مدیریت استانی کردستان

  • خانه 
  • تماس  

چند دقیقه خلوت

15 مهر 1394 توسط صالحی

 

خداوند ما را بزرگ آفریده است و برای ما نقشه دارد . پس بیا در شبانه روز یه ربع , ده دقیقه برای خدا خلوت کن . نیمه شب نماز هم نمی خواهی بخوانی نخوان , ولی بشین و جسم و روح و هستی خود را بگذار در مقابل خدا.
خدایا دنیا خیلی شلوغ است خودت میدانی عالمی که در آن زندگی میکنیم خیلی شلوغ است , می خواهم ده دقیقه بشینم خستگیم در برود . شب و روز به کار مشغولم , یا نماز می خوانم یا راه می روم یا برای فردا خیالات میکنم. همه وقت به کار مشغولم….

حتی در خواب هم کار میکنم. چند دقیقه اجازه بده در محضر تو بشینم.
این را با خودتان بگویید و بنشینید و با خدای خودتان خلوت کنید. ممکن است در همین چند دقیقه خلوت کار چند هزار ساله را انجام بدهید . گاهی می بینید خداوند چیزهای بزرگ را در چیزهای کوچک قرار داده است , خداوند قادر است.
لذا بنی آدم را خیلی عجیب آفریده است . بنابراین خودش می فرماید ((فتبارک الله احسن الخالقین)) . پس معلوم می شود چه چیز بزرگی آفریده است که این را می گوید.

«مرحوم دولابی»

 نظر دهید »

وصيت شيخ حسنعلي نخودكي به فرزندش

15 مهر 1394 توسط صالحی

با تقوا به همه چيز مي توان رسيد،اگر در اين راه طي طريق به سوي خداوند ،تقوا نباشد،رياضت و مجاهدت را هرگز اثري نيست؛جز زيان،اثري ندارد و نتيجه اي جز دوري از درگاه خدا نخواهد داشت .اگر آدمي يك چله (چهل روز)به رياضت بپردازد،اما يك نماز صبح از او قضا شود،نتيجه آن اربعين بر باد رفته است.در تمام عمرم،تنها يك روز نماز صبحم قضا شد.پسر بچه اي داشتم؛شب آن روز از دست رفت.سحرگاه به من گفتند كه اين رنج فقدان را به علت فوت نماز صبح،مستحق شده اي؛اينك اگرشبي ،تهجد و شب زنده داري ام ترك گردد،صبح آن،انتظار بلايي را مي كشم.

اكنون پسرم!تو را به اين چيز ها وصيت و سفارش مي كنم:

1.آن كه نماز يوميه و واجب خويش را در اول وقت به جاي آوري.

2.در انجام حوايج مردم،هر قدر مي تواني،تلاش كن و هرگز فكر نكن كه فلان كار بزرگ از من ساخته نيست ؛زيرا اگر بنده خدا در را حق قدمي بردارد،خداوند نيز او را ياري مي كند.”

 نظر دهید »

موضوع «تحقیق پایانی »

12 مهر 1394 توسط صالحی

جایگاه شهید و شهادت از دیدگاه اسلام

شهید به معنای کشته شده در راه خداست که در میدان جنگ به فرمان امام حق و در راه دین و آرمان مقدس کشته شده باشد و شهادت، گذشت و فداکاری توأم با بیدار کردن و زنده نمودن تمام افراد بشر از بی توجهی است.
اسلام از آغاز دعوتش با سلاح عظیم و دشمن شکن شهادت که عواطف را سخت تحریک کرده و بسیج می‌نماید، پیشروی‌های چشمگیر نموده و به سرعت و شدت در جوامع و ممالک جهان نفوذ کرده است. در هر زمان مردانی جان بر کف و خداجو با بذل جان و پیکر و چشم پوشی از زندگی مادی، مهم‌ترین و کوبنده‌ترین ضربت کاری و مهلک را بر پیکر منفور دشمنان کینه توز اسلام وارد کرده‌اند. شهید در حقیقت نمرده بلکه نزد خداوند زنده و حاضر است و تا فردی لیاقت پیدا نکند، به شهادت نمی‌رسد. چرا که مرگ طبیعی، مرگ ضعف و زبونی است، مرگ اول دنیاست. ولی شهادت، مرگ شرف و افتخار و عظمت است. در قرآن کریم از انبیاء و صدقین نیز تعبیر به شهید شده است. و هم‌چنین مجاهد نفس که موانع طی طریق حق را از خود دور می‌کند و عارف حق، صوفیان، منتظران ولایت ائمه (علیهم السلام)، زائر امام حسین (علیه السلام)، غریب، عاشق، عفیف، دائم الوضو و نیز افرادی دیگر که در راه خدا گام نهاده‌اند و هر لحظه نفسانیت خود را قربانی نموده‌اند، اجر شهید را دارند. در واقع شهادت را میزان و الگویی برای سنجش همه‌ی اعمال قرار داده‌اند. زیرا هیچ عملی بالاتر از شهادت نیست و شهید هرچه دارد، در طبق اخلاص نهاده و حجابی بین شهید و خدا نیست و خدای تبارک و تعالی برای او جلوه می‌کند و او را در ردیف انبیاء و شاهدان و شفیعان روز قیامت قرار می‌دهد. و سختی‌هایی که در جنگ تحمل نموده، گناهان او را محو و تقلیل می‌کند و از پاداش‌ها و هدایا و روزی‌های خداوند بهره مند می‌شود و بسیار مسرور و شادمان می‌گردد. لذا جامعه نیز باید بداند که شهادت یک پدیده‌ی اجتماعی است و به خود شهید تعلق ندارد. لذا شهید از اوج ابدیت و جهان بالا مشرف بر این جهان و ناظر بر اعمال دیگران است و نسل‌های حاضر و آینده و مردم هر زمین و زمانی را به دقت می‌نگرد. لذا مردم موظفند در تشییع او حضور یابند و اهداف او را تعقیب کنند و از خون به ناحق ریخته‌ی او دفاع کنند. فرهنگ شهادت و معرفی سیره شهدا و یادآوری و ترویج این فرهنگ قرآنی و شناسایی موانعی که باعث جدایی و بیگانه شدن جوانان با آرمان شهدا شده است و رفع شبهات موجود با ارائه راه حل های مناسب و شناخت کامل از مقامات معنوی و عرفانی شهدا که امید است منجر به اشتیاق و ارادت جامعه به پیروی از آن ها گردد و باورهای مذهبی آن ها فراگیر گردد چرا که شهادت مرگ نیست بلکه وصال به مقام عند ربهم و رسیدن به کمال است و شهدا در ردیف انبیاء با سرافرازی وارد بهشت می شوند و در دنیا نیز در شاخصه های فرهنگ سازی معارف دینی زندگی بشریت را احیا می نمایند و موجب تذکر انسان ها به خداوند متعال می شوند و کیان جامعه اسلامی را با ایجاد روحیه سلحشوری و شهادت طلبی و مبارزه و استقامت و خداپرستی و ایثار حفظ می نماید. این پژوهش کاربردی و تحلیلی است و آیاتی در این رابطه در قرآن کریم و در کتب روایی شیعه و تفاسیر قرآن آمده است که با استفاده از منابع دسته اول و به دلیل محدودیت منابع از منابع دسته دوم به روش کتابخانه ای استفاده شده است. همچنین کتب دیگری که راجع به فضائل و ویژگی های شدا نوشته شده است و در این پژوهش نیز مورد استفاده قرار گرفته است.
واژگان کلیدی: شهید، شهادت واسلام.

 نظر دهید »

مرکز دنیا

31 مرداد 1394 توسط صالحی

 

 

در جمهورى اسلامى، هر جا كه قرار گرفته‌اید، همان‌جا را مركز دنیا بدانید و آگاه باشید كه همه‌ى كارها به شما متوجه است..

 

 نظر دهید »

ثواب افطاری دادن به روزه دار

22 تیر 1392 توسط صالحی

ثواب افطاری دادن به روزه دار

ثواب افطاری دادن به روزه دار در کلام امام صادق علیه السلام:

style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;"> امام صادق سلام الله علیه :

مَن فَطَّرَ صائماً فلَهُ مِثلُ أجرِهِ؛

هر كه روزه دارى را افطار دهد، همانند وى پاداش دارد.

كافی: ج ۴، ص ۶۸، ح ۱ / ماه خدا: ج۱،ص
 نظر دهید »

سخن امام علی(ع) درباره صفات خدا در قرآن

30 خرداد 1392 توسط صالحی
 
 

سخن امام علی(ع) درباره صفات خدا در قرآن

سخن امام علی(ع) درباره صفات خدا در قرآن

امام علی علیه السلام: آنچه را كه قرآن از صفات خدا بيان مى دارد، به آن اعتماد كن، و از نور هدايتش بهره گير، و آنچه را كه شيطان تو را به دانستن آن واميدارد، كه كتاب خدا آن را بر تو واجب نكرده، و در سنت پيامبر (ص) و امامان هدايتگر (ع) نيامده، رها كن         

مسعده بن صدقه از امام صادق علیه السلام نقل كرد، روزى در مسجد كوفه شخصى به على علیه السلام گفت خدا را آنگونه توصيف كن كه گويا با چشم سر او را ديده ايم، امام به خطابه برخاست، مسجد پر از مردم شد، در حالى كه خشمناك بود و رنگ صورت امام تغيير كرده بود فرمود:…..

اى پرسش كننده، درست بنگر، آنچه را كه قرآن از صفات خدا بيان مى دارد، به آن اعتماد كن، و از نور هدايتش بهره گير، و آنچه را كه شيطان تو را به دانستن آن وامي‌دارد، كه كتاب خدا آن را بر تو واجب نكرده، و در سنت پيامبر (ص) و امامان هدايتگر (ع) نيامده، رها كن و علم آن را به خدا واگذار، كه اين نهايت حق پروردگار بر تو است.

بدان، آنها كه در علم دين استوارند، خدا آنها را از فرو رفتن در آنچه كه بر آنها پوشيده است و تفسير آن را نمى دانند، و از فرو رفتن در اسرار نهان بى نياز ساخته است، و آنان را از اين رو كه به عجز و ناتوانى خود در برابر غيب و آنچه كه تفسير آن را نمى دانند اعتراف مى كنند، ستايش فرمود، و ترك ژرف نگرى آنان در آنچه كه خدا بر آنان واجب نساخته را راسخ بودن در علم شناسانده است.
پس به همين مقدار بسنده كن! و خدا را با ميزان عقل خود ارزيابى مكن، تا از تباه شدگان نباشى….

متن حدیث:


…فَانْظُرْ اءَيُّهَا السَّائِلُ فَمَا دَلَّكَ الْقُرْآنُ عَلَيْهِ مِنْ صِفَتِهِ فَائْتَمَّ بِهِ وَ اسْتَضِئْ بِنُورِ هِدَايَتِهِ وَ مَا كَلَّفَكَ الشَّيْطَانُ عِلْمَهُ مِمَّا لَيْسَ فِى الْكِتَابِ عَلَيْكَ فَرْضُهُ وَ لاَ فِي سُنَّةِ النَّبِيِّ صَلّى اللّهُ عَلَيهِ وَ آلِه وَ اءَئِمَّةِ الْهُدَى اءَثَرُهُ فَكِلْ عِلْمَهُ إ لَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ فَإِنَّ ذَلِكَ مُنْتَهَى حَقِّ اللَّهِ عَلَيْكَ.
وَ اعْلَمْ اءَنَّ الرَّاسِخِينَ فِى الْعِلْمِ هُمُ الَّذِينَ اءَغْنَاهُمْ عَنِ اقْتِحَامِ السُّدَدِ الْمَضْرُوبَةِ دُونَ الْغُيُوبِ الْإِقْرَارُ بِجُمْلَةِ ما جَهِلُوا تَفْسِيرَهُ مِنَ الْغَيْبِ الْمَحْجُوبِ فَمَدَحَ اللَّهُ تَعالى اعْتِرَافَهُمْ بِالْعَجْزِ عَنْ تَنَاوُلِ مَا لَمْ يُحِيطُوا بِهِ عِلْما وَ سَمَّى تَرْكَهُمُ التَّعَمُّقَ فِيمَا لَمْ يُكَلِّفْهُمُ الْبَحْثَ عَنْ كُنْهِهِ رُسُوخا فَاقْتَصِرْ عَلَى ذَلِكَ وَ لاَ تُقَدِّرْ عَظَمَةَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ عَلَى قَدْرِ عَقْلِكَ فَتَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ….

 نظر دهید »

مطالب بسیار جالب درباره ساده زیستی

29 خرداد 1392 توسط صالحی

ساده زیستی و رهایی از دنیا

ساده زیستی و رهایی از دنیا
پس از مرجعیت مرحوم آیت الله العظمی اراکی(ره)، اطرافیان ایشان آن خانه محقری که سال‌ها در آن زندگی می‌کردند را مختصر تغییری دادند، دو اتاق را یکی کردند و تختی برای ایشان تهیه کردند؛ ایشان با مشاهده تغییرات گریه کرده و فرمودند: شما می‌خواهید با این کارها مرا جهنمی کنید.

انقلاب اسلامی شروع حرکتی به سمت خدا بود، از نگاه انقلاب اسلامی هدف تنها خداست، و قدرت و حکومت ابزاری برای سوق دادن مردم به سمت این هدف مقدس است. بر خلاف غرب که نگاهشان به قدرت به عنوان یک هدف است در نگاه اسلامی حکومت هرگز هدف نیست، به همین خاطر حرکت انقلابی مبتنی بر بینش اسلامی با دنیاگروی و اصالت لذت سازگار نیست، و طلبه انقلابی باید این را در عمل نشان دهد. روشن است که اگر کسانی که دم از اسلام زده و از انقلاب حمایت می‌کنند در عمل وابسته به دنیا نمود کنند علاوه بر این که سخنشان تأثیری بر دیگران نخواهد داشت شاید تأثیری منفی نیز خواهد داشت.

 

بزرگان حوزه همواره در زهد و رهایی از دنیا پیشرو بوده‌اند و به خوبی نقش الگو دهی به طلاب جوان را ایفا نموده‌اند؛ در سیره مرحوم آیت الله العظمی اراکی(ره) آمده است که پس از مرجعیت، اطرافیان ایشان آن خانه محقری که سال‌ها در آن زندگی می‌کردند را مختصر تغییری دادند، دو اتاق را یکی کردند و تختی برای ایشان تهیه کردند، ایشان با مشاهده تغییرات گریه کرده و فرمودند: شما می‌خواهید با این کارها مرا جهنمی کنید.(1) و در سیره مرحوم آیت الله العظمی حاج سید احمد خوانساری آمده است که ایشان تا آخر عمر مستأجر بودند و منزل مسکونی از خود نداشتند. (2)

 

امام خمینی(ره)

امام خمینی(ره) مجسمه زهد و ساده زیستی بودند، هنوز آن اتاق محقر و آن تخت و چند جلد کتاب و… گویای عظمت این مرد الهی است که هرگز در مسیر انقلاب دل به دنیا نبست. هرگز زندگی ایشان بعد از انقلاب با قبل از انقلاب تغییری نکرد. و همواره ساده زیستی را مراعات می‌کردند حتی در مورد اموری که به ظاهر به ایشان منسوب بود از جمله حسینیه جماران بود که به شخص ایشان زیاد ارتباط نداشت و هر نوع تغییر در آن به نام امام حسین(ع) تمام می‌شد. اما امام نگذاشتند در آن تغییری که نشانه تجمل و زیبایی باشد داده شود. حتی آقای جمارانی می‌خواست آنجا را سفیذ کاری کند، امام گفتند: «اگر می‌خواهید اینجا بمانم تزئینات نکنید». یک بار هم متوجه شدند که آنجا را می‌خواهند کاشی‌کاری کنند، عصبانی شدند و فرمودند: «من از اینجا می‌روم». (3)

 

امام خمینی(ره) در عمل ساده زیستی را به طلاب نشان داده و همیشه نسبت به رواج دنیاگرایی در بین مردم خصوصا طلاب ابراز نگرانی می‌کردند، ایشان در مورد ساده زیستی طلاب و روحانیون فرمودند:

«روحانیون باید ساده زندگی کنند، آن چیزی که روحانیت را پیش برده تا حالا، و حفظ کرده است، این است که ساده زندگی کرده‌اند. آنها که منشأ آثار بزرگی بودند ساده زندگی کرده‌اند آنها که در بین مردم موجّه بوده اند که مردم حرف آنها را می‌شنیدند اینها ساده زندگی کرده‌اند»(4)

 

و در جای دیگر می‌فرمایند:

«این تشریفات باعث می شود که روحانیت شکست بخورد، زندگی صاحب جواهر را با زندگی روحانیون امروز که بسنجیم خود می‌فهمیم که چه ضربه‌ای بدست خودمان به خودمان می‌زنیم» (5)

 

همچنین می‌فرمایند:

«هر چه بروید به سراغ این که یک قدم بردارید برای این که خانه‌تان بهتر باشد از معنویتتان به همان مقدار، از ارزشتان به همان مقدار کاسته می‌شود، ارزش انسان به خانه نیست به باغ نیست اگر ارزش انسان به اینها بود انبیاء باید یک همچین کاری بکنند. ارزش انسان به این نیست که انسان یک هیاهو داشته باشد، یک اتومبیل کذا داشته باشد، یک رفت و آمد زیاد داشته باشد، ارزش روحانیت به آن نیست که یک بساطی داشته باشد.» (6)

 

آیت الله شهید بهشتی(ره)

شهید بهشتی(ره) شخصیتی بودند که هنوز هم ناشناخته‌ مانده‌اند، ایشان در تمام طول عمر مبارکشان هرگز دل به دنیا نبسته، و همواره رضایت خدا را در نظر داشتند؛ یک بار در هامبورگ ایشان خطبه عقد دختر و پسری را خواندند و خانواده داماد 200 مارک خدمتشان دادند، شهید بهشتی(ره) نپذیرفتند و گفتند: این کارها وظیفه من است، آن خانواده بسیار اصرار کردند، ایشان فرمودند: اگر خیلی اصرار دارید پول را به شماره حساب مسجد بریزید تا صرف مخارج جاری آنجا شود و رسیدش را به اینا بفرستید. شهید بهشتی(ره) به هیچ وجه به خاطر روحانی بودنشان از کسی پول نگرفتند. (7)

 

ایشان در دوران بعد از انقلاب و تصدی مسئولیت‌های حساس و مهمی که در شورای انقلاب و مجلس خبرگان و در مسئولیت دیوان عالی کشور و در قوه قضائیه داشتند. ایشان از هیچ یک از این مسئولیت‌ها هیچ‌گاه حقوقی در یافت نکردند و همچنان با همان حقوق آموزش و پرورش زندگی را سپری می‌کردند.

 

علی‌رغم تخریب‌های بسیار، ایشان سکوت کرده بودند. چیزی که در جریان تخریب و ترور شخصیتی اتفاق می‌افتد این است که انسان ناگهان متوجه می‌شود که جز خدا یار و یاوری ندارد. آقای بهشتی هم از این فرصت برای انقطاع الی الله استفاده زیادی کردند.(8)

 

آقای حسین مهدیان می‌گوید: یادم هست یک روز وقت ناهار در شورای عالی قضایی به حضور ایشان رسیدم. هنگامی که ناهار ایشان را آوردند دیدم یک ظرف ماست است و کمی نان و این درست در زمانی بود که همه جا شایع کرده بودند ایشان در کاخ زندگی می‌کنند و زندگی تملاتی دارند.(9)

 

آیت الله العظمی بهاءالدینی(ره)

منزل مسکونی آیت الله بهاءالدینی(ره) همان خانه محقر خشتی و گِلی کنار حسینیه بود، ایشان از خود ثروتی به جا نگذاشت و اجازه تعویض و تعمیر منزل خویش را هم نداد و در مقامی بود که هیچ دیدی نسبت به دنیا و زندگی آن از جهت پست و بلندی آن نداشت. بارها می‌فرمود: ما روی زمین بنشینیم یا روی فرش یا در خانه کوچکی یا خانه بزرگی برای ما فرق نمی‌کند.(10)

 

یکی از ارادتمندان ایشان می‌گفت: روزی خدمت آقا بودم حسینیه روضه بود، چند نفر از آقایان هم خدمت ایشان بودند و همه آنها اتومبیل داشتند. بعد از پایان مجلس آقا رو کرد به من و فرمود: ما را جایی ببر. من فوری بلند شدم و به اصطلاح رفتم و فرغونم ( ماشین وانت) را روشن کردم و جلوی پله حسینیه آوردم؛ آن آقایان هم بلند شدند و ماشین‌های مرتب و خوب خود را روشن کردند. آقا عصا به دست از پله‌ها پایین آمد. نگاهی به ماشین‌ها کرد و نگاهی به وانت قراضه من. فرمود: شماها هم بلند شدید؟ گفتند: آقا بفرمایید ما در خدمت شما هستیم. آقا فرمود: خوشی که در این ماشین به ما می‌گذرد، در ماشین‌های مرتب ما نداریم و نشست توی ماشین وانت. (10)

 

آری بزرگان دین همواره نقش الگو دهی به طلاب عصر انقلاب را به دوش کشیده‌اند و ساده زیستی و بی اعتنایی به دنیا را از لوازم این حرکت برشمرده اند که باید سرلوحه طلاب قرار بگیرد.

البته بدیهی است که هر امر نیکویی در حد اعتدال مطلوب است و نباید ساده زیستی رنگ خرقه پوشی و صوفی‌گری به خود بگیرد. محدوده ساده زیستی حد مشخصی ندارد و با شرایط هر زمان تغییر می‌کند و باید به عرف جامعه در اعصار و زمان‌های مختلف رجوع نمود.

 


 

منابع:

1- سیری در آفاق، حسین حیدری کاشانی، ص127.

2- همان، ص128.

3- مجله یاران، شماره 7، خردادماه 1385، ص36.

4- اسلام مجسم، آیت الله نوری همدانی، ج1، ص564.

5- همان، ص563.

6- همان، ص565.

7- مجله یاران، شماره8، تیرماه 1385، ص66.

8- همان، ص23.

9- همان، ص63.

10- سیری در آفاق، حسین حیدری کاشانی، ص128.

همان، ص121 و 122

 نظر دهید »

بهترین زنان

22 اسفند 1391 توسط صالحی



پیغمبر (ص) فرمود :میخواهید بهترین زنان را معرفی کنم ؟

گفتند: آری یا رسول الله .

فرمود :بهترین زنان آن است که با عاطفه و محبت و عفیف و پوشیده باشد در خانواده اش عزیز و محترم و برای شوهر متواضع و فروتن باشد .با شوهر شوخ و مزاح گر و نسبت به دیگران (از مردان ) مستور و خود دار باشد

مکارم الأخلاق /ترجمه میر باقری /ج ۱ /ص ۳۸۱

 1 نظر

گوش شنوای حاجی سبزواری

08 اسفند 1391 توسط صالحی

گوش شنوای حاجی سبزواری
نقطه آغازین چشم باطن بین و گوش شنوا ، رعایت تقوا است كه در نتیجه آن،انسان می تواند چیزهایی را ببیند یا یشنود كه با چشم و گوش ظاهر دیده یا شنیده نمی شوند.

اگر حقایق معنی به گوش جان شنوی حدیث بی‌لب و گفتار بی‌زبان شنوی
دلت جگر بگرفتست، ورنه راز سپهر ز ذره ذره‌ی گیتی زمان زمان شنوی(1)

خداوند متعال از بدو خلقت انسان، تمایل به دو سوی خیر و شر را در درون وی بودیعت نهاده است، كه هر كدام سعی می نمایند قلب و روح انسان را تسخیر نموده و افسار عقل وی را در دست گیرند، حال اگر انسان در مقابل خداوند متعال، خاضع و خاشع شده و تنها او را پرستش كند، بُعد روحانى و الهى بر وجود او پرتو می افكند و كارى جز خیر و خوبی انجام نمی دهد، در حالیكه اگر انسان در حال نسیان و غفلت قرار گرفته و عقلش در مقابل شیطان تسلیم گردد، تاریكی و شر بر او سیطره پیدا خواهد كرد.

از این روست كه قرآن كریم به مدد انسان برخاسته و مى‏فرماید:

« ان تتقوا الله یجعل لكم فرقانا؛ …هر كس تقوا پیشه كند خداوند به او فرقان «قدرت تمیز بین حق و باطل» عطا مى‏كند»( الانفال/29).

این فرقان كه در حقیقت، همان چشم حقیقت‏بین و گوش شنواست، مومن را از مهلكه‏هاى گوناگون نجات داده و به سوى رستگارى رهنمون مى‏نماید، چرا كه همان طوری که جسم انسان چشم و گوش و قلب دارد، حقیقت و روح انسان نیز قلب و گوش و چشم دارد، منتهی باید توجه نمود که چشم و گوش بیرونی و ظاهری انسان ، ظاهر اشیاء و موجودات و اشخاص را دیده، ولی چشم و گوش باطنی، باطن و حقیقت اشیاء و اشخاص را می بیند و می شنود.

نقطه آغازین چشم باطن بین و گوش شنوا ، رعایت تقوا است كه انسان بوسیله آن، نخست بر اعضاى بدن خود مسلط شده و سپس بر خواسته‏هاى نفسانى خویش تسلط مى‏یابد؛ در این فرایند است كه روح آدمى قدرت بیشترى پیدا كرده و می تواند چیزهایی را ببیند یا یشنود كه با چشم و گوش ظاهر دیده یا شنیده نمی شوند.

« قال رسول الله(ص) قال الله: ما تَحبَّب اِلیَّ عَبدی بشیء اَحبُّ اِلیَّ مِمَّا افترضتُه علیه و انه لِیتحبَّب اِلیَّ بالنافله حتی اَحبَّه، فاذا اَحبَبتُه كنتُ سَمعُه الذی یَسمَعُ بِه و بَصَره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به، و یده التی یبطش بها و رجله التی یمشی بها، اذا دَعانی اَجبته و اذا سألنی اعطیته؛….

از پیامبر(ص) روایت شده كه خداوند فرمود: اظهار دوستی نكرد بنده من به چیزی دوست داشتنی تر از آنچه واجب كردم بر او، و او با نوافل به سوی محبت من می آید تا این كه من نیز او را دوست بدارم. پس هنگامی كه او را دوست بدارم شنوایی او می باشم آن گاه كه می شنود و بینایی او می باشم آن گاه كه می بیند و زبان او می باشم آن گاه كه سخن می گوید و دست او می باشم آن گاه كه ضربه می زند و پای او می باشم آن گاه كه راه می رود، هنگامی كه به درگاه من دعا كند اجابت می كنم و اگر از من درخواست كند به او می دهم.(2)


در تواریخ نقل شده است كه وقتی حرّ بن یزید ریاحی، از کوفه خارج شد تا به سوی حسین بن علی -علیه السلام - آید و به دستور ابن زیاد، راه را بر امام ببندد، از پشت سر ندایی شنید که: «ای حر، تو را بر بهشت جاودان بشارت باد!» اما با شگفتی وقتی به عقب نگاه کرد، کسی را ندید(3)

، همین ندا بود که در صبح عاشورا او را «حسینی» کرد و از جبهه باطل جدا شد و به اردوی حق پیوست و جان خود را فدای امام کرد.
چنانكه امام صادق -علیه السلام - فرمود: «انّ اللّه اذا اراد اَن یهدی عبداً فَتَح مسامع قلبه…هر گاه خداوند بخواهد بنده ای را هدایت کند، «گوش جان» او را باز می کند، و اگر جز این را بخواهد، گوش قلب و درونش را می بندد و مهر می زند، پس هرگز به راه صلاح و اصلاح نمی آید و این است معنای کلام خدا که: بلکه بر دل ها قفل هاست!»(4)

در میان عالمان و بزرگان تشیع نیز می توان افراد بیشماری را یافت كه با بهره گیری توامان از عنصر علم و تقوا، به مقاماتی نائل گردیده اند كه از شمار بیرون است.

در احوالات مرحوم حاج ملا هادى سبزوارى (ره) نقل كرده اند كه «در سال 1284 قمرى (ناصرالدین شاه ) به قصد خراسان، نخست به سوى حضرت عبدالعظیم حركت مى كند. در عرض راه مردى را به حالت انتظار مشاهده مى كند شاه قاجار از آنجا كه بر جان خود بیمناك بوده به یك نفر از ملتزمین ركاب خود دستور مى دهد كه برود وببیند آن شخص پیاده كیست وچه كار دارد؟

پیشخدمت شاه خود را به او رسانیده و در نزدیكش مى ایستد مى بیند مردى ژولیده موى و ژنده پوش است ، از او سبب توقّفش را كنار جاده سۆ ال مى كند:

آن مرد مى گوید: گویا شاه قصد خراسان را دارد پس به سبزوار هم خواهد رفت به ایشان عرض كنید در سبزوار وقتى با حاج ملا هادى ملاقات كردید سلام مرا به او برسانید.

مرد عارف تا اواسط بیرونى از شاه استقبال به عمل مى آورد و سپس او را به اتاق مخصوص خود كه با بوریا مفروش بوده راهنمائى مى كند. در ضمن مذاكرات مختلف ، شاه از حاجى مى خواهد كه دعاى خیرى در حقّش بنماید. وى پاسخ مى دهد من در تمام اوقات مۆ منین را دعا مى كنم شاه مى گوید: دلم مى خواهد در حق من دعائى مخصوص بفرمائید. مرد عارف دست بسوى پروردگار خویش دراز كرده ومى گوید: (خدایا پادشاه اسلام را رعیّت پرور كن ). در بین این مذاكرات آن پیشخدمت وارد اطاق مى شود.

صاحب اسرار با نظر رافت توجهى به او نموده و مى فرماید: فرزند، اگر چه سلام آن مرد را كه در بین راه تهرن وحضرت عبدالعظیم ایستاده بود به من نرسانیدى اما بدان كه سلام او به من رسید.

شاه با كمال تعجّب جریان را از پیشخدمت سۆ ال مى كند، وقتى پس از ملاقات پیشخدمت صدق قضیّه را عرض مى كند، ناصر الدین شاه سخت متعجب مى شود و بیش از پیش به این مرد بزرگ علاقه مند مى گردد.(5)
________________________________________
پی نوشت‏ها:
1. اوحدی مراغه‌ای ، دیوان اوحدی مراغه‌ای، تهران، انتشارات پیشرو
2. احمد بن محمد بن خالد برقی ، محاسن، قم ، نشر مجمع جهانی اهل بیت(ع)، ج 1، ص 291
3. شیخ صدوق، امالی، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ص 154
4. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، قم، انتشارات دارالحدیث، حدیث 16955
5. عبدالحسین كفائى ، مرگى در نور، تهران، انتشارات زوّار، ص 30
منابع:
قرآن کریم
مرگى در نور

 1 نظر

حالا که آمده ای طلبه شدی نیتت را درست کن،

06 اسفند 1391 توسط صالحی

خداوند متعال در يک حديث قدسي، جزاي عالمان و مبلغان بي عمل را چنين بيان مي کنند:« کمترين عقوبتي که عالم (و مبلغ) بي‏عمل را به آن مبتلا مي‏کنم و از هفتاد عقوبت و عذاب سخت‏تر است اين است که شيريني مناجاتم را از دلش خارج مي‏کنم »
پس اي طلبه هوشيار باش! که شيطان درون و برون براي جنگ با تو بيش از ديگران سرمايه گذاري کرده است و بر تو واجب است که با سلاح تقوا به جنگ اين غول بي شاخ و دم بروي که اگر پيروز شدي بار ديگر عمر بن عمرود را تو بر زمين زده اي و پيامبر را خوشحال کرده اي و اما زبانم لال اگر شيطان تو را شکار کرد نه تنها تو که جمعي کثير به تباهي کشيده مي شوند.
خداوند ما را آني و کمتر از آني به خودمان وا مگذارد . (الهی امین)
مشخصات یک طلبه خوب درصاحبه ای با …
 حجت الاسلام والمسلمین قرائتی این سوال شد وایشان گفتند: مدرک بگیرید ولی برای مدرک درس نخوانید چون درسی که برای مدرک خوانده شود فایده ای ندارد.ایشان گفت: ما ازعلمی که فرا گرفته ایم، به درستی استفاده نکرده ایم.

وی در ادامه افزود: خداوند در قرآن می فرماید«اگر کاری انجام می دهید حقش را ادا کنید و اگر نمی توانید حقش را ادا کنید به اندازه توان و وسعتان آن را انجام دهید» در حالی که ما به اندازه توانمان هم به وظیفه و کار خود عمل نکرده ایم و این مایه تأسف است.

رییس ستاد اقامه نماز کشور با اشاره به اینکه هر طلبه ای باید یک دور تفسیر قرآن را مطالعه کند، اظهار داشت: تعطیلات در حوزه علمیه بسیار زیاد است و این موجب رکود طلبه می شود، باید برنامه ریزی شود تا تعطیلات فقط در ایام تبلیغ باشد و برای طلبه دوره تفسیر قرآن و نهج البلاغه قرار داده شود.

حجت الاسلام والمسلمین قرائتی مباحثه تفسیر و نهج البلاغه را برای طلاب ضروری و واجب دانست و ابراز داشت: ما باید کتاب خداوند را با قوت و قدرت به دست بگیریم و با مطالعه و عمل به آن مشکلات خود و دیگران را برطرف کنیم.

وی با بیان اینکه در مصرف عمر کسی نباید تقلید کند، گفت: باید مطالبی را یادبگیریم که مورد استفاده باشد و نیازهایمان را برطرف کند و بتوان به دیگران نیز ارائه کرد و الا صرف وقت برای کسب عناوین و مدارک مختلف هیچ سود و فایده ای ندارد.

حجت الاسلام والمسلمین قرائتی خاطرنشان کرد: صحبت عملی کنیم یعنی در عین ساده و روان بودن، سخنمان محکم و مستدل باشد و در صحبت کردن اهل تکلف، غرور و تکبر نباشیم و اگر مطالعه نداریم یا مسأله‌ای را نمی دانیم سخنرانی نکنیم و بگوییم که نمی‌دانیم.

رییس ستاد اقامه نماز کشور با اشاره به اینکه اگر مدیریت صحیح باشد از ضعیف‌ترین افراد هم می‌شود استفاده کرد، افزود: گزینش مبلغ نباید براساس تحصیل و نمره بالا باشد به دلیل اینکه افرادی هستند که با وجود نمره بالا توان تبلیغ و سخنرانی را ندارند، در مقابل افرادی هم هستند که در عین تحصیلات پایین از توان تبلیغی بالایی برخوردارند.

وی استفاده از ظرفیت افراد را بسیار ضروری برشمرد و خاطرنشان کرد: ما باید از ظرفیت بالای فرزندان شهید، فرزندان روحانی و همسران روحانی که در خط اسلام و انقلاب و دارای معنویت و دین داری هستند کمال استفاده را ببریم و این امر با تلاش و تبلیغ فراوان و جذب قلوب آنان میسر می شود.

حجت الاسلام والمسلمین قرائتی اظهار داشت: شهر قم باید مرکز طهارت جوانان باشد و جوانان قمی باید بهترین جوان‌ها باشند و این امر محقق نخواهد شد مگر اینکه ما طلاب و روحانیون جوانان را با اسلام مأنوس کنیم و با دوستی و محبت آنان را به تقوای الهی و توسل به ائمه(علیه السلام) دعوت کنیم.

 

وی در پایان تبلیغ و هجرت را امری واجب و ضروری برای طلاب عنوان کرد و افزود: طلاب باید برای تبلیغ دین و آموزش احکام اسلامی هجرت کنند و به روستاها بروند و مردم را آگاه کنند و با ایجاد دوستی و محبت بین خود و آنان، قلوب آنان را تسخیر و مجذوب خداوند کنند.


حضرت آیت الله مجتهدی (رحمت خدا بر ایشان باد) می فرمودند: حالا که آمده ای طلبه شدی نیتت را درست کن،
یعنی نیتت باید خالص برای خدا باشد

نه اینکه حالا پدرت تو را مجبور کرده آمده ای و طلبه شدی،
یا اینکه پدر می خواهد بعد از خودش محراب از دست نرود تو را فرستاده طلبه شدی،
یا برای معافیت تحصیلی آمده ای، یا برای گرفتن شهریه آمده ای،
یا با خودت گفتی: حالا که پشت کنکور گیر کرده ایم برویم طلبه شویم،
یا از خانه بیرونت کرده اند آمده ای حوزه، یا بیکار بوده ای آمده ای سرگرم بشوی،
یا اینکه بخواهی رئیس بشوی یا مقامی یا شهرتی به دست بیاوری یا مرجع بشوی،
اینها هیچ فایده ندارد باید خالصِ خالص و برای خدا باشی.
بگو خدایا آمده ام آدم بشوم و بعد از این دست عده ای را بگیرم.

 نظر دهید »

به مناسبت آغاز ثبت نام حوزه های علمیه

06 اسفند 1391 توسط صالحی

صفات یک طلبه خوب چیست؟

صفات یک طلبه خوب چیست، نصیحت فرمایید؟ دوران جوانى یک طلبه، نقش اساسى اى در آینده او دارد. اگر طلبه خود را در آن دوران ساخت و از وقت خود به بهترین وجه استفاده نمود، آینده درخشانى خواهد داشت. کسب معنویت، تقرب به خدا و تهذیب نفس مراحلى است که اگر طلبه جوان در همان ابتداى طلبگى در کنار خوب درس خواندن به آن اهمیت دهد، موفقیت او حتمى است. براى خدا درس بخواند و امور را به پروردگار واگذار نماید، ان شاء الله نورانیتى کسب خواهد کرد که سعادت دنیا و آخرت را به دنبال خواهد داشت.
فرصت را مغتنم شمارید که جوانى زود گذر است، موفق باشید

حسن خلق
جواني خدمت فقيه مقدس مرحوم ميرزا جواد تبريزي(ره) رسيدند و پرسيدند: مي خواهم طلبه شوم لکن پدرم با طلبه شدن موافق نيست چه نصيحتي مي کنيد؟
فرزندم متأسفانه بعضي جوانان متدين و مخلص اين مشکل را دارند لکن شما با اخلاق و کردار و رفتار خود مي توانيد کاري کنيد که والدين در خصوص درس خواندن شما رضايت دهند و اين اولين مرحله جهت کسب رضايت آنها است
در هر حال اگر واقعا مي بينيد که استعداد کافي داريد و در آينده انشاءالله مفيد خواهيد بود درس را شروع کنيد و با والد خود طوري برخورد کنيد که خداي ناکرده حس نکند بي اعتناء به ايشان هستيد انشاءالله ايشان در نهايت از حسن برخورد شما رضايت خواهند داد و مواظب باشيد تند برخورد نکنيد و بلند سخن نگوئيد ، با تواضع و فروتني توکل به خدا کنيد و به اهل بيت(عليه السلام) توسل کنيد ف موفق باشيد.
صفات يک طلبه
صفات يک طلبه خوب چيست نصيحت فرمائيد؟
دوران جواني يک طلبه نقش اساسي در آينده او دارد و اگر خود را در آن دوران ساخت ، آينده درخشاني خواهد داشت ، خوب درس خواندن، کسب معنويت و تقرب به خدا و تهذيب نفس مراحلي است که اگر طلبه جوان در کنار درس خواندن همان ابتداي طلبگي به آن اهميت دهد موفقيت او حتمي است براي خدا درس بخواند و امور را به پروردگار واگذار نمايد انشاءالله نوري را کسب خواهد کرد که سعادت دنيا و آخرت را خواهد ديد فرصت را مغتنم شماريد که جواني زودگذر است موفق باشيد.
آيا همه طلبه ها ، در عمل خوبند و عليه السلام؟ مسلما خير. در هر قشري از جامعه و من جمله قشر روحانی نيز عالماني پیدا می شوند که دين را براي دنيايشان مي خواهند .در ميان اين قشر نيز کساني هستند که شيطان نفس بر آنها غلبه کرده و از موقعيت خود سوءاستفاده مي کنند. اينان در حالي که ادعاي تقوا دارند، عدالت که اقرب للتقوي است را به خاک مي مالند و به نام دين، دزدي مي کنند. البته بايد خيلي مواظب بود که اعمال آنها را به حساب اسلام و روحانيت راستين نگذاشت. حضرت آيه الله بهجت فرمودند: عده اي خدمت يکي از بزرگان رسيدند و عرضه داشتند که طلبه اي دزدي کرده است . ايشان فرمودند : خير بگوييد دزدي طلبه شده است .
تاريخ، بلعم باعورا، کعب الأحبار، اشعري،کسروي و تقي زاده ها را زياد ديده است. حکم قتل امام حسين (ع) هم از نيش قلم شريح قاضي ـ در منصب روحاني ـ صادر شده است. قرآن کريم در سوره توبه آيه 9 به صراحت خطر روحانيون هواپرست را گوشزد مي‏کند و جامعة مؤمن را از شر آن‏ها بر حذر مي‏داردو آنها را در سوره جمعه آيه 5 به شدت محکوم مي‏کند
باید آگاه بود که «عالم ناپارسا» پديدة جديدي نيست و به درازاي زمان سابقه دارد و اين يک واقعيت تجربه شدة تاريخي است که در کنار ساير حقايق بايد به جامعه انتقال يابد. اما به هر حال وجود همين طائفة ناپاک و بدسرشت موجب شده که دستاويز موجهي براي تضعيف و تخفيف سلسلة عالمان دين و وارثان انبيا پديدآيد و فشارها و دشواري‏ها افزون شود. و متاسفانه اعمال آن عده بسيار قليل شايد در نزد عده اي از مردم که با دين اسلام آشنايي اندکي دارند به پاي دين مبين و نوراني اسلام گذاشته شود.
حضرت آيه الله بهجت فرمودند: عده اي خدمت يکي از بزرگان رسيدند و عرضه داشتند که طلبه اي دزدي کرده است . ايشان فرمودند : خير بگوييد دزدي طلبه شده است .
خداوند متعال در يک حديث قدسي، جزاي عالمان و مبلغان بي عمل را چنين بيان مي کنند:« کمترين عقوبتي که عالم (و مبلغ) بي‏عمل را به آن مبتلا مي‏کنم و از هفتاد عقوبت و عذاب سخت‏تر است اين است که شيريني مناجاتم را از دلش خارج مي‏کنم »
پس اي طلبه هوشيار باش! که شيطان درون و برون براي جنگ با تو بيش از ديگران سرمايه گذاري کرده است و بر تو واجب است که با سلاح تقوا به جنگ اين غول بي شاخ و دم بروي که اگر پيروز شدي بار ديگر عمر بن عمرود را تو بر زمين زده اي و پيامبر را خوشحال کرده اي و اما زبانم لال اگر شيطان تو را شکار کرد نه تنها تو که جمعي کثير به تباهي کشيده مي شوند.
خداوند ما را آني و کمتر از آني به خودمان وا مگذارد . (الهی امین)

 نظر دهید »

عجایب نفس !!!!

05 اسفند 1391 توسط صالحی


جناب شیخ رجبعلی خیاط رحمة الله علیه میفرمودند:
نفس، اعجوبه ای است.شبی دیدم حجاب دارم و طبق معمول نمیتوانم حضور پیدا کنم.ریشه یابی کردم.با تقاضای عاجزانه متوجه شدم که عصر روز گذشته که یکی از اشراف تهران به دیدنم آمده بود، گفت: دوست دارم نماز مغرب و عشاء را با شما به جماعت بخوانم.
من برای خوشایند او، هنگام نماز عبای خود را به دوش انداختم و ….!
منبع: کتاب ” کیمیای محبت ” نوشته حجت الاسلام محمدی ری شهری

 نظر دهید »

توصیه های معنوی ...

05 اسفند 1391 توسط صالحی



توصیه های معنوی و دستورالعمل برای تزکیه نفس

• دین ناموس خداست، با گناه کردن به ناموس خدا تجاوز نکنید.
• از دنیا چشم پوشیدن اگر چه هنر است، ولی از دنیا و آخرت، هردو چشم پوشیدن خیلی هنر است.
• ای مسافر ابدی، توشه باید فراخور سفر باشد.
• دائماً طاهر باش و به حال خویش ناظر باش و عیوب دیگران را ساتر باش، با همه مهربان باش و از همه گریزان باش، یعنی با همه باش و بی همه باش.
• از أمل چشم بپوش و در عمل بکوش. مرد جستجوی باش نه گفتگوی، از دریا بخواه نه از جوی. از کلام چون فضول طعام دست بدار. سبکبار باش نه سبکسر و سبکسار. خروس در سحر به ذکر سبوحٌ قدوس در خروش است، کم از خروس مباش.
• عزیزان وقت نیست… دیر می شود!
• با شب خلوت داشته باش که انس با عالم غیب و ملکوت به بار می آورد.
• جامعه بی عرفان، کالبد بی جان است.
• الهی، آزمودم تا شکم دایر است، دل بایر است.
• الهی، وای بر من اگر از من بترسند و از تو نترسم.
• الهی، وای بر من اگر دلی از من برنجد!
• الهی، از روی آفتاب و ماه و ستارگان شرمنده ام، از انس و جان شرمنده ام، حتی از روی شیطان شرمنده ام، که همه در کار خود استوارند و این سست عهد، ناپایدار.
• الهی، گرگ و پلنگ را رام توان کرد، با نفس سرکش چه باید کرد؟
• الهی، در بسته نیست، ما دست و پا شکسته ایم.
• الهی، اگر ستار العیوب نبودی، ما از رسوایی چه میکردیم؟
• الهی، آفریدی رایگان، روزی دادی رایگان، بیامرز رایگان، تو خدایی نه بازرگان.
آیت اله حسن زاده آملی

 نظر دهید »

حدیثی زیبا از امام رضا(ع)درباره زیارت حضرت معصومه(س)

03 اسفند 1391 توسط صالحی

 نظر دهید »

پژوهشی در رابطه با کلام شهدا باخدا

01 اسفند 1391 توسط صالحی

کلام شهدا در رابطه باخدا
زياد خدا را ياد كنيد، چرا كه به ياد خدا بودن موجب آرامش دلها و صفاي باطن است. /عليرضا نوري
******************
اي ملّت مسلمان ايران،‌ بدانيد كه اگر حركتتان حركت غيرخدايي شود و از مسير حق جدا شود شكست خواهيد خورد./محمود قائني
******************
براي اينكه پيوسته در حال حركت وكمال‌يابي در راه خداوند باشيم در آغاز نيازمند جهانبيني توحيدي هستيم. /سيد حميد نخلي
******************
خدايا، آرزو داشتم صد جان داشتم و در راه تو فداي راهت مي‌كردم. /مسعود تقوازاده
******************
او را بپرستيد، او را بستاييد كه اوست نگهدارندة شما، كه تنها اوست ياور شما، كه تنها اوست بخشندة مهربان. /سعيد پيشگو

******************
بدانيد كه خدا بخشنده و مهربان است؛ بخشنده‌اي كه با هزاران بدي نسبت به او بازهم در صورت توبه به درگاهش و بازگشت به سوي او ما را خواهد بخشيد، همان‌طور كه وعده داده و خداوند هيچگاه خلف وعده نمي‌كند. /عباس توانگر
******************
كاري كه رضا و خشنودي خداست به هر كاري كه هواي نفس و قهر و خشم خداست مقدّم شماريد و به راه رضاي خدا و خلاف هواي نفس كوشيد، و هميشه در تعارض حقّ و باطل طرفدار حق و مخالف باطل باشيد،‌ و بدانيد كه خدا از ضعيفترين مرتبه ما را به عزّت و قدرت مي‌رساند؛ و از خدا بخواهيم و بكوشيم كه با ياري او قوة خود را به راه اطاعت و بندگي و معرفتش صرف كنيم، نه راه عصيان و ظلم به خلق خدا. /حسن نوفلاح
******************
پيام به امت اسلامي: در همه كارها به خدا توكّل كنيد. اين نفس ضعيف را اگر خدا يك لحظه به خودمان واگذارد ديگر واي به حالمان است. هميشه به ياد خدا باشيد و از خدا همه چيز را بطلبيد. و تكيه‌تان فقط به خدا باشد، و بدانيد اگر با خدا باشيد خدا نيز با شماست. /محمدرضا طاهري
******************
هر چه درتوان داريد در راه خدا كوشش كنيد، چرا كه ما براي خدا هستيم و اگر براي غير خدا كار و كوشش كنيم به خطا رفته‌ايم. و تقواي خدا پيشه‌ كنيد كه اين منطق مجاهدان راه خداست و نجات همه در تقواست. و اين است كه منطق آنها انسانهاي مادّي را به حيرت واداشته است. بلي، تقوا و آن حس فداكاري و ايثار آنها در راه الله و معبود و محبوب ومقصود خويش است، چرا كه حس فداكاري بهترين ميوة درستي است وكسي كه به ارادة خود تن به مرگ در راه الله مي‌دهد، هر گونه شبهه وشائبه‌اي از دورويي و درغگويي را از خود دور مي‌كند و باعث رسوايي منافقين و دورويان مي‌گردد./محمود طهماسبي‌پور
من از ملّت شهيدپرور مي‌خواهم تنها به خدا فكر كنيد. سعي كنيد تمام كارهايتان در راه خدا و براي خدا باشد./سعيد طاهرنژاد
******************

سخنم به خواهران و برادران رزمنده و مسلمان اين آب و خاك چنين است: كسي كه در راه خدا كشته مي‌شود هرگز نمي‌ميرد، بلكه زنده است و نزد خدا روزي مي‌خورد. و كسي كه به جبهة حق عليه باطل مي‌رود از روي آگاهي و ايمان قوي به آنجا مي‌رود و هيچ زوري او را به جبهه نفرستاده است، بلكه خود آن فرد است كه به حرف خدا گوش فراداده و راه الله را انتخاب كرده و به سوي آن پرواز مي‌كند و زور درمورد ايمان معني ندارد. /سيد مصطفي ياسيني

******************

ما نسبت به پروردگار خود وظايف و مسئوليتهايي داريم كه هيچ كس به عذر و غفلت و ناآگاهي نمي‌تواند از زير بار مسئوليت شانه خالي نمايد.
برادران و خواهران عزيزي كه سخن مرا مي‌خوانيد يا مي‌شنويد، امروز پروردگار عالم منت بر ما نهاده و رهبري براي ما فرستاده،‌ كه ما را به نور دعوت مي‌كند و از ظلمت مي‌رهاند، برماست كه غفلت نكنيم، زيرا اگر غفلت نماييم به عذاب پروردگار دچار خواهيم شد./غلامرضا پناهي‌فر
******************
اگر كسي بخواهد راه شهيد را دنبال كند، فقط و فقط براي خدا باشد. /سيدعلي كشميري
******************
دوستان، مرگ حقّ است و زندگي هم گذر از اين معبر مي‌باشد. امّا، چه خوب است كه مرگ در راه خدا، و جهاد در راه خدا باشد. چون اين امر باعث مي‌شود، كه انسان عاشق خدا بشود و به لقاءالله بپوندد./حسن اميني

******************

آيات قرآن را مطالعه و دقّت كنيد. در خلقت خدا دقّت كنيد. در نظم و نظام هستي دقت كنيد و در تاريخ گذشتگان،‌ در معجزات رسول اكرم(ص) و انبيا(ع) در شخصيّت حضرت علي(ع)‌در زندگي و خوي و خلق امام حسن(ع) و حضرت فاطمه(س)، و در ايثار و مجاهدت بي‌نظير امام حسين(ع) دقت كنيد. /حميدرض

طلبه سطح 3 موسوی

 

 نظر دهید »

حدیثی زیبا از امام حسن عسگری(ع)

30 بهمن 1391 توسط صالحی

قالَ الإمامُ أبُو مُحَمَّد الْحَسَنِ الْعَسْكَرى (عليه السلام) : إنَّ اللهَ تَبارَكَ وَ تَعالى بَيَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سائِرِ خَلْقِهِ بِكُلِّ شَىْء، وَ يُعْطِيهِ اللُّغاتِ، وَمَعْرِفَةَ الاْنْسابِ وَالاْجالِ وَالْحَوادِثِ، وَلَوْلا ذلِكَ لَمْ يَكُنْ بَيْنَ الْحُجَّةِ وَالْمَحْجُوحِ فَرْقٌ.

حضرت امام حسن عسكري( عليه السلام) فرمود: همانا خداوند متعال، حجّت و خليفه خود را براى بندگانش الگو و دليلى روشن قرار داد، همچنين خداوند حجّت خود را ممتاز گرداند و به تمام لغت ها و اصطلاحات قبائل و اقوام آشنا ساخت و أنساب همه را مى شناسد و از نهايت عمر انسان ها و موجودات و نيز جريات و حادثه ها آگاهى كامل دارد و چنانچه اين امتياز وجود نمى داشت، بين حجّت خدا و بين ديگران فرقى نبود.

اصول كافى: ج 1، ص 519، ح 11.

 نظر دهید »

خوش آمدگویی سقراط...

28 بهمن 1391 توسط صالحی

 

خوش آمدگویی سقراط

گفته می‌شود که بیشتر اوقات سقراط جلوی دروازه شهر آتن می‌نشست و به غریبه‌ها خوشامد می‌گفت.
روزی غریبه‌ای نزد او رفت و گفت:
“من می‌خوام در شهر شما ساکن شوم. اینجا چگونه مردمی دارد؟”
سقراط پرسید:
“در زادگاهت چه جور آدم‌هایی زندگی می‌کنند.”
مرد غریبه گفت:
“مردم چندان خوبی نیستند. دروغ می‌گویند، حقه می‌زنند و دزدی می‌کنند. به همین خاطر است که آنجا را ترک کرده‌ام.”
سقراط خردمند می‌گوید:
“مردم اینجا هم همانگونه‌اند. اگر جای تو بودم به جستجویم ادامه می‌دادم.”
چندی بعد غریبه دیگری به سراغ سقراط می‌آید و درباره مردم آن سوال می‌کند.
سقراط دوباره پرسید:
“آدم‌های شهر خودت چه جور آدم‌هایی هستند؟”
غریبه پاسخ داد:
“فوق‌العاده‌اند، به هم کمک می‌کنند و راستگو و پرکارند. چون می‌خواستم بقیه دنیا را ببینم ترک وطن کردم.”
سقراط اندیشمند پاسخ داد:
“اینجا هم همینطور است. چرا وارد شهر نمی‌شوی؟ مطمئن باش این شهر همان جایی است که تصورش را می‌کنی؟!”

سخنان سقراط
من تا آنجا كه می‌توان، حق‌شناسی می‌كنم، ولی چون پول ندارم، جز ستایش، كاری از دستم برنمی‌آید.((سقراط))

تنها یك خیر وجود دارد كه نام آن، دانش است و تنها یك شر وجود دارد كه نام آن، نادانی است.((سقراط))

تنها خوبی موجود در جهان، شناخت و دانش؛ و تنها شر و زشتی، نادانی است.((سقراط))

سرایندگان، یگانه مفسران [ =بیان كنندگان ] خدایان هستند.((سقراط))

تا زمانی كه انسان زنده است، فهم این نكته برای او دشوار است كه برای جاویدان شدن بایستی بمیرد؛ پس از آن مرگ نباشد.((سقراط))

هیچ كس نمی‌داند، شاید مرگی كه از او چون دشمنی سخت و زیانكار می‌گریزند، براستی، ره‌آوردی بزرگ است.((سقراط))

از مرگ نترسید كه تلخی آن، از ترس از آن است.((سقراط))

شیرین‌ترین مرگ‌ها از آنِ كسانی است كه كارهای بزگ از آنها سرزده و آرزوهای بزرگ آنها برآورده شده است.((سقراط))

مردی نیك بخت است كه از هر كار نادرستی كه از او سر بزند، تجربه ای تازه به دست آورد.((سقراط))

گریز از مرگ، دشوار نیست، گریز از بدی دشوار است، زیرا بدی تندتر از مرگ می رود.((سقراط))

مرد كامل آن است كه دشمنان از او در امان باشند، نه آنكه دوستان از او بهراسند.((سقراط))

لازمه قضاوت، شكیبایی به هنگام شنیدن، اندیشیدن به هنگام گفتن، بینش به هنگام رسیدگی و بیطرفی به هنگام قضاوت است.((سقراط))

با عاقل مشورت كن، چون فكر او به دور از هوای نفسانی است و با نادان مشورت مكن، زیرا كه او تابع هوای نفس باشد. مشورت مكن با آن كه محاط زمان است، بلكه مشورت كن با آن كه محیط به زمان باشد.((سقراط))

در لذتی كه آمیخته به فساد است، خوشحال نباشید و [ به این ] فكر كنید كه لذت نمی ماند و فساد می ماند.((سقراط))

مرگ ترس ندارد، زیرا خوابی آرام است كه خیالات آشفته در آن وجود ندارد.((سقراط))

فردی كه در امری بزرگ جان می سپارد، مثل كسی است كه تازه زخم برداشته و در گرمی گیر و دار، جراحت خویشتن را احساس نمی كند. پس كسانی كه همت خود را وقف راه خیر می كنند از زحمت و آزار مرگ به دورند و شیرین ترین مرگها متعلق به كسانی است كه كارهای بزرگ از آنان سر زده و آرزوهای بزرگ آنان بر آورده شده است.((سقراط))

از مرگ نترسید، زیرا تلخی آن به دلیل ترس از آن است.((سقراط))

جامعه زمانی حكمت و سعادت می یابد كه مطالعه، كار روزانه اش باشد.((سقراط))

زندگی كوتاه است و فانی، اما هنر طولانی و ماندگار.((سقراط))

یك زندگی مطالعه نشده، ارزش زیستن ندارد.((سقراط))

خشم و دشمنی را به درگاه مردان با اراده راهی نیست.((سقراط))

با پدر و مادرت چنان رفتار كن كه از فرزندان خود توقع داری.((سقراط))

ممكن است مقداری زهر در كوزه ای ریخت و آن كوزه را شست و اثرات زهر را از بین برد، ولی چیزی را كه در ذهنتان جای دارد، خوب یا بد، بر شما فرمانروایی خواهد كرد و هرگز از آن رهایی نتوانید یافت.((سقراط))

خدمت خود را بی آنكه برای پاداش باشد به مردم عرضه كنید و پاداش آن را در رضایت خاطر خویش بیابید.((سقراط))

اندیشیدن به سرانجام هر كار باعث رستگاری است.((سقراط))

داروی خشم، خاموشی است.((سقراط))

نخستین گام برای از میان برداشتن یك ملت، پاك كردن حافظه ی آن است.((سقراط))

هیچ گنجی به از هنر نیست و هیچ هنری بزرگوارتر از دانش نیست و هیچ پیرایه ای بهتر از شرم نیست و هیچ دشمنی بدتر از خوی بد نیست.((سقراط))

اثر حكمت آنگاه در شخص حكیم پدیدار شود كه خویشتن را حقیر و ناچیز شمارد.((سقراط))

انتقام، دلیل سبكی عقل و پستی روح است.((سقراط))

آن قدر بر مال دنیا حریص مباش كه برای از دست دادنش اندوهناك شوی.((سقراط))

آن انسانی عاقل تر است كه می داند عقلش كمتر است.((سقراط))

ازدواج كنید؛ به هر وسیله ای كه می توانید؛ اگر زن خوب داشته باشید بسیار خوشبخت خواهید شد و اگر گرفتار زن بدی شوید؛ فیلسوف از آب در می آیید و این هر دو برای هر مردی خوب است.((سقراط))

ادب و حكمت را شعار خود ساز تا بهترین اهل زمان شوی و به نیكان بپیوندی.((سقراط))

نمی توانم چیزی به دیگران بیاموزم؛ فقط می توانم وادارشان كنم كه بیندیشند.((سقراط))

باید بخوری تا زنده باشی، نه آنكه زنده باشی تا بخوری.((سقراط))

آنگونه باش كه می خواهی به نظر برسی.((سقراط))

زندگی بدون تحقیق و جستار ارزش زیستن ندارد.((سقراط))

دانش حقیقی این است كه همه بدانیم كه نادانیم.((سقراط))

در دوستی درنگ كن، اما وقتی دوست شدی ثابت قدم و پایدار باش.((سقراط))

من داناترین انسان ها هستم، زیرا یك چیز می دانم كه دیگران نمی دانند، و آن این كه هیچ چیز نمی دانم.((سقراط))

ازدواج كردن و ازدواج نكردن هر دو موجب پشیمانی است.((سقراط))

تفاوت انسان با حیوان در كنترل هوای نفس و هوس ها است.((سقراط))

هرجا كه بشر را دوست بدارند، فرهنگ را هم دوست خواهند داشت.((سقراط))

ای مردم آتن، چه مرا بی گناه شمارید و آزاد كنید و چه نكنید، من هرگز از راه خویش باز نمی گردم حتی اگر صدبار كشته شوم.((سقراط))

هركسی كه بداند كه نداند از همه داناتر است. یك چیز را خوب می دانم و آن این است كه هیچ نمی دانم. هر كه بداند درست چیست، دست به نادرست نمی زند.((سقراط))

روح درونی خود را زیبا كنید تا شخصیت درونی و بیرونی شما یكی شود.((سقراط))

شیرینی یك بار پیروزی به تلخی صدبار شكست می ارزد.((سقراط))

مرد عاقل كسی است كه كم گوید و زیاد شنود.((سقراط))

فاش نكردن اسرار مردم دلیل كرامت و بلندی همت است.((سقراط))

من دانش و هنری ندارم، تنها هنر من این است كه مانند مادرم فن قابلگی می دانم، با این تفاوت كه مادرم زنها را در وضع حمل مدد می كرد و من، عقلها و ذهنها را مدد می كنم كه زاینده شوند؛ یعنی علمی كه در نهاد ایشان هست پیدا شود و به آن آگاه گردند.((سقراط))

من حقیقت را نمی دانم و از راه مباحثه با اشخاص می خواهم آن را كشف كنم و كسب دانش نمایم.((سقراط))

هیچ كس حق ندارد راضی شود كه در گمراهی و نادانی بماند و نیز كسی نباید حقیقت را پنهان كند.((سقراط))

سعی كن آنچه را كه مقدر است و چاره ای برای آن نیست تحمل كنی.((زندانبان سقراط))

می دانم كه هیچ نمی دانم.((سقراط))

در تكاپو، تا بهتر از آن باشیم كه هستیم؛ بهتر از این شیوه ای برای زیستن نیست.((سقراط))

سخن گفتن به جا و سكوت نمودن به جا نشانه عقل است.((سقراط))

هیچ كس از قلب شما به شما نزدیكتر و راستگوتر نیست. بنابراین از كسانی كه قلب پاك شما ایشان را به خود نمی پذیرد، دوری كنید.((سقراط))

مردم هر كدام آرزویی دارند؛ یكی مال می خواهد، یكی جمال و دیگری افتخار. ولی به نظر من دوست خوب از تمام اینها بهتر است.((سقراط))

پیش تمام دشمنان به نزدیكترین دشمن خود كه زبان است توجه داشته باش.((سقراط))

ابله ترین دوستان ما خطرناكترین دشمنان هستند.((سقراط))

اگر خاموش باشی تا دیگران به سخنت آرند، بهتر كه سخن گویی تا دیگران خاموشت كنند.((سقراط))

هیچ كس از قلب شما به شما نزدیكتر و راستگو تر نیست. بنابراین از كسانی كه قلب پاك شما آنان را به خود نمی پذیرد، دوری كنید.((سقراط))

من جز یك چیز، چیز دیگری نمی دانم و آن این است كه هیچ نمی دانم.((سقراط))

خشم و غضب را به درگاه مردان با اراده راهی نیست.((سقراط))

هرگاه تمام بلاها و سختی های بشر را در یك جا جمع كنند و در میان مردم تقسیم نمایند، بدبخت ترین مردم چون سهم خود را ببینند، از سهم نخستین خویش راضی شده، لب از شكایت می بندند.((سقراط))

سعادتمند كسی است كه از هر اشتباه و خطایی كه از او سر می زند، تجربه ای جدید به دست آورد.((سقراط))

دانش پاك در دلهای ناپاك قرار نمی گیرد.((سقراط))

اگر می خواهی هستی را بشناسی، خود را بشناس.((سقراط))

تمام محبت خود را به یكباره برای دوستت ظاهر مكن؛ زیرا هر وقت اندك تغییری مشاهده كرد تو را دشمن می پندارد.((سقراط))


خدا زمین را مدور آفرید تا به انسان بگوید: همان لحظه ای که تصور میکنی به آخر دنیا رسیده ای ؛ درست در نقطه آغاز هستی.

 نظر دهید »

دعای امام صادق(علیه السلام)هنگام خروج از منزل

15 بهمن 1391 توسط صالحی


ابـوحـمـزه گـویـد: حـضـرت صـادق (ع ) را دیـدم کـه هـنـگـامـى کـه مـى خـواسـت از منزل بیرون رود لبانش را مى جنبانید و بر در خانه ایستاده بود، عرض کردم : من شما را دیـدم کـه هـنگامى که از منزل بیرون آمدى لبانت را مى جنباندى آیا چیزى گفتى ؟ فرمود: آرى هـمـانـا انـسان چون از منزل بیرون رود هنگامى که خواهد بیرون رود سه بار بگوید: (((اللّه کـبـر))) و سـه بـار بـگـویـد: (((بـاللّه خـرج و بـاللّه دخل و على اللّه توکل ))) (سپس گوید:) (((اللهم افتح لى فى وجهى هذا بخیر و اختم لى بـخـیـر وقـنـى شـر کـل دابة انت آخذ بناصیتها ان ربى على صراط مستقیم ))) پیوسته در ضـمـانـت خداى عزوجل مى باشد تا خداوند او را بجائى که بوده است برگرداند

 2 نظر

رمز پیروزی از دیدگاه امام راحل(ره)

11 بهمن 1391 توسط صالحی

 

امام خمینی(ره)می فرمایند:

رمز پیروزی شما ملت بزرگ وحدت کلمه واتکال به ایمان بود.

 1 نظر

رمز پیروزی از دیدگاه امام راحل(ره)

11 بهمن 1391 توسط صالحی

 

امام خمینی(ره)می فرمایند:

رمز پیروزی شما ملت بزرگ وحدت کلمه واتکال به ایمان بود.

 1 نظر

توصیه مقام معظم رهبری(مد ظله العالی)

08 بهمن 1391 توسط صالحی

 

مقام معظم رهبری(مد ظله العالی):

عزیزان شیعه وسنی وحدت پر برکت اسلامی را با همه وجود حفظ کنید.

 

 1 نظر

امر به معروف ونهی از منکر از نگاه مقام معظم رهبری

03 بهمن 1391 توسط صالحی



یک. وجوب امر به معروف و نهی از منکر
همه، امر به معروف و نهی از منکر کنند. نهی از منکر کنید. این، واجب است. این، مسئولیت شرعی شماست. امروز، مسئولیت انقلابی و سیاسی شما هم هست.
امر به معروف و نهی از منکر با رعایت شرایط آن یک تکلیف شرعی عمومی برای حفظ احکام اسلامی و سلامت جامعه است.
اگر موضوع و شرایط امر به معروف و نهی از منکر محقق باشد، تکلیف شرعی و وظیفه واجب اجتماعی و انسانی همه مکلفین است و حالتهای مختلف در آن تأثیر ندارد.
جوانان در محیط خودشان، امر به معروف و نهی از منکر کنند، چرا این واجب در جامعه اسلامی هنوز اقامه نشده است.
دو. شرایط امر به معروف و نهی از منکر
1. شرایط وجوب: آمر به معروف و نهی کننده از منکر باید عالم به معروف و منکر باشد و همچنین بداند که فاعل منکر هم به آن علم دارد و در عین حال عمدا و بدون عذر شرعی مرتکب آن می شود. و زمانی اقدام به امر و نهی واجب می شود که احتمال تأثیر امر به معروف و نهی از منکر در مورد آن شخص داده شود، و ضرری برای خود او نداشته باشد و در این مورد باید تناسب بین ضرر احتمالی و اهمیت معروفی را که به آن امر می نماید یا منکری که از آن نهی می کند، ملاحظه نماید. در غیر این صورت، امر به معروف و نهی از منکر بر او واجب نیست.
2. رعایت شرایط: در امر به معروف و نهی از منکر، شرایط و آداب آن باید رعایت شود واز حدود آن تجاوز نشود.
3. ضرر داشتن برای آمر و ناهی: در صورتی که اقدام به امر به معروف و نهی از منکر ضرر قابل توجهی متوجه اقدام کننده نماید، انجام آن واجب نیست.
اگر ترس از ضرر، منشأ عقلانی داشته باشد، مبادرت به امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست، بلکه تکلیف، ساقط می شود.
4. خجالت و رودربایستی: امر به معروف و نهی از منکر یک واجب است که رودربایستی و خجالت برنمی دارد.
سه. مراتب امر به معروف و نهی از منکر
1. مراتب در زمان حاکمیت اسلام: در زمان حاکمیت و اقتدار حکومت اسلامی واجب است مکلفین در امر به معروف نهی از منکر، به امر و نهی زبانی اکتفا کنند و در صورت نیاز به توسل به زور، موضوع را به مسئولین ذیربط در نیروی انتظامی و قوه قضائیه ارجاع دهند.
وظیفه مردم در امر به معروف و نهی از منکر در نظام جمهوری اسلامی، اکتفا به امر به معروف و نهی از منکر زبانی است و مراتب دیگر آن بر عهده مسئولین است.
امر به معروف، یک مرحله گفتن و یک مرحله عمل دارد. مرحله عمل، یعنی اقدام با دست و با زور؛ این مرحله، امروز به عهده حکومت است و باید با اجازه حکومت انجام بگیرد و لاغیر. امّا گفتن با زبان بر همه واجب است و همه باید آن را بدون ملاحظه انجام بدهند.
مواردی که امر به معروف و نهی از منکر متوقف بر چیزی بیشتر از امر و نهی زبانی باشد، اگر در سرزمینی باشد که دارای نظام و حکومت اسلامی است و به این فریضه اسلامی اهمیت داده می شود، احتیاج به اذن حاکم و مسئولین زیربط و پلیس محلی و دادگاه های صالح دارد.
2. مراتب در زمان حاکمیت غیر اسلام: در زمان و مکانی که حاکمیت و اقتدار با حکومت اسلامی نیست، بر مکلفین واجب است که در صورت وجود شرایط، جمیع مراتب امر به معروف و نهی از منکر را با رعایت ترتیب آنها تا تحقق غرض انجام دهند.
3. امر و نهی زبانی: نهی از منکر زبانی، جایز و واجب و وظیفه همه است و در هیچ شرایطی هم ساقط نمی شود. اما آن جایی که نوبت اجرا و عمل برسد، همه باید طبق قوانین عمل کنند.
امر به معروف و نهی از منکر، اگر متوقف بر تصرف در نفس یا مال کسی که فعل حرام را بجا آورده، نباشد، احتیاج به کسب اجازه از کسی ندارد؛ بلکه این مقدار بر همه مکلفین واجب است.
4. امر و نهی عملی: تعرض به داخل خانه های مردم برای امر به معروف و نهی از منکر جایز نیست.
دخالت اشخاص دیگر در اموری که از وظایف نیروهای امنیتی و قضایی محسوب می شود، جایز نیست.
5. ترک معاشرت: در مورادی که یکی از اقوام انسان، مبادرت به ارتکاب معصیت کند و نسبت به آن لاابالی باشد، اگر ترک معاشرت موقتی با او موجب خودداری او از ارتکاب معصیت شود، به عنوان امر به معروف و نهی از منکر واجب است و در غیر این صورت، قطع رحم جایز نیست.
6. اطلاع دادن به مقامات: با وجود حکومت اسلامی که اهتمام به اجرای این فریضه الهی دارد، بر کسی که قادر به امر به معروف و نهی از منکر نیست، واجب است که نهادهای مربوطه را که از طرف حکومت برای این کار اختصاص یافته اند، مطلع نماید و تا کنده شدن ریشه های فساد اداری که فسادآور هم هستند، موضوع را پیگیری کند.
در صورت وقوع تخلفات قانونی و شرعی در کشوری که نظام اسلامی بر آن حاکم است، وظیفه مردم به مجرد عجز شخصی از امر به معروف و نهی از منکر ساقط نمی شود، بلکه واجب است که به نهادهای مربوط اطلاع داده و موضوع را پیگیری نمایند.
چهار. زمینه های امر به معروف و نهی از منکر
1. دفاع از نظام اسلامی: بزرگ ترین معروف، دفاع از این نظام است، این بزرگ ترین کاری است که باید انجام بگیرد.
2. منکرات اداری: نهی از منکر در همه زمینه های مهم وجود دارد. … یک وقت هست که آن کسی که مسئول دولتی است و قدرت و اجازه و امضا در دست اوست، با یک نفر رابطه ویژه برقرار می کند، این آن چیزی است که ممنوع و گناه و حرام است و نهی از آن بر همه واجب است تا فضا برای کسی که اهل سوء استفاده است تنگ شود.
3. مخالفت با قوانین: در صورت تحقق مخالفت فردی با قوانین و مقررات و دستورات دولت اسلامی، بر دیگران تذکر و راهنمایی و نهی از منکر لازم است.
4. بروز فساد بنیانی در نظام جامعه اسلامی: امام حسین(ع) برای انجام یک واجب، قیام کرد. این واجب در طور تاریخ، متوجه به یکایک مسلمانهاست. این واجب، عبارت است از این که هر وقت دیدند که نظام جامعه اسلامی دچار یک فساد بنیانی شده و بیم آن است که بکلی احکام اسلامی تغییر پیدا بکند، هر مسلمانی باید قیام کند.
5. قوانین مغایر با اسلام: اگر کسی در جمهوری اسلامی از قانونی که مغایر با نظام اسلامی است اطلاع پیدا کند، واجب است برای حل این مشکل و حذف قوانین مخالف با احکام اسلام، آن را به مقامات مسئول بالاتر اطلاع دهد.
پنج. وظایف حکومت اسلامی در قبال این واجب
1. مسئولیتی سنگین: امر به معروف و نهی از منکر واجب حتمی همه است، فقط من و شما به عنوان مسئولان کشور وظیفه مان در باب امر به معروف و نهی از منکر سنگین تر است.
2. دفاع از آمر و ناهی: همه دستگاههای حکومت ما باید از آمر به معروف و ناهی از منکر دفاع کنند. این، وظیفه است.
مبادا کسانی باشند که اگر کسی امر به معروف و نهی از منکر کرد، از او حمایت نکنند، بلکه از مجرم حمایت کنند.
3. هموار کردن زمینه های اجرا: وظیفه ما مسئولین، قانونگذاران و مجریان است که راه و زمینه را برای اجرای این واجب الهی هموار و فراهم کنیم. مبادا در گوشه و کنار یا در دستگاه انتظامی یا قضایی، کسانی باشند که راه را جلو آمر به معروف و ناهی از منکر سد کنند.
4. جلوگیری از سوء استفاده ها: مواظب باشید کسانی از این واجب الهی سوء استفاده نکنند. حساب صاف کردنها، به خرده حسابهای گذشته رسیدن، پرده دری، آبروریزی، تعرض به نوامیس و عرض و مال این و آن، به بهانه این واجب الهی، اینها نباید باشد.
خود مردم با تیزهوشی نباید بگذارند این واجب الهی و این فریضه بزرگ زمین بماند یا خدای ناکرده مورد سوء استفاده قرار گیرد.

 

 نظر دهید »

جوان از منظر حضرت امام خامنه ای(مد ظله العالی)

03 بهمن 1391 توسط صالحی



” … من عمرم را در میان جوان ها گذراندم. از دورانی که خودم جوان بودم، با جوان های دانشگاهی که خارج از محیط ما بودند ، ارتباط برقرار کردم تا امروز هم ارتباط من با جوان ها قطع نشده است. بنابراین می دانم حال و هوای جوانی چیست و امروز در فضای جوانی ما چه می گذرد….”

جلسات مستمر با جوانان انقلابی و خط دهی به آنان درامر مبارزه با رژیم ستم شاهی، پاسخ به سوالات و شبهات فکری و عقیدتی آنان، حضور در مجامع جوان به خصوص دانشگاه و ارتباط با دانشجویان قبل و بعد ازانقلاب، از ریاست جمهوری تا رهبری وتأکید بر ضرورت به کارگیری نیروی جوان در مسئولیت های اجرایی کشور و اعتماد و ایمان به نسل جوان، حاکی ازعلاقه ی وافر ایشان به حشر و نشربا جوانان و آگاهی از حال و هوای جوانی است. آنچه در پیش روست گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری در باره جوانان است.

ستاره جوانی

آن چیزی که معمولا درملاقات با جوانان، اول بار به ذهن من می زند و بارها به آن فکر کرده ام، این است که آیا این ها خودشان می دانند که چه ستاره ای درجبین شان دارد می درخشد؟ من این ستاره ها را می بینم اما آیا خودشان هم می بینند؟ ستاره جوانی چیز بسیار درخشان و خوش طالعی است. اگر جوانان این چیز قیمتی و بی نظیر را در وجود خودشان حس کنند، فکر می کنم که انشا ا… ، ازآن خوب استفاده خواهند کرد. 7/2/77

جوان، محور تحرک جامعه

جوان درهر جامعه و کشوری، محور حرکت است. اگر حرکت انقلابی و قیام سیاسی باشد، جوانان جلوتر از دیگران در صحنه اند. اگر حرکت سازندگی یا حرکت فرهنگی باشد، باز جوانان جلوتر از دیگران اند و دست آن ها کارآمدتر از دست دیگران است. حتی در حرکت انبیای الهی هم - از جمله حرکت صدر اسلام - محور حرکت و مرکز تلاش و تحرک جوانان بودند.15/8/70

تربین جوانان درغرب، عامل نابودی پایه ای نظام غربی

یکی از گرفتاری های بزرگ کشورهای غربی، مسئله ی جوان های آن هاست. غرب، مشکل جوانان را حل نکرده. خیال نکنید که مسئله جوانان- چه دختر و چه پسر- در جوانع غربی حل شده است. تربیت جوانان درغرب عامل نابودی پایه ای نظام غربی است. در آن جوامع، جوان به طور معمول مایل به بی بند وباری، نابرخورداراز حیا ومایل به ارتکاب جنایت و تجاوز و تعدی تربیت می شود و در فساد اخلاقی، غرق است. چنین نسل جوانی برای هر جامعه ای در هر حدی از عمل و معرفت و ثروت هم که باشد، مثل موریانه پایه های آن جامعه و نظام را می جود و از بین می برد. 26/9/75

ویژگی های جوانان امروز

به نظر من جوانان ما امروز هم خدایی مومن و باصفایند. شما ببینید دانشگاه های ما چه گونه است. ببینید کارگاه های ما چگونه است. شما ببینید در روز راهپیمایی بیست و دوم بهمن یا روز قدس، اکثر این جمعیتی که مثل سیل به خیابان ها می آیند، چه کسانی هستند. همین جوانانند. همان روح الهی، همان انگیزه و صاعقه ی الهی ، هنوز هم در کشور وجود دارد و بازهم کارسازاست. همین روحیه، باز هم کشور را به ساحل نجات خواهد رسانید. 7/2/77

سه خصوصیت بارز یک جوان

من اساسا در بین این خصوصیات مهمی که جوانان دارند، سه خصوصیت را خیلی بارز می بینم. آن سه خصوصیت عبارت است از: انرژی، امید، ابتکار. این سه خصوصیت برجسته درجوان است. اگر واقعا رسانه ها در کمک های فرهنگی که به ما می کنند- چه گویندگان مذهبی، چه گویندگان مسائل فکری و فرهنگی، چه صداوسیما، چه مدرسه ها- بتوانند این سه خصوصیت عمده را درست هدایت کنند، من خیال می کنم که خیلی راحت می شود یک جوان، راه اسلامی را پیدا کند. چون اسلام هم چیزی که از ما می خواهد، این است که ما استعدادهای خودمان را به فعلیت برسانیم. 7/2/77

سه خصوصیت، شرط موفقیت جوان

اگر شما جوانان این سه خصوصیت را در خودتان بوجود آورید، در هر شرایطی و در همه ی زمینه هاموفق خواهید بود.

جوان اولا، باید احساس مسئولیت کند. یعنی واقعا خودش را مسئول بداند و بخواهد که زندگی را با پای خودش پیش ببرد و حرکت کند و مثل پرکاهی د رامواج حوادث نباشد.

ثانیا، با ایمان حرکت کند. ایمان نقش بسیار مهمی در پیشرفت در همه ی میدان ها و نیز پیروزی بر همه ی موانع دارد.

ثالثا، بصیرت و آگاهی داشته باشد.

اگر جوانان این سه خصوصیت را در خودشان تأمین کنند- که البته کار چندان آسانی نیست، اما بسیار ممکن است- در همه زمینه ها شما می توانید موفقیت خودتان را تضمین کنید.3/11/77

خصوصیات جوانان ایرانی

بعضی ها نسبت به نسل جوان ایرانی، از لحاظ اعتقادات و از لحاظ ایمان، به طور افراطی دچار قضاوت های غلط و انحرافی هستند. من اعتقادم این است. کاوش ها هم همین را نشان می دهد که جوان ایرانی، جوانی است مومن، پاکدامن، پاک گوهر، دارای زمینه های دینی بسیار زیاد، مایل به جنبه های معنوی. 7/2/77

جوان و جاذبه های معنویت

به نظر من، امروز بیشترین چیزی که می تواند در جوان ها جاذبه ایجاد کند، جاذبه ی معنویت است، البته همراه با منطق. اینکه می بینیم یک جوان به این در یا آن در می زند، دنبال فلان خط سیاسی، دنبال فلان گروه و فلان شعار سیاسی غلط، دنبال دسته بندی های بی خودی که گاهی در دانشگاه هاست می رود- و تکلیف این آقایان وزراست که مقداری دستی به سر و روی این چیزها بکشند و کمی اصلاحش بکنند- این بر اثر خلا معنوی است که به این در و آن در می زند، گم شده دارد. شما این گمشده را به او بدهید.

 نظر دهید »

توصیه علما در انتخاب دوست

19 دی 1391 توسط صالحی

همنشینی با دوستان و معاشرت با مومنان از دستورات الهی و شرع مبین اسلام است، چرا که در این گونه معاشرت‌ها، به مباحث دینی، معرفتی، اجتماعی و… پرداخته می‌شود و بصیرت

انسان افزایش می یابد،‌ اما از سوی دیگر همنشینی با جاهلان و کم خردان مورد نهی اسلام است،‌ چراکه انسان را به تدریج از معارف دینی دور می‌کند و او را در سراشیبی سقوط قرار

می‌دهد.

آیت الله ‌العظمی بهجت

با کسی نشست و برخاست کنید همین که او را دیدید به یاد خدا بیفتید،‌ به یاد طاعت خدا بیفتد،‌نه با کسانی که در فکر معاصی هستند و انسان را از یاد خدا باز می دارند.

شهید ثانی

مرحوم شهید ثانی در کتاب منیة‌المرید می فرماید: باید طلبه و دانشجو از معاشرت با افرادی که او را از مسیر تحصیل منحرف می سازند،‌خود داری نماید، زیرا ترک معاشرت با چنین افرادی از مهمترین وظایفی است که باید طلبه و دانشجو با اهتمام کافی آن را رعایت کند و بویژه که عمر خویش را به بطالت صرف می نماید،‌معاشرت نکند.

آیت الله رضا استادی

باید با کسانی طرح دوستی بیندازید که با خصوصیات یکدیگر سازش داشته باشید، یعنی در درجه اول متدین و نیز اهل مسجد و محافل دینی باشند، ثانیا در روش و منش باوقار و سنگین بوده و از نظر مادی متوسط و یا پایین تر از او باشند، اگر از سابق دوستانی داشته که این شرایط را ندارند، دوستی و معاشرت با آن ها را ترک کند،‌ مگر این که آن قدر به خویش مطمئن باشد که می تواند در آن ها اثر بگذارد.

آیت‌ الله مجتهدی (ره)

یکی از رموز موفقیت من،‌ نداشتن رفیق است، به این معنی اگر طلبه ای ببیند داشتن دوست و رفیق ، نه تنها او را در درس و بحث کمک نمی‌کند، بلکه مانع تحصیلات او خواهد بود، چنین طلبه ای باید از رفاقت با این گونه دوستان خودداری کند و من چنین رفقایی نداشتم، زیرا امروزه کم پیش می آید که رفقای انسان،‌شرایط رفاقت را که در احادیث و روایات آمده است،‌ رعایت کنند. یادم می‌آید وقتی بچه بودم سرم را می انداختم پائین و از خانه بیرون می رفتم، در حالیکه بچه های هم سن و سال من مشغول بازی بودند، وقتی هم بر می گشتم با کسی کاری نداشم و داخل خانه می شدم. الان هم که به این سن رسیده ام چنین رفقایی ندارم. البته رفیق خوب بهتر است از تنهایی، مقصود این است که رفیق خوب،‌ که آدمی را در طی مراحل عالیه الهی کمک کند، کم است …

بعضی در روز قیامت فریاد می‌زنند:‌ یا وَیلَتی لَیتَنی لم اَتَّخِذ فُلاناً خَلیلاً ( ای وای بر من ، ای کاش با فلانی رفیق نشده بودم) این نتیجه رفاقت با نا اهلان است. حضرت رسول(ص) فرمودند:

« المَرءُ عَلی دینِ خَلیله، ‌فَلیَنظُر اَحَدکُم من یُخالِل»

هرکسی بر دین دوستش است، پس باید آدمی نگاه کند با چه کسی دوست می شود.

 نظر دهید »

نظرات آیت‌الله بهجت درباره عزاداری و مجالس امام حسین(ع)

19 دی 1391 توسط صالحی

آیت‌الله بهجت می‌گفت: اگر من در عمرم ۵۰ سال مراسم عزداری برای امام حسین (ع) گرفتم، کم است و بعد از من شما باز هم برایم مراسم روضه اباعبدلله (ع) را بگیرید.

بهجت

خداوند هرگز از سه چیز نمی‌گذرد

پدرم بارها می‌‌گفت: خداوند هرگز از سه چیز نمی گذرد؛ یکی شرک، دوم خون انسانها و سومی آبرو و عزت یک انسان است.

هیچ کس حق ندارد عزت یک انسان را از او بگیرد. یزید می‌خواست عزت امام حسین (ع) را از او بگیرد و ایشان فرمود هرگز ذلت را نمی‌پذیرم.

عالم در مقابل اهل بیت، ارزشی ندارد

ادامه »

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

مدیریت استانی کردستان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • فرهنگی
  • عرفه
  • دل نوشته
  • مناسبتی
  • خبر فرهنگی
  • خبر آموزشی
  • مقدمه
  • آخر زمان و مهدویت
  • قرآن
  • احادیث
  • مسائل شرعی
  • داستان
  • شعر
  • توصیه های بزرگان
  • پیامبران الهی
  • پاسخ به شبهات دینی و اعتقادی
  • دعا
  • خبر پژوهشی
  • پزشکی
  • تحقیق
  • مسابقه
  • متفرقه
  • ولایت مداری
  • حدیث

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

امام زمان

مهدویت امام زمان (عج)

سوره قرآن
ذکر روزهای هفته

آمارگیر وبلاگ

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس