تحقیقی در خصوص فواید علمی نماز
مقدمه
مطالبی که در رابطه با فواید علمی نماز گفته می شود، فقط بعد کوچکی از ابعاد متعدد نماز است. پرداختن به فواید دنیوی نماز، نباید ما را از توجه به دریاهای نور و معنویت نماز غافل کند.
این مطالب فقط تاییدات علمی هستند و نباید حکایت ما مثل گروهی شود که نماز را نوعی ورزش
سوئیسی تعبیر کردند و دلشان خوش بود که فلسفه نماز را می دانند.
حقیقت نماز درباطن و روح او نهفته است. ولی این باطن باید در یک ظاهر و قالبی که تعیین شده تحقق
پیدا کند . وقتی ظاهر نماز با روح و باطن آن آمیخته شود تاثیر خود را می گذارد.
تاثیر نماز بر بهداشت خواب
خواب از دو مرحله خواب عمیق و خواب REM تشکیل شده است که به طور یک در میان در طی شب حاصل می شوند.
پس از آنکه حدود 45 دقیقه از خواب رفتن انسان گذشت، مرحله REM آغاز می شودو برای مدت کوتاهی (حدود 10 تا 15 دقیقه) ادامه می یابد.
در طول مرحله REM، به طرز اسرار آمیزی تمام عظلات اسکلتی بدن از کار می افتد و شخص کاملا بی حرکت می شود.و نوار مغزی شخص به جای حالت خواب، حالت بیداری کامل را نشان می دهد، طوری که دراین حالت مغز از فعالیت بالایی برخوردار است.
در طی مرحله ی REM، درجه حرارت بدن و ضربان قلب به طور غیر منتظره ای بالا می رود و حرکات سریع در چشم های فرد دیده می شود که علت نامگذاری این مرحله نیز می باشد. ( مرحله حرکت سریع چشم Rapid
Eye Movement ) اگر شخص را در این حالت بیدار کنیم، ادعا می کند که در حال دیدن خواب بوده.
مرحله REM پس از 10 تا 15 دقیقه متوقف می شود و پس از آن در طول خواب و به طور دوره ای و منظم تکرار می شود. با این وجود کل دوران REM در طول یک خواب 8 ساعتی در اشخاص طبیعی، 90 دقیقه خواهد بود و قسمت اعظم آن در ساعات نزدیک به صبح به وقوع می پیوندد. امروزه دانش پزشکی به اثبات رسانده که یکی از علائم مهم در بیماری افسردگی، افزایش مدت خواب REM نسبت به میزان طبیعی است، طوری که شخص افسرده بیشتر از سایر اشخاص خواب می بیند. یعنی زمان بیشتری را در مرحله REM به سر می برد.
زمان نماز صبح که در قرآن تاکید زیادی به آن شده است، به گونه ای قرار گرفته است که سبب کاهش قابل ملاحظه میزان خواب REM در اشخاص می شود. چون دقیقا در زمانی قرار گرفته است که خواب REM بیشتر اتفاق می افتد.
تاثیر نماز بر بیماری آسم
در ایجاد بیماری آسم سه عامل نقش بسزایی دارند:
1- میکروبهایی که وارد دستگاه تنفسی انسان می
شوند.
2- عوامل حساسیت زا، از جمله گرد و غبار، گرده گلها و …
3- مسائل روانی از جمله اضطراب، عصبانیت، غم و شادی …
از دیدگاه دیگر تاثیر تلقین درآسم است که باعث تسکین حمله های آسم می شود. برای نمونه پزشک مبتلا به آسمی، شب هنگام دچار حمله می شود. کلید برق را پیدا نمی کند و با وسیله ای پنجره را می شکند و چند نفس عمیق می کشد. حال پزشک بهبود می یابد و به رخت خواب باز می گردد. ولی
وقتی صبح از جواب بیدار می شود مشاهده می کند که به جای شیشه پنجره، آینه را شکسته
است.
می توان نتیجه گرفت که چنانچه بیماران احساس امنیت روانی داشته باشند، قدمبزرگی در تسکین بیماری آنها برداشته می شود. تاثیر تنش زدایی نماز به خاطر احساس روانی عمیقی است که در اثر آن حاصل می شود و بدین ترتیب ثبب کاهش حمله های آسم می گردد. همچنین میکروبها که خود یکی از عوامل بر انگیزنده آسم می باشند، به وسیله شستشوی مجرای تنفسی در ضو تا حدی قابل کنترل است.
شستن دهان و بینی با آب درهنگام وضو، ثوا ب زیادی دارد. چون باعث می شود هوای بهتر و بیشترو تمیزتری به مغز، خون و بافتهای بدن برسد که باعث تقویت بینایی، بویایی، شنوایی و تقویت حافظه
می گردد.
تمرکزوسلامتی یافتن مستحب است قبل از وضو هفت مرتبه ذکر لا اله الا الله گفته شود. تکرار سبب تمرکز می شود. در یوگا هم با تکرار حرکات باعث افزایش تمرکز می شویم.
همچنین گفته شده که اگر هنگام ریختن آب صلوات بفرستید، بلا از آن عضو بدن رفع می شود. دلیل آن تلقین است. چون وقتی این جمله رامی خوانیم تمام فکرمان سلامتی اعضای بدنمان می باشد، و همین امر باعث سلامتی و نشاطعضوهای بدنمان می شود.
وضو و معالجه بیماری ها
وضو سبب رفع بسیاری از بیماریها می شود. دلیلش اثر آب سردبر روی نقاط حساس بدن در قسمتهایی است که وضومی گیریم. جالب این است که در دین اسلام نقاط طب سوزنی مخصوصا در وضو رعایت شده است.
برای مثال، آقایان باید آب را از پشت آرنج بریزند. ولی خانمها باید آب رااز قسمت تای دست بریزند. چونکه نقاط طب سوزنی در آقایان و خانها در بعضی از نقاط فرق می کند.
این را هم بدانید که با تحریک نقاط طب سوزنی بوسیله آب سرد وضو، خط سیر چهارده نصف النهار را تحریک می کنیم و باعث سرحالی، شادابی، تسکین دردها، نیروی جسمانی وروحی و معالجه بسیاری از بیماریها می گردد.
و همچنین تمامی اعضاء داخلی بدن را تقویت می کند.از جمله: ریه ها، روده بزرگ، معده، قلب، کلیه ها، کبد و…
ایجاد نیرو و نشاط با وضو
در احادیث آمده که بعد از وضو، بدن را با چیزی خشک نکنیم وبگذاریم خودش خشک شود. دلیل آن اینست که بدن در برابر سرمائی که حس می کند، خود به خود درجه حرارت آن بالا می رود تا بدن را خشک کند، که همین تحریکات حرارتی باعث باز شدن منافذ زیرپوست می شودو اکسیژن بیشتری به
بافتهای پوست و مقداری هم عظلات زیر پوست می رسد و باعث نیرو و نشاط می گردد.
رابطه نماز با میدان مغناطیسی و بارهای الکتریکی
هارولد بور از دانشگاه بیل برای اولین بار با انجام یک آزمایش ساده به وجود میدان مغناطیسی در اطراف موجود زنده پی برد و بعد متوجه شد که این میدان در بدن انسان نیز وجود دارد.
تشکیل میدان مغناطیسی بدن:
همانطور که می دانید، در بدن ما میلیونها عصب وجود دارد که کار انتقال پیام در بدن ما بوسیله تحریک الکتریکی این عصبها صورت می گیرد. در اثر شارش بار در اطراف آنها، در بدن ما یک میدان تشکیل می شود و میدان بدن ما در اثر فعالیت همزمان میلیونها عصب به وجود می آید.
امواج مغزی:
دستگاه موج نگارمغز چهار نوع منحنی ازامواج مغزی را ارائه می دهد که عبارتند از: آلفا، بتا، دلتا و
تتا.
