ازدواج مردان 60 ساله با دختران 9ساله و13 ساله
ازدواج مردان 60 ساله و دختران 9 و13 ساله
اجبار کودکان برای ازدواج در سنین خردسالی در حالی که کودک در حال کسب تجربه های ارتباط با محیط پیرامون و کسب مهارت های زندگی هستند و هنوز قادر به تجزیه و تحلیل قواعد پیچیده زندگی زناشویی و چگونگی برخورد مناسب با زوج خود در شرایط مختلف زندگی نیستند، تبعیض و ظلم بزرگی به دخترانی است که تجربه زندگی مشترک شان برای همیشه در هاله ای از ترس و تبعیض خواهد بود.
از بین مسائل مختلفی نظیر سوء تغذیه، کمبود شیر مادر، بی سرپرستی، بی هویتی فرزندان خارج از ازدواج رسمی، فقدان خدمات بهداشتی و درمانی لازم، فقر آموزشی، بیسوادی، بهره کشی جسمی و جنسی و دهها مورد دیگر، ازدواج کودک در برخی از کشورها مانند افغانستان و برخی از کشورهای خاورمیانه و قاره آفریقا یکی از مهمترین مسائلی است که گریبان دهها هزار دختر و پسر واقع در سن کودکی را به مخاطره انداخته است.
به گزارش یونیسف، ازدواج کودک یا ازدواج زودهنگام مربوط به ازدواج با کودک زیر 18سال است. در این میان با وجودی که هر دو جنس پسر و دختر در معرض ازدواج های زودهنگام هستند ولی دختران بیشترین قربانیان این پدیده بشمار می روند.
ازدواج اجباری ازدواجی است که بدون توافق معتبر یکی از طرفین یا هر دو زوج صورت می گیرد و در آن اجبار عاطفی یا بدنی یک عامل اصلی است. در برخی از کشورهای آفریقایی مانند نیجر، چاد، مالی، گینه و بورکینافاسو حدود 80 درصد دختران قبل از رسیدن به سن 18 سالگی مجبور به ازدواج کردن میشوند.
نشریه “فارین پالیسی” نگاهی تحلیلی همراه با تصاویر انداخته به این پدیده غمبار و تاسف بار در کشور محروم افغانستان.
بنا به آمار یونیسف حدود 50 میلیون دختر زیر 17 سال در کشورهای در حال توسعه مجبور شده اند متاهل شوند. پدیده ازدواج کودکان در افغانستان بویژه در مناطق روستایی شایع است. 57 درصد از دختران افغان قبل از رسیدن به سن 16 سالگی عروس می شوند و آمار مرگ آنان به علت حاملگی زودرس بسیار بالاست. در عکس فوق سعید محمد 55 ساله با روشن کاظم 8 ساله در مراسم نامزدی دیده میشوند. پدر عروس، عبدل کاظم 60 ساله با بیان اینکه راضی به این ازدواج نبوده اما فقرشدیدمجبور به رضایت وی برای این ازدواج شده است.
بمناسبت حضور گسترده مردم در راهپیمایی 22 بهمن 91
تاریخ شارژ ارادت ما به مقام معظم رهبری تا وقتی که نفس باقی است اعتبار دارد
(همراه رهبر)
سید علی تنها نیست
(شرکت ارتباطات اسلامی سهامی اهل بصیرت قابل توجه خواص)
مثل درخت پاکیزه !!!!
مَثَل درخت پاكیزه و درخت ناپاك
( اءَلَمْ تَرَ كَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثلا كَلِمَةً طَیِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ اءَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِى السَّمَاَّءِ تُؤْتِىَّ اءُكُلَهَا(232) كُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیَضْرِبُ اللَّهُ الاَْمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَكَّرُونَ وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ(233) مِن فَوْقِ الاَْرْضِ مَالَهَا مِن قَرَارٍ یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِى الْحَیَوا ةِ الدُّنْیَا وَفِى الاَْخِرَةِ وَیُضِلُّ اللَّهُ الظَّلِمِینَ وَیَفْعَلُ اللَّهُ مَایَشَاَّءُ ).(234)
((آیا ندیدى چگونه خداوند كلمه طیّبه (و گفتار پاكیزه ) را به درخت پاكیزه اى تشبیه كرده كه ریشه آن (در زمین ) ثابت و شاخه آن در آسمان است ؟! ((این درخت )) میوه هاى خود را هر زمان به اذن پروردگارش مى دهد و خداوند براى مردم مَثَلها مى زند، شاید متذكر شوند (و پند گیرند و همچنین ) كلمه خبیثه (و سخن آلوده ) را به درخت ناپاكى تشبیه كرده كه از روى زمین بركنده شده و قرار و ثباتى ندارد خداوند كسانى را كه ایمان آوردند به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان ، استوار مى دارد؛ هم در این جهان و هم در سراى دیگر! و ستمگران را گمراه مى سازد (و لطف خود را از آنها مى گیرد) خداوند هر كار را (بخواهد و مصلحت بداند) انجام مى دهد)).
هیچ آیا ننگرى اى دیده ور
حق مثلها چون زند در خیر و شرّ
مر كلام پاك گفت اندر سرشت
چون درخت پاك باشد در بهشت
آن سخن ، تحلیل و توحید خداست
اصل ثابت ، فرع آن اندر سماست
چو شجر كه اصل آن باشد به خاك
شاخ ایمان رفته از وى بر سِماك
هر زمان از رخصت پروردگار
میوه شیرین و خوش آرد به بار
مى زند حق این مثلها زاختصاص
تا كه در یابند آن را عام و خاصّ
یا كه باشد حب ایمان آن درخت
اصل اندر دل به توحید است سخت
شاخها باشد عملهاى نكو
كز زمین بر چرخ هفتم رفته او
هر زمان از مشیّت حقّ بارور
اهل دانش مى خورند از وى ثمر
وان كلام كفر باشد در مثل
چون درختى كان خبیث است از ازل
همچو حنظل تلخ و ناخوش بوى بد
رسته از روى زمین بى بیخ و حدّ
نیست او را هیچ پایان و قرار
هم نه اندر اصل و فرعش اعتبار
مى كند بر مؤ منان ، ثابت خداى
مر به قولى ثابت اندر عقل و راى
در حیات دنیوى بى معذرت
همچنین اندر سراى آخرت
یا به دنیا بدهد ایشان را ثبات
تا به آخر در كلامى بر نجات
هم كند ثابت به مؤ من در جزا
وعده خود را در اكرام و عطا
ظالمان را هم نماید گمره او
تا نیابد ره به توحیدش عدو
واگذارد یعنى اندر گمرهى
تا نگویند آن كلام از آگهى
مى كند آن را كه مى خواهد خداى
مصلحت را بر عباد از اقتضاى
وجه تشبیه
خداوند متعال در آیات بالا، كلمه توحید (یعنى اعتقاد راسخ و ایمان راستین به یگانگى اش ) را به درختى تشبیه كرده كه ریشه آن ثابت و مستحكم و شاخه هاى آن سر به آسمان كشیده و داراى میوه همیشگى است . همچنین كلمه كفر (یعنى عقیده سست و باطل ) را به درخت بى ریشه و بى پایه اى تشبیه نموده است كه از روى زمین كنده شده و در برابر طوفانها، هر روز و هر لحظه به گوشه اى پرتاب مى شود و هیچ گونه قرار و ثباتى از خود ندارد.
بعضى از اهل تحقیق در وجه تشبیه ایمان به درخت گفته اند:
چون درخت بر سه چیز پابرجاست :
1 ریشه ثابت و فرورفته در زمین ؛
2 تنه محكم و استوار؛
3 شاخه هاى سر به هوا كشیده .
درخت ایمان نیز بر سه چیز ثابت و پا بر جاست :
1 تصدیق به قلب ؛
2 اقرار به زبان ؛
3 عمل به اركان . چنانكه امام على علیه السّلام مى فرماید:
((اَلاْ یمانُ مَعرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَإِقْرارٌ بِاللِّسانِ و عَمَلٌ بِالاَْرْكانِ(237)؛ ایمان معرفت و شناخت قلبى و اقرار به زبان ، و عمل به اعضا و جوارح است )).
بعضى دیگر در وجه این تشبیه گفته اند:
همانگونه كه درخت در زمین ثابت و راسخ گشته و ریشه هایش را در اعماق زمین رسانیده و آب از آن مى خورد و شاخه هاى آن برافراشته و سر به فلك كشیده است ، همچنین معناى كلمه شهادت در دل مؤ من ثابت و راسخ شده و از سرچشمه تصدیق آب مى آشامد، و شاخه آن كه عبارت از گفتار به زبان است ، چون از زبان بر آید بدون هیچ
مانعى به آسمان رسد چنانكه خداوند مى فرماید: ( … إِلَیْهِ یَصْعَدُ ا لْكَلِمُ الطَّیِّبُ وَا لْعَمَلُ الصَّلِحُ یَرْفَعُهُ … )(238)؛ ((سخنان پاكیزه به سوى او صعود مى كند، و عمل صالح را بالا مى برد)).
در تفسیر ((كاشفى )) آمده است كه :
خداوند متعال درخت ایمان را كه اصل و ریشه آن در دل مؤ من ثابت است و اعمال او به جانب اعلى علّیّین بلند است و در هر زمان ثواب و پاداش به او مى رسد، به درخت خرما تشبیه كرده است كه ریشه آن در زمین مستقرّ و شاخه آن به طرف آسمان برافراشته ، و همیشه مردم از آن بهره برند.(239)
مؤ ید این نظریه ، حدیثى است كه مرحوم شیخ كلینى از رسول اكرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم نقل نموده كه مى فرماید:
((الْمُؤ مِنُ كَمِثْلِ شَجَرَةٍ لا یَتَحاتُّ وَرَقُها فى شِتاءٍ وَلا صَیْفٍ، قالُوا: یا رَسوُلَ اللّهِ، وَما هِىَ؟ قالَ: النَّخْلَةُ؛ مؤ من مانند درختى است كه برگش در زمستان و تابستان نمى ریزد، پرسیدند: اى رسول خدا، آن چه درختى است ؟ فرمود: درخت خرما)).(240)
علامه طباطبایى قدّس سرّه ذیل آیه مورد بحث مى گوید:
((مراد از ((كلمه طیّبه )) اعتقاد حق و عقیده ثابت است . به دلیل این كه بعد از ذكر مثل به عنوان نتیجه گیرى از مثلها مى فرماید:
( یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِى الْحَیَوا ةِ الدُّنْیَا وَفِى الاَْخِرَةِ …)(241) و منظور از ((قول ثابت )) همان كلمه است كه در صدر آیات ذكر گردید، لكن نه هر كلمه و لفظى ، بلكه كلمه اى كه بر اساس اعتقادى ثابت و عزمى راسخ باشد و انسان پاى آن استقامت ورزد و در هیچ وضعیّتى نلغزد، چنان كه مى فرماید: (الَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَمُواْ …)(242) كه ثبات قدم در دنیا و آخرت نتیجه و ثمره همان قول ((رَبُّنَا اللَّهُ)) است .
بنا بر این منظور از ((كلمه طیّبه ))، كلمه توحید و اعتقاد راستین به یگانگى خداست و این عقیده و استقامت در راه آن ، گفتار حقّى است داراى اصلى ثابت كه از هر گونه دگرگونى و نابودى محفوظ مى باشد و آن اصل خداوند متعال و یا زمینه حقایق است .
و شاخه هایى دارد كه بدون هیچ مانعى از آن جوانه مى زند و آن عبارت است از اعمال نیكو و اخلاق پسندیده كه انسان با ایمان به وسیله آن حیات طیّبه مى یابد و جهان انسانیّت بدان رونق و آبادانى پیدا مى كند.
و مؤ منان راستین كه مى گویند: ( رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَمُواْ )، قول ثابت و كلمه طیّبه در آنان جامه عمل مى پوشد و اینها كسانى هستند كه مردم همواره از بركات وجود آنان بهره مى برند.
و هر كلمه حقّ و هر عمل صالحى مثَلَش چنین است كه داراى اصلى ثابت و فروعى پر رشد و نموّ است و همیشه ثمرات پاك و سودمند خواهد داشت )).(243)
بنا بر این كلمه ((طیّبه )) كه به ((شجره طیّبه ))تشبیه شده داراى مفهوم وسیعى است كه شامل هر گونه ((برنامه و مكتب الهى ))، ((تفكر و اندیشه صحیح ))، ((گفتار نیك ))، ((عمل شایسته ))، ((مراكزمهم علمى ودینى )) و((انسانهاى برجسته ))مى شود، چنانكه مقام معظم رهبرى آیت اللّه العظمى خامنه اى ادام اللّه ظلّه طى سخنانى دردیدار باروحانیون وطلاب ومردم قم ، حوزه علمیّه قم را از مصادیق ((شجره طیّبه )) بر شمرده ، فرمودند: ((قم قُبَّةُ الاْسلام ))، مركز اسلام ، مركز روحانیت و دین است و در دوره انقلاب هم مركز انقلاب بود …
قم مركز بسیار مهمّى است ؛ ((هم حوزه مباركه قم )) كه حقیقتاً یك كلمه ((طیّبه )) و ((شجره طیّبه )) است ، (اءَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِى السَّمَاَّءِ تُؤْتِىَّ اءُكُلَهَا كُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا). و هم مردم و جوانان و نیروهاى حزب الهى و مؤ من قم ، هر دو مهم است …)).(244)
((كلمه خبیثه )) نیز كه به درخت خبیثه تشبیه شده است معناى گسترده اى دارد كه هر گونه ((گفتار زشت ))، ((برنامه هاى باطل و گمراه كننده )) و ((انسانهاى ناپاك و آلوده و خبیث )) را شامل مى شود و اگر در روایات اسلامى ((شجره طیّبه )) به رسول خداصلّى اللّه علیه و آله و سلّم على ، فاطمه و فرزندان معصومشان علیهم السّلام و ((شجره خبیثه )) به ((بنى امیّه )) تفسیر شده ، ناظر به مصادیق بارز و روشن این دو ((شجره طیّبه )) و ((شجره خبیثه )) است .
نكته ها:
1- كلمات چهارگانه توحیدى
مرحوم شیخ صدوق رحمه اللّه از رسول اكرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم روایت مى كند كه آن حضرت روزى به اصحاب خود فرمود: ((اءَلا اءَدُلُّكُمْ عَلى شَی ءٍ اءَصلُهُ فِی الاَرْضِ وَ فَرْعُهُ فِی السَّماءِ؟ قالوُا: بَلى یا رَسوُلَ اللّهِ، قالَ: یَقُولُ اءَحَدُكُمْ إِذا فَرَغَ مِنْ صَلاتِهِ الفَریضَةِ: ((سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُللّهِ وَلاإِلهَ الا اللّهُ واللّهُ اءَكْبَرُ)) ثَلاثینَ مَرَّةً فَإ نَّ اءَصْلَهُنَّ فِی الا رْضِ وَ فَرْعَهُنَّ فِی السَّماءِ وَهُنَّ یَدفَعْنَ الهَدْمَ وَالحَرَقَ وَالْغَرَقَ وَالْتَّرَدِّیَفِی الْبِئْرِ وَاءَكْلَ السَّبُعِ وَمِیْتَةَالسَّوءِ والبَلِیَّةَ الَّتی تَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ عَلَى العَبْدِ فی ذلِكَ الْیَوْمِ وَ هُنَّ الْباقِیاتُ)).(245)
((آیا راهنمایى نكنم شما را به چیزى كه ریشه اش در زمین ، و شاخه هاى آن در آسمان است ؟ گفتند آرى ، فرمود: هركس بعد از نماز واجب سى بار بگوید: ((سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُللّهِ وَلاإِلهَ الا اللّهُ واللّهُ اءَكْبَرُ)) این اذكار ریشه اش در زمین ، و شاخه هایش به آسمان سر كشیده و این ذكرها از زیر آوار رفتن و سوختن و غرق شدن و در چاه افتادن و پاره شدن به دندان درّندگان ، و از هر مردن بدى و از هر بلایى كه از آسمان نازل مى شود در آن روز انسان را حفظ مى كند، و این ها باقیات صالحات است )).
كسى از امام صادق علیه السّلام سؤ ال كرد چرا كعبه را كعبه نامیدند، آن حضرت فرمود: ((لا نها مُرَبَّعة فقیل له و لِمَ صارت مُرَبَّعة ؟ قال : لا نّها بحذاء البیت المعمور و هو مُرَبَّعٌ فقیل له و لِمَ صار البیت المعمور مُرَبَّعا؟ قال لا نَّه بحذاء العرش و هو مُرَبَّعٌ فقیل له و لِمَ صار العرش مُرَبَّعا؟ قال : لا نَّ الكلمات التّى بُنِىَ علیها الا سلامُ اءربع و هى : سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الاّ اللّه واللّه اكبر)).(246)
((چون كعبه چهار دیوار دارد به او كعبه مى گویند. عرض كرد: چرا چهار دیوار دارد. فرمود: چون بیت المعمور كه در آسمانها هست چهار دیوار دارد. عرض كرد: چرا بیت المعمور چهار دیوار دارد. فرمود: براى آنكه عرش خدا چهار ضلع دارد. عرض كرد: چرا عرش خدا چهار ضلع دارد. فرمود: براى اینكه كلمات توحیدى خدا چهار تا است : ((سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُللّهِ وَلاإِلهَ الا اللّهُ واللّهُ اءَكْبَرُ)). اسماى حسناى حق به این چهار كلمه توحید و تحمید و تهلیل و تكبیر بر مى گردد: به وحدانیت خدا، به بزرگداشت خدا، به مجد و كبریائى خدا به منزه بودن آن سبوح قدوس ؛ انسان در این كلمات خدا را مى ستاید. یك انسان مكه مى رود براى این كه این چهار دیوارى را زیارت كند، او ظاهر حجّ را دیده است ؛ كسى به مكّه مى رود و معرفتش تا بیت المعمور است ؛ كسى به مكه مى رود، معرفتش تا عرش خدا است ؛ كسى به مكه مى رود و به این كلمات تامّات عارف شده است ، این سرّ حج است . اینطور نیست كه هر كسى دور كعبه بگردد، باطن این معنا را هم بیابد و برگردد. جواب امام سلام اللّه علیه این بود كه این كعبه را، بیت المعمور را، عرش را، بر اساس توحید و تحمید و تكبیر حق ساختند)).(247)
2- دستگیرى الهى به هنگام مرگ یا در قبر
در بسیارى از روایات آمده است كه مراد از (یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِى الْحَیَوا ةِ الدُّنْیَا وَفِى الاَْخِرَةِ)؛ به هنگام ورود در قبر است كه خداوند متعال مؤ من را از خطا و لغزش در برابر سؤ الاتى كه فرشتگان از هویّت او مى كنند، حفظ مى كند و او را بر خط ایمان ثابت نگه مى دارد
ازدواج ...
ازدواج
هر موجودى براى ادامه نسل و زندگى خود نیاز به قانون تركیب و ازدواج دارد.
انسان كه عالى ترین نمونه خلقت است ، پس از رسیدن به سن بلوغ و شكوفا شدن غرائزش ، نیاز به ازدواج دارد تا بتواند در سایه آن غریزه خود را معتدل ساخته و در كنار تشكیل خانواده و انتخاب همسر از اضطراب درونى خود بكاهد و با آرامش زندگى كند.
در دوران بلوغ كه دوران آشفتگى و ناآرامى است ، رها شدن پسران و دختران و زندگى در كنار هم ، بسیار خطرناك است .در این دوران انواع فریبها، و دروغ پردازیها آغاز مى شود و جوان اصولا به آینده پرمخاطره خود نمى اندیشد زیرا طغیان به سركشى شهوت ، دیده درك و عقل وى را از بین مى برد و تنها به آنچه جوان مى اندیشد تخلیه خود از نیروى غریزه جنسى است .
اینجاست كه باید پدران و مادران مراقب این دوره بحران باشند واز فرزندان خود مانند یك باغبان دلسوز از شكوفه هاى خود مراقبت كنند و در عین حالى كه زیاد سخت نگیرند آنها را هم بحال خود رها نسازند.
قرآن براى تشكیل خانواده دو تعبیر زیبا دارد:
از یك طرف زن و شوهر را مانند لباس براى هم مى داند و مى فرماید: (زنان براى شما بمنزله لباسند و شماهم براى آنها به منزله لباسید).
مى دانیم كه لباس براى انسان جنبه حفاظت ونگهدارى از سرما و گرما و خطرها دارد، علاوه كه لباس ، موجب آبرومندى و عزت و احترام انسان است .اكنون زن و مرد نسبت به یكدیگر نقش حفاظت و نگهدارى از حوادث و خطرها و لغزشها را دارند چنانكه تحقیقا موجب حفظ آبروى یكدیگر در انظار و عدم بروز بدنامى خواهند بود.
و از طرف دیگر قرآن درباره فلسفه ازدواج و تشكیل خانواده مى فرماید: (ازدواج براى آن است كه به شما آرامش و راحتى دهد و شما از تشكیل خانواده و انتخاب همسر لذت برید).
حال جوانان براى روح ناآرام خود بیندیشند و با كنار گذاشتن توقعات و شرائط طاقت فرسا با توجه به سادگى و واقع نگرى به این پیوند مقدس روى آورند و زندگى سالمى را آغاز نمایند تا از گسترش فساد و انحراف و اعتیاد خانمانسوز جلوگیرى كنند.
محرم و نامحرم :
كسى كه نگاه كردن به آنها جایز است محارم وآن ها كه نگاه به آن ها حرام است و جایز نیست نامحرمند.
1 - مادر و مادر بزرگ
2 - دختر و دختر فرزند
3 - خواهر و خواهر زاده
4 - دختر برادر و برادرزاده
5 - عمه (خواهر پدر) و عمه پدر و یا مادر
6 - خاله (خواهر مادر) و خاله پدر و مادر
و همچنین كسانى كه از طریق ازدواج محرمند مانند:
1 - مادر زن و مادر بزرگ او
2 - دختر زن هر چند دختر خودش نباشد مانند آن كه انسان زنى را به همسرى خود انتخاب كند كه از شوهر قبلى خود دخترى داشته باشد.
3 - زن پدر(نامادرى )
4 - زن پسر
غیر از این زنانى كه نام برده شد نامحرمند و نگاه كردن به آنها چه از روى لذت باشد یا نباشد جایز نیست .
این افراد بر دختران و زنان محرمند:
الف - محارم سببى :
1 - پدر و پدر بزرگ
2 - پسر و فرزندان پسر
3 - برادر
4 - خواهرزاده
5 - برادرزاده
6 - عمو(عموى خود وعموى پدر یامادر)
7 - دایى ، (دایى خود و دایى پدر یا مادر)
ب - محارم نسبى كه از طریق ازدواج بر دخترها و زنان محرم مى شوند و اینها عبارتنداز:
1 - شوهر
2 - پدر شوهر و پدربزرگ شوهر
3 - پسر شوهر وقتى كه همسر دیگرى داشته باشد
4 - شوهر مادر
5 - شوهر دختر كه داماد نامیده مى شود
همسران شایسته :
معیارها در انتخاب همسران شایسته چه مرد باشد و چه زن مختلف و متفاوت است گاهى معیار تحصیل است گاهى ثروت و گاهى مقامهاى اجتماعى ولى اسلام بهترین معیار براى انتخاب راپاكى و پاكدامنى و راستى و صداقت مى داند و پیامبر مى فرماید سعى كنید كه همسران پاكدامن و با عفت انتخاب كنید. زیرا معیارى هاى مادى مانند زیبایى ، ثروت ، مقام و غیره همه ازبین رفته اند ولى معیار و ارزش معنوى مانند پاكدامنى و راستى خوش خلقى از بین رفتنى نیست و بنیان و اساس ازدواج عمیق و ریشه دار خواهد بود كه با وزیدن نسیم مسموم از هم گسیخته نمى شود.
عقد ازدواج :
مى دانیم كه انتخاب همسر از طریق قانون را به آن رابطه قانونى مى گوییم و اگر عقد و قراردادى در كار بناشد رابطه غیر قانونى است و عمل نامشروع است زیرا كسى كه كار قانونى نمى كند مى خواهند به شكلى براى خود راه فرار بگذارد واز خود سلب مسؤ لیت كند ولى انسان متمدن و آگاه سعى مى كند تمام كارهاى خود را قانونى كند تا با آرامش خاطر، به زندگى ادامه دهد. بدیهى است كه كار قاچاق و غیر قانونى و گریز از قانون ، همیشه اضطراب و ناراحتى و نگرانى بدنبال دارد وبا تشكیل خانواده غیر قانونى نه تنها انسان به آرامش دسترسى پیدا نمى كند بلكه هر روز به افسردگى و نگرانى او افزوده مى شود درست مانند دو مسافرى كه مى خواهند با هم به خارج از كشور مسافرت كنند. بدیهى است مسافرى كه پاسپورت و جواز عبور از مرز را دارد هیچگونه نگرانى در خود احساس نمى كند ولى مسافرى كه مى خواهد بدون گذرنامه سفر كند پیوسته نگران است و هر لحظه در انتظار این است كه در چنگال پلیس گرفتار شود و به زندان بیفتد.
پس قواله ازدواج براى زن و شوهر به منزله داشتن گذرنامه عبور از مرز ازدواج است كه مرزبان ، مزاحم او نخواهند بود.
عقد ازدواج به دو صورت انجام مى پذیرد:
1 - عقد دائم كه بطور دائم قرارداد منعقد مى شود. و براى یك زندگى مشترك همیشگى است .
2 - عقد ازدواج موقت كه براى زمانى محدود مثلا یك سال یا یك ماه یا بیشتر و كمتر قرارداد منعقد میشود كه هر كدام شرائط ویژه خود را دارد.
مریم ومادرش حنه ....
مریم و مادرش حنّه
داستان حضرت مریم در قرآن مجید یكى از شگفت انگیزترین و جالبترین داستانهاى قرآنى است . ولادت او و سرگذشت مادرش و ماجراى حامله شدن خود وى كه دوشیزه بود و آوردن پسرى به نام ((عیسى )) پیغمبر خدا، داستانى شنیدنى و بى نظیر است كه در قرآن مجید آمده است .
خداوند داستان آنان را به تفصیل در قرآن سوره مریم شرح داده است . اینك خلاصه آن داستان به موجب آیات سوره آل عمران و سوره مریم و تفسیر آن :
مادر مریم ((حَنِّه )) یا ((حنا)) سالها بود كه با ((عمران )) از بزرگان و روحانیون محترم آل یعقوب ازدواج كرده بود ولى از او فرزندى نیاورد. مدتها گذشت اما انتظار او به جایى نرسید. سرانجام رو به درگاه خدا آورد و دست تضرع و التجا برداشت .
((زن عمران گفت : پروردگارا! من نذر كرده ام كه آنچه را در شكم دارم (وقتى متولد شد) آزاد بگذارم (تا خدمتكار خانه تو باشد) پس تو این نذر را از من بپذیر كه مى دانم شنوا و دانایى
نامه ای از پروردگار مهربان
نامه ای از سوی پروردگار به همه انسان ها
سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرد هام و نه با تو دشمنی کردهام
( ضحی 1-2)
افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به سخره گرفتی.
(یس 30)
و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی.
(انعام 4)
و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام
(انبیا 87)
و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری.
چرا- آیا ؟؟؟
چرا ما دعا میکنیم؟
خداوند از خواستههای ما آگاه است و اگر سکوت هم کنیم او همه را میداند. دعا بسیج نیروهای درونی ماست تا بتوانیم آرمانی را که در ذهن داریم مشخص و روشن دنبال کنیم و در این کار از حق و حقیقت که همان خداست یاری میگیریم.
آیا واقعا چشم زدن وجود دارد؟
تقریبا در همه فرهنگهای جهان گونهای از اعتقاد به چشم زخم «Evil Eye» مشاهده میشود. به نظر ما نیروهایی چون حسادت، نفرت و انتقامجویی میتواند تاثیرات منفی و آزاردهندهای در زندگی انسانها داشته باشد، البته این به معنی قبول انرژیهای معجزهآسا نیست، بلکه گاهی چند کلمه حرف، یک نگاه یا حتی یک حرکت دست میتواند آشوبی بر پا کند. آدمی باید خود را از مصاحبت این گونه افراد بر کنار دارد و بخصوص امتیازات خود را در معرض نگاه همگان نگذارد.
آیا انسان با ازدواج به خداوند نزدیکتر میشود؟
ازدواج همگامی با طبیعت و ادامه خط تکاملی بشریت است. هر چند که در بیان مقصود آن اختلاف نظر است اما در این نکته اتفاق نسبی وجود دارد که ازدواج همگام شدن با طبیعت و در سیر تکامل یعنی نزدیکتر شدن به خداست
حتما بخوانید ؟؟
خواندن آیت الکرسی واثرات آن
پیامبر اکرم (ص ) :
هر کس صبح آیة الکرسی بخواند (حتی یک بار)، حقتعالی 2 فرشته مأمور او کند تا اعمال نیک او را در نامه ی عملش بنویسند و کارهای بد او را محو کنند تا روز دیگر که آیة الکرسی میخواند !
کسیکه از خانه خارج می شود اگر آیة الکرسی بخواند، خداوند تبارک و تعالی 70.000 فرشته را مأمور می کند تا هنگامی که به خانه برمیگردد ، برای وی استغفار کنند.
هر کس آیة الکرسی را هنگام وضو بخواند خداوند ثواب 40 سال عبادت به او عطاء فرموده و 40 حورالعین را تزویج او می گرداند !!!
هر کس آیة الکرسی را هنگام سجده بخواند، هرگز هرگز وارد جهنم نخواهد شد !!
هر کس آیة الکرسی را بعد از هر نماز (واجب و مستحبی) بخواند :
خداوند خودش عهده دار گرفتن جان او می شود، روزی 70 بار بر وی نظر افکنده و 70 حاجت خواسته و نخواسته وی را اجابت میکند !
همانند کسی است که همراه پیامبران و در رکاب آنها جهاد کرده و به شهادت رسیده باشد !!
درهای هفت آسمان گشوده گردند و به هم متصل نشوند تا آنکه خداوند متعال بر وی نظر کرده و همه ی گناهان وی را بیامرزد !!!
هیچ چیز نمی تواند از ورودش به بهشت جاودان خدا جلوگیری کند ! و فرد از دنیا نرود تا زمانی که جایگاه خود را در بهشت ببیند !!!!!
نوشته می شود که نمازش مورد قبول قرار گرفت .
هرکس آیة الکرسی خوانده و ثواب آنرا به قبرستان مسلمانان هدیه کند ، حق تعالی 40 نور در قبر هر مرده داخل سازد و قبور ایشان را نورانی سازد ( حتی اگر قبرستان از مشرق تا مغرب گسترده باشد ) و برای خواننده ی آن ثواب 60.000 پیامبر را کرامت نماید و به عدد هر حرفی از آیه ، فرشته ای می آفریند که برایش تا قیامت تسبیح کند !!!!!
هرکس آیة الکرسی را موقع خواب بخواند ، خداوند 50.000 ملک را مامور میکند که تا صبح از او و همسایگان او و همسایگان همسایگان اورا ستغفار کنند
بدعتی عجیب که وهن تشیع است!!!!
سینه خیز خود را به حرم می رسانند و موجب وهن شیعه می شوند!!!!!!!….
کتک زدن شیخ سلفی توسط یک زن
کتک زدن شیخ سلفی توسط یک زن
سلفی های مصر که از سوی رژیم آل سعود حمایت و پشتیبانی می شوند، با موضع گیری های افراطی خود نفرت بسیاری از مردم مصر را علیه خود برانگیخته اند.
شیعه آنلاین، «تحسین بکر» عکاس روزنامه “المصری الیوم” که در تجمع اخیر معترضان به اصلاحات قانون اساسی مقابل مجلس مصر حضور یافته بود، توانسته عکسی را بگیرد که از نوع خود شکار لحظه ها به شمار می رود.
در این عکس یک زن معترض با کفش خود یک شیخ سلفی را مورد حمله قرار داده و او را کتک می زند. البته بلافاصله پس از حمله وی، نیروهای پلیس در محل حاضر شده و آنها را از هم جدا کردند اما عکس گرفته شده به طور گسترده در صفحات اجتماعی منتشر شده و به موضوعی جدید برای جوسازی و تحقیر سلفی های تبدیل شده است.