وقتی غروب جمعه رسد بی تو...
18 بهمن 1391 توسط صالحی
دنیا به دور شهر تو، دیوار بسته است… هرجمعه راه سمت تو ، انگار بسته است
کی عید می رسد که تکانی دهم به خویش… هر گوشه از اتاق دلم تاربسسته است
از تو همیشه حرف زدن کار مشکلی است …در می زنم وخانه گفتار بسته است
باید به دست شعر نمی دادم عشق را …حتی زبان ساده اشعار بسته است
وقتی غروب جمعه رسد بی تو آفتاب…انگار بر گلوی خودش ، داربسته است