انتظار فرج به چه معناست؟
انتظار فرج به چه معناست؟
ج )فرج، در لغت به معنای نصرت، پیروزی و گشایش است. مقصود از فرج، نصرت و پیروزی حکومت عدل علوی بر حکومتهای کفر و شرک و بیداد است؛ بنابراین، انتظار فرج، یعنی انتظار تحقق یافتن این آرمان بزرگ و جهانی. با توجه به روایات، یکی از وظایف مسلّم مؤمنین در دوران غیبت کبرا، انتظار فرج است؛ انتظار برای تحقق حکومت موعود الهی. علاّمه محمّدباقر مجلسی رحمهالله بخشی از کتاب بحارالانوار را به همین موضوع اختصاص داده و در این باره هفتاد روایت از امامان ذکر کرده است.
در روایات آمده است:[1]
انتظار فرج برترین اعمال و بهترین عبادت مؤمن است؛
منتظران بهترین مردم زمان هستند؛
منتظران مانند کسانی هستند که در راه خدا شمشیر زده و در خون خود غلطیدهاند؛
منتظران مانند کسانی هستند که در کنار امام زمان به شهادت رسیدهاند و به آنان اجر هزار شهید مانند شهدای بدر داده میشود.
منتظران از برخی شهدای بدر و اُحُد بهترند و خداوند باب روزی را برایشان باز مینماید و آنان را در زمره اولیای الهی قرار خواهد داد که هیچ ترس و وحشتی در آنها نیست.
حال این سؤال مطرح است که انتظار چیست؟ و چرا تا این حد مورد سفارش اهل بیت علیهمالسلام قرار گرفته است؟
انتظار، در لغت، به معنای «چشم داشت پیدا کردن»[2] و در اصطلاح، به معنای«چشم داشتن به ظهور امام موعود و تشکیل حکومت عدل الهی توسط آن حضرت» است. انتظار، به معنای آیندهنگری و به معنای ناراضی بودن از وضع موجود و راضی شدن به آینده بهتر است؛ انتظار فرج، یعنی آماده بودن برای ظهور امام زمان و تشکیل دولت اسلامی و حکومت آخرین سفیر الهی؛ انتظار فرج، یعنیمهیا ساختن روح و جسم خود برای روزی که تمام بدبختیها، ناکامیها، بیدادگریها و ظلمها از میان رفته و فقر و تنگدستی و… یکباره و برای همیشه، رخت بربندد و به وسیله آن حضرت حکومت عدل در سراسر گیتی برقرار گردد. برای این چنین روزی، باید انتظار کشید و امیدوار بود.
این مسأله همواره مورد تهاجم حملات ناجوانمردانه دشمنان اسلام و معارف ناب محمّدی قرار گرفته است؛ به طوری که گاهی آن را نتیجه و زاییده فکر عدّهای ترسو و بیمنطق دانسته و گاهی به توجیه و تفسیر آن به میل خود پرداختهاند. برخی با برداشت غلط از مفهوم انتظار، گمان میکنند که میتوان با ترویج کفر، بیدینی، فساد و فحشا در بین مردم به ظهور امام عصر علیهالسلام سرعت بخشید. برخی نیز بر این باورند که در برابر انحرافات و مفاسد باید بیتفاوت بود، تا فساد همه جا را بگیرد و در نتیجه امام زمان علیهالسلام ظهور کند. اما باید توجه داشت که دامنزدن به برداشتهای غلط از مفهوم انتظار، گناهی نابخشودنی است.[3]
امام صادق علیهالسلام به ابوبصیر فرمودند: «هرشخصی که در حال انتظار بمیرد، شهید خواهد بود، اگر چه در رختخواب مرده باشد».
با توجه به این روایت چگونه میتوان پذیرفت که فردی به ترویج فساد کمک کند و اجر شهید را ببرد؟! چگونه ممکن است فردی نسبت به منکرات بیتفاوت باشد و اجر شهید را ببرد؟ چگونه انسانِ بیتفاوت و کسی که فساد و ستم را گسترش میدهد، میتواند همانند کسی باشد که در کنار حضرت حجّت علیهالسلام در راه خدا شمشیر زده و در کنار رسول خدا جهاد و رزم نموده و در رکابش به شهادت رسیده است؟!
آیتالله مکارم شیرازی برای روشن شدن مفهوم انتظار و آثار سازنده آن، میفرماید:
«ارتشی که در انتظار جهاد آزادیبخش به سر میبرد، حتماً به حالت آماده باشِ کامل در میآید، سلاحی که برای چنین میدان نبردی شایسته است، به دست میآورد، سلاحهای موجود را اصلاح میکند، سنگرهای لازم را میسازد، آمادگی رزمی نفرات خود را بالا میبرد، روحیه افراد خود را تقویت میکند و شعله عشق و شوق را برای چنان مبارزهای در دل فردفرد سربازانش زنده نگه میدارد. ارتشی که دارای چنین آمادگی نیست، هرگز در انتظار به سرنمیبرد و اگر بگوید، دروغ میگوید».[4]
وی مینویسد:
«کسانی که انتظار یک مصلح جهانی را میکشند؛ انتظار انقلاب، دگرگونی و تحوّلی را دارند که وسیعترین و اساسیترین انقلابهای انسانی در طول تاریخ بشر روی کره زمین است»[5]
حقیقت انتظار از دو عنصر نفی و اثبات ترکیب یافته است؛ نفی، یعنی از بین بردن نابسامانیهای موجود و عواملی که موجب اختلاف و از همپاشیدگی میباشد. اثبات، یعنی جانشینکردن عوامل رشد و ترقّی جای آنها؛ باید خود را اصلاح کنیم و اندیشههایمان را از کجنظری، حسادت، کینه و صدها عیب دیگر برهانیم؛ چون اگر این عیبها در ما باشد، چگونه میتوانیم منتظر تحوّلی باشیم که اساس آن مبارزه با همه آن عیبهاست و سرانجام دامان ما را خواهد گرفت. همچنین علاوه بر اصلاح خویش، باید در پی اصلاح جامعه هم باشیم و آن را جدّی بگیریم، تا مشمول آیه مبارکه «إلا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»[6] شویم.
این نوع انتظار فرج است که بهترین اعمال و بهترین عبادت است و چنین منتظری، مقامی عالی دارد و هرگاه در زمان غیبت از دنیا برود، به منزله کسی است که پس از ظهور حضرت حجت علیهالسلام زنده و تحت فرمان او در راه خدا جهاد میکند.
پینوشتها
۱. ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسی ج۵۲، ص۱۲۵.
2. المنجد، ترجمه محمد بندرریگی، ج2، ص1598.
3. ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسی ج۵۲، ص۱۲۵.
4. جزوه درسهای استاد مکارم شیرازی پیرامون انگیزه پیدایش مذهب، ص۴۷.
5. همان، ص46.
6. عصر: ۳.