بیانات رهبر درباره امر به معروف ونهی از منکر
** گفتن با زبان، بر همه واجب است
“امر به معروف، یک مرحلهى گفتن و یک مرحلهى عمل دارد. مرحلهى عمل، یعنى اقدام با دست و با زور. این مرحله، امروز به عهدهى حکومت است و باید با اجازهى حکومت انجام بگیرد ولاغیر. اما گفتن با زبان، بر همه واجب است و همه باید آن را بدون ملاحظه انجام بدهند.
روزى بود که اگر کسى کار خلافى مرتکب مىشد و دیگرى به او اعتراض مىکرد، نظام حاکم آن اعتراض را مىکوبید. ما دیده بودیم که اگر گناهى انجام مىگرفت، گناهکار تشویق مىگردید؛ اما معترضِ به گناه کوبیده مىشد! امروز، به عکس است. امروز، نه اینکه گناه در جامعه نیست؛ هست. زمان حکومت امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام) هم در جامعه گناه بود؛ اما مهم این است که نظام و تشکیلات حاکم بر جامعه - آن کسانى که اداره و مدیریت کشور را بر عهده دارند - میل به طرف صلاح دارند و با گناه و تخلف مخالفند.” (دیدار با مردم قم- 68/10/19)
** نهی از منکر و انزوای گناه
“گفتن گناه به گناهکار با زبان خوش و با لحن مناسب و در جایى هم با زبان تند - در مواردى که مفسدهیى به وجود نیاید - گناه را در جامعه کم خواهد کرد و به ضعف و انزوا خواهد انداخت. چرا ما از این موضوع غافلیم؟ همهى آحاد مردم، در محیط کسب و خانه و جمع دوستان و در محیط درس و دانشگاه و کلاً در هر جایى که هستند، اگر خلافى را دیدند، به خلافکار بگویند: این، از نظر اسلام خلاف است؛ چرا انجام مىدهى؟ گفتن همین یک کلمه مؤثر است. اگر زبانهاى گوناگون و نفَسهاى مختلف گناه را تذکر بدهند، گناهکار به طور غالب از گناه و تخلف دست خواهد کشید؛ چه این تخلف، تخلف شرعى و چه تخلف از قوانین باشد.” (دیدار با مردم قم- 68/10/19)
** امر به معروف و نهی از منکر در همه زمینه ها
“در مسأله امر به معروف و نهى از منکر، فقط نهى از منکر نیست؛ امر به معروف و کارهاى نیک هم هست. براى جوان، درس خواندن، عبادت کردن، اخلاق نیک، همکارى اجتماعى، ورزش صحیح و معقول و رعایت آداب و عادات پسندیده در زندگى، همه جزو اعمال خوب است. براى یک مرد، براى یک زن و براى یک خانواده، وظایف خوب و کارهاى بزرگى وجود دارد. هر کسى را که شما به یکى از این کارهاى خوب امر بکنید - به او بگویید و از او بخواهید - امر به معروف است. نهى از منکر هم فقط نهى از گناهان شخصى نیست. تا مىگوییم نهى از منکر، فوراً در ذهن مجسّم مىشود که اگر یک نفر در خیابان رفتار و لباسش خوب نبود، یکى باید بیاید و او را نهى از منکر کند. فقط این نیست؛ این جزء دهم است.
نهى از منکر در همه زمینههاى مهم وجود دارد؛ مثلاً کارهایى که افراد توانا دستشان مىرسد و انجام مىدهند؛ همین سوء استفاده از منابع عمومى؛ همین رفیقبازى در مسائل عمومى کشور، در باب واردات، در باب شرکتها و در باب استفاده از منابع تولیدى و غیره؛ همین رعایت رفاقتها از سوى مسؤولان.” (بیانات در خطبه های نماز جمعه تهران- 79/09/25)
** فراخواندن به راه خدا با حکمت
“قرآن مىفرماید: «ادع الى سبیل ربّک بالحکمة.» حکمت، حکمت، حکمت. اندیشه مستحکم را تعبیر به حکمت مىکنند. حکمت، که انبیا به آن ممتازند و از آنِ بندگان برگزیده و صالح است، همان فکر مستحکمى است که هیچ ابزار عقلانى نمىتواند آن را نفى کند و از بین ببرد. هیچ استدلال و تجربهاى هم نمىتواند آن را خنثى کند. شما در قرآن به آیاتى که حکمت را معیّن مىکند، بنگرید، و ببینید چه چیزهایى است: «ذلک ممّا اوحى الیک ربّک من الحکمة.» چیزهایى است که اگر بشریت تا ابد هم تلاش کند، نمىتواند آنها را رد کند. هیچ منکرى، هیچ مغرضى، هیچ معاندى نمىتواند در ردِّ آنها بکوشد. حکمت یعنى مستحکمترین افکار و اندیشهها. اینکه حکما، حکمت را «صیرورة الانسان عالما مضاهیا للعالم الحسّى» مىگویند، همان است. یعنى چنان افکار برجسته و مستحکم و غیر قابل خدشهاى در روح او - بنده برگزیده و صالح - گسترش پیدا کرده است، که خود تبدیل به یک عالَم شده است و شما مىتوانید کوْن را وجود را، و همه گیتى را در سخن او، در اشاره او و در اقدام او مشاهده کنید.
این، حکمت است. آن وقت «ادع الى سبیل ربّک بالحکمة.» این گونه مردم را به سوى خدا دعوت کنید. «والموعظة الحسنه.» «و جادلهم بالتى هى احسن.» این هم هست. یعنى اینها عوامل بقاست. اینها هست که تفکر اسلامى تا امروز توانست بماند.” (بیانات در دیدار روحانیون و مبلّغان- 75/02/26)
** نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت
“خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهاى فرهنگى - هنرى بروید و پذیراى جوانها باشید. با روى خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبیّه»، که ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا کنید. ممکن است ظاهر زنندهاى داشته باشد؛ داشته باشد. بعضى از همینهائى که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقاى مهماننواز، هم بقیهى آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهائى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختهى به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمىبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.” (بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی- 91/07/19)
** دو تا فحش هم به خاطر خدا بخورید
“من همین امر به معروف و نهى از منکر زبانى را - ولو به شکل خیلى راحت و آرام و بدون هیچ خشونت و دعوایى - واقعاً یکى از معجزات اسلام مىدانم. مثلاً یک نفر کار خلافى مىکند، مىگویند آقا شما این کار را نباید مىکردى. این مطلب را بگو و برو. مىگوید او برمىگردد دو تا فحش به من مىدهد. خیلى خوب؛ حالا دو تا فحش هم به شما بدهد؛ براى خاطر امر خدا تحمّل کنید. اگر نفر دوم هم بگوید آقا شما باید این کار را نمىکردى؛ بدانید اگر دعوا هم بکند، دعوایش کمتر از آنى است که با نفر اوّل کرده است. نفر سوم و نفر دهم و نفر بیستم هم همینطور. بنابراین، اگر نهى از منکر باب شد و تا نفر بیستم رسید، شما خیال مىکنید آن آدم دیگر آن کار را تکرار خواهد کرد؟ نهى از منکر واقعاً معجزه مىکند. فقط هم زبانى؛ یدیش در اختیار حکومت است؛ یعنى اگر جایى باید با گناهکار به صورت یدى و مجازاتى برخورد کنند، فقط دستگاههایى از حکومت هستند که مسؤول این کارند؛ مردم نباید بکنند. اما زبانى چرا؛ خیلى هم اثر دارد.” (بیانات در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سر دبیران نشریات دانشجویی- 77/12/04)