دل نوشته .... خدایا سلام
30 آبان 1391 توسط صالحی
خدایا سلام
چه ساده بودم که در این خیال بودم که تنها من تو را دارم و تنها تو مرا…
چه ساده ام که در این آرزویم که تنها تو مرا می بینی و تنها من تو را…
چه دوست داشتنی بود خیالم …
و چه زیبا بود و دست یافتنی آرزویم…
هرچند خیالی بود و آروزیی بس بی انتها و پوچ
که من نه آنی بودم که تو میخواستی و تو آنی هستی که من نمی شناسمت …
اما با همه این ها تنها تو را دوست می دارم و تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری میجویم…
کسی را در خلوتم راهی نیست جز تو حتی در بدترین لحظاتم…
تو تنها محرم اسرار منی و تویی آنکه می شناسی مرا و نشناسانیم به خلق…
منم همو که تو دانی و میشناسی
مثل همیشه
دوستت دارم بنده حقیر تو …
به اهتمام معاون فرهنگی مرکز استان