درد فاطمه زهرا(سلام الله علیها)
“لَما مرَضَت فاطمه(س) الّتی تُوفّیت فیها إجتَمعَت إلَیها نِساء المُهاجرینَ و الأنصار لِیعدنَها”
زمانی که حضرت فاطمه(س) بیمار شدند و در بستر بودند، زنان مهاجر و انصار بر گرد ایشان جمع شدند تا از آن حضرت عیادت کنند.
“فَقُلنَ لَها: کَیف أصبَحتِ مِن عِلّتکِ، یا بِنتَ رسول الله”
چگونه صبح کردید از بیماری که دارید، ای دختر رسول خدا؟
“فَحَمدتِ الله و صّلت عَلی أبیها…”
حضرت(س) در پاسخ این سؤال، به جای گله و شِکوه از درد و رنج جسمانی، حمد خدا را میگویند و بر واسطهی فیض وجود -حضرت رسول(ص)- درود میفرستند تا واسطهگری خود را به اینان و مردمی که در آخرالزمان این خطبه را خواهند شنید, نشان دهند و به آنان بفهمانند که چه ظلمی در حق واسطهی فیض وجودشان روا داشتند.
در این خطبه, مخاطب زهرا(س), زنها هستند، زیرا ایشان میخواستند نشان دهند که اگر مردان راه خطا رفتند، اگر به ولایت پشت کردند و علی(ع) را تنها گذاشتند، اگر اعتقادشان سقیفهای شد، همه و همه به زنانشان برمیگردد.
اگر زنها دنیا را نمیخواستند، اگر درست حرکت میکردند و جایگاه خود را در زن بودن مییافتند و اگر حضرت زهرا(س) را الگوی خویش میساختند، همسرانشان هرگز با ظلم بیعت نمیکردند. در این خطبه, ایشان محوریت و نقش زن را در زندگی، صعود و سقوط مردان نشان میدهد و بیان میدارد که چگونه زن میتواند با اِعمال عاطفهی صحیح به مرد، عقل مرد را در کنار حضرت علی(ع) قرار دهد، به طوریکه ذرهای از آنچه مولا فرموده تخطی نکند.