حضرت باران
19 شهریور 1391 توسط صالحی
حضرت باران!
نسیم سحر ، عاشقمان کرده است به بوی تو ؛
کی خاهی بارید ؟
کی قطره قطره ، تن دیوارها را خواهی شست ؟
کی خاهی آمد تا جشن باران بگیریم؟
وقتی تو نیستی باران تمام اشکهای دلتنگ را همنوا با خویش جاری می کند و بغضها را می شکند.
وقتی تو نیستی… بیشتر »