سرنوشت محمد رضا شاه پهلوی و همسرش پس از فرار از ایران در پی انقلاب اسلامی ایران قسمت چهارم
باهاما:
پس از ان که موافقت مقامات باهاما هم به واسطه پرداخت مبلغ قابل توجهی از حساب شاه نزد بانک راکفلر جلب شد و همراهانش و368 چمدان وسائل شخصی با هواپیمای شخصی ملک حسن به سوی باهاما به راه افتادند . چون وضعیت امنیتی در جزایر توریستی باهاما زیاد مناسب نبود بنا به توصیه راکفلر شاه ارمائو یک کارشناس روابط عمومی جوان و چند گارد محافظ هم استخدام کرد .
اما این نوشته فریده دیبا (مادر فرح) پس از ترک مراکش به روشنی بیانگر میزان وحشت وحالات روحی انها بوده :
“جزایر باهاما در نزدیکی ایالت فلوریدای امریکا قرار دارند واین نزدیکی به اندازه ای است که ما احساس می کر دیم در امریکا هستیم احساس نزدیک بودن به امریکا به ما اعتماد به نغس و اطمینان می داد !
در مصر و مراکش احساس می کردیم در کشور های قرون وسطایی هستیم وقتی موقع نماز ظهر و عصر صدای الله اکبر از بلند گوهای مساجد بلند می شد محمد رضا و همه ما به وحشت می افتادیم زیرا در تهران اشوب زده ماه ها بانگ الله اکبر را که انقلابیون سر می دادند شنیده و لرزیده بودیم “
اقامت شاه در باها ما اقامتی پر خرج و پر نکبت بود دولت باهاما هم به انها اخطار کرده بود که حق ندارند هیچ تفسیری در مورد رویداد های ایران بنمایند .
وحشت زائد الوصف شاه هم یکی از وسائل غارت این ثروت شده بود انچنان که بعد از اعلام امادگی حتی چریک های فلسطینی هم برای ترور شاه ، شاه از نخست وزیر باهاما تقاضای کمک کرد نخست وزیر هم 30 پلیس زبده را به فوریت به همراه یک پیام فرستاد ” که نمی توانید بایک شام مجانی این ماموران راضی به حفاظت خود کنیدو باید هزینه انها را سخاوتمندانه بپردازید ” ویا این که هر چند روز یک بار رئیس پلیس باهاما به بهانه این که خبری از ورود تروریست های فلسطینی یا ماموران اعزامی حکومت تهران دارد صورتحسابی به ارمائو می داد ویا اینکه شاه بابت اقامت ده هفته ای در یک ویلای کوچک سه اتاقه و نمور 2/1 میلیون دلار پرداخت کرد .
اما شاه در این منطقه به نحوه دیگری به منبع درامد دولت باهاما شده بود دولت که در ازای دریافت پول های کلان متعهد به محافظت از شاه شده بود مامورانی را در جلوی راه ورودی ویلای شاه مستقر کرده بود که با دریافت حق ورودیه نفری 15 دلار اجازه می دادند تور های توریستی وارد محل شده و در اطراف ویلای شاه پرسه بزنند و عکس بگیرند .
با پیروزی محافظه کاران در انتخابات پارلمانی انگلستان و روی کار امدن خانم تاچر بارقه های امید در دل شاه زنده شد زیرا خانم تاچر قبل از پیروزی قول مساعدت وهمکاری برای پناهندگی به شاه داده بود و شاه هم به دلیل این که در احساس امنیت میکرد واملاکی هم در انجا داشت بسیار متمایل به اقامت در انجا بود و تقاضای خود را با مقامات انگلیسی در میان گذاشت اما دولت انگلیس برای ان که جنجالی پش نیاید مامور خود را که سابقه دوستی با شاه را داشت به نام دنیس رایت با نام مستعار ادوارد ویلسون روانه باهاما کرد این مامور هم نظر منفی دولت را هر چند با دلایلی سطحی به شاه منتقل کرد و این جوابی دیگر بر خوش خدمتی های او برای دولت های بزرگ بود .
در اوایل ژوئن (اواسط خرداد 1358 )دولت باهاما از تمدید ویزای اقامت شاه در ان کشور خودداری کرد و شاه باز هم اواره برای یافثن پناهگاهی به دوستان امریکایی اش متوسل شد .