خبر: جلسه پرسش و پاسخ طلاب با امام جمعه شهر سریش آباد
جلسه ای با حضور امام جمعه محترم شهر سریش آباد جناب حجه الاسلام و المسلمین حاج آقا بیابانی و رئیس هیات امناء با طلاب مدرسه زینب الکبری (س) برگزار گردید.
در این جلسه طلاب با پرسش های خود در زمینه مسائل حوزه و امور آموزشی مدرسه مطرح نمودند که آقا بیابانی نیز پاسخ گو پرسش های طلاب در این زمینه بودند.
مشروح پرسش و پاسخ ها در مطلب آینده
خبر: آغاز فعالیت های تبلیغاتی جهت پذیرش مدرسه سقز در مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین (ع)
همزمان با عزاداری سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع) ، حوزه علمیه خواهران حضرت فاطمه (س) سقز در خصوص پذیرش سال تحصیلی 93-92 اقدامات لازم در این زمینه انجام دادند.
مدرسه مبارکه حضرت فاطمه (س) در حین مراسمات خود بسته های تبلیغی و همچنین تبلیغ چهره به چهره در حسینه شهرستان سقز توسط طلاب و کارکنان محترم را شروع کردند.
دل نوشته .... کوفی بودن یعنی ...
کوفی بودن یعنی ، امام رو دوست داشتن ولی در امتحان و فتنه ی ” زر و زور و تزویر ” رد شدن …
کوفی بودن یعنی منفعت کوتاه مدتی رو فدای مصلحتی بسیار بزرگتر کردن …
کوفی بودن یعنی اینکه روز اول تشنه و راه گم کرده به امام رسیدن و سخاوتمندانه سیراب شدن ولی آب رو بر همون امام و خانواده اش بستن …
کوفی بودن یعنی دوازده هزار دعوتنامه نوشتن ، ولی سی هزار نفر سرباز رو برای محاصره کردن او گسیل داشتن …
کوفی بودن یعنی حرف زدن و پای حرفت نموندن؛ شعار دادن ولی عمل نکردن ؛ عهد بستن ولی پیمان شکستن …
کوفی بودن یعنی بهترین انسان روی زمین رو دعوت کردن ولی در کنار بدترین و شقی ترین انسانها ایستادن …
کوفی بودن یعنی قلباً با امام بودن ولی شمشیر بر علیه امام کشیدن …
کوفی بودن یعنی …
در اگر باز نگردد، نروم باز به جایی
در اگر باز نگردد، نروم باز به جایی
هوالحبیب
الهی … !
نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم ،
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی …
در اگر باز نگردد ، نروم باز به جایی ،
پشت دیوار نشینم ، چو گدا بر سر راهی …
کس به غیر تو نخواهم ، چه بخواهی چه نخواهی ،
باز کن در ، که جز این خانه مرا نیست پناهی …
یا حق
یا حسین(ع) ... مجنون حسینم .... مدیون اباالفضل
یا حسین …
مجنون حسینم … مدیون اباالفضل
“مـــحرمـــ” مـــاهـــ الفــــت بـــا جنــــون استـــــ ….
چــــراغ کـــوچــهــــ هـایــش بـــوی خــــون استـــ
“محـــرمــــ” حرمــتـــــ خــون اسـتــــ و خــنجـــر ..
تـــلاطـــمــــ میـــکنـــد حـــنجـــر بــهـــ حنـــــجــــر
غـــــم زهـــــرا مـــــرا ســــوز درون داد ..
دمـــــ حیـــــدر بــهـــــ مــــن شــــور جنـــــــون داد
حسیــــــــن آمــــد بهـــ زخــــم دل نمــکــــ ریختـــــــــ ..
مــــــرا بــــــا شـــــور عاشــــــورا درآمیختـــــ
مــــــــــرا ســــودای زینبـــــ در بهــــ در کــــــرد ..
نصیــــبـــمــــ جرعــــهــــ ایــــ خونـــــ جــــگر کــــرد
چــــهــــ ها گویـــــــمـــ ز مشــــکـــــــ تیر خــــوردهــــ ..
ز دستــــــ ساقـــی شمشیر خـــــوردهــــ
دل نوشته .... خدایا سلام
خدایا سلام
چه ساده بودم که در این خیال بودم که تنها من تو را دارم و تنها تو مرا…
چه ساده ام که در این آرزویم که تنها تو مرا می بینی و تنها من تو را…
چه دوست داشتنی بود خیالم …
و چه زیبا بود و دست یافتنی آرزویم…
هرچند خیالی بود و آروزیی بس بی انتها و پوچ
که من نه آنی بودم که تو میخواستی و تو آنی هستی که من نمی شناسمت …
اما با همه این ها تنها تو را دوست می دارم و تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری میجویم…
کسی را در خلوتم راهی نیست جز تو حتی در بدترین لحظاتم…
تو تنها محرم اسرار منی و تویی آنکه می شناسی مرا و نشناسانیم به خلق…
منم همو که تو دانی و میشناسی
مثل همیشه
دوستت دارم بنده حقیر تو …
به اهتمام معاون فرهنگی مرکز استان
محرم و پاییز ....
محرم را پاییز خوب می فهمد
محرم را پاییز خوب می فهمد
تنهاییش را
دلتنگیش را
غمش را
.
.
.
شهر بوی محرم گرفته و آدمها مهربان تر
اینجا گرد عشق می پاشند….
نظرتعدادی از مسلمانان وغیرمسلمانان در مورد محرم:
مهاتما گاندی(رهبر استقلال هند)
من زندگی امام حسین، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده ام و توجه کافی به صفحات کربلا نموده ام وبر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین پیروی کند.
* محمد علی جناح (قاصد اعظم پاکستان)
هیچ نمونه ای از شجاعت، بهتر از آنکه امام حسین از لحاظ فداکاری و تهور نشان داد در عالم پیدا نمی شود. به عقیده من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد پیروی نمایند.
* چالزدیکنز(نویسنده انگلیسی)
اگر منظور امام حسین جنگ در راه خواسته های دنیایی بود، من نمی فهمم چرا خواهران و زنان واطفالش بهمراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می نماید که او فقط به خاطر اسلام، فداکاری خویش را انجام داد.
* توماس کارلایل(فیلسوف ومورخ انگلیسی)
بهترین درسی که از تراژدی کربلا می گیریم، این است که حسین ویارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل روبه رو می شود اهمیت ندارد و پیروزی حسین با وجود اقلیتی که داشت، باعث شگفتی من است.
* پروفسور ادوارد براون(شرق شناس انگلیسی)
آیا قلبی پیدامی شود که وقتی درباره کربلا سخن می شنود آغشته به حزن و اندوه نگردد؟حتی غیر مسلمانان نیز نمی توانند پاکی روحی را که این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت انکار کنند…هرکس اندکی حس در نهاد خود داشته باشد نمی تواند از این غصه غم انگیز متاثر نشود.
* واشنگتن ایروینگ(مورخ امریکایی)
برای امام حسین(ع) ممکن نبود که زندگی خود را با تسلیم شدن به اراده یزید نجات بخشد لیکن مسوولیت پیشوایی مسلمانان اجازه نمی داد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد.او به زودی خود را برای قبول هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت.در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در روی ریگ های تفتیده عربستان. روح حسین فناناپذیر است. ای پهلوان و ای نمونه شجاعت و ای شهسوار من ، ای حسین!
* موریس دوکبری(اندیشمند فرانسوی)
تصمیم ثابت حسین(ع) برای فداکاری مطلق نه ناشی از لجاجت بود نه معلول هوی و هوس. او با پیروی از عقل مصمم شده بود که به طور کامل فداکاری کند تا مجبور نشود بر خلاف عقیده و آرمان والای خود به وسیله سازش کاری با یزیدبن معاویه، به زندگی ادامه دهد.
* گابریل آنگری(نویسنده فرانسوی)
آرامگاه حسین در کربلا بعد از کعبه بدون تردید دومین زیارتگاه مسلمانان است…جنایت کربلا وحشت انگیز و غیر انسانی بود.
خبر: برگزاری طرح صالحین با هماهنگی بسیج طلاب در مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (س) کامیاران
نشست حلقه های صالحین
پایگاه حضرت زکیه(س)
حلقه(1) شهید ناهید فاتحی کرجو
پرهیز از خلوت کردن با نا محرم
درتاریخ 17/8/91حلقه صالحین باحضور کلیه طلاب در حسینیه مدرسه به شرح ذیل برگزار گردید.
امام علی علیه السلام فرمودند: سه چیز اند که هرکس آنها را رعایت کند هم از شیطان رجیم
در امان است وهم از هر بلا ، یکی از آنها این است که با زن نامحرم خلوت نکند!
اشتغال زن به کار در ادارات و در مراکز فرهنگی و اقتصادی گاه با خلوت کردن همراه است
؛ به صورتیکه غیر از آن دو فرد دیگری وجود ندارد . در این جااین پرسش مطرح می شود
که تنهاماندن زن مرد در این حالت چگونه است ؟ آیا زن و مرد مجازند در این شرایط در
محل کار بمانند یا نه ؟ روایاتی داریم که زنان و مردان را از خلوت کردن با نامحرم منع
کرده است . از رسول گرامی اسلام روایت شده است : مرد نباید با نامحرم خلوت کند .
دربرخی ازاین روایات این جمله نیز اضافه شده است که هر دو نفر نامحرمی که با هم خلوت
کنند فرد سوم آنهاشیطان است . محمد بن طیار در روایاتی می گوید: وارد مدینه شدم و منزلی
می طلبیدم تااجاره کنم به خانه ای دو اتاقه وارد شدم که دری میان آن قرار داشت و در یکی
از آنها زنی زندگی میکرد.
آن زن به من گفت: این اتاق را اجاره کن . گفتم : این دو اتاق به هم راه دارد ومن جوان هستم
و تو نیز جوانی وصلاح نیست . گفت تو اجاره کن من در را می بندم ، پذیرفتم و وسایلم را به
آنجا بردم و به او گفتم : در راببند ، گفت: از اینجا نسیمی آید بگذار باز باشد ، گفتم من وتو
هردو جوان هستیم ، در را ببند گفت : تو دراتاقت بنشین و من در اتاق خود ، نزد تو نمی ایم و
به تو نزدیک نمی شوم و از بستن در سرباز زد ، خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم ماجرا
را عرض کردم و پرسیدم می توانم آنجا بمانم فرمود: از آنجا به جای دیگر برو زیرا هیچ مرد
و زنی در مکانی خلوت نکنند مگر آنکه شیطان سومی آنها باشد ، در روایات دیگراز حضرت
موسی بن جعفر از پدران بزرگوارش از پیامبراسلام روایت شده که فرمود : کسی که به خدا و
روز قیامت ایمان آورد ، در مکانی که صدای نفس زن نامحرم را می شنود نمی خوابد .
سنگینی و متانت
فروتنی برای زنی که در عرصه عمومی حاضر می شود و به فعالیت اجتماعی می پردازد و
طبعا در محل کار و اداره با مردان نا محرم سرو کار دارد شایسته نیست چنین زنی باید در
رفتار و گفتار خود جدی باشدزنان باید در گفتار خود با نا محرمان با وقار و سنگین باشد ، باید
با تکبر و غرور برخورد کند و متواضعانه و با ناز و کرشمه و صدای نازک ، تکبر اگرچه
در اسلام صفت ناپسندی است و در روایات به شدت از آن مذمت و انسان ها از آن نهی شده
اند در خصوص زنی که با مردان نامحرم درارتباط است پسندیده ومطلوب است ازامیرمومنان
علی علیه السلام نقل شده است:بهترین صفات زنان بدترین صفات مردان است وآن سرافرازی
،ترس و بخل است زیرا زن هرگاه متکبر و سرافراز باشد به کسی جز شوهر خویش تسلیم
نمیشود و چون بخیل باشد مال خود و شوهرش را فقط می کند و چون بیمناک و ترسان باشد از
آنچه به او روی آورد می ترسد .بنابراین گرچه از آثار تکبرتسلیم نشدن است این اثر به طور
مطلق بد نیست باید دید تسلیم ناپذیری در برابرکیست ؟ اگر در برابر خدا و رسول باشد ناپسند
است و اگر در برابر کافران باشد مطلوب خواهد بود ، درمورد زنی نیز ، تکبر زن در برابر
شوهر خود ناپسند است ولی در برابر مردان اجنبی پسندیده است ، زیرا دامن زن را از
آلودگیها حفظ می کند.
حلقه(2) شهید ناهید فاتحی کرجو
امامت چیست ؟
امام چنانکه از عنوانش پیداست به معنی پیشوا و رهبر مسلمانان است و در اصول عقاید شیعه امام معصوم به کسی گفته می شود که در همه چیز جانشین پیامبر است با این تفاوت که پیامبر موسس مکتب می باشد و امام حافظ و پاسدار مکتب است بر پیامبر (ص) وحی نازل می گردد ولی بر امام نه . او تعلیماتش را ازوحی می گیرد و دارای علم فوق العاده ای است .
از نظر شیعه امام معصوم تنها به معنای رهبر حکومت اسلامی نیست ،بلکه رهبری مادی معنوی ، ظاهری و باطنی رهبری همه جانبه جامعه اسلامی را بر عهده دارد او پاسداری عقائد و احکام اسلامی را بدون هیچ اشتباه و انحراف به عهده دارد و بنده برگزیده خداست.
ولی اهل سنت امامت را چنین تفسیر نمی کنند آنها تنها به معنی رئیس حکومت جامعه اسلامی می دانند و به تعبیر دیگر زمامداران را در هر عصر وزمان خلفای پیامبر و ائمه مسلمین می شمارند.
شیعه می گوید خلیفه بلافصل پیغمبر حضرت علی (ع) است نظر شیعیان این بوده که حضرت علی (ع) جانشین پیامبر اکرم(ص) بوده و برای این ادعا سند نیز داشته اند که سند آن استخراج شده از قران است بنابر آیه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» وهمچنین (من کنت مولاه فهذا علی مولاه) و همچنین سند معتبر دیگر واقعه غدیراست . که خطبه غدیر دلیل روشنی بر جانشینی حضرت علی(ع) دارد.
نظر اهل سنت این است که خلیفه باید با انتخاب مردم باشد .
می توانیم با توجه به 5سند نیز گفته شیعیان و نظر اهل سنت را تاکید کرد:
1- دانستیم که پیامبر اسلام از مطرح کردن حدیث غدیر بیم داشت و تافرمان صریح و شدید از طرف خدا صادر نشد آنرا اعلام نداشت آیا می توان گفت: منظور از حدیث غدیر تذکر و دوستی علی (ع) بوده است ؟ اگر هدف این بود پیامبر ترس نداشت و اجتماع مسلمین از هم پاشیده نمی شد پس باید منظور همان مسئله خلافت و جانشینی باشد که بیم آن می رفت یادآوری آن موجب سرکشی و طغیان سود جویان شود.
2- پیامبر اکرم پیش از آنکه جمله من کنت مولاه فعلی مولاه را بگوید ا زمردم اعتراف گرفت که خود نسبت به آنان سزاوار تر است و مقام سرپرستی و زمامداری دارد ان گاه همان مقام را برای علی(ع) قرار داد بلافاصله فرمود : هرکس که من مولی و سرپرست او هستم علی مولا و سرپرست اوست.
3 - حسان بن ثابت واقعه غدیر را با اجازه پیامبر به شعر در آورد و انتشار داد و مورد تایید حضرت قرار گرفت در اشعار حسان به مقام خلافت و امامت علی تصریح شده است و هیچ کس از ان جمعیت انبوه به حسان اعتراض نکرد که چرا کلمه مولی را غلط معنی کردی بلکه مورد تشویق و تایید قرار گرفت .
4- پیامبر پس از برگزاری مراسم غدیر با حضرت علی در خیمه ای نشست و دستور داد که مسلمانان و حتی زنان خودش به علی (ع) تبریک گویند و با او بیعت کنند و او به عنوان امیر المومنین سلام دهند بدیهی است این مراسم فقط با مساله خلافت رسیدن او به مقام امامت مناسبت دارد .
5- پیامبر دو بار فرمود به من تبریک بگویی چون خداوند مرا به نبوت و پیامبری و خاندانم را به امامت اختصاص داد.
سند اهل سنت
گروهی از مسلمانان (اهل سنت) معتقدند پیامبر اسلام دیده از جهان فرو بست در حالی که جانشینی برای خود انتخاب نکرده است و معتقدند این وظیفه بر عهده خود مسلمانان است که پیشوا و رهبری برای خود برگزینند و از طریق اجماع مسلمین که یکی از دلایل شرعی است صورت گیرد.
(واقعه سقیفه)
روز بیست و هشتم ماه صفر سال یازدهم هجری پیامبر اسلام از دنیا رحلت کرد و مدینه در سوگ نشست عده ای از مسلمانان یعنی همان ها که حب ریاست و جاه طلبی در دلشان موج می زد از لشکر اسامه به خاطر همین موضوع خارج شده بودند نگذاشتند پیامبر اسلام سندکتبی را بنویسد فرصت مناسبی به دست آوردند .پیامبر اکرم را رها کردند و در سقیفه ی بنی ساعده جمع شدند . انصار می خواستند بزرگ خود سعد بن عباده را به عنوان جانشین پیامبر انتخاب کنند عمر و ابو بکر با این کار موافقت نکردند ابوبکر سخنان خود مقام مهاجرین را توضیح داد و گفت آنان زودتر به اسلام گرویده و از بستگان رسول خدا هستند و باید امیر از ما و وزیر از شما باشد سپس به انصار گفت شما برای خود امیری را انتخاب کنیدما هم برای خود امیری دیگر را انتخاب می کنیم سخنان ابوبکر در عده ای تاثیر گذاشت و حاضر شدند که که امیر از مهاجرین انتخاب شود . آنگاه بدون اینکه در انتخاب امیر با سایرین که در مجلس حاضر نبودند مشاوره کند و آنان را آگاه سازد خودشان همه کاره اسلام شدند و با هم دیگر بیعت کردند.
خبر: اعزام دو تن از مبلغین مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (س) کامیاران به عنوان روحانی کاروان راهیان نور
اردوی کاروان راهیان نور
راهیان نور نامی است برای گروه بزرگی از کاروان های سیاحتی -مذهبی در ایران به بازدید
از مناطق جنگی بازمانده از جنگ ایران و عراق در غرب و جنوب غربی این کشور می
پردازند بیشتر این کاروان ها همزمان با تعطیلات تابستانی و نوروزی برای مناطق غرب
کشور فعال می شوند و مناطق مرزی استان خوزستان به ویژه شلمچه از مقصد های
پرطرفدار این گروه هاست و همچنین به سمت یادمان شهدای شوش سفر می کنند تا با زنده
کردن این خاطرات به شهدای عزیزمان بگوییم ما همیشه و در هر زمان قدردان خون شما
عزیزان هستیم .
جمله ای از یک شهید : خواهرم سرخی خونم را به سیاهی چادرت امانت دادم امانت دار
خوبی باش.
دوره آمادگی دفاعی دانش آموزان دوم دبیرستان شهرستان کامیاران
درتاریخ18/08/91کاروان راهیان نوردرقالب3اتوبوس متشکل از فرمانده کاروان مسؤل
وروحانی کاروان به مدت 3روزتاتاریخ21/08/91برگزارگردید.لازم به ذکراست دونفراز
طلاب مدرسه علمیه فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) کامیاران بعنوان روحانی کاروان این
عزیزان را همراهی نمودند.
که دراین اردو دانش آموزان شهرستان کامیاران ومنطقه موچش حضور داشتند.
روحانی های کاروان مطالبی باموضوعات اخلاقی خاطرات وسیره شهدای هشت سال دفاع
مقدس برای دانش آموزان بیان ،وهمچنینن نماز جماعت باحضورچندی ازدانش آموزان
برگزارکردند.
برنامه آمادگی دفاعی دانش آموزان به شرح ذیل می باشد:
*برگزاری مراسم صبح گاه درقرارگاه کربلا که دراین برنامه دانش آموزان ضمن بیان
شعارهای مختص به هر شهرستان وهمچنین اجرای حرکات ورزشی خودرابرای شنیدن
سخنان راوی مراسم آماده کردند .
*اعزام دانش آموزان به مناطق عملیاتی که درنظرگرفته شده ازجمله:
1- منطقه عملیاتی اروند کنار که درآنجا راوی منطقه ضمن بیان خاطراتی از حماسه ی
شهدای اروند کنار نحوه عملیات سربازان غیور اسلام رادراین منطقه تشریح کرد.
2- منطقه عملیاتی شلمچه که معروف است به قدمگاه امام رضا (علیه السلام)که در آنجا هم
راوی مستقر درمنطقه از مظلومیت شهدای این سرزمین می گفت درحالی که اشکهایی
ازجنس مروارید برگونه های دانش آموزان جاری می شد وزیرلب باشهدای شلمچه نجوا می
کردند.
3- یادمان شهدای هویزه،شهید علم الهدی وهمرزمانش که همچون امام حسین(ع) ویارانش
مظلومانه سر برآستان دوست نهادنددر آنجا نیز وجود مزار شهیدان حا ل وهوای خاصی به
آنجا داده بود دانش آموزان همچون پروانه ای بر مزار شهدا پر می زدند و با خواندن فاتحه از
شهدای آنجا یاد می کردند .
ودرآخربعداز3روزاین سفر معنوی به پایان رسید.