راه پيشگيري و درمان اضطراب و اندوه
از نظر آموزه هاي قرآني هماره پيشگيري يعني دفع اضطراب و اندوه بهتر از درمان يعني رفع آن هاست. به اين معنا که انسان مي بايست به گونه اي خود را تربيت کرده و پرورش دهد که علل و عوامل اندوه زا نتواند او را مضطرب و اندوهگين سازد.
بهترين راه پيشگيري که قرآن بيان مي کند، تغيير در نگرش و رويت انسان به هستي و خود است. وقتي انسان نگرشي صحيح در اين حوزه ها داشته باشد، به طور طبيعي هيچ عاملي نمي تواند او را دچار اندوه و اضطراب کند.
اگر انسان ها بدانند که موجودي فقير در ذات هستند (فاطر، آيه 15) و هيچ چيز در وجودشان يا بيرون از وجودشان مال آن ها نيست، بلکه خودشان و همه هستي مال خداوند است؛ در اين صورت ديگر براي خودشان، هيچ دارايي را فرض نمي کنند که بدان دلبسته و علاقه مند شوند و يا از دست دادن آن را امري غير طبيعي بشمارند و سپس دل نگران شده و يا مضطرب از دست دادن باشند و يا آن که از دست دادن آن موجب اندوه ايشان شود؛ چرا که اينان وجود خودشان و همه دارايي هاي خودشان را از آن خداوند مي دانند و خود را امانت داري بيش نمي دانند که پس از مدتي مي بايست آن را به صاحب مال بازگردانند و امانت را ادا نمايند. (فاتحه الکتاب، آيه 3، نساء، آيه 58؛ و آيات ديگر)
اما وقتي انسان خود را مالک جان و چيزهاي ديگر بداند و يا به دارايي که در اختيارش به عنوان امانت است، دلبسته و علاقه مند شود، هنگامي که آن امانت گرفته شود، اين تعلقات و دلبستگي ها او را همان طور که شاد کرده وقتي از دست مي رود اندوهگين مي سازد.
درماني سريع و اورژانسي
يکي از راه هاي درمان سريع و اورژانسي اندوه و اضطراب اين است که دل فارغ و تهي شده را به سرعت با ياد و ذکر الهي پر کنيم؛ زيرا وقتي چيزي از ما گرفته مي شود، به همان ميزان يک منطقه فراغ و خالي در دل ما ايجاد مي شود، که مي بايست آن را پر کرد.
از نظر قرآن بهترين چيزي که مي تواند به سرعت آن منطقه فراغ و خالي را پر کند، ياد خدا و ذکر الهي است که آرامش بخش است.
از نظر آموزه هاي قرآني ، ذکر الهي و ياد خداوند مهم ترين عامل آرامش و رهايي از اضطراب و اندوه است؛ چرا که با ياد خداوند اطمينان و طمانينه در جان و دل آدمي ايجاد مي شود.(رعد، آيه 28) و از نظر قرآن خداوند زماني شما را ياد مي کند که شما خدا را ياد کنيد. (بقره، ايه 52)
خداوند در آيه 10 سوره قصص مي فرمايد که دل مادر موسي(عليه السلام) فارغ و تهي شد و همين مساله موجب تلاطم روحي و رواني اش شده به گونه اي که اگر خداوند نبود ممکن بود که مساله مادر شدن را افشا کند و اسرار را هويدا سازد. اما خداوند اين کشتي توفان زده و تهي و فارغ شده از موسي (عليه السلام) را با طناب و لنگر وحي و ذکر محکم و استوار ساخت و اجازه نداد آن اندوهي که بر جانش آمده و اضطرابي که بدان گرفتار شده باقي بماند بلکه آن را برطرف کرد.
پس ربط با خداوند و پيوند و گره خوردن دل با ياد خدا به هر شکلي موجب مي شود تا کشتي توفان زده دل آرام گيرد و از اضطراب رهايي يابد.