امام زمانه، قربانی دنیازدگی خواص و بی تفاوتی عوام
هدف قیام امام حسین مبارزه با انحرافی بود که در دین جد بزرگوارشان ایجاد شده بود. دینی که با تلاش های طاقت فرسای پیامبر و یاران اندکش، تازه در ابتدای مسیر خود بود. نمونه های این انحرافات در تاریخ بسیار نقل شده است. انحرافاتی از قبیل دنیازدگی خواص جامعه اسلامی، بی تفاوتی نسبت به حکومت، ظلم بسیار حکومت داران و … . نتیجه این انحرافات این بود که تنها از اسلام اسمی باقی بماند و محتوای حقیقی آن از بین برود. سبط رسول گرامی اسلام، برای مبارزه با این انحرافات چاره ای جز قیام با تمام توان نمی بیند. هرچند شاید سرانجامی تلخ درانتظار این قیام باشد.
امام حسین در جایگاه های متفاوتی هدف خود را از این قیام بیان می کند. از جمله مواردی که ایشان این مطلب را بیان کرده است عباراتی است که در وصیتنامه خود خطاب به برادرش محمد بن حنفیه نوشته است. ایشان در آن وصیت نامه فرمونده اند:
«إِنّی لَم أَخرج أَشِراً ولابَطَراً ولام فسِداً ولام ظلِماً إِنَّما خَرَجت لِطَلَبِ إِصلاحِ فِی أ مةِ جَدّی، من به خاطر غرور و خوشگذرانی و ایجاد فساد و ظلم قیام نکرده ام. بلکه قیام من تنها برای اصلاح در امت جدم است. »1
بنا به گزارش آکاایران : همانطور که مشاهده می شود، امام در این عبارت، هدف خود از قیام را بی پرده و شفاف بیان کرده است. هدفی که عبارت است از اصلاح جامعه از فسادهایی که به همین زودی، اساس اسلام را از بین خواهند برد.
انحرافاتی که امام حسین را بر آن می دارد تا به قیامی این چنین خونین بپردازد، انحرافاتی عمیق است. از جمله این انحرافات دنیا طلبی خواص جامعه است. «در دوران خلیفه ی سوّم، وضعیت این¬گونه شد که برجستگان صحابه ی پیغمبر، جزو بزرگ ترین سرمایه دارهای زمان خودشان شدند! توجه می کنید! یعنی همین صحابه ی عالی مقام که اسم هایشان معروف است طلحه، زبیر، سعدبن ابی وقاص و امثال آنها از بزرگان که هر کدامشان یک کتاب قطور سابقه ی افتخارات در بدر و حنین و جاهای دیگر داشتند، این ها جزو سرمایه دارهای درجه اوّل اسلام شدند. 2» این فساد خواص جامعه منجر به فسادی دامنگیر در جامعه اسلامی گردید. تاجایی که شهر مدینه به عنوان مرکز جهان اسلامی، چهره خود را کاملا عوض کرد. «همان مدینه ای که اوّلین پایگاه تشکیل حکومت اسلامی بود بعد از اندک مدتی، به مرکز بهترین موسیقیدان ها و آوازه خوان ها و معروف ترین رقاص ها تبدیل می شود، تاجایی که وقتی در دربار شام می خواستند بهترین مغنیان را خبر بکنند، از مدینه آوازه خوان و نوازنده می آوردند3 »
بارزتر از این انحراف، حکومت شخصی چون یزید بر جامعه اسلامی است. جامعه ای که با تلاش نفس گیر رسول خدا از بند مادیات جدا شده بود، اکنون تحت فرمانی شخصی هوس باز و می گسار است که حتی ظواهر اسلامی را رعایت نمی کند قرار گرفت. این واقعه به قدری تاسف برانگیز است که حسین بن علی در کلامی چنین می-فرماید:
«إنّا للهِ و إنّا إِلَیهِ راجِعونَ وَ عَلَی الإِسلامِ السَّلام إّذ قَد بلِیَت الأ مة بِراعٍ مِثلِ یَزید، انا لله و انا الیه راجعون، باید فاتحه ی اسلام را خواند وقتی که جامعه به حاکمی مانند یزید مبتلا شوند » 4
و همین درک است که مانع می شود حسین بن علی با فردی مثل یزید بیعت کند .5
انحراف بزرگتر از این، بی تفاوتی جامعه در مقابل انحرافاتی به این بزرگی است. انحرافی که امام چند سال قبل از قیام خود، بزرگان امت اسلامی را نسبت به آن هشدار می دهد و همه آنان را به سکوت و کم کاری متهم می نماید. ایشان در خطبه ای مفصل بزرگان مهاجرین و انصار را خطاب قرار می دهد و وظایف سنگین آنان را گوشزد می کند. سپس با عباراتی تند ایشان را توبیخ نموده و به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر بازخواست می نماید. 6
اما ظلمی که حاکمان جامعه بر مردم روا داشته اند بسیار زیاد است. بهترین نمونه از این ظلم ها اقداماتی است که معاویه انجام داده است. او که در صلح نامه با حسن بن علی علیهما السلام متعهد شده است به علویان و پیروان علی تعرضی نداشته باشد، بعد از استقرار حکومت خویش خلاف آن عمل کرده است و بسیاری از پیروان علی را کشته است. حسین بن علی علیهماالسلام در نامه ای به معاویه چینین می نویسد:
«ألَستَ قاتِل ح جر بنِ عَدِیّ أخی کِندَة و أصحابِه الصالحینَ … فَقَتَلتَه م ظ لماً و ع دواناً … أوَلَستَ قَاتِلَ عَمرِو بنِ حَمِقِ صاحب رَسولِ اللهِ العَبدِ الصّالِحِ …، آیا تو قاتل حجر بن عدی و یاران صالح او نیستی که آنها را ظالمانه و از سر دشمنی کشتی؟… آیا تو قاتل عمرو بن حمق آن یار پیامبر و بنده صالح خدا نیستی؟» 7
حضرت در این نامه مواردی دیگر از تخلفات معاویه از آیین پیامبر را یاد آور می شود و به شدت او را محکوم کرده و شدیدا توبیخ می نماید.
این انحرافات، از دنیازدگی خواص و بی تفاوتی جامعه نسبت به حکومت تا ظلم های متعددی که به مسلمانان می شود، سبط رسول گرامی اسلام را بر آن می دارد تا برای مبارزه با آن قیام کند. هرچند قیام او در ظاهر شکست بخورد ولی او باز باید اقدامی نماید. چه اینکه حسین در این راخ چه پیروز شده و حکومتی تشکیل دهد و چه کشته شده و به شهادت برسد، در هر حال در راستای هدف خود اقدامی کرده است که موثر خواهد بود. در هر دو صورت او خواهد توانست امر به معروف و نهی از منکر را در جامعه رواج دهد و مردم را از بی تفاوتی نسبت به فساد در حکومت و جامعه خارج کند. شواهد این پیروزی قیام هایی است که بعد از قیام عاشورا علیه حکومت های فاسد در می گیرد. چه قیام هایی که علیه حکومت امویان است و چه قیام هایی که علیه حکومت عباسیان است. و همین طور تا این زمان، بسیاری از قیام های جوامع اسلامی، الگو گرفته از حرکتی است که حسین بن علی علیهما اسلام در زمان خود انجام داده است.
پی نوشت:
1-عاشور، علی- الصحیح من سیرة الامام الحسین بن علی- جلد19- صفحه 7
2-بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با فرماندهان و نیروهای لشکر 27 حضرت رسول، 20/3/75.
3- بیانات مقام معظم رهبری به مناسبت روز پاسدار، 5/10/74.
4- عسکری، مرتضی- معالم المدرستین- جلد3- صحفه 57
5- ایشان در کلامی می فرماید: «مثلی لایبایع مثله، همچو منی با همچو یزیدی بیعت نخواهد کرد» (معالم المدرستین- جلد3- صفحه46)
6- ابن شعبه، حسن بن علی- تحف العقول عن آل الرسول- صفحه 237
7- طبرسی، احمد بن علی- الاحتجاج- جلد2- صفحه297.