پاسخ به یک شبهه - چرا در قرآن نامی از امام زمان نیامده است؟
04 تیر 1392 توسط صالحی
برخی شبهه ای را در مقابل منتظرین امام عصر (عج) مطرح می کنند مبنی بر اینکه چرا در قرآن کریم به صراحت به امامت ۱۲ امام تصریح نشده است که این همه شبهه به وجود نیاید؟ در این مطلب به این شبهه پاسخ خواهیم داد.
اگر مسلمانان، حتی آنان که مثل وهابیت مدعی هستند ما به ظاهر قرآن اکتفا میکنیم، به آن چه در همین ظاهر بیان شده است ایمان بیاورند، دیگر هیچ شبههای راجع به امامت باقی نمیماند. پس معلوم میشود که اینها همه بهانه است.
مگر خداوند متعال در قرآن کریم به صراحت بیان ننمود که برای هدایت انسان، «رسول، کتاب و میزان» را با هم فرستاده است؟ مگر نفرمود: که در همه امور به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله تأسی کنید؟ مگر نفرمود: هر چه او داد اخذ کنید و هر چه نداد واگذارید؟ مگر نفرمود: اگر اختلافی کردید، به او رجوع کنید و هر چه حکم کرد بپذیرید …؟ پس چرا این همه آیات صریح و روشن [در ظاهر و باطن] رها میکنند، پیامبر اعظم (ص) را اطاعت نمیکنند، علم قرآن را از دو نمیگیرند … و به دنبال نام علی، حسن، حسین و … علیهمالسلام در قرآن میگردند و چون پیدا نمیکنند، منکر شده یا شبهه میکنند؟!
الف – در میان بزرگان اهل سنت، از خلفای سه گانه گرفته تا رؤسای چهار مذهب یا علما، محدثین و تاریخنگاران، کدامشان منکر امامت امیرالمؤمنین (ع) بودهاند، یