پیام تسلیت امام خمینی قدس سره به مناسبت شهادت شهید صدر
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
با کمال تاسف، حسب گزارش جناب آقای وزیرامورخارجه، که از منابع متعدده و مقامات کشورهای اسلامی به دست آورده است، و حسب گزارشاتی که از منابع دیگر به دست آمد، مرحوم آیة الله شهید سید محمد باقر صدر و همشیره مکرمه مظلومه او - که از معلمین دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود - به دست رژیم منحط بعث عراق با وضع دلخراشی به درجه رفیعه شهادت رسیده اند. شهادت، ارثی است که امثال این شخصیت های عزیز از موالیان خود برده اند و جنایت و ستمکاری نیز ارثی است که امثال این جنایتکاران تاریخ از اسلاف ستم پیشه خود می برند. شهادت این بزرگواران که عمری را به مجاهدت در راه اهداف اسلام گذرانده اند، به دست اشخاص جنایتکاری که عمری به خونخواری و ستم پیشگی گذرانده اند، عجیب نیست. عجیب آن است که مجاهدان راه حق در بستر بمیرند و ستمگران جنایت پیشه، دست خبیث خود را به خون آن ها آغشته نکنند. عجیب نیست که مرحوم صدر و همشیره مظلومه اش به شهادت نایل شدند، عجیب آن است که ملت های اسلامی و خصوصا ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاه ها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصیبت بزرگ، که به اسلام و اهل بیت رسول الله صلی الله علیه وآله وارد می شود، بی تفاوت بگذرند و به حزب ملعون بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکی پس از دیگری مظلومانه شهید کنند. و عجیب تر آن که ارتش عراق و سایر قوای انتظامی آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن کریم با آن کمک کنند.
من از رده بالای قوای انتظامی عراق مایوس هستم، لیکن از افسران و درجه داران و سربازان مایوس نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکاری را برچینند، همان سان که در ایران واقع شد، و یا از پادگان ها و سربازخانه ها فرار کنند و ننگ ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند. من از کارگران و کارمندان دولت غاصب بعث مایوس نیستم و امیدوارم که با ملت عراق دست به دست هم دهند و این لکه ننگ را از کشور عراق بزدانید. من امیدوارم که خداوند متعال، بساط ستمگری این جنایتکاران را درهم پیچد.
این جانب برای بزرگ داشت این شخصیت علمی و مجاهد، که از مفاخر حوزه های علمیه و از مراجع دینی و متفکران اسلامی بود، از روز چهارشنبه سوم اردیبهشت به مدت سه روز عزای عمومی اعلام می کنم و روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت را تعطیل عمومی اعلام می نمایم. و از خداوند متعال خواستار جبران این ضایعه بزرگ و عظمت اسلام و مسلمین می باشم.
والسلام علی عبادالله الصالحین
روح الله الموسوی الخمینی
1359/2/3
حقاً که مساجد نجف بهتر از دانشگاه های اروپاست...
حقا که مساجد نجف بهتر از دانشگاه های اروپاست. دکتر شوقی پس از بازگشت به قاهره به دکتر “زکی نجیف محمود” پیشنهاد ترجمه کتاب های مبانی الاستقراء را به انگلیسی داد و کتاب های “فلسفتنا” و “اقتصادنا” را برای “روژه گارودی” فرستاد.
شهید صدر چهار بار توسط حزب بعث عراق بازداشت و دستگیر شد. به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ به دستور صدام حسین به همراه خواهرش بنت الهدی شهید شد.
شهید آیت الله سیدمحمد باقر صدر در ۲۵ ذیقعده سال ۱۳۵۳ هجری قمری مصادف با ۱۹۳۴ میلادی و ۱۳۱۳ هجری شمسی در شهر کاظمین به دنیا آمد. پدرش “سید حیدر صدر” از دانشمندان بزرگ شیعه عراق و مادرش دختر “عبدالحسین آل یاسین” از مردان برجسته علمی و مذهبی عراق بود.
شهید صدر در سه سالگی پدرش را از دست داد و تحت سرپرستی برادر بزرگ آیت الله “سیداسماعیل صدر” و دایی خود پرورش یافت. دروس ابتدایی خود را در مدرسه (منتدی النشر) فرا گرفت و در همان دوران ابتدایی بر فراز منبری که در صحن کاظمین قرار داشت به ایراد خطبه میپرداخت. او در ۱۲ سالگی برای گذراندن دوره عالی حوزه به نجف اشرف رفت و در محضر شیخ محمدرضا آل یاسین ، آیت اله سید اسماعیل خوئی شاگردی نمود. او در سن ۱۷ سالگی به درجه اجتهاد رسید و در سن ۲۵ سالگی تدریس خود را در دروس عالی برای دانش پژوهان حوزه آغاز کرد و از عالی ترین کرسی تدریس برخوردار گشت.
از شاگردان شهید صدر می توان از شهید “سیدمحمد باقر حکیم” ، “نورالدین اشکوری"، “سید محمود هاشمی شاهرودی"،"شیخ محمدرضا نعمانی، “سیدکاظم حسینی حائری"، “محمدعلی تسخیری"، شیخ “محمدباقر ایروانی” و بسیاری نام برد.
وی در سال ۱۳۷۷ هـ ق حزب الدعوه الاسلامیه را تأسیس کرد. شهید صدر بیش از ۲۴ کتاب در زمینه های مختلف علوم دینی و اجتماعی به رشته تحریر در آورد که برخی از آنها عبارتند از: ۱- اقتصادنا ۲- الاسس المنطقیه لااستقراء ۳- الاسلام یقودالحیاه ۴- الابنک الربوی فی الاسلام ۵- یحوث حول الولایه ۶- فلسفتنا ۷- العالم الجدید الاصول ۸- فدک فی التاریخ ۹- بحوت حول المهدی (ع) ۱۰- الفتاوی الواضحه مطالعات و پژوهشهای شگرف و عمیق او در مسائل کلان مثل هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، فلسفه تاریخ، ولایت، پاسخگوی بسیاری از شبهات پژوهشگران است.
نبوغ و استعداد درخشان شهید صدر همراه با مبارزات سیاسی اش در صحنه اجتماعی باعث شدکه دیدگاههای او که حاصل درک عمیق از مفاهیم دینی بود هنوز از تازگی و طراوت خاصی برخوردارد باشد.
کتاب “اقتصاد ما” حاوی نظرات اقتصادی او بر مبانی فقهی اسلام بوده و این کتاب نخستین تلاش علمی برای استخراج و تدوین نظام اقتصادی اسلام از احکام شریعت است.
زمانی که دکتر “محمد شوقی الفنجری” استاد اقتصاد دانشگاه قاهره به دیدار سیدمحمدباقر صدر در منزلش در نجف اشرف رفت از او پرسیدکه دانش آموخته درکدام یک ازدانشگاه های جهان است؟ سیدمحمدباقر پاسخ داد که در هیچ دانشگاهی تحصیل نکرده و تنها در مساجد نجف تحصیل کرده است. دکتر شوقی به وی گفت: حقا که مساجد نجف بهتر از دانشگاه های اروپاست. دکتر شوقی پس از بازگشت به قاهره به دکتر “زکی نجیف محمود” پیشنهاد ترجمه کتاب های مبانی الاستقراء را به انگلیسی داد و کتاب های “فلسفتنا” و “اقتصادنا” را برای “روژه گارودی” فرستاد.
شهید صدر چهار بار توسط حزب بعث عراق بازداشت و دستگیر شد. در سال ۱۳۹۲ هجری قمری در حالی که در بیمارستان بستری بود و در سال ۱۳۹۷ بعد از مراسم اربعین حسینی و در سال ۱۳۹۹ به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی ایران و بار چهارم در سال ۱۴۰۰ هجری قمری مطابـق با ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ هجری شمسی به دستور صدام حسین بود که این بار او را پس از دستگیری به همراه خواهرش بنت الهدی در تاریخ ۲۲ جمادی الاول به شهادت رساندند.
زندگینامه شهید محمد باقر صدر (1313- 1359)
محمد باقر صدر در 25 ذیقعده 1353 قمری در خانوادهای اهل علم و تقوا در شهر کاظمین به دنیا آمد.
وی در کودکی پدر خود را از دست داد و در نوجوانی همراه برادرش عازم نجف اشرف شد و در حوزه این شهر به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و به درجه اجتهاد رسید. آنگاه به تربیت شاگردان و عرضه تحقیقات علمی خود پرداخت.
محمدباقر صدر، علوم اسلامی را با سبکی نو و با تحقیقات انجام یافته لازم مطرح کرد و به مسائل روز و مبتلابه جامعه اسلامی میپرداخت و سیستم آموزشی جدیدی را در جهت اصلاح و پویایی حوزه بینان نهاد.
وی تالیفاتی در علوم و زمینههای مختلف از جمله اقتصاد، فلسفه، تاریخ، بانکداری و … دارد.
[از نظریهپردازی تا نظامسازی] [آگاه مسئول] [مالکیت امانتی است از جانب خدا]
آیت الله محمدباقر صدر با شروع نهضت اسلامی در ایران در سال 1342 شمسی با موضعگیری قاطع به حمایت از حضرت امام (ره) پرداخت و پس از تبعید امام به نجف رفت.
بدنبال پیروزی نهضت اسلامی در ایران در 22 بهمن 1357، رژیم بعث عراق فشارهای خود را بر ایشان بیشتر کرد اما شهید صدر با اعلام تبعیت از امام خمینی (ره ) در برابر همه شداید مقاومت کرد.
مردم عراق به منظور اعلام همبستگی با ایشان به سوی نجف حرکت کردند اما رژیم بعث که از این قیام به وحشت افتاده بود با حمله به مردم حدود 20 هزار زن و مرد را دستگیر و روانه زندانها کرد.
آیت الله صدر روز 16 رجب سال 1399 را اعتصاب عمومی اعلام کرد و به دنبال آن مردم عراق دست از کار کشیده و مغازهها را تعطیل کردند.
فردای آن روز عوامل رژیم بعث، آیت الله صدر را دستگیر کرده و در پی این دستگیری، خواهر ایشان شهید بنت الهدی صدر نقش رهبری را بر عهده گرفت.
با اوجگیری اعتراضات، رژیم بعث وی را موقتا آزاد کرد اما پس از مدتی در 16 فروردین سال 1359 با حمله به منزل ایشان مجددا ایشان و خواهر گرامیشان را دستگیر و به بغداد منتقل کرد و پس از 3 روز، این دو بزرگوار در زیر شدیدترین شکنجههای رژیم جنایتکار بعث به شهادت رسیدند.
چکیده تحقیقی با عنوان:منتظر واقعی امام عصر کیست؟
چکیده
انتظار در لغت به معنای چشم به راه بودن است و امید به آینده؛ و انتظار در اسلام به ویژه در تشیع, به معنای ایمان به امامت و ولایت حضرت ولی عصر (عج) و امید به ظهور آن حضرت و آغاز حکومت صالحان است.
اعتقاد به وجود نازنین امام مهدی (سلام الله علیه) امید را در دلها زنده می کند؛ و انسانی که به این اصل معتقد است هرگز ناامید نمی شود؛ چون می داند که یک پایان حتمی و روشنی وجود دارد و این عقیده است که شیعه امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) را تا امروز، از آن همه مصائب و مشکلات و پیچ و خم ها عبور داده است.
منتظر واقعی و چشم به راه ظهور و قیام منجی موعود، باید در نحوه زندگی و رفتار روزمره خود, انتظار و آمادگی حقیقی خود را نشان دهد؛ و این بسان کسی است که در انتظار ورود میهمانی است؛ در ابتدا میزبان بایستی آمادگی لازم برای پذیرایی از میهمان را فراهم نموده، سپس خود را با گفتار و کردار و ظاهر و باطن مناسب شایسته همنشینی و هم صحبتی با او نماید. لذا برای رسیدن به این نقطه از انتظار، ذکر چند خصیصه از منتظران الزامی است:
1- منتظر امام زمان (ع) باید از کینه و حسد، نفاق و دورویی، حرص و آز، خودخواهی و بدخواهی، دروغ و غیبت و تهمت، و هر آنچه منسوب به دنائت و پستی بشری است و رنگ و روی شیطانی دارد دوری گزیند و درون وی باید مالامال از محبت و دوستی به همگان، عشق و ایثار، بخشندگی و خیرخواهی باشد.
کسانی که برای اصلاح جامعه در انتظار مصلح اند، ابتدا باید جامعه ی دل و درون شان را اصلاح نمایند.
امام زمان در توقیع شریف شان به شیخ مفید فرمودند: فَما یَحْسِبُنا عَنْهُمْ إلّا ما یَتَّصِلُ بِنا مِمّا نُکْرِهُهُ وَ لا نُؤثِرُهُ مِنْهُمْ ؛ یعنی تنها عاملی که ما را از شیعیان مان پوشیده می دارد، همانا اعمال ناخوشایندی است که از ایشان به ما می رسد و از آنان انتظار نمی رود.
2- منتظر امام زمان (ع) باید به دیدار حضرت و پروانه شدن گرد شمع وجود مبارک ایشان مشتاق باشد. امام صادق (ع) فرمودند: مشتاق نه به خوردنی میل دارد و نه از نوشیدنی لذت می برد. میل و استراحت از او برطرف می شود. نه به دوست و همنشین انس می گیرد، نه در آبادی سکنی می گزیند و نه در آسایشگاه می آرامد. (شرح مصباح اشریعه و مفتاح الحقیقه ج 2 ص 529) منتظر امام از دوری مولایش ناله سر می دهد: عَزيزٌ عَلَيَّ اَن أرَي الخَلقَ و لا تُري؛ یعنی بسیار سخت است بر من که خلق را ببینم و تو را نبینم (دعای ندبه)
3- دیگر ویژگی منتظران امام زمان، تبعیت و اطاعت تام و محض از وجود مبارک امام عصر (عج) است؛ که این تبعیت و اطاعت، از محبت و عشق به امام، و ایمان به علم و درایت ایشان نشأت می گیرد. محب به دنبال رضایت محبوب خویش است و می کوشد تا رضایت محبوب را بدست آورد و زمانی محبت وی به اثبات می رسد که تابع و مطیع محبوبش باشد.
3- ویژگی دیگر منتظران، تبلیغ فضایل و گسترش مذهب انتظار در بین سایرین است. باید فضایل اهلبیت ذکر شود تا محبت به آنها رشد نماید. امام صادق (ع) می فرماید: خداوند رحمت کند بنده ای را، که ما را نزد مردم محبوب می کند و ما را در معرض دشمنی آنان قرار نمی دهد. به خدا سوگند اگر سخنان ما را برای مردم روایت کنند، به سبب آن خود عزیزتر می شوند و هیچ کس نمی تواند به آنها وصله ای بچسباند. (مکیال المکارم 2:221)
4- یکی دیگر از ویژگی های منتظران، صله و صدقه برای حضرت با مال و دارایی خود است. منظور عطا و بخششی است که فرد برای توجهات امام و در راه گسترش مهدویت تقدیم می کند. منتظر واقعی باید به اندازه توانایی خودش مقداری از مال و دارایی خود را به آن حضرت اختصاص دهد؛ که خداوند بارها در خصوص صفات مؤمنین فرموده اند: الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا في سبيل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اوليك هم الفائزون؛ در واقع خداوند در قرآن کریم، بذل مال را بر اهدای جان در راه خدا همواره اولویت داده اند. (سوره های توبه آیات 20, 44, 81 و 88, انفال آیه 72, حجرات آیه 15, نساء آیه 95)
نتیجه:
اکنون که در آستانه ظهورش قرار داریم، بیاییم آن طور که شایسته منتظران حقیقی است، او را به انتظار بنشینیم که او رهاننده ی ما از همه بندهای درونی و بیرونی است.
او را به انتظار بنشینیم که او دوستدار ماست، او نظام دهنده به زندگی بی ثبات و پر تشتت ماست.
او را به انتظار بنشینیم که او جاری کننده اراده خداوند در ایجاد حکومت جهانی واحد در جهان ماست.
او را به انتظار بنشینیم که تنها اوست که می تواند همه مردم را از شمال تا جنوب, از آسیا تا آمریکا, و از اروپا تا آفریقا, از فقیرترین تا غنی ترین کشورها, از پیروان ادیان موجود تا مسلک ها و آیین های مختلف، همه را زیر یک پرچم واحد گرد آورده، و بین همه اقوام همدلی و وفاق ایجاد نماید. فاصله های طبقاتی را از میان برداشته و فقر را ریشه کن کند. کرامت انسان را به او برگرداند و لباس شرافت را بر تن انسان بپوشاند. ریشه ی جنگ ها را خشک و به جنایات و شرارت های موجود خط پایان کشد. دوست داشتن و محبت، متاع رایج عصر سروری حضرت ولی عصر (عج) است.
او را به انتظار بنشینیم که او مظهر عشق بی انتهاست. او را به انتظار بنشینیم که او جان جان جان ماست.
ای یوسف خوش نام ما، خوش میروی بر بام ما
ای درشکسته جام ما، ای بردریده دام ما
ای نور ما ای سور ما، ای دولت منصور ما
جوشی بنه در شور ما، تا می شود انگور ما
پای دلبر و مقصود ما، ای قبله و محبوب ما
آتش زدی در عود ما، نظاره کن در دود ما
ای یار ما عیار ما، دام دل خمار ما
پا وامکش از کار ما، بستان گرو دستار ما
در گل بمانده پای دل، جان میدهم چه جای دل
وز آتش سودای دل، ای وای دل ای وای
شیدا امجدیان-مدرسه علمیه فاطمه الزهرا(س)کامیاران
راه تو را می خواند ...
بر اساس آموزه های قرآن کریم و فرموده های اهل بیت (ع)، رمز رستگاری پس از مرگ، در «اسلام» است و آن چیزی جز تسلیم محض در برابر اراده الهی و دستورات انسان ساز قرآن کریم نیست. ادامه ی راه تمامی انبیاء از آدم (ع) تا خاتم (ص) سلسله جلیله ای است از امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) تا امام مهدی (ع)؛ که او قائم آل محمد (ص) است و عصاره تمامی تلاشهای نیک مردان عالم در طول تاریخ بشریت برای احقاق راستی و درستی؛ و انشاالله به زودی با حضور جهانی ایشان، عدالت به معنای واقعی در تمام عالم گسترده می شود و عالی ترین نوع مدیریت جامعه بشری به منصـه ی ظهور می رسد؛ آنگاه که تمامی مکاتب به بن بست رسیده اند و دیگر پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی جامعه خود نمی باشند.
اکنون خدا را شکر، که هنوز زنده ایم و این بدین معناست که برای انتخاب راه درست هنوز دیر نشده است. برای هر انسان راهی است از دوستی با دشمنان خداوند برای لذت دو سه روزه ی دنیا، تا همنشینی با دوستان خداوند و گفتگو با بهترین های عالم هستی؛ و به واقع حق انتخاب با خود ماست.
اگر تابحال برای بدرقه جسم بی جان عزیزی تا گورستان رفته اید، باید بدانید که روزی دیگران، برای بدرقه ما نیز خواهند آمد و آن تابوت روزی حامل ما هم خواهد بود و این پایان راه است؛ راهی بدون بازگشت و توبه ناپذیر. پس هنوز هم می توانیم تصمیم بگیریم و درست ترین راه را برگزینیم.
اکنون جای این سؤال است که بهترین راه چیست؟
پيامبر اكرم (ص) می فرمايد:«اَفْضَلُ اَعْمالِ اُمَّتى اِنْتِظارُ الْفَرَجِ مِنْ اللَّه عَزّوَجَلّ»
بهترين اعمال امت من انتظار فرج از خداوند عزوجل است.
امام على (ع) می فرمايد:«اِنْتَظِرُوا الفَرَجَ وَ لاتَيأَسُوا مِنْ رَوحِ اللَّه فَاِنَّ اَحَبَّ الْاَعْمالِ اِلى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ اِنْتِظارُ الْفَرَجِ»
منتظر فرج باشيد و از روح خدا مأيوس نشويد. پس همانا بهترين اعمال نزد خداوند عزوجل، انتظار فرج است.
حال که بهترین عمل در نزد خداوند عزیز، انتظار برای ظهور امام زمان (ع) است، پس باید اولاً چگونه منتظر بودن را بیاموزیم و ثانیاً به این باور برسیم که ما هم می توانیم سربازی از خیل سربازان مهدی فاطمه (س) باشیم؛ اگر خودمان با پشتکار و همت عالی این را بخواهیم و عزم خود را برای رسیدن به این هدف جزم کنیم.
آری ! راه تو را می خواند؛ راهی که آغازش تو ایستاده ای و در نیمه ی راه یوسف زهرا (س)، و در پایان خداوند هستی. تو بخواه و بکوش و خود را به آن امام عزیز برسان و تسلیم او باش؛ او خود، تو را به مقصد نهایی، یعنی مقام وصل الهی خواهد رساند.
او بیش از آنکه تو منتظرش باشی، همیشه منتظر تو بوده است …
مطالبات رهبری برای انتخابات ریاست جمهوری ۹۲
اما «عدم ورود زودهنگام به فعالیت های انتخاباتی» یکی دیگر از محورهای مورد تاکید رهبری نظام بود که در دیدار با بسیجیان مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
ایشان در این زمینه خاطرنشان کردند: «انتخابات در پیش است؛ البته نزدیک نیست. بعضى از حالا وارد عرصهى انتخابات میشوند. نه، ما این را اصلاً تأیید نمیکنیم؛ هر چیزى در وقت خود، در جاى خود. لیکن آن چیزى که در مورد انتخابات خواستهى ماست، فکر ماست، آرزوى ماست، این چند چیز است:
اول اینکه شرکت مردم در انتخابات، یک مشارکت عظیمى باشد؛ این مصونکننده است. همهى تلاش دستاندرکاران، امروز و فردا و روز انتخابات و در اثناى مقدمات و مؤخرات، باید این باشد: حضور مردم، حضور گستردهاى باشد.
دیگر اینکه از خدا بخواهیم و خودمان هم چشممان را باز کنیم؛ کارى کنیم که نتیجهى انتخابات، یک گزینش خوب و همراه با صلاح و صرفهى انقلاب و کشور باشد. این معنایش این نیست که اگر ما کسى را نپسندیدیم، با او بداخلاقى کنیم، برخورد تند و سخت و غلط بکنیم؛ نه. آن کسانى که خودشان را صالح میدانند، براى خودشان اهلیت قائلند، وارد میدان شوند. ما هم که میخواهیم انتخاب کنیم، نگاه کنیم، حقیقتاً با معیارهائى که معتقدیم و بین همهى ماها مشترک است، بسنجیم. شاید بشود گفت که بین همهى ایرانىها - معتقدین به انقلاب - این معیارها تقریباً مشترک است. در هر کسى که این معیارها را مشاهده کردیم، کوشش کنیم، تلاش کنیم، کار کنیم - کار سالم - که انتخابات به سمت انتخاب یک چنین کسى برود.
** مبادا مثل سال ۸۸ انتخابات مایهى بىآبروئى کشور شود
نکتهى اساسى سوم - که امروز من به همین اندازه اکتفاء میکنم؛ البته بعدها ممکن است حرفهاى زیادى در مورد انتخابات داشته باشیم - این است که انتخابات براى کشور مایهى آبروست، مایهى افتخار است. همه مراقب باشند که انتخابات مایهى بىآبروئى براى کشور نشود؛ آنطورى که در سال ۸۸ یک عدهاى سعى کردند انتخابات را مظهر اختلافات وانمود کنند، جنجال سیاسىِ طبیعىِ انتخابات را تبدیل کنند به یک فتنه؛ که البته ملت ایران در مقابلش ایستاد و هر وقت هم شبیه آن اتفاق بیفتد، ملت در مقابل آن خواهد ایستاد. البته سلامت انتخابات هم مسئلهى اساسى و مهمى است. منتها فرض ما بر این است که مسئولین کشور با وجدان اسلامى و الهى وارد میشوند و انتخابات ما سالم است. در گذشته هم که در دولتهاى مختلف انتخابات انجام گرفته است - چه انتخابات ریاست جمهورى، چه انتخابات مجلس، چه دیگر انتخابها - فرض ما بر این بوده است که انتخابات، انتخابات سالمى است. البته مراقبتهاى گوناگون از جهات مختلف لازم است انجام بگیرد. از خداوند متعال میخواهیم که این آزمایش را هم براى ملت عزیز ما مبارک فرماید».
حدود اسلام و کفر
چون وجوب نماز از احکام بدیهی و ضروری اسلام است پس کسی که از روی انکار نماز نخواند از دین اسلام خارج شده است، زیرا انکار نماز، انکار رسالت پیامبر و قبول نداشتن قرآن است.
امام باقر (ع) به نقل از رسول خدا (ص) میفرماید:
«مَا بَیْنَ الْمُسْلِمِ وَ بَیْنَ الْکَافِرِ إِلَّا أَنْ یَتْرُکَ الصَّلَاةَ الْفَرِیضَةَ مُتَعَمِّداً أَوْ یَتَهَاوَنَ بِهَا فَلَا یُصَلِّیَهَا»
«بین مسلمان و کافر فاصلهاى نیست، مگر این که مسلمان نماز واجب را عمدا ترک کند یا آن را بىاهمیت بداند و نخواند.»
کفر مطرح شده در روایات، کفر از دیدگاه فقهی نیست؛ یعنی احکام کفر بر او بار نمیشود، [یکی دیگر از دلایلی که ] به تارک الصلاة کافر اطلاق شده، اهمیت دادن به موضوع نماز و ترک نکردن آن است؛ البته اگر کسی از روی انکار نماز نخواند، در اصطلاح فقه هم به او کافر میگویند، زیرا منکر ضروری دین است.
از حضرت صادق (ع) سؤال شد که چرا زانى کافر نیست ولى کسى که نماز نمىگذارد کافر مىباشد، امام (ع) فرمود:
«چون زناکار براى شهوت این کار را مىکند ولى آن کس که نماز را ترک مىکند براى این است که به آن اهمیت نمىدهد. زناکار براى لذت دنبال زنى را مىگیرد و از او کامجوئى مىکند، ولى آن کس که نماز را ترک کرده و آن را انجام نمىدهد قصدش لذت نیست بلکه فقط نظرش بىاهمیت شمردن آن مىباشد و هر گاه کسى نظرش استخفاف باشد کافر مىگردد.»
اقسام ترک نماز:
1. ترک نماز به طور کلی از روی انکار، چون منکر ضروری دین شده کافر می شود؛
2. ترک نماز به طور کلی نه از روی انکار، بلکه به واسطه مسامحه کاری و کم اعتنایی به امور اخروی و اشتغال به شهوات و امور دنیوی که موجب فسق است؛
3. ترک نماز در بعضی اوقات در اثر ضعف ایمان و کم اعتنایی به امر آخرت، یا اهمیت ندادن به اوقات نماز؛ این شخص جزء ضایع کنندگان نماز و سبک شمارندگان آن میباشد؛
4. ترک واجبی از واجبات نماز (بدون رعایت شرایط صحت آن با بی اهمیتی، با لباس نجس و…)این شخص نیز جزء ضایع کنندگان و خوار کنندگان نماز است.
به هر حال تارک نماز جزء هر قسمی که باشد در قرآن شدیداً نکوهش شده است:
«فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ* الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتهِِمْ سَاهُونَ »
«پس واى بر نمازگزارانى که در نماز خود سهلانگارى مىکنند.»
یعنى آنهایى که از نمازشان غافلند اهتمامى به امر نماز نداشته، و از فوت شدنش باکى ندارند.«ساهون» به معنى خطایى که از روى غفلت سرزند، و در این آیه با معانی مختلفی تفسیر شده است:
1. سهو توأم با تقصیر است (این تفسیر مناسبتر به نظر مىرسد)؛
2. تاخیر انداختن نماز از وقت فضیلت است؛
3. منافقانى هستند که نه براى نماز ثوابى معتقد بودند و نه براى ترک آن عقاب؛
4. کسانى که در نمازهاى خود ریا مىکنند (در حالیکه این معنى در آیه بعد مىآید).
باید توجه داشت که نمىفرماید «در نمازشان سهو مىکنند» چون سهو در نماز به هر حال براى هر کس واقع مىشود، بلکه مىفرماید «از اصل نماز سهو مىکنند» و کل آن را به دست فراموشى مىسپرند. وقتى فراموش کنندگان نماز شایسته «ویل» هستند آنها که به کلى ترک نماز گفته و تارک الصلاة هستند چه حالى خواهند داشت.
علل ترک نماز:
1. نا آشنایی به فلسفه نماز و آثار و فواید آن در زندگی
2. احساس تحجر و عقب ماندگی
3. تنبلی و تن پروری
4. مسامحه کاری و سهل انگاری (علی رغم داشتن وضعیت روحی و جسمی مناسب)
5. احساس خود نمایی و ریا کاری
6. محیط و اجتماع فاسد
15 نکته ناب اخلاقی از زبان شیخ رجبعلی خیاط
1. زنده باش و زندگي کن و بدان که حيات در حرکت و ممات در سکون است.
2. ميداند شما و دنياي شما از مجموع ذراتي خلق شدهاند و خالق براي هر ذره جهان به اين عظمت وظيفه خاصي قرار داده تا اين نظم و شکوه را بيان کند و انسان از آن و گاهي در اثر غرور جزيي از آن است.
3. هستي به سرعت غير قابل باوري در حرکت است و همين حرکت در اندام شما وجود دارد و کل عالم با اين شتاب به سوي خدا روانند، در نتيجه چنان بيانديشيد و حرکت کنيد که از ميدان وسيع اين مغناطيس خارج نشويد که خالق را بشناسيد و به عظمت خود پي ببريد و اين خلقت حيرت انگيز نامش انسان است، را از دست ندهيد.
4. انسان الهي در وجود خويش خوي حيواني را دربند ميکند تا نيروي وجودي او پاک و سالم به کمال برسد، از نظر جهانبيني شيخ خشم و غضب و تندي و سرکشي انسانها را غافلگير ميکند، از تغيير اين راه که ره سنان بيشماري در آن خفتهاند، آن است که نيکي و محبت را در وجود خود بيدار نگهداريد که اساس خوشبختي در همين عمل و اجراي آن است.
5. نيکي و احسان سختترين دشمن را دوست و دوستان را به سوي خداوند رهبري ميکند.
6. نداي غيبي در درون دل مشتاق؛ مسير الهي ميافکند و به آرامش ابدي ميرساند، لذا لطف و احسان به ديگر بندگان خدا در درجه اول به خود عامل باز ميگردد که انسان بنده احسان است.
7. از خداوند جز کرامت و احسان و خير و رحمت و محبت و بندهپروري و امور سازنده عملي صادر نميشود.
8. خداوند خداي خير و رحمت است، آن که شر ميسازد، شيطان است.
9. انسان به توفيق خالق و خير خداوند معني زنده بودن و رحمانيت و ترحم و هر نوعي از دشمني را درک و با آن مقابله ميکند.
10. راهيان راه الهي با عشق و محبتي که در اعماق وجود دارد، ميدانند که هر چه غير خدا بخواهند موجب شکست و ناکامي آنان ميشود.
11. شما خيال نکنيد خالق کائنات را بايد بيرون از دلتان پيدا کنيد، بلکه او در وجود شما جلوه و مکان دارد، لذا خدا را در اعماق وجود خويش بيابيد، از يکي از سالکان اهل عرفان و سير و سلوک را پرسيدند: «خدا را در کجا بيابيم؟»، آن عارف بدو پاسخ داد: «در کجا گشتي که او را نيافتي؟!»
12. شيخ ميگفت: «بر ميخيزيد و خود را براي نماز آماده ميکنيد، حمد و سوره را درست ميخوانيد، بدون اينکه متوجه مفاهيم و معاني کلمات شويد، پس معلوم است اين نماز، نماز وظيفهاي است و فقط کلمات را ادا ميکنيد».
13. فراموش نکنيد که به قول سعدي هر نفسي که فرو ميرود، ممد حيات است و چون باز ميگردد مفرح ذات! در واقع سعدي مفهوم رحمت خداوند و راه رسم شکرگزاري را براي ما گفته است، ولي ما خوانده و نخوانده به راحتي از اين جمله معرفتي و سلوکي گذشتهايم و کسي آن را برايمان معني و تفسير نکرده است.
14. به نظر ميرسد از اين پس غير از شما شاگردان شخص ديگري با اين مباحث معرفت شناسي و خداجويي به اين نحو آشنا نشود، شما از رحمت و لطفي که در حقتان شده از جان و دل شاکر باشيد، سعادت را به اين آساني به کسي نميدهند، ايمان، خلوص، عاشقي و دنياي محبت لازم است تا خود را سالک اين راه ببينيد و ارزش خود را بدانيد، بنگريد که مبدا خلقت چه عظمتهايي در وجود شما نهاده و شما از آن بيخبريد.
15. ايشان مطالبشان را يک بار ميگفتند، آنها که اهل دل بودند، به خوبي درک ميکردند و در پايان گفتند: براي شما نگفته و نديدهاي باقي نگذاشتم، ان شاءالله خدا ياري و راهنماييتان کند، مطمئن باشيد هر چه از واجبالوجود طلب کنيد، به شما با شرايط فوق خواهد رسيد.
شاه کلید!!!
جوانی نزد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی آمد و گفت سه قفل در
زندگی ام وجود دارد و سه کلید از شما می خواهم.
قفل اول اینست که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم.
قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد.
قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.
شیخ نخودکی فرمود برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان. برای قفل
دوم نمازت را اول وقت بخوان. و برای قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان.
جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟؟!
شیخ نخودکی فرمود نماز اول وقت شاه کلید است!
خون بهای شهیدان...
چشمانت را ببند ای شهید!
مبادا این روزها را در مقابل مادرم زهرا شهادت دهی.
مادرم ببخش که با هر تیری که به قلب فرزندت می زنیم
یاد سیلی را روی گونه ات زنده می کنیم.