ریتمهای دلتا کندترین امواج مغزی با تناوب 1 تا 3 دور در ثانیه بوده و اغلب در خواب عمیق ظاهر می شوند. ریتمهای تتا که دارای تناوب 4 تا 7 دور در ثانیه می باشند و به خلق و خوی بستگی دارند. ریتمهای آلفا که دارای تناوب 8 تا 12دور در ثانیه می باشد و در اوقات تفکر، تامل آزاد رخ داده و در صورت تمرکز حواس قطع می شوند. و بالاخره ریتمهای بتا با تناوب 13 تا 22 دور در ثانیه، ظاهرا منحصر به نواحی جلویی مغز، یعنی جایی که فعالیتهای پیچیده مغز رخ می دهد می باشند.
میدان مغناطیسی بدن و امواج مغزی در معرض خطر:
حتما تا به حال درباره خطرات گوشیهای موبایل یا زندگی در نزدیکی نیروگاه های برق چیزهایی شنیده اید. بنابر تحقیقات پرفسورلای، امواج مغناطیسی خارجی که از نیروگاه های برق یا وسایل برقی مثل سشوارو … ساتع می شود، به DNA سلولهای مغزی آسیب می رساند و قابلیت ترمیم را در آنها از بین می برد. میدانهای مغناطیسی خارجی علاوه بر آسیب به DNA مغز اثر منفی دیگری به بدن دارند. این میدانها باعث اختلال در میدان مغناطیسی طبیعی بدن می شوند. همانطور که می دانید نزدیک به 70%
از بدن ما را آب فرا گرفته است و مولکولهای آب به صورت دو قطبی هستند و زمانی که مادر معرض یک میدان مغناطیسی خارجی قرار می گیریم، این مولکولها در جهت آن میدان قرارمی گیرند و این پدیده باعث می شود، نظم میدان مغناطیسی ما به هم بریزد.
علاوه برعوامل خارجی یکسری عوامل داخلی نیز وجود دارند که باعث می شوند اختلال در میدان بدن
ایجاد شود. مهمترین آنها بارهای الکتریکی هستند که هنگام شارش بار در عصب، در اطراف آن به وجود می آیند و به صورت الکتریسته ساکن در بافتهای بدن ذخیره می شوند ومیدانی که در اطراف این بارها به وجود می آیند در میدان بدن ایجاد خلل می کنند. این بارها به خصوص در نقاطی که تراکم اعصاب بیشتر است ذخیره می شوند و به دلیل این که هم تراکم زیادی دارند و هم در نزدیکی عصبهای بیشتر و مهمتری قرار دارند، برای بدن به شدت مضر هستند. از جمله این نقاط ناحیه سر، دستها و قسمت مچ پا به پایین است.
در بین این سه قسمت، سر اهمیت ویژه ای دارد. چون بارهای ذخیره شده در آن علاوه بر ایجاد خلل در میدان مغناطیسی بدن، باعث اغتشاش در امواج مغزی نیز می شوند.
به ظاهر ما روزانه تنها دقایقی را در معرض میدان مغناطیسی هستیم. مثل موبایل، سشوار و… اما در طول دوران زندگی خود در معرض میدان مغناطیسی بسیار قوی هستیم وآن میدان مغناطیسی زمین است.
نماز و میدان مغناطیسی:
آنگونه که از تصاویر به دست آمده از میدان مغناطیسی زمین پیداست، به طور شگفت انگیزی اگر انسان در هرنقطه ای از زمین رو به قبله بایستد، میدان مغناطیسی بدنش بر میدان مغناطیسی زمین منطبق می گردد و در مدتی که در نماز است میدان بدنش منظم می شود.
نماز وبارهای الکتریکی:
همان طور که قبلا اشاره شد، بارهای زائدی که در اثر تحریکات الکتریکی اعصاب به وجود می آیند هم شبیه میدان بدن بر امواج مغزی اثر سوء دارند. این اثرات در نواحی که اعصاب در آن تحرک بیشتری دارند، خطرات جدیتری ایجاد می کنند. و باید هر چه سریعتر از آن نواحی دورشوند.
به طرز حیرت آوری می بینیم که این نواحی، دقیقا نواحی هستند که در وضو شسته می شوند( سر، دست، مچ پا به پایین) و بنابر تحقیقات صورت گرفته، بهترین راه دفع این بارهای زائد، استفاده از یک ماده رساناست. سریعترین و ارزانترین و بی ضررترین ماده برای این کار، آب است. جالب این جاست که آب هر چه خالص تر باشد،سریعتر بارهای ساکن را از بدن ما به اطراف گسیل می دهد و هیچ مایعی مثل آب خالصی که در وضو به انسانها سفارش شده این اثر را ندارد.
نماز و امواج مغزی:
با دفع بارهای زائد بدن در وضو، امواج مغزی در ایده آل ترین حالت قرار می گیرند. علاوه بر آن حالت تمرکزی که در هنگام نماز در انسان به وجود می آید، تشعشع امواج آنها را به اندازه قابل توجهی بالا می برد و توانایی مغز را در تولید این امواج بالا می برد.
حالات نماز
1- ایستادن در نماز:
ایستادن در نماز، باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و
حرکات ارادی است را تقویت می کند. این عمل باعث می شود تا فرد با صرف کمترین نیرو وانرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد.
نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره ها را تقویت کرده و آن را در حالت مستقسم نگاه می دارد.وقتی چشمها درحالت نماز ثابت می ماند، جریان فکر هم خود به خود آرام شده و در نتیجه تمرکز فکرافزایش می یابد. ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و نواقصی چون نزدیک بینی می شود و
به لحاظ روانی باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده و بی خوابی و افکار نا آرام را ازانسان دور می کند.
2- رکوع در نماز:
تقویت ماهیچه های شکم، حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبویت مزمن، سوء هاضمه و بی اشتهایی از خواص رکوع در نمازاست.
کارشناسان می گویند در حالت رکوع ماهیچه های اطراف ستون مهره ها منبسط می شود که در تعادل و آرام کردن سمپاتیک موثر است.مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز
باعث تقویت عظلات صورت، گردن، ساق پا و رانها می شود و به این ترتیب به جریان خون در قسمتهای مختلف بدن سرعت می بخشد. تنظیم متابولیسم بدن، فراهم نمودن زمینه از بین رفتن اکثر بیماریها از بدن، کمک به افزایش حالت استواری و استحکام مغز از دیگر خواص رکوع در نماز است.
3- سجده در نماز:
سجده، ستون مهره های بدن را تقویت کرده و درد های سیاتیک را آرام می کند. سجده علاوه بر از بین بردن یبوست و سوء هاضمه، پرده دیافراگم را تقویت کرده و به دفع مواد زاید بدن به دلیل فشرده شدن
منطقه شکمی کمک می کند.
سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده، که این امر با تغذیه غدد باعث حفظ شادابی، زیبایی و طزاوت پوست می شود.
حالات سجده به واسطه باز کردن مهره ها از یکدیگر، باعث کشیده شدن اعصابیکه قسمتهای مختلف بدن را به مغز وصل می کند شده و این اعصاب را در یک حالت تعادلی قرار می دهد که این امربرای سلامت انسان بسیار حائز اهمیت است.
اگر فاصله مهر از نمازگزار به اندازه حدودا یک وجب جلوتر از حالت معمولی باشد، کشش بیشتری در کمر حس می شود که باعث مداوای کسانی که دیسک و یا ناراحتی کمر دارند می شود. و اگر کسی که سالم است این کار را انجام دهد، هیچ گاه دچار دیسک و ناراحتی کمر نمی شود.
سجده باعث آسودگی وآرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می دهد. سجده قدرت درک و فهم را زیاد می کند.
دلیلش این است که در سجده به پیشانی ما فشار می آید و باعث می شود که کاملا روی پیشانی متمرکز شویم ( اگر در این حالت به نوک بینی مان نگاه کنیم، خود به خود به پیشانی فشار می آید ) و این امر اگر با دقت و تمرکز زیاد صورت گیرد، بعد از مدت طولانی سبب بیداری چشم بصیرت شخص می گردد.
در علوم ماوراءالطبیعه به این چشم،چشم سوم گویند که بین دو ابرو و چشم واقع شده است. در علوم یوگا نیز به چاکرای“آجنا” معروف است.هدف یک یوگی مشتعل کردن انرژی روحانی در چاکراها بلاخص چاکرای آجناست. که بتواند بدون دو چشم طبیعی ببیند.
4- نشستن بعد از نماز:
استحکام بخشیدن و تقویت عظلات پاها و رانها، کمک به نفخ معده و روده، بهبود فتق و… از خواص نشستن بعد از نماز است.
نتیجه
در پایان باید بگویم که نماز فلسفه ی خاص خود را دارد که معراج مومن و مایه ی قرب به حق است و آن را باید فقط برای خداوند متعال خواند و نه به انگیزه فواید و آثاری از این دست. ولی آگاهی از این دست
نظرات علمی نیز می تواند برای برخی مفید باشد
آیات حجاب در قرآن کریم
آیات مربوط به موضوع حجاب در دو سوره از قرآن آمده است: یکی سوره ” نور ” و دیگر سوره ” احزاب “. در سوره نور آیه ای که مربوط به مطلب است آیه 31 می باشد. چند آیه قبل از آن آیه متعرض وظیفه اذن گرفتن برای ورود در منازل است و در حکم مقدمه این آیه می باشد. تفسیر آیات را از آنجا شروع می کنیم: «یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا و تسلموا علی اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون* فان لم تجدوا فیها احدا فلا تدخلوها حتی یؤذن لکم و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکی لکم و الله بما تعملون علیم* لیس علیکم جناح ان تدخلوا بیوتا غیر مسکونة فیها متاع لکم و الله یعلم ما تبدون و ما تکتمون* قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون * و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن و لایبدین زینتهن الا لبعولتهن او آبائهن او آباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بنی اخوانهن او بنی اخواتهن او نسائهن او ما ملکت ایمانهن او التابعین غیر اولی الاربة من الرجال او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء، و لا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون»؛ ای کسانی که ایمان آوردید! به خانه دیگران داخل نشوید مگر آنکه قبلا آنان را آگاه سازید. و بر اهل خانه سلام کنید. این برای شما بهتر است. باشد که پند گیرید. اگر کسی را در خانه نیافتید داخل نشوید تا به شما اجازه داده شود. اگر گفته شد باز گردید، بازگردید که پاکیزه تر است برای شما. خدا بدانچه انجام می دهید داناست. باکی نیست که در خانه هائی که محل سکنا نیست و نفعی در آنجا دارید (بدون اجازه) داخل شوید. خدا آنچه را آشکار می کنید و آنچه را نهان می دارید آگاه است. به مردان مؤمن بگو دیدگان فرو خوابانند و دامنها حفظ کنند. این برای شما پاکیزه تر است. خدا بدانچه می کنید آگاه است. به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش فرو خوابانند و دامنهای خویش حفظ کنند و زیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیدا است، سرپوشهای خویش بر گریبانها بزنند، زیور خویش آشکار نکنند مگر برای شوهران، یا پدران، یا پدر شوهران، یا پسران، یا پسر شوهران، یا برادران، یا برادر زادگان، یا خواهرزادگان، یا زنان، یا مملوکانشان، یا مردان طفیلی که حاجت به زن ندارند، یا کودکانی که از راز زنان آگاه نیستند (یا بر کامجوئی از زنان توانا نیستند) و پای به زمین نکوبند که زیورهای مخفیشان دانسته شود. ای گروه مؤمنان همگی به سوی خداوند توبه برید، باشد که رستگار شوید. (نور/ 27-31)
مفاد آیه اول و دوم اینست که مؤمنین نباید سرزده و بدون اجازه به خانه کسی داخل شوند. در آیه سوم مکانهای عمومی و جاهائی که برای سکونت نیست از این دستور استثناء می گردد. سپس دو آیه دیگر مربوط به وظائف زن و مرد است در معاشرت با یکدیگر که شامل چند قسمت است:
1 - هر مسلمان، چه مرد و چه زن، باید از چشم چرانی و نظر بازی اجتناب کند.
2 - مسلمان، خواه مرد یا زن، باید پاکدامن باشد و عورت خود را از دیگران بپوشد.
3 - زنان باید پوشش داشته باشند و آرایش و زیور خود را بر دیگران آشکار نسازند و در صدد تحریک و جلب توجه مردان برنیایند.
4 - دو استثناء برای لزوم پوشش زن ذکر شده که یکی با جمله «و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها» بیان شده است و نسبت به عموم مردان است و دیگری با جمله «و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن الخ» ذکر شده و نداشتن پوشش را برای زن نسبت به عده خاصی تجویز می کند.
آقا نمی آیی؟؟؟
دلم از پونه ها سیر است آقا
هوای باغ دلگیر است آقا
کسی فانوس گلهـــا را شکسته
نمی آیی مگر !؟ دیر است آقا !
هیس !!
.
..
…
گوش دهید !!
.
..
…
….
این تکرار صدای دوباره تاریخ است
کسی از انتهای زمان دوباره می خواند ؛
کیست که مرا یاری کند ؟
بیا…
اینجا لشگری برایت مهیا کرده ایم ،
کوچک است ،
اما همه بودنت را باور دارند و به قنـــوت و قبله ات ایمان !!
نجوای ناگفته...
ازش پرسیدم:
ما کی هستیم؟
میگفت:
ما نسل” غیرت روی خواهر”
…و “روشنفکری روی دوست دختریم"….
نسل” کادوی یواشکی”
نسل “پول ماهانه vpn “….
نسل “شینیون زیر روسری"….
نسل “خوابیدن با sms"…
نسل “درد دل با غریبه مجازی”
نسل “جمله های کورش” …..
نسل “ترس از منکرات” …..
نسل “سوخته ایم"……
حال من برایت میگویم:
ما نسل “غیرتیم” روی
“وطن” …
“ناموس” …..
“دین"…..
نسل “نماز شب یواشکی!"….. نسل “پول ماهانه صدقه"….
نسل “چادر روی روسری"…. نسل “خوابیدن با نوای حسین”
نسل “درد دل با بی بی"…
نسل “جمله های آقا و شهدا"…..
نسل “ترس از شیطان"…..
نسل “شکفتن"……
اللهم عجل لولیک الفرج
کدامین انتخاب؟؟؟
دعا پشتِ دعا برای آمدنت ،
گناه پشتِ گناه برای نیامدنت ،
دل درگیر ، میان این دو انتخاب؛
کدام آخر؟ آمدنت یا نیامدنت؟!
چراغ دوازدهم ...
شهرداري، يک چراغ پرفروغ سر کوچهي محلهمان نصب کرد. اهالي محل، اهليت نداشتند! با سنگ آن را شکستند و محله در خاموشي فرو رفت. خاموشي را ميپسندند، چون راحتتر دزدي ميکنند، راحتتر به ناموس مردم تجاوز ميکنند، راحتتر…!
شهرداري ميدانست. يک لامپ ديگر به جاي لامپ شکسته نصب کرد. آن را نيز شکستند. شهرداري دوباره نسبت به تعويض لامپ اقدام کرد. چراغ سوم را نيز خاموش کردند. چراغ چهارم…
براي يازدهمين بار، شهرداري چراغ شکسته را نو کرد. آن را نيز خاموش کرديم. شهرداري فهميد که ديگر فايده ندارد! لامپ دوازدهم را نگه داشت تا وقتي که بفهميم ارزش روشنايي را و منزجر شويم از تاريکي! چراغ دوازدهم وقتي روشن ميشود که ثابت کنيم آن را حفظ خواهيم کرد. صدها سال در خاموشي به سر برديم و همهي حيثيت خود را باختيم. سي سال است که شمع کوچکي را پاسداري ميکنيم تا ثابت کنيم ديگر بزرگ شدهايم و لياقت چراغ را داريم! از تاريکي متنفر شدهايم. هزاران پروانه فداي اين شمع شدند، زيرا به خوبي درک کرديم معناي سخن پيرمان را که «پشتيبان شمع باشيد تا به مملکت شما آسيبي نرسد»!
کاش زودتر ميفهميديم بدون نور، خواندن قرآن محال است!
جانمان به لب آمد. تا کي در انتظار چراغ بمانيم؟!
اللهم عجل لوليک الفرج
بی غیرت!!!
جوان خيلي آرام و متين به مرد نزديک شد و با لحني مودبانه گفت: ببخشيد آقا! من ميتونم يه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟
مرد که اصلا توقع چنين حرفي را نداشت و حسابي جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و ميان بازار و جمعيت، يقه جوان را گرفت و عصباني، طوري که رگ گردنش بيرون زده بود، او را به ديوار کوفت و فرياد زد.
مرديکه عوضي، مگه خودت ناموس نداري… خجالت نميکشي؟
جوان امّا، خيلي آرام، بدون اينکه از رفتار و فحشهاي مرد عصبي شود و واکنشي نشان دهد، همان طور مودبانه و متين ادامه داد.
خيلي عذر ميخوام، فکر نميکردم اين همه عصبي و غيرتي شين، ديدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه ميکنن و لذت ميبرن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگيرم که نامردي نکرده باشم… حالا هم يقمو ول کنين، از خيرش گذشتم.
مرد خشکش زد… همانطور که يقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زير چشمي زنش را برانداز کرد…
چه لباسي را به زن امروز بپوشانيم ؟!!
زماني مصاحبه گري از دکتر علي شريعتي پرسيد :
” به نظر شما چه لباسي را به زن امروز بپوشانيم ؟ “
دکتر علي در جواب گفتند :
نميخواهد لباسي بدوزيد و بر تن زن امروز نمائيد…
” فکر زن را اصلاح کنيد او خود تصميم ميگيرد که چه لباسي برازنده اوست “
قضاوت عجولانه....!!
وارد اتوبوس شدم، جايي براي نشستن نبود، همانجا روبروي در، دستم را به ميله گرفتم…
پيرمرد با کتي کهنه، پشت به من،
دستش به رديف آخر صندلي هاي اقايون ميشود گفت تقريبا در قسمت خانم ها گره کرده!
خانم ديگري وارد اتوبوس شد، کنار دست من ايستاد،
چپ چپ نگاهي به پيردمرد انداخت، شروع کرد به غرلند کردن!
ـ براي چي اومده تو قسمت زنونه! مگه مردونه جا نداره؟ اين همه صندلي خالي!
ـ خانم جان اينطوري نگو، حتما نميتونسته بره!
ـ دستش کجه نمي تونه بشينه يا پاش خم نميشه؟
ـ خب پيرمرده ! شايد پاش درد ميکنه نمي تونه بره بشينه !
ـ آدم چشم داره مي بينه! نيگاه کن پاش تکون ميخوره، اين روزها حيا کجا رفته؟!…
سکوت کردم، گفتم اگر همينطور ادامه دهم بازي را به بازار مي کشاند!
فقط خدا خدا ميکردم پيرمرد صحبت ها را نشنيده باشد!
بيخيال شدم، صورتم را طرف پنجره کردم تا بارش برفها را تماشا کنم…
به ايستگاه نزديک مي شديم و پيرمرد ميخواست پياده شود
دستش را داخل جيبش برد و پنجاه تومني پاره ايي را جلوي صورتم گرفت و گفت :
دخترم اين چند تومنيه؟!
بغض گلويم را گرفت، پيرمرد نابينا بود!
خانم بغل دست من خجالت زده سرش را پايين انداخت و سرخ شد
عکس / عشق یعنی این...
جوانی بسیجی، سوخته در گاز شیمیایی، قامت به نماز بسته و دل در گرو قنوتی عاشقانه داده است.