آیا دعای عهد فقط خواندنی است؟
از دعاهای مشهوری که خواندن آن در دوران غیبت حضرت مهدی (علیه السلام) فراوان مورد سفارش قرار گرفته «دعای عهد» است.
این دعای شریف مشتمل بر درود خاصّ از طرف خواننده دعا و نیز از سوی تمامی مردان و زنان مؤمن-در شرق و غرب عالم- به پیشگاه حضرت ولی عصر (ع) است و سپس تجدید عهد و پیمان و بیعت با آن حضرت و پایداری بر این پیمان را تا روز قیامت اظهار می دارد. آن گاه از خداوند درخواست می کند که اگر مرگ من فرا برسد، در حالی که امام زمان (ع) ظهور نکرده باشد؛ پس از ظهور او مرا از قبرم درآورد و به یاری آن حضرت سعادتمند کند. بعد از این, درخواست دیدار امام (ع) با عباراتی ظریف بیان شده و دعا برای تعجیل ظهور و فرج و برپایی حکومت حقه و سامان یافتن جهان و زنده شدن حقایق دین و اهل ایمان پایان بخش این دعای شریف است.
امام صادق علیه السلام درباره این دعا فرمودند:
«هر کس چهل صبحگاه این دعا را بخواند، از یاوران حضرت قائم خواهد بود و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدای تعالی او را زنده خواهد کرد تا در رکاب آن حضرت جهاد نماید و به شماره هر کلمه از آن هزار حسنه برایش نوشته می شود، و هزار کار بد از او محو می گردد». [بحارالانوار، ج 83، ص 284، ح 47.] .
اما حتما برای یک بار هم شده از خودمان بپرسیم که آیا اینهمه تأکید و تشویق صرفاً برای خواندن دعای عهد است و بس؟!
حضرت فاطمه (س) چهل شب (با آن حال و روزش!) دست حسنین (ع) را می گیرد و درب تک تک خانه های انصار و مهاجر را می کوبد، تا برای امام زمانش یار جمع کند؛ دعای عهد یعنی این!! یعنی عهد فاطمه (س) با امام زمانش در لحظه لحظه زندگیش جریان دارد! در هر لحظه … نه اینکه صرف تکرار چند جمله و عبارت!! آری این عهد واقعی است که در عمل فاطمه (س) نمایان می شود.
نمیدانم چه باید گفت و از سر شرم تا چه اندازه باید سر در گریبان فرو بریم؟
ما هم دلمان خوش است به دعای عهد خواندن؛ یعنی واقعاً اینطور می شود سرباز و منتظر و شیعه حضرت حجت ابن الحسن (عج) شد؟!
اصلا فلسفه چهل بار خواندن این دعا چیست؟
تا به حال فکر کرده اید پشت این دعا چه چیزی نهفته است؟ چرا اینقدر تکرار؟ آیا این مهم نیست که ما هر صبح که این عبارت ها را تکرار می کنیم به آنچه می گوییم فکر کنیم؟ و یا شاید عمل کنیم؟
آیا فکر کرده ایم که چرا اینهمه خداوند را قسم می دهیم؟ بوجهک الکریم، بنور وجهک، باسمک؛ آنهم برای آمدن کسی (بلغ مولانا)؛ و فکر کرده ایم که آن کس کیست؟
در راز این «اجدد»ها فکر کرده ایم؟ عهد و عهد و باز تجدید عهد، چرا اینقدر این تجدید عهد مهم است که هر صبح باید تکرار شود؟ حتما باید قرار مهمی داشته باشیم که اینهمه باید تجدید شود؛ حالا که این قرار اینقدر اهمیت دارد آیا ما به اندازه وسع و توانمان خودمان را آماده کرده ایم؟
فکر کرده ایم که این چه عهد مهمی است که حتی از خداوند می خواهیم اگر عمرمان کفاف نداد, دوباره ما را زنده کند تا ما سر قرار حاضر شویم!!!
این چه قرار مهمی است که فقط باید گفت العجل العجل العجل…
این چه قرار مهمی است که من روزم را باید با یادآوری آن شروع کنم؟!
ای کاش دعایمان فقط خواندن و مرور کردن نباشد؛ کاش لحظه ای مکث کنیم و در وجودمان جستجو کنیم که: خدایا! من چقدر ظرف وجودم را برای بیکرانه ای چون او آماده کرده ام؛ نکند ظرف دلم هنوز پاک نشده باشد و با دل پر گناهم آرزوی همنشینی و سربازی مولایم را داشته باشم …
اصلا آیا تابحال خودت با پایین رتبه ها نشسته ای؟ چه حسی دارد؟ خب , اگر برایم ناخوشایند است, چطور هر روز از خداوند می خواهم که مرا شبانه روز همنشین آن خلیفه الله الاعظم کند؟ دو حالت دارد: یا با این حال پریشانم نزد حضرت می روم که مایه شرمساری است, و یا از همین حالا خودم را برای یک همنشینی و همکلامی متعالی آماده می کنم.
شما هم یک لحظه بیندیش و دلت را آسمانی کن؛ پاک کن از هر آنچه که احیاناً روشنایی دلت را به سیاهی مبدل کرده؛ پاک شو و آماده حضورش شو؛ همانند یک سرباز واقعی گوش به فرمان ندای حق باش و امروز با شیطان درونت بجنگ, تا فردا تو را برای جنگ با شیطان برون فراخوانند.
امام زمان امام حی ماست و تنها ناجی ما در این زمین است و ما با خواندن این دعا با آن امام همام عهد و پیمان می بندیم و به ایشان عرض می کنیم که ما را هم جزو یاران و دوستان خویش قرار دهد.
نقطه اوج این پیمان زمانی است که ما بعد از یک مرگ نسبی و کوتاه مدت, و بدون هیچ وابستگی دنیایی (یعنی خواب) آن را می خوانیم. نمی دانم شما صبح تان را چگونه آغاز می کنید؟ با نام که؟ با یاد که و چگونه؟ بعضی ها بهترین عشق دنیا نصیب شان شده و هر روز را با یاد و نام او شروع می کنند. این شروع نوعی نیایش و سرود صبحگاهی برای عاشقان امام مهدی (عج) است.
مشتاق مولا ! بیایید با هم عهد ببندیم از این پس که دعای عهد می خوانیم جور دیگر بخوانیم؛ نه اینکه دعا را بخوانیم؛ بلکه با ذره ذره وجودمان مولایمان را بخوانیم و بدانیم که در محضر خداوند با امام زمان مان عهد می بندیم… هر روز با دل و جان, با تمام ایمان واعتقادمان, نه در حرف بلکه در عمل با مولایمان عهد ببندیم.
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد؟
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست