شعر:زائری بارانی ام!!!
13 اسفند 1391 توسط صالحی
زائری بارانی ام،آقا به دادم می رسی؟
بی پناهم خسته ام تنها،به دادم می رسی؟
گرچه آهونیستم اما پر از دلتنگی ام
ضامن چشمان آهو ها ،به دادم می رسی؟
از کبوترها که می پرسم نشانم می دهند
گنبد وگلدسته هایت را ،به دادم می رسی
ماهی افتاده بر خاکم لبالب تشنگی
پهنه آبی ترین دریا،به دادم می رسی؟
ماه نورانی شب ها سیاه عمر من
ماه من ای ماه من،آیا به دادم می ر سی؟
من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرا ، به دادم می ر سی؟