و غیرسفر و هر زمانی میتواند محلی باشد که به کمک آن اسلام را به تمام دنیا معرفی کنیم.
وی با اشاره به فعالیت حدود 4هزار طلبه خواهر در زمینه وبلاگنویسی اظهار کرد: در حوزههای علمیه آموختهایم که با کمترین امکانات بیشترین کارها را انجام دهیم البته این مسئله وظیفه مدیران حوزه را کم نمیکند، اما به واسطه آن برادر یا خواهر طلبه در انتظار فراهم کردن امکانات باقی نمیماند.
مدیر حوزههای علمیه خواهران کشور با اشاره به درخشش بانوان طلبه در جشنوارههای پژوهشی همعرض با برادران طلبه، خاطرنشان کرد: حوزههای علمیه خواهران در زمینه برگزاری کرسیهای آزاداندیشی نیز عملکرد چشمگیری داشتهاند که این میتواند نویدبخش آغاز جنبش نرمافزاری در این نهاد باشد.
نشست صمیمانه مدیر مکرم حوزه های علمیه خواهران با نماینده معزز ولی فقیه در استان کردستان
به گزارش معاونت فرهنگی حوزه های علمیه خواهران استان کردستان درسفر حضرت حجت الاسلام والمسلمین جمشیدی مدیر مکرم حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور وهیأت همراه به استان کردستان ایشان با حضرت آیت الله حسینی شاهرودی نماینده معزز ولی فقیه در استان در دفتر نماینده محترم ولی فقیه در استان دیدار نمودند .
در این دیدار جناب اقای عبدالمحمد زاهدی استاندار محترم کردستان نیز حضور داشتند.
نشست صمیمانه مدیر حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور در جمع طلاب سریش آباددر حوزه علمیه حضرت زینب(س)این شهر
حجتالاسلام و المسلمین جمشیدی اظهار کرد: در قم بودن شرافت است اما شما با دور بودن از قم فضلا و اساتید را رهین خود ساختهاید. شما مرزداران کیان حوزهها و کیان تشیع هستید
بازدید مدیر محترم حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور از ساختمان جدید حوزه علمیه الزهرا(س)قروه به روایت تصویر:
سرنوشت محمد رضا شاه پهلوی و همسرش پس از فرار از ایران در پی انقلاب اسلامی ایران(قسمت هفتم)
پاناما :
شاه علی رغم میل باطنی خود انتخابی جز پاناما را پیش رو نمی دید و دولتمردان امریکایی هم با فرستادن نمایندگانی شاه را مجاب به این سفر کردند .شاه سرانجام صبح روز پانزدهم دسامبر (23 اذر 1358) با یک هواپیمای باری c9نیروی هوایی امریکا پایگاه لک لند را به مقصد پاناما ترک کرد و در فرود گاه هاوارد واقع در یکی از پایگاه های نظامی امریکا فرود امد . میزبان شاه و صادر کننده ویزای او رهبر نظامی پاناما عمر توریخوس بود که از قبل دندان هایش را برای فرو بردن در این لاشه ی متعفن تیز کرده بود پس از انکه شاه وارد کانتادورا در پاناما شد به محض این که چشم ژنرال توریخوس به محمد رضا افتاد از سرهنگ جهانبینی که همراه شاه بود اهسته پرسید :” ببینم این شاه ، شاه که این همه می گویند فقط همین است ” او بعدا ضمن تشریح سفر شاه به پاناما گفته بود که” افساته عظمت شاهمشاهی 2500 ساله ایران و زرق و برق خاندان پهلوی به دوازده نفر ، چند چمدان و دو سگ تقلیل یافته بود”
شاه پس از مراسم استقبالی که با مراسمات استقبال های پیشین او ( البته همه استقبال های بعد از سقوط این گونه بودند ) بسیار فرق میکرد به وسیله یک هلی کوپتر نظامی امریکا به جزیره کونتادورا که برای اقامت او در نظر گرفته شده بود پرواز کرد
.
اقامت در پاناما را شاید میتوان نکبت بارترین قسمت اوارگی شاه نامید قسمت هایی از نوشته های فرح دیبا در کتاب دخترم فرح را در این مورد میخوانیم که
:
“فردا ژنرال عمر توریخوس برای دیدن شاه امد عمر توریخوس ادم بسیار بی ادبی بود و به هیچ وجه اداب گفت و گوی دیپلماتیک را رعایت نمی کرد ملاقات او با شاه بسیار دلسرد کننده بود ……
توریخوس با بی ادبی تمام چوپن می نامید چوپن در اصطلاح مردم پاناما یعنی تفاله ( پرتغالی که اب ان را تا قطره آخر گرفته اند
) …
دخترم تعریف می کرد که این مردک نیمه وحشی (توریخوس ) به من نظر سوء پیدا کرده و مرتبا به دیدن شاه به کونتادورا می امد او می گفت شما هر چه بخواهید برایتان تهیه خواهم کرد!بهتراست این مرد بیماررارهاکنید “
درکنارتمام بیماری های جسمانی شاه ، شاه دچار بیماری خطرناکتری بود بیماری که باعث نابود شدن او گشت او دچار وحشت شده بود بعد از صدور حکم دادگاه انقلاب مبنی بر این که اگر فرح همسرش را بکشد مورد عفو قرار خواهد گرفت او حتی از همسرش نیز می ترسید شاه در محاصره محافظان مزدوری قرار گرفته بود که در ازای پاداشی که برای کشتن او در نظر گرفته شده بود به انان نیز مانند قاتلان بالقوه خود می نگریست وپس از شنیدن زمزمه هایی مبنی بر وارد معامله شدن مقامات پانامایی به نمایندگان ایرانی و پی گیری پرونده او توسط وکلای استخدام شده جمهوری اسلامی برای دستگیری او، سر تا پای شاه را وحشت فرا گرفت شاه به تعبیر خود طعمه ی برای ازادی گروگان های امریکایی شده بود و از خود به عنوان “زندانی محبوب امریکا ” یاد می کرد. شاه به صورت زندانی در جزیره کونتادورا در امده بود که وقیحانه حتی پول ضبط صوتی که برای استراق سمع اتاق او نیاز داشتند را از خود او می گرفتند .
سرنوشت محمد رضا شاه پهلوی و همسرش پس از فرار از ایران در پی انقلاب اسلامی ایران (قسمت ششم)
امریکا :
سرانجام کارتر تحت فشار اطرافیانش مجبور شد روز 21 اکتبر (29 مهر 1358) اجازه مسافرت شاه و همسرش را به امریکا با ویزای توریستی صادر کرد .
با اجازه اقامت کوتاه مدتی که برای درمان به شاه داده شده بود شاه با یک هواپیما ی کرایه ای شرکت گلف استریم به سمت نیویورک حرکت کرد شاه مکزیک را در حالی ترک می کرد که رئیس جمهور مکزیک خود در دو نوبت به او گفته بود “مکزیک را خانه خود بدانید ما در اینجا به شما خوش امد می گوییم “
فریده دیبا در مورد ورود به نیویورک این گونه می گوید :
“موقعی که در یک فرود گاه نا شناس در فورت لادردیل فرود امدیم هیچ کس را منتظر خود نیافتیم در فرود گاه فقط یک کارشناس امریکایی از اداره بازرسی مواد کشاورزی امریکا منتظرمان بود که همه وسائل ما را بازرسی کرد تا مطمئن شود از مکزیک گل وگیاه یا تخم سبزیجات و میوه همراه خود نیاورده ایم . محمد رضا در ان حال نزار و رنگ پریده که تب شدید هم ازارش میداد گفت : ببینید روزگار با ما چه کرد ؟ در همین امریکا ترومن ، اف کندی و کارتر به استقبال من می امدند و فرش قرمز زیر پایم پهن می کردند “شاه نه در بیمارستان مموریال که برای درمانش در نظر گرفته شده بود بلکه در بیمارستان نیویورک وابسته به دانشگاه کورنل با نام مستعار دیوید نیوسام بستری شد فرح هم در اتاقی در مجاورت همان اتاق اسکان یافت که با یک در به هم وصل می شدند با تمام تلاش هایی که برای سری نگاه داشتن این مطلب می شد سریعا این مطلب به رسانه ها کشیده شد .
درلحظات اولیه ورود شاه و بستری شدنش رئیس بیمارستان به ملاقات او می اید واز شاه برای کمک به تجهیزات بخش سرطان شناسی بیمارستان و به عنوان شرکت در یک کار خیر تقاضای یک میلیون دلار می کند شاه نیز که با مرگ دست و پنجه نرم می کرد چاره ای جز جواب مثبت به این باج خواهی نداشت. شاه در این بیمارستان به زیر تیغ جراحان رفت و جراحی شد اما حتی جراحی او هم روندی طبیعی در پیش نگرفت ان گونه علی رغم انکه همه ازمایش ها و عکس هایش حاکی از وضع بد طحال او داشت و اصرار دکتر کولمن سرطان شناس و مامور رسیدگی به وضع شاه بر خارج ساختن طحال او جراحان کیسه صفرا ی او را در اوردند این مسئله بعدا مشکل ساز شد چنانچه مسائل مربوط به طحال موجب مرگ او شد .
در ماه های اتی شاه که برای انتقال او از باهاما از کلمه محموله استفاده می شد پس از نام دیوید نیو سام نام مستعار پزشکی پیتر اسمیت برای او مورد استفاده قرار گرفت .
اقدام دانشجویان و دانش اموزان در تسخیر لانه جاسوسی در چهارم نوامبر (13 ابان 1358 ) این ارامش کاذب و مقطعی را از شاه می گیرد و این بار دولتمردان امریکایی و علی الخصوص کارتر به تکاپوی خارج کردن شاه از امریکا می افتند تا مگر به این وسیله برای ازادی گروگان های خود بتوانند وگشایشی حاصل شود .
شاه که چاره ای دیگر پیش رو نمی بیند اظهار تمایل می کند که به مکزیک بازگردد اما وزارت خارجه امریکا از دادن ویزا به شاه خودداری میکند و این اغازی برای تکاپوی دوباره امریکاییان بود برای یافتن پناهگاهی دیگر برای شاه .
از سفرای امریکا در کشور های محل ماموریتشان خواسته شد که با دولت های محل ماموریت خود تماس گرفته از انان بپرسند : ایا این لطف را در حق امریکا می کنید که با پذیرفتن شاه سابق ایران در کشورتان به ازادی گروگان های امریکایی کمک کنید ”
بیشتر کشورها صریحا جواب رد دادند تنها کشوری که حاضر شد از شاه میزبانی کند مصر بود که بنا به مصالح امریکا و شاید ترس خود شاه از نزدیک شدن به ممالک اسلامی این پیشنهاد رد شد . شاه پس از مرخصی از بیمارستان نیویورک به طور موقت به پایگاه لک لند (تگزاس) منتقل شد و در بیمارستانی مخصوص به بیماران روانی ارتش بستری شد در این پایگاه بنا به نوشته های فریده دیبا که از زبان فرح می نویسد ( فریده دیبا پس از نیویورک از شاه جدا می شود ) : رفتار بسیار زننده ای با انان می شود در یک اتاق با وسایل مندرس اسکان داده می شوند و حتی فرمانده این پایگاه ژنرال آکر مرتب از فرح می خواهد که هم بازی تنیس او باشد .
سرانجام تنها کشوری که تحت فشارهای امریکا حاضر به پناه دادن شاه می شود پاناماست .
سرنوشت محمد رضا شاه پهلوی و همسرش پس از فرار از ایران در پی انقلاب اسلامی ایران( قسمت پنجم )
مکزیک :
راکفلر و کیسینجر توانستند موافقت رئیس جمهور مکزیک را برای اقامت شاه در ان کشور جلب کنند رابرت ارمائو که دقیقا پست و مقام او مشخص نیست و همه کاره شاه علیل در ان روزها بوده و بسیاری او را به عنوان عامل سیا به شاه معرفی می کردند اما به هر حال شاه که از غلام خانه زاد بودن خود مطمئن بود و چیزی برای پنهان کردن از امریکایی ها نمی دانست در استخدام او شکی به دل راه نداده بود .ارمائو قبل از شاه برای پیدا کردن محل مناسب اقامت به مکزیک سفر کرد او جایی در شهر توریستی کورناواکا (کوئرناواکا) در مجاورت مکزیکوسیتی برای اقامت در نظر گرفت .
شاه و فرح و سایر همراهان روز دهم ژوئن (بیستم خرداد 1358 )عازم مکزیک شد و از جای وسیع و تازه خود در مقایسه با ویلای کوچک و نارا حت باهاما راضی به نظر می رسیدند .
در مورد اقامت در مکزیک فریده دیبا این گونه می نویسد :
“اقامت در مکزیک برای محمد رضا زجر اور بود زیرا او باید هر هفته شیمی درمانی می شد اما ما در ویلای گل سرخ روز های دلچسبی داشتیم در کوئر ناواکا چند تن از دوستان امریکایی شاه به ملاقاتش می امدند : هنری کیسینجر ، جرالد فورد ، ریچارد نیکسون ، فرانک سیناترا ، دیوید رکفلر ، الیزابت تیلور ………..”
در کتاب پدر و پسر اقای محمود طلوعی هم به ملاقات چند تن از مقامات سابق ایران اشاره کرده که از یکی از انان به نام هوشنگ نهاوندی رئیس سابق دانشگاه تهران و اخرین رئیس دفتر فرح نام می برد که در نوشتن کتابی که شاه در نظر داشت برای دفاع از خود بنویسد به او کمک کرد این کتاب تحت عنوان ” پاسخ به تاریخ ” به زبان فرانسه در پاریس منتشر شد این نوشته ها در تاریخ 16 سپتامبر 1979 (25 شهریور 1358 ) در محل اقامتش در مکزیک امضاء شده است .
چهار هفته از اقامت در مکزیک گذشته بود که حال شاه رو به وخامت می نهد ارمائو دکتر بنجامین کین یکی از پزشکان معروف نیویورک را برای معالجه شاه به مکزیک می اورد این پزشک بنا به گفته فریده دیبا پس ازمعاینه و مطالعه پرونده پزشکی شاه علاوه بر سرطان پیشرفته و مالاریا ، یرقان شدید شاه را تشخیص داد یرقان انسدادی و سپس صراحتا دکتر ژرژ فلاندرن را مسئول پیشرفت سرطان در بدن شاه معرفی می کند داروهای تجویز شده را نه تنها مفید ندانسته که حتی بعضی از انان را مثل کورتیزن را بسیار مضر دانسته است .
این بار نه به توصیه امریکایی ها که به توصیه پزشکان، شاه بار دیگر باید به بیمارستانی مجهز برای مداوا منتقل میشد
تجلیل از مؤسسین حوزه های علمیه الزهرا(س)قروه وحضرت زینب(س)سریش اباد با حضور مدیر حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور
به گزارش معاونت فرهنگی حوزه های علمیه خواهران استان کردستان از مؤسسین حوزه های علمیه الزهرا(س)قروه وحضرت زینب(س)سریش اباد با حضور حجت الاسلام والمسلمین جمشیدی مدیر حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور در سالن فرمانداری قروه تجلیل بعمل آمد.
در این مراسم پس از قرائت متن تقدیر نامه ایشان ،از جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج اقا قدرتی مؤسس محترم حوزه علمیه الزهرا(س)قروه وجناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا نقوی مؤسس محترم حوزه علمیه حضرت زینب(س)سریش آباد تجلیل بعمل آمد.
شایان ذکر است این مراسم در جمع طلاب قروه وسریش آباد وبا حضور جمعی از مسئولین این دو شهر انجام شد.
تجلیل از این بزرگواران توسط حجت الاسلام والمسلمین حاج اقا جمشیدی مدیر محترم حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور،دکتر سپهر فرماندار محترم قروه، حجت الاسلام والمسلمین صالحی مدیر محترم حوزه های علمیه خواهران استان کردستان،حجت الاسلام والمسلمین بیابانی امام جمعه محترم سریش اباد وآقای خلج معاونت محترم اداری مالی حوزه های علمیه خواهران استان کردستان صورت پذیرفت.
نشست صمیمانه مدیر حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور در جمع طلاب قروه وسریش آباد با حضور مسئولین شهرستان قروه وسریش اباد به روایت تصویر
سرنوشت محمد رضا شاه پهلوی و همسرش پس از فرار از ایران در پی انقلاب اسلامی ایران قسمت چهارم
باهاما:
پس از ان که موافقت مقامات باهاما هم به واسطه پرداخت مبلغ قابل توجهی از حساب شاه نزد بانک راکفلر جلب شد و همراهانش و368 چمدان وسائل شخصی با هواپیمای شخصی ملک حسن به سوی باهاما به راه افتادند . چون وضعیت امنیتی در جزایر توریستی باهاما زیاد مناسب نبود بنا به توصیه راکفلر شاه ارمائو یک کارشناس روابط عمومی جوان و چند گارد محافظ هم استخدام کرد .
اما این نوشته فریده دیبا (مادر فرح) پس از ترک مراکش به روشنی بیانگر میزان وحشت وحالات روحی انها بوده :
“جزایر باهاما در نزدیکی ایالت فلوریدای امریکا قرار دارند واین نزدیکی به اندازه ای است که ما احساس می کر دیم در امریکا هستیم احساس نزدیک بودن به امریکا به ما اعتماد به نغس و اطمینان می داد !
در مصر و مراکش احساس می کردیم در کشور های قرون وسطایی هستیم وقتی موقع نماز ظهر و عصر صدای الله اکبر از بلند گوهای مساجد بلند می شد محمد رضا و همه ما به وحشت می افتادیم زیرا در تهران اشوب زده ماه ها بانگ الله اکبر را که انقلابیون سر می دادند شنیده و لرزیده بودیم “
اقامت شاه در باها ما اقامتی پر خرج و پر نکبت بود دولت باهاما هم به انها اخطار کرده بود که حق ندارند هیچ تفسیری در مورد رویداد های ایران بنمایند .
وحشت زائد الوصف شاه هم یکی از وسائل غارت این ثروت شده بود انچنان که بعد از اعلام امادگی حتی چریک های فلسطینی هم برای ترور شاه ، شاه از نخست وزیر باهاما تقاضای کمک کرد نخست وزیر هم 30 پلیس زبده را به فوریت به همراه یک پیام فرستاد ” که نمی توانید بایک شام مجانی این ماموران راضی به حفاظت خود کنیدو باید هزینه انها را سخاوتمندانه بپردازید ” ویا این که هر چند روز یک بار رئیس پلیس باهاما به بهانه این که خبری از ورود تروریست های فلسطینی یا ماموران اعزامی حکومت تهران دارد صورتحسابی به ارمائو می داد ویا اینکه شاه بابت اقامت ده هفته ای در یک ویلای کوچک سه اتاقه و نمور 2/1 میلیون دلار پرداخت کرد .
اما شاه در این منطقه به نحوه دیگری به منبع درامد دولت باهاما شده بود دولت که در ازای دریافت پول های کلان متعهد به محافظت از شاه شده بود مامورانی را در جلوی راه ورودی ویلای شاه مستقر کرده بود که با دریافت حق ورودیه نفری 15 دلار اجازه می دادند تور های توریستی وارد محل شده و در اطراف ویلای شاه پرسه بزنند و عکس بگیرند .
با پیروزی محافظه کاران در انتخابات پارلمانی انگلستان و روی کار امدن خانم تاچر بارقه های امید در دل شاه زنده شد زیرا خانم تاچر قبل از پیروزی قول مساعدت وهمکاری برای پناهندگی به شاه داده بود و شاه هم به دلیل این که در احساس امنیت میکرد واملاکی هم در انجا داشت بسیار متمایل به اقامت در انجا بود و تقاضای خود را با مقامات انگلیسی در میان گذاشت اما دولت انگلیس برای ان که جنجالی پش نیاید مامور خود را که سابقه دوستی با شاه را داشت به نام دنیس رایت با نام مستعار ادوارد ویلسون روانه باهاما کرد این مامور هم نظر منفی دولت را هر چند با دلایلی سطحی به شاه منتقل کرد و این جوابی دیگر بر خوش خدمتی های او برای دولت های بزرگ بود .
در اوایل ژوئن (اواسط خرداد 1358 )دولت باهاما از تمدید ویزای اقامت شاه در ان کشور خودداری کرد و شاه باز هم اواره برای یافثن پناهگاهی به دوستان امریکایی اش متوسل شد .
مژده به با حجاب ها!!!!
سرنوشت محمد رضا شاه پهلوی و همسرش پس از فرار از ایران در پی انقلاب اسلامی ایران (قسمت سوم)
مراکش:
پس از اقامت چند روزه در اسوان مصر شاه دعوت نامه ای از ملک حسن دوم پادشاه مراکش دریافت کرد شاه به گمان این که این دعوت هم جز ئی از توصیه های امریکا برای ارام کردن او ضاع و به امید تغییر شرایط می باشد به این دعوت پاسخ مثبت داد اما با ورود به مراکش شرایط تغییر کرد ملک حسن که به اذعان بسیاری از تاریخ نویسان به طمع ثروت 50 میلیاردی شاه او را به مراکش دعوت کرده بود با این پاسخ شاه روبرو شد که تمام ثروت او به صد میلیون هم نمی رسد ملک حسن از دعوت خود پشیمان شد و بعد از انقلاب در ایران محترمانه عذر او را خواست . مقامات مراکشی هم از شاه به عنوان
“مردی که برای شام امده بوده “(وپس از صرف شام نمی رفت )یاد می کردند .
ملک حسن هم بنا به اقتضائات و قطع امید از دست یافتن به چند دهکی از ثروت شاه برای او روشن ساخت که باید قبل از کنفرانس سران اسلامی که قرار بود ماه اوریل در مراکش تشکیل شود انجا را ترک کند .
نویسنده کتاب من و فرح پهلوی دلیل دیگری را از قول فرح پهلوی برای اخراج از مراکش بر می شمرد فرح می گوید که الکساندر دومارانش (رئیس سازمان امنیت فرانسه ) در ملاقاتی با ملک حسن اورا متقاعد می کند که اقامت شاه در مراکش ممکن است عواقب وخیمی در پی داشته باشد و حتی با شمردن وظایف مهمتری مثل حفظ ونگهداری تنگه جبل الطارق او را تحریک به اخراج شاه می کند تصمیمی که بعد به صورت غیر رسمی به او ابلاغ شد .
روز 22 فوریه (سوم اسفند 1357)نماینده ای از طرف شاه ریچارد پارکر سفیر امریکا در مراکش ملاقات کرده و تمایل و تصمیم شاه را برای عزیمت به امریکا به انان انتقال داد اما امریکا که از سویی طمع در ارتباط با جمهوری نوپا را داشت واز سویی با حمله به سفارت خود مواجه شده بود به این تقاضا پاسخ منفی داد انچنان که بعد از این که برژینسکی این تقاضا را با کارتر مطرح کرد کارتر هم برخلاف معمول با عصبانیت و تندی گفت “که من نمی توانم ببینم که شاه در امریکا مشغول بازی تنیس است در حالی که جان اتباع امریکایی به خاطر او به خطر افتاده است “در طول ماه مارس 1979 (دهم اسفند تا دهم فرور دین ) شاه در تکاپوی یافتن مامنی تازه بود انتخاب نخست او کشور های اروپایی مانند سوئیس و انگلستان بود که در این کشورها ملکهای شخصی داشت اما حتی کشور فرانسه هم که به امام خمینی ره اجازه اقامت داده بود به شاه روی خوش نشان نداد شاه از بودن در افریقا هم نگران بود و احساس ناخوشایندی داشت زیرا تجربه تلخ تبعید پدر را به یاد او می اورد سرانجام دوستان امریکایی اش راکفلر و کیسینجر توانستند جزایر باهاما واقع در غرب اقیانوس اطلس در فاصله ای نه چندان دور از سواحل فلوریدا را برای اقامت شاه پیدا کنند .کشوری دارای 700 جزیره،مستقل اما عضو جامعه مشترک المنافع انگلستان .
قصه ی بهمن
یکی بود یکی نبود،
غیراز خدا هیچکس نبود،
جز یکی یارخدا،
نام او روح الله،
آنکه بود مظهرمهر،
آنکه شد نورسپهر،
شهرتاریک و سیاه،
مردمان مرده و بی روح و نوا،
او با بانگ رس،
هی میزد برهمه کس،
تا صدایش همه جا…
خفته ها بیدار،
مست ها هوشیار،
قصه بسیارزیباست ، قصه ای بی همتاست
نهضتی جاویدان،
رهبرش روح خداست .
مردگان زنده شدند،
زندگی رنگی دگر،
شد زمستان و بهار
عده ای با ایمان ، با صفات شیران
پاسدار و بیدار ،انقلابی هوشیار
دل ها مات و خموش ،
بزدلانی چون موش
گرد خود چرخیدند .
وه چه جنجالی بود!
جای ما خالی بود!
باز با بانگ رسا
می سرودند تکبیر،
یارانش همه جا،
با سلاح وحدت .
قصه ام طولانیست ،
وقت تنگ باشد و کم
هرچه بود زود گذشت ،
دوران ماتم و غم ،
رهبرازراه رسید،
گاه تاریکی گذشت
شام شد صبح سپید
نهضتی قصه شد
نهضتی جاویدان
درپناه قرآن
خاطراتی زیبا
رهبرش روح الله .
سرنوشت محمد رضا شاه پهلوی و همسرش پس از فرار از ایران در پی انقلاب اسلامی ایران (قسمت دوم)
محاکمات
سناریوی امریکایی در مورد شاه به مراحل پایانی خود نزدیک می شد شوکراس تصمیم نهایی امریکا را از زبان سالیوان چنین می گوید در اواخر دسامبر سالیوان برای انجام ماموریتی به کاخ رفت که به قول خودش برای یک سفیر غیر عادی بود که می بایست به رئیس کشوری که نزد او اعزام شده بود بگوید باید کشورش را ترک کند .
اولین پرده این نمایش اوارگی و مرگ تدریجی شاه از 26 دی ماه 1357 رقم خورد .شاه و فرح با هلیکوپتر به فرود گاه مهر اباد منتقل شدند شاه 2 ساعت منتظر ماند تا بختیار از مجلس رای اعتماد بگیرد بختیار پس از گرفتن رای اعتماد به مهر اباد امد پس از ان شاه با اشک با مشایعین خود خداحافظی کرده وبه همراه فرح سوار بر هواپیما شدند .
مصر :
مقصد نهایی شاه در این سفر امریکا بود واگر بدون توقف بین راه یا بعد از توقف 5روزه در مصر عازم امریکا می شد گرفتاری های بعدی برای او پیش نمی امد زیرا امریکاییها در ان موقع متعهد به پذیرفتن شاه در امریکا بودند
نخستین استقبال محمد رضا شاید شیرین ترین استقبال دوره دربدری او بود شرح یکی از این شبها را از زبان فریده دیبا مادر فرح نقل می کنیم :
“با انکه پزشکان محمد رضا را از مصرف مشروبات الکلی منع کرده بودند یک گیلاس کنیاک نوشید و گیلاس او چند بار دیگر هم پر و خالی شد ……محمدرضا که اشکارا تحت تاثیر الکل قرار گرفته بود زار و زار مانند طفل معصومی میگریست “و اما در مورد رفتار او با اطرافیان و مسائل مالی که برای او پیش امد کرد می نویسد : “محمد رضا عمدا اطرافیانش را تشویق می کرد او را ترک کنند و سراغ زندگی خود بروند و به این ترتیب طی چند روز تعداد اطرافیان محمد رضا وما به چند نفر تقلیل یافت .انچه محمد رضا را نگران می ساخت ولخرجی ها و عیاشی های این همراهان بود.
انها هر غلطی که می خواستند می کردند و پول ان را به حساب محمد رضا می گذاشتند صورت حساب های هتل مجلل مامونیه برای مخارج اطرافیان محمد رضا طی چند روز به رقم تکان دهنده 200 هزار دلار رسید ……واضح بود که همه می خواهند محمد رضا را بدوشند . شاه اب پاکی را روی دست همه انها ریخت وگفت “ما فعلا در تبعید هستیم وپولی نداریم به شما بدهیم اگر کسی می تواند مخارج خود را تامین کند می تواند همراه ما بماند در غیر این صورت میتواند به ایران برگردد”
سرنوشت محمد رضا شاه پهلوی و همسرش پس از فرار از ایران در پی انقلاب اسلامی ایران (قسمت اول)
شاه پس از خروج از ایران عملا به صورت مهره ای سوخته درآمده بود که حتی ثروت افسانه ای که به همراه خود از ایران برده بود هم نتوانست برای او مامن و پناهگاهی بسازد زندگی شاه پس از گریختن از ایران را تنها می توان به عنوان یک تنبه وتجربه تاریخی مورد مطالعه قرار داد زیرا پس از ان او هیچ گونه تاثیری بر وقوع حوادث اطراف خویش نمی توانست بگذارد و حتی در مورد مکان زندگی هم به صورت آواره ای در امده بود که با داشتن املاک فراوان در کشور های ارو پایی و امریکا تا زمان مرگش روی آسایش را ندید و جابجایی های متعددی که از سوی امریکاییها بر او تحمیل می شد بر وخامت روحی وجسمی او می افزود.
شاه بنا به تجربه فرار پیشین خود در مرداد 1332که خود را بی پول یافته بود با حرص و ولع سیری ناپذیری سعی در جمع اوری ثروت کرده بود و توانست ثروت زیادی را هنگام خروج از ایران از کشور خارج کند . این ثروت بنا به اظهارات برخی مقامات رسمی تا 56 میلیارد دلار گزارش شده است.
پاسخ شاه به ثریا اسفندیاری همسر دوم خود در مورد حرص به جمع اوری ثروت بسیار جالب میباشد :
من نمی خواهم پس از رفتن از ایران مانند ملک فاروق (شاه سابق مصر ) در لاس وگاس مدیر قمار خانه و یا مانند کارول پادشاه سابق رومانی در امریکا دلال اتومبیل شوم .
“ژنرال هایزر شاه را مانند موش مرده ای از مملکت بیرون انداخت “
از اظهارات ژنرال ربیعی
سخنان مقام معظم رهبری درخصوص دهه فجر
* خاطره دهه فجر بزرگترین خاطره ملت ما بعد از ورود اسلام به سرزمین ماست.*دهه فجر مقطع رهايي ملت ايران است .
*زنده نگه داشتن ياد شهداي انقلاب باعث تداوم حركت انقلاب است .
*دهه فجر آئينه اي است كه خورشيد اسلام در آن درخشيد و به ما منعكس شد .
*انقلاب اسلامي با اتكاء به قدرت مردم ، آسيب ناپذير است .
*ملت ما بايد قدرت و عظمتي را كه در سايه اسلام و وحدت و مجاهدت به آورده حفظ كند .
*وحدت ، كليد موفقيت و رمز پيروزي انقلاب ما بوده است
*خط انقلاب ، خط عظمت اسلام و مسلمين و دفاع از مظلومين و مستضعفين است .
* ما ميراث بزرگ امام خميني (ره ) و همه ارزشها و اصول آن را حفظ خواهيم كرد .
*جمهوري اسلامي متكي به يك ملت مؤمن ، سرافراز ، اصيل و ريشه دار است .
*دهه فجر ، دهه تجديد قواي نيروهاي انقلابي و تجديد ميثاق ملت با انقلاب است .
*دهه فجر عيدي است كه يك تاريخ سر تا پا ظلم و طغيان را قطع كرد .
*دهه فجر مظهر شكوه و عظمت و فداكاري ملت ايران است .
*22 بهمن براي ما روز بازيابي خاطره انقلاب است .
انقلاب و نهضت امام (ره ) براي حاكميت اسلام بود .
*از ارزشهاي انقلاب و دستاوردهاي انقلاب بايد همه ، زن و مرد و پير و جوان دفاع كنند .
*پيروزي انقلاب اسلامي در ايران سرآغاز حاكميت ارزشهاي معنوي بوده است .
*نظام جمهوري اسلامي محصول تلاش عظيم اسلامي و فعال شدن آتشفشاني كه پايه هاي استكبار را به لرزه درآورد
.
*وحدت كلمه و حضور خود را در صحنه حفظ كنيد و ياد امام و انقلاب را زنده نگه داريد .
* همه موفقيتهاي دوران مبارزات و پس از پيروزي مرهون هوشياري و صبر انقلابي و حضور دائمي شما در صحنه است .
*كشور متعلق به ملت است و ملت با همه وجود از آن و از استقلال و عزت خود دفاع خواهد كرد .
*انقلاب بزرگ ما درميان همه خصومتها ، راه دشوار خود را با اقتدار و صلابت طي كرد .
*ملت ايران با وحدت كلمه و با تمسك به اسلام و رهبري شجاعانه و حكيمانه مردمي الهي و دين شناسي بزرگ و مؤمن و صالح «امام خميني (ره ) » نظام جمهوري اسلامي را بر سركار آورد
دهه فجر بر فجرآفرینان مبارک باد
آیت الله خامنه ای همچنان ازمواضع غرب انتقادمی کند
شبکه خبری سیانان، دو روز پس از انتشار نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، بخشهایی از این نامه را منتشر کرده و نوشته که نزدیک شدن تهران و واشنگتن در گفتوگوهای هستهای، آیتالله خامنهای را از کوبیدن مواضع غرب بازنداشته است.
در این گزارش، بخشهایی از متن نامه رهبر انقلاب که به زبانهای مختلف از جمله زبان انگلیسی نوشته و در فضای مجازی منتشر شد، آمده است.
در انتهای گزارش اما، نویسنده که بنا به انتشار متن انگلیسی پیام رهبر معظم انقلاب، مجبور به درج عین عبارات بوده است، تحلیل خود را از فضای حاکم بر روابط تهران و واشنگتن و تأثیر این فضا بر مواضع رهبر انقلاب، نوشته است.
«نیک تامپسون» نوشته که پیام (آیتالله) خامنهای در زمانی منتشر میشود که یخ روابط دو کشور (ایران و آمریکا) در حال آب شدن است و طرفین تلاش می کنند که در خصوص آینده برنامه هستهای ایرانیان به توافق برسند.
«تامپسون» ضمن اشاره به نامه چند ماه پیش باراک اوباما به رهبر معظم انقلاب و درخواست همکاری در مبارزه با داعش، گفته که روند دیپلماتیک، رهبر ایران را از انتقاد به مواضع غرب در سطح شبکههای اجتماعی بازنداشته است.
نویسنده سیانان میگوید که «آیتالله خامنهای، دو هفته پیش در صفحه منتسب به خود در شبکه اجتماعی توئیتر، پستی در خصوص مذاکرات هستهای منتشر کرد و در آنجا هم، آمریکا را دشمن خواند. وی در ماه آگوست هم، در همین شبکه اجتماعی، به شدت از نحوه رفتار پلیس آمریکا با رنگینپوستان معترص به قتل یک جوان در شهر فرگوسن انتقاد کرده است.»
بررسی توئیتهای صفحه منتسب به رهبر انقلاب باز هم ادامه مییابدو گزارشنویس سیانان میگوید: «در ماه نوامبر، (آیتالله) خامنهای مطلبی 9 بندی در توئیتر نوشت و علت لزوم از بین رفتن اسرائیل را توضیح داد. این نظر به قدری بنیامین نتانیاهو را عصبانی کرد که از غربیها خواست از مذاکرات هستهای خارج شوند.»
حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب دو روز پیش مطلبی در شبکههای اجتماعی منتشر فرمودند و در آن از جوانان اروپا و آمریکای شمالی خواسته بودند با توجه به هجمه رسانههای غربی برای نهادینه کردن اسلامهراسی و «در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنند شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورند.»
بازتاب پیام مقام معظم رهبری در شبکههای اجتماعی و رسانههای خارجی
بازتاب پیام حضرت آیت الله خامنه ای در شبکههای اجتماعی بسیار گسترده بود. از شب گذشته بسیاری از کاربران ایرانی و غیر ایرانی شبکه های مختلف اجتماعی، متن کامل یا بخش هایی از این پیام مهم را به اشتراک گذاشته و در مورد آن به بحث و تبادل نظر پرداختند. برخی کاربران ایرانی، این پیام را یادآور نامه تاریخی امام خمینی(ره) به گورباچف درباره فروپاشی نظام کمونیستی شوروی دانسته و از آن به عنوان «نقطه عطف» روابط غرب با اسلام یاد کردهاند.
این پیام مهم در بسیاری از رسانه های مستقل جهان و نیز نشریات و خبرگزاریها و سایتهای جهان اسلام بازتاب داشت. اما تا این لحظه با سکوت تعدادی از رسانه های اصلی غربی روبرو شده است. البته برخی از رسانههای غربی با تقطیع این پیام، بخشهایی از آن را منتشر کرده اند. نکته قابل توجه اینکه اغلب این رسانهها از انتشار قسمتهایی از پیام که به سابقه سیاه استعماری غرب اشاره دارد، خودداری کرده و تنها گزیدههایی از آن را منتشر کردند.
- بیبیسی فارسی با انتخاب این پیام به عنوان تیتر یک سایت خود نوشت: آیتالله خامنهای جوانان غربی را به مراجعه به قرآن و زندگی پیغمبر اسلام دعوت کرد
- پایگاه آمریکایی «فارین پالیسی» ضمن انتشار بخشهایی از پیام رهبر انقلاب به جوانان غرب، آن را «بسیار غیر منتظره» توصیف کرد و استقبال کاربران شبکههای اجتماعی از آن را مورد اشاره قرار داد.
- خبرگزاری فرانسه در گزارشی با عنوان «آیتالله خامنهای بر اهمیت بررسی اسلام به جوانان غربی تاکید کرد» نوشت: رهبر عالی ایران تاکید کرد جوانان غربی به جای «بلعیدن دیدگاههای متعصبانه»، خود به بررسی اسلام بپردازند.
- پایگاه آمریکایی «وترنز تودی» در گزارشی با این عنوان که «رهبر عالی ایران به جوانان غربی گفت فکری مستقل داشته باشید»، به انتشار کامل متن پیام رهبر معظم انقلاب پرداخت و از مخاطبان خود خواست که این پیام را به جوانانی که میشناسند منتقل کنند.
- مجله انگلیسی «The Week»: رهبر عالی ایران نامهای سرگشاده به جوانان عربی نوشت. آیتالله خامنهای بعد از حملات تروریستها در پاریس، برای نگاشتن یک نامه سرگشاده اقدام کرد.
- مجله آمریکایی «نیویورک» در گزارش خود با عنوان «رهبر ایران نامهای سرگشاده به جوانان غربی توئیت کرد»، به انتشار تمامی توئیترهای منتشر شده از سوی دفتر مقام معظم رهبری پرداخت.
- روزنامه بینالمللی چند زبانه «اپکو تایمز» آمریکا: آیتالله خامنهای از جوانان غربی خواست اسلام متعصبانه را رد کنند. رهبر عالی ایران تاکید کرد که جوانان اروپایی و آمریکایی برای مبارزه با موج تعصبی که بعد از حمله تندروها در فرانسه به راه افتاد، به مطالعه و بررسی اسلام بپردازند.
- شبکه «تله سور» ونزوئلا: رهبر ایران تصویر ارائه شده از اسلام توسط رسانهها را رد کرد.
- «المنار»، «العهد»، «المیادین»، «ایلاف» و بخری از خبرگزاری ها و سایتهای سوریه، عراق و لبنان از جمله رسانههای عربی بودند که به انتشار بخشهایی از این پیام پرداختند.
متن نامه رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)به جوانان اروپا و آمریکای شمالی،
بسم الله الرحمن الرحيم
براي جوانان شمال آمريکا و اروپا ؛
تحولات اخير در فرانسه و نمونه هاي مشابه آن در برخي ديگر از کشورهاي غربي مرا واداشت تا به صورت مستقيم با شما درباره اين تحولات سخن بگويم. خطاب من به شماست؛ (شما جوانان)، نه به اين خاطر که من توجهي به والدين شما ندارم، بلکه به اين خاطر که آينده ملت ها و کشورهايتان در دستان شما خواهد بود و افزون بر اين مي دانم که حس حقيقت جويي در قلب شما جوانان پوياتر و قوي تر است.
خطاب من متوجه سياستمداران و دولتمردان شما هم نيست زيرا باور دارم که آنان خود خواسته راه سياستمداري و راستي و حقيقت را جدا کرده اند.
مي خواهم با شما درباره اسلام سخن بگويم؛ بخصوص چهره اي که براي شما از اسلام ارائه شده است. تلاش هاي بسياري در دو دهه اخير بخصوص از زمان فروپاشي اتحاد شوروي صورت گرفته است تا اين دين بزرگ را در جايگاه دشمني دهشتناک بنشانند. تحريک احساس ترس و نفرت و استفاده سوء استفاده از آن در کمال تاسف سابقه اي طولاني در تاريخ سياسي غرب دارد.
در اينجا، من نمي خواهم به هراس هاي مختلفي که کشورهاي غربي تا کنون تلقين کرده اند بپردازم. نگاهي گذرا به مطالعات حساس تاريخ معاصر مي تواند شما را به اين حقيقت برساند که دولت هاي غربي رفتاري به دور از صداقت و با دورويي با ملت ها و فرهنگ هاي ديگر داشته اند که از تاريخ نگاري هاي جديد حذف شده است.
تاريخ هاي آمريکا و اروپا شرمسار از برده داري، خجل از دوره استعماري و آزرده از سرکوب ملت هاي رنگين پوست و غير مسيحي است. محققان و تاريخ دانان شما به شدت شرمنده خونريزي ها به نام مذهب بين کاتوليک ها و پروتستان ها يا به نام مليت ها در دوران جنگ اول و دوم جهاني هستند. اين رويکرد قابل ستايش است.
با ذکر بخشي از اين فهرست بلند بالا، قصد بازخواني تاريخ را ندارم، بلکه مي خواهم از شما بخواهم از روشنفکران خود بپرسيد چرا وجدان عمومي غربي ها بعد از چندين دهه بيدار شده است. چرا بازبيني وجدان عمومي براي زمان هاي دور اجرا مي شود و براي مشکلات جاري نه؟ چرا اين تلاش ها براي جلوگيري از بيداري عمومي درباره مشکلات عمده مانند برخورد با فرهنگ و تفکر اسلامي صورت مي گيرد؟
شما به خوبي مي دانيد که تحقير و ترويج نفرت و ترس واهي از «ديگران» مبنايي عمومي براي همه سود بران سرکوبگر است. حال، از شما مي خواهم از خود بپرسيد چرا سياست قديمي گسترش «هراس» و نفرت، اسلام و مسلمين را با حجمي بي سابقه هدف گرفته است. چرا ساختار قدرت در دنيا مي خواهد انديشه اسلامي به حاشيه رانده شود و همچنان پوشيده بماند؟ کدام مفهوم و ارزش هاي اسلامي باعث اخلال در پيشرفت ابرقدرت ها مي شود و کدام منافع هستند که در سايه تحريف وجهه اسلام در امان مي مانند؟
حال خواست اول من اين است: درباره انگيزه هاي پشت پرده تخريب چهره اسلام تحقيق و مطالعه کنيد.
خواست دوم من اين است که در واکنش به سيلي از اقدامات صورت گرفته براي گمراه کردن و پيش قضاوت ها، تلاش کنيد تا اطلاعاتي مستقيم و دست اول از اين دين را به دست آوريد. منطق صحيح مستلزم اين است که شما درکي از طبيعت و جوهره آنچه که آنان شما را از آن مي ترسانند و مي خواهند از آن دوري گزينيد، داشته باشيد.
اصراري ندارم که شما قرائت من يا ديگر قرائت ها از اسلام را بپذيريد. چيزي که از شما مي خواهم اين است: اجازه ندهيد اين پويايي و حقيقت موثر در دنياي امروز با احساسات و پيش قضاوت ها در اختيار شما قرار بگيرد. به آنان اجازه ندهيد که با دو رويي، تروريست هاي مزدورشان را به عنوان نمايندگان اسلام معرفي کنند.
اطلاعات مربوط به اسلام را از منابع اصلي و اوليه آن دريافت کنيد. اطلاعات مربوط به اسلام را از قرآن و زندگي پيامبر بزرگ آن بگيريد. مي خواهم از شما بخواهم که به صورت مستقيم، قرآن مسلمانان را قرائت کنيد. آيا شما تا کنون آموزه هاي پيامبر اسلام (ص) و اصول انساني ايشان را مطالعه کرده ايد؟ آيا پيام اسلام را از منبعي غير از رسانه هاي دريافت کرده ايد؟
آيا تا کنون از خود پرسيده ايد که چگونه و بر چه مبنايي ، ارزش هاي اسلام توانست بزرگترين تمدن علمي و فکري را در دنيا ايجاد کند و در طول قرن ها بزرگترين دانشمندان و متفکران را بپروراند؟
من از شما مي خواهم اجازه ندهيد تصوير سازي موهن و متعرضانه گردابي احساسي بين شما و واقعيت ايجاد کند و باعث شود احتمال داشتن يک قضاوت بي طرفانه از شما سلب گردد. امروز جوامع رسانه اي مرزهاي جغرافيايي را در نورديده اند. با اين حال، اجازه ندهيد که آنان شما را با مرزهاي ذهني و ساختگي احاطه کنند.
هر چند که کسي به تنهايي نمي تواند اين خلاء هاي ايجاد شده را پر کند، هر کدام از شما مي توانيد پلي بين تفکرات و عدالت براي خلاء هاي ايجاد شده براي روشن کردن خود و اطرافيان خود استفاده کنيد. هر چند اين چالش بين اسلام و شما جوانان ناخواسته است، مي تواند سوال هايي جديد در ذهن هاي کنجکاو و جستجوگر شما ايجاد کند. تلاش براي يافتن پاسخ به اين سوال ها فرصتي مناسب براي يافتن حقيقت هايي تازه براي شما ايجاد مي کند.
از اين رو، فرصت را براي يافتن درکي صحيح و بي غرض از اسلام از دست ندهيد تا با حس مسئوليت پذيري شما به سوي حقيقت، نسل آينده بتواند تاريخ اين تعاملات بين اسلام و غرب را به صورتي وجداني روشن تر و رنجش و خشمي کمتر بنگارد.
سيد علي خامنه اي
بيست و يکم ژانويه دو هزار و پانزده
برگزاری جلسه هماهنگی ستاد گرامی داشت هفته وحدت با حضور مدیر حوزه های علمیه خواهران استان در استانداری کردستان
به گزارش معاونت فرهنگی حوزه های علمیه خواهران استان کردستان جلسه هماهنگی ستاد گرامی داشت هفته وحدت با حضور مدیر محترم حوزه های علمیه خواهران استان کردستان در سالن شهدای گمنام استانداری کردستان برگزار شد.
در این جلسه حجت الاسلام والمسلمین محمدصالحی مدیر حوزه های علمیه خواهران استان ضمن اشاره به هفته وحدت در استان تصریح کرد:مسئولین باید به شکوه مراسمات خودجوش ومعتقدانه مردم دین مدار کردستان بپیوندند ومتولیان فرهنگ نیز با بهره گیری از ظرفیت عظیم ،اهتمام لازم بر غنای معرفتی این مراسمات گسترده وباشکوه در سطح استان را داشته باشند.
در این جلسه که همه فرمانداران شهرستانهای تابعه، مسئولین دانشگاهها، حوزهها، مراکز آموزشی و دستگاههای فرهنگی کردستان حضور داشتند مصوب گردید که ضمن نامگذاری روزهای هفته وحدت با مضامینی بر محوریت پیامبر مکرم اسلام، جشنهای بزرگ و فراگیر در همه روزها و در تمام شهرستانهای استان برگزار گردد.
بیانیه مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران در محکومیت اهانت به پیامبر عظیم الشان اسلام
(بسم الله الرحمن الرحیم)
یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم
اقدام برخی روزنامههای فرانسوی در اهانت به ساحت مقدس پیامبر عظیم الشان اسلام بار دیگر ذات ستیزهجوی آنان را در لوای آزادی بیان هویدا ساخت.
چنین اعمال وقیحانهای علیه پیامبر اسلام صلوات الله علیه، در شرایطی که اسلام با حفظ حرمت سایر ادیان، مخصوصا مسیحیت خواستار حاکم شدن اصول اخلاقی بر بشریت است، غیرقابلتحمل است.
پیامبر گرانقدر اسلام همگان را به صلح و برادری در سایه عدالت و رعایت حقوق يكديگر فراخواندهاند و ارائه توحید ناب و معارف بلند الهی به بشریت از جمله ویژگیهای پیامبر اعظم(ص) محسوب میشود که امروز راهی جز تأسی به سیره ایشان برای رسیدن به سعادت برای بشریت وجود ندارد.
در شرایطی که سردمداران غرب با موج اسلامخواهی در میان مردم مواجه هستند، این گونه اقدامات نهتنها از گرایش مردم به اسلام نخواهد کاست بلکه تمایل آنان را برای آشنایی با معارف ناب اسلام خواهد افزود.
بیشک آزادی بیان تنها حربه و بهانهای در دست دولتمردان غربی برای اشاعه فرهنگ منحط آنان است و زمانی که آزادی بیان منافع آنان را به خطر اندازد اولین کسانی که این مساله را زیر پا خواهند گذاشت.
مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران ضمن محکوم کردن اهانت به ساحت مقدس پیامبر رحمت صلوات الله علیه، این اقدام رسانههای غربی را تلاش بینتیجهای برای جلوگیری از موج اسلامخواهی در میان مردم حقیقتجو میدانند.
ارائه یادداشت از سوی حجت الاسلام والمسلمین صالحی مدیر حوزه های علمیه خواهران استان کردستان درخصوص هفته وحدت
وزیدن نسیم پرطراوت هفدهم ربیع الاول و گشوده شدن چشمهای ستون وحدت و یگانگی، پیامبر رحمت بر همه ی مسلمین گرامی باد.
خالق و ناظم هستی یگانه بوده و تمامی جهان را بر محور وحدت بنا نهاد و همه انسانها را به یگانگی و وحدت دعوت نمود آنجا که فرمود « الهکم اله واحد…» از این رو هر آنکس که به مسیر یگانگی و یگانه شدن با خالق وارد شد و توحید را در نهاد خویش کاشت به کمال شایسته ی خویش نائل گشت.
ما انسانهادر راستای حرکت بسوی کمال و برای جدا نشدن از صراط مستقیم و گم نشدن در پیچ و تابهای این عالم مادی باید به فرموده ی رسول مکتب اسلام حضرت محمد (ص) متمسک به دو اثر گرانبها: قرآن و عترت شویم چراکه این دو چراغ راه انسان در این عالم ظلمانی می باشند؛ بر این اساس وقتی به این دو اثر گرانبها رجوع می کنیم رمز موفقیت را در یکدلی و یکرنگی و وحدت می یابیم آنجا که فرمود: واعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا چرا که تفرقه با عث می شود انسان از سیر کاروان واحد جهان که به سوی فعلیت محض و قرب حق متعال در حرکت است خارج شده و در حضیض ذلت فرو افتد. یا آنجا که حضرت امیر علیه السلام می فرماید: ایاکم والتفرقه فان الشاذ من الناس للشیطان» بر حذر باشید از تفرقه و تنهایی که انسان تنها بهره شیطان است. (خطبه 127 نهج البلاغه)
احترام گذاشتن به تقدسات و اعتقادات دیگران از جمله سفارشات دو اثر گرانبهای قرآن و عترت بر ما انسانهاست آنجا که فرمود« و لاتسبو الذین یدعون من دون الله فیسبوالله عدوا بغیر علم ….»(108 انعام) در همین راستا به روایتی از امام صادق علیه السلام اشاره می کنیم که به ایشان عرض کردند یکی از یاران شمادر مسجد با صدای بلند از دشمنان اهل بیت بدگویی می کند حضرت فرمود: خداوند او را لعنت کند چرا زبان دشمنان ما را علیه ما باز می کند؟ مگر سخن وحی را نشنیده است که خداوند می فرماید به افرادی که غیر خدا را می خوانند ناسزا نگویید زیرا آنها متقابلا بدون علم و آگاهی به خدا ناسزا خواهند گفت…(بحارالانوار ج71 ص217)
بنابراین آنچه از آیات و روایات ما برمی آید این است که نباید به تقدسات یکدیگر توهین نمود و با این رفتار آتش کینه و تفرقه را در بین امتها ایجاد کرد که اگر چنین شود آن امت نابود خواهند شد و اصل وجود پیامبر اسلام محور وحدت ما مسلمین است و باید با تمسک به سیره آن حضرت به اختلافات دامن نزنیم چراکه تفرقه و احترام نگذاشتن به یکدیگر برنامه ی از پیش تعیین شده توسط دشمنان اسلام است برای اینکه به هدف خود که نابودی اسلام و مسلمین است برسند چون با تفرقه براحتی می توان قوت و توان یک ملت را به زوال کشانید و بر او چیره شد.
در این رابطه آنچه که باعث تأسف است رفتار و عملکرد برخی است که به اسم شیعه و دفاع از تشیع عامداً آب در آسیاب دشمن می ریزند و با توهین به تقدسات اهل سنت بذر تفرقه و کینه بین شیعه و سنی ایجاد می کنند و باعث ضربه زدن به اسلام و تشیع می شوند؛ مگر نه این است که ما پیرو شیعه علی بن ابیطالبیم پس چرا باید به اسم شیعه ایشان بودن خلاف روش حضرت را در زندگی پیاده کنیم؛ در کدام قسمت زندگی حضرت امیر(ع) دشنام و توهین به مخالفین وجود دارد؟ چرا باید با دامن زدن به اختلافات و جعل جشنهای کذایی غیرت و غضب اهل سنت را بجوش آوریم و باعث از بین رفتن جوانان شیعه در نقاط مختلف کشور به دست اهل تسنن باشیم؟
برماست که به ریسمان الهی چنگ بزنیم و بر محور وحدت یعنی ختمی مرتبت رسول گرامی اسلام تمسک جوییم تا بتوانیم در صراط مستقیم حرکت نموده و به کمال شایسته ی خویش نائل آییم انشاالله.
بیانیه مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران به مناسبت یومالله نهم دی
نهم دی ماه هر سال یادآور نهم دی ماه سال هشتاد و هشت است، روز روبارویی جامعه مسلمان و با بصیرت ایران با گروهی قلیل از غافلان و چشم به غرب دوخته گانی است که سودای محال در سر می پروراندند و چنین انگاشته بودند که می توانند با اخلال در نظم عمومی و در نقاب دروغین دفاع از مردم، راه انقلاب و مسیر مستقیم آن را که حاصل خون هزاران هزار شهید و ایثار و فداکاری ملت بزرگ ایران است به نفع دشمنان اسلام و انسانیت و آزادی و معنویت تغییر دهند.
چنان نابخردانه حرکت منحرف خویش را آغاز کردند که از همان آغاز رویاروییهای خیابانی بر همگان روشن بود که هویتهای باطل سعی در تخریب اذهان عمومی و عوام فریبی و گل آلوده ساختن آب برای استفاده های نامشروع خویش دارند. گروهی اندک که با شعارهای فریبنده سعی در پنهان ماندن منظور خویش داشتند و به ناچار گاهی به نعل و گاهی به میخ می زدند و غافل از آن بودند که بعد از گذشت سی سال از انقلاب و آشنایی مردم با انواع و اقسام ترفندها و تزویرها و انقلابهای نرم دشمن، دیگر نمیتوانند با چنین شعارها و شعورهایی از امواج کوبنده و درهم شکننده مردم ایران به سلامت بگذرند و راه به جایی ببرند. به راستی چند روز محدود سکوت اولیه ملت برای بهتر شناختن آنان، آن گروه را به فتنهای که آغاز کرده بودند امیدوار ساخته بود و میپنداشتند که راهی را که انتخاب کردند مورد تایید ملت ایران است و لذا بی محابا تاختند و هویت خویش را آشکار نمودند تا آنجا که حتی حرمت عاشورای حسینی را هم زیر پا گذاشتند و محل هیئت های عزاداری و پرچم های عزای ابی عبدالله را به آتش کشیدند. کار جسارت و وقاحتشان آن قدر بالا گرفت که از اهانت به مقدسات، تخریب اموال عمومی، اهانت به علمای دین و جسارت به بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران و انقلاب مردمی ابا نکردند.
بزرگان دین فرمودند: باطل چون کفی بر تارک موج است که لحظه ای بر می خیزد،خودی نشان می دهد و سپس در کام موج منهدم می شود.
این حرکت مذبوحانه بیمحتوا و حق سوز و باطل افروز به زودی باطن آن گروه را آشکار ساخت، وقتی کار به هتک حرمت های آسمانی و شرافت های ملی رسید و ناگهان سیل خروشان جمعیت مسلمان و با بصیرت ایران در همه شهرها به یکباره به حرکت درآمدند و خار وخاشاک ها را از ساحت پاک این سرزمین شستند و منهدم ساختند،در همان ساعات اولیه حرکت با بصیرت ملت ایران نه از تاک نشان ماند و نه از تاکنشان.
و این گونه آخرین تیر ترکش خصم با حمایت از گروهی قلیل که خویش را چون گرگ های در پوستین شبان کاران پنهان کرده بودند و سعی در مصادره به مطلوب انقلاب را داشتند به هدف ننشست و مثل هزاران تزویر سابق دشمن در این دوره سی ساله بعد از انقلاب شکست خورد و راه به جایی نبرد.
زمان می گذرد و هرچه جلوتر می رویم ابعاد بیشتری از هم اندیشی این گروه با دشمنان قسم خورده انقلاب آشکارتر میشود و روسیاهی به دیگ میماند و تاریخ آیینه خوبی برای نسلهای آینده است، تاریخی که به ما میگوید هیچ حرکت باطلی هرگز ماندگار نشده است و هیچ منحرف مفسدی روی صلاح و فلاح را ندیده است و آنچه استوار و پویا بر جای میماند حقانیت ملتی است که هرگز هیچ قدرت سلطه گر فاسدی توان محو و نابودی آن را نخواهد داشت.
سال روز نهم دی روز نمایش قدرت حق و بروز بصیرت ملت ایران را گرامی می داریم.
ایام سوگواری سرور وسالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)تسلیت باد.
نام هر شب محرم بنام کدام شهید کربلاست؟
نام هر شب محرم بنام کدام شهید کربلاست؟
آفتاب محرم برمی اید و کربلای دل را در پرتو خود می سوزاند. سرخی بیرق ایستادگی از گلدستة دست ها بالا می رود و در باد به حرکت در می اید.
عطر شهادت مشام را می نوازد و چشم ها در انتظار طراوت اشک به تماشا می نشیند. عقربه زمان روی نقطة پنجم عشق قفل می شود. خواب ها از چشم های خسته می گریزد و حسینیة سینه ها سیاه پوش می شود. آری محرم شده و انتظار لباس های مشکی به سر آمده است. این شب ها باید به سوگ نشست. هر شب به سوگ ستاره ای از آسمان حسین(ع) .
هر یک از شب های محرم به نام یکی از شهدا یا شخصیت ها یا وقایعی مرتبط با جریان کربلا نام گذاری شده است. نام گذاری این شب ها با گذشت زمان صورت گرفته و واضع خاصی ندارد. این کار از طرف مداحان و ذاکران اهل بیت و بر اساس جایگاه شهیدان کربلا، نزدیکی هر یک از آنها به نقطه وحدت بخش کربلا یعنی امام حسین(ع) و هم آهنگی شور و التهاب مراسم و روضة آنان با مرکز شورآفرین شب عاشورا صورت گرفته است.
شب اول: مسلم بن عقیل
مسلم، نخستین شهید واقعة کربلاست. شهادت او کمی پیش تر از حادثه کربلا رخ داده است و شب نخست ماه محرم به پاس فداکاری و جان فشانی های این سفیر شهید راه سرخ، شب حضرت مسلم بن عقیل نام نهاده شده است. مسلم الگوی محبت و وفاست. او عاشقی دل باخته بود که تا آخرین لحظه از عشق پاک خود به حسین(ع) دست بر نداشت و در اوج بی وفایی کوفیان به مولایش وفادار ماند.
شب دوم: ورود به کربلا
امام حسین(ع) روز دوم محرم سال 61ه ق به سرزمین کربلا وارد شد. به خاطر همین روز دوم محرم، روز ورود به کربلا نام گذاری شده است. روز دوم، نماد پایداری است. اباعبدالله الحسین(ع) از همان آغاز حرکت با حوادث گوناگونی روبه رو شد. از بی وفایی کوفیان گرفته تا تعقیب شدن از سوی سپاهیان دشمن. با این حال از ادامة راه منصرف نشد و هم چنان استواری ورزید. حسین(ع) آموزگار بزرگ پایداری است.
شب سوم: حضرت رقیه(س)
رقیه(س) دردانة سه ساله حسین بن علی(ع) است. نام مبارک او در بعضی از کتاب های تاریخی و مقاتل نقل شده است و برخی دیگر مانند ریاض الاحزان از او با نام فاطمه صغری یاد کرده اند. رقیه(س) در روز سوم صفر سال 61ه ق در سفر اهل بیت به شهر شام از دنیا رفته است. شاید نام گذاری روز سوم محرم به نام این بانوی کوچک به این انگیزه بوده که در گرماگرم عزاداری دهه اول، از مظلومیت او یادی شود.
حضرت رقیه الگوی تربیت صحیح است. با تدبر در جملات کوتاهی که او هنگام دیدن سر بریدة پدر به زبان آورده به خوبی می توان دریافت که این کودک از چه معرفت والایی برخوردار بوده است.
محرم,شب اول محرم,اعمال محرم,اعمال شب اول محرم
شب چهارم: حضرت حرّ(ع)
شب چهارم عزاداری محرم اختصاص به یکی از شهیدان سربلند کربلا یعنی حربن یزید ریاحی دارد. البته این شب را به فرزندان حضرت زینب نیز منسوب کرده اند. حر الگوی توبه و حقیقت جویی است. او در آغاز برخورد با امام حسین(ع) چنین جایگاه وارسته ای نداشت و به گفتة خودش مأمور بود و معذور! اما ادب و تواضع حر در مقابل سالار شهیدان، سبب رهایی او شد. حر با ژرف بینی، حق را بر باطل ترجیح داد و پیشانی پشیمانی بر سجده گاه توبه فرود آورد. حر، جذاب ترین الگوی توبه برای خطاکاران است.
شب پنجم: حضرت زهیر(ع) و…
این شب مانند شب چهارم میان چند شهید کربلا مشترک است. شب پنجم به حبیب بن مظاهر و حضرت عبدالله بن حسن کودک هشت سالة امام مجتبی(ع) نیز منسوب است. عبدالله(ع) در شمار آخرین شهیدانی بود که پیش از شهادت امام حسین(ع) در ظهر عاشورا به شهادت رسید.
زهیر، الگوی عاشقی کربلاست. او تا چند روز پیش، از دیدار حسین(ع) هراس داشت، اما پس از آن که به خیمه امام گام نهاد، هراسش به عشقی جاودانه بدل شد. بارقه نگاه حسین(ع) چنان در جانش اثر کرده بود که از همه هستی خود گذشت و از دنیا و خانمان گسست. او در این راه چنان پیش رفت که به یکی از فرماندهان سپاه آن حضرت تبدیل شد.
شب ششم: حضرت قاسم(ع)
شب نوجوانان عاشورایی، شب روضه قاسم بن الحسن(ع) . وقتی امام حسین(ع) سخن از شهادت یارانش به میان آورد، نوجوان سیزده ساله کربلا از عمو پرسید: عموجان ایا من نیز به فیض شهادت نائل می شوم؟ امام او را به سینه چسباند و فرمود: فرزندم مرگ را چگونه می بینی؟
قاسم پاسخ داد: از عسل شیرین تر!
شهادت طلبی قاسم(ع) و پا فشاری او برای رسیدن به مقصود، زیباترین الگو را برای رهروان خط سرخ شهادت رقم زد.
محرم,شب اول محرم,اعمال محرم,اعمال شب اول محرم
شب هفتم: حضرت علی اصغر(ع)
علی اصغر(ع) فرزند کوچک امام حسین(ع) و حضرت رباب دختر امرءالقیس است که با تیر سه شعبة حرمله بن کاهل اسدی به شهادت رسید. مصیبت علی اصغر(ع) برای حسین(ع) جان فرسا بود چنان که گریست و به خداوند عرض کرد: خدایا خودت میان ما و این قوم داوری کن. آنان ما را فرا خواندند تا یاری کنند ولی برای کشتن ما کمر بسته اند. در این لحظه ندایی از آسمان رسید که: ای حسین(ع) در اندیشه اصغر(ع) مباش، هم اکنون دایه ای در بهشت برای شیر دادن به او آماده است. شب هفتم، شب رضاست. حسین(ع) بهترین الگوی پایداری و رضآیت است. او پس از تحمل شهادت همه یاران و جوانانش، کودک شیرخوار خود را به میدان آورد. هنگامی که علی اصغر نیز فدا شد بر قضای الهی گردن نهاد و خطاب به خداوند گفت: ای خدا! چون تو این صحنه ها را می بینی تحمل این مصیبت ها بر من آسان می شود.
شب هشتم: حضرت علی اکبر(ع)
علی اکبر(ع) نخستین فردی بود که از بنی هاشم به میدان رفت. او فرزند بزرگ امام است و نزدیک ترین فرد به ایشان. چون غربت پدر را در میان خیل گرگ های خون آشام کوفه و شام می بیند، از همه یاران و افراد خاندان پیشی می گیرد و خود را در راه آرمانی فدا می کند. او گام به میدان می نهد تا حجت را تمام کند و شوق رسیدن به فیض شهادت را در دل یاران حسین(ع) قوت بخشد. علی اکبر(ع) الگوی سبقت گرفتن در شهادت است.
شب نهم: شب تاسوعا
ستاره 34 ساله آسمان کربلا و بزرگ ترین یار و یاور حسین(ع) . عباس یعنی چهره درهم کشیده و این نام نشان از صلابت و توانمندی سقای کربلا دارد. او فرزند علی(ع) و برادر حسین(ع) بود، با این حال هرگز برادر خود را به نام صدا نزد. عباس(ع) این ادب و فروتنی را تا لحظه آخر بر خود واجب می دانست. او بهترین الگوی رشادت بود. زیرا پرچم دار سپاه بود و پرچم را به دست رشیدترین و شجاع ترین افراد لشگر می سپارند. او به اندازه ای محو یار شده بود که بر امواج دل انگیز آب روان، لب های خشکیده محبوب خود را در نظر آورد و داغ تشنگی را از یاد برد. رشادت، وفاداری و فروتنی عباس(ع) یکی دیگر از برگ های زرین عاشورا است که همه را به شگفتی واداشته است.
شب دهم: شب عاشورا
شب حسین بن علی(ع) الگوی آزادگان جهان. شهامت، ایثار، بردباری، تسلیم، رضا، وفا، فروتنی، شجاعت و پایداری امواج اقیانوس بی منتهای حسین است. اگر این قیام چنین درون مایه ارزشمندی از فضایل انسانی را نداشت، این گونه بر پیشانی تاریخ نمی درخشید. عاشورا این گونه توانست حصار زمان و مکان را درهم شکند و تاریخ را درنوردد.
نمازهاى ماه محرم
نمازهاى ماه محرم
محرم ماه غصه و اندوه اهل بيت و ماه اقامه تعزيه و مجالس سوگ ، به خاطر بزرگداشت ياد اباعبداللّه الحسين عليه السلام و يارانش است . ماه آشنا شدن به روح مذهب و مرام حسين عليه السلام و پى بردن به دعوتهاى آموزنده قرآن و مكتب تشيع و تربيت روح ملت با روش و طريقت سرور آزادگان است . از امام رضا عليه السلام روايت است كه چون ماه محرم داخل مى شد، كسى پدرم را خندان نمى ديد.
1. نماز شب اول :
از رسول اكرم صل الله عليه و آله روايت شده است : كسى كه در شب اول ماه محرم ، دو ركعت نماز بخواند و در هر ركعت بعد از حمد، يازده مرتبه سوره توحيد را خوانده و آن روز را روزه بدارد، موجب امنيت است و گويا تمام سال بر كار نيك مداومت داشته است .
2. نماز روز اول :
از امام رضا عليه السلام منقول است كه حضرت رسول صل الله عليه و آله روز اول ماه محرم ، دو ركعت نماز مى كرد و چون فارغ مى شد دستها را بلند مى كرد و اين دعا را سه بار مى خواند: اللهم انت الا له القديم و هذه سنة جديدة فاسئلك فيها العصمة من الشيطان و القوة على هذه النفس الامارة بالسوء .
(بارالها تو خدايى ! قديم و جاودانى و اين سال ، سال نو است . از تو مى خواهم كه از شيطان مصون بمانم و بر نفس اماره چيره گردم ).
3. نماز شب دهم :
اين شب ، نمازهاى بسيار با فضيلتى دارد از آن جمله : چهار ركعت است و در هر ركعت بعد از حمد، پنجاه بار سوره اخلاص خوانده شود و پس از پايان نماز، هفتاد مرتبه بگويد: سبحان اللّه و الحمد لله و لا اله الا اللّه و اللّه اكبر و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم .
4. نماز ديگر شب دهم :
چهار ركعت است و در آخر شب خوانده مى شود. در هر ركعت بعد از حمد، آية الكرسى ، توحيد، فلق و ناس را ده مرتبه و بعد از سلام نيز صد مرتبه توحيد را بخواند.
5. نماز ديگر شب دهم :
صد ركعت نماز است ؛ در هر ركعت ، يك مرتبه حمد و سه مرتبه توحيد خوانده و بعد از نماز نيز ذكر خدا بسيار بگويد و صلوات بسيار بفرستد.
غروب شفق گون نهمین آفتاب ولایت را تسلیت عرض می نمایم
امام جواد عليه السلام مي فرمايد:
کسي که به سخن گوينده اي توجّه کند، خود را بنده ي او ساخته است؛
حال اگر سخن درباره ي خدا باشد، خدا را پرستيده است،
و چنانچه گفتارش شيطاني باشد، ابليس را پرستيده است.(تحف العقول ص 456)
شهادت غريبانه ي امام مسموم،
جواد مظلوم(ع) بر شما تسليت باد
شهادت مظلومانه جوانترين شمع هدايت و نهمين بحر کرامت، تسليت و تعزيت
گشته عالم غرق ماتم در عزاى جوادالائمه
كرده زهرا ناله بر پا از براى جوادالائمه
شد ز بيداد، شهر بغداد کربلاي جواد الائمه
يوسف زهرا به سن نوجوانى گشته مسموم
مى دهد جان در ميان حجره ى در بسته مظلوم
ویژه نامه امام جواد(علیه السلام)
شناسنامه امام محمد تقی سلام الله علیه
مقام:امام نهم
نام:محمّد
لقب:جواد، التقی
کنیه:ابو جعفر
نام پدر:علی
نام مادر:خیزران
روز ولادت(ه ق):10 رجب سال 195 ه ق
روز ولادت(ه ش):23 فروردین سال 190 ه ش
مکان ولادت:مدینه-عربستان سعودی
سلاطین زمان تولّد:محمّد امین
مدت امامت(ه ق):17 سال
مدت عمر(ه ق):25 سال
روز شهادت(ه ق):30 ذیقعده سال 220 ه ق
روز شهادت(ه ش):8 آذر سال 214 ه ش
فرمانروایان زمان:معتصم
قاتل:معتصم
محل دفن:کاظمین-عراق
فرزند پسر:4
فرزند دختر:7
نگاهی به زندگانی امام جواد علیه السلام
آگاهیهای تاریخی درباره زندگی امام جواد علیه السلام چندان گسترده نیست؛ زیرا افزون بر آن که محدودیتهای سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم علیه السلام می گردید، تقیه و شیوه های پنهانی مبارزه که برای ” حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمیت” بود، عامل مؤثری در عدم نقل اخبار در منابع تاریخی است. افزون بر آن، زندگی امام جواد علیه السلام چندان طولانی نبوده است که اخبار فراوانی هم از آن در دسترس ما قرار گیرد.
و نیز گفتنی است، زمانی که امام رضا علیه السلام به خراسان برده شد، هیچ یک از اعضای خانواده خود را به همراه نبرد و در آنجا تنها زندگی می کرد. و از اخبار مربوط به شهادت امام رضا علیه السلام چنین بر می آید که امام جواد علیه السلام آن هنگام در مدینه اقامت داشت و تنها برای غسل پدر و اقامه نماز به آن حضرت در طوس حضور یافت.
هنگامی که مأمون بعد از شهادت امام رضا علیه السلام در سال 204 به بغداد بازگشت، از ناحیه حضرتش اطمینان خاطر پیدا کرده بود، ولی این را می دانست که شیعیان پس از امام رضا علیه السلام فرزند او را به امامت خواهند پذیرفت و در این صورت خطر همچنان بر جای خود خواهد ماند. او سیاست کنترل امام کاظم علیه السلام توسط پدرش را- که او را به بغداد آورده و زندانی کرده بود- به یادداشت و با الهام از این سیاست، همین رفتار را با امام رضا علیه السلام در پیش گرفت، ولی با ظاهری آراسته و فریبکارانه، به گونه ای که می کوشید نه تنها در ظاهر امر مسأله زندان و مانند آن در کار نباشد، بلکه با برخورد دوستانه، چنین تبلیغ شود که او علاقه و محبت ویژه نیز به ایشان دارد. اینک نوبت امام جواد علیه السلام فرا رسیده بود تا به نحوی کنترل شود. مأمون برای انجام این هدف، دختر خود را به عقد وی درآورد و او را داماد خود کرد. از همین رهگذر بود که مأمون به راحتی می توانست از طرفی امام را در کنترل خود داشته باشد و از طرف دیگر آمد و شد شیعیان و تماس های آنان را با آن حضرت زیر نظر بگیرد.
بر اساس برخی نقلها، مأمون پس از ورود به بغداد- در سال204- بلافاصله امام جواد علیه السلام را از مدینه به بغداد فراخواند.(1) افزون بر این، مأمون متهم بود که امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده است. اکنون می بایست با فرزند وی به گونه ای رفتار کند که از آن اتهام نیز مبرّی شود.
از روایتی که شیخ مفید از ریان بن شبیب نقل کرده، چنین بر می آید: موقعی که مأمون تصمیم به ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام گرفت، عباسیان برآشفتند؛ زیرا ترس آن داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد، چنانکه درباره امام رضا علیه السلام هم به سختی دچار همین نگرانی شده بودند.(2) ولی به طوری که از دو روایت فوق برمی آید، آنان مخالفت خود را به گونه دیگری وانمود کرده و گفتند: دختر خود را به ازدواج کودکی درمی آورد که :” لَم یتَفَقَّهُ فی دینِ الله ولا یعرف حلاله من حرامه ولا فرضاً من سنّته"؛کودکی که تفقه در دین خدا ندارد، حلال را از حرام تشخیص نمی دهد و واجب را از مستحب باز نمی شناسد.
مأمون در مقابل این برخورد، مجلسی برپا کرد و امام جواد علیه السلام را به مناظره علمی با یحیی بن اکثم، بزرگترین دانشمند و فقیه سنی آن عصر، فراخواند تا بدین وسیله مخالفان و اعتراض کنندگان عباسی را به اشتباه خود آگاه کند.(3) این در حالی بود که بنا به این دو روایت، هنگام عقد ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام هنوز به آن حضرت ” صبی” اطلاق می شده است.
مكتب علمى امام جواد علیه السلام
مىدانیم كه یكى از ابعاد بزرگ زندگى ائمه ما، بعد فرهنگى آنها است. این پیشوایان بزرگ هركدام درعصر خود فعالیت فرهنگى داشته در مكتب خویش شاگردانى تربیت مىكردند و علوم و دانشهاى خود را توسط آنان در جامعه منتشر مىكردند، اما شرائط اجتماعى و سیاسى زمان آنان یكسان نبوده است، مثلا در زمان امام باقرعلیه السلام و امام صادق علیه السلام شرائط اجتماعى مساعد بود و به همین جهت دیدیم كه تعداد شاگردان و راویان حضرت صادق علیه السلام بالغ برچهار هزار نفر مى شد، ولى از دوره امام جواد تا امام عسكرى علیه السلام به دلیل فشارهاى سیاسى و كنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت آنان بسیار محدود بود و ازاین نظر تعداد راویان و پرورش یافتگان مكتب آنان نسبت به زمان حضرت صادق علیه السلام كاهش بسیار چشمگیرى را نشان مىدهد.
بنابراین اگر مىخوانیم كه تعداد راویان و اصحاب حضرت جوادعلیه السلام قریب صد و ده نفر بودهاند (4) و جمعا 250 حدیث از آن حضرت نقل شده (5) ، نباید تعجب كنیم، زیرا از یك سو، آن حضرت شدیدا تحت مراقبت و كنترل سیاسى بود و از طرف دیگر، زود به شهادت رسید و به اتفاق نظر دانشمندان بیش از بیست و پنج سال عمر نكرد!
درعین حال، باید توجه داشت كه در میان همین تعداد محدود اصحاب و راویان آن حضرت، چهرههاى درخشان و شخصیتهاى برجستهاى مانند: على بن مهزیار، احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى، زكریا بن آدم، محمد بن اسماعیل بن بزیع، حسین بن سعید اهوازى، احمد بن محمد بن خالد برقى بودند كه هر كدام در صحنه علمى و فقهى وزنه خاصى به شمار مىرفتند، و برخى داراى تالیفات متعدد بودند.
از طرف دیگر، روایان احادیث امام جوادعلیه السلام تنها در محدثان شیعه خلاصه نمىشوند، بلكه محدثان و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقى از اسلام را از آن حضرت نقل كردهاند. به عنوان نمونه «خطیب بغدادى» احادیثى با سند خود ازآن حضرت نقل كرده است. (6) هم چنین حافظ «عبد العزیز بن اخضر جنابذى» در كتاب «معالم العترة الطاهرة» (7) و مؤلفانى نیز مانند: ابو بكر احمد بن ثابت، ابواسحاق ثعلبى، و محمد بن مندة بن مهربذ در كتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتى از آن حضرت نقل كردهاند. (8)
نحوه شهادت حضرت
درباره آمد و شد امام در مدینه و احترام مردم نسبت به آن حضرت، اطلاعات مختصری در پاره ای از روایات آمده است.(9)
فراخوانی آن حضرت به بغداد، در سال 220، توسط معتصم عباسی، آن هم درست در همان اولین سال حکومت خود، نمی توانست بی ارتباط با جنبه های سیاسی قضیه باشد. به ویژه که درست همان سال که حضرت جواد علیه السلام به بغداد آمد، رحلت کرد؛ این در حالی بود که تنها 25 سال از عمر شریفش می گذشت. عناد عباسیان با آل علی علیه السلام به ویژه با امام شیعیان که در آن زمان جمعیت متنابهی تابعیت مستقل آنها را پذیرفته بودند، شاهدی است بر توطئه حکومت در شهادت امام جواد علیه السلام. همچنین خواستن آن حضرت به بغداد و درگذشت وی در همان سال در بغداد، همگی شواهد غیرقابل انکاری بر شهادت آن بزرگوار به دست عوامل عباسی می باشد.
مرحوم شیخ مفید، با اشاره به روایتی درباره مسمومیت و شهادت امام جواد علیه السلام، رحلت آن حضرت را مشکوک دانسته است.(10) بنا به روایت مستوفی، عقیده شیعه بر این است که معتصم آن حضرت را مسموم نموده است.(11)
پاره ای از منابع اهل تسنن، اشاره بر این دارند که امام جواد علیه السلام به میل خود و برای دیداری از معتصم عازم بغداد شده است.(12) در حالی که منابع دیگر، حاکی از آنند که معتصم به ابن زیات مأموریت داد تا کسی را برای آوردن امام به بغداد بفرستد.(13) ابن صبّاغ نیز با عبارت” اِشخاص المعتصم له من المدینة"(14) این مطلب را تأیید کرده است.
مسعودی روایتی نقل کرده که بنابر آن، شهادت آن حضرت به دست ام فضل، در زمانی رخ داده که امام از مدینه به بغداد نزد معتصم آمده بود.(15) ام فضل پس از شهادت امام، به پاس این عمل خود به حرم خلیفه پیوست.(16) این نکته را نباید از نظر دور داشت که ام فضل در زندگی مشترک خود با امام جواد علیه السلام از دو جهت ناکام مانده بود:
نخست آن که از آن حضرت دارای فرزندی نشد.
دوم آن که امام نیز چندان توجهی به وی نداشت .
ام فضل یک بار (گویا از مدینه) نامه ای نگاشت و از امام نزد مأمون شکایت کرد و از این که امام چند کنیز دارد گله نمود، ولی مأمون در جواب او نوشت:
ما تو را به عقد ابوجعفر درنیاوردیم که حلالی را بر او حرام کنیم، دیگر از این شکایتها نکن.(17) به هر حال، ام فضل پس از مرگ پدر، امام را در بغداد مسموم کرد و راه یافتن او به حرم خلیفه و برخورداری از مواهب موجود در آن، نشانی از آن است که این عمل به دستور معتصم انجام شده است.(18) و بالاخره امام جواد علیه السلام به شهادت رسید و حرم مطهر ایشان در کاظمین عراق قرار دارد که ملجا و پناهگاه عاشقان ایشان است .
پی نوشت ها
1- الحیاة السیاسیة للامام الجوادعلیه السلام، ص 65.
2- الارشاد، ص 319.
3- همان، صص319-320.
4- شیخ طوسى، رجال، الطبعة الاولى، نجف، منشورات المكتبة الحیدریة، 1381 ه. ق، ص 397-409. مؤلف «مسند الامام الجواد» تعداد یاران و شاگردان امام جواد را 121 نفر مىداند (عطاردی، شیخ عزیز الله، مسند الامام الجواد، مشهد، المؤتمر العالمی للامام الرضاعلیه السلام، 1410 ه. ق) و قزوینى آنها را جمعا 257 نفر مىداند (قزوینی، سید محمد كاظم، الامام الجواد من المهد الى اللحد، الطبعة الاولى، بیروت، مؤسسة البلاغ، 1408 ه. ق)
5- آقاى عطاردى در مسند الامام الجواد با احصائى كه كرده مجموع احادیث منقول از پیشواى نهم را در زمینههاى مختلف فقهى، عقیدتى، اخلاقى، و… ، تعداد مذكور در فوق ضبط كرده است.
6- تاریخ بغداد، بیروت، دارالكتاب العربی،ج3، صص54 و55.
7- امین، سید محسن، اعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات،1403 ه. ق،ج2، ص 35.
8- ابن شهرآشوب،قم،المطبعة العلمیة،ج 4، ص384.
9- الکافی، ج1، صص492-493.
10- الارشاد، ص 326.
11- تاریخ گزیده ، صص 205-206.
12- الائمه الاثنی عشر، ابن طولون، ص 103؛ شذرات الذهب، ج2، ص 48.
13- بحارالانوار، ج50، ص8.
14- الفصول المهمه، ص 275.
15- مروج الذهب، ج3، ص 464.
16- الائمة الاثنی عشر، ابن طولون ص 104، الفصول المهمه، ص 276. ام فضل، خواهرزاده معتصم بود.
17- الارشاد، ص 323.
18- الکافی، ج 1، ص 323.
31شهریور سالروز آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران
تهاجم سراسری عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ و اشغال بخشی از خاک مقدس میهن اسلامی، با مقاومت ملت بزرگ ایران مواجه شد و سرانجام پس از مدت کوتاهی، در سراسر جبههها متوقف گردیده و در لاک دفاعی فرو رفت
رویای شیرین فتح خوزستان، رسیدن هفت روزه به تهران و سرانجام سقوط جمهوری اسلامی، به تلخکامی حاکمان بغداد و ابر قدرتهای پشتیبانی وی تبدیل گردید. مدتی نگذشت که ملت ایران نیروهای مسلح خود را بازسازی و برای آزادسازی مناطق اشغالی آماده نموده و یک صدا و یکپارچه فریاد زدند
همه سر به سرتن به کشتن دهیم از آن به که کشور به دشمن دهیم
برای آزاد سازی کشور، نیروهای مسلح دست در دست نیروهای مردمی و پشتیبانی آحاد ملت و به رهبری امام امت، با یک دست قرآن و با دستی دیگر اسلحه، به دشمن یورش برده و طی چند عملیات بزرگ و پی در پی همانند ثامن الائمه(ع) طریق القدس، فتحالمبین و بیت المقدس و… بیشتر مناطق و شهرهای اشغالی را یکی حاکم عراق به بهانه واهی “لزوم به کارگیری نیروهای اسلام در جنگ با کشور اسراییل ناگهان صلح طلب شده و با آتش بس خود فرموده ، نیروهای خود را به مرزهای بینالمللی عقب کشید.
عراق با این اقدام فریبکارانه، ضمن آن که در نظر داشت از تحمل تلفات و ضایعات بیشتر، ارتش خود را نجات دهد، دستور آزادسازی قدس را به جمهوری اسلامی ایران میداد تا بلکه بتواند از فشارهای آتی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بکاهد. ولی رهبر انقلاب اسلامی ایران، هوشیارتر از آن بود که اینگونه ترفندها بتواند او را فریب دهد. امام امت در پاسخ به این دعا ، اعلام نمودند: “اگر امروز تمام نظرها متوجه لبنان نشود و تمام گویندگان از لبنان بگویند، تمام نویسندگان از لبنان بگویند، این توفیقی است برای امریکا که ایران جنگ خودش را فراموش کرده و هم عراق از دست میدهد و هم لبنان را ؛ نه میتواند در عراق کاری بکند و نه میتواند در لبنان . ما راه مان این است که باید از راه شکست عراق، دنبال بنان برویم، نه مستقلا ، ان شاء الله ” با این هشدار امام(س) که “راه قدس از کربلا میگذرد” ، تدبیر استراتژی کشور در رابطه با تداوم جنگ با عراق و همچنین اعزام نیرو برای آزاد سازی قدس، مشخص و حجت بر همگان تمام شد.
با اعلام این تدبیر، استراتژی کشور برای آینده مشخص شده بود و از طرفی، مگر نیروهای مسلح میتوانستند اعمال وحشیانه عراق در آغاز تجاوز، یعنی ویران کردن شهرها، آواره نمودن زنان، کودکان و سالخوردگان را فراموش کنند؟ آیا تجاوز به نوامیس اهالی شهر بستان قابل فراموش شدن بود؟! آیا زنان خرمشهر را که تا آخرین لحظه در شهر مانده بودند و در نهایت، با هدایت نیروهای رزمنده، در حالی که مردان خود را تشویق و تهییج به مقاومت و پایداری میکردند، کودک شیر خوار را به پشت افکنده ، کودکی دیگر را در آغوش گرفته و بستهای کوچک از وسایل ابتدایی مورد نیاز را بر سر گرذاشته و با حسرت به خانههای تخریب شده شهر نگاه میکردند، و با پای پیاده شهر را ترک و روانه شهرهای مختلف کشور شده و سپس آوارگی را تحمل میکردند قابل فراموش شده بود؟! آیا موشکباران شهرها و حمله هوایی به بیمارستانها و منازل مسکونی در اقصی نقاط کشور را ، که موجب شهید و مجروحشدن افراد بیگناه شده بود، قابل فراموش شدن بود؟! آیا با این اقدامات مگر میشد ادعای صلح طلبی عراق را باور کرد؟ در چنین شرایطی سه سوال برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران مطرح بود
آیا عراق برای رسیدن به اهداف خود پس از احراز آمادگی مجدد و توفیق در فریب ایران، دوباره به ایران حمله خواهد کرد؟
آیا متجاوزی را که مرتکب این همه جنایت علیه ملت بزرگ ایران شده، باید بدون عقوبت رها کرد؟
آیا در صورت صحت ادعای صلح طلبی عراق، وضعیت نیروهای مسلح کشور، به گونهای بود که ایران در مذاکرات، موضع برتر سیاسی داشته باشد تا بتواند شرایط خو را به عراق بقبولاند؟
برای رسیدن به پاسخ این سوالات ، هیچ مرجعی بهتر از کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن کریم، وجود نداشت، که امام امت با استناد به آیه شریفه “وقاتلو هم حتی لا تکون فتنه” اعلام نمودند. با این آیه شریفه، استراتژی نطامی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را در همه ابعاد مشخص فرمودند چرا که و پاسخ سوالات سه گانه فوق در آن مستتر بود.
استراتژی نظام جمهوری اسلامی ایران
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در پی دریافت این تدبیر و به دنبال اجرای استراتژی مقاومت در مقابل تهاجم عراق ، استراتژی تثبیت و آماده سازی نیروها “پدافند و آماده سازی” ، استراتژی آزاد سازی مناطق اشغال (آفند)و استراتژی باز دارندگی را باسه هدف زیر برگزیدید
کاهش توان نظامی عراق برای جلوگیری از تجاوز مجدد “دفع فتنه"؛
تنبیه متجاوز؛
۳٫ رسیدن به مواضع برتر نظامی برای پشتیبانی مذاکرات سیاسی و قبولاندن شرایط مورد نظر. نکتهای که باید به آن توجه داشت، آن است که عراق بر خلاف ادعای عقب نشینی ، هنوز از بعضی مناطق خط مرزی که از نظر نظامی از امتیازهای خاصی برخودار بود، خارج نشده بود، لذا اولا ، باید به ادامه اشغال ، حتی یک وجب از خاک ایران خاتمه داده و بیرون رانده میشد و ثانیا، برای قرار گرفتن در مواضع برتر سیاسی ، باید مواضع برتر نظامی به اشغال نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در میآمد.
استراتژی نظامی عراق
عراق برای توجیه شکست نیروهای نظامی خود و افکار عمومی جهان ، با عنوان کردن دلایل سیاسی بر شمرده شده، اعلام صلح نمود، ولی باید بررسی شود که از دیدگاه نظامی ، دلایل عقب نشینی عراق چه بود و برای آینده چه استراتژیای را خود در نظر گرفته بود؟
از دیدگاه نظامی، مواضع پدافندی عراق در مناطق اشغالی، دارای سه نقیصه به شرح ذیل بوده :
باز بودن جناحین و دردسترس بودن عقبه؛
آرایش خط پدافندی ضعیف و قابل نفوذ؛
در دسترس نداشتن نیروی احتیاط لازم
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با بهرهبرداری صحیح از این نقاط تحت ضعف ، توانسته بودند ضربات کوبندهای بر پیکر نیروهای عراقی، وارد کنند پس از آن ، در گسترش و توانایی نیروهای نظامی عراق تغییراتی به وجود آمد که عبارتاند از:
جناحین خطوط پدافند، با اتکا به مواضع طبیعی حفاظت شد.
با کاهش خطوط پدافندی و عمق دادن به آن ، اقدام به صرفه جویی قوا نمود.
۳٫ با استفاده از نیروهای صرفه جویی شده ، نسبت به تشکیل نیروهای احتیاط قوی و در دسترس ، قدرت عکس العمل بیشتری یافت و قابلیت انعطاف لازم را به وجود آورد. نتیجه آن که ، نیروهای نظامی عراق با آگاهی از تداوم نبرد و به منظور حفظ ماشین جنگی خود، کسب آمادگی متحرک را خط مشی خود قرار دادند.
چگونگی اجرای استراتژی نظامی جدید جمهوری اسلامی ایران
اجرای استراتژی نظامی جمهوری اسلامی، از آن جایی که مبتنی بر تنبیه متجاوز و فرسوده کردن نیروهای نظامی عراق از طریق وارد کردن هر چه بیشتر خسارت و ضایعات ، آسیب رساندن به مناطق حیاتی و تاسیسات اقتصادی و نهایتا تهدید شهرهای عمده و خطوط مواصلاتی بین شهرهای عمده بود، تمامی طول جبهه، از جنوبیترین نقطه (فاو) تا شمالیترین نقطه ( سیدکان) را در بر میگرفت.
جامعیت چنین تفکری ، از ویژگیهای زیر برخوردار بود:
تهدید کلی نیروهای نظامی عراقی در سراسر مرز و فرسوده کردن آنان ؛
ایجاد غافلگیری در نیروهای نظامی عراق در شناخت محل عملیات نظامی؛
تحمیل نبرد به دشمن در نقاط مختلف و در نتیجه ، کشاندن نیروهای احتیاط آن به سراسر جبهه که فرسودگی آنان را در پی داشت؛
استفاده کامل از نیروهای پیاده نظام و کاهش اتکا به نیروهای زرهی؛
آزاد سازی مناطق باقیمانده از خاک میهن اسلامی و بخشهایی از خاک عراق، با استفاده از ظرفیت نیروهای محلی مخالف حکومت و نهایتا تصرف نقاط سرکوب و استقرار در مواضع برتر نظامی
تهدید شهرهای عمده فاو، بصره ، العماره، مندلی ، کرکوک ، موصل ، اربیل، پنجوین، حلبچه، چومان مصطفی ، حاج عمران و سیدکان و خطوط مواصلاتی بین شهرها؛
تهدید منابع حیاتی و تاسیسات اقتصادی � نظامی عراق واقع در شهرهای مورد تهدید ؛
قطع خطوط تدارکاتی اصلی عراق با کشور کویت؛
۹٫ وارد کردن دشمن به اقدامات غیر متعارف که موجب بدبینی خلق تحت ستم نسبت به حکومت مرکزی شده و همچنین رسوایی این کشور در مجامع بین المللی و افکار عمومی جهان؛
۱۰٫ دادن توان برتر نیروهای مسلح ایران در زمینههای اطلاعاتی ، عملیاتی و تاکتیکی و وحدت و انسجام کلیه آحاد ملت در مقابله با متجاوزان و حامیان آنها و دفع فتنه و انگیزیهای آتی.
اجرای عملیات نظامی در استراتژی جدید، نیازهای زیرا را طلب میکرد، که نیروهای مسلح ایران، کاملا از آن برخوردار بودند:
کسب اطلاعات تاکتیکی و استراتژیکی؛
آغاز تاکتیکهای ویژه برای عبور از موانع طبیعی و مصنوعی؛
تغییر در سیستم فرماندهی و اداره میدانهای جنگ؛
۴٫ استفاده کامل از روحیه تهاجمی که متعاقب پیروزی در عملیاتهای بزرگ ، در نیروهای مسلح مضاعف شده بود و از فرهنگ الهی” متوا قبل ان تموتوا “؛
به دست گرفتن ابتکار عمل در جبههها
استراتژی باز دارندگی با ویژگیها و تواناییهایی بر شمرده برای تحقق اهداف ذکر شده، از سال دوم جنگ با عملیات “رمضان” از تاریخ ۲۳ تیر ماه ۱۳۶۱ آغاز و در تاریخ ۲۲ خردادماه ۱۳۶۷ خاتمه یافت و دقیقا پس از ۳۶ روز از آخرین عملیات ، با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد از طرف ایران، جنگ هشت ساله ایران و عراق به سرانجام رسید.
این عملیاتها در سراسر جبهههای غرب کشور، از شمال تا جنوب ، به وسیله نیروهای مسلح به اجرا درآمد و از نتایج جالب توجه مقایسه عملیاتها ، مساوی بودن تعداد عملیاتهای درون و برون مرزی و هر یک به تعداد ۸۱ عملیات است.
عملیات برون مرزی انجام شده در طول مدت اجرا، دارای افت و خیزهایی از نظر میزان موفقیت بوده و انجام آنها علاوه بر وارد کردن ضربات کوبنده بر ساختار نظامی نیروهای نظامی دشمن آن کشور را وادار به عکس العملهای غیر متعارفی نمود که عبارتاند از:
۱٫ کشانده جنگ به شهرها از طریق بمباران هوایی و موشک باران که منجر به وارد آوردن تلفات بر مردم غیر نظامی ایران شد؛
۲٫ آغاز جنگ نفتکشها در خلیج فارس و بر هم زدن امنتی کشتیرانی در آبهای جنوبی که نتیجه آن افزایش حضور ناوگان کشورهای بزرگ ؛
۳٫ استفاده ا زجنگ افزارهای غیر متعارف شیمیایی و میکروبی در مناطق عملیاتی والفجر ۲ ، خیبر ، بدر، شلمچه ، سومار، حلبچه.
بمباران شیمیایی شهر حلبچه و قتل عام بیش از پنج هزار نفر از مردم کرد آن شهر توسط رژیم عراق در کلیه نقاط جهان، بازتاب گستردهای یافت و محکومیت عراق را از طرف اکثر کشورهای جهان در پی داشت. این اقدام جنایتکارانه رژیم عراق، نقطه اوج ددمنشی حاکمان عراق را به جهانیان نشان داد.
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران متقابلا چندین بار با پرتاب موشک و بمباران منابع حیاتی و تاسیسات اقتصادی عراق، اقدامات تلافی جویانهای انجام دادند که مهمترین آن ، پرتاب ۱۳ فروند موشک به سوی تاسیسات شهرهای کرکوک و بغداد در تاریخ ۲۳ بهمن ۶۳ بود.
علاوه براین در خلیج فارس با شرارتهای دریایی عراق، مقابله به مثل شد و نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران به خوبی توانست سیادت دریایی را حفظ کند، و همچنین در تمام مدت جنگ تحمیلی: نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران با حفظ برتری هوایی در پشتیبانی از نیرویهای سطحی ، فعال بود . در هیچ یک از مراحل نبرد، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ، از جنگ افزارهای شیمیایی استفاده نکرد. زیرا اولا، فاقد آن بود و به تعهدات خود مبنی بر عدم استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی، پایبند و متعهد باقی ماند.
در سالهای پایانی جنگ، سیل کمکهای نظامی و اقتصادی از طریق ابر قدرتها به سوی عراق سرازیر شد و محدودیتهای جمهوری اسلامی در زمینه تهیه و تدارک نیازمندیهای نظامی افزایش یافت . ولی با وجوداین دوگانگی رفتار کشورهای جهان با دو کشور ایران و عراق و از آنجایی که تواناییهای نیروهای مسلح ایران برای همگان به اثباط رسیده بود ، جهانیان در معادلات سیاسی خود ، تمایل نداشتند که یکی از طرفین جنگ به پیروزی � نهایی برسد. و تلاش میکردند از طریق مجامع رسمی بینالمللی به گونهای این جنگ خاتمه یابد که طرف پیروزی نداشته باشد.
سازو کار طراحی و اجرای عملیات
در دوران دفاع مقدس ، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ، با چنگ انداختن به ریسمان الهی و به صورت پیکری واحد و متحد، طراحی و اجرا و هدایت عملیات را عهده داشتند.
“واعتصموا به حبل الله ولا تفرقوا”
بخشی از نیروهای مسلح تحت لوای “ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص” و بخشی دیگر تحت لوای “واعدوالهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم” در اجرای استراتژیهای نظامی مختلف دوران مقدس، به صورت یکپارچه عمل نمودند و پیروزیهای غرور آفرین برای کشور و اسلام به وجود آوردند. این پیروزیها موجب شکوفایی استعدادها، بالندگی سازمانها و یکپارچگی آحاد ملت در پشتیبانی از رزمندگان خودشده بود.
برتری توان رزمی حاصل شده، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان قدرت برتر منطقه به جهانیان معرفی کرد. عراق به رغم دریافت همه گونه پشتیبانی اطلاعاتی و تدارکاتی از کشورهای جهان و همچنین کسب تجربیات نظامی از شکستهای پی در پی، دچار آنچنان هراسی از جمهوری اسلامی ایران شده بود که رویای تجاوز مجدد به خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران را از ذهن خود خارج کرد و این موضع. تحقق اهداف استراتژی باز دارندگی را به اثبات رساند. حوادث بعد از جنگ تحمیلی ، نشان داد که عراق، با داشتن آمادگی، از ادعاهای خود علیه ایران چشم پوشیده و تمام ظرفیت نظامی خود راعلیه کشورهای دیگر در همسایگی جنوبی خود به کار گرفت و یک بار دیگر ثابت کرد که حکومت آن کشور، دست از اقدامات تجاوز کارانه خود کشید و نباید به آن کشور اجازه داد تا در منطقه کند.
در طول جنگ تحمیلی ، بخشی از نیروهای مسلح ایران که از ابتدای جنگ در کنار بخش اصلی نیروهای مسلح، آموزش، تجهیز و پرورش یافته بود، آن چنان احساس بلوغ و بالندگی کرد که مجوز تشکیل نیروهای سه گانه جداگانه و رخصت حضور یافتن در میدان کار و زار را به تنهایی، دریافت کرد و مسوولیت طراحی و اجرای اکثر عملیات برون مرزی را پس از سال ۱۳۶۳ ، در دوران استراتژی باز دارندگی، به عهده گرفت. این دستاورد، یکی از نعمات بزرگ جنگ بود که رهبر الهی انقلاب ، همواره بر آن تاکید داشت.
بخش دیگری از نیروهای مسلح در دوران استراتژی باز دارندگی، به ماموریت ذاتی خود “پدافند از مرزها” پرداخت و عملیات برون مرزی را پشتیبانی کرد.
سرانجام جنگ تحمیلی با اقتدار جمهوری اسلامی ایران پایان یافت و ملت و نیروهای مسلح ایران، افتخار دارند که تنها کشور و حکومت در طول تاریخ ایران هستند که بدون استمداد از قدرتهای برتر، در مقابل دشمن متجاوز قد برافراشته و با ایثار خون جوانان خود و فداکاریهای بسیار ، پوزه دشمن را به خاک مالیده و خاک مقدس میهن را از لوث وجود دشمنان تطهیر کردند.
نکتهای را که باید دشمنان این آب و خاک در نظر داشته باشند، این است که ملت ایران با هر دین و مذهبی، سرزمین و ارزشهای دینی خود را از هر چیزی بالاتر دانسته و حاضرند با تمام وجود در راه آن جانفشانی کنند. این گونه ایثار و فداکاری، از حس وطن خواهی و عشق به آموزههای دینی، به عنوان عامل برتری ساز در توان رزمی سود جسته و آن را در هیچ کشوری نمیتوان یافت.
آیات و روایات متناسب باهفته دفاع مقدس
آیات و روایات متناسب با هفته دفاع مقدس:
قرآن کریم:
و لَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لََهُدِّمَت صَوامِعُ و بِيَعٌ و صَلَواتٌ و مَساجِدُ يُذكَرُ فيهَا اسمُ اللَّهِ كَثيراً
اگر خدا بعضي از مردم را با بعض ديگر دفع نمي كرد ، صومعهها و كليساها و كنيسهها و مساجدي كه نام خدا در آنها بسيار برده ميشود ، سخت ويران ميشد
حجّ ، آيه ۴۰ .
پيامبرصلي الله عليه وآله :
إنَّ اللَّهَ يُبغِضُ رجُلاً يُدخَلُ عَلَيهِ في بَيتِهِ و لايُقاتِلُ
خداوند دشمن ميدارد مردي را كه در خانهاش بر او حمله كنند و او نجنگد
عيون أخبارالرّضاعليه السلام ، ج ۲ ، ص ۲۸ .
پيامبرصلي الله عليه وآله :
مَن قُتِلَ دُونَ مالِهِ فَهُوَ شَهيدٌ
هر كه در راه [حفظ] مالش كشته شود ، شهيد است
دعائم الاسلام ، ج ۱ ، ص ۳۹۸ .
امام علي عليه السلام :
إنَّ الجِهادَ بابٌ مِن أبوابِ الجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخاصَّةِ أوليائِهِ
جهاد دري از درهاي بهشت است كه خداوند آن را بر روي اولياي خاص خود گشوده است
نهج البلاغه ، خطبه ۲۷ .
امام علي عليه السلام :
در وصيت به حسنين عليهما السلام فرمود : وَاللَّهَ اللَّهَ فِي الجِهادِ بِأموالِكُم و أنفُسِكُم و ألسِنَتِكُم في سَبيلِ اللَّهِ
خدا را خدا را در باره جهاد با مال و جان و زبانتان در راه خدا
نهج البلاغه ، نامه ۴۷ .
معصوم عليه السلام :
لِيُقاتِل كُلُّ امرِيءٍ عَن نَفسِهِ و مالِهِ و أهلِهِ
هر مردي بايد براي [حفظ] خود و مال و خانوادهاش بجنگد
تفسير القمي ، ج ۱ ، ص ۲۵۸ .
هفته دفاع مقدس گرامی باد
در 31 شهريور 1359 رژيم بعثي عراق با تصميم و طرح قبلي و با هدف برانداختن نظام نوپاي جمهوري اسلامي جنگي تمام عيار را عليه ايران اسلامي آغاز کرد. صدام حسين رييس جمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربينهاي تلويزيون عراق با پاره کردن قرارداد 1975 الجزاير، آغاز تجاوز رژيم بعثي به خاک ايران را اعلام کرد . جنگي نابرابر در شرايطي به ايران اسلامي تحميل شد که از جانب استکبار جهاني بويژه آمريکا تحت فشار شديدي قرار داشت و در داخل کشور نيز جناح هاي وابسته به غرب و شرق، با ايجاد هياهوي تبليغاتي و ايجاد درگيريهاي نظامي در صدد تضعيف نظام بودند و نيروهاي نظامي نيز به خاطر تبعات قهري انقلاب، هنوز مراحل بازسازي و ساماندهي را به طور کامل پشت سر ننهاده بودند. آمريکا براي به سازش کشاندن جمهوري اسلامي و در نهايت تسليم آنها حمايت پنهان و آشکار خود را در کليه زمينههاي سياسي، نظامي، اقتصادي و … از رژيم بعثي عراق به اجرا گذاشت. از سوي ديگر نيز ابرقدرت ديگر جهان يعني شوروي که متحد عراق محسوب ميشد، خصومتش را با نظام اسلامي که شعار نه شرقي و نه غربي را سرلوحه کار خود قرار داده بود و در جريان اشغال افغانستان توسط شوروي، اين تجاوز را محکوم کرده بود، بيش از پيش نمود. ارتش عراق که بر اساس محاسبات خود از وضعيت داخلي و خارجي ايران، فتح يک هفتهاي تهران را در سر ميپرورانيد، در روزهاي نخست تجاوز، بدون مانعي جدي در مرزها تا دروازههاي اهواز و خرمشهر پيش تاخت. تحت چنين شرايطي امام خمینی (ره) به خروش آمد و نداي ملکوتيش دلهاي شيفتگان انقلاب و نظام را متوجه دفاع از کيان جمهوري اسلامي نمود؛ بطوريکه، نيروهاي مردمي بدون امکانات و تجهيزات و حتي آموزشهاي نظامي به مقاومت پرداختند. عليرغم کارشکنيهاي رييس جمهور وقت بنيصدر، دفاع مقدس مردم مسلمان و انقلابي ايران شکل گرفت و نيروهاي جوان و شهادت طلب به جبههها شتافتند. پس از شکلگيري اتحاد و انسجام در ميان نيروهاي انقلابي و طرد نيروهاي وابسته، حماسهاي مقدس شکل گرفت که در تاريخ ايران اسلامي بيسابقه بود. حماسه دفاع مقدسی که برکات و دستاوردهاي بينهايتي را براي ملت ايران به ارمغان آورد. جهاد و شهادت مردمان با ايمان و مخلص اين سرزمين ، ستونهاي نظام اسلامي را تا مدتها مستحکم نمود. به مناسبت بزرگداشت اين همه مجاهدت و ايثار هرسال 31 شهريور تا ششم مهرماه به عنوان هفته دفاع مقدس نامگذاري شده است.
فضیلت شب وروز دحوالارض
شب دحو الارض است،يعنى پهن شدن زمين از زير كعبه به روى آب،و از شبهاى بسيار شريف است كه رحمت خدا در آن نازل مىشود،و قيام به عبادت د رآن اجر بسيار دارد،و از حسن بن على وشّاء روايت شده كه گفته:من كودك بودم كه با پدرم در شب بيستوپنجم ماه ذو القعده،در خدمت حضرت رضا عليه السّلام شام خورديم،حضرت فرمود امشب حضرت ابراهيم و حضرت عيسى عليهما السلام متولّد شده اند،و زمين از زير كعبه پهن شده،پس هركه روزش را روزه بدارد،چنان است كه شصت ماه روزه داشته باشد،و در روايت ديگر است كه فرمود:در اين روز حضرت قائم(عج)قيام خواهد كرد.
روز بيستوپنجم:روز دحو الارض است،يكى از آن چهار روزى است،كه در تمام سال به فضيلت روزه ممتاز است،و در روايتى آمده:كه روزه اين روز همانند روزه هفتاد سال است و در روايت ديگر آمده كه كفاره هفتاد سال است،و هركه اين روز را روزه بدارد،و شب را به عبادت به سر آورد،براى او عبادت صد سال نوشته شود و براى روزهدار اين روز، كه هرچه در ميان زمين و آسمان است استغفار كند،و اين روزى است كه رحمت خدا در آن منتشر شده،و براى عبادت و اجتماع به ذكر خدا در اين روز اجر بسيارى است،و بارى اين روز جز روزه و عبادت و ذكر خدا و غسل دو عمل ديگر وارد است: اوّل:نمازى كه در كتابهاى علماى شيعه از اهل قلم روايت شده و آن دو ركعت است در وقت چاشت[بالا آمدن آفتاب تا پيش از گذشتن از وقت ظهر]در هر ركعت پس از سوره«حمد»پنج مرتبه سوره«و الشّمس»خوانده شود،و پس از سلام بگويد،
لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ
هيچ جنبش و نيرويى نيست مگر به خداى برتر بزرگ
آنگاه دعا كند و بخواند:
يَا مُقِيلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِي عَثْرَتِي يَا مُجِيبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِي يَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِي وَ ارْحَمْنِي وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَيِّئَاتِي وَ مَا عِنْدِي يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ .
اى ناديدهگير لغزشها لغزشم را ناديدهگير،اى اجابت كننده دعاها،دعايم را اجابت كن،اى شنواى صداها،صدايم را بشنو،و به من رحم كن،و از بديهايم و آنچه نزد من است درگذر،اى صاحب بزرگى و بزرگوارى.
دوّم:خواندن دعايى كه شيخ در كتاب«مصباح»فرموده:خواندن آن مستحبّ است:
اللَّهُمَّ دَاحِيَ الْكَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ كَاشِفَ كُلِّ كُرْبَةٍ أَسْأَلُكَ فِي هَذَا الْيَوْمِ مِنْ أَيَّامِكَ الَّتِي أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِينَ وَدِيعَةً وَ إِلَيْكَ ذَرِيعَةً وَ بِرَحْمَتِكَ الْوَسِيعَةِ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ الْمُنْتَجَبِ فِي الْمِيثَاقِ الْقَرِيبِ يَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ كُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَى كُلِّ حَقٍّ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِي يَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِكَ الْمَخْزُونِ غَيْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ ،
خدايا اى گستراننده كعبه،و شكافننده دانه،و برگيرنده سختى،و برطرف كننده هر گرفتارى،از تو مىخواهم در اين روز از روزهايت،كه حقّش را بزرگ گرداندى،و سبقتش را پيش انداختى،و آن را نزد اهل ايمان امانت و و به سوى خود وسيله قرار دادى،و به رحمت گستردهات كه بر محمّد درود فرستى آن بنده برگزيدهات در پيمان نزديك،روز ديدار،شكافنده هر امر بسته،و دعوت كننده به حق،و بر اهل بيت پاكش آن راهنمايان،و روشنكنندگان راه حق،ستونهاى جبّار،و متولّيان بهشت و دوزخ،و عطا كن به ما از عطاى در خزانهات كه نه بريده شود،و نه منع گردد،تا به وسيله آن توبه،و بازگشت خوبى براى ما فراهم نمايى
يَا خَيْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَكْرَمَ مَرْجُوٍّ يَا كَفِيُّ يَا وَفِيُّ يَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِيٌّ الْطُفْ لِي بِلُطْفِكَ وَ أَسْعِدْنِي بِعَفْوِكَ وَ أَيِّدْنِي بِنَصْرِكَ وَ لا تُنْسِنِي كَرِيمَ ذِكْرِكَ بِوُلاةِ أَمْرِكَ وَ حَفَظَةِ سِرِّكَ وَ احْفَظْنِي مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَى يَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِي أَوْلِيَاءَكَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِي وَ حُلُولِ رَمْسِي وَ انْقِطَاعِ عَمَلِي وَ انْقِضَاءِ أَجَلِي اللَّهُمَّ وَ اذْكُرْنِي عَلَى طُولِ الْبِلَى إِذَا حَلَلْتُ بَيْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَى وَ نَسِيَنِيَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَى وَ أَحْلِلْنِي دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِي مَنْزِلَ الْكَرَامَةِ ،
اى بهترين خوانده شده و كريمترين اميد شده،اى كفايت كننده،اى وفادار،اى آنكه لطفش پنهانى است،به لطفت به من لطف كن،و به عفوت خوشبختم نما،و به يارىات تأييدم فرما،و از ذكر كريمانهات فراموشم مكن به حق متوليان امرت و نگهبانان رازت و از گرفتاريهاى روزگار تا روز قيامت و برانگيختهشدن خفظم كن هنگام بيرون آمدن جانم،و فرو رفتن در قبرم،و تمام شدن كارم،و سپرى شدن عمرم،اوليايت را به بالينم حاضر كن،خدايا يادم كن،بر طول پوسيدگى،زمانىكه در ميان تودههاى خاك فرود آيم،و فراموشكنندگان از مردم فراموشم كنند،و در خانه اقامت فرودم آر،و در منزل كرامت جايم ده،
وَ اجْعَلْنِي مِنْ مُرَافِقِي أَوْلِيَائِكَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِكَ وَ اصْطِفَائِكَ وَ بَارِكْ لِي فِي لِقَائِكَ وَ ارْزُقْنِي حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِيئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِي حَوْضَ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِي مِنْهُ مَشْرَبا رَوِيّا سَائِغا هَنِيئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِي خَيْرَ زَادٍ وَ أَوْفَى مِيعَادٍ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ] أَوْلِيَائِكَ الْمُسْتَأْثِرِينَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِكْ أَشْيَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِكَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِكَهُمْ وَ ضَيِّقْ عَلَيْهِمْ مَسَالِكَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِكَهُمْ.
و از دوستان اوليايت،و برگزيدگان و خاصان درگاهت قرارم ده،و ديدارت را بر من مبارك گردان،و پيش از فرا رسيدن پايان عمرم حسن عمل روزىام فرما، درحالىكه پاك از لغزشها و گفتار بىپايه و منطق تباه باشم.خدايا مرا به حوض پيامبرت محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)وارد كن،و از آن به من بنوشان،نوشاندنى سيراب كننده،روان و گوارا،كه پس از آن هرگز تشنه نشوم،و از ورود به آن طرد نگردم،و از آن منع نشوم،و آن را قرار ده برايم بهترين توشه،و كاملترين وعدهگا،روزى كه گواهان بپا مىخيزند.خدايا لعنت كن گردنكشان گذشته و آينده را،هم آنانكه حقوق اوليايت را به ناحق به خود اختصاص دادند.خدايا پايههايشان را بشكن،و پيروان و عمّالشان را نابود ساز،زميههاى هلاكتشان را به زودى فراهم فرما،و كشورهايشان را از دستشان بگير،و راههايشان را بر آنان تنگ كن، و بر آنانكه با آنان سهيم و شريكند لعنت فرست.
اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِيَائِكَ وَ ارْدُدْ عَلَيْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِينِكَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِكَ فِي أَعْدَائِكَ مُؤْتَمِرا اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِكَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَيْتَ إِلَيْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَكَ حَتَّى تَرْضَى وَ يَعُودَ دِينُكَ بِهِ وَ عَلَى يَدَيْهِ جَدِيدا غَضّا وَ يَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ يَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وَ عَلَى جَمِيعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِي كَرَّتِهِ حَتَّى نَكُونَ فِي زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِكْ بِنَا قِيَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَيَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَيْهِ [عَلَى مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَيْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَيْهِ [عَلَيْهِمْ] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.
خدايا در فرج دوستانت شتاب كن و حقوق تاراجرفته آنان را به آنان بازگردان و قائم آنان را به حق آشكار كن،و او را يارىرسان دينت بدار،و درباره دشمنانت فرمانده به فرمانت قرار ده.خدايا فرشتگان پيروزى را گرداگرد او همواره بدار،و به آن دستورى كه در شب قدر به او القا كردى او را انتقامگيرنده خويش قرار ده،تا جايىكه خشنود شوى،و دينت به وسيله او،و به دست او به گونهاى نو و تازه بازگردد،و حق به طور كامل ناب شود،و باطل به صورت همه جانبه به دور افكنده شود.خدايا بر او و همه پدرانش درود فرست،و ما را از همنشينان و خاندانش قرار بده،و در زمان بازگشتش ما را برانگيز،تا در دوران او در شمار يارانش باشيم.خدايا درك قيامش را روزى ما كن،و در روزگارش ما را حاضر كن،و بر او درود فرست،و سلام او را به ما باز رسان،درود و رحمت خدا و بركاتش بر او باد.
ميرداماد(ره)در رساله اربعه ايّام خود،در بيان اعمال روز دحو الارض فرموده است:زيارت امام رضا عليه السّلام در اين روز افضل اعمال مستحبّ،و مؤكّدترين آداب مىباشد،و همچنين زيارت آن حضرت در روز اول ماه رجب الفرد در نهايت تأكيد بوده،و نسبت به آن ترغيب بسيار شده است. روز آخر ماه:سال دويستوبيست بنابر مشهور،امام جواد عليه السّلام،در بغداد به سبب زهرى كه معتصم عباسى به ايشان خوراند شهيد شد و اين حاديثه تقريبا پس از درگذشت دوسال نيم از مرگ مأمون عبّاسى اتفاق افتاد،چنانكه خود آن جناب مىفرمود الفرج بعد المامون بثلاثين شهرا[گشايش كار سىماه پس از مأمون است]و اين جمله نشاندهنده اين است كه آن حضرت از سوء معاشرت مأمون در كمال رنج و ناراحتى بوده است،كه مرگ خود را فرج و گشايش تعبير نموده است،چنانكه پدر بزرگوارشان امام رضا عليه السّلام،در زمان ولايتعدى خويش چنين بوده است و در هر جمعه كه از مسجد جامع باز مىگشت،به همان حال كه عرق ريزان و غبارآلوده بود،دستها را به درگاه الهى بلند نموده و مىگفت:الهى اگر فرج و گشايش كار من در مرگ من است پس همين ساعت در مرگ من شتاب ورز و پيوسته در غمواندوه بود،تا از دنيا رحلت فرمود،و امام جواد عليه السّلام زمانى كه وفات كرد از عمر شريفش بيستوچند سال و چند ماه گذشته بود،مرقد شريف ايشان در بقعه مباركه كاظميه در پشت سر جّد بزرگوارشان امام موسى بن جعفر عليهما السّلام قرار دارد.
ولادت با سعادت کریمه اهل بیت حضرت معصومه (س) بر شما مبارک
ای همه آسمان شده، خیره به هر نگاه تو
چشم رضا ستاره شد، مانده کنارِ ماه تو
لشگرِ حوریان ببین، برگِ خزانِ مقدمت
آمده تا که بال خود، فرش کند به راه تو
فرخنده زمان ولادت حضرت معصومه بر شما مبارک
پیام تبریک به مناسبت عید سعید فطر
حضرت امیر(ع) میفرمایند:
«کمترین پاداش روزه داران آن است که در آخرین روز ماه
مبارک رمضان فرشته ای آنان را ندا میدهد و میگوید:
مژده باد بر شما ای بندگان خدا، که خداوند گناهان گذشته
شما را بخشود. پس مواظب باشید که از این پس چه میکنید»
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم اجعل حظنا من شهر رمضان الرحمة والمغفرة والعتق من النار
خداوندا! به ما توفیقی عطا کن تا رواداری و پرهیزگاری پیشه کنیم و دشواریها را بر ما آسان گردان.
پروردگارا! تو را سوگند به ذات پاکت و به برافراشته آسمان و گسترده زمین، نفس ما را چنان پاکیزه گردان که قرین رستگاری شویم.
ما را در زمره مومنان، سفارشکنندگان به حق و بردباری قرار ده و بر ما منت سعادتمندی عطا فرما.
معبودا! ما را از هول و هراس حادثه عظیم قیامت و خواری و زبونی در آن روز ایمن دار؛ همانا که تو بر همه چیز دانائی و توانا.
ای خدای مهربان! رحمت بیکرانهات را بر روان پاک حضرت محمد(ص)، یاران و پیروان و خانواده سرافرازش ارزانی دار و ما را در زمرهی برپایدارندگان روش نیکوی آن بزرگوار قرار ده.
عید سعید و فرخنده فطر مبارکباد
خداوند منان را سپاسگزاریم که یکبار دیگر توفیق بندگی را رفیق راهمان ساخت، تا در رمضانالمبارکی دیگر به عبادت او- هر چند اندک -بپردازیم. امیدواریم چنان خلوصی در روزه و نماز و تلاوت قرآن و تهجد ما بوده باشد که شایستگی تحصیل قطرهای از دریای بیکران رحمت الهی را برخوردار شده باشیم.
رمضان این مهیاترین فرصت سازندگی از میان ما رخت بربست و خوشا بر آنان که آن را به سان میهمانی ارجمند و عزیز پاس داشتند و بر آنچه خداوند منان و رسول گرامیاش سفارش نمودهاند، استمرار ورزیدند؛ گوهر وجود از ناپاکیها پیراستند و خود را به زیب ایمان و زیور تقوی آراستند.
از خداوند منان مسئلت داریم که ما و جمیع مسلمین را از آمرزیدهشدگان این ماه پر برکت قرار دهد.
فرارسیدن عید سعید فطر را به تمامی مسلمین جهان وايرانيان عزيز تبریک عرض نموده و آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه عزیزان را در ماه رحمت و غفران از خداوند منان مسئلت دارم.
التماس دعا باعلی مدد
عاشقان عیدتان مبارک.
نغمه ریزید غیاب مه نو آخر شد
باده خرم عید است که در ساغر شد
روز عید است ، سوی میکده آیید به شکر
که ببخشند هر آنکس که در این دفتر شد . . .
عید سعید فطر بر شما مبارک
پیام عید سعید فطر؛ بشارت باد، فرا رسیدن عید فطر
مفهوم عید فطر
“عید” در لغت از ماده “عود” به معنی بازگشت است، لذا روزهایی را که مشکلات قوم و جمعیتی برطرف می شود و به پیروزی ها و راحتی های نخستین باز می گردند، عید می نامند. مانند عید فطر و قربان به مناسبت این که در پرتو اطاعت یک ماهه رمضان یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان ، باز می گردد، و آلودگی هایی که بر خلاف فطرت است ، از میان می رود .
“عید فطر” یکی از دو عید بزرگ در سنت اسلامی است . مسلمانان روزه دار که ماه رمضان را روزه به پا داشته و از خوردن ،آشامیدن و بسیاری از کارهای مباح دیگر امتناع ورزیده اند ، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند ، اجر و پاداشی که خداوند ، خود به آنان وعده داده است .
روز اول ماه شوال را بدین سبب عید فطر خوانده اند که در این روز، امر امساک از خوردن و آشامیدن برداشته می شود و مؤمنان رخصت می یابند در روز، افطار کنند و روزه خود را بشکنند.
عید فطر صحنه ای از قیامت
حضرت علی (ع) به مناسبت عید فطر خطبه ای قرائت کرده و در آن ، این روز را به قیامت تشبیه فرموده است :
ای مردم! این روز شما ، روزی است که نیکوکاران در آن پاداش می گیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مأیوس و نا امید می گردند.
دنیا محل مسابقه است و آخرت زمان اجر گرفتن، بهشت جایزه برندگان این مسابقه و جهنم جزای بازماندگان است
(عید فطر) شبیه ترین روز به روز قیامت است. - چون در قیامت عده ای که زیان کارند ، تأسف می خوردند و غضبناک می گردند و عده ای که نیکوکارند رستگار و متنعم به نعمت های الهی می شوند . -
وقتی از منازلتان برای خواندن نماز عید خارج می شوید ، به یاد آورید زمانی را که از منزل بدن خود خارج شده و به سوی خدای خود خواهید رفت .
وقتی در جایگاه نماز خود می ایستید به یاد آورید زمانی را که در محضر عدل الهی می ایستید و از شما حسابرسی می کنند. وقتی از نماز به منازلتان بر می گردید به یاد آورید زمانی را که به منازل خود در بهشت خواهید رفت .
ای بندگان خدا! کمترین چیزی که به زنان و مردان روزه دار داده می شود این است که فرشته ای در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا می دهد: “هان! بشارتتان باد، ای بندگان خدا که گناهان گذشته تان آمرزیده شد، پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه باقی ایام را بگذرانید .”
روز و نماز عید فطر
از سخنان معصومین علیهم السلام چنین برداشت می شود که روز عید فطر، روز گرفتن مزد است. لذا در این روز مستحب است که انسان بسیار دعا کند و به یاد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلی نگذراند و خیر دنیا و آخرت را بطلبد.
مناسبت های مختلف اسلامی ، زمینه توجه به خدای متعال و زنده کننده یاد او در زندگی و فکر مسلمانان است و برای بسیاری از این مناسبت ها، اعمال و دعاهای ویژه ای از جمله “نماز” بیان شده است . بر خلاف اغلب جشن ها و اعیاد ، که آمیخته به غفلت ها، هوسرانی ها و شهوات است، اعیاد اسلامی، همراه با نماز، دعا، انفاق، صدقه ، غسل ، طهارت و … است .
در حدیث شریفی از امام رضا علیه السلام آمده است :
” خداوند ، روز فطر را بدین سبب “عید فطر” قرار داد تا مسلمانان ، اجتماع و مجمعی داشته باشند که در آن روز، گرد هم آیند و در برابر خداوند ، به خاطرمنت ها و نعمت هایش، به تمجید و تعظیم بپردازند، پس آن روز، روز عید و تجمع ، روز زکات و رغبت و روز نیایش است. “
در قنوت نماز عید چه می خوانیم؟
در قنوت نماز عید چه می خوانیم؟
بارالها ! به حق این روز، که آن را برای مسلمانان عید و برای محمد صلی الله و علیه و اله ذخیره و شرافت و کرامت و فضیلت قرار دادی از تو می خواهم که بر محمد و آل محمد درود فرستی و مرا در هر خیری وارد کنی که محمد و آل محمد را در آن وارد کردی و از هر بدی که محمد و آل محمد را خارج ساختی ، ما را نیز از آن خارج ساز ، درود و صلوات تو بر او و آنها. خداوندا ! از تو می طلبم، هر آنچه را که بندگان شایسته ات از تو خواستند و به تو پناه می برم از هر آنچه که بندگان خالصت به تو پناه بردند .
جایزه الهی
عمده ترین چیزی که در این نماز، از خدا خواسته می شود، آمرزش و مغفرت الهی و مبارک ساختن این عید، با قبولی طاعات است و این، بهترین جایزه ای است که خداوند به نمازگزاران روزه دار، عطا می کند . امام باقر علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت می کند که فرمود : هر گاه روز اول ماه شوال (عید فطر) فرا می رسد ، منادی از سوی خداوند ندا می دهد : ” ای مؤمنین : بشتابید به سوی جایزه هایتان.”
آنگاه امام باقر علیه السلام رو به جابر کرد و فرمود : ای جابر! جوایز خدا، مثل جایزه های این پادشاهان نیست! امروز ، روز جایزه هاست!
از “سوید بن غفله” نقل شده است : در روز عید بر امیرالمؤمنین علی علیه السلام وارد شدم و دیدم که نزد او نان گندم و خطیفه (خوراکی از آرد و شیر) و ملبنة (غذا یا حلوایی که با شیر تهیه می شود ) موجود است . پس به آن حضرت عرض کردم : روز عید و خطیفه؟!
حضرت فرمود : این عید کسی است که آمرزیده شده است.
منابع:
1- تحف العقول، ص 170.
2- وسائل الشیعه، ج 5، ص141.
3- همان ، ص 140.
4- بحار الانوار، ج40، ص 74 .
شرح دعای روز سی ام ماه مبارک رمضان
تا روزه ما پذیرفته نشود اثرگذار نیست
سی روز روزه گرفتیم و نماز به پا داشتیم امروز از او میخواهیم روزهمان را مقرون به شکر و قبول قرار بده و آنگونه که تو و رسولت از آن راضی باشند.
دعای روز سی ام ماه مبارک رمضان
اَللّهُمَّ اجْعَلْ صِیامى فیهِ بِالشُّکْرِ وَالْقَبُولِ عَلى ما تَرْضاهُ وَیَرْضاهُ الرَّسُولُ مُحْکَمَةً فُرُوعُهُ بِالاُْصُولِ بِحَقِّ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطّاهِرینَ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ.
خدایا چنان کن روزه ام را در این ماه که مورد قدردانى و پذیرش بوده و بر طبق خوشنودى تو و خوشنودى رسولت باشد و محکم باشد فروع آن بوسیله اصول به حق آقاى ما محمد و عترت طاهرینش و سپاس مخصوص پروردگار جهانیان است.
شرح دعای روز سی ام ماه مبارک رمضان در کلام حجت الاسلام مجتهدی تهرانی:
خدایا قرار بده روزه مرا در این ماه مورد قدردانى و قبول بر طبق خوشنودى تو و پسند رسول تو باشد و استوار باشد فرعش بر اصل به حق آقاى ما محمد و خاندان پاكش و ستایش خاص پروردگار جهانیان است.
تا روزه ما پذیرفته نشود اثرگذار نیست
ارزش هر طاعت به مقبولیت آن است. تا نماز ما قبول نشود ارتقا نمییابد و بالا نمیرود تا روزه ما پذیرفته نشود اثرگذار نیست و ارجی و اوجی ندارد قبول اعمال به نیت و اخلاص و تقید وعبودیت در برابر خداست.
سی روز روزه گرفتیم و نماز به پا داشتیم امروز از او میخواهیم روزهمان را مقرون به شکر و قبول قرار بده و آنگونه که تو و رسولت از آن راضی باشند.
آری، خداوند روزهای را ارزش مینهد و میپذیرد که آمیزهای از پرهیز و ایمان باشد. در این حال شکر و سپاس الهی نسبت به عبادت بنده، همان مهر قبول اوست او آنهنگام طاعت را قبول میکند که «خداپسند» باشد الگوگیری از سنتهای او اطاعت و رضایت خدا را به همراه دارد.
طاعت و عبادتی که آلوده گناه باشد ارزشی ندارد دهانی که به روزه بسته شده اما به غیبت و تهمت همواره گشوده است، مهر روزه را هم شکسته!
شنیده ایم زنی زبان به غیبت گشود در حالی که روزه بود، پیامبر فرمود: برو بخور! دیگر روزه نیستی!
از خدا میطلبیم دل و زبانمان را از گناه دور بدارد و روزه ما را مقبول و مورد رضایت خود پیامبر و اهلبیتش قرار دهد. و مهر «شکر» و «قبول» آنها را بر آن ثبت کند.
دعای روز بیست ونهم ماه مبارک رمضان
بازتاب راهپیمایی روز قدس در رسانههای جهان
ایرانیها در سرتاسر کشور با شعار «مرگ بر اسرائیل» به خیابانها آمدند.
به گزارش فرهنگ نیوز، راهپیمایی روز جهانی قدس در گوشه و کنار ایران سلامی با شکوه هرچه تمام برگزار شد تا صدا مردم آزادیخواه و مسلمان ایران را به گوش مظلومان مقاوم غزه برساند. رسانه های خارجی بازتاب این حماسه بزرگ را در میان خبرهایشان منعکس کردند؛
خبرگزاری رویترز، در گزارش خود در مورد راهپیمایی روز قدس، نوشت صدها هزار نفر از مردم ایران با شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و با در دست داشتن تصاویر کودکان کشته شده در غزه، در این راهپیمایی شرکت کردند.
در این گزارش آمده است: «تلویزیون دولتی ایران گزارش کرد که ایرانیها روز جمعه در راهپیماییهای گسترده در سرتاسر این کشور شرکت کردند تا با فلسطینیها اعلام همبستگی کرده و آنها را به ادامه مبارزه با اسرائیل، با وجود حمله به غزه، تشویق کنند.»
این گزارش به بیانیه شرکتکنندگان در راهپیمایی تهران و همچنین صحبتهای امام جمعه موقت تهران در مورد لزوم همبستگی ملتهای مسلمان برای مقابله با رژیمصهیونیستی اشاره کرده است.
روزنامه صهیونیستی «جروزالمپست»، روز جمعه راهپیمایی مردم ایران در روز قدس را، راهپیماییای «گسترده» توصیف کرده و نوشت مردم ایران فلسطینیها را برای مقاومت در برابر «اسرائیل» تشویق کردند.
این پایگاه که خبر خود را از خبرگزاری رویترز دریافت کرده، نوشته است که ایرانیها در راهپیمایی خود حمایت آمریکا از اسرائیل و همچنین سکوت کشورهای خارجی در برابر اقدامات رژیمصهیونیستی در نوار غزه را محکوم کردند.
پایگاه صهیونیستی «عاروتصشوع»، در گزارشی در مورد روز قدس، نوشته است که ایرانیها در سرتاسر کشور با شعار «مرگ بر اسرائیل» به خیابانها آمدند.
این پایگاه با اشاره به عدم به رسمیت شناخته شدن رژیم صهیونیستی از سوی ایران، تهران را متحد اصلی حماس دانسته است. عاروتصشوع همچنین به عملیات اخیر ارتش اسرائیل در غزه اشاره و نوشته است که «تعدادی» از قربانیان غیرنظامی بودهاند. این در حالی است که بیش از 600 تن از 800 فلسطینیای که در حملات صهیونیستها به شهادت رسیدهاند، غیرنظامی بودهاند.
روزنامهها و پایگاههای خبری مصری از جمله روزنامه «مصری الیوم»، «الیوم السابع» و پایگاه خبری مصر لحظه به لحظه با انتشار تصاویر حضور مردم ایران در مراسم بزرگداشت روز جهانی قدس گزارش دادند که مردم ایران در تهران و دیگر شهرهای این کشور با مردم فلسطین و غزه اعلام همبستگی کردند.
این روزنامه ها همچنین حضور مقامات عالی رتبه کشور از جمله «حسن روحانی» رئیس جمهور ایران در مراسم بزرگداشت روز جهانی قدس را پوشش دادند.
خبرگزاری رسمی چین - شینهوا، با اشاره به سخنان حسن روحانی رئیس جمهور ایران در روز قدس نوشت: رئیس جمهوری ایران خواستار پایان یافتن محاصره غزه شد.
شینهوا در گزارش خود آورده؛ صدها هزار نفر از ایرانیها روز جمعه در سراسر کشور روز قدس را گرامی داشتند و همبستگی خود را با مردم فلسطین به نمایش گذاشتند. آنها همچنین اشغال سرزمینهای فلسطینی و حملات ارتش اسرائیل به نوار غزه را محکوم کردند.
این گزارش افزود: روز قدس یک روز بین المللی است که هر ساله در آخرین جمعه ماه رمضان برگزار میشود و توسط آیت الله خمینی در سال 1979 بنیان گذاشته شد.
پایگاه خبری تلویزیون «المنار»، تظاهرات امروز تهران و شهرهای بزرگ ایران اسلامی را «میلیونی» توصیف کرد و افزود: مردم جمهوری اسلامی ایران با برگزاری تظاهرات میلیونی روز جهانی قدس را گرامی داشته و با مردم و مقاومت غزه اعلام همبستگی کردند. امام خمینی (ره) آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را روز جهانی قدس اعلام کرده بود.
بر اساس این گزارش خیابانهای جمهوری اسلامی ایران امروز مملو از مردمی بود که در راهپیماییهای میلیونی شرکت کردهاند. تظاهرات کنندگان ایرانی ضمن اعلام همبستگی با ملت مسلمان فلسطین بر حمایت خود از آزادی قدس شریف از پلیدیهای رژیم صهیونیستی تاکید کردند.
خبرگزاری «ترند آذربایجان»، در انعکاس خبر راهپیمایی امروز روز قدس در ایران نوشت: « رئیس جمهور ایرانیان در راهپیمایی روز قدس شرکت کرد»
ترند نوشت که مردم در گروههای بزرگ دهها هزار نفری در تهران و بیش از 700 شهر دیگر از صبح امروز با حمل پلاکاردهایی، شعارهایی را علیه اسرائیل سر دادند.شرکتکنندگان در این تظاهرات پرچم اسرائیل را به آتشکشیدند.
«حسن روحانی» رئیس جمهور ایران پیش از این هم خواستار حضور گسترده در راهپیمایی امروز و اعلام همبستگی با مردم فلسطین شده بود.
روزنامه کویتی «الرای العام»، در مقالهای با عنوان «روز جهانی قدس روز تجلی همبستگی اسلامی» نوشت که امام خمینی (ره)، رهبر انقلاب اسلامی در ایران با نامگذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به نام روز جهانی قدس، به خوبی به بزرگی خطر رژیم اشغالگر قدس در سایه توافقنامههای ننگین سازش به امضا رسیده با این دشمن صهیونیستی برای امت اسلامی واقف بود.
امام خمینی حتی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران یعنی زمانی که در خارج از ایران در تبعید به سر میبرد بخش اعظمی از توجه خود را به قضیه فلسطین اختصاص داده بود و مواضع انقلابی خود را با شجاعت تمام ابراز داشته و در برابر جنایات سریالی صهیونیستها در حق برادران دینی و مسلمان خود در فلسطین ساکت ننشست و با فریاد خود به گوش جهانیان خواستار برچیدن ظلم و رنجی شد که صهیونیستهای اشغالگر بر ملت مسلمان و مظلوم فلسطین وارد می کنند.
به نوشته الرای العام با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران امام خمینی قضیه فلسطین را در راس امور قرار داده و از امت اسلامی خواست با قبول مسئولیت خطر صهیونیسم را که با پشتیبانی استکبار جهانی، قدس را تهدید میکند درک کنند.
با اعلام روز جهانی قدس حضرت امام خمینی به طور علنی جانبداری انقلاب اسلامی از فلسطین و قدس را اعلام کرد و جمهوری اسلامی ایران طرف اصلی و راهبردی در معادله مناقشه با قدرتهای متخاصم با اسلام و بخصوص صهیونیست ها دشمن نخست امت عربی و اسلامی قرار گرفت
این مقاله تاکید کرد: بنابراین پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بیشتر از یک انقلاب بود و بلکه تحولی جهانی و نقطه عطفی تاریخی در حد فاصل دوره انحطاط و دوره بیداری و ما بین حق و باطل بود.
به نوشته الرای العالم حضرت امام خمینی تنها یک روحانی دینی نبود و بلکه با تجربه و درایت خود توانست مهمترین محور استکبار جهانی و ابزار دست آنها در ایران را نابود کند و دولت اسلامی نوینی را بنا کند و قضیه فلسطین را در صدر اولویتهای ایران قرار بدهد.
بنا بر این گزارش، هدف حضرت امام خمینی از اعلام روز جهانی قدس این است که مسلمانان جهان را که در قبله نخست خود با یکدیگر مشترک هستند زیر پرچم اسلام برای مقابله با قدرت های صهیونیستی و همه حامیان آن گرد هم آورد.
این روزنامه کویتی تاکید کرد: اعلام روز جهانی قدس، تشکیل ائتلاف اسلامی موازی با ائتلاف استکبار جهانی در مقابله با توطئهها و خطرات دشمنان در منطقه که مقاومت امت اسلامی را هدف گرفته است، ضروری می کند تا امت اسلامی با تحکیم وحدت خود غده سرطانی اسرائیل را از قلب منطقه در فلسطین ریشه کن کرده و سرزمین های عربی و اسلامی هم به طور کامل از شر وجود صهیونیست ها خلاص شود و به حول الهی کشور فلسطین به مرکزیت قدس شریف تشکیل شود.
الرای العام در پایان مقاله خود آورد: در روز جهانی قدس مردم ایران با برپایی تظاهرات و راهپیماییهای میلیونی خشم و انزجار از دشمن اصلی خود یعنی رژیم اشغالگر اسرائیل را به نمایش میگذارند و ملتهای مسلمان در اقصی نقاط جهان هم با ملت ایران همراه شده و صدای خود را به گوش ملت فلسطین میرسانند و حقیقتا باید گفت که روز قدس روز پیروزی مستضعفین بر استکبارگران است.
پاسخ مردم جهان به صهیونیست ها درروز قدس
روز قدس آخرین جمعه ماه رمضان است که در آن علیه رژیم صهیونیستی اسرائیل و اشغال فلسطین راهپیمایی اعتراض آمیزی در کشورهای مختلف برگزار میشود. در بعضی کشورها به خاطر عدم مجوز پلیس برای روز جمعه، راهپیمایی در روز دیگری انجام شده یا فقط امکان برگزاری همایشهایی به این منظور داده میشود.این روز چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در 16 مرداد 1358 (13 ماه رمضان 1399ه.ق) با پیام امام خمینی برای حمایت از ملت فلسطین نامگذاری شد.از آنجا که آخر ماه رمضان در کشورهای مختلف متفاوت است، در صورتی که روز آخر ماه رمضان در ایران جمعه یا شنبه باشد روز قدس معمولاً یک هفته زودتر برگزار میشود تا هماهنگی با سایر کشورهای اسلامی ایجاد شود.امام در 16 مرداد 1358 در پیام مهمى براى اعلام روز قدس، فرمود: «من در طى سالیان دراز خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم که اکنون این روزها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینى شدت بخشیده است و به ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودى مبارزان فلسطیى پیاپى خانه و کاشانه ایشان را بمباران مىکند. من از عموم مسلمانان جهان و دولتهاى اسلامى، مىخواهم که براى کوتاه کرده دست این غاصب و پشتیبانان آنان به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت مىکنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را - که از ایام قدر است و مىتواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد - به عنوان روز قدس انتخاب و طى مراسمى همبستگى بینالمللى مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونى مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند پیروزى مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم».صحیفه نور، ج 8، ص 229.و در پیام دیگرى مىفرماید:«روز قدس یک روز جهانى است، روزى نیست که فقط اختصاصى به قدس داشته باشد روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است. روز مقابله ملتهایى است که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیرآمریکا بودند … روزى است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند … روز قدس روز اسلام است، روز قدس، روزى است که اسلام را باید احیا کرد و احیا بکنیم و قوانین اسلام در ممالک اسلامى اجرا بشود. روز قدس روزى است که باید به همه ابر قدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطره شما - به واسطه عمال خبیث شما - واقع نخواهد شد. روز قدس، روز حیات اسلام است. باید مسلمین به هوش بیایند، باید بفهمند قدرتى را که مسلمین دارند، قدرتهاى مادى، قدرتهاى معنوى مسلمین - که یک میلیارد جمعیت هستند و پشتوانه خدایى دارند و اسلام پشتوانه آنها است و ایمان پشتوانه آنهاست - از چه باید بترسند؟ … اسلام دین خدا است و باید در همه اقطار، اسلام پیشروى کند. روز قدس، اعلام یک همچو مطلبى است. اعلام این مطلب است که مسلمین به پیش؛ براى پیشرفت در همه اقطار عالم. روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است، روز حکومت اسلامى است. روزى است که باید جمهورى اسلامى در سرتاسر کشورها، بیرقش افراشته شود. روزى است که باید به ابرقدرتها فهماند که دیگر آنها نمىتوانند در مالک اسلامى پیشروى کنند. من روز قدس را روز اسلام و روز رسول اکرم مىدانم. روزى است که باید ما، تمام قواى خودمان را مجهز کنیم و مسلمین از آن انزوایى که آنها را کشانده بودند، خارج شوند و با تمام قدرت و قوت در مقابل اجانب بایستند …»
اهمیت مضاعف روز قدس امسال
اعلام روز جهانى قدس از سوى حضرت امام(ره) و گسترش این مسأله به سایر کشورهاى اسلامى، فلسطین را از مسألهاى داخلى بودن، خارج و آن را به عنوان یکى از مهمترین مسائل جهان اسلام، تبدیل کرد. این مسأله باعث آگاهى، بیدارى و اتحاد جهان اسلام، در قبال اهداف شوم آمریکا و صهیونیسم بینالملل شد و افکار عمومى جهان اسلام را به کانون این توطئهها، سوق داد.ضرورت شرکت در راهپیمایی روز قدس سال 93با توجه به جنایت ها و ددمنشی های رپیم صهیونیستی اهمیت مضاعف یافته است و حداقل کمک مردمان جهان به غزه فریادهای همراهی با مظلومان فلسطینی ومقابله با ددمنشی ها و وحشیگری رژیم آدمکش اسرائیل غاصب خواهد بود. روز قدس روز اعلام برائت از مشرکین، بیزاری از صهیونیست ها، حمایت از قدس و آزادی آن از چنگال صهیونیست ها است. با شرکت در مراسم روز قدس می توانیم ضمن ابراز همدردی با ملت غزه، حمایت خود را از آنان اعلام کرده و نفسی تازه به جهان اسلام بدمیم. مسئله قدس مربوط به کل جهان اسلام است. اکنون با گذشت 35 سال از ابتکار معجزه گون و راهبردی معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام (ره) و راهبری حکیمانه و تداوم مدبرانه آن توسط خلف صالح ایشان مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، آرمان آزادی قدس و حمایت از ملت مظلوم فلسطین، فراتر از جغرافیای جهان اسلام، ملل و جوامع آزادیخواه و حقطلب در اقصی نقاط عالم و حتی در قلب اروپا و آمریکا را با خود همراه و همصدا ساخته و رویای تسلط از نیل تا فرات و تحقق خاورمیانه بزرگ رنگ باخته است و زرادخانه رسانهای غرب و اتاقهای فکر وابسته به صهیونیسم و نظام سلطه، برغم تلاش سردمداران جنگ افروز و فتنهگر خود، تماشاگر عظمت و اقتدار روز افزون جبهه مقاومت اسلامی و ضد صهیونیستی و عبور هوشمندانه آن از پیچ تاریخی و حصول آمادگی برای بازیگری در ساختار آتی جهان شدهاند. روز قدس روز اسلام و فریاد بیداری اسلامی و نماد وحدت و اراده امت اسلامی در حمایت از آرمان و فلسطین و عرصهای برای نمایش عمق استراتژیک و دامنه نفوذ مکتب مقاومت و گفتمان انقلاب اسلامی در پهنه گیتی» است.در روز قدس سال 93 باردیگر، تلاش برای محو غده سرطانی اسرائیل را همچنان اولویت اول جهان اسلام دانسته و جنایات اخیر زنان ، کودکان و غیرنظامیان فلسطینی و اقداماتی که در راستای انحراف توجه امت اسلامی از موضوع فلسطین ، صورت میپذیرد را محکوم می کنیم.
بیانیه مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران به مناسبت روز قدس
(بسمه تعالی)
بیانیه مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران به مناسبت روز قدس
روز قدس، یادآور بیش از نیمقرن مظلومیت ملتی در برابر رژیمی سفاک و جعلی است. این روز بزرگ که روز همبستگی ملتهای مسلمان برای آزادی قدس شریف و یادگار امام عظیم الشان رحمه الله علیه است، هر سال با شکوهتر از گذشته برگزار میشود.
امام بزرگوار ما فرمود: فلسطین پاره تن اسلام است و از این رو هر ساله مسلمانان جهان در آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان یاد مظلومیت ملتی را زنده نگاه میدارند که سالها است که شاهد شهادت عزیزان خود و به تاراج رفتن خانه و اموال خود است.
رژیم نژادپرست صهیونیستی که به واقع مظهر تروریستم دولتی است، جوانان مبارز را به خاک و خون میکشد، پدران را روانه زندان میکند، با کودکان و زنان به وحشیانهترین شکل رفتار میکند، خانهها را خراب میکند و حقوق انسانی را زیر پا میگذارد و این همه در برابر چشمان سازمانهای بینالمللی و مدافعان حقوق بشر صورت میگیرد. اوج این سفاکی در رمضان سال جاری و در ماجرای زنده سوزندان نوجوان فلسطینی، سپس بمباران مناطق مسکونی و به خاک و خون کشاندن مردم بیگناه غزه صورت گرفت و جنایت هولناک دیگری را در پرونده این رژیم جعلی رقم زد.
با این همه، آن چه چشم جهانیان را به خود خیره ساخت، پاسخ کوبنده مقاومت اسلامی در برابر این جنایات بود. موشکهای مقاومت اسلامی و توان بالای مقاومت در این نبرد نابرابر، خواب را از چشم صهیونیستها گرفت و آنان را مجبور به عقبنشینی کرد. سخنان این روزهای سران رژیم صهیونیستی حکایت از غافلگیری آنان و شاهد دیگری بر «اوهن من بیت العنکبوت» بودن آنان دارد.
ایجاد گروههای تروریستی در بلاد اسلامی و برافروختن جنگ بین مسلمین، فرقهگرایی، تکفیر و …، ابزارهای دیگری هستند تا خواب پریشان آمریکا و اسرائیل در تصاحب نیل تا فرات و تحقق سرزمین موعودشان تعبیر گردد. اما به فضل الهی تاریخ شاهد خواهد بود که این حیله آنان نیز چون سایر دسیسههایشان رنگ خواهد باخت و هویت بازیگران پشت پرده که زمینه را برای ارتکاب زشتترین فجایع انسانی به اسم دین فراهم میکنند، عیانتر از گذشته خواهد شد.
از این رو راهپیمایی روز قدس امسال از اهمیت فراوانتری برخوردار است. مسلمانان جهان در راهپیمایی امسال با نه گفتن به تفرقهها و سر دادن ندای اتحاد نشان خواهند داد که با جان و مال خود از آزادگی و آرمان ملت فلسطین دفاع خواهند کرد و در کنار مردم مظلوم غزه خواهند ایستاد.
مدیریت، کارکنان و طلاب حوزههای علمیه خواهران ، ضمن گرامیداشت روز جهانی قدس و اعلام حمایت از ملت مظلوم فلسطین، همگان را به شرکت در راهپیمایی روز جهانی قدس دعوت مینمایند. به امید برپایی نماز جمعه در قدس شریف و آزادی فلسطین از چنگال رژیم صهیونیستی.
اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان
شب نوزدهم اول شبهای قدر است وشب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی به خوبی وفضیلت آن نمی رسد وعمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه ودر آن شب (شب قدر) تقدیر امور سال می شود وملائکه وروح که اعظم ملائکه است درآن شب باذن پروردگار بزمین نازل می شوند وبخدمت امام زمان علیه الستلام مشرف می شوند وآنچه برای هر کس مقدر شده است بر امام علیه السلام عرض می کنند واعماال شب قدر بر دو نوع است ، یکی آنکه در هر سه شب باید کرد ودیگر آنکه مخصوص است به هر شبی.
اما اعمالی که در هر سه شب (شبهای قدر) مشترک است وباید انجام داد :
اول : غسل است ( مقارن غروب آفتاب ، که بهتر است نماز شام را با غسل خواند )
دوم : دو رکعت نماز است که در هر رکعت بعد از حمد هفتمرتبه توحید بخواند وبعد از فراغ هفتاد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ وَاَتوبُ اِلَیهِ ودر روایتی است که از جای خود بر نخیزد تا حقتعالی او وپدر ومادرش را بیامرزد.
سوم : قرآن مجید را بگشاید وبگذارد در مقابل خود وبگوید : اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِوَمافیهِاسمُکَالاَکبَرُو،اَسماؤُکَ الحُسنی وَیُخافُ وَ یُرجی اَن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار پس هر حاجت که دارد بخواند
چهارم : مصحف شریف را بگیرد وبر سر بگذارد وبگوید :
اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَبِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُبِ بِحَقِّکَ مِنکَ
ده مرتبه بگوید : بِکَ یا الله
ده مرتبه : بِمُحَمَّدٍ
ده مرتبه : بِعلیٍّ
ده مرتبه : بِفاطِمَةَ
ده مرتبه : بِالحَسَنِ
ده مرتبه : بِالحُسَین ِ
ده مرتبه : بِعلیّ بنِ الحُسین
ده مرتبه : بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه : بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه : بِموُسی بنِ جَعفَر ٍ
ده مرتبه : بِعلیِّ بنِ عَلیٍّ
ده مرتبه : بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه : بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه : بِالحُجَّةِ
پس هر حاجتی داری طلب کن .
پنجم : زیارت امام حسین (ع) است؛ که در خبر است که چون شب قدر میشود منادی از آسمان هفتم ندا میکند که حق تعالی آمرزید هر کسی را که به زیارت قبر امام حسین (ع) آمده .
ششم : احیا داشتن این شبها است که در روایت امده هر کس احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هر چند به عدد ستارگان آسمان وسنگینی کوهها وکیل دریاها باشد .
هفتم : صد رکعت نماز کند که فضیلت بسیار دارد ، وافضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مزتبه توحید بخواند .
هشتم : بخواند :اَللّهُمَّ اِنّی اَمسَیتُ لَکَ عَبدًا داخِرًا لا اَملِکُ لِنَفسی وَ اَعتَرِفُ ….
اما اعمالی که مخصوص هر شب است وباید انجام داد :
شب نوزدهم :
اول : صد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَاَتوبُ اِلَیه
دوم : صد مرتبه اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ
سوم : بخواند یا ذَالَّذی کانَ …
چهارم : بخواند دعای اَللّهَمَّ اجعَل فیما تَقضی وَ….
شیعیان علی(ع) در قیامت چگونه خوانده میشوند؟
رسول خدا صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام فرمودند: آیا تو را بشارت ندهم؟
عرض کرد: آری ای رسول خدا
فرمودند: من و تو از یک گل آفریده شدهایم از آن گل مقداری باقی ماند و از آن شیعیان ما خلق شدند. پس چون روز قیامت شود مردم به نام مادرانشان خوانده میشوند. مگر شیعیان تو که به جهت پاکی ولادتشان به نام پدرشان خوانده میشوند.
متن حدیث:
قال حدثنا أبو بكر محمد بن عمر الجعابي قال حدثني أبو عبد الله جعفر بن محمد الحسني قال حدثنا أحمد بن عبد المنعم قال حدثنا عبد الله بن محمد الفزاري عن جعفر بن محمد عن أبيه ع و قال حدثني جعفر بن محمد الحسني قال حدثنا أحمد بن عبد المنعم قال حدثنا عمرو بن شمر عن جابر الجعفي عن أبي جعفر محمد بن علي ع عن جابر بن عبد الله الأنصاري قال قال رسول الله ص لعلي بن أبي طالب ع أ لا أبشرك أ لا أمنحك- قال بلى يا رسول الله قال فإنني خلقت أنا و أنت من طينة واحدة- ففضلت منها فضله فخلق منها شيعتنا- فإذا كان يوم القيامة دعي الناس- بأمهاتهم- إلا شيعتك فإنهم يدعون بأسماء آبائهم لطيب مولدهم
«امالی شیخ مفید، صفحه ۳۸۴، مجلس سی و هفتم»
آیا میتوان موبایل قرآندار بر سر گرفت؟
درستی یا نادرستی این مسئله در گفتوگوی باشگاه خبرنگاران با اساتید حوزه علمیه مورد بررسی قرار گرفته است که در ادامه میآید:
آیتالله سیدهاشم حسینی بوشهری، مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور:
گوشی موبایلی که دارای قرآن است، صدق قرآن نمیکند؛ مگر اینکه دسترسی به قرآن کریم ممکن نباشد اما به اعتبار اینکه آیات قرآن در آن وجود دارد آن هم بر صفحه گوشی موبایل ظاهر شده و مشخص شود که صفحه قرآن است، بر سر گرفتن آن اشکالی ندارد.
آیتالله محمدعلی جاودان، استاد اخلاق حوزههای علمیه تهران:
در صورت عدم دسترسی به کتاب قرآن، اشکالی ندارد که از گوشی موبایلی که دارای آیات قرآن است استفاده شود اما اگر قرآن چاپ شده باشد، بهتر است.
آیتالله محسن اراکی، استاد درس خارج مهدویت حوزه علمیه:
موبایل نمیتواند جایگزین قرآن شود. آنچه که در روایات اسلامی بیان شده است خود قرآن و یا بخشی از قرآن است که در اعمال شبهای قدر باید روی سر قرار گیرد.
آیتالله مهدی هادوی تهرانی، مجتهد علوم حوزوی:
موبایلی که حاوی آیات قرآن است با وجود اینکه صفحه آیات قرآن در آن باز باشد، عرفا قرآن تلقی نمیشود. هر چند برخی از احکام قرآن را ندارد اما به سر گرفتن آن مانعی ندارد.
آیتالله سیداحمد خاتمی، امامجمعه موقت تهران:
آنچه که در روایات آمده کتاب قرآن است؛ بنابراین باید صدق قرآن کند و گوشی موبایل، صدق قرآن نمیکند.
مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی:
حجتالاسلام علی یعقوبی استاد حوزه علمیه و از پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی نیز به بیان نظر کلی مراجع تقلید در این خصوص پرداخت و گفت: این مسئله از جمله مسائل اختلافی میان علما و مراجع تقلید نیست. براساس دستور روایات باید کتاب قرآن روی سر قرار گیرد و ترجیحا نیز برای حفظ شانیت قرآن، آن را باید ببندند و نظر تمام مراجع همین است. فقط نظر آیتالله خویی در زمانهای گذشته این بوده است که اگر نوار کاست قرآن در دستشویی بیفتد باید نسبت به آن احتیاط کرد و فتوای صریحی در این زمینه نداشتهاند.
وی افزود: بر سر گذاشتن گوشی موبایل در لیالی قدر نمیتواند از مصادیق قرآن به سر گرفتن محسوب شود. در مفاتیح الجنان در خصوص آداب قرآن بر سر گرفتن آمده است: قرآنها را باز کنید و بر سر بگذارید. تعبیر از قرآن، همان کتاب قرآن است نه آن موبایلی که نوشتههای آن به صورت غیر مکتوب است و تماسی با بدن حاصل نمیشود.
یعقوبی تصریح کرد: کتاب قرآن دارای احکام خاصی است که قرآنی که در گوشی موبایل است، فاقد آن است؛ نخست آنکه بدون وضو نمیتوانید به صفحه قرآن دست بزنید اما موبایل اینگونه نیست. دوم اینکه اگر کتاب قرآن نجس شود باید فورا آب کشیده شود اما اگر موبایلی که دارای قرآن است در دستشویی بیفتد نیازی نیست که درِ آن چاه بسته شود چون گوشی موبایل به محض برخورد با آب، خواهد سوخت و تمام اطلاعات آن از بین خواهد رفت. البته این بدان معنا نیست که ما به قرآن در درون گوشی موبایل، بیاحترامی کنیم و بگوییم بیاحترامی به قرآنهای مکتوب جایز نیست اما بیاحترامی به قرآنهای داخل موبایل جایز است. نه، چنین حرفی صادق نیست.
این پژوهشگر حوزه علمیه اظهار کرد: از طرف دیگر بعضی از تمثالها و تصاویری وجود دارد که عموم مردم آنها را به اهل بیت علیهمالسلام نسبت میدهند با وجود اینکه این عکسها صحت ندارد اما مراجع عظام اجازه بیحرمتی نسبت به آنها را ندادهاند و حکم قرآن داخل موبایل نیز بر همین منوال است.
آخرين سخنان امام علي(ع) رو به قاتلش
به مناسبت شب ضربت خوردن مولای متقیان امیر مؤمنان حضرت علی(ع):
حضرت علي (ع) هنگامي كه نظر مباركش به آن تيره بخت و روسياه افتاد، به وي فرمود: اي ملعون! كُشتي اميرمؤمنان و پيشواي مسلمانان را، در حالي كه تو را پناه داد و بر ديگران اختيار كرد و به تو عطاها نمود. آيا براي تو بد امامي بود؟
پس از آن كه خبر ضربت خوردن حضرت علي (ع) در شهر كوفه پراكنده شد، اهالي اين شهر، به ويژه شيعيان و محبان آن حضرت، سراسيمه وارد مسجد شده و از حال آن حضرت پرس و جو نمودند.
آنان هنگامي كه به نزد آن حضرت رسيدند، ديدند سر مباركش در دامن فرزندش امام حسن مجتبي (ع) است و با اين كه جاي زخم سرش را محكم بسته اند، با اين حال خون از آن جاري است و چهره مبارك آن حضرت از سفيدي به زردي مايل شده است و به آسمان نظر ميافكند و به تسبيح و تقديس الهي مشغول است و ميگويد: الهي اسئلك مرافقه الأنبياء و الأصياء و أعلي درجات جنّه المأوي.
در همين هنگام ضارب آن حضرت، يعني عبدالرحمن بن ملجم مرادي را دستگير كرده و به مسجد آوردند. مردم كه از شدت خشم و ناراحتي ميخواستند وي را با دست و دندان خويش پاره پاره كرده و به سزايش برسانند، با ممانعت محافظان و ياران حضرت علي (ع) مواجه شدند.
حضرت علي (ع) هنگامي كه نظر مباركش به آن تيره بخت و روسياه افتاد، به وي فرمود: اي ملعون! كُشتي اميرمؤمنان و پيشواي مسلمانان را، در حالي كه تو را پناه داد و بر ديگران اختيار كرد و به تو عطاها نمود. آيا براي تو بد امامي بود؟ و پاداش نيكيهاي او به تو، همين بود كه دادي؟ ابن ملجم سر به زير افكند و سخني نميگفت.
پس از دقايقي امام علي (ع) چشم گشود و فرمود: ارفقوا يا ملائكه ربّي بي؛ اي فرشتگان خدا با من رفق و مدارا كنيد.
ابن ملجم مرادي، در اين وقت ميگريست و خطاب به آن حضرت، ميگفت: أفأنت تنقذ من في النار؟ آيا تو ميتواني كسي كه جايش در جهنم است، نجاتش دهي؟ امام علي (ع) به فرزندش امام حسن (ع) درباره رفتار با ابن ملجم سفارش كرد و به وي فرمود: پسرم! با اسير خود مدارا كن و با وي طريق شفقت و رحمت پيش گير.
امام حسن (ع) عرض كرد: پدرجان! اين ملعون، ضربتي سخت بر تو وارد كرد و دلهاي ما را به درد آورده است، با اين حال دستور ميدهي كه با وي رفتاري مشفقانه در پيش گيريم؟
امام علي (ع) فرمود: فرزندم! ما اهل بيت رحمت و مغفرتيم. پس وي را به آن چه خود ميخوري، بخوران و به آن چه ميآشامي، بياشام. اگر من از دنيا رفتم، از او قصاص كن ولي جسدش را به آتش مسوزانيد و وي را مثله نكنيد. زيرا از جدت رسول خدا (ص) شنيدم كه ميفرمود: مثله نكنيد، اگر چه سگ گزنده باشد. اما اگر زنده ماندم، خودم داناترم كه با او چه رفتاري كنم و عفو وي را ترجيح ميدهم. زيرا ما از اهل بيتيم كه با گناهكاران در حق خويش، جز به عفو و كرم رفتار نميكنيم.
در اين هنگام، آن حضرت را به سوي خانه اش منتقل كردند و دختران و فرزندان و ساير خانواده آن حضرت، با ديدن وي شيون و گريه سر دادند. نقل شد كه براي درمان زخم آن حضرت، پزشكان كوفه را گرد آوردند و حاذقترين و داناترين آنان، شخصي بود به نام «اثير بن عمرو».
وي چون در زخم سر مبارك آن حضرت نگريست، شش گوسفندي طلبيد كه تازه و گرم بود و رگي از آن بيرون كشيد و آن را در شكاف زخم سر آن حضرت گذاشت و در آن دميد تا اطرافش به تمام قسمتهاي جراحت رسيد و اندكي بگذاشت و سپس برداشت و در آن نگاهي كرد و ديد كه برخي از سفيدي مغز سر آن حضرت در آن مشاهده ميگردد. در اين وقت با حسرت و آه، عرض كرد: يا اميرالمؤمنين! وصيت خود را بگو، كه اين زخم كار خود را كرده و به مغز سرت رسيده است و از تدبير بيرون شده است.
آن گاه حضرت علي (ع) به امام حسن (ع) و امام حسين (ع) و ساير فرزندانش سفارش نمود. وصيت آن حضرت به فرزندانش در نامه ۴۷ نهج البلاغه (فيض الاسلام) آمده است.
حضرت علي (ع) تا شب ۲۱ رمضان، در بستر بيماري بود و در اين شب گاهي بي هوش ميگرديد و گاهي به هوش ميآمد و به اطرافيان نظري ميافكند و به آنان توصيه مينمود. سرانجام چشمان مباركش را بر هم گذاشت و پاهاي خود را به سوي قبله نمود و گفت: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريك له و اشهد انّ محمداً عبده و رسوله. اين كلمات را گفت و روح مباركش به اعلي عليين پرواز كرد.
امام حسن مجتبي (ع) و امام حسين (ع) به همراهي ساير فرزندان و ياران نزديك وي، او را غسل و كفن كرده و طبق سفارش آن حضرت، شبانه وي را در بيرون شهر كوفه، در جايي كه هم اكنون معروف به نجف اشرف است، به خاك سپردند.
در شب ۲۱ رمضان، رويدادهاي مهمي در عالم خلقت به وقوع پيوست. از جمله آنها است: وفات حضرت موسي بن عمران (ع)، وفات وصي اش حضرت يوشع بن نون، به روايتي عروج حضرت عيسي (ع) به آسمان ها، معراج پيامبر اسلام (ص) به آسمانها و شهادت وصي اش حضرت علي (ع).
از امامين صادقين (ع) روايت شده است، كه وفات تمام اوصياي پيامبران الهي در اين شب به وقوع پيوست.
سبزپوش آل فاطمه
میلاد کریم سبزپوش آل فاطمه، تنهاترین سردار لشکر حیدر و غریب شهر پیامبر تهنیت باد.
میلاد باسعادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی(ع)بر شیعیان مبارک
درخانه زهرا، شادی شده برپا
زهراشده مادر، حیدر شده بابا
هنگام شعف شد، آمد گل گلها
گلبانگ ملائک، این نغمه زیبا
بربال فرشته - اینگونه نوشته - حسن آقای بهشته
عیداست وزمان، شادی است دوباره
ریزد همه لحظه، باران ستاره
زهراحسنش را، بنموده نظاره
با نغمه شادی، خوانید هماره
بربال فرشته - اینگونه نوشته - حسن آقای بهشته
خوشبو شده یثرب، ازعطر بهاری
ازشوق نمانده در سینه قراری
ذکر حسن امشب بر لب شده جاری
بردامن گلها سرداده قناری
در میهمانی ملکوت
باز آمدی به بزم باده نوشان شکیبا که دلارام عاشقان شوی.
باز آمدی که دل بری و جان بیاوری و نسیم صبح صفا در گیسوی مهرخان بیفکنی.
چه مهربان یار و چه نیکو انیس و چه زیبا ندیم منی ای اهل غمزه و اغماض، ای ماه بی مثال!
ندیم بدی بودم و ندیده انگاشتی و باز به سراغم آمدی!
دوباره مرا به میهمانی ملکوت می خوانی و شرم، زبان اجابتم بسته است و بغض حسرت از گذشته ی خویش، راه رهایی از نای بی نوایی ام می کاود.
جفا کردم، از تو وفا دیدم.
دیده به رویت بستم و ابواب عفو به رویم گشودی و عاشقانه سفیر رحمت دلدارمان شدی.
اشک انابه و لهیب دل و التهاب نگاهم ببین و ببخشای و سلام صمیم مرا دوباره پذیر و نامه ی ضیافت از من دریغ مدار!
تو رسول نگار و عشوه ی عرش و کرشمه ی احسان حبیب من و بشارت عنایت اویی.
ای ماه دلارای صائمان، رمضان!
به سراچه ی قلب غریبم خوش آمدی!
مهجوری من از راه فائزین قدر، حرمان هماره من است و دلجویی تو می جویم.
سحرت را دوست می دارم و هلالت بسان ابروی یار است و شبانگاهت عطر نیایش مولادارد.
عطش تو عاشورایی است و صیام، میثاق ما با قیام یاران نینواست.
غروب تو، طلوع فرحت ایمانیان است و خرسندی دوست؛ و طلوعت غروب رذیلت و ریمنی در آفاق انفاس روزه دار.
رمضان، ای موسم غفران و غوغای عفو!
تو ضیافت جمع علی جویان و محفل انس عاشقان مولایی!
عطشناکی ما در رؤیت هلال تو، عطش دیدار امیر عدل و عاطفه، علی (ع) است.
نکهت ولایت از لحظه های آسمانی تو می خیزد و جان را به جنان والیان می خوانی.
عجبا از این ضیافت عظما و محفل زیبا و نشور بی همتا!
اینک آیا بانگ چاووش رحمت را می شنوی؟
مباد از کاروان نیایشگران و نمازگزاران و سخا صفتان جدا افتی و ندیم حرمان و حسرت شوی.
در ماه مهرورزان و در ساحل زیبای ایمانیان، آماده ی آن شو که تن به دریای ناپیدا کرانه ی قدر بسپاری و همپای طاهران در وادی فطر پا گذاری و آنگاه به مدینة الایثار عاشورا رسی.
پروردگارا!
صیام و افطار و سحر و نیایش و نماز و قنوت و سجود و رکوع مان، بهانه ی تماشای یک نگاه ناز توست؛ دریغ مان مدار. تشنه ی آب و گرسنه ی طعام نیستیم.
ما تشنه دیدار توییم ای نور زمین و سماوات!
سیه روییم و در سپیدی بحر عنایت خویش، غسیل مان کن و با دلی پاکیزه بر خوان ضیافت رمضان، اذن جلوس مان ده.
شکرا که انتظاری تلخ به سرآمد و وصل شیرین یار، حاصل شد.
اینک سپیده، غالیه دان عطر نیایش می شود.
عطش رمضان، تذکار عطش عاشوراست.
لب های خشک روزه داران، حسین (ع) را زمزمه می کنند.
تلظی کام تشنگان، شوق وصال دریای ایثار اباالفضل (ع) در ساحل ارادت است.
رمضان، مقدمه ی محرم است.
قدر، دروازه ی شهر نینواست.
صیام، طلیعه ی قیام است و صائمین، طلایه داران سپاه قائم آل یاسین (عج).
در بهار وصل سالکانیم و توفیق حضوری دوباره در حلقه ی صالحان و دلدادگان دلارام یافته ایم و این شایان شکر در آستان خالق است.
دل هایمان را فرش راه یار می کنیم و با سوز عاشقانه و ترنم واژه های زلال وحی، قدوم بهار یاران و فصل وصل بهاری دلان را خوشامد می گوییم.
در ماه قربت و غفران، حجاب های ظلمت و نور، زدوده شده، جمال بی مثال نگار در رواق دیدگان دلدادگان، هویدا خواهد شد. بیایید حضورمان در میهمانی خدا را باور کنیم، غبار خود از خود بروبیم و در جریده ی رمضان ثبت نام کنیم.
یاران رمضان و یاوران عاشورا!
گوارایتان باد خوشگواری ضیافت نور.
ای میهمانان ملکوت! التماس دعا.
رمضان نامی از نامهای خدا
رمضان اسمی از اسماء الهی می باشد و نباید آن را به تنهایی ذکر کرد مثلا ً بگوییم رمضان آمد یا رفت، بلکه باید گفت ماه رمضان آمد، یعنی ماه را باید به اسم اضافه نمود. در این زمینه هشام بن سالم از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) نقل روایت می نماید و می گوید: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت ابی جعفر امام باقر (علیه السلام) بودیم، پس سخن از رمضان به میان آوردیم. امام علیه السلام فرمود: نگویید این است رمضان و نگویید رمضان رفت و یا آمد، زیرا رمضان نامی از اسماء الله است که نمی رود و نمی آید که شی ء زائل و نابود شدنی می رود و می آید، بلکه بگویید ماه رمضان، پس ماه را اضافه کنید در تلفظ به اسم، که اسم، اسم الله می باشد، و ماه رمضان ماهی است که قرآن در او نازل شده است و خداوند آن را «مثل» و «عید» قرار داده است همچنانکه پروردگار بزرگ، عیسی بن مریم (سلام الله علیه) را برای بنی اسرائیل مثل قرار داده است، و از حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) روایت شده که حضرت فرمود: شما به راستی نمی دانید که رمضان چیست (و چه فضائلی در او نهفته است!)
واژه رمضان و معنای اصطلاحی آن
رمضان از مصدر «رمض» به مفهوم شدت گرما و تابش آفتاب بر رمل… معنا شده است. انتخاب چنین واژه ای به راستی از دقت نظر و لطافت خاصی برخوردار است چرا که سخن از گداخته شدن است و شاید به تعبیری دگرگون شدن در زیر آفتاب گرم و سوزان نفس و تحمل ضربات بی امانش، زیرا که رمضان ماه تحمل شدائد و عطش می باشد، عطشی ناشی از آفتاب سوزان یا گرمای شدید روزهای طولانی تابستان و عطش دیگر حاصل از نفس سرکشی که پیوسته می گدازد و سوزشش به راستی جبران ناپذیر است. در مقایسه این دو سوزش، دقیقا ً رابطه عکس برقرار است، بدین مفهوم که نفس سرکش با چشیدن آب، تشنه تر می گردد وهرگز به یک جرعه بسنده نمی کند و پیوسته آدمی را در تلاش خستگی ناپذیر جهت ارضای تمایلات خود وا می دارد.
منابع :
1- بحار الانوار، جلد 96، ص 376، طبع اسلامیه
2- بحار الانوار، ج 96، ص 377، طبع اسلامیه
تصاویری از واقعه ترور رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای در سال 60
تصاویری از حضرت آیت الله خامنهای در دوران پس از ترور و نقاهت ایشان
چهار پنج روز از عزل بنیصدر در سال 1360 میگذشت؛ جنگ با عراق و شورش منافقین بعد از اعلام جنگ مسلحانه با جمهوری اسلامی، بحث داغ محافل بود. آیتالله خامنهای كه از جبههها برگشته و خدمت امام رسیده بودند، بعد از دیدار، طبق برنامهی شنبهها، عازم یكی از مساجد جنوبشهر برای سخنرانی بودند.
خودرو حامل آیتالله خامنهای كه از جماران حركت میكرد، آن روز مهمان ویژهای داشت؛ خلبان عباس بابایی كه میخواست درد دلهایش را با نمایندهی امام در شورای عالی دفاع در میان بگذارد. آنها نیم ساعت زودتر از اذان ظهر به مسجد ابوذر رسیدند و گفتوگوشان را در همان مسجد ادامه دادند.
نماز ظهر تمام شد و آقا رفتند پشت تریبون؛ نمازگزاران همانطور منظم در صفوف نماز نشسته بودند. پرسشهای نوشتهی مردم را به سخنران میدادند، اگرچه بعضی از پرسشها تند و حتی گاهی بیربط بود.
آقا در سخنرانی مقدمهای چیدند تا به اینجا رسیدند كه: «امروز شایعات فراوانی بین مردم پخش شده و من میخواهم به بخشی از آنها پاسخ بدهم«.
در این زمان بین جمعیت ضبط صوتی دست به دست شد تا رسید به جوانی با قد متوسط و موهای فری و كت و پیراهن چهارخانه و صورتی با تهریش مختصر كه آن روزها كلیشهی چهره و تیپ خیلی از جوانها بود. خودش را رساند به تریبون، ضبط را گذاشت روی تریبون؛ درست مقابل قلب سخنران. دستش را گذاشت روی دكمهی Play. ، شاسی تق تق صدا كرد و روشن نشد؛ مثل حالت پایان نوار، اما او رفت.
یك دقیقه نگذشت كه بلندگو شروع كرد به سوت كشیدن، آقا همینطور كه صحبت میكردند، گفتند: «آقا این بلندگو را تنظیم كنید.» بعد خودشان را به سمت چپ كشیدند و از پشت تریبون كمی عقب آمدند و به صحبت ادامه دادند: «در زمان امیرالمؤمنین، زن در همهی جوامع بشری -نه فقط در میان عربها- مظلوم بود. نه میگذاشتند درس بخواند، نه میگذاشتند در اجتماع وارد بشود و در مسائل سیاسی تبحر پیدا بكند، نه ممكن بود در میدانهای… و انفجار«….!
آنچه پیش روی شماست تصاویری از حضرت آیت الله خامنهای در دوران پس از ترور و نقاهت ایشان میباشد.
آیت الله خامنه ای در بیمارستان در دوران نقاهت پس از ترور ایشان
آیت الله خامنه ای در بیمارستان در دوران نقاهت پس از ترور ایشان
شهید محمد علی رجایی در عیادت از آیت الله خامنه ای
آیت الله خامنه ای در بیمارستان در دوران نقاهت پس از ترور ایشان
مسجد ابوذر تهران؛ محل سخنرانی آیت الله خامنه ای
انتقال آیت الله خامنه ای به بیمارستان پس از ترور
بازدید معاون اموزش حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور از پروژه در حال احداث مدرسه علمیه الزهرا(س)قروه
به گزارش معاونت فرهنگی مدسه علمیه الزهرا(س)قروه طی مراسمی حجت الاسلام والمسلمین حسینی معاون محترم حوزه های علمیه خواهران کشور همراه با حجت الاسلام والمسلمین صالحی مدیر محترم حوزه های علمیه خواهران کردستان و حجت الاسلام والمسلمین روح الامین مسئول دفتر محترم معاونت اموزش حوزه های خواهران از پروژه درحال احداث حوزه علمیه الزهرا(س) قروه بازدید نمودند.
فلسفه بعثت
سرآغاز تاريخ اسلام از روزي شروع شد كه پيامبراسلام صلي الله عليه و آله در خلوت با محبوب، در دل غاري كه در دامن كوهي در شمال مكه بود، راز و نياز مي كرد. گويا غار حراء هنوز هم پژواك مناجات پيامبراكرم را در قطعه قطعه سنگ ريزه هاي خود به يادگار حمل مي كند و در گوش عاشقان حضرت كه در آن وادي قدم مي گذارند؛ نجوا مي كند. پس از قرن ها تحقيق و بررسي درباره مسائل ديني، هنوز پرده از اسرار بسياري از آنها برداشته نشده است، كه از جمله آنها اسرار نهفته نبوت و بعثت است، اگرچه از ظواهر آيات قرآن مي توان استفاده كرد كه بعثت پيامبران الهي، به ويژه پيامبراسلام صلي الله عليه و آله داراي اهدافي مي باشد. با توجه به آيات الهي به برخي از اهداف بعثت انبياء اشاره مي نمائيم.
خداوند در آيه اي مي فرمايد:” هوالذي بعث في الاميين رسولا منهم يتلوا عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب والحكمة و ان كانوا من قبل لفي ضلال مبين.” (جمعه/2)
اوست خدايي كه ميان عرب امي پيغمبري بزرگوار از همان مردم برانگيخت تا بر آنان آيات وحي خدا تلاوت كند و آنها را پاك سازد و شريعت و احكام كتاب آسماني و حكمت الهي بياموزد با آن كه پيش از اين همه در ورطه جهالت و گمراهي بودند.
اولين نكته در اين آيه بحث تلاوت آيات الهي است. “يتلوا” از واژه تلاوت به معناي پيروي كردن در حكم و خواندن منظم آيات الهي همراه با تدبر است. پيامبراسلام صلي الله عليه و آله با خواندن آيات پروردگار و آشنا نمودن گوش دل و افكار مردم با اين آيات، آنها را آماده تربيت مي نمايد، كه مقدمه تعليم و تربيت است.
دومين نكته بحث تربيت است. يكي از مهمترين برنامه هاي پيامبراسلام صلوات الله عليه و آله و سلم تربيت انسانهاست. تربيت به معناي فراهم كردن زمينه ها و عوامل براي به فعليت رساندن و شكوفا نمودن استعدادهاي انسان در جهت مطلوب است. او بايد زمينه ها را براي انسانها آماده كند تا از نظر عملي بهترين رابطه را با خداي خود (عبادات)، با هم نوع خود (عقود و ايقاعات)، با قوانين و مقررات اجتماعي ( حكومت و سياسات)، با خانواده خود( حقوق خانوادگي) و با نفس خود( اخلاق و تهذيب نفس) داشته باشند، تا بتوانند مسجود فرشتگان قرار گيرند. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم منجي بشريت است. يكي از دانشمندان فرانسوي مي گويد:” بزرگترين قانون اصلاح و تعليم و تربيت همان حقايقي است كه به نام وحي، قسمت به قسمت بر محمد صلي الله عليه و آله و سلم نازل شده و امروز به نام قرآن در بين بشر است.”
پيامبراسلام صلي الله عليه و آله و سلم در مدتي كوتاه، انسان هايي بزرگ، مانند علي عليه السلام، زهرا عليهاالسلام، سلمان فارسي، ابوذر، مقداد و… را تربيت كرد. حضرت محمد صلوات الله عليه كاشف معدن هاي نهفته انسانيت بود. زيرا” الناس معادن كمعادن الذهب و الفضه"؛ مردم مانند معدن هاي طلا و نقره هستند.
انسان داراي استعدادهاي نهفته است كه براي بهره وري صحيح بايد آنها را كشف كرد تا به ارزش حقيقي خود دست يابند.
كلمه” يزكيهم” از ماده ” زكوة” به معناي رشد و زيادي است، كه در اين جا به معناي تربيت و پاكسازي است و شامل پاك شدن از آلودگي هاي اعتقادي، اخلاقي و رفتاري مي باشد.
اهميت اخلاق و تزكيه نفس بر كسي پوشيده نيست و جوامع مختلف به آن نيازمندند، زيرا تنها راه نجات از گمراهي ها، فسادها، جهل، جنگ و خونريزي ها و… در پرتو اخلاق صحيح و آراسته شدن به ارزشها و مكارم اخلاقي است. حضرت رسول اكرم صلوات الله عليه هدف از بعثت خود را كامل كردن مكارم اخلاق بيان كرده است:
” بعثت لا تمم مكارم الاخلاق"؛ من براي كامل كردن فضايل اخلاقي مبعوث شده ام.
از طرف ديگر خداي جهان ابزار ترقي و تكامل هر موجودي را در نهاد آن گذارده، و آن را به منظور پيمودن راههاي تكامل با وسائل گوناگوني مجهز نموده است. همچون ريشه هاي نهال كوچكي كه حداكثر فعاليت خود را به منظور رسانيدن موادغذايي به كار انداخته، و پاسخ نيازمندي هاي آن را مي دهند.
هرگاه ما بخواهيم اين موضوع را در قالب مسائل علمي بريزيم، بايد بگوئيم: “هدايت تكويني” كه نعمت و فضل عمومي دستگاه آفرينش است، شامل حال تمام موجودات جهان اعم از نبات و حيوان و انسان است.” الذي أعطي كل شيء خلقه ثم هدي.”
ولي اين هدايت فطري و تكويني براي موجودي مثل انسان، كه گل سرسبد موجودات است كافي نيست. زيرا انسان غير از زندگي مادي، زندگاني ديگري دارد كه اساس حيات واقعي او را تشكيل مي دهد.
انسان ساده نخستين غارنشين و پاك فطرت، كه كوچكترين انحرافي در خلقت او رخ نداده بود، به اندازه انسان اجتماعي نياز به تربيت نداشت، ولي هنگامي كه بشر گام فراتر نهاد، و زندگي دسته جمعي آغاز كرد و فكر تعاون و همكاري در زندگي او حكمفرما شد؛ انحرافاتي كه لازمه تصادمات و برخوردهاي اجتماعي است در روح او پديد آمد، و خوي هاي زشت و افكار غلط، افكار فطري را عوض كرده و اجتماع را از توازن و تعادل، بيرون برد.
اين انحرافات، خالق جهان را بر آن داشت كه مربياني را براي تنظيم برنامه اجتماع و تقليل مفاسدي كه اثر مستقيم اجتماعي بودن انسان را؛ اعزام بدارد، تا با مشعل فروزان” وحي” اجتماع را، به راه راست، كه سعادت همه جانبه آنان را تضمين مي نمايد، بكشانند.
مسأله مهم در زندگي فرد و جوامع ، مسأله معيارهاي سنجشي، و نظام ارزشي حاكم بر فرهنگ آن جامعه است. زيرا تمام حركتها در زندگي فردي و جمعي از همين نظام ارزشي سرچشمه مي گيرد، و براي آفريدن اين ارزش ها است.
اشتباه يك قوم و ملت در اين مسأله، و روي آوردن به ارزشهاي خيالي و بي اساس، كافي است كه تاريخ آنها را به تباهي بكشد، و درك ارزشهاي واقعي و معيارهاي راستين محكم ترين زيربناي كاخ سعادت آنها است.
دنيا پرستان مغرور ارزش را تنها منحصر در مال و قدرتهاي مادي و نفرات خود مي دانند حتي معيار شخصيت در پيشگاه خدا را در اين چهارچوب تصور مي كنند.
روي اين جهات نخستين و مهمترين گام اصلاحي انبياء درهم شكستن اين چارچوبه هاي ارزشي دروغين بود، آنها با تعليماتشان اين معيارهاي غلط را در هم ريختند، و ارزش هاي اصيل الهي را جانشين آن ساختند و يك” انقلاب فرهنگي” محور شخصيت را از اموال و اولاد و ثروت و جاه و شهرت قبيله و فاميل به تقوا و ايمان و عمل صالح مبدل ساختند.
قبل از آن كه در محيط عربستان تعليمات حيات بخش اسلام و قرآن ظهور كند بر اثر حاكميت نظام ارزشي زور و زر محصول آن محيط مشتي غارتگر زورگو همچون” ابوسفيان ها” و ” ابوجهل ها” و ” ابولهب ها” بود.
اما از همان محيط بعد از انقلاب نظام ارزشي ” مسلمانها” و ” ابوذرها” و ” مقدادها” و ” عمار ياسرها” برخاستند. اين ها همه براي اين است كه ارزش هاي دروغين جاي ارزشهاي واقعي انساني را نگيرد.
حال به تفسير فلسفه بعثت از ديدگاه حضرت علي عليه السلام مي پردازيم. حضرت در خطبه اي فلسفه بعثت را رهايي مردم از پرستش دروغين بت ها ذكر مي كند و مي فرمايد:
” فبعث الله محمداً(ص) بالحق ليخرج عباده…. واحتصد من احتصد بالنقمات."؛ خداوند حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم را به حق برانگيخت تا بندگان خود را از پرستش دروغين بت ها رهايي بخشيده به پرستش خود راهنمايي كند، و آنان را از پيروي شيطان نجات داده به اطاعت خود كشاند، با قرآني كه معني آن را آشكار كرد و اساسش را استوار فرمود، تا بندگان عظمت و بزرگي خدا را بدانند كه نمي دانستند، و به پروردگار، اعتراف كنند پس از انكارهاي طولاني اعتراف كردند، و او را پس از آن كه نسبت به خدا آشنايي نداشتند به درستي بشناسند.
پس خداي سبحان در كتاب خود بي آن كه او را بنگرند خود را به بندگان شناساند، و قدرت خود را به همه نماياند، و از قهر خود ترساند، و اين كه چگونه با كيفرها ملتي را كه بايد نابود كند از ميان برداشت و آنان را چگونه با داس انتقام درو كرد.
حضرت امير عليه السلام در جاي ديگر در مورد كيفيت زمان بعثت حضرت رسول اكرم صلوات الله عليه مي فرمايد:
“إلي أن بعث الله سبحانه محمداً رسول الله (ص) لانجازعدته… فقبضه اليه كريما(ص)."؛ تا اين كه خداي سبحان، براي وفاي به وعده خود، و كامل گردانيدن دوران نبوت، حضرت محمد( كه درود خدا بر او باد) را مبعوث كرد؛ پيامبري كه از همه پيامبران، پيمان پذيرش نبوت او را گرفته بود، نشانه هاي او شهرت داشت؛ و تولدش بر همه مبارك بود. در روزگاري كه مردم روي زمين داراي مذاهب پراكنده، خواسته هاي گوناگون، و روش هاي متفاوت بودند، عده اي خدا را به پديده ها تشبيه كرده و گروهي نام هاي ارزشمند خدا را انكار و به بت ها نسبت مي دادند، و برخي به غير خدا اشاره مي كردند. پس خداي سبحان، مردم را به وسيله محمد صلي الله عليه و آله و سلم از گمراهي نجات داد و هدايت كرد، و از جهالت رهايي بخشيد. سپس ديدار خود را براي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم برگزيد، و آنچه نزد خود داشت براي او پسنديد و او را با كوچ دادن از دنيا گرامي داشت، و از گرفتاري ها و مشكلات رهايي بخشيد و كريمانه قبض روح كرد.
عید مبعث بر همگان مبارک
خواند زبان دلم ثنای محمد(ص)
ماند خرد خیره در لقای محمد(ص)
دیده دل، جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)
عید مبعث بر همگان مبارک
چه زیبا بود 22گولان....
هنوز چشم اندازهاي زيباي بهار كردستان بر اثر سرماي طولاني زمستان هويدا نشده بود كه خبر سفر رهبر معظم انقلاب بهار ديگري براي مردم اين خطه از ايران اسلامي به ارمغان آورد.
در ارديبهشت 88انتظار 31 ساله مردم استان كردستان به سرآمد و مرزداران غيور غرب كشور در 22 ارديبهشت با خلق حماسه اي ماندگار به استقبال رهبر شتافته و اين روز را براي هميشه در تاريخ جمهوري اسلامي ايران جاودانه كردند.
در آن روز خورشيد سخاوتمند، هنوز بر سينه «آبيدر» سترگ نتابيده بود كه مردم استان كردستان از هر كوي و برزن با پاي پياده براي استقبال از رهبر معظم انقلاب راهي شدند. هر لحظه كه مي گذشت بر خيل جمعيت افزوده مي شد و هر ثانيه طپش قلب ها فزوني مي يافت و انتظار براي ديدار يار فزوني مي يافت.
بازار توزيع نقل و شيريني داغ بود، لباس محلي در ميان خيل مستقبلين جلوه اي ويژه در آن روز به سنندج بخشيده بود، عده اي اسپند دود مي كردند و در اين ميان حضور كودكان خردسال آن هم با لباس محلي و پرچم مقدس جمهوري اسلامي ايران بر دوش و گل هاي رز در دست صحنه هاي به يادماندني را در روز وصال مردم كردستان به نمايش مي گذاشت.
شور و هيجان فضاي شهر را گرفته بود، به ناگاه بغض انتظار تركيد و صداي هلهله و شادي در شهر پيچيد و دست ها به نشانه دعا به سمت آسمان رفت، بغض ها در گلو تركيد و اشك شوق آن پيرزن روستايي كه از خروس خوان سحر عكس رهبري را بر سينه مي فشرد تا لحظه وصال فرارسد، جاري شد و كردستان يكپارچه غرق در شور و اشتياق.
آري رهبر معظم انقلاب وارد سنندج شدند و بلوار پاسداران سنندج و ديگر كوي و برزنش سراسر شادي و هلهله بود. عده اي دركنار خيابان و كوچه سجده شكر به جاي مي آوردند و به شكرانه ديدار يار، خداي متعال را سپاسگذاري مي كردند.
صحنه به گونه اي بود كه هيچ قلمي تواناي توصيف آن را نداشت. رهبر معظم انقلاب در مدت هشت روز اقامت در استان كردستان ضمن ديدار با اقشار مختلف مردم به ويژه دانشجويان، جوانان، نخبگان، خانواده هاي معظم شهدا و ايثارگران، با مردم شهرستان هاي مريوان، سقز و بيجار نيز ديدار كردند كه شايد مهمترين و تاثيرگذارترين اتفاقات چند روز سفر آقا در صبح روز جمعه 25 خردادماه در كوه آبيدر براي پياده روي بود تا به جهانيان ثابت كنند كه كردستان امروز قابل مقايسه با كردستان ديروز نيست.
بيست و دوم ارديبهشت يا به گويش كردي 22 گولان، در تاريخ كردستان به يك نقطه عطف تبديل شده و تاريخ كردستان هرگز آن را فراموش نخواهد كرد. بعد از آن بود كه در تابستان سال 88 استان بيشترين مسافرت ها و تورهاي گردشگري را به خود ديد و در تعطيلات نوروز شاهد ورود خيل عظيم مسافران نوروزي به اين ديار بوديم كه مسئولان استان رقم آن را بالاي سه ميليون نفر اعلام كردند. اگر چه سفر پرخيرو بركت رهبري به كردستان تحولات شگرفي در توسعه زيربنايي اين استان را در همه زمينه ها موجب شد ليكن به عقيده كارشناسان معرفي كردستان به عنوان يك منطقه امن گردشگري درصدر اين دستاوردها قراردارد. اين نگاه ويژه آن زمان در ذهن وخاطر هموطنان نقش بست كه رهبر معظم انقلاب در صبحگاه يكي از همين روزهاي با طراوت بهاري بدون تشريفات در ميان كوهنوردان آبيدر سنندج حضور يافتند و با قدوم مباركشان خط بطلاني بر نظريه امنيتي بودن كردستان كشيدند.
سفر رهبر انقلاب مسير فعاليت هاي فرهنگي را در كردستان هموار كرد
به عقيده كارشناسان در سخنان اخير رهبر انقلاب در استان كردستان دو محور برجسته وجود داشت. يكي اين كه ايشان تأكيد داشتند كردستان، يك استان فرهنگي است، نه امنيتي؛ و اين دست هاي بيگانه هستند كه برخلاف خواست جمهوري اسلامي، فضاي استان را امنيتي كرده اند. ديگر اين كه تأمين امنيت و بازگشت به اصالت هاي فرهنگي در كردستان بايد توسط مردم بومي صورت گيرد.
برگزاری نشست اخلاقی با حضور حجت الاسلام والمسلمین سادات معاون نظارت و بازرسی دفتر نماینده مقام معظم رهبری در کردستان در مدرسه علمیه ریحانه النبی(س)سنندج:
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه ریحانه النبی(س)سنندج نشست اخلاقی با موضوع سلوک اجتماعی ورفتاری حضرت فاطمه(س) و گریزی به دنیای امروز با حضور حجت الاسلام والمسلمین سادات در این مدرسه علمیه برگزار گردید.
در این نشست ،حجت الاسلام والمسلمین سادات با اشاره به موضوع سلوک اجتماعی ورفتاری حضرت فاطمه(س) و گریزی به دنیای امروز ،تصریح کرد:مستحضرید که الان متاسفانه نوع نگاه به زن در واقع یک رجعتی است به عصر جاهلیت.الان شده دوره جاهلیت مدرن.نوع نگاه به زن نگاه ابزاری است.زن را تحت تفکر فمینیسم و جنبش برابری زن و مرد به این بهانه به ابتذال کشیدند.
وی افزود:ما الان در جنگیم.جنگ نرم.هم جنگ اقتصادی و هم فرهنگی.اینکه مقام معظم رهبری امسال را سال جهاد فرهنگی و جهاد اقتصادی معرفی کردند،مفهومش همین است مثل زمان جنگ.بنابراین با توجه به الغائات دشمن مثل عادی جلوه دادن خیانت مرد به زن،بی غیرتی،بلوغ زودرس،دوستی های دختر و پسر و و سایر مسائل دیگر،جادارد به رویکرد حضرت فاطمه(س) به عنوان الگو برای زنان و مردان جامعه، رجوع کنیم.
معلمی شغل نیست،معلمی عشق است
سوگند به قلم و آنچه می نگارد ،سوگند
به آفتاب و باران زرینش ، سوگند به مهتاب و آبشار سیمینش، سوگند
به عصمت سپیده و معصومیت شهید به خون تپیده ، سوگند به
سخاوت ابر و صلابت صبر، سوگند به خون دل لاله و زلال ژاله،
سوگند به اشک شبنم و سرشک صبحدم ، سوگند به
لطافت باران و طراوت کوهساران ، سوگند به رویش
ریشه و پویش اندیشه ، سوگند به سپیدی فلق
و سرخی شفق ، سوگند به آستان دبستان
و بوستان ادبستان ، سوگندبه کلمه و
کلام و حرف حرف پیام ، …که
قدر معلم را نمی داند
جز پروردگار!
شهادت امام هادی(علیه السلام)تسلیت باد
اى ماه، مستنیر ز نور لقاى تو
خورشید كسب فیض كند از ضیاى تو
اى خاص و عام از كرمت برده صبح و شام
پیوسته فیض از سر خوان عطاى تو
اى جبرییل میر ملك پیك انبیاء
خدمتگذار بر در دولتسراى تو
اى عاشر الائمه على النقى كه هست
چشم امید خلق به مهر و وفاى تو
اى پور پاك معنى جود و كرم جواد
حاتم هزار بار خجل از ثناى تو
اى مظهر جلال و جمال خداى فرد
شد طوطیاى چشم ملك خاك پاى تو
در هر دو كون خرم و شاد است و رستگار
در دل هر آن كه داشت فروغ ولاى تو
خوفش ز آفتاب جز این است بى سخن
در دهر هر كه زیست به تحت لواى تو
تا مدفن شریف تو شد سرّ من رأى
جان بخش و غم زداى شد از صفاى تو
زد طعنه بر بهشت برین هر كسى كه دید
آن گنبد منور و صحن و سراى تو
اى هادى هدایت دین مبین حق
اى آن كه مدح خوان تو باشد خداى تو
“علامه” با بضاعت فكرش كجا سزد
انشا كند چكامه مدح و ثناى تو
زندگی نامه - امام هادي عليه السلام
امام هادی (علیهالسلام) پیشوای دهم شیعیان است. نام آن بزرگوار، علی و معروفترین القابش، نقی و هادی است. آن معصوم را با کنیه «ابوالحسن» میشناسند.
البته در اصطلاح راویان شیعه، ایشان به «ابوالحسن ثالث» شهرت دارند؛ زیرا پیش از ایشان، کینه امام هفتم و امام هشتم (علیهماالسلام) نیز «ابوالحسن» بود. پدر آن بزرگمرد، پیشوای نهم شیعیان، حضرت امام جواد (علیهالسلام) و مادرش زنی با فضیلت و باتقوا، به نام «سمانه» بود.
حضرت هادی (علیهالسلام) در سال 220 هـ.ق، پس از شهادت پدر گرامیش، خلعت امامت پوشید. خلفای عباسی زمان امام: آن حضرت در طول حیات خویش، حکومت هفت خلیفه عباسی را تحمل کرد که عبارتند از: “مأمون"، “معتصم"، “واثق"، “متوکل"، “منتصر"، “مستعین” و “معتز". در میان این افراد، حکومت “مأمون"، پیش از امامت آن جناب، خاتمه یافت.از این هفت نفر، رفتار “واثق” و “منتصر” با علویان سخت نبود و آنان تا حدودی در رفاه بودند."منتصر” که از تباهکاریهای پدرش به ستوه آمده بود، وی را در حال مستی بر قتل رساند و به حکومت رسید.
او در طول حکومت شش ماهه خویش، رفتاری مناسب با شیعیان و علویان داشت.به جز این دو نفر، بقیه تا میتوانستند، شیعیان را میآزردند و با آنان بدرفتاری میکردند. اینان بر اهل بیت (علیهمالسلام) نیز که انسانهایی والامقام و گرانمایه بودند، سخت میگرفتند. خاندان عباسی، همواره حیلهها و نقشههای گوناگونی را برای خاندان نبوت و امامت در نظر داشتند.
علت بدرفتاریهای عباسیان با معصومان (علیهمالسلام) این بود که آنان، چون خورشیدی بودند که میدرخشیدند و همه را به خود جلب میکردند.
سپس میکوشیدند تا پیروان خود را هدایت کنند و از نادرستیها باز دارند. همین امور سبب میشد که هدایت یافتگان، عملکرد نادرست و رفتار نامطلوب خلفا و اطرافیانشان را بشناسند و از آنان انتقاد کنند و این امر، نتیجهای جز روگردانی مردم از ظالمان عباسی در پی نداشت.
“عباسیان” برای کمفروغ کردن جلوه اهل بیت (علیهمالسلام) سعی میکردند، از افراد دیگری تبلیغ کنند تا مبادا کسی به سوی امامان معصوم گرایش یابد. برای مثال، “متوکل” با نقل خوابهای ساختگی، مردم را به پیروی از “محمدبن ادریس شافعی"، تشویق میکرد.همچنین این ستمگران، امامان را در منطقهای نزدیک خود و زیرنظر خود محدود میکردند و اجازه نشر معارف اسلام را به ایشان نمیدادند. “متوکل عباسی” در سال 243 هـ.ق امام را محترمانه از “مدینه” به “سامرا” تبعید کرد.
ایشان بعدها در “سامرا” فرمودند: «مرا به اجبار از “مدینه” به “سامرا” آوردند». علت این احترام، آن بود که مأموران حکومتی نتوانستند هیچ بهانهای برای آزار ایشان به دست آورند. سپس آن گرامی در منزلی در کنار اردوگاه نظامی “متوکل"، جای گرفت. مزدوران عباسی، در ابتدای ورود، آن حضرت را به محله گدایان بردند و در آنجا سکنی دادند و سپس به منزل دیگری بردند.
مقصود آنان از این حرکت، تحقیر آن والا مقام بود.خیرخواهی امام؛ حتی بر دشمنان: “متوکل” و دیگر خلفای ستمگر عباسی، همواره در ظاهر خود را دوستدار امام جلوه دادند تا مردم را بفریبد، ولی هیچ گاه از آزار ایشان، دست برنداشتند.
آنان، چنان رعب و وحشت را حکمفرما کرده بودند که مردم جرأت بهرهگیری از ایشان را نداشتند. خلفای غاصب عباسی، در حالی به اهل بیت (علیهمالسلام) و پیروانشان، سخت میگرفتند که ایشان همواره خیرخواه دیگران بودند.
آنان حتی با دشمنانشان با انسانیت برخورد میکردند؛ ولی متأسفانه جز بدی چیزی نمیدیدند. برای مثال، متوکل عباسی، بر اثر دملی که در بدنش ایجاد شده بود، سخت بیمار شد؛ چنان که در شرف مرگ بود مادرش نذر کرده بود اگر او بهبود یافت، مقدار زیادی پول، از دارایی خود، نزد ابوالحسن، علی بن محمد بفرستد.
“فتح بن خاقان"، وزیر و منشی متوکل، به وی گفت: «ای کاش! نزد این مرد (امام هادی (علیهالسلام) ) میفرستادی. او راه معالجه را میداند». “متوکل"، شخصی را نزد حضرت فرستاد. او دارویی تجویز کرد، که حال “متوکل” خوب شد. مژده بهبودی او را به مادرش دادند؛ وی دههزار دینار نزد حضرت فرستاد و مهر خود را بر آن کیسه زد. در مقابل، وقتی متوکل، بهبود یافت و جریان هدیه مادرش را شنید، به دربان خود، سعید گفت: «شبانه به او حمله کن و هر چه پول و اسلحه نزدش بود، بردار و پیش من بیاور». دربان شبانه به منزل ابوالحسن (علیهالسلام) رفت.
آن حضرت در حالی که لباس و کلاه پشمی داشت، بر سجادهای حصیری نماز میخواند. دربان، همه جا را گشت، ولی تنها چیزی که یافت، کیسهای پول با مهر مادر متوکل و یک شمشیر ساده در غلاف بود.
او آنها را نزد “متوکل” برد. “متوکل"، مادرش را طلبید و ماجرا را پرسید. مادرش ماجرا را گفت و “متوکل” آن اموال را بازگرداند. تمجید اهل تسنن از امام: اگر شیعیان و علاقهمندان به آن حضرت، از ایشان تعریف و تمجید کنند، ممکن است مقبول نیفتد، ولی نقل سخنان دیگران درباره ایشان شنیدنی است.
اینجا فقط به چند مورد اشاره میکنیم: الف) “خیرالدین زرکلی” میگوید: «"علی"، ملقب به “هادی"، … یکی از پرهیزگاران نیکوکار است.»ب) “ابن حجر هیثمی” میآورد: «ابوالحسن، در علم و سخاوت، وارث پدرش بود.» ج) “ابن کثیر” درباره ایشان میگوید: «او عابدی وارسته و زاهدی بیهمتا بود.» سیره عملی و اخلاقی حضرت: درباره عبادت آن جناب آوردهاند که بسیار عبادت میکرد.
آن حضرت با آنکه از گناهان دور بود، شبانگاه این گونه با خدا مناجات میکرد: «بارالها! گناهکاری بر تو وارد شده و تهیدستی به تو روی آورده است. تلاشش را بینتیجه مگردان و او را مورد عنایت و رحمت خویش قرار ده.»شخصی به نام “اسحاق جلاب” درباره سخاوت آن جناب چنین میگوید: من برای ابوالحسن،گوسفندان زیادی خریدم. وی مرا خواست و از اصطبل منزلش به جای وسیعی برد که من آنجا را نمیشناختم. سپس دستور داد تا تمامی آن گوسفندان را میان فقرا تقسیم کنم. درباره حلم و بردباری و بخشش آن جناب آوردهاند که “بریحه عباسی"، حاکم مدینه، یکی از عاملان تبعید امام به سامرا بود.
“بریحه” هنگام تبعید امام، ایشان را همراهی کرد و در میان راه به امام گفت: «اگر نزد “متوکل” از من شکایت کنی، تمامی درختان شما را در مدینه آتش میزنم و خدمتکاران شما را میکشم.» امام فرمود: «شکایت تو را نزد خدا بردم و بر غیر خدا، عرضه نخواهم داشت». “بریحه” با شنیدن سخن امام، به پای امام افتاد و با گریه و زاری از امام (علیهالسلام) تقاضای عفو و بخشش کرد.
آنگاه امام فرمود: «تو را بخشیدم»فعالیتها: از کارهای مهم امام هادی (علیهالسلام) که امامان قبل از ایشان هم، به آن بسیار اهمیت میدادند، حفظ خط فکری و فرهنگی تشیع و جلوگیری از القائات مخالفان بود.
به همین دلیل، ایشان به تشکیل حوزه علمیه و تربیت شاگردان برجستهای چون: “ابن سکیت اهوازی"، “عبدالعظیم حسنی"، “اسماعیل بن مهران” و…. پرداخت. همچنین امام هادی (ع) برای معرفی سیمای تابناک اسلام، جلسات متعددی را برای بحث پیرامون مسائل مختلف عقیدتی، فکری و اجتماعی برگزار میکرد و به سؤالات و شبهات پاسخ میداد.شهادت حضرت: سرانجام آن حضرت در سوم رجب سال 254هـ.ق بر اثر مسمومیت به شهادت رسید.
طبق نقل برخی مورخان، “معتمد"، برادر “معتز"، به آن حضرت زهر داده است. آن حضرت پس از33 سال امامت و رهبری در سامرا به خاک سپرده شد. در تشییع پیکر پاک ایشان، بزرگان شهر حضور داشتند و جمعیتی جمع شده بود که “سامرا” در تاریخ خود، هرگز نمونه آن را ندیده بود.
پیام تسلیت مدیر حوزه های علمیه خواهران استان کردستان درپی درگذشت امامجمعه اهل سنت سنندج
قال رسول الله (ص):
اذا مات العالم ، ثلم فی الاسلام ثلمه لا یسدها شیء
مردم شریف و خدا جوی استان کردستان
درگذشت عالم فرزانه و روحانی وارسته ، حضرت حاج ماموستا حسام الدین مجتهدی نماینده مردم کردستان در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه سنندج که عمر پر برکت خویش را صرف تدریس و پرورش علمای منطقه و خدمتگذاری به اسلام و پاسداشت اندیشه های والای نظام مقدس جمهوری اسلامی و تحکیم مبانی تقریب و وحدت اسلامی نمود، قطعاً ضایعه ای مولمه و تاسف بار است. بی شک زحمات شایان و خدمات کم نظیر آن فقید سعید که به فرموده مقام معظم رهبری «مدظله العالی» از جمله وفاداران پیام انقلابی اتحاد اسلامی بودند، همواره در تاریخ استان فرهنگی کردستان خواهد درخشید و شاگردان آن عالم همیشه در صحنه ، راه نورانی او را ادامه خواهند داد.
علما ، فرهیختگان ، روحانیت و طلاب غرب کشور ، این ضایعه عظیم را به محضر مقام معظم رهبری «مدظله العالی» ، ملت ایران اسلامی به ویژه مردم قدر شناس کردستان تسلیت عرض نموده و از خداوند منان برای آن عزیز سفر کرده علو درجات و همنشینی با انبیاء و اولیای الهی و برای بیت شریف شان صبر و اجر مسئلت می نمایند.
پیام تسلیت رهبر انقلاب درپی درگذشت امامجمعه اهل سنت سنندج
رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور پیامی درگذشت ماموستا مجتهدی نماینده مجلس خبرگان رهبری و امامجمعه اهل سنت سنندج را تسلیت گفتند.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور پیامی درگذشت ماموستا مجتهدی نماینده مجلس خبرگان رهبری و امامجمعه اهل سنت سنندج را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر معظم انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت روحانی مُصلح و فاضل، جناب ماموستا حسامالدین مجتهدی از علمای برجسته شافعی و نماینده مجلس خبرگان رهبری و امامجمعه اهل سنت سنندج رحمةالله علیه را به عموم مردم مؤمن و انقلابی کردستان و به خانواده و بازماندگان محترم ایشان تسلیت عرض میکنم.
این شخصیت خدوم و کهنسال که بسیاری از علمای منطقه شاگردان وی به شمار میرفتند، از جمله وفاداران به پیام انقلابی اتحاد مسلمانان بوده و با روحیّه تقریب میان فِرَق اسلامی، به وظایف روحانی اشتغال داشت.
رحمت و مغفرت حق متعال را برای ایشان مسألت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
6 اردیبهشت 1393
در پی ارتحال امام جمعه سنندج/ اعلام یک روز عزای عمومی در کردستان
در پی ارتحال ماموستا مجتهدی امام جمعه سنندج و نماینده مردم کردستان در مجلس خبرگان رهبری، نماینده ولی فقیه در استان کردستان و استاندار کردستان در پیامی روز یکشنبه را در استان کردستان عزای عمومی اعلام کردند.
متن پیام به این شرح است؛ در پی ضایعه اسف بار درگذشت حاج ماموستا حسام الدین مجتهدی امام جمعه سنندج و نماینده مردم کردستان در مجلس خبرگان رهبری که به حق بزرگ مردی مجاهد و عالِمی وارسته بودند و جهت ادای احترام به مقام علمی و دینی آن فقید سعید و قدرشناسی از سال ها مجاهدت اثر بخش ایشان در راه اعتلای آموزه های دین مبین اسلام، وحدت مسلمانان و حفظ دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، روز یکشنبه 7 اردیبهشت ماه در استان کردستان عزای عمومی اعلام می شود.
از عموم مردم اصیل، نجیب و دیندار خطه کردستان دعوت می شود در مراسم تشییع و تدفین این عالِم دینی شرکت و علاوه بر تسلای خاطر بازماندگان، حمایت خود را از راه حق و حقیقت و وحدت مسلمانان که آن مجاهد جلیل القدر همواره منادی آن بود، اعلام کنند.
امالبنین اولین برپا کننده عزای حسینی
دختركم بزودي تو با مرد جليل القدري كه مجد و عظمت فراواني دارد ازدواج مي كني. مردي كه مورد اطاعت امت خود است. از او صاحب 4 فرزند مي شوي كه اولين آنها مثل ماه چهره اش درخشان است و سه تاي ديگر چونان ستارگانند».
علي بن ابي طالب (ع) پس از مدتی که از شهادت بانوی دو عال صدیقه کبری(س) گذشت، قصد ازدواج کرد و به برادر خويش، عقيل بن ابي طالب كه در علم «اَنساب» معروف بود و ذهن و سينه اش گنجينه اي از اسرار خاندان گوناگون عرب بود، فرمود: «زني را براي من اختيار كن كه از نسل دليرمردان عرب باشد تا با او ازدواج كنم و او برايم پسری شجاع و سواركار به دنيا آورد». و عقيل در پاسخ برادر گفت: «با ام البنين كلابيه ازدواج كن زيرا در عرب شجاعتر از پدران و خاندان وی نيست». فاطمه كلابيه معروف به ام البنین در خاندان بااصالت و شجاع پرورش یافت، «حزام بن خالد بن ربيعة بن وحيد بن كعب بن عامر بن كلاب» پدر ام البنين است مردي شجاع و دلير و راستگو كه از صفات ويژه او اكرام به ميهمان و منطق قوي اوست. تاريخ ويژگيهاي اين مرد بزرگ را به مناسبتهاي گوناگون چون جريان خواستگاري ام البنين و ازدواج حضرت امام علی (ع) ذكر مي كند.
مادر بزرگوار ام البنين، «ثمامه (يا ليلي) دختر سهيل بن عامر بن جعفر بن كلاب» است كه در تربيت فرزندان كوشا بوده و تاريخ از وي چهره درخشاني را به تصوير كشيده است. بينش عميق، دوستي با فرزندان در كنار وظيفه مهم مادري و چونان معلمي دلسوز آموختن باورهاي اعتقادي و مسايل مربوط به همسرداري و آداب معاشرت با ديگران از جمله ويژگيهاي خاص اين بانو است.
فاطمه كلابيه بنا به نقل تاريخ دومين يا سومين همسر علي بن ابي طالب (ع) بوده است. آنچه در زندگي مشترك اين دو بزرگوار مطرح است حس وفاداري به يكديگر و احترام متقابل مي باشد. وقتي عقيل به خواستگاري ام البنين برای مولايش علي بن ابي طالب(ع) آمد با حرام بن حالد، پدر او در اين باره صحبت كرد و «حرام» با كمال صداقت و راستگويي گفت: «شايسته اميرالمؤمنين يك زن باديه نشين با فرهنگ ابتدايي باديه نشينان نيست. او با يك زن كه فرهنگ بالاتري دارد بايد ازدواج كند و اين دو فرهنگ با هم فرق دارند».
عقيل پس از شنيدن سخنان وي گفت: اميرالمؤمنين از آنچه تو مي گويي خبر دارد و با اين اوصاف ميل به ازدواج با او دارد. پدر ام البنين از عقيل مهلت خواست تا از مادر دختر، ثمامه بنت سهيل، و خودِ دختر سؤال كند و به او گفت: «زنان بيشتر از روحيات و حالات دخترانشان آگاه هستند و مصلحت آنها را بيشتر مي دانند».
وقتي پدر ام البنين به نزد همسر و دخترش برگشت ديد همسرش گیسوان ام البنين را شانه مي زند و او از خوابي كه شب گذشته ديده بود براي مادر سخن مي گفت: «مادر خواب ديدم كه در باغ سرسبز و پردرختي نشسته ام. نهرهاي روان و ميوه هاي فراوان در آن جا وجود داشت. ماه و ستارگان مي درخشيدند و من به آن ها چشم دوخته بودم و درباره عظمت آفرينش و مخلوقات خدا فكر مي كردم. در مورد آسمان كه بدون ستون بالا قرار گرفته است و همچنين روشني ماه و ستارگان… در اين افكار غرق بودم كه ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوري از آن ساطع مي شد كه چشمها را خيره مي كرد. در حال تعجب و تحير بودم كه سه ستاره نوراني ديگر هم در دامنم ديدم. نور آنها نيز مرا مبهوت كرده بود. هنوز در حيرت و تعجب بودم كه هاتفي ندا داد و مرا با اسم خطاب كرد من صدايش را مي شنيدم ولي او را نمي ديدم گفت: فاطمه مژده باد تو را به سيادت و نورانيت. به ماه نوراني و سه ستاره درخشان پدرشان سيد و سرور همه انسانهاست بعد از پيامبر گرامي و اين گونه در خبر آمده است. پس از خواب بيدار شدم در حالي كه مي ترسيدم. مادرم! تأويل رؤياي من چيست؟!».
مادر به دخترك فهيمه و عاقله خود گفت: «دخترم رؤياي تو صادقه است اي دختركم بزودي تو با مرد جليل القدري كه مجد و عظمت فراواني دارد ازدواج مي كني. مردي كه مورد اطاعت امت خود است. از او صاحب 4 فرزند مي شوي كه اولين آنها مثل ماه چهره اش درخشان است و سه تاي ديگر چونان ستارگانند». پس از صحبتهاي دوستانه و صميمانه مادر و دختر، حزام بن خالد وارد اتاق شد و از آنها در مورد پذيرش علي علیه السلام سؤال كرد و گفت: آيا دخترمان را شايسته همسري اميرالمؤمنين علیه السلام مي داني؟ بدان كه خانه او خانه وحي و نبوت و خانه علم و حكمت و آداب است اگر او را (دخترت را) اهل و لايق اين خانه مي داني ـ كه خادمه اين خانه باشد ـ قبول كنيم و اگر اهليت در او نمي بيني پس نه؟
همسر او كه قلبي مالامال از عشق به امامت داشت گفت: اي «حزام» به خدا سوگند من او را خوب تربيت كردم و از خداي متعال و قدير خواستارم كه او واقعا سعادتمند شود و صالح باشد براي خدمت به آقا و مولايم اميرالمؤمنين(ع) پس او را به علي بن ابيطالب، مولايم تزويج كن.
در هنگام شهادت امیرالمؤمنین علي بن ابيطالب (ع) فرزند بزرگ ام البنين، عباس بن علي، كمتر از 15 سال سن داشت و همراه با برادرانش كه كوچكتر از وي بودند، در دوران كودكي پدر بزرگوار خويش را از دست داده و غبار يتيمي بر سيمايشان نشسته بود.اين زن فداكار و ايثارگر جواني و نيروي خويش را صرف تربيت و حفظ فرزندان خانه ولايت نموده و چونان گذشته خود را وقف فرزندان حضرت فاطمه زهرا (س) نيز مي كرد و بسان مادري مهربان و دلسوز در خدمت آنها بود. وفاداري ام البنين به همسر بزرگوار خويش به حدي است كه پس از شهادت حضرت علي (ع) با آنكه جوان بوده و از زيبايي ويژه نيز برخوردار مي باشد تا پايان عمر ازدواج نكرده و همسر ديگري را اختيار نمي كند.
گویی نگاه نافذ حضرت امیرالمؤمنین(ع) در انتخاب «فاطمه کلابیه» از مرز زمانها عبور كرده و كربلا را با همه سختيهايش مي بيند و براي ياري امام حسين (ع) از همان زمان در پي مادری شجاع از خاندان شجاع و دلير است تا فرزندی چونان عباس، پدر فضيلتها به دنيا آورد و او ياریگر حسين در كربلا باشد.
علاقه ام البنين به اهل بيت (ع) و بصيرت ديني او به امامت به قدری بود كه درباره او مي نويسند که به امام علی(ع) عرض کرد که مولای من! دیگر مرا فاطمه مخوانید که با هر بار بردن نام آن علیا مخدره، کودکان به یاد آن مادر گرامی شان اندوهگین می شوند و در روز اولی که به خدمت زینب ٦ ساله رفت، به او گفت که به خدمت خانه و شما آمده ام! کدبانوی خانه شمائید خانمم! و اینگونه زندگی آغاز شد تا آن زمان که خدا به او و علی(ع) قمر بنی هاشم را عطا فرمود و آن زمان بود که «عباس» اش را در آغوش گرفت و دور کودکان زهرا(س) می گشت و می گفت: عباس من به فدایتان! آرام آرام می گفت و می گریست. به فدای تو حسن جان! به فدای تو زینب جان. به فدای تو ام کلثوم و به فدای تو حسین فاطمه… من کنیز این خانه ام و شمایان اربابان فضل و کمال!
براي عظمت و معرفت و بصيرت ام البنين كافي است كه او هرگاه بر امیرالمؤمنین(ع) وارد مي شد و حسنين مريض بودند با ملاطفت و مهرباني با آنها صحبت مي كرد و از صميم قلب با آنها برخورد مي كرد چونان مادري مهربان و دلسوز .او همسرش را تنها همسر نمي دانست كه قبل از همسر او را امام و «ولي» خويش مي داند و همچنين به حسنين، به جهت عشق به امامت و ولايت و به خاطر اتصال آنها با ولي خويش اين چنين محبت و ارادت نشان مي دهد.
يكي ديگر از مظاهر علاقه این بانوی بزرگوار به اهل بیت پیامبر(ع) آن است که وقتی بشیر خبر واقعه کربلا را به اهل مدینه داد، این بانو خطاب به بشیر پرسید: از حسين (ع) مرا خبر بده. بشير مي گويد: عباس را كشتند. ام البنين بازمي گويد: از حسين (ع) مرا خبر بده و به همين ترتيب خبر شهادت هر چهار فرزند بزرگوارش را به او مي دهد.
ام البنين با صبر و بصيرتي بي نظير مي گويد: «يا بشير اخبرني عن ابي عبداللّه الحسين علیه السلام. اولادي و من تحت الخضراء كلهم فداءٌ لابي عبداللّه الحسين (ع)؛ اي بشير خبر از (امام من) ابا عبداللّه الحسين بده فرزندان من و همه آن چه زير اين آسمان مينايي است فداي ابا عبدالله علیه السلام باد». و آنگاه كه بشير خبر شهادت مولا و امام او، حسين بن علي (ع) را مي دهد آهي كشيده و با دنيايي از غم و اندوه مي گويد: آه كه بندهاي(رگهاي) قلبم را پارهپاره كردي.
از ويژگيهاي بسيار مهم ام البنين توجه به زمان و مسايل مربوط به آن است. وي پس از واقعه عاشورا از مرثيه خواني و نوحه سرايي استفاده كرده تا نداي مظلوميت كربلائيان را به گوش نسلهاي آينده برساند. ام البنين براي عزاداري هر روز به همراه عبيدالله (فرزند عباس بن علي (ع)) به بقيع مي رفت و نوحه مي خواند و گريه مي كرد و اين اشعار را مي خواند: «علي جماهير النَقَد يا مَنْ رأي العبّاسَ كَرَّ × كُلّ ليثٍ ذي لَبَد و وَراه من اَبناء حيدرِ».
اي آن كه عباس را ديدي در حالي كه بر گروه ضعيفان حمله مي كرد و دنبال او از فرزندان حيدر(علي علیه السلام) جنگاوراني بودند كه هر يك داراي يال و كوپالي بودند. و آنگاه كه در عزاي فرزندان شجاع و دلير خود مي گريست مي گفت: «ديگر مرا ام البنين مخوانيد زيرا كه به ياد شيران بيشه مي اندازد (اين نام) مرا. من پسراني داشتم كه به نام آنها مرا ام البنين مي خواندند اما ديگر فرزندي(پسري) ندارم».
ام البنين با اين اشعار هم حماسه كربلا و شجاعت پسران خود و مظلوميت حق را به مردم زمان خود و آيندگان معرفي مي كرد و هم تاريخ كربلا را واگويه مي كرد و در قالب عزاداري و مرثيه سرايي نوعي اعتراض به حكومت وقت مي كرد و مردم كه اطراف او اجتماع مي كردند نسبت به عمال بني اميه متنفر و منزجر مي شدند.
ام البنين (س) از زنان با فضيلت و عارف به حق اهل بيت (ع) بود. وى محبتى خالصانه به آنان داشت و خود را وقف دوستى آنان كرده بود. آنان نيز براى او جايگاهى والا و موقعيتى ارزنده قائل بودند. زينب كبرى (س) پس از رسيدن به مدينه به محضرش شتافت و شهادت چهار فرزندش را تسليت گفت. چنانكه در اعياد نيز، براى اداى احترام، به محضرش مشرف مى شد. رفتن نواده رسول گرامى اسلام (ص)، شريك نهضت حسينى و قلب طپنده قيام امام حسين (ع) يعنى زينب كبرى (س)، نزد ام البنين (س) و تسليت گفتن شهادت فرزندان برومندش، نشان دهنده منزلت والاى ام البنين (س) نزد اهل بيت (ع) است. بنا بر قول مشهور، این بانوی بزرگوار در ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ ق وفات یافت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد . نسل ام البنین(س) از فرزند حضرت عباس(عبیدالله) گسترش یافت. نوادگان عباس که اکثر آنان درعربستان، عراق، مصر، اردن، ایران و ترکمنستان پراکنده می باشند، در علم و ادب، شعر و حدیث سرآمد عصر خویش بودند؛ از جمله ابوعلی حمزه بن قاسم بن علی بن حمزه بن حسن بن عبیدا… بن عباس از محدثان مورد اعتماد شیعه و صاحب کتاب «التوحید»، «الزیاره» و «المناسک» می باشد که مزار او در «حله» معروف است و مردم آنجا را زیارت می کنند.
نماینده ولی فقیه در کردستان : اقتدار جهانی ایران، مدیون استقامت هسته ای است
نماینده ولی فقیه در کردستان:
اقتدار جهانی ایران، مدیون استقامت هسته ای است امروز دستگاه دیپلماسی ما با داشتن رهبر فرزانه و ملتی آگاه باید محکم و استوار در مذاکرات حضور یافته و قدرت اسلام را به رخ جهانیان کشیده و ذره ای از حق خود کوتاه نیایند.
آیت الله سید محمد حسینی شاهرودی، در گفتگو با خبرنگار سرویس استانهای با تبریک به مناسبت روز فناوری هسته ای اظهارداشت: نیاز امروزکشورها و ملت ها به فناوری هستهای امر انکار ناپذیری است و اینگونه نیست که بشود از آن چشم پوشی کرد.
وی افزود: دنیای امروز گام در مسیری می نهد که از میزان استفاده از سوخت های فسیلی کاسته و از منابع سوختی عظیم دیگری چون انرژی هسته ای استفاده نماید.
رئیس مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور، در خصوص خصومت های غرب با ایران در مسئله هسته ای گفت: اولا اینکه ، انرژی هسته ای بهانه بوده و دشمنان با ذات ظلم ستیز ایران که برگرفته از آموزه های ناب اسلامی است مخالفند،آنها از ایرانی که امروز به الگوی عدالتخواهان جهان تبدیل شده است هراسان هستند.
وی ادامه داد: از سویی دیگر استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا از همان روزهای اولیه شکل گیری انقلاب با ایران مخالف بوده و با ترفندهای بسیاری درصدد ضربه زدن به آن برآمدند ولی وقتی شاهد پیشرفت ایران در عین تمام تحریم ها و تهدیدها شدند، بسیار عصبانی گشته و با بهانه انرژی هسته ای تمام دنیا را علیه ایران قرار داده اند.
ایت الله شاهرودی، با اشاره به استقامت ایران بر روی خواسته معقولانه و مسلم خود در برخورداری از انرژی هسته ای ، ابرازداشت: این استقامت ایران باعث شد تا کشورهای جهان با نام ایران بیشتر آشنا شده و احترام ویژه ای را برای این کشور قائل شوند و از طرفی وقتی کشورهای اسلامی در بند استکبار می بینند چطور یک کشور مستقل چنین کشورهای قدرتمند جهان را راضی به مذاکره با خود کرده است ، لذا جان تازه گرفته و نتیجه آن همین بیداری های اسلامی می شود که ما شاهد هستیم.
نماینده ولی فقیه در استان کردستان، در پایان بر ادامه استقامت در مسیر هسته ای تاکید و خاطرنشان ساخت: امروز قطعا دستگاه دیپلماسی ما با داشتن رهبر فرزانه و ملتی آگاه باید محکم و استوار در مذاکرات حضور یافته و قدرت اسلام را به رخ جهانیان کشیده و ذره ای از حق خود کوتاه نیایند.
بیانیه مرکزمدیریت حوزه های علمیه خواهران در محکومیت بیانیه پارلمان اروپا
بسم الله الرحمن الرحیم
پارلمان اروپا دراقدامی مداخله جویانه اقدام به انتشار بیانیهای در محکومیت جمهوری اسلامی ایران به نقض حقوق بشر نموده است و با این اقدام گستاخانه همسویی خود را با دشمنان مردم ایران، خصوصا آمریکا و اسرائیل ثابت نمود.
نشان دادن ظاهری متمدن و آراسته و نمایی خوشایند از رعایت حقوق انسانها نمیتواند خوی واقعی و باطن بیبنیان و اساس و وابستگی و سرسپردگی مخفیانه سردمداران اروپا را به لابیهای صهیونیسم مخفی نماید.
عدم شناخت این به اصطلاح سیاستمداران از اعتقادات و باورهای مردم دینمدار و مسلمان ایران اسلامی باعث میشود گاه گاهی نظری از روی توهم مطرح و پس از اندکی رسوا شده و با شرمندگی وخفت به عقب بنشینند.
اینان باید بدانند پیشرفتهای گوناگون در عرصههای مختلف در ایران اسلامی از پشتوانه مردمی معتقد برخوردار است که بر اساس آیه شریفه «واستقم کما امرت» تا پای جانشان در دفاع از دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایستاده و خواهند ایستاد. حال چگونه این امت مومن و متقی به شما اجازه خواهند داد درخصوص مسائلی که نه تنها شرع مقدس آن را قبیح میداند که انسانیت و ارزشهای بشری نیز با آن به ستیزه و مخالفت درآمده است را به آنها دیکته نموده و خواستار آزادی یکی از وقیحترین و زشتترین اعمالتان در بین آنها گردید؟
آیا شما اعمال ننگین خود و هم پیمانانتان را در گذشته و حال که سراسر آزادی و حقوق بشر را نشانه گرفته و به بهانههای گوناگون به جان و مال و ناموس دیگر ملتها تعدی و تجاوز تاخته است را فراموش کرده و نادیده میگیرید؟
به جاست اگر تورقی در اسناد و اخبار و گزارشات ملل دیگر خصوصا در آفریقا و آسیا بزنید و بنگرید که کمتر جایی را میتوان مشاهده نمود که اثری از حضور خصمانه و شیطانی شما و دوستانتان نبوده باشد.
مصر، لیبی، تونس، پاکستان، افغانستان، سوریه، عراق و حتی مردم اروپا وآمریکا و صدها نقطه دیگر از این جهان، شاهد و گواه بیعدالتی و نقض حق انسانها و ملتها به دستان بیکفایت شما مدعیان رعایت حقوق بشر است.
روسا و زمامداران کشورهای آمریکا و اروپا باید بدانند، اینجا ایران است و تمامی تاریخ گواه بر آزادگی و پایبندی مردم آن به اعتقادات و ارزشهای الهی و انسانی بوده و خواهند بود.
قطعا مسئولین محترم و انقلابی این نظام مقدس و آحاد ملت شریف و متدین کشور بزرگ و مسلمانان ایران اجازه هیچ گونه دخالتی را به شما نخواهند داد و هرگونه دسیسه و نیرنگ را به خوبی رصد و دفع خواهند نمود.
مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران بیانیه پارلمان اروپا در متهم نمودن جمهوری اسلامی ایران به نقض حقوق بشررا محکوم نموده و خواستار برخورد مناسب و انقلابی از سوی مسئولین محترم با این گستاخی بزرگ است.
به مناسبت سالروز شهادت آیت الله سيد محمد باقر صدر
علامه شهيد، آيت الله سيد محمد باقر صدر، يکي از بزرگترين انديشمندان مسلمان _ و به تعبير امام خميني: «مغز متفکر اسلامي» _ در تاريخ اسلامي به ويژه در قرن چهاردهم هجري است.
سيد محمد باقر صدر در تاريخ 25 ذيقعده 1353 در شهر مقدس کاظمين ديده به جهان گشود. و دومين فرزند خانواده بود. پدرانش همه از عالمان دين بودند. پدرش سيد حيدر در جواني فوت کرد، پدر بزرگش آيت الله العظمي سيد اسماعيل صدر که يکي از مراجع بزرگ تقليد شيعه در نيمه اول قرن چهارده اسلامي بود در سال 1338 ق. وفات کرد. و ديگر اجدادش که شاخه هايي سرسبز و پربار از شجره پربرکت «خاندان صدر» و از تبار غيرتمند و پاک امام کاظم (ع) بوده اند و در سرزمين ايران، لبنان وعراق از پاسداران فرهنگ و انديشه و دانش و دين بشمار مي رفته اند.
خواهرش «آمنه بنت الهدي صدر» يکي از زنان دانشمند، شاعر، نويسنده و معلم فقه و اخلاق بود که در مسير جهاد و مبارزه، با بردارش سيد محمد باقر همگام شد و سرانجام سرنوشت هر دو به شهادت وسعادت ابدي ختم گشت.
سيد محمد باقر، از پنج سالگي به مدرسه رفت و تا يازده سالگي دوره ابتدايي را به اتمام رساند. در اين دوران، نبوغ شگفت انگيز و استعداد سرشار خدادادي او درخشيد و تعجب آموزگاران خود رابرانگيخت، بطوري که اولياي مدرسه تصميم گرفتند او را به مدرسه کودکان تيزهوش و نابغه بگذارند تا به هزينه دولت درس بخواند و پس از طي مراحل لازم و قانوني، به دانشگاههاي اروپا يا آمريکا اعزام کنند و در رشته هاي علوم جديد تحصيل کند و به کشور خود بازگردد.
او به تحصيل علوم ديني و پرداختن به رشته کار پدرانش گرايش داشت و از طرفي مادر و برادر بزرگش رضايت ندادند که او به پول دولت وابسته به غرب و دست اندرکاران خود باخته آموزش و پرورش آن روز عراق، درس بخواند……
بالاخره با راهنمايي دو دايي فقيه و دانشمندش آيت الله «شيخ محمد رضا آل ياسين» و آيت الله «شيخ مرتضي آل ياسين» به فراگيري دروس حوزوي و علوم ديني پرداخت.
تحصيلات علوم ديني را با کتاب «معالم الاصول» نزد برادرش سيد اسماعيل آغاز کرد و ديگر کتابهاي دوره سطح حوزه را با شور و شوق و تلاش بسيار در مدتي کوتاه خواند و تمام کرد. او علاوه بر تحصيل، دروس ابتدايي را نيز به خواهرش بنت الهدي مي آموخت و بنت الهدي بي آنکه به مدارس نامناسب دخترانه آن روز عراق پاي بگذارد، نزد برادرش سيد محمد باقر قرآن، ادبيات، تاريخ، حديث فقه، اصول و …… را آموخت.
در نجف اشرف، شهر امامت و فقاهت:
در سال 1365 ق. که دوازده ساله بود همراه برادرش سيد اسماعيل به نجف اشرف رفت تا در محضر اساتيد بزرگ حوزه علميه شهر امامت، به تحصيلات عالي بپردازد. او دوره عالي فقه و اصول را در نزد مرحوم آيت الله العظمي سيد ابوالقاسم خويي و مرحوم آيت الله شيخ محمد رضا آل ياسين گذراند. فلسفه اسلامي (اسفار ملاصدرا) را از مرحوم «شيخ صدرا بادکوبه اي» آموخت. و در کنار آن، طي سالها، فلسفه غرب و نظرات فلاسفه غير مسلمان را به دقت مورد تحقيق و نقد قرار داد. کتاب «فَلسفَتُنا» (فلسفه ما) گوياي ابعاد گسترده انديشه هاي فلسفي سيد محمد باقر صدر است.
در ديگر رشته هاي علوم مثل حديث، رجال، درايه، کلام و تفسير نيز سالها به تحصيل و تحقيق و مطالعه گذراند و به کمال رسيد.
سيد محمد باقر در طول هفده _ هيجده سال تحصيل (از آغاز تا پايان) علاوه بر استفاده از هوش و استعداد و نبوغ فوق العاده اش، روزانه حدود شانزده ساعت به تحصيل و مطالعه و مباحثه و تحقيق مي پرداخت و خودش نيز هميشه مي گفته است که من به اندازه چند طلبه درسخوان، تلاش مي کنم. در سايه اين پشتکار بود که بر همه مشکلات فايق آمد و در کسب دانش و فضيلت به مقامي عالي دست يافت.
تعليم و تربيت:
سيد محمد باقر از بيست سالگي با تدريس کتاب «کفايه الاصول»، تعليم و تربيت طلاب جوان را آغاز کرد. از بيست و پنج سالگي به تدريس خارج اصول و از بيست و هشت سالگي به تدريس دوره خارج فقه براساس کتاب «العروه الوثقي» پرداخت. بعدها فلسفه و تفسير قرآن نيز تدريس مي کرد. او در طول نزديک به سي سال تدريس و تعليم، شاگرداني جوان، محقق، پرشور، متقي، متفکر، آگاه، مجاهد و سياستمدار تربيت کرد که هر يک از آنها بعدها پرچمدار نشر علم و فرهنگ و آيين جهاد در راه خدا شدند و بعد از استادشان، راه علمي، فکري و سياسي _ اجتماعي او را ادامه دادند.
حمايت از امام:
سيد محمد باقر صدر، نهضت امام خميني در ايران را روزنه اميدي براي نجات امت اسلامي مي دانست. بنابراين از آغاز نهضت اسلامي امام در سال 1342 ش آن را تحت نظر داشت و از امام و حرکتش حمايت مي کرد.
در تاريخ 9 جمادي الثاني 1385، حضرت امام خميني از تبعيدگاه ترکيه به نجف اشرف منتقل شد. ورود امام به حوزه علميه نجف، جنب و جوشي در آن ايجاد کرد. علما و روحانيون نجف درباره استقبال از امام، نظرات مختلفي داشتند. آيت الله صدر با اشتياق تمام به همراه عده اي از علماي ديگر، در مراسم استقبال و پيشواز از امام شرکت، و شاگردان و همفکرانش را نيز به آن دعوت کرد… در تمام چهارده سال اقامت امام در نجف، سيد محمد باقر با ايشان ارتباط نزديکي داشت و به امام عشق مي ورزيد،عشقي که تا آخر عمر در بين او و امام بود.
دوران مرجعيت:
دوران مرجعيت آيت الله سيد محمد باقر صدر، پس از وفات آيت الله حکيم (1390 ق) آغاز شد و بسياري از مردم عراق از او تقليد کردند. در سال 1392 ق. رژيم بعث عراق، بيش از پيش از تحرکهاي ضد استبدادي حزب دعوت اسلامي و ديگر گروههاي مبارز و مسلمان به وحشت افتاد. بنابراين با يورش به خانه هاي مبارزان و مجاهدان، عده زيادي را دستگير و زنداني کردند. آيت الله صدر نيز با اينکه بيمار بود و در بيمارستان نجف بستري شده بود، تحت نظر مأموران سازمان امنيت رژيم بعث قرار گرفت. تا اينکه با اعتراض مردم و علما، سازمان امنيت دست از او برداشت.
از حوادث مهم ديگر در دوران مرجعيت آيت الله صدر، حرکت اربعين سال 1397 بود. مردم نجف از قديم هر سال در روز اربعين حسيني، مويه کنان و عزادار، با پاي پياده از نجف تا کربلا راهپيمايي مي کنند. در آن سال، آيت الله صدر هر چه در توان داشت به هيئتهاي عزادار مساعدت کرد تا مراسم شورانگيز اربعين را هر چه با شکوهتر برگزار نمايند. آن روز دهها هزار نفر در قالب عزاداران حسيني، اعتراض خود را عليه سلطه ضد انساني رژيم بعث عراق، اعلام کردند.
به دنبال آن قيام تاريخي، آيت الله صدر، را دستگير و به سازمان امنيت بغداد منتقل کردند، در آنجا پس ازبازجويي، هشت ساعت تحت شکنجه جسمي و روحي قرار دادند. آثار آن شکنجه ها، تا آخر عمر در بدنش هويدا بود و بسختي مي توانست از پله ها بالا برود.
تحريم پيوستن به حزب بعث:
يکي از برنامه هاي خطرناک رژيم بعثي عراق، «بعثي کردن نظام آموزش و پرورش» بود. به همه دست اندرکاران امور تعليم و تربيت از مدارس گرفته تا دانشگاهها تکليف کردند که به حزب بعث عراق بپيوندند و برنامه هاي ضد اسلامي آن را در تمام سطوح آموزش کشور اجرا کنند….. در اين هنگام، آيت الله صدر در مقام مرجعيت و يگانه پرچمدار مبارزه با حزب کافر بعث، با صدور فتوايي، پيوستن به حزب و هر گونه همکاري با آن را تحريم کرد. اين فتوا، تکليف مردم را روشن ساخت و مردم از پيوستن به حزب و عضويت در آن پرهيز کردند.
در آستانه پيروزي انقلاب اسلامي:
آيت الله صدر، از حاميان صادق امام خميني و انقلاب اسلامي بود، امام در پاريس بود که سيد محمد باقر صدر، طي نامه اي پشتيباني خود را از ايشان و ملت انقلابي ايران اعلام، و از مقام شهداي انقلاب، تجليل کرد. همين فعاليتهاي او بود که ملت مسلمان عراق را به سوي حمايت از مردم ايران سوق مي داد. در شب 22 بهمن 1357 که شب پيروزي شکوهمند مردم مسلمان و انقلابي ايران به رهبري امام خميني (ره) بر طاغوت آمريکايي بود. آيت الله صدر در مسجد جواهري نجف اشرف به منبر رفت و براي مردم مسلمان عراق از انقلاب اسلامي ايران و نقش امام خميني در احياي انديشه هاي ديني و اصلاح امت اسلام، سخن گفت و تکليف مردم عراق را در برابر حکومت ضد ديني بعثي، معين کرد: قيام!…..قيام…….
فرداي آن شب، مردم عراق به دعوت رهبر خود، براي حمايت از انقلاب اسلامي ايران و رهبري امام خميني، در بسياري از شهرهاي عراق راهپيمايي کردند.
از ديگر کارهاي آيت الله صدر، در جهت حمايت از انقلاب اسلامي ايران، تأليف سلسله کتابهاي «الاسلام يقود الحياه» در شش جلد بود که شامل بحثهايي نظير: قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، منابع قدرت دولت اسلامي، اقتصاد جامعه اسلامي و …… مي شود.
با قرآن در صحنه:
از کارهاي شگفت انگيز آيت الله صدر براي بيداري مردم عراق و آماده کردن آنها براي قيام و برگزاري تفسير موضوعي قرآن بود. آن هم بعد از تعطيل کردن درس خارج فقه!
در حوزه علميه نجف کمتر ديده شده بود که يک مرجع تقليد تفسير قرآن بگويد آن هم به جاي درس خارج فقه، که اين بيشتر مايه تعجب ديگران مي شد. به طوري که برخي از شاگردان او، در اين باره از وي سوال کردند او جواب داد:
«براي من تدريس و تأليف و تحقيق، صورت حرفه و هدف در زندگي ندارد، بلکه اداي وظيفه شرعي به هر نحو ممکن براي من از همه چيز مهم تر است. امروز در اين برهه از تاريخ اسلام و مسلمين، که انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني پيروز شده و پوزه قدرتهاي شيطاني شرق و غرب را به خاک ماليده و امت اسلام را در سرتاسر دنيا بيدار کرده است، من وظيفه خود مي دانم که با تفسير قرآن، افکار مردم مسلمان عراق را آگاه و آرمانهاي انقلابي اسلام را مطرح نمايم و با بيان مفاهيم شورآفرين، حماسي و اجتماعي قرآن کريم، دلها را براي پيوستن به انقلاب اسلامي ايران آماده کنم…… از طرفي، درس خارج فقه و اصول، بيش از حد لازم در حوزه گفته مي شود، اما جاي تفسير قرآن سخت خالي است!»
درس تفسير قرآن جنب و جوشي در ميان توده مردم به وجود آورده بود. حکومت صدام از اين پديده خجسته اسلامي، به وحشت افتاد و براي جلوگيري از هر گونه تحرک، در يک حمله همه جانبه همه نمايندگان آيت الله صدر را در تمام شهرهاي کشور دستگير و زنداني کرد. شهيد صدر روز 16 رجب 1399 را روز اعتراض و اظهار انزجار از اعمال ظالمانه رژيم اعلام کرد. مردم به اطاعت رهبر و مرجع تقليد خود برخاستند، دست از کارهاي خود کشيدند، بازارها را تعطيل کردند و براي بيعت با رهبرشان به خانه او شتافتند….. همان شب آيت الله صدر دستگير و روانه بغداد شد. در سازمان امنيت بغداد، از او خواستند که دست از پشتيباني انقلاب اسلامي بردارد و مردم عراق را تحريک نکند. اما شجاعانه جواب داد.
«من يک مسلمانم و در برابر سرنوشت همه مسلمانان جهان _ و نه تنها عراق و ايران _ مسئولم بايد به وظيفه شرعي خود عمل کنم و وظيفه شرعي منحصر به ايران و عراق نيست. حمايت از انقلاب اسلامي ايران و رهبري آن هم، يک وظيفه شرعي است!»
همان روز بنت الهدي، به ايراد يک سخنراني در حرم امام علي (ع) پرداخت و از مردم خواست که به خيابانها بريزند و در مقابل دستگيري آيت الله صدر، به رژيم بعثي اعتراض کنند. همينگونه نيز شد و رژيم براي ايجاد آرامش و جلوگيري از گسترش اعتراض مردم، مجبور شد که آيت الله صدر را آزاد کند.
شهادت:
روز 18 رجب 1399، خانه آيت الله صدر و کوچه هاي اطراف آن از اول صبح تا پاسي از شب، مملو از جمعيتي بود که ديروز براي آزادي رهبرشان دست به تظاهرات اعتراض آميز زده بودند و امروز آمده بودند تا بار ديگر با او بيعت کنند.
رژيم صدام از تجديد پيمان امت مسلمان عراق با مرجع و رهبرشان، سخت به وحشت افتاد و براي قطع رابطه مردم با آيت الله صدر، نيروي امنيتي را در سر کوچه آيت الله صدر و کوچه هاي اطراف، مستقر کردند. بدين گونه محاصره خانه آيت الله صدر آغاز شد.
در مدت نه ماه محاصره، رژيم با فرستادن مأموران و مزدوران خود به نزد آيت الله صدر، سعي کرد او را از راهي که در پيش گرفته، منصرف کند، ولي آيت الله صدر ثابت و استوار ايستاد و همچنان از انقلاب اسلامي ايران و امام و مردم انقلابي ايران حمايت کرد و هرگز به خواسته هاي رژيم صدام، گردن ننهاد. تا اينکه در بعد از ظهر گرم و سوزان روز شنبه 19 جمادي الاول 1400 (16 فروردين 1359)، « ابو سعيد» رئيس سازمان امنيت نجف، با عده اي از مزدوران امنيتي، آيت الله صدر را دستگير و بهسرعت از نجف به بغداد منتقل کرد. آيت الله صدر اين بار مي دانست که ديگر بر نخواهد گشت، چون وقتي ابوسعيد جنايتکار گفت: «آماده باشيد به بغداد برويم!» به آرامي گفت:
_ «من خيلي وقت است که آماده شهادتم!»
فرداي آن روز، حکومت بغداد، اقدام به دستگيري بنت الهدي کرد چون بيم داشت مبادا بنت الهدي بار ديگر مردم را به اعتراض و تظاهرات دعوت کند و رژيم را رسوا نمايد!
برزان ابراهيم، برادر ناتني صدام و رئيس سازمان امنيت کشور، در زندان از آيت الله صدر خواست که فقط چند کلمه بر ضد امام خميني و انقلاب اسلامي بنويسد، تا آزاد شود، و گرنه کشته خواهد شد! آيت الله صدر اين خواسته را رد کرد و گفت:
«من آماده شهادتم، هرگز خواسته هاي غير انساني و ضد ديني شما را قبول نخواهم کرد و راه من همان است که انتخاب کردم!….»
وقتي که مزدوران بعثي، از منصرف کردن آيت الله صدر و خواهرش مأيوس شدند، آن دو علوي پاک نژاد مظلوم را در روز سه شنبه 23 جمادي الاول 1400 (19 فروردين 1359) زير شکنجه به شهادت رساندند. جنازه آن دو شهيد در جوار مرقد امام علي (ع)، در آرامگاه خانوادگي «شرف الدين» به خاک سپرده شد.
امام خميني، در پيامي که به مناسبت شهادت مظلومانه آن دو شهيد داد، سوگمندانه نوشت:
«…… مرحوم آيت الله شهيد سيد محمد باقر صدر و همشيره مکرمه مظلومه او که معلمين دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود، به دست رژيم منحط بعث عراق با وضع دلخراشي به درجه رفيعه شهادت رسيده اند. شهادت ارثي است که امثال اين شخصيتهاي عزيز از مواليان خود برده اند…..»
آثار:
آثار قلمي متفکر بزرگ، شهيد سيد محمد باقر صدر، همه علمي، تحقيقي، ابتکاري، کم نظير و مورد استفاده و مراجعه انديشمندان و اهل علم و مصداق روشن «باقيات صالحات» است.
در اينجا به معرفي فهرست گونه اين آثار درخشان مي پردازيم:
1- غایة الفکر فی علم الاصول
2- فلسفتنا - فلسفه ی ما (به فارسی ترجمه شده است.)
3- اقتصادنا - اقتصاد ما (به فارسی ترجمه شده است.)
4- ماذا تعرف عن الاقتصاد الاسلامی
5- الانسان المعاصر و المشکله الاجتماعیه (به فارسی ترجمه شده است.)
6- البنک الاّربوی فی الاسلام.
7- الاسس المنطقیه الاستقراء (به فارسی و انگلیسی ترجمه شده است.)
8- بحوث فی شرح العروة الوثقی (در چهار بخش)
9- الفتاوی الواضحه (رساله عملیه ی آیت الله )
10- منهاج الصالحین - و التعلیقه علیه
11- دروس فی علم الاصول
12- مباحث الدلیل اللفظی
13- تعارض الادلة الشرعیه
14- بحث حول الولایه (به فارسی و انگلیسی ترجمه شده است.)
15- بحث حول المهدی (با عنوان حماسه ای از نور به فارسی ترجمه شده است.)
16- المرسل و الرسول و الرسالة.
17- احکام الحج
18- نظرة عامه فی العبادات (به فارسی ترجمه شده است.)
19- لمحة فقیه عن دستور الاسلامیه (به فارسی ترجمه شده است.)
20- الصورة الکاملة الاقتصاد فی المجتمع الاسلامی
21- الخطوط التفصیلیه عن الاقتصاد المجتمع الاسلامی
22- خلافة الانسان و شهادة الانبیاء.
23- منابع القدرة فی الدولة الاسلامیه
24- البنک فی المجتمع الاسلامی
یادی از مظلومه شهیه «آمنه صدر» (بنت الهدی)
شهیده بنت الهدی صدر در سال 1357 هجری قمری دیده به جهان گشود و پس از 6 ماه، پدر بزرگوارش را از دست داد. وی در یازده سالگی به همراه دو برادرش بزرگوارش آقا سید اسمعیل و آقا سید محمدباقر جهت کسب علم به نجف اشرف هجرت کرد و تحصیلات خود را در زمینه ی فقه، علم حدیث، اخلاق، تفسیر و سیره نزد برادرش دنبال کرد و جهت احیاء فرهنگ غنی اسلامی به تربیت دختران و زنان مسلمان پرداخت و مدارسی به نام الزهرا را در شهرهای بغداد و کاظمین تحت نظر گرفت و با تأسیس یک مرکز فرهنگی در شهر کاظمین و برگزاری جلسات فکری و مذهبی تهیه مقالات و ایراد سخنرانی های مختلف در زمینه های گوناگون اسلامی به ارشاد پرداخت. از این شهیده، آثاری از جمله کتب زیر به یادگار باقی مانده است:
1- المباحث عن الحقیقة 2- صراع 3- لقاء فی المستشفی 4- امرأتان و رجل 5- مذاکرات الحج 6- لیتنی کنت اعلم 7- نساء العقیده 8- کلمه و دعوه