مدیریت استانی کردستان

  • خانه 
  • تماس  

بدون شرح

آیا حضور زنان در دسته های عزاداری اشکال دارد؟

24 مهر 1394 توسط صالحی

منظور مقام معظم رهبری در خصوص عدم شرکت زنان در دسته‌جات عزاداری چیست؟ لطفا نظر مبارک ایشان را تبیین فرمایید. چرا که در ایام شهادت ائمه بسیاری از هیئات مذهبی اقدام به راه‌اندازی دسته‌جات مذهبی می‌نمایند و زنان نیز پشت سر مردان حضور دارند. آیا این حضور زنان در پشت سر مردان در دسته‌جات اشکال دارد؟


اولا اگر مصداق اختلاط محرم و نامحرم باشد حرام است و حدودی برای این مسئله مشخص شده است و همین جا توصیه میکنیم در هیئت‌ها و در مجالس عزا، همه جا باید این رعایت شود و خانم‌ها حجاب‌شان را مراعات کنند و همه نگاه‌شان را نگه دارند؛ نگاه به نامحرم. اما در خصوص اینکه خانم‌ها هم دنبال دسته عزا راه بیافتند و دسته عزاداری راه بیاندازند گفتند این شایسته نیست که خانم‌ها دسته عزاداری داشته باشند؛ حتی دنبال دسته‌های عزاداری راه بیافتند. شیوه عزاداری از قدیم‌الایام مرسوم بوده و خانم‌ها هم در مجلس عزا شرکت می‌کردند با مراعات حدود شرعی و حجاب و عفاف.

پاسخ حجت‌الاسلام والمسلمین فلاح‌زاده، کارشناس مسائل فقهی مطابق با فتاوای حضرت‌ آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای

 نظر دهید »

استفاده از نذری‌هایی که با مال شبهه‌دار تهیه شده، چه حکمی دارد؟

24 مهر 1394 توسط صالحی

با توجه به اطعام‌هایی که در ایام محرم داده می‌شود و انسان به حلال بودن آنها یقین ندارد، آیا خوردن آنها اشکال دارد؟ لطفا هم از نظر فقهی و هم از نظر اخلاقی پاسخ فرمایید. اگر نذری کسی که خمس نمی‌دهد را بخوریم چطور؟
در مواردی که انسان غذایی را که یقین ندارد به حرام بودنش، مثلا اطعام می‌کنند عزاداران را یا غذایی آماده کرده اند در این ایام و برای شما می‌آورند یا فردی نذری می‌دهد و شما یقین دارید که خمس نمی‌دهد، به نظر حضرت آقا خوردن آن غذا، چون یقین به حرام بودن یا مخلوط به حرام بودن آن ندارید، یعنی یقین ندارید این غذا حرام است، یقین ندارید که متعلق خمس است، خوردنش اشکال ندارد. اما از نظر اخلاقی - چون پرسیدند - بعضی‌ها می‌گویند اگر پول خمس در آن باشد ممکن است اثر وضعی داشته باشد. اگر بتوانید احتیاط کنید خوب است؛ به این معنا که اگر تبعات سویی ندارد نخورید، قبول نکنید، یا اینکه اگر مثلا متعلق خمس است - نه به این معنا که حتما متعلق خمس است یعنی شبهه دارید - خودتان خمسش را بپردازید یا اگر موردی هست که ممکن است از باب شبهه حرام شک داشته باشید، یعنی مثلا مال مردم باشد، به عنوان رد مظالم بپردازید؛ گرچه واجب نیست. در حکم اولی که گفتیم شما یقین ندارید غذا از حرام است یا مخلوط به حرام است، خوردنش اشکالی ندارد. بنابراین در مجالس عزا که شرکت می‌کنید و طعام برای شما می‌آورند و امثال اینها، خوردنش اشکال ندارد، از نظر فقهی حرام نیست. اما اگر کسی بخواهد - خلاصه به قول معروف جز اولیای الهی باشد - پرهیز بیشتری داشته باشد احتیاط خوب است.

پاسخ حجت‌الاسلام والمسلمین فلاح‌زاده، کارشناس مسائل فقهی مطابق با فتاوای حضرت‌ آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای

 نظر دهید »

توصیه‌های رهبر انقلاب به هیئات

24 مهر 1394 توسط صالحی

۱. فضای هیئت
درباره‌ی فضای جلسات، حضرت آقا معتقدند که باید تلفیقی از عنصر «منطق» و «عاطفه» باشد. ایشان معتقدند اساس حرکت تشیع بر «منطق قوی» و «عواطف» استوار است. یعنی اگر جلسه‌‌ای باشد که بحث­‌های استدلالی آن زیاد باشد، اما بحث‌‌های محبتی و عاطفی آن کم باشد، این جلسه معمولاً نمی‌­تواند مخاطب را جذب خودش کند. افراد معمولاً سراغ جلسه‌‌ای می­‌روند که بخشی از آن استدلال باشد و بخشی هم عاطفه. این امتزاج عاطفه و استدلال همیشه مورد تأکید رهبر انقلاب بوده است. ایشان فرموده‌‌اند: «اولاً اساس حرکت عمومی تشیع علاوه بر منطق قوی بر عواطف بود. از روز اول تا امروز در کنار عقل، عشق حضور جدی داشت؛ برای همین هم حرکت تشیع نابود نشد یعنی از بین نرفت و الا باید صد مرتبه در امواج متلاطم سیاست‌های متعرض و عنان­‌آلود نابود شده بود. منطق قوی است. یعنی صرف عواطف نیست، اما منطق تنها هم نیست. عواطف هم با آن درآمیخته است. این از آن‌جاهایی است که عقل و عشق با هم می‌­سازد.» (۱۳۸۱/۷/۲۰)

۲. منبر
ایشان در جلسه‌ای در جمع فعالان هیئت‌‌های رزمندگان اسلام درباره‌ی اهمیت و کارکرد منبر در هیئت فرمودند: هیئت‌‌های مذهبی باید کلاس درس باشد. یعنی این‌طور می­‌فرمایند که اگر کسی ۱۰ جلسه یا یک دهه رفت پای منبری نشست، آخر دهه احساس کند یک مطلب را فهمیده است. مثلاً فهمیده باشد که خواص و عوام عاشورا چه کسانی بودند و چه موضوعاتی موجب شد تا عده‌ای در برابر امام معصوم علیه‌السلام قرار بگیرند و او را به شهادت برسانند. لذا ایشان در مورد بحث منبر می­‌فرمایند که عزاداری را واقعاً به معنای حقیقی کلمه باید به صورت کلاس درس دربیاوریم. این حالت را ما الان کم می‌­بینیم، به‌خصوص در هیئت­‌ها کم مشاهده می‌­شود. این جزو نقص­‌های کار کنونی کشور ما است. این همه مجالس عزا و این همه مناسبت‌­های مربوط به وفات و شهادت و موالید ائمه علیهم‌السلام که اجتماعات مردم را به صورت طبیعی به وجود می­‌آورند یک فرصت بسیار بزرگی است و فرمودند از این فرصت­‌ها باید شما استفاده کنید. (۱۳۸۶/۸/۲)

3. مداح هیئت
راجع به مداحی به‌‌طورکلی نظر رهبر انقلاب این است که اگر محتوای شعر و نوع خواندن آن مداح هنرمندانه باشد بعضاً تأثیرش از دو یا سه منبر هم بیشتر است. بارها ایشان در صحبت‌­های خود فرموده‌اند که مداح باعث «معرفت‌‌افزایی» به افراد می‌­شود. ایشان مداحی را «جوشاندن چشمه­‌های عواطف در دل‌­ها» می­‌دانند: «مداحی، معرفت‌افزائی است. مداحی، پراکندن معرفت و حکمت و امید و عقیده‌ی راسخ است. مداحی، جوشاندن چشمه‌های عواطف در دل‌ها است؛ با استفاده‌ی از هنر شعر، هنر آواز، هنر اجرا.» (۱۳۹۲/۲/۱۱)ک موقع یک فردی راجع به واقعه‌‌ی کربلا داستانی می‌­گوید که داستانش، هم خیلی زیبا و هم خیلی حزن‌­انگیز است؛ آن فردی هم که می­‌شنود متأثر می‌­شود؛ اما یک فرد دیگری می­‌آید همین داستان زیبا را تبدیل به فیلم یا تئاتر یا یک اثر هنری می‌­کند و آن وقت خیلی اثر می­‌گذارد بر قلوب انسان‌ها؛ اثری که درازمدت است. کار مداح هم مانند کار یک هنرمند است که یک موضوع را با استفاده از نوا و صدای خوش و هنرمندانه به مخاطب عرضه می‌کند که موجب اثرگذاری بیشتر آن می‌شود. رهبر انقلاب در یک جایی فرموده‌اند: «در کار مداحىِ شما چند چشمه‌ی هنری وجود دارد: شعرتان هنر است؛ صدایتان هنر است؛ آهنگی که انتخاب می‌کنید، هنر است؛ اشارات و کارهایی که انجام می‌دهید، هنر است. » (۱۳۷۷/۷/۱۹) لذا می­‌گویند در مداحی، شعر خوب و هنرمندانه خواندن بسیار مهم است.

4. اشعار مداحی
راجع به بحث شعر، حضرت آقا می‌­گویند شعری را قبول داریم و می‌­گوییم که این شعر برای مجلس امام حسین علیه‌السلام خوب است که واجد چند خصوصیت باشد. فرموده‌‌اند شعر باید «محکم»، «قوی»، «خوش‌‌­مضمون» و «قانع‌کننده» باشد: «شعر شما باید خوب، محکم، قوی، خوش مضمون و قانع‌کننده باشد. گاهى قصیده‌اى که شما مى‌خوانید، به اندازه‌ی چند منبرِ یک منبرىِ خوش بیان تأثیر مى‌گذارد. گاهى یک بیت شعرِ بجا به قدر یک کتاب قیمت دارد. اینها آسان و مجانى به‌دست نمى‌آید. انسان باید زحمت بکشد، کار و تلاش کند، شعر خوب را بیابد، آن را حفظ کند و بخواند.» (۱۳۷۷/۷/۱۹)

درباره‌‌ی خصوصیت دیگر شعر فرموده‌‌اند که باید دارای مفاهیم اسلامی باشد و صرف قشنگ و جذاب بودن کفایت نمی‌کند. مثلاً بعضی از اشعاری را که مداحان می‌­خوانند قشنگ است و آدم خوشش می­‌آید، اما هیچ مفهوم اسلامی همراهش نیست. افراد هم می‌­آیند و همراهش گریه می‌­کنند اما معرفتی در آن نهفته نیست. به همین دلیل ایشان فرموده‌اند: «یکی از چیزهایی که باید در این اشعار باشد، عبارت از مفاهیم بلند اسلامی - مثلاً در باب توحید یا نبوت - است. بهترین اشعار قدما در باب توحید و نبوت، همین مدایحی است که شعرای بزرگ ما در مقدمه‌ی دیوان‌ها و مثنوی‌هایشان ذکر کرده‌اند و گفته‌اند.» (۱۳۶۸/۱۰/۲۸)

5. سبک و آهنگ مداحی
درباره‌ی سبک‌هایی هم که مداحان برای سرود‌ها و نوحه‌های خود در ایام ولادت و شهادت انتخاب می‌کنند نیز ایشان توصیه‌ها و نکاتی دارند. اولین نکته‌­ای که ایشان راجع به سبک روی آن تأکید دارند، «توجه به موسیقی اصیل ایرانی» است؛ ایشان معتقدند بسیاری از گوشه‌‌های موسیقی ایرانی برگرفته از مرثیه‌‌ها و مداحی­‌ها است. یعنی بسیاری از موسیقی­‌هایی که الان مرسوم است و آهنگسازان ما در دستگاه‌­های مختلف می‌‌سازند، برگرفته از مرثیه‌­های مداحی‌های قدیمی در ایران است. بنابراین مداحان می‌توانند از این موسیقی اصیل سنتی ایران که اتفاقاً دارای تنوع زیادی هم هست برای ساخت سبک‌ها و آهنگ‌های خود استفاده کنند: «ما در قدیم از زبان موسیقی‌دان‌های معروف شنیده بودیم که می‌گفتند موسیقی اصیل ایرانی را نوحه‌خوان و شبیه‌خوان‌ها حفظ کرده‌اند؛ موافق‌خوان، مخالف‌خوان، علی‌اکبرخوان، قاسم‌خوان. هر کدام یک دستگاهی را به اینها می‌دادند که باید در آن دستگاه بخوانند. این موجب شد که موسیقی نانوشته‌ی ایرانی - که نه نُت داشت، نه نوشته داشت و نه چیز دیگری داشت - بتواند برسد به دست کسانی که اینها را با نُت و شیوه‌های جدید بتوانند ثبت و ضبط کنند.» (۱۳۸۶/۴/۱۴)

نکته‌ی بعدی «پرهیز از تقلید غلط از سبک‌های غربی» است. ایشان معتقدند از سبک­‌های غربی باید پرهیز شود و در جاهای مختلفی بر این موضوع تأکید کرده‌اند: «خواننده‌ی جلسه‌ی مداحی، ناگهان بیاید آهنگ‌های اروپائی را - آن هم به شکل غلط و نابلد بنا کند خواندن؛ سبک‌هائی که فرض کنید حالا فلان خواننده‌ی غربی یا مقلد عربِ آن غربی یک‌وقتی خوانده، ما این را از او یاد بگیریم و بنا کنیم خواندن! که قبل از انقلاب هم متأسفانه همین کارها را کردند. موسیقی اصیل ایرانی را که می‌توانست نوع حلال هم داشته باشد - البته همان موسیقی اصیل، یک نوعش هم حرام است؛ فرقی بین ایرانی و غیر ایرانی نیست - همان را هم ضایع کردند. البته بعد از انقلاب بهتر شد؛ اما حالا مثلاً مداح یا خواننده‌ی ما بیاید در رادیو و تلویزیون به تقلید - آن هم غلط - آهنگ غربی یا آهنگ مجالس لهو را در مجلس ایمان و در مجلس معنویت تکرار کند، این درست نیست؛ این غلط است.» (۱۳۸۶/۴/۱۴)به همین دلیل هم ایشان به مداحان توصیه می‌کنند که خودشان آهنگ بسازند: «خودتان آهنگ بسازید. این همه ذوق و این همه هنر وجود دارد. یقیناً در جمع علاقه‌مندان به این جریان کسانی هستند که می‌توانند آهنگ‌های خوبِ مخصوص مداحی بسازند؛ آهنگ عزا، آهنگ شادی.» (۱۳۸۴/۵/۵)

 

 نظر دهید »

وقايع روز دوم محرم الحرام

23 مهر 1394 توسط صالحی

ورود امام حسین علیه السلام به سرزمین کربلا.


امام حسین علیه السلام پس از آن که با دعوت مردم کوفه و نامه هاى فراوان و پى در پى آنان روبرو شد، تصمیم به هجرت از مکه به سوى کوفه گرفت .

با این که برخى از آشنایان و بزرگان مدینه ، مانند محمد حنفیه ، عبدالله بن عباس ، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن عمر، آن حضرت را از سفر به کوفه بر حذر کرده بودند و با دلایلى چند، تلاش کردند که وى را منصرف کنند، با این حال امام حسین علیه السلام سفر به کوفه را براى خویش تکلیف فرض ‍ کرد و به آن اقدام نمود.

امام حسین علیه السلام در ماه ذى حجه سال 60 قمرى به قصد کوفه ، از مکه خارج گردید. قافله امام حسین علیه السلام پس از رسیدن به سرزمین عراق ، در منزلگاه ((شراف )) با سپاه یکهزار نفرى حر بن یزید ریاحى که از سوى عبیدالله بن زیاد براى تعقیب و یا نبرد امام حسین علیه السلام ماءموریت یافته بود، مواجه گردید و از آن پس ، مسیر تاریخ به سوى دیگر کشیده شد.

حر بن یزید که در پى نامه هاى روزانه عبیدالله ، امام حسین علیه السلام را کنترل کرده و در مراقبت کامل خویش داشت ، بنا به فرمان عبیدالله بن زیاد، آن حضرت را از مسیر اصلى به صحراى خشک و غیر آباد کشانید. تا این که در روز پنج شنبه ، دوم ماه محرم سال 61 قمرى در سرزمین کربلا، راه را بر امام حسین علیه السلام بست و از ادامه حرکت آن حضرت ، ممانعت به عمل آورد. امام حسین علیه السلام همین که متوجه شد، آن سرزمین ، کربلا است ، فرمود :اللهم انى اعوذبک من الکرب و البلاء

پس فرمود: این موضع کرب و بلاء و محل محنت و عنا است ، فرود آئید که اینجا منزل و محل خیام ما است . این زمین جاى ریختن خون ما است و در این مکان واقع خواهد شد قبرهاى ما. خبر داد مرا جدم رسولخدا (ص ) باینها. پس در آنجا فرود آمدند. دستور داد آن جا خیمه گاه و منزلگاه دایمى خویش قرار دهند. چون آن حضرت پیش از این از جدش محمد صلى الله علیه و آله و سلم و پدرش امیرمؤمنان علیه السلام شنیده بود که محل شهادتش در کربلا است .

وقايع روز دوم محرم الحرام,اتفاقات روز دوم محرم,ورود امام حسین علیه السلام به سرزمین کربلا

وقايع روز دوم محرم الحرام, روز دوم محرم

در این روز امام علیه‏السلام به اهل کوفه نامه‏ای نوشت و گروهی از بزرگان کوفه ـ که مورد اعتماد حضرت بودند ـ را از حضور خود در کربلا آگاه کرد. حضرت نامه را به “قیس بن مسهّر” دادند تا عازم کوفه شود. اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام علیه‏السلام را دستگیر کرده و به شهادت رساندند. زمانی که خبر شهادت قیس به امام علیه‏السلام رسید، حضرت گریست و اشک بر گونه مبارکش جاری شد و فرمود:

“اللّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا عِنْدکَ مَنْزِلاً کَریما واجْمَعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِکَ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیی‏ءٍ قَدیرٌ؛

خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاهِ والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع کن، که تو بر انجام هر کاری توانایی.”

 نظر دهید »

امام زمانه، قربانی دنیازدگی خواص و بی تفاوتی عوام

23 مهر 1394 توسط صالحی

هدف قیام امام حسین مبارزه با انحرافی بود که در دین جد بزرگوارشان ایجاد شده بود. دینی که با تلاش های طاقت فرسای پیامبر و یاران اندکش، تازه در ابتدای مسیر خود بود. نمونه های این انحرافات در تاریخ بسیار نقل شده است. انحرافاتی از قبیل دنیازدگی خواص جامعه اسلامی، بی تفاوتی نسبت به حکومت، ظلم بسیار حکومت داران و … . نتیجه این انحرافات این بود که تنها از اسلام اسمی باقی بماند و محتوای حقیقی آن از بین برود. سبط رسول گرامی اسلام، برای مبارزه با این انحرافات چاره ای جز قیام با تمام توان نمی بیند. هرچند شاید سرانجامی تلخ درانتظار این قیام باشد.

امام حسین در جایگاه های متفاوتی هدف خود را از این قیام بیان می کند. از جمله مواردی که ایشان این مطلب را بیان کرده است عباراتی است که در وصیتنامه خود خطاب به برادرش محمد بن حنفیه نوشته است. ایشان در آن وصیت نامه فرمونده اند:
«إِنّی لَم أَخرج أَشِراً ولابَطَراً ولام فسِداً ولام ظلِماً إِنَّما خَرَجت لِطَلَبِ إِصلاحِ فِی أ مةِ جَدّی، من به خاطر غرور و خوشگذرانی و ایجاد فساد و ظلم قیام نکرده ام. بلکه قیام من تنها برای اصلاح در امت جدم است. »1
بنا به گزارش آکاایران : همانطور که مشاهده می شود، امام در این عبارت، هدف خود از قیام را بی پرده و شفاف بیان کرده است. هدفی که عبارت است از اصلاح جامعه از فسادهایی که به همین زودی، اساس اسلام را از بین خواهند برد.
انحرافاتی که امام حسین را بر آن می دارد تا به قیامی این چنین خونین بپردازد، انحرافاتی عمیق است. از جمله این انحرافات دنیا طلبی خواص جامعه است. «در دوران خلیفه ی سوّم، وضعیت این¬گونه شد که برجستگان صحابه ی پیغمبر، جزو بزرگ ترین سرمایه دارهای زمان خودشان شدند! توجه می کنید! یعنی همین صحابه ی عالی مقام که اسم هایشان معروف است طلحه، زبیر، سعدبن ابی وقاص و امثال آنها از بزرگان که هر کدامشان یک کتاب قطور سابقه ی افتخارات در بدر و حنین و جاهای دیگر داشتند، این ها جزو سرمایه دارهای درجه اوّل اسلام شدند. 2» این فساد خواص جامعه منجر به فسادی دامنگیر در جامعه اسلامی گردید. تاجایی که شهر مدینه به عنوان مرکز جهان اسلامی، چهره خود را کاملا عوض کرد. «همان مدینه ای که اوّلین پایگاه تشکیل حکومت اسلامی بود بعد از اندک مدتی، به مرکز بهترین موسیقیدان ها و آوازه خوان ها و معروف ترین رقاص ها تبدیل می شود، تاجایی که وقتی در دربار شام می خواستند بهترین مغنیان را خبر بکنند، از مدینه آوازه خوان و نوازنده می آوردند3 »
بارزتر از این انحراف، حکومت شخصی چون یزید بر جامعه اسلامی است. جامعه ای که با تلاش نفس گیر رسول خدا از بند مادیات جدا شده بود، اکنون تحت فرمانی شخصی هوس باز و می گسار است که حتی ظواهر اسلامی را رعایت نمی کند قرار گرفت. این واقعه به قدری تاسف برانگیز است که حسین بن علی در کلامی چنین می-فرماید:
«إنّا للهِ و إنّا إِلَیهِ راجِعونَ وَ عَلَی الإِسلامِ السَّلام إّذ قَد بلِیَت الأ مة بِراعٍ مِثلِ یَزید، انا لله و انا الیه راجعون، باید فاتحه ی اسلام را خواند وقتی که جامعه به حاکمی مانند یزید مبتلا شوند » 4
و همین درک است که مانع می شود حسین بن علی با فردی مثل یزید بیعت کند .5
انحراف بزرگتر از این، بی تفاوتی جامعه در مقابل انحرافاتی به این بزرگی است. انحرافی که امام چند سال قبل از قیام خود، بزرگان امت اسلامی را نسبت به آن هشدار می دهد و همه آنان را به سکوت و کم کاری متهم می نماید. ایشان در خطبه ای مفصل بزرگان مهاجرین و انصار را خطاب قرار می دهد و وظایف سنگین آنان را گوشزد می کند. سپس با عباراتی تند ایشان را توبیخ نموده و به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر بازخواست می نماید. 6
اما ظلمی که حاکمان جامعه بر مردم روا داشته اند بسیار زیاد است. بهترین نمونه از این ظلم ها اقداماتی است که معاویه انجام داده است. او که در صلح نامه با حسن بن علی علیهما السلام متعهد شده است به علویان و پیروان علی تعرضی نداشته باشد، بعد از استقرار حکومت خویش خلاف آن عمل کرده است و بسیاری از پیروان علی را کشته است. حسین بن علی علیهماالسلام در نامه ای به معاویه چینین می نویسد:
«ألَستَ قاتِل ح جر بنِ عَدِیّ أخی کِندَة و أصحابِه الصالحینَ … فَقَتَلتَه م ظ لماً و ع دواناً … أوَلَستَ قَاتِلَ عَمرِو بنِ حَمِقِ صاحب رَسولِ اللهِ العَبدِ الصّالِحِ …، آیا تو قاتل حجر بن عدی و یاران صالح او نیستی که آنها را ظالمانه و از سر دشمنی کشتی؟… آیا تو قاتل عمرو بن حمق آن یار پیامبر و بنده صالح خدا نیستی؟» 7
حضرت در این نامه مواردی دیگر از تخلفات معاویه از آیین پیامبر را یاد آور می شود و به شدت او را محکوم کرده و شدیدا توبیخ می نماید.
این انحرافات، از دنیازدگی خواص و بی تفاوتی جامعه نسبت به حکومت تا ظلم های متعددی که به مسلمانان می شود، سبط رسول گرامی اسلام را بر آن می دارد تا برای مبارزه با آن قیام کند. هرچند قیام او در ظاهر شکست بخورد ولی او باز باید اقدامی نماید. چه اینکه حسین در این راخ چه پیروز شده و حکومتی تشکیل دهد و چه کشته شده و به شهادت برسد، در هر حال در راستای هدف خود اقدامی کرده است که موثر خواهد بود. در هر دو صورت او خواهد توانست امر به معروف و نهی از منکر را در جامعه رواج دهد و مردم را از بی تفاوتی نسبت به فساد در حکومت و جامعه خارج کند. شواهد این پیروزی قیام هایی است که بعد از قیام عاشورا علیه حکومت های فاسد در می گیرد. چه قیام هایی که علیه حکومت امویان است و چه قیام هایی که علیه حکومت عباسیان است. و همین طور تا این زمان، بسیاری از قیام های جوامع اسلامی، الگو گرفته از حرکتی است که حسین بن علی علیهما اسلام در زمان خود انجام داده است.

پی نوشت:

1-عاشور، علی- الصحیح من سیرة الامام الحسین بن علی- جلد19- صفحه 7
2-بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان و نیروهای لشکر 27 حضرت رسول، 20/3/75.
3- بیانات مقام معظم رهبری به مناسبت روز پاسدار، 5/10/74.
4- عسکری، مرتضی- معالم المدرستین- جلد3- صحفه 57
5- ایشان در کلامی می فرماید: «مثلی لایبایع مثله، همچو منی با همچو یزیدی بیعت نخواهد کرد» (معالم المدرستین- جلد3- صفحه46)

6- ابن شعبه، حسن بن علی- تحف العقول عن آل الرسول- صفحه 237
7- طبرسی، احمد بن علی- الاحتجاج- جلد2- صفحه297.

 

 

 نظر دهید »

در این خشکسالی دل و قحطی عشق، نم نم باران اشک، غنیمتی است!

23 مهر 1394 توسط صالحی

از روزی که در نهر جانمان فرات سوز و علقمه عطش جاری ساخته اند،از شبی که در پیاله دلمان شربت گوارای ولایت ریخته اند،دلمان یک حسینیه پر شور است.

در حسینیه دلمان، مرغهای محبت سینه می زنند و اشکهای یتیم در خرابه چشم، بی قراری می کنند.

سینه ما تکیه ای قدیمی است، سیاهپوش با کتیبه های درد و داغ، که درب آن با کلید « یا حسین » باز می شود و زمین آن با اشک و مژگان، آب و جارو می شود.

ما دلهای شکسته خود را وقف اباعبدالله کرده ایم و اشک خود را نذر کربلا، و این « وقفنامه » به امضای حسین رسیده است.

صبحها وقتی سفره عزا گشوده می شود، دل روحمان گرسنه عاطفه و تشنه عشق می شود. ابتدا چند مشت «آب بیداری » به صورت جان می زنیم تا «خواب غفلت » را بشکنیم.

زیارتنامه را که می بینیم، چشممان آب می افتد و «السلام علیک » را که می شنویم، بوی خوش کربلا به مشام دل می رسد.

توده های بغض، در گلویمان متراکم می گردد و هوای دلمان ابری می شود و آسمان دیدگانمان بارانی!

سر سفره ذکر مصیبت، قندان دهانمان را پر از حبه قندهای «یا حسین » می کنیم و نمکدان چشممان دانه دانه اشک بر صورتمان می پاشد، به دهان که می رسد، قند و نمک در کاممان می آمیزد و این محلول شور و شیرین با درمان عشق ماست و ما نمک گیر سفره حسین می شویم و این است که تا آخر عمر، دست و دل از حسین بر نمی داریم.

آنگاه، جرعه جرعه زیارت عاشورا می نوشیم و سر سفره توسل، ولایت را لقمه لقمه در دهان کودکانمان می گذاریم.

در این خشکسالی دل و قحطی عشق، نم نم باران اشک، غنیمتی است!

خدایا! ما را به چشمه کربلا تشنه تر کن!

و تو ای محرم!
تو آن كیمیاى دگرگونه‏سازى كه مرگ حیات آفرین را - به نام «شهادت‏» به اكسیر عشقى كه در التهاب سر انگشت ‏سحرآفرینت نهفته است، چو شهدى مصفا و شیرین به كام پذیرندگان مى‏چشانى.

تو آن خشم خونین خلق خدایى كه از حنجر سرخ و پاك شهیدان برون زد.

تو بغض گلوى تمام ستمدیدگانى كه در كربلا ، نیمروزى به یكباره تركید و آن خون دل و دیده روزگار كه با خنجر كینه توز ستم، بر زمین ریخت.

الا اى محرم! تو به چشم و دل قهرمانان و آزاد مردان كه همواره بر ضد بیداد، قامت كشیدند و در صفحه سرخ تاریخ، زیباترین نقش جاوید را آفریدند، تو آن آشناى كهن یاد و دشمن‏ستیزى كه همواره در یادشانى.

 نظر دهید »

"قول می‌دهیم راه شهدا را ادامه دهیم".

23 مهر 1394 توسط صالحی

تروریست‌های تکفیری تلاش می‌کنند تا راه ایستادگی را از ملت‌های محور مقاومت بگیرند؛ حال آنکه امثال “مختاربند ها"، “حسونی زاده ها” و “همدانی ها ” راه شهادت و ایستادگی را به ملت‌های منطقه می‌آموزند و این مسیر ادامه خواهد داشت، زیرا راه آزادگی و مقاومت ادامه دارد.


در حالی ملت بزرگ ایران هنوز در سوگ “سردار سرلشکر شهید حسین همدانی ” بودند که دو شهید اخیر به سوگ ملت افزود، اما شهادت این دو شهید بزرگوار نشان داد که راه شهادت و ایستادگی ادامه دارد و محور مقاومت با قدرت به کار خود ادامه می‌دهد.

ملت بزرگ ایران در تشییع پیکر “سردار سرلشکر شهید حسین همدانی” آنچنان حماسه‌ای آفریدند که نشان دادند به راه شهدا پایبندند و تاکید کردند که “قول می‌دهیم راه شهدا را ادامه دهیم".

 نظر دهید »

بیانات رهبر درباره امر به معروف ونهی از منکر

23 مهر 1394 توسط صالحی

** گفتن با زبان، بر همه واجب است

“امر به معروف، یک مرحله‌ى گفتن و یک مرحله‌ى عمل دارد. مرحله‌ى عمل، یعنى اقدام با دست و با زور. این مرحله، امروز به عهده‌ى حکومت است و باید با اجازه‌ى حکومت انجام بگیرد ولاغیر. اما گفتن با زبان، بر همه واجب است و همه باید آن را بدون ملاحظه انجام بدهند.

روزى بود که اگر کسى کار خلافى مرتکب مى‌شد و دیگرى به او اعتراض مى‌کرد، نظام حاکم آن اعتراض را مى‌کوبید. ما دیده بودیم که اگر گناهى انجام مى‌گرفت، گناهکار تشویق مى‌گردید؛ اما معترضِ به گناه کوبیده مى‌شد! امروز، به عکس است. امروز، نه این‌که گناه در جامعه نیست؛ هست. زمان حکومت امیرالمؤمنین(علیه‌الصّلاةوالسّلام) هم در جامعه گناه بود؛ اما مهم این است که نظام و تشکیلات حاکم بر جامعه - آن کسانى که اداره و مدیریت کشور را بر عهده دارند - میل به طرف صلاح دارند و با گناه و تخلف مخالفند.” (دیدار با مردم قم- 68/10/19)

** نهی از منکر و انزوای گناه

“گفتن گناه به گناهکار با زبان خوش و با لحن مناسب و در جایى هم با زبان تند - در مواردى که مفسده‌یى به وجود نیاید - گناه را در جامعه کم خواهد کرد و به ضعف و انزوا خواهد انداخت. چرا ما از این موضوع غافلیم؟ همه‌ى آحاد مردم، در محیط کسب و خانه و جمع دوستان و در محیط درس و دانشگاه و کلاً در هر جایى که هستند، اگر خلافى را دیدند، به خلافکار بگویند: این، از نظر اسلام خلاف است؛ چرا انجام مى‌دهى؟ گفتن همین یک کلمه مؤثر است. اگر زبانهاى گوناگون و نفَسهاى مختلف گناه را تذکر بدهند، گناهکار به طور غالب از گناه و تخلف دست خواهد کشید؛ چه این تخلف، تخلف شرعى و چه تخلف از قوانین باشد.” (دیدار با مردم قم- 68/10/19)

** امر به معروف و نهی از منکر در همه زمینه ها

“در مسأله امر به معروف و نهى از منکر، فقط نهى از منکر نیست؛ امر به معروف و کارهاى نیک هم هست. براى جوان، درس خواندن، عبادت کردن، اخلاق نیک، همکارى اجتماعى، ورزش صحیح و معقول و رعایت آداب و عادات پسندیده در زندگى، همه جزو اعمال خوب است. براى یک مرد، براى یک زن و براى یک خانواده، وظایف خوب و کارهاى بزرگى وجود دارد. هر کسى را که شما به یکى از این کارهاى خوب امر بکنید - به او بگویید و از او بخواهید - امر به معروف است. نهى از منکر هم فقط نهى از گناهان شخصى نیست. تا مى‌گوییم نهى از منکر، فوراً در ذهن مجسّم مى‌شود که اگر یک نفر در خیابان رفتار و لباسش خوب نبود، یکى باید بیاید و او را نهى از منکر کند. فقط این نیست؛ این جزء دهم است.

نهى از منکر در همه زمینه‌هاى مهم وجود دارد؛ مثلاً کارهایى که افراد توانا دستشان مى‌رسد و انجام مى‌دهند؛ همین سوء استفاده از منابع عمومى؛ همین رفیق‌بازى در مسائل عمومى کشور، در باب واردات، در باب شرکتها و در باب استفاده از منابع تولیدى و غیره؛ همین رعایت رفاقتها از سوى مسؤولان.” (بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران- 79/09/25)

** فراخواندن به راه خدا با حکمت

“قرآن مى‌فرماید: «ادع الى سبیل ربّک بالحکمة.» حکمت، حکمت، حکمت. اندیشه مستحکم را تعبیر به حکمت مى‌کنند. حکمت، که انبیا به آن ممتازند و از آنِ بندگان برگزیده و صالح است، همان فکر مستحکمى است که هیچ ابزار عقلانى نمى‌تواند آن را نفى کند و از بین ببرد. هیچ استدلال و تجربه‌اى هم نمى‌تواند آن را خنثى کند. شما در قرآن به آیاتى که حکمت را معیّن مى‌کند، بنگرید، و ببینید چه چیزهایى است: «ذلک ممّا اوحى الیک ربّک من الحکمة.» چیزهایى است که اگر بشریت تا ابد هم تلاش کند، نمى‌تواند آنها را رد کند. هیچ منکرى، هیچ مغرضى، هیچ معاندى نمى‌تواند در ردِّ آنها بکوشد. حکمت یعنى مستحکم‌ترین افکار و اندیشه‌ها. این‌که حکما، حکمت را «صیرورة الانسان عالما مضاهیا للعالم الحسّى» مى‌گویند، همان است. یعنى چنان افکار برجسته و مستحکم و غیر قابل خدشه‌اى در روح او - بنده برگزیده و صالح - گسترش پیدا کرده است، که خود تبدیل به یک عالَم شده است و شما مى‌توانید کوْن را وجود را، و همه گیتى را در سخن او، در اشاره او و در اقدام او مشاهده کنید.

این، حکمت است. آن وقت «ادع الى سبیل ربّک بالحکمة.» این گونه مردم را به سوى خدا دعوت کنید. «والموعظة الحسنه.» «و جادلهم بالتى هى احسن.» این هم هست. یعنى اینها عوامل بقاست. اینها هست که تفکر اسلامى تا امروز توانست بماند.” (بیانات در دیدار روحانیون و مبلّغان- 75/02/26)

** نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت

“خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهاى فرهنگى - هنرى بروید و پذیراى جوانها باشید. با روى خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زننده‌اى داشته باشد؛ داشته باشد. بعضى از همینهائى که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقاى مهمان‌نواز، هم بقیه‌ى آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ى به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمى‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.” (بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی- 91/07/19)

** دو تا فحش هم به خاطر خدا بخورید

“من همین امر به معروف و نهى از منکر زبانى را - ولو به شکل خیلى راحت و آرام و بدون هیچ خشونت و دعوایى - واقعاً یکى از معجزات اسلام مى‌دانم. مثلاً یک نفر کار خلافى مى‌کند، مى‌گویند آقا شما این کار را نباید مى‌کردى. این مطلب را بگو و برو. مى‌گوید او برمى‌گردد دو تا فحش به من مى‌دهد. خیلى خوب؛ حالا دو تا فحش هم به شما بدهد؛ براى خاطر امر خدا تحمّل کنید. اگر نفر دوم هم بگوید آقا شما باید این کار را نمى‌کردى؛ بدانید اگر دعوا هم بکند، دعوایش کمتر از آنى است که با نفر اوّل کرده است. نفر سوم و نفر دهم و نفر بیستم هم همین‌طور. بنابراین، اگر نهى از منکر باب شد و تا نفر بیستم رسید، شما خیال مى‌کنید آن آدم دیگر آن کار را تکرار خواهد کرد؟ نهى از منکر واقعاً معجزه مى‌کند. فقط هم زبانى؛ یدیش در اختیار حکومت است؛ یعنى اگر جایى باید با گناهکار به صورت یدى و مجازاتى برخورد کنند، فقط دستگاههایى از حکومت هستند که مسؤول این کارند؛ مردم نباید بکنند. اما زبانى چرا؛ خیلى هم اثر دارد.” (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سر دبیران نشریات دانشجویی- 77/12/04)

 نظر دهید »

امر به معروف و نهی از منکر؛ کارسازترین تعامل اجتماعی

23 مهر 1394 توسط صالحی

۱) نامگذاری هفته اول ماه محرم‌الحرام به عنوان هفته امر به معروف و نهی از منکر، یک نامگذاری با مسما و دارای آثار ماندگاری در عرصه اجتماعی است. چرا که این اقدام فی‌الواقع از این حقیقت ناشی می‌شود که در تفکر شیعی، قیام عاشورا و نهضت خونین حسینی با دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر به گونه‌ای عجین شده که هرکدام دیگری را در اذهان تداعی می‌کنند. امر به معروف و نهی از منکر روش پیامبران و شیوه صالحان و فریضه بزرگ الهی است که سایر فرایض به وسیله آن به پا داشته می‌شود و در پرتو آن راهها امن، کسب‌ها حلال، حقوق افراد تامین و زمین‌ها آباد می‌گردد، از دشمنان انتقام گرفته می‌شود و کارها در مسیر صحیح قرار می‌گیرد. هدف خلقت، رسیدن به کمال در سایه سار عبودیت و عروج از نردبان معرفت در راستای لقای خالق هستی است، اما این طی طریق بدان معنا نیست که خداوند سبحان رفع موانع و هموار ساختن راه بندگان به سوی او را وظیفه سالکان طریق حق برنشمارد.

۲) امر به معروف و نهی از منکر از زاویه دیگر ارزشمندی خود را به ظهور می‌رساند، آنجا که وجوب، دیگر شرایط خاص خود را داراست، بلوغ، استطاعت، نصاب، توانایی؛ اما امر به معروف و نهی از منکر نه محصور در مکانی خاص است و نه در زمان خاص و در اجرای آن سن و استطاعت شرط نیست. نه فقر، نه سن، نه مریضی، هیچ‌یک او را به تعطیلی نمی‌کشاند و قضا شدنی نیست. شاید اهمیت امر به معروف و نهی از منکر بدان جهت است که منکر هر روز در هیئت و شکلی خاص با لباس نو، در کلام و سخنی بدیع جلوه می‌کند.
تاکید به امر به معروف بر این اساس است که منکری، معروف جلوه می‌کند. تاکید به امر به معروف بر این اساس است که منکری معروف جلوه نکند. از این‌رو امر به معروف، تکرار نیست، دور نگه داشتن معروف از هرگونه تحریف و تصحیف است.
معروف و منکر هریک نسبت به مخاطب خود درجات و شدت و ضعف دارد همان‌گونه که معروف به انواع فردی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی تقسیم می‌شود، منکر نیز به فردی، اجتماعی و… تقسیم‌شدنی است.

۳) بی‌شک کارآمدی هر نهاد اجتماعی و هر نهاد دینی به این مسئله منوط است که به نهادی قانونمند تبدیل شود. بحث قانون در مورد امر به معروف و نهی از منکر اولین سابقه‌اش به بعد از انقلاب اسلامی هنگام تدوین قانون اساسی برمی‌گردد. اصل هشتم قانون اساسی نهاد جدیدی تاسیس کرد که در تاریخ کشور در بعد قانونگذاری بی‌سابقه است.
این اصل مقرر کرد که «در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر وظیفه‌ای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت.» تعیین کیفیت امر به معروف و نهی از منکر در این اصل یعنی اینکه سازمان و نهادی متکفل این دو فریضه بشود. در بین قوانین موجود در کشور جز این اصل قانون اساسی هیچ بحث تصریح‌شده‌ای راجع به نهاد متولی این دو فریضه وجود ندارد که لازم است برای آن چاره‌اندیشی شود.

۴) در نهضت امام حسین (ع) و قیام عاشورا عوامل متعددی دخالت داشته است که مهمترین آنها اقامه دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر می‌باشد. یعنی اگر مردم کوفه امام حسین (ع) را به کوفه دعوت نمی‌کردند و بایزید بر بیعت امام با خود اصرار نمی‌کردند، باز امام حسین (ع) نهضت و قیام خود را دنبال می‌کرد. امام حسین (ع) برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد. این نص کلام خود امام است: «این ما خرجت اشرا و لا بطلا و لا مفسدا و لا ظالما انما خرجت بطلب الاصلاح فی امه جدی اریدان امر به بالمعروف وانهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابی طالب علیه‌السلام» (مقتل خوارزمی- ۱۸۸/۱.) امام حسین (ع) یک شخص مصلح بود، روح اصلاح و امر به معروف و نهی از منکر تا لحظه آخر در وجود ایشان متجلی بود. به قول خودش امر به معروف و نهی از منکر جزء خون و حیاتش شده بود و امکان نداشت از حسین (ع) جدا شود. بنابراین عنصر امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک اصل مستقل و یک عامل اساسی در نهضت امام حسین (ع) مطرح می‌باشد.
برای درک بهتر هدف امام حسین (ع) در اجرا و احیای عنصر امر به معروف و نهی از منکر باید به شرایط و اوضاع واحوال آن دوران اشاره شود. شرایط با توجه به سخن امام حسین (ع) در اصلاح امت جدش به نظر می‌رسد که به گونه‌ای جامعه از اسلام راستین فاصله گرفته بود که صرفا از اسلام جز نام چیز دیگری باقی نمانده بود. حکومت معاویه و یزید یک حکومت جابرانه و ستمگر بود. خشونت در آن به حد اعلی رسیده بود و لحن علی (ع) بر روی منابر به عنوان یک عمل عبادی محسوب می‌شد… آری!
در این شرایط بود که امام حسین (ع) ندا در می‌دهد که اگر دین اسلام و دین جدم به جز با کشته‌شدن من برپا نمی‌ماند پس ای شمشیرها مرا دریابید. در حالی که رواج بیش از حد منکرات در عهد خلافت امویان، احیای سنن و ارزش‌های جاهلی، مهجور ماندن اسلام و در یک کلام استحاله دین رسول‌الله (ص) به دست خاندان اموی عامل زمینه‌ساز شکل‌گیری نهضت عاشورا بود، امام حسین(ع) با هدف وانگیزه اصلاح امت و امر به معروف و نهی از منکر و زنده نگه‌داشتن و پاسداری از سیره رسول‌الله برای مقابله با ستم و استبداد یزید بپا خاست.
براین اساس ماهیت نهضت عاشورا احیای اسلام و خط‌مشی امام‌حسین(ع) برای تحقق دین واصلاح است، شهادت بود. چرا که خون امام حسین(ع) و یارانش استمرار و تداوم و بقای اسلام را موجب گردید. آثار انقلاب بزرگ امام حسین(ع) فقط محدود به زمین کربلا و مختص به روز عاشورا نشد بلکه اسوه و الگویی برای تمام حرکت‌های حق‌طلبانه در تمام اعصار و برای تمام نسل‌ها گردید و به عنوان میزان، عذر و بهانه را از همه ساقط نمود. امام حسین(ع) نه فقط قیام کرد بلکه چگونه رفتن و زیستن را نیز آموخت، نهضت مردم انقلابی و مسلمان ایران نیز در شرایطی آغاز شد که زمینه‌های تزلزل در ساختار نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فراهم گردیده بود.

۵) حرکت سید الشهدا یک اقدام کاملا سیاسی بود که حضرت(ع) شرعا خود را مکلف به آن می‌دانست. هدف نهایی وفلسفه وجود این قیام، تلاش برای تشکیل حکومت اسلامی بود و فهم این فلسفه و درک علل قیام، دور از دسترس و خارج از توان ما نیست. این حرکت، یک اقدام کاملا انتخابی و به تشخیص خود امام(ره) بود و عملا راه برای سازش با دشمن نیز برای او باز بود. سید الشهدا(ع) در هر حال خود را پیروزی می‌دانست چرا که ملاک پیروزی، انجام تکلیف، مبارزه با ظلم و تلاش برای برپایی حکومت عدل بود.

۶) به دلیل عدم شناخت معروفها و منکرها در جامعه، مثلا تا وقتی از امر به معروف و نهی از منکر سخن به میان می‌آید، بیشتر ذهن‌ها فقط به سمت این منکر می‌رود که باید نسبت به افرادی که شئون اسلامی را در اماکن عمومی رعایت نمی‌کنند واکنش تند نشان داد!!
واقعیت این است که باید افکار عمومی و جامعه دینی و اخلاقی‌مان را نسبت به تمام مظاهر معروف و منکر آشنا سازیم و حقیقت و حکمت این دو فریضه الهی را به نحوی موثر به همگان آموزش دهیم. در این بین ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر مهمترین کارکردش باید حول این مسئله متمرکز شود که به نسل‌های جوان و سایر مومنین و مومنات تفهیم نماید که سیمای فریضه امر به معروف و نهی از منکر چیزی جز تعهد و علاقه اشخاص به سلامتی جامعه نیست. بدیهی است که هدف والای سلامتی جامعه تحقق نمی‌یابد مگر با اقدام فایده‌مند، سنجیده، منطقی و منطبق با حقایق شریعت اسلام.
فریضه امر به معروف و نهی از منکر نه به دنبال خشونت‌ورزی است و نه خواهان تذکری است که موجب رنجش خاطر و کینه‌ورزی اشخاص نسبت به یکدیگر شود. امر به معروف و نهی از منکر نشانه عشق انسان به همنوع است. واضح است که عشق، خشونت و زد و خورد و ضرب و جرح و… دایر نمی‌تابد. بنابراین همه موظفند حقیقت شرعی و مطلوب این دو زمینه را با فرهنگسازی و جریان سازی به جامعه منتقل کنند. واقعیت آن است که امر به معروف سبب دلگرمی و تقویت افرادکم اراده می‌شود و در برابر نهی از منکر جبران کننده کمبود تقوای برخی از افراد جامعه است. امر به معروف حافظ مرزها و حقوق افراد است و نشانه غیر دینی، احساس مسئولیت و مشکلات مردم را مشکلات خویش دانستن است.
امر به معروف و نهی از منکر نوعی قرنطینه، روحی در برابر عیب‌ها و گناهان سرایت کننده است. امر به معروف و نهی از منکر نوعی انضباط اجتماعی است یعنی محدود به تمایلات اشخاص در برابر مصالح جامعه، با منکراتی چون غیبت کردن تا دروغ‌پردازی و بدرفتاری با دیگران که همگی جزو منکرات بسیار مذموم هستند گرفته تا سوءظن به دیگران و پارتی بازی و گرانفروشی و … باید مبارزه کرد. همه ما موظفیم که در مقابل چنین منکراتی با رعایت اصول، وارد عمل شویم.

۷) هرچند امر به معروف و نهی از منکر به عنوان هفتمین و هشتمین فرع از فروع دین مطرح شده است، اما وقتی به روایات مراجعه می‌کنیم، میزان وسیع روایت‌های اهل بیت پیرامون آثار آن، ما را به شگفتی وا می‌دارد گویی امر به معروف و نهی از منکر نسبت به واجبات دیگر، ویژگی‌های منحصر به فردی دارد.
حقیقت نیز همین است و این دو فریضه به دلیل نوع کارکرد و تاثیرات شگرفی که از خود بر جای می‌گذارند، از مقام ممتازی نسبت به دیگر فرایض بر خوردارند و از این رو امر مومنان علی(ع) از آن به عنوان «افضل الاسال» یاد می‌کنند. فریضه امر به معروف و نهی از منکر در واقع راهکاری برای تضمین اجرای قوانین و فرایض است لذا پیامبر اکرم که قوانین واحکام جدیدی برای بشر آورد، در کنار آن موظف به امر به معروف و نهی از منکر شد و در برابر کسانی که در پی تخلف از این قوانین یا تحریف آن بر می‌آمدند، با ابزار امر و نهی ظاهر شد.
همین‌طور معصومان تمام همت خود را صرف اجرای این دو کرده‌اند. بنا به تعبیر ائمه معصومین(ع) هدف اصلی از اجرای امر به معروف و نهی از منکر برپایی واجبات است که در سایه دعوت به اسلام با کمک برگرداندن حقوق از دست رفته و… ممکن می‌شود. انتظار می‌رود در هفته احیای امر به معروف ونهی از منکر و به برکت و حرمت ایام ماه محرم الحرام بتوانیم در ریشه‌کنی مظاهر فساد و آسیب‌های اخلاقی اقداماتی موثر به انجام رسانیم.

 نظر دهید »

برگزاری مراسم استقبال از زائر بیت الله الحرام حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا دوست محمدی در مدرسه الزهرا(س)قروه

23 مهر 1394 توسط صالحی

به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه الزهرا(س)قروه مراسم استقبال اززائربیت الله الحرام حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای هادی دوست محمدی ازاساتید حوزه مبارکه الزهرا(سلام الله علیها)قروه مورخ 21/7/94در مکان حوزه برگزارگردید.
کادروطلاب سطح3 مدرسه الزهرا(سلام الله علیها)باحضوردرمکان حوزه بازگشت این استاد بزرگوار،راازسفرمعنوی حج گرامی داشتند
طی نشتی که استاد با طلاب سطح3 این مدسه مبارکه داشتن به تشریح فلسفه حج ،آثار وبرکات این سفر،واعمال حج وهمچنین حوادث اتفاق افتاده درحج امسال خصوصا فاجعه تلخ منا که منجربه جان باختن تعدادکثیری از مسلمانان گردید،پرداختنایشان اظهار داشتند که جان باختن مسلمانان در حج امسال علاوه بر عدم کفایت رژیم آل سعود مربوط به بی تفاوتی متوالیان مراسم نسبت به امدادرسانی به مصدومان بود..
این استادبزرگواربیان داشتن باتمام این اتفاقات تلخ باید مراسم هرساله حج باشکوه بیشتری برگزار گردد چراکه تمام هدف طراحی شده دشمن این است که این مراسم را تضعیف کرده وسپس تعطیل کند چراکه حج ازستون های دین اسلام واز ارکان آن میباشد.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 18
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 22
  • ...
  • 23
  • 24
  • 25
  • ...
  • 284
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مدیریت استانی کردستان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • فرهنگی
  • عرفه
  • دل نوشته
  • مناسبتی
  • خبر فرهنگی
  • خبر آموزشی
  • مقدمه
  • آخر زمان و مهدویت
  • قرآن
  • احادیث
  • مسائل شرعی
  • داستان
  • شعر
  • توصیه های بزرگان
  • پیامبران الهی
  • پاسخ به شبهات دینی و اعتقادی
  • دعا
  • خبر پژوهشی
  • پزشکی
  • تحقیق
  • مسابقه
  • متفرقه
  • ولایت مداری
  • حدیث

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

امام زمان

مهدویت امام زمان (عج)

سوره قرآن
ذکر روزهای هفته

آمارگیر وبلاگ

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس