دستاوردهای مباهله
1 . جلوه ای از عزت اسلام
ماجرای مباهله موجب شد تا عظمت و حقانیت اسلام بر تمامی مردم اثبات شده و صداقت گفتار رسول اکرم صلی الله علیه و آله و ادعاهای وحیانی آن حضرت بیش از گذشته آشکار گردد . این واقعه یکی دیگر از دلائل نبوت و کرامتهای آن حضرت به شمار می آید . بی تردید مباهله، در تقویت ایمان مسلمانان و تضعیف روحیه منافقان و مخالفان تاثیری بسزا داشته است .
2 . دلیلی بر فضیلت اهل بیت علیهم السلام
این آیه محکم ترین دلیل بر عظمت و فضیلت اهل بیت علیهم السلام می باشد . از دانشمندان اهل سنت، ابوالقاسم جار الله زمخشری صاحب تفسیر معروف کشاف می نویسد:
«وفیه دلیل لاشی ء اقوی منه علی فضل اصحاب الکساء علیهم السلام وفیه برهان واضح علی صحة نبوة النبی صلی الله علیه و آله لانه لم یرو احد من موافق ولا مخالف انهم اجابوا الی ذلک; (1) در این آیه قوی ترین دلیل بر برتری اصحاب کساء علیهم السلام وجود دارد و در آن دلیل روشنی بر صحت پیامبری پیامبر صلی الله علیه و آله است; چون هیچیک از مخالف و موافق روایت نکرده است که مسیحیان نجران مباهله (با پیامبر صلی الله علیه و آله) را پذیرفته باشند .»
مسلم نیشابوری، عالم دیگر اهل سنت نیز در صحیح خود، در مورد شان نزول این آیه که فضیلت و منقبتی دیگر را برای اهل بیت علیهم السلام رقم زده است می گوید: هنگامی که آیه مباهله نازل شد، رسول خدا صلی الله علیه و آله علی و فاطمه و حسنین علیهم السلام را دعوت کرد و فرمود: «اللهم هؤلاء اهلی; پروردگارا! اینان اهل [بیت] من هستند .» (2)
شیخ مفید این گفته را چنین تکمیل نموده: «مباهله فضیلتی استثنائی برای اهل بیت علیهم السلام می باشد که هیچکس از امت اسلام در این فضیلت با آنان شریک نیست و همانند آنان نمی تواند باشد . (3)
3 . آشکار شدن ذلت دشمنان اسلام
ماجرای مباهله نشان داد که هر کس به هر عنوان با دین اسلام مخالفت نماید، دچار شکست و ذلت ابدی خواهد شد . و سرنوشت انسانهای لجوج و خودخواه که به هر بهانه ای از پذیرش حق و منطق صحیح سرباز می زنند، همانند نصارای نجران با خذلان و خواری توام خواهد شد، که وعده الهی حق است وپیروزی حق بر باطل از سنتهای تغییرناپذیر اوست . آنان آن چنان از عظمت روحی و معنوی پیامبر صلی الله علیه و آله مرعوب شده بودند که بدون لحظه ای درنگ از مباهله دست کشیده و در کوتاهترین مدت به خواسته های پیامبر صلی الله علیه و آله تن دادند و این مصداق همان آیه شریفه است که می فرماید: «سالقی فی قلوب الذین کفروا الرعب » (4); «به زودی در دلهای کافران ترس و وحشت می افکنم .» به همین جهت آنان هنگامی که چهره های مصمم و با اراده پیامبر صلی الله علیه و آله و همراهان را مشاهده کردند که چگونه به سوی محل مباهله قدمهای راسخ برمی دارند، اسقف نجران اظهار داشت: «یا معشر النصاری انی لاری وجوها لوسالوا الله ان یزیل جبلا من مکانه لازاله بها فلا تباهلوا فتهلکوا; (5) ای گروه نصارا! من چهره هایی را [که ایمان در سیمایشان موج می زند] مشاهده می کنم که اگر آنان از خداوند بخواهند که کوهی را از مکانش بردارد سریعا اجابت خواهد کرد . هرگز مباهله نکنید که نابود خواهید شد .»
4 . روز خجسته و مبارک
شکوه و عظمت حادثه مباهله آن روز تاریخی را به عنوان یکی از ماندگارترین روزهای تاریخ اسلام قرار داد و آن روز به عنوان روز جشن و شادی وشکرگزاری به درگاه حق و به عنوان یادآور عظمت اصحاب کساء در حافظه تاریخ ثبت شد . به همین جهت در روز 24ذی الحجه، همانند عید غدیر آداب ویژه ای منظور شده است که برخی از اعمال آن روز عبارتست از:
. روزه گرفتن . غسل روز مباهله . به جای آوردن نماز مباهله . خواندن دعای آن روز . تصدق بر فقرا، به عنوان شکرگزاری . قرائت زیارت جامعه که جلوه هایی از عظمت اهل بیت علیهم السلام را بیان می کند .
5 . تثبیت جایگاه اهل بیت علیهم السلام
واقعه مباهله موقعیت اهل بیت علیهم السلام را در جامعه بویژه در میان اندیشمندان مسلمان آن چنان استحکام بخشید که حتی تندروترین مخالفین آن بزرگواران نتوانسته اند از ذکر آن خودداری کنند و خداوند متعال به این وسیله حق را در زبان و قلم آنان جاری نموده است .
فخرالدین رازی صاحب تفسیر مفاتیح الغیب که در شبهه افکنی و تشکیک مواضع و باورهای کلامی شیعه گوی سبقت را از دیگران ربوده و هیچ موردی را در مسئله امامت بدون نقض رد نشده، هنگامی که به آیه مباهله می رسد حقیقت را چنین اظهار می دارد: رسول خدا صلی الله علیه و آله زمانی که به محل مباهله می آمد عبائی بافته شده از موی سیاه در بر کرده و حسین را بغل کرده و دست حسن را گرفته و فاطمه و علی علیهما السلام نیز از پشت سر آن حضرت می آمدند . در همان حال پیامبر به آنها سفارش کرد: «هنگامی که دست به نفرین بلند کردم شما آمین بگویید .» سپس پیامبر در همان نقطه مباهله، حسن و حسین و علی و فاطمه علیهم السلام را در زیر عبای خود گردآورده و آیه تطهیر را قرائت کرد و به این ترتیب اهل بیت خود را نیز معرفی نموده و عظمت و منزلت آنان را شناساند .
فخر رازی بعد از نقل این روایت می گوید: به اتفاق اهل حدیث و تفسیر این روایت صحیح است و هیچگونه تردیدی در صدور آن وجود ندارد .
او در ادامه می افزاید: همچنین این آیه دلالت می کند که حسن و حسین پسران رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند . (6)
6 . تداوم سنتهای پیامبران پیشین
مباهله همانند بسیاری از احکام و دستورات شریعت اسلام ادامه ادیان توحیدی پیشین می باشد . به همین جهت این سنت آسمانی و حرکت معنوی برای پیروان ادیان گذشته کاملا آشنا بود . همانطوری که ابوحارثه - اسقف بزرگ هیئت اعزامی - هنگام مشاهده پیامبر و همراهان در محل مباهله به دوستانش گفت: به خدا سوگند! او همانند پیامبران الهی به مباهله نشسته است . (7)
7 . شیوه مقابله با مخالفین
مباهله اهل بیت علیهم السلام، به مسلمانان آموخت که هرگاه مخالفین با منطق و دلیل قانع کننده به سوی صراط مستقیم هدایت نشدند و آنان به لجاجت پرداخته واز پذیرش حق امتناع ورزیدند با مباهله به مقابله برخیزند و در برابر دشمنان عنود، خود را عاجز و درمانده نشان ندهند . به همین سبب این شیوه در میان مسلمانان رایج بود .
هنگامی که در بامداد روز عاشورا یکی از دشمنان امام حسین علیه السلام به نام یزید بن مقعل به صحنه نبرد آمد، بریر از سوی امام مامور مقابله با وی شد . او خطاب به بریر گفت: ای بریر بن خضیر، کار خدا را چگونه می بینی؟ بریر گفت: به خدا سوگند برای من خوب است اما برای تو بد!
- چرا دروغ گفتی، تو که در گذشته دروغگو نبودی، آیا به یاد داری که از عثمان بد می گفتی و معاویه را، گمراه و گمراه کننده می دانستی؟! و علی بن ابی طالب را امام برحق می شمردی؟!
- آری شهادت می دهم که عقیده من همان است و گواهی می دهم که تو از گمراهان هستی، آیا حاضری در این زمینه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگو قرار دهیم و قبل از مبارزه از خدا بخواهیم که آنکه حق است فرد گمراه و دروغگو را بکشد؟! هنگامی که یزید بن مقعل مباهله را پذیرفت آنان در پیشگاه دو لشگر به مباهله پرداخته و دست به نفرین برداشتند . سپس مبارزه را آغاز کردند، بعد از اندکی زد و خورد بریر بن خضیر که با اراده ای آهنین و ایمانی راسخ به دفاع از حضرت سیدالشهدا علیه السلام قیام کرده بود با ضربت شمشیر خویش به یزید بن مقعل پیروز شده و او را به خاک مذلت نشاند .
13) تفسیر کشاف، ج 1، ص 433 .
2) صحیح مسلم، باب فضائل الصحابه .
3) ارشاد، ج 1، ص 158 .
4) انفال/12 .
5) تفسیر فخر رازی، ذیل آیه مباهله (آل عمران/61) .
6) تفسیر فخر رازی، ذیل آیه (آل عمران/61) .
7) تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه مباهله .
ولایت
ای قبله دلها
سالیست که من دوختهام چشم به راهی / آن ماه که هر سال کند جلوه چو ماهی
خورشید ولایت به رحب چهره عیان کرد / خورشید نتابیده چنین خوب به ماهی
ای قبله دلها افق کعبه بیارای / بهتر ز تو بر قدرت حق نیست گواهی
هم عشق خبر داد ازین مسئله / هم عقل جز حب تو دیگر نتوان یافت پناهی
هر جا که روم نام تو بی خویشتن آنجا / چون سائل آشفته نشینم سر راهی
جان آوردم مژده که در جمع احباست / از عین عنایت به منت نیز نگاهی
آنگاه کنم فخر به عالم که نباشد / چون بنده گدایی و به کردار تو شاهی
نامت به زبان جاری و از شوق نماندهست / در دیده و در سینه دگر اشكی و آهی
روشن به امید است دل امروز که فردا / شاید تو شفاعت کنی از نامه سیاهی
در راه ولایت شدهام رهرو و دانم / زین ره نتوان یافت به حق بهتر راهی
اصل شجر خلقت دینست هراسش / در سایهات ار هست پناهنده گیاهی
با لطف تو چون کویم هر چند که باشم / سرگشته به طوفان بلا چون پر کاهی
در آن گه گنهکارم و اندیشه ندارم / آخر بشرم چون نکنم هیچ گناهی؟
یأس از کرم دوست گناهست و مرا نیست / آری همه هست گنهبخش الهی
اسلام به شمشیر و به تدبیر تو را راست / در جنگ چو آیی تو چه حاجت به سپاهی
ما را به ولای تو ز ما هست اگر خود / هرگز نپسندیدی از دهر ز ماهی
دلداده شوم من، از آن روی که طبعم / خوش مدح علی ساز کند گاه به گاهی
“دکتر ناظرزاده کرمانی”
درباره ظهور امام زمان علیهالسلام، چه استدلالهای عقلی و چه آیات و روایاتی وجود دارد؟
از جهت عقلی:
باید گفت:محیط، اجتماع و تعامل با دیگران، در حرکت آدمی تأثیرگذار است. تأثیر مطلوب و کامل، زمانی به وجود میآید که در جامعه محیط رشد فراهم آید و این، به اداره درست و بی نقص جامعه وابسته است. <
اداره جامعه به این شکل به مدیری آگاه به نیازهای انسان و دانا به راه رسیدن به تکامل نیازمند است؛ فردی که قانون الهی را ـ که بهترین مقررات برای یک جامعه است ـ بهخوبی دانسته، بهدرستی اجرا کند. این مهم، فقط در توان فردی معصوم از خطا و مؤید به علم الهی است که در همان امام و انسان کامل است. لطف الهی ایجاب میکند که راهبرانی را برگزیند تا جامعه را به نحو مطلوب، آماده رشد افراد کنند. حال اگر شرایط به گونهای شد که مردم، آماده پذیرش و گردننهادن به زعامت حجت حق و خواهان سپردن رهبری جامعه به فردی الهی شدند عقل حکم میکند که خدا به اقتضای لطف خود (که از او جدا نیست)، هرگز این نعمت را از بشر دریغ نکند (زیرا وقتی شرایط برای حاکمیت امام فراهم شد، این لطف خداوند نیز شامل حال بشر خواهد شد). پس عقل، نیاز به ظهور حجت حق را درک میکند.
از سوی دیگر، فطرت و نهاد آدمی، به آرامش و درست زندگی کردن تمایل دارد. عدالتطلبی، میل به خوبی و بیزاری از بدی، در وجود آدمی نهفته است. فطرت آدمی، الهی است و آنچه در درون آن نهادینه شده، مطابق با هدف خلقت و متناسب با وجود او است. میل و نیاز انسان به عدالت و کشش درونی او به سوی خوبیها، ایجاب میکند که برای رسیدن به آن، هرچه مورد نیاز است، بطلبد. طبیعی است اجرای عدالت، مجری عادل لازم دارد؛ پس مجری عادل و دوران عدالت، خواست و آرزوی درونی آدمی است و تمایلات فطری انسان، حتماً پاسخی در خارج و واقع دارد.
از جهت نقلی:
اعتقاد به ظهور منجی و مصلح، امری است که همه ادیان آن را نوید دادهاند. قرآن کریم، و فرمایشهای گهربار وجود مقدس پیامبر و امامان معصوم علیهمالسلام سرشار از وعدهها و بشارتهای ظهور است. به همین علت، ظهور امام مهدی علیهالسلام مورد اجماع مسلمانان بوده و شیعه و اهل سنت کتابهایی در این زمینه نوشتهاند، و حتی عدهای با سوءاستفاده از این عقیده، ادعای مهدویت کرده و مردم را به سوی خود خواندند.
در برخی کتب، بیش از دویست و پنجاه آیه، درباره آن حضرت جمعآوری شده است؛ مانند جلد هفتم از کتاب معجم احادیث امام مهدی علیهالسلام.
معروفترین آیات که بهروشنی به ظهور دولت حق امام زمان علیهالسلام اشاره دارد، عبارت است از:
«وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصالِحون».[۱]
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ…».[۲]
«هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ…».[۳]
«وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ…».[۴]
ظاهر این آیات، بهروشنی دلالت دارد بر اینکه خداوند، خلافت و وراثت زمین را به بندگان مؤمن و صالح خود وعده داده است و او، تخلّف در وعده نمیکند. « إِنَّ اللّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ؛ به درستی که خدا، خلف وعده نمیکند».[۵]
در اینباره روایات بسیاری نیز به دست ما رسیده است؛ به همین دلیل، شیعه و سنی تواتر روایات درباره امام مهدی علیهالسلام را قبول دارند. معروفترین آنها، فرمایش نبی گرامی، حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله است که فرمود: مهدی، از فرزندان من است و جهان را پر از عدل و داد میکند، همانگونه که از ظلم و ستم پر شده است.[۶]
پینوشتها
۱. انبیاء: ۱۰۵.
۲. نور: ۵۵.
۳. توبه: ۳۳.
۴. قصص: ۵.
۵. رعد: ۳۱؛ آل عمران: ۹.
۶. ر.ک: منتخب الاثر، لطفالله صافی گلپایگانی، فصل دوم.
انتظار فرج به چه معناست؟
انتظار فرج به چه معناست؟
ج )فرج، در لغت به معنای نصرت، پیروزی و گشایش است. مقصود از فرج، نصرت و پیروزی حکومت عدل علوی بر حکومتهای کفر و شرک و بیداد است؛ بنابراین، انتظار فرج، یعنی انتظار تحقق یافتن این آرمان بزرگ و جهانی. با توجه به روایات، یکی از وظایف مسلّم مؤمنین در دوران غیبت کبرا، انتظار فرج است؛ انتظار برای تحقق حکومت موعود الهی. علاّمه محمّدباقر مجلسی رحمهالله بخشی از کتاب بحارالانوار را به همین موضوع اختصاص داده و در این باره هفتاد روایت از امامان ذکر کرده است.
در روایات آمده است:[1]
انتظار فرج برترین اعمال و بهترین عبادت مؤمن است؛
منتظران بهترین مردم زمان هستند؛
منتظران مانند کسانی هستند که در راه خدا شمشیر زده و در خون خود غلطیدهاند؛
منتظران مانند کسانی هستند که در کنار امام زمان به شهادت رسیدهاند و به آنان اجر هزار شهید مانند شهدای بدر داده میشود.
منتظران از برخی شهدای بدر و اُحُد بهترند و خداوند باب روزی را برایشان باز مینماید و آنان را در زمره اولیای الهی قرار خواهد داد که هیچ ترس و وحشتی در آنها نیست.
حال این سؤال مطرح است که انتظار چیست؟ و چرا تا این حد مورد سفارش اهل بیت علیهمالسلام قرار گرفته است؟
انتظار، در لغت، به معنای «چشم داشت پیدا کردن»[2] و در اصطلاح، به معنای«چشم داشتن به ظهور امام موعود و تشکیل حکومت عدل الهی توسط آن حضرت» است. انتظار، به معنای آیندهنگری و به معنای ناراضی بودن از وضع موجود و راضی شدن به آینده بهتر است؛ انتظار فرج، یعنی آماده بودن برای ظهور امام زمان و تشکیل دولت اسلامی و حکومت آخرین سفیر الهی؛ انتظار فرج، یعنیمهیا ساختن روح و جسم خود برای روزی که تمام بدبختیها، ناکامیها، بیدادگریها و ظلمها از میان رفته و فقر و تنگدستی و… یکباره و برای همیشه، رخت بربندد و به وسیله آن حضرت حکومت عدل در سراسر گیتی برقرار گردد. برای این چنین روزی، باید انتظار کشید و امیدوار بود.
این مسأله همواره مورد تهاجم حملات ناجوانمردانه دشمنان اسلام و معارف ناب محمّدی قرار گرفته است؛ به طوری که گاهی آن را نتیجه و زاییده فکر عدّهای ترسو و بیمنطق دانسته و گاهی به توجیه و تفسیر آن به میل خود پرداختهاند. برخی با برداشت غلط از مفهوم انتظار، گمان میکنند که میتوان با ترویج کفر، بیدینی، فساد و فحشا در بین مردم به ظهور امام عصر علیهالسلام سرعت بخشید. برخی نیز بر این باورند که در برابر انحرافات و مفاسد باید بیتفاوت بود، تا فساد همه جا را بگیرد و در نتیجه امام زمان علیهالسلام ظهور کند. اما باید توجه داشت که دامنزدن به برداشتهای غلط از مفهوم انتظار، گناهی نابخشودنی است.[3]
امام صادق علیهالسلام به ابوبصیر فرمودند: «هرشخصی که در حال انتظار بمیرد، شهید خواهد بود، اگر چه در رختخواب مرده باشد».
با توجه به این روایت چگونه میتوان پذیرفت که فردی به ترویج فساد کمک کند و اجر شهید را ببرد؟! چگونه ممکن است فردی نسبت به منکرات بیتفاوت باشد و اجر شهید را ببرد؟ چگونه انسانِ بیتفاوت و کسی که فساد و ستم را گسترش میدهد، میتواند همانند کسی باشد که در کنار حضرت حجّت علیهالسلام در راه خدا شمشیر زده و در کنار رسول خدا جهاد و رزم نموده و در رکابش به شهادت رسیده است؟!
آیتالله مکارم شیرازی برای روشن شدن مفهوم انتظار و آثار سازنده آن، میفرماید:
«ارتشی که در انتظار جهاد آزادیبخش به سر میبرد، حتماً به حالت آماده باشِ کامل در میآید، سلاحی که برای چنین میدان نبردی شایسته است، به دست میآورد، سلاحهای موجود را اصلاح میکند، سنگرهای لازم را میسازد، آمادگی رزمی نفرات خود را بالا میبرد، روحیه افراد خود را تقویت میکند و شعله عشق و شوق را برای چنان مبارزهای در دل فردفرد سربازانش زنده نگه میدارد. ارتشی که دارای چنین آمادگی نیست، هرگز در انتظار به سرنمیبرد و اگر بگوید، دروغ میگوید».[4]
وی مینویسد:
«کسانی که انتظار یک مصلح جهانی را میکشند؛ انتظار انقلاب، دگرگونی و تحوّلی را دارند که وسیعترین و اساسیترین انقلابهای انسانی در طول تاریخ بشر روی کره زمین است»[5]
حقیقت انتظار از دو عنصر نفی و اثبات ترکیب یافته است؛ نفی، یعنی از بین بردن نابسامانیهای موجود و عواملی که موجب اختلاف و از همپاشیدگی میباشد. اثبات، یعنی جانشینکردن عوامل رشد و ترقّی جای آنها؛ باید خود را اصلاح کنیم و اندیشههایمان را از کجنظری، حسادت، کینه و صدها عیب دیگر برهانیم؛ چون اگر این عیبها در ما باشد، چگونه میتوانیم منتظر تحوّلی باشیم که اساس آن مبارزه با همه آن عیبهاست و سرانجام دامان ما را خواهد گرفت. همچنین علاوه بر اصلاح خویش، باید در پی اصلاح جامعه هم باشیم و آن را جدّی بگیریم، تا مشمول آیه مبارکه «إلا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»[6] شویم.
این نوع انتظار فرج است که بهترین اعمال و بهترین عبادت است و چنین منتظری، مقامی عالی دارد و هرگاه در زمان غیبت از دنیا برود، به منزله کسی است که پس از ظهور حضرت حجت علیهالسلام زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد میکند.
پینوشتها
۱. ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسی ج۵۲، ص۱۲۵.
2. المنجد، ترجمه محمد بندرریگی، ج2، ص1598.
3. ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسی ج۵۲، ص۱۲۵.
4. جزوه درسهای استاد مکارم شیرازی پیرامون انگیزه پیدایش مذهب، ص۴۷.
5. همان، ص46.
6. عصر: ۳.
اکران فیلم محمد رسول الله (ص)
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه فاطمه الزهرا(س)کامیاران، مدیر محترمه حوزه علمیه فاطمه الزهرا (س) شهرستان کامیاران سرکار خانم کهریزی پور با هماهنگی هایی که از قبل با مسئولین فرهنگسرای این شهر انجام داده بود در تاریخ 11/7/94 کلیه ی اساتید و طلاب این مدرسه مبارکه در فرهنگسرا ی این شهرستان جهت دیدن فیلم محمد رسول الله(ص)حضور یافتند.
برگزاری نشست طب سنتی با محوریت تغذیه اسلامی و تغذیه سالم در مدرسه الزهرا(س)قروه
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه الزهرا(س)قروه مورخ 6/7/94 نشست طب سنتی با محوریت تغذیه اسلامی و تغذیه سالم با حضور سرکار خانم غلامی از دانش آموختگان طب سنتی با حضور طلاب و کادر دراین مدرسه مبارکه برگزار گردید.
در این نشست سرکار خانم غلامی بیان داشتند: طب سنتی دانشی است که طبیب به وسیله آن بیماریها را نگاه کند و درمان می کند و نگهدار سلامتی بدن است و جنبه پیشگیری دارد. طب مدرن درد را از بین می برد اما طب سنتی می گوید این یک هشدار است باید علت را پیدا کرد. طب سنتی برای تسکین دردها تعابیری دارد و می گوید درد را از بین نبر بلکه علت آن را پیدا کن.
غلامی در ادامه افزودند: تغذیه درست نباشد روی جسم و در مرحله بعد روی روح تاثیر می گذارد.
خانم غلامی افزودند: انسان حکیم یعنی کسی که علمهای مختف را بلد است.
استاد در ادامه افزودند: یهودیان و دشمنان اسلام می کوشند اغذیه ما را فاسد کنند که رج سنی را پایین بیاورند و عمر را کم کنند. استاد فرمودند: سه ماده اصلی که بدن به آن احتیاج دارد و شامل تغذیه سالم وسبک زندگی درست است. شامل: 1- نمک : که در نمک دریا روی و آهن موجود است. 2- روغن: که روغن خوب یا بد روی کبد تاثیر مستقیم دارد. استاد بهترین روغنها را روغن ارده کنجد، روغن زیتون و روغن حیوانی معرفی نمودند . 3- آب: سومین و مهمترین عامل تغذیه سالم است.
غلامی تاکید داشتند: نمک های موجود در بازار چون شیمیایی است و ید دارد دفع نمی شود و رسوب می کندو باعث می شود فشار خون بالا رود و در خانم های باردار سبب می گردد که ورم داشته باشد و باعث بیماریهای بسیار دیگری می شود. حضرت علی علیه السلام غذا را با نمک شروع و با نمک پایان می بردند.
برگزاری نشست با عنوان راههای کسب مهارتهای زندگی در مدرسه الزهرا(س)قروه
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه الزهرا(س)قروه در تاریخ 5/7/94 نشستی با عنوان راههای کسب مهارتهای زندگی با حضور سرکار خانم گوران از اساتید و مبلغان برتر حوزه علمیه الزهرا(س) قروه در جمع طلاب و کادر این حوزه مبارکه برگزار گردید.
در این نشست خانم گوران بیان داشتند: طلبه ای که با اولیاء و ائمه پیوند نخورد شیرین نیست، نباید فقط به درس خواندن اکتفا کنیم باید در جهات دیگر نیز خود را رشد دهیم. کسی که به جامعه خود توجه نمی کند هر کاری می کند ولو حق دیگران را ضایع کند. برای کسب مهارت باید آموزش دید، هر کس خیاطی یاد بگیرد ،کلاس می رود و مهارت یاد می گیرد و می شود خیاط.
گوران در ادامه افزودند: ما در مسیر زندگی سریع عیب و شرایط بد می بینیم ولی بصورت تدریجی به آن عادت می کنیم.
استاد در ادامه تاکید داشتند: اگر به بیماری روز مرگی مبتلا بشویم یعنی هر روز مثل دیروز شود،که بزرگان ما می گویند دو روز مثل هم باشد ضرر کرده ایم و این بیماری دو پیامد دارد:1- عمر تلف می شود. 2- از عمر هیچ بهره ای نمی بریم و شاد نیستیم و مفید نخواهد بود.
یکی از آسیب های اجتماع زندگی امروزی این است که همیشه انگشت اتهام به سمت دیگران میگیریم و غافل از اینکه سه انگشت دیگر در همان لحظه به سمت خود ما است. در مواجهه با زندگی امروز باید مهارتهای صحیح را آموخت، مشکل ما اینجاست که می خواهیم کسی مشکل را حل کند و خودمان تلاش نمیکنیم و منتظر معجزه هستیم،تاثیر پذیر هستیم ولی تاثیر گذار نیستیم.
در زندگی هایمان باید همیشه این دو سوال را پرسید:1- آیا نسبت به آن چیزی که زندگی میکنیم می توانیم وضعیت بهتری داشته باشیم؟ 2- آیا برای زندگی بهتر خودم تلاش کافی میکنم یا نه؟
استاد در عرایض خود افزودند: در زندگی باید قوانینی باشد و اعمال شود تا زندگی بهتر و مطلوبی داشته باشیم. از جمله اینکه:
1- من مسئول سرنوشت خودم هستم باید تغییر ایجاد کنم و من باید خود عامل باشم.
2- خودم را تغییر دهم و اول از عیبها شروع کنم. در زندگی باید هدف خاصی باشد ودنبال رو آن باشیم.
خانم گوران در پایان تاکید نمودند: هدف از آمدن به حوزه می خواهیم رشد پیدا کنیم و به کمال مطلق که خدامی خواهد برسیم و اصلاح جهان در گرو اصلاح خودمان است.
جلسه دیدار مدیر محترم استان با رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان کردستان دکتربهرام نصرالهی زاده
به گزارش معاونت فرهنگی مدیریت استان کردستان دوشنبه 94/7/13 در جلسه ای که با حضور مدیر محترم حوزه های علمیه خواهران استان کردستان حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا صالحی ورییس سازمان مدیریت وبرنامه ریزی استان کردستان دکتر نصر الهی زاده برگزار گردید ؛حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا صالحی از تمام فعالیت های دکتر نصر الهی زاده جهت پیشبرد برنامه های عمرانی حوزه ها در استان کردستان تشکر وقدردانی نمودند.
در این دیدار صمیمی دکتر نصر الهی زاده جهت تامین اعتبارات وتخصیص بودجه برنامه های عمرانی حوزه قول مساعدت وهمکاری دادند.
برگزاری مراسم جشن عید سعید غدیر در مدرسه ریحانه النبی (س)سنندج
به مناست ولادت باسعادت امام هادی(ع)وعید غدیر مورخ8/7/94مراسم جشنی با سخنرانی حاج آقاصفی زاده ومولودی خوانی سر کار خانم کریمی با حضورطلاب،اساتید وکادر در حوزه مبارکه برگزار گردید.
حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا صفی زاده ابتدا با تبریک گویی به مناسبت عید قربان ومسئول دانستن دولت آل سعوددر فاجعه منا شهادت حجاج را تسلیت گفتند.
ایشان طی سخنانی فرمودند: همواره در طول تاریخ حق وباطل رویاروبوده است،وظیفه ما آن است که مواظب باشیم ودر صحنه های که نمی توانیم باشیم به تناسب شرایط به وظایف خود عمل نماییم.
این استاد حوزه ودانشگاه در اثبات حقانیت ولایت امام علی (ع)فرمودند:ازنظر شیعه کسی که امام جامعه می شود باید اوصافی داشته باشدکه به حکم عقل رهبر جامعه هم باید دارای اوصاف افضل باشد.، این برتر بودن را همه قبول دارند اما دشمنان امام علی (ع)گفتندکسی که بخواهد می توانند اگر هم شایسته نباشد می توانندبر افضل مقدم باشد
ومفضول بر افضل مقدم باشد.
دکتر صفی زاده در ادامه ویژگی های رهبر جامعه را چنین بیان کردند:
1- عدالت: امام علی(ع)عدالتش از همه بیشتر بوده به حدی بعضی می گفتند اگر او می آمد اختلاف ایجاد می شود .اما برعکس اتحاد بیشتر ایجاد می شود کدام حاکم عادل را مردم پس می زنند
2- تقوا :به شهادت زمین وآسمان ومشرکین وکفار،خدا و پیامبرافضل است، وهمه می دانند که علی ابن ابی طالب با تقوا ترین است ومی دانند که اولین کسی است که ایمان آورده است،همچنین پیامبر اکرم(ص) می فرمایند:اگر ایمان علی(ع)دریک کفه ترازو وایمان آدمها را در یک کفه دیگر بگذارندایمان علی(ع) سنگین تر خواهد بود
3- اعلم:امام علی (ع)ازهمه اعلم تر بودند،باره دست به سینه می زدند ومی فرمودند:این سینه پر است تا زمانی که من در میان شما هستم سوالات خود را بپرسید.
4- شجاعت:علی (ع)از همه مردم شجاع تر بودند به طوری که پیامبراکرم (ص) در جنک خیبر فرمودند:ضربه علی (ع) از عبادت جن وانس با فضیلت تر است.
واگر گفته شود که امام (ع)را کسی نمی شناخت ویااینکه پیامبر علی (ع) را معرفی نکرده سخن بیهوده است چرا که پیامبر اکرم دربین 120هزار جمعیت ایشان را معرفی کرده وهمچنین بارها دربین جمع ها مناسبت های مختلف ایشان را به عنوان جانشین خود معرفی کرده است.
در پایان مراسم از طلاب سادات تجلیل به عمل آمد.
چرا شيعيان، در برابر امامان به سان عبد مى ايستند؟
چرا شيعيان، در برابر امامان به سان عبد مى ايستند؟
پاسخ
تصور مى كنند كه ادب در محضر بزرگان مانند رسول خدا يك نوع پرستش آنهاست تو گويى آنان بين ادب و احترام و پرستش حدّ و مرزى قائل نيستند قرآن مجيد به مسلمانان دستور مى دهد كه او را به سان ديگران صدا نزنيد و صداى خود رااز صداى او بلندتر نسازيد. چنان كه مى فرمايد:
( يا أيّها الذين آمنوا لا ترفعوا أصواتكم فوق صوت النبى ولا تجهروا له بالقول كجهر بعضكم لبعض أن تهبط أعمالكم وأنتم لا تشعرون ). [182]
«اى كسانى كه ايمان آورده ايد، صداى خود را فراتر از صداى پيامبر نبريد و در برابر او بلند سخن مگوييد ـ داد و فرياد نكنيد ـ آن گونه كه بعضى از شما در برابر بعضى مى كنند، مبادا اعمال شما نابود گردد، در حالى كه نمى دانيد».
همگى مى دانيم ادب برترين سرمايه هاست و در سوره نور مى فرمايد:
( لا تجعلوا دعاء الرسول كدعاء بعضكم بعضاً ). [183]
«هنگامى كه پيامبر را صدا مى زنيد، با ادب و احترامى كه شايسته اوست، صدا كنيد، نه همچون صدا زدن يكديگر،
به خاطر شرافتى كه محضر پيامبر دارد».
در روايت هست كه «إنّ بيوت الأنبياء وأولاد الأنبياء لا يدخلها الجنب». ( [184])
بنابراين، هرگونه خضوع و خشوع در برابر امامان نشانه ادب و احساس عظمت آنهاست، و گرنه كسى آنها را نه خالق مى داند و نه روزى رسان و نه مدير و مدبر جهان و نه بخشاينده گناهان، بلكه انسان هاى والايى كه بايد در حضور آنان، با ادب ايستاد. همين طور كه فرزندان در برابر پدران، و فرهيختگان در برابر دانشمندان چنين مى كنند و اسلام نيز ادب را در برابر استادان و بزرگسالان و والدين تأييد و تأكيد كرده است.
***
[182] . حجرات/ 2.
[183] . نور/ 63.
[184] . بحارالانوار، ج27، ص 255.
منبع:پایگاه اطلاع رسانی دفتر ایت الله العظمی سبحانی