چکیده مقاله کانون پژوهش مدرسه عمیه فاطمه الزهرا(س)بیجار با عنوان ولایت فقیه
عنوان:
ولایت فقیه
استاد راهنما:
خانم بختکی
گردآورندگان:
سیده مهدیه حسینی
الناز خرمی زاده
اعظم سحری
سهیلا شعبانپور
مدرسه علمیه فاطمه الزهرا(س)بیجار
چکیده:
اندیشه سیاسی شیعه در عصر غیبت بانظریه ی ولایت فقیه گره خورده و شالوده ی نظام سیاسی ما بر پایه ی ولایت استوار است.اعتقاد شیعیان برآن است که امامان معصوم به امامت و ولایت،از جانب خداوند وبه ابلاغ رسول الله(ص)منصوب شده اند.پرسش مهم قابل بحث آن است که آیا در عصر غیبت،فقیهان عادل،به ولایت و نیابت عامّه از معصومان(ع)نصب شده اند؟متن حاضر عهده دار بررسی این پرسش جدی و اساسی است.ابتدا معنای ولایت فقیه روشن،وباتحریر دقیق محل نزاع و پاره ای از سوء فهم ها در این زمینه جلوگیری میشود؛سپس بر اقوال علمای شیعه و تاریخچه ی نظریه ی ولایت فقیه می پر دازیم.بررسی ادلّه ی اثبات ولایت برای فقیه،مهم ترین محور مباحث این متن است.
ولایت انبیاء و اولیاء الهی
آنچه در بحث ولایت مهم است اثبات ولایت برای انبیا و اولیا الهی است بدین معنا آیا برای رسول خدا و ائمه هدی و بالاتر آیابرای مومنین ولایت ثابت است یا نه؟و اگر ثابت است آیا دارای درجات و مراتب است یا خیر؟قبل از پرداختن به ولایت انبیا و اولیا الهی طرح این مسئله ضروری است که اگر ولایت برای انبیا و اولیا ثابت شود چه ولایت تکوینی و چه ولایت تشریعی این ولایت نه در عرض ولایت خداوند است و نه در طول آن دلیل بر اینکه هیچ ولایتی در عرض ولایت خداوند نیست آن است که ولایت هیچ کس ولایت اصیل و بالاستقلال نیست ازاین رو اگر ولایت غیر اصیل وغیر مستقل برای هرکه ثابت شود در عرض ولایت خداوند که اصیل و مستقل است است قرار نخواهد گرفت.اماعلت اینکه ولایت انبیاء و اولیاء در طول ولایت خداوند نیست آن است که ولایت خداوندی که احد و صمد است نامتناهی و خارج از حد و حصر است و چون نامتناهی است به مقطع خاصی محدود نمی گردد تا از آن مقطع به بعد نوبت به ولایت دیگری برسد خداوند به دلیل صمد بودن خلاءی برای دیگران باقی نمی گذارد چه رسد به اینکه آن غیر در رتبه ی ثانی واقع شود(هوالذی فی السماء اله و فی الارض اله)اوست که هم در آسمان خداوند است وهم در زمین بدون آنکه بر حریم خداوندیش از آسمان و زمین رنگی نشیند و به عبادت دیگر یکی از برجسته ترین اوصافی که برای خداوند اثبات میشود وصف نامحدود بودن اوست که با اثبات آن دامن کبریایی خدای سبحان از تمامی نواقصی که ا
ز ناحیه محدود بودن عارض میشود مبرا و منزه می گردد.علی (ع)فرمود:«ومن حدّه فقد عدّه ومن عدّه فقد أبطل أزله»اگر کسی خداوند را محدود کند اورا به شمارش در آورده و هرکه او راشماره کند ازلیّت اورا باطل کرده است بنا براین در مقام ثبوت روشن است که علّت آغازین به دلیل نامحدود بودن در تمامی سلسله هستی حضور دارد و هیچ یک از افراد در عرض ویا در
طول علّت نخواهند بود بانفی ولایت طولی و عرضی از غیر خداوند اگر ولایتی به دیگران اسناد داده میشود به ناچار مظهر ولایت خداوند خواهد بود یعنی ولایت تکوینی و تشریعی هر ولی در حقیقت مظهر ولایت حق است و آن شخص مجلی و محلّ جلوه ولایت خداوند است که ولایت خداوند در آن تجلّی کرده است.