مدیریت استانی کردستان

  • خانه 
  • تماس  

بدون شرح

حدیث روز

17 اسفند 1391 توسط صالحی

نبي مکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به حضرت علي (عليه السلام) فرمود:

و الذي نفسي بيده! لولا أن يقول فيك طوائف من أمتي ما قالت النصارى في عيسى بن مريم، لقلت فيك اليوم مقالا لا تمرّ بأحد من المسلمين إلا أخذ التراب من أثر قدميك يطلبون به البركة.

قسم به خدايي که جان من در قبضه قدرت اوست! اگر اين دلهره را نداشتم که مردم درباره تو غلوّ کنند، همان‌گونه که درباره عيسي غلوّ کردند، درباره تو سخني را مي‌گفتم که از کنار هيچ مسلماني عبور نمي‌کردي، مگر اينکه خاک زير پاي تو را برمي‌داشتند و با آن، تبرک مي‌جستند.

المعجم الکبير للطبراني، ج1، ص320، حديث951 ـ مجمع الزوائد للهيثمي، ج9، ص131 ـ علل الحديث لإبن أبي حاتِم، ج1، ص313 - المناقب للخوارزمي، ص311

 نظر دهید »

مقاله ای با عنوان ترس از مرگ

17 اسفند 1391 توسط صالحی


ترس از مرگ، حالتی نیست که در انسان کم بشود و هر چه عمر طولانی‌تر گردد، این ترس تشدید می‌شود، چرا که انسان نزدیکی خود به مرگ را می‌بیند. چنان چه حضرت علی (ع) می‌فرماید: هر نفسی که مرد می‌کشد، گامیست که به سوی مرگ می‌نهد. (نهج البلاغه).

مرگ تنها واقعیتِ گریز ناپذیری است که هر مؤمن و کافری، یا هر معتقد و منکر معادی مجبور است به آن اذعان داشته باشد، چرا که فنای دنیا و اهل دنیا را با چشم می‌بیند و مرگ انسان‌ها را مکرر تجربه می‌کند و می‌داند که مرگ برای هر موجود زنده‌ای مقرر شده و روزی [که زیاد هم دیر نیست] نوبت خودش است.

«كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» (العنکبوت، 57)

ترجمه: هر نفسى چشنده مرگ است آنگاه به سوى ما بازگردانيده خواهيد شد.

«أَيْنَمَا تَكُونُواْ يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ ...» (النساء، 78)

ترجمه: هر كجا باشيد شما را مرگ درمى‏يابد هر چند در برج‌هاى استوار (بلند و مستحکم) باشيد… .

اما «ترس از مرگ» علل گوناگونی دارد و به همین دلیل برخی از آنها لازم و بالتبع سازنده و نیکو است و برخی دیگر باید مورد توجه و اصلاح قرار گیرد. به عنوان مثال:

الف - ناخوشایندی عموم مردم جهان در اعصار و نسل‌های متفاوت - از جمله کفار و ناباوران حقایق هستی، الله جلّ جلاله و آخرت - معلول عشق، علاقه و وابستگی شدید به دنیا و مظاهرش می‌باشد و بدیهی است که کنده شدن از متعلقات و دوری از محبوب نزد انسان نه تنها ناخوشایند، بلکه بسیار دردآور است. آدمی حتی اگر یک چوب خشک را دوست داشته باشد، دوری از آن به واسطه از بین رفتن یا جدا شدن، ناراحتش می‌کند و هر چقدر علاقه‌اش به آن چوب خشک شدت داشته باشد، درد و عذابش بیشتر است و سختی و عذاب مرگ نیز همین کنده شدن از متعلقات است، نه چگونگی مُردن.

این گروه از افراد به خاطر شدت علاقه‌ای که به دنیا و مظاهرش دارند، سعی دارند موضوع مرگ و قیامت را به فراموشی بسپارند. اما ممکن نیست، چون مرگ دیگران و خود را می‌بینند. لذا از جدایی وحشت می‌کنند.

«إِنَّ هَؤُلَاء يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا» (الإنسان، 27)

ترجمه: اينان دنياى زودگذر را دوست دارند و روزى گرانبار را [به غفلت] پشت‏سر مى‏افكنند.

پس، یکی از راه‌های کم کردن هراس از مرگ، کم کردن و بریدن از عشق و تعلق به «فانی» است. در این تعلق، عشق، عاشق و معشوق همه فانی هستند.

ب - عده‌ی دیگری خدا باور و مؤمن به معاد هستند، اما از عواقب عملکرد سوء خود می‌ترسند. این هراس، یک ترس ممدوح است، مفید است، سازنده است، به شرط آن که انسان در پی اصلاح بر آید. وگرنه هم خانه و کاشانه را به آتش بکشد و هم بترسد که مبادا همه چیز بسوزد، هیچ فایده‌ای ندارد.

بدیهی است که انسان تا نگران از دست دادن نباشد، تلاشی برای به دست آوردن و حفظ کردن نیز نخواهد داشت. لذا یاد مرگ، یاد حیات برزخی و یاد روز حشر، محاسبه و حیات اخروی همیشه توصیه شده است.

چنین مؤمنی ترس به حق و سازنده‌ای دارد و این ترس نه تنها از امید، نشاط و لذتش نمی‌کاهد، بلکه به آن می‌افزاید، چون سفر را با هدفی والا و عشقی والا و امید وصال طی می‌کند.

چنین مؤمنی در عین توجه به کوتاهی‌ها، معاصی و ظلم‌هایی که به خود کرده است، نه تنها از رحمت خدا ناامید نیست، بلکه بسیار امیدوار هم هست و می‌داند که اگر با معرفت و عشق او حرکت کند، هر چقدر هم افت و خیز داشته باشد، معشوق همه گناهانش را می‌بخشد و مرگ برای او شیرین و لذت بخش می‌شود. چرا که پایان سفری مشقت‌بار و رسیدن به حیات جاوید و فرح بخش است.

«قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (الزمر، 53)

ترجمه: بگو اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏روى روا داشته‏ايد از رحمت ‏خدا نوميد مشويد، در حقيقت‏ خدا همه گناهان را مى‏آمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است.

پس، چنین هراسی از مرگ نه تنها مذموم نیست و نباید کم شود، بلکه بسیار ممدوح و سازنده است و باید تقویت شود تا موجب تقوا، عبادت، مبارزه با نفس، گریه‌های شبانه، راز و نیاز با محبوب و مقصود … و رشد و تکامل گردد. دعای کمیل را بخوانید، چه عاشقانه است؟ «کجایی ای غایت آرزوهای عارفین - به فرض که آتش جهنم را تحمل کنم، دوری تو را چه کنم؟»

ب - مرگ برای عده‌ای نه تنها تلخ، ناگوار و ترسناک نیست، بلکه بسیار شیرین و زیباست. چنان چه امام حسین (ع) می‌فرماید مانند جواهری زیبا بر سینه دختری جوان است. یعنی این قدر زینب بخش مؤمن است.

مهم نگاه به مرگ است که نشأت گرفته از نگاه به توحید و معاد می‌باشد. وقتی در شب عاشورا امام حسین (ع) به همه وعده شهادت و بهشت می‌دهد و حضرت قاسم (ع) چون نوجوان بود و احتمال می‌داد که نصیب او نشود پرسید: آیا نصیب من نیز می‌شود یا خیر؟ امام (ع) ابتدا به ساکن پاسخ ندادند، بلکه پرسیدند: مرگ را چگونه می‌بینی؟ و وقتی پاسخ داد: شیرین تر از عسل؛ فرمودند: پس تو هم شهید می‌شوی.

عشاق تمنای مرگ می‌کنند - نقلی از قرآن:

عاشق همیشه مایل به وصال و لقای محبوب است. کسی که عاشق دنیای محدود و فانی است، دوست دارد به دنیا برسد و در آن متنعم و جاوید بماند و البته هیچ گاه به آرزویش نمی‌رسد، چرا که دنیا فانی است. همین طور کسی که عاشق خداست، مایل به وصال و لقای اوست، لذا هیچ گاه دوست ندارد این سفرش به سوی محبوب با اتمام نرسد. بلکه آرزو و تمنّای رسیدن دارد.

یهودیان صدر اسلام که مانند صهیونیست‌های امروزی انحصار طلب بودند، دائم جوّ و شایعه پخش می‌کردند که خدا فقط ما را دوست دارد و این فقط ما هستیم که خدا را دوست داریم. خدا نیز به پیامبرش فرمود که به آنها بگوید: «اگر گمان شما چنین است که تنها محب و محبوب شما هستید، از خدا تمنای مرگ کنید اگر راست می‌گویید» و بعد تأکید می‌کند که این مرگی که شما از آن گریزان هستید، ولی او به ملاقات شما می‌آید:

«قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاء لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ * وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ * قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ» (الجمعه، 6 تا 8)

ترجمه: بگو اى كسانى كه يهودى شده‏ايد اگر پنداريد كه شما دوستان خداييد نه مردم ديگر، پس درخواست مرگ کنید اگر راست می‌گویید (به ادعایتان صادق هستید) * و[لى] هرگز آن را به سبب آنچه از پيش به دست‏خويش كرده‏اند آرزو نخواهند كرد و خدا به [حال] ستمگران داناست * بگو آن مرگى كه از آن مى‏گريزيد قطعاً او به ملاقات ‏شما مى‏آيد آنگاه به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانيده خواهيد شد و به آنچه [در روى زمين] مى‏كرديد آگاهتان خواهد كرد.

*- پس عشاق نه تنها از مرگ نمی‌ترسند، بلکه تمنای پایان سفر، آزمون و رسیدن به وصال دارند. چنان چه عشاق شهادت طلب هستند. از این روست که امام شهداء، وقتی پایان سفر را نزدیک می‌بیند، بدون ترس و با شوقی فراوان به استقبال مرگ رفته و به امّتش می‌گوید:

«امام خمینی (ره): با دلی‌ آرام‌ و قلبی‌ مطمئن‌ و روحی‌ شاد و ضمیری‌ امیدوار به‌ فضل‌ خدا، از خدمت‌ خواهران‌ و برادران‌ مرخص‌، و به‌ سوی‌ جایگاه‌ ابدی‌ سفر می‌كنم‌«.

ژیلا زین الدینی-مدرسه علمیه کامیاران

 نظر دهید »

محبت و دوستی آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) پایه و اساس اسلام است.

13 اسفند 1391 توسط صالحی

اسلام دارای ارکان و پایه های گوناگونی استکه بقا و ماندگاری آن بستگی به آنها دارد و هر مسلمان وظیفه دارد که در جهت تعظیم و بزرگداشت اساس دین و ارکان اسلام نهایت تلاش و جهاد فکری و عملی را در دوران عمر انجام دهد،زیرا بی تفاوتی و سهل انگاری در احیاء اصول مکتب و ابقاء اساس و ارکان دین موجب فساد در دین می شود.

حالا با توجه به اهمیت این موضوع به سراغ اساس اسلام و اشنایی با ان می رویم.

امامـ جعفر صادقــ (علیه السلام) در معرفی اساس اسلام فرمود: « بنی اسلام علی خمس: علی الصلوه و الصوم و الحج و الولایه و لم یناد بشیء کما نودی بالولایه » (1)

«اسلام بر پنج پایه استوار شده که عبارتند از : نماز ،زکات ، روزه ، حج و ولایت و چندان که درباره ولایت سفارش و تاکید شده ،درباره هیچ یک از ارکان دیگر اسلام سفارش نشده است.»

 

در کلام روشن و هدایت بخش امامـ صادق (علیه السلام) تاکید و توصیه و تکیه بر اصل ولایت شایان توجه و دقت فراوان است. چرا که فرمود: به اندازه ای که درباره ولایت سفارش و تاکید شده ،درباره هیچ یک از ارکان دیگر اسلام سفارش نشده است. واین یک حقیقت انکار ناپذیر و قطعی است زیرا نماز ،زکات ف روزه و حج منهای ولایت مانند پیکر بدون سر و کالبد بی روح است.

 

در منطق قران و بیان چهارده معصوم (علیهم السلام)حقیقت ایمان و روح عبادات ، ولایت و امامت عترت مطهر پیامبر خداست. و نیایشگران و روزه داران و زکات پردازان بی ولایت، که امامت اهل بیت و رسول الله رو نپذیرفته اند ، فرجامی تلخ و زشت چونان ناکثین ،قاسطین و مارقین بدکار و منافق خواهند داشت.

 

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) درباره محبت و مودت خاندان عصمت و طهارت فرمودند: « اساس الاسلام حبی و حب اهل بیتی» (2)

«بنیاد اسلام، دوست داشتن من و محبت به اهل بیت من استــ »

 

امامـ جعفر صـــادق (علیه السلام) در رابطه با تعظیم ولایت و اهل بیتــــــ (علیهم السلامـ) ومحبت و مودت عترت معصوم رسول الله (صلیــ الله علیه و اله و سلمـ ) فرمود: «لکل شیءاساس و اساس الاسلام حبنا اهل البیت (علیهمـ السلامـ) » (3)

«برای هر پدیده ای بنیاد و پایه ای است و بنیاد و اساس اسلام مودت و دوستی اهل بیت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) می باشد»

در ارتباط با عظمت و قداست ولایت و محبت خاندان عصمت و طهارت، واینکه دوستی و محبت عترت رسول الله (صلی الله علیه و اله و سلم) نشانه ایمان حقیقی و بغض و کینه نسبت به انها علامت کفر و عدم ایمان به خداست ، امامـ محمد باقـــــر(علیه السلام) فرمودند: « حبنـــــا ایمانـــــ و بغضــنا الکفــــــــــــــــر» (4)

«دوستی و محبت ما خاندان پیامبر نشانه ایمان، وکینه و دشمنی با ما علامت کفر است.»

 

 1 نظر

او خواهد آمد...

13 اسفند 1391 توسط صالحی

 1 نظر

خنده گل زیباست...

13 اسفند 1391 توسط صالحی

 1 نظر

ثواب زیارت حضرت فاطمه معصومه (س)

13 اسفند 1391 توسط صالحی


حضرت معصومه(س) در طهارت نفس امتیازی خاص و بسیار والا داشت که امام هشتم برادر آن حضرت او را که نامش فاطمه بود «معصومه» خواند و فرمود: مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ کَمَنْ زَارَنى»؛ کسی که حضرت معصومه(س) را در قم زیارت کند مانند آن است که مرا زیارت کرده است.

مرحوم علامه مجلسى از شیخ صدوق(ره) روایتى ارزشمند درباره ارزش زیارت فاطمه معصومه (س) نقل می‌کند:

قَالَ سَألْتُ اَبَا الْحَسَن ِالر ِّضَا(ع) عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت ِمُوسَى بْن ِجَعْفَر (ع)، فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةَ؛

راوى گوید: از امام رضا(ع) درباره حضرت فاطمه معصومه(س) پرسیدم. آن حضرت فرمود: هرکس قبرش را با معنویت زیارت کند، بهشت بر او واجب می‌شود.

همچنین حضرت معصومه(س) از نظر کمالات علمی و عملی بی نظیر است از این رو اگرچه مرقد مطهرش آشکار است و همانند مرقد مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها مخفی نیست ولی مطابق مکاشفه‌ای که برای بعضی از اولیای خدا روى داده امام باقر یا امام صادق علیهم السلام فرمودند: کسی که مرقد حضرت معصومه علیها سلام را زیارت کند به همان مقصودی نایل خواهد شد که از زیارت قبر حضرت زهرا سلام الله علیها نایل می‌شود

 1 نظر

قرآن و قانون جاذبه

13 اسفند 1391 توسط صالحی

على بن موسى الرضا(عليه السلام) به يكى از دوستان خود فرمود:

اَلَيْسَ اللهُ يَقُولُ بِغَيْرِ عَمَد تَرَوْنَها؟

فَقُلْتُ: بَلَى

قالَ: ثُمَّ عَمَدٌ، لكِنْ، لا تَرَوْنَها!(1)

ترجمه

آيا خدا نمى فرمايد كه آسمان بدون ستونى كه ديده شود برپاست؟

گفتم: آرى

فرمود: بنابراين ستونى وجود دارد كه نامرئى است و شما آن را نمى بينيد!

شرح كوتاه

امروز مسلّم است كه كرات آسمانى در مدارهاى خود به بركت تعادل نيروى جاذبه و دافعه برپا هستند، جاذبه همچون زنجير عظيمى آنها را به سوى هم مى كشاند و نيروى گريز از مركز آنها را از هم فرار مى دهد و تعادل كامل آنها سبب شده كه ميليون ها سال بدون كمترين تغييرى در مدار خود بگردند و در فضاى بيكران روى اين ستون نامرئى تكيه كنند و معلق بمانند. آيا در آن زمان كه هنوز پرده اى از روى اين اسرار برداشته نشده بود تعبيرى رساتر از تعبير فوق براى بيان اين حقيقت وجود داشت؟ و آيا اين از معجزات علمى پيشوايان بزرگ ما نيست؟!

1. تفسير برهان، جلد 3، صفحه 278.

منبع : صدو پنجاه درس زندگي آيت الله مکارم شيرازي

 نظر دهید »

راز كارها!

13 اسفند 1391 توسط صالحی


اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:

وَوَتَّدُ بِالصُّخُورِ مَيَدانَ اَرْضِهِ(1)

ترجمه

به وسيله كوه ها از لرزش و تكان خوردن زمين جلوگيرى نمود.

شرح كوتاه

امروز ثابت شده همان طور كه جاذبه ماه در جزر و مد درياها مؤثر است و آب آنها را دوبار، در شبانه روز، به تفاوت، يك متر و بيشتر و حتى در بعضى از نقاط پانزده متر! بالا و پايين مى برد، روى پوسته جامد زمين مؤثر است و آن را به مقدار 30 سانتى متر بالا مى كشد سپس به پايين برمى گردد، ولى استحكام پوسته زمين به خاطر وجود كوه ها كه ريشه هاى آن به هم متصل شده و شبكه زره مانندى دور زمين ايجاد كرده مانع از تأثير بيشتر آن مى گردد.

راستى اگر كوه ها وجود نداشتند و پوسته زمين نرم بود و شب و روز در جزر و مد بودند آيا آرامشى براى ما وجود داشت؟ اين حقيقت را پيشوايان اسلام از 14 قرن پيش بيان كردند.

1. نهج البلاغه خطبه 1.

منبع : صدو پنجاه درس زندگي آيت الله مکارم شيرازي

 نظر دهید »

پاسخ به پرسش دوستی که نماز نمی خواند؟!؟!

13 اسفند 1391 توسط صالحی



سئوال:نمي‌توانم نماز بخوانم چه كنم تا بتوانم نماز خوان شوم؟


جواب:با اين كه فعلاً نماز نمي‌خوانيد، ولي در فكر نماز خوان شدن هستيد نشان مي‌دهد كه روح‌تان سالم است‌و از كمبود نماز كه غذاي روح است در رنج و عذاب هستيد. اميدواريم همين فكر شما را از تارك الصلاهْْ (‌ترك‌كننده نماز) بودن به يك بنده نماز خوان و بنده شايسته خدا مبدل نمايد.
‌شما هيچ فكر كرده‌ايد چرا عذا مي‌خوريد؟ چرا ميوه‌جات و شيريني و ساير خوردني‌ها را مي‌خوريد؟ چرا‌آب مي‌آشاميد؟ چرا لباس مي‌پوشيد؟ چرا به مدرسه مي‌رويد و در راه درس خواندن زحمت مي‌كشيد، بي خوابي‌مي‌كشيد؟ ناگزير خواهيد گفت: اين‌ها كه فكر كردن لازم ندارد خوب معلوم است اگر غذا نخورم و آب نياشامم‌نمي‌توانم زنده بمانم و چنان چه لباس نپوشيم بس با چه وسيله‌اي خودم را از سرما و گرما حفظ نمايم و آبروي‌خودم را در مقابل چشم ديگران محفوظ بدارم. و اگر درس نخوانم بي سواد مي‌مانم و در جامعه با مشكلات زياد‌مواجه مي‌شوم. و بالاخره از همه اين‌ها كه گفتيد استفاده مي‌كنم، چون كه تمام آنها به نفع من است و زندگي و‌خوشي آن به بهره‌گيري از اين نعمت‌هاي خدادادي بستگي كامل دارد و بدون استفاده از اين مواهب الهي ادامه‌زندگي امكان ندارد.
‌و اگر از شما سؤال شود چرا دستتان را روي اجاق گاز نمي‌سوزانيد؟ چرا با چاقو انگشت‌تان را قطع نمي‌كنيد؟‌چرا سرتان را محكم به ديوار نمي‌كوبيد؟ چرا ضربه محكم به چشم‌تان نمي‌زنيد؟ چرا خود را از بلندي به پايين‌پرت نمي‌كنيد؟ چرا غذاهاي فاسد را نمي‌خوريد؟ و… فوراً پاسخ مي‌دهيد: عجب سوال‌هاي مي‌كنيد! چيزي كه‌عيان است چه حاجت به بيان است؟ بسيار روشن است از همه مواردي كه پرسش نموديد همه انسان‌هاي عاقل‌اجتناب مي‌كنند، مگر ديوانه شدم تا سرم را به ديوار بكوبم، آدم ديوانه از اين كارها مي‌كند، اما آدم عاقل كه دست به‌اين كار نمي‌زند، زيرا همه اين كارها ضرر به انسان دارد و انسان فهميده به ضرر خود اقدام نمي‌كند.
‌وقتي شما اين جواب‌ها را به ما داديد كه جواب درستي هم هست، ما هم به شما عرض مي‌كنيم: همان گونه اگر‌بخواهيد زنده بمانيد و از زندگي خود سود ببريد هم بايد از خوردني‌ها و آشاميدني‌ها استفاده كنيد و هم از‌چيزهايي كه ضرر به جسم دارد و زندگي را با خطر جدي مواجه مي‌كند بايد اجتناب كنيد، همين‌طور هم اگر‌بخواهيد پس از مرگ، زندگي خوب و خوش داشته باشيد و خود را از مار و عقرب نجات بدهيد بايد كارهايي كه‌خداوند مهربان واجب كرده به حا بياوريد و كارهايي را كه خداوند حرام نموده ترك كنيد. واجبات مانند نماز،‌روزه، و… شبيه غذا و آب براي روح است و محرمات مانند دروغ، غيبت و… مثل سم براي روح است.
‌عبادت هم‌چنين كارهاي خلاف ما ضرري براي خداوند ندارد هر عبادتي را انجام بدهيم به نفع خود ما است و‌هر گناهي را مرتكب شويم به ضرر خود ما است نماز در بين تمام عبادت‌ها به عنوان ستون دين و نقش كليدي و‌اساسي را دارد. انسان ممكن است گرسنگي و تشنگي و سرما و گرما را مدتي تحمل كند، ولي نمي‌تواند بيش از‌چند دقيقه از تنفس هوا خودداري كند، لذا هواي سالم از حياتي‌ترين ضروريات زندگي انسان است. نماز هم‌براي انسان چنين نقشي را دارد و خدايي كه از همه نيازهاي انسان آگاه است در هيچ شرايطي راضي نيست تا نماز‌ترك شود و دستور مي‌دهد حتي در حال بيماري هم بايد نماز خوانده شود.([1]) نماز از چنان اهميتي برخوردار‌است كه محور همه اعمال قرار گرفته است، يعني اگر نماز قبول شود عبادت‌هاي ديگر هم قبول مي‌شود، و اگر‌پذيرفته نشود اعمال ديگر هم قبول نمي‌شود.([2]) خوب فكر كنيد كه نماز ميزان سنجش ساير عمل‌ها است حالا‌اگر كسي نماز نخواند چه بهره‌اي از سعادت دارد؟ چه ذخيره‌اي براي خود تهيه ديده است؟ اهميت قضيه آن‌وقت روشن مي‌شود كه انسان درست فكر كند در اين كه اگر جزاي ترك كننده نماز فقط اين بود كه چيزي به آدم‌نمي‌دادند و به بهشت نمي‌بردند باز خوب بود، ولي اين طور نيست، نه تنها تارك نماز را به بهشت راه نمي‌دهند،‌بلكه جايگاهش را در جهنم قرار ميدهند، قرآن مي‌فرمايد: از جهنميان سؤال مي‌شود: چه چيز شما را به جهنم‌ وارد ساخت؟ جواب مي‌دهند: ما از نماز گزاران نبوديم.([3]) بدني خاطر است كه رسول خدا(ص) فرمود: نماز‌ستون دين است و نماز كليد بهشت است.([4]) پس اي عزيز براي خوش بختي و سعادت خود حتماً نماز بخوان و‌هرگز آن را ترك نكن. نماز ارتباط با خداي مهربان است و ترك آن قطع ارتباط با خدا است، آيا نمي‌خواهي با‌خداي مهربان كه اين هم نعمت‌هاي فراوان براي تو و ديگران داده است ارتباط برقرا كني و براي خودت سعادت‌كسب كني.
منبع:
[1]. امام خميني، توضيح المسائل، مسئله 917.
[2]. همان، بعد از مسئله 727.
[3]. مدّ‌ثر (74) آيه 42-43.
[4]. محسن قرائتي، پرتوي از اسرار نماز، ص 80-81.

 نظر دهید »

شعر:زائری بارانی ام!!!

13 اسفند 1391 توسط صالحی

زائری بارانی ام،آقا به دادم می رسی؟
بی پناهم خسته ام تنها،به دادم می رسی؟
گرچه آهونیستم اما پر از دلتنگی ام
ضامن چشمان آهو ها ،به دادم می رسی؟
از کبوترها که می پرسم نشانم می دهند
گنبد وگلدسته هایت را ،به دادم می رسی
ماهی افتاده بر خاکم لبالب تشنگی
پهنه آبی ترین دریا،به دادم می رسی؟
ماه نورانی شب ها سیاه عمر من
ماه من ای ماه من،آیا به دادم می ر سی؟
من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرا ، به دادم می ر سی؟

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 141
  • 142
  • 143
  • ...
  • 144
  • ...
  • 145
  • 146
  • 147
  • ...
  • 148
  • ...
  • 149
  • 150
  • 151
  • ...
  • 284
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدیریت استانی کردستان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • فرهنگی
  • عرفه
  • دل نوشته
  • مناسبتی
  • خبر فرهنگی
  • خبر آموزشی
  • مقدمه
  • آخر زمان و مهدویت
  • قرآن
  • احادیث
  • مسائل شرعی
  • داستان
  • شعر
  • توصیه های بزرگان
  • پیامبران الهی
  • پاسخ به شبهات دینی و اعتقادی
  • دعا
  • خبر پژوهشی
  • پزشکی
  • تحقیق
  • مسابقه
  • متفرقه
  • ولایت مداری
  • حدیث

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

امام زمان

مهدویت امام زمان (عج)

سوره قرآن
ذکر روزهای هفته

آمارگیر وبلاگ

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس