31شهریور سالروز آغاز جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران
تهاجم سراسری عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ و اشغال بخشی از خاک مقدس میهن اسلامی، با مقاومت ملت بزرگ ایران مواجه شد و سرانجام پس از مدت کوتاهی، در سراسر جبههها متوقف گردیده و در لاک دفاعی فرو رفت
رویای شیرین فتح خوزستان، رسیدن هفت روزه به تهران و سرانجام سقوط جمهوری اسلامی، به تلخکامی حاکمان بغداد و ابر قدرتهای پشتیبانی وی تبدیل گردید. مدتی نگذشت که ملت ایران نیروهای مسلح خود را بازسازی و برای آزادسازی مناطق اشغالی آماده نموده و یک صدا و یکپارچه فریاد زدند
همه سر به سرتن به کشتن دهیم از آن به که کشور به دشمن دهیم
برای آزاد سازی کشور، نیروهای مسلح دست در دست نیروهای مردمی و پشتیبانی آحاد ملت و به رهبری امام امت، با یک دست قرآن و با دستی دیگر اسلحه، به دشمن یورش برده و طی چند عملیات بزرگ و پی در پی همانند ثامن الائمه(ع) طریق القدس، فتحالمبین و بیت المقدس و… بیشتر مناطق و شهرهای اشغالی را یکی حاکم عراق به بهانه واهی “لزوم به کارگیری نیروهای اسلام در جنگ با کشور اسراییل ناگهان صلح طلب شده و با آتش بس خود فرموده ، نیروهای خود را به مرزهای بینالمللی عقب کشید.
عراق با این اقدام فریبکارانه، ضمن آن که در نظر داشت از تحمل تلفات و ضایعات بیشتر، ارتش خود را نجات دهد، دستور آزادسازی قدس را به جمهوری اسلامی ایران میداد تا بلکه بتواند از فشارهای آتی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بکاهد. ولی رهبر انقلاب اسلامی ایران، هوشیارتر از آن بود که اینگونه ترفندها بتواند او را فریب دهد. امام امت در پاسخ به این دعا ، اعلام نمودند: “اگر امروز تمام نظرها متوجه لبنان نشود و تمام گویندگان از لبنان بگویند، تمام نویسندگان از لبنان بگویند، این توفیقی است برای امریکا که ایران جنگ خودش را فراموش کرده و هم عراق از دست میدهد و هم لبنان را ؛ نه میتواند در عراق کاری بکند و نه میتواند در لبنان . ما راه مان این است که باید از راه شکست عراق، دنبال بنان برویم، نه مستقلا ، ان شاء الله ” با این هشدار امام(س) که “راه قدس از کربلا میگذرد” ، تدبیر استراتژی کشور در رابطه با تداوم جنگ با عراق و همچنین اعزام نیرو برای آزاد سازی قدس، مشخص و حجت بر همگان تمام شد.
با اعلام این تدبیر، استراتژی کشور برای آینده مشخص شده بود و از طرفی، مگر نیروهای مسلح میتوانستند اعمال وحشیانه عراق در آغاز تجاوز، یعنی ویران کردن شهرها، آواره نمودن زنان، کودکان و سالخوردگان را فراموش کنند؟ آیا تجاوز به نوامیس اهالی شهر بستان قابل فراموش شدن بود؟! آیا زنان خرمشهر را که تا آخرین لحظه در شهر مانده بودند و در نهایت، با هدایت نیروهای رزمنده، در حالی که مردان خود را تشویق و تهییج به مقاومت و پایداری میکردند، کودک شیر خوار را به پشت افکنده ، کودکی دیگر را در آغوش گرفته و بستهای کوچک از وسایل ابتدایی مورد نیاز را بر سر گرذاشته و با حسرت به خانههای تخریب شده شهر نگاه میکردند، و با پای پیاده شهر را ترک و روانه شهرهای مختلف کشور شده و سپس آوارگی را تحمل میکردند قابل فراموش شده بود؟! آیا موشکباران شهرها و حمله هوایی به بیمارستانها و منازل مسکونی در اقصی نقاط کشور را ، که موجب شهید و مجروحشدن افراد بیگناه شده بود، قابل فراموش شدن بود؟! آیا با این اقدامات مگر میشد ادعای صلح طلبی عراق را باور کرد؟ در چنین شرایطی سه سوال برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران مطرح بود
آیا عراق برای رسیدن به اهداف خود پس از احراز آمادگی مجدد و توفیق در فریب ایران، دوباره به ایران حمله خواهد کرد؟
آیا متجاوزی را که مرتکب این همه جنایت علیه ملت بزرگ ایران شده، باید بدون عقوبت رها کرد؟
آیا در صورت صحت ادعای صلح طلبی عراق، وضعیت نیروهای مسلح کشور، به گونهای بود که ایران در مذاکرات، موضع برتر سیاسی داشته باشد تا بتواند شرایط خو را به عراق بقبولاند؟
برای رسیدن به پاسخ این سوالات ، هیچ مرجعی بهتر از کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن کریم، وجود نداشت، که امام امت با استناد به آیه شریفه “وقاتلو هم حتی لا تکون فتنه” اعلام نمودند. با این آیه شریفه، استراتژی نطامی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را در همه ابعاد مشخص فرمودند چرا که و پاسخ سوالات سه گانه فوق در آن مستتر بود.
استراتژی نظام جمهوری اسلامی ایران
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در پی دریافت این تدبیر و به دنبال اجرای استراتژی مقاومت در مقابل تهاجم عراق ، استراتژی تثبیت و آماده سازی نیروها “پدافند و آماده سازی” ، استراتژی آزاد سازی مناطق اشغال (آفند)و استراتژی باز دارندگی را باسه هدف زیر برگزیدید
کاهش توان نظامی عراق برای جلوگیری از تجاوز مجدد “دفع فتنه"؛
تنبیه متجاوز؛
۳٫ رسیدن به مواضع برتر نظامی برای پشتیبانی مذاکرات سیاسی و قبولاندن شرایط مورد نظر. نکتهای که باید به آن توجه داشت، آن است که عراق بر خلاف ادعای عقب نشینی ، هنوز از بعضی مناطق خط مرزی که از نظر نظامی از امتیازهای خاصی برخودار بود، خارج نشده بود، لذا اولا ، باید به ادامه اشغال ، حتی یک وجب از خاک ایران خاتمه داده و بیرون رانده میشد و ثانیا، برای قرار گرفتن در مواضع برتر سیاسی ، باید مواضع برتر نظامی به اشغال نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در میآمد.
استراتژی نظامی عراق
عراق برای توجیه شکست نیروهای نظامی خود و افکار عمومی جهان ، با عنوان کردن دلایل سیاسی بر شمرده شده، اعلام صلح نمود، ولی باید بررسی شود که از دیدگاه نظامی ، دلایل عقب نشینی عراق چه بود و برای آینده چه استراتژیای را خود در نظر گرفته بود؟
از دیدگاه نظامی، مواضع پدافندی عراق در مناطق اشغالی، دارای سه نقیصه به شرح ذیل بوده :
باز بودن جناحین و دردسترس بودن عقبه؛
آرایش خط پدافندی ضعیف و قابل نفوذ؛
در دسترس نداشتن نیروی احتیاط لازم
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با بهرهبرداری صحیح از این نقاط تحت ضعف ، توانسته بودند ضربات کوبندهای بر پیکر نیروهای عراقی، وارد کنند پس از آن ، در گسترش و توانایی نیروهای نظامی عراق تغییراتی به وجود آمد که عبارتاند از:
جناحین خطوط پدافند، با اتکا به مواضع طبیعی حفاظت شد.
با کاهش خطوط پدافندی و عمق دادن به آن ، اقدام به صرفه جویی قوا نمود.
۳٫ با استفاده از نیروهای صرفه جویی شده ، نسبت به تشکیل نیروهای احتیاط قوی و در دسترس ، قدرت عکس العمل بیشتری یافت و قابلیت انعطاف لازم را به وجود آورد. نتیجه آن که ، نیروهای نظامی عراق با آگاهی از تداوم نبرد و به منظور حفظ ماشین جنگی خود، کسب آمادگی متحرک را خط مشی خود قرار دادند.
چگونگی اجرای استراتژی نظامی جدید جمهوری اسلامی ایران
اجرای استراتژی نظامی جمهوری اسلامی، از آن جایی که مبتنی بر تنبیه متجاوز و فرسوده کردن نیروهای نظامی عراق از طریق وارد کردن هر چه بیشتر خسارت و ضایعات ، آسیب رساندن به مناطق حیاتی و تاسیسات اقتصادی و نهایتا تهدید شهرهای عمده و خطوط مواصلاتی بین شهرهای عمده بود، تمامی طول جبهه، از جنوبیترین نقطه (فاو) تا شمالیترین نقطه ( سیدکان) را در بر میگرفت.
جامعیت چنین تفکری ، از ویژگیهای زیر برخوردار بود:
تهدید کلی نیروهای نظامی عراقی در سراسر مرز و فرسوده کردن آنان ؛
ایجاد غافلگیری در نیروهای نظامی عراق در شناخت محل عملیات نظامی؛
تحمیل نبرد به دشمن در نقاط مختلف و در نتیجه ، کشاندن نیروهای احتیاط آن به سراسر جبهه که فرسودگی آنان را در پی داشت؛
استفاده کامل از نیروهای پیاده نظام و کاهش اتکا به نیروهای زرهی؛
آزاد سازی مناطق باقیمانده از خاک میهن اسلامی و بخشهایی از خاک عراق، با استفاده از ظرفیت نیروهای محلی مخالف حکومت و نهایتا تصرف نقاط سرکوب و استقرار در مواضع برتر نظامی
تهدید شهرهای عمده فاو، بصره ، العماره، مندلی ، کرکوک ، موصل ، اربیل، پنجوین، حلبچه، چومان مصطفی ، حاج عمران و سیدکان و خطوط مواصلاتی بین شهرها؛
تهدید منابع حیاتی و تاسیسات اقتصادی � نظامی عراق واقع در شهرهای مورد تهدید ؛
قطع خطوط تدارکاتی اصلی عراق با کشور کویت؛
۹٫ وارد کردن دشمن به اقدامات غیر متعارف که موجب بدبینی خلق تحت ستم نسبت به حکومت مرکزی شده و همچنین رسوایی این کشور در مجامع بین المللی و افکار عمومی جهان؛
۱۰٫ دادن توان برتر نیروهای مسلح ایران در زمینههای اطلاعاتی ، عملیاتی و تاکتیکی و وحدت و انسجام کلیه آحاد ملت در مقابله با متجاوزان و حامیان آنها و دفع فتنه و انگیزیهای آتی.
اجرای عملیات نظامی در استراتژی جدید، نیازهای زیرا را طلب میکرد، که نیروهای مسلح ایران، کاملا از آن برخوردار بودند:
کسب اطلاعات تاکتیکی و استراتژیکی؛
آغاز تاکتیکهای ویژه برای عبور از موانع طبیعی و مصنوعی؛
تغییر در سیستم فرماندهی و اداره میدانهای جنگ؛
۴٫ استفاده کامل از روحیه تهاجمی که متعاقب پیروزی در عملیاتهای بزرگ ، در نیروهای مسلح مضاعف شده بود و از فرهنگ الهی” متوا قبل ان تموتوا “؛
به دست گرفتن ابتکار عمل در جبههها
استراتژی باز دارندگی با ویژگیها و تواناییهایی بر شمرده برای تحقق اهداف ذکر شده، از سال دوم جنگ با عملیات “رمضان” از تاریخ ۲۳ تیر ماه ۱۳۶۱ آغاز و در تاریخ ۲۲ خردادماه ۱۳۶۷ خاتمه یافت و دقیقا پس از ۳۶ روز از آخرین عملیات ، با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد از طرف ایران، جنگ هشت ساله ایران و عراق به سرانجام رسید.
این عملیاتها در سراسر جبهههای غرب کشور، از شمال تا جنوب ، به وسیله نیروهای مسلح به اجرا درآمد و از نتایج جالب توجه مقایسه عملیاتها ، مساوی بودن تعداد عملیاتهای درون و برون مرزی و هر یک به تعداد ۸۱ عملیات است.
عملیات برون مرزی انجام شده در طول مدت اجرا، دارای افت و خیزهایی از نظر میزان موفقیت بوده و انجام آنها علاوه بر وارد کردن ضربات کوبنده بر ساختار نظامی نیروهای نظامی دشمن آن کشور را وادار به عکس العملهای غیر متعارفی نمود که عبارتاند از:
۱٫ کشانده جنگ به شهرها از طریق بمباران هوایی و موشک باران که منجر به وارد آوردن تلفات بر مردم غیر نظامی ایران شد؛
۲٫ آغاز جنگ نفتکشها در خلیج فارس و بر هم زدن امنتی کشتیرانی در آبهای جنوبی که نتیجه آن افزایش حضور ناوگان کشورهای بزرگ ؛
۳٫ استفاده ا زجنگ افزارهای غیر متعارف شیمیایی و میکروبی در مناطق عملیاتی والفجر ۲ ، خیبر ، بدر، شلمچه ، سومار، حلبچه.
بمباران شیمیایی شهر حلبچه و قتل عام بیش از پنج هزار نفر از مردم کرد آن شهر توسط رژیم عراق در کلیه نقاط جهان، بازتاب گستردهای یافت و محکومیت عراق را از طرف اکثر کشورهای جهان در پی داشت. این اقدام جنایتکارانه رژیم عراق، نقطه اوج ددمنشی حاکمان عراق را به جهانیان نشان داد.
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران متقابلا چندین بار با پرتاب موشک و بمباران منابع حیاتی و تاسیسات اقتصادی عراق، اقدامات تلافی جویانهای انجام دادند که مهمترین آن ، پرتاب ۱۳ فروند موشک به سوی تاسیسات شهرهای کرکوک و بغداد در تاریخ ۲۳ بهمن ۶۳ بود.
علاوه براین در خلیج فارس با شرارتهای دریایی عراق، مقابله به مثل شد و نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران به خوبی توانست سیادت دریایی را حفظ کند، و همچنین در تمام مدت جنگ تحمیلی: نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران با حفظ برتری هوایی در پشتیبانی از نیرویهای سطحی ، فعال بود . در هیچ یک از مراحل نبرد، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ، از جنگ افزارهای شیمیایی استفاده نکرد. زیرا اولا، فاقد آن بود و به تعهدات خود مبنی بر عدم استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی، پایبند و متعهد باقی ماند.
در سالهای پایانی جنگ، سیل کمکهای نظامی و اقتصادی از طریق ابر قدرتها به سوی عراق سرازیر شد و محدودیتهای جمهوری اسلامی در زمینه تهیه و تدارک نیازمندیهای نظامی افزایش یافت . ولی با وجوداین دوگانگی رفتار کشورهای جهان با دو کشور ایران و عراق و از آنجایی که تواناییهای نیروهای مسلح ایران برای همگان به اثباط رسیده بود ، جهانیان در معادلات سیاسی خود ، تمایل نداشتند که یکی از طرفین جنگ به پیروزی � نهایی برسد. و تلاش میکردند از طریق مجامع رسمی بینالمللی به گونهای این جنگ خاتمه یابد که طرف پیروزی نداشته باشد.
سازو کار طراحی و اجرای عملیات
در دوران دفاع مقدس ، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ، با چنگ انداختن به ریسمان الهی و به صورت پیکری واحد و متحد، طراحی و اجرا و هدایت عملیات را عهده داشتند.
“واعتصموا به حبل الله ولا تفرقوا”
بخشی از نیروهای مسلح تحت لوای “ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص” و بخشی دیگر تحت لوای “واعدوالهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم” در اجرای استراتژیهای نظامی مختلف دوران مقدس، به صورت یکپارچه عمل نمودند و پیروزیهای غرور آفرین برای کشور و اسلام به وجود آوردند. این پیروزیها موجب شکوفایی استعدادها، بالندگی سازمانها و یکپارچگی آحاد ملت در پشتیبانی از رزمندگان خودشده بود.
برتری توان رزمی حاصل شده، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان قدرت برتر منطقه به جهانیان معرفی کرد. عراق به رغم دریافت همه گونه پشتیبانی اطلاعاتی و تدارکاتی از کشورهای جهان و همچنین کسب تجربیات نظامی از شکستهای پی در پی، دچار آنچنان هراسی از جمهوری اسلامی ایران شده بود که رویای تجاوز مجدد به خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران را از ذهن خود خارج کرد و این موضع. تحقق اهداف استراتژی باز دارندگی را به اثبات رساند. حوادث بعد از جنگ تحمیلی ، نشان داد که عراق، با داشتن آمادگی، از ادعاهای خود علیه ایران چشم پوشیده و تمام ظرفیت نظامی خود راعلیه کشورهای دیگر در همسایگی جنوبی خود به کار گرفت و یک بار دیگر ثابت کرد که حکومت آن کشور، دست از اقدامات تجاوز کارانه خود کشید و نباید به آن کشور اجازه داد تا در منطقه کند.
در طول جنگ تحمیلی ، بخشی از نیروهای مسلح ایران که از ابتدای جنگ در کنار بخش اصلی نیروهای مسلح، آموزش، تجهیز و پرورش یافته بود، آن چنان احساس بلوغ و بالندگی کرد که مجوز تشکیل نیروهای سه گانه جداگانه و رخصت حضور یافتن در میدان کار و زار را به تنهایی، دریافت کرد و مسوولیت طراحی و اجرای اکثر عملیات برون مرزی را پس از سال ۱۳۶۳ ، در دوران استراتژی باز دارندگی، به عهده گرفت. این دستاورد، یکی از نعمات بزرگ جنگ بود که رهبر الهی انقلاب ، همواره بر آن تاکید داشت.
بخش دیگری از نیروهای مسلح در دوران استراتژی باز دارندگی، به ماموریت ذاتی خود “پدافند از مرزها” پرداخت و عملیات برون مرزی را پشتیبانی کرد.
سرانجام جنگ تحمیلی با اقتدار جمهوری اسلامی ایران پایان یافت و ملت و نیروهای مسلح ایران، افتخار دارند که تنها کشور و حکومت در طول تاریخ ایران هستند که بدون استمداد از قدرتهای برتر، در مقابل دشمن متجاوز قد برافراشته و با ایثار خون جوانان خود و فداکاریهای بسیار ، پوزه دشمن را به خاک مالیده و خاک مقدس میهن را از لوث وجود دشمنان تطهیر کردند.
نکتهای را که باید دشمنان این آب و خاک در نظر داشته باشند، این است که ملت ایران با هر دین و مذهبی، سرزمین و ارزشهای دینی خود را از هر چیزی بالاتر دانسته و حاضرند با تمام وجود در راه آن جانفشانی کنند. این گونه ایثار و فداکاری، از حس وطن خواهی و عشق به آموزههای دینی، به عنوان عامل برتری ساز در توان رزمی سود جسته و آن را در هیچ کشوری نمیتوان یافت.