دل نوشته .....
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر رمضان سلام بر رمضان و چشمهای منتظروروشن که در تکاپوی شستشو وتطهیر رذایل خود به آب زلال وسجاده و تسبیح سحرگاهی هستند.
درآغازین روزمیهمانیمان خرسند هستیم که حقیرانی چون ما رابه آستان باشکوه خداوندیت پذیرا شدی وامروز بر خوان رنگینت شادمانه نشسته ايم وخرسندیم كه كوله باري ازنوررمضان ، عفوو پاکی قدر شادمانی این ضیافت را به دوشمان نهاده ای.
الهی تو اهل تقوا ومغفرتی ومن اهل خطا وفراموشی هراندازه تو بخشنده ای بنده حقیرت زیاده خواه وافزون طلب .اما زیاده خواهی و افزون طلبی من کجا و اقیانوس بی کران مهربانی تو کجا؟
ای میزبان عزیز ضیافت رمضان!ای مالک شبهای قدر وای صاحب عید فطر رمضان را از من بپذیر زیرا تو آن بزرگی هستی که وجودهای بی وجودمان را با تابش خورشید تابستانی مهرت بر رمضان به تکاپو واداشتی وخوب میدانم که این روزها لحظه به لحظه درسحرهای آگاهی وبیداری رمضان چشم به راه خورشید طلوع معرفتمان هستی و ما را به چشمه جوشان قدر رساندی و با دست نوازشگرت آب حیات مهرت را به دیدگانمان چکاندی تا تکه های به جای مانده از روح والای انسانی را در خواهش های نفسانی پیدا کنند ومنتظر بودی که در شبهای قدر نهال وعطوفتت به ثمر بنشیند ویک رمضان مرا به خودت نزدیکتر کنی.اما…
روزها وشبهای قدرت همه چیز بوی کودکی میدهد همچون بوی خوب پناه گرفتن فرزند در دستهای منتظر مادر، بوی گرمای آغوش مادر از خود بیخود شدن وبه خواب رفتن از این همه نگاه آرامت به قلبهای مومنان روزه دار مثل نسیمی ملایم در سحرگاهان اوج رحمت ومغفرتت ورزیدن گرفت خوشا آنان که در این لیالی بزرگ به معبود بزرگ می رسند ودر میان اشکهای معرفت خود منتظر وصال یار قائم خود هستند اما مولای من روسیاهی مثل من منتظر پاداشی ندارد .ولی ناامید از درگه عطوفت تو نیستم وتو آنی که از سر بزرگواری توبه دریای کرامتت راه دادی به راستی که در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع.
(شمسی رنجبر - حوزه علمیه فاطمه الزهرا (س) کامیاران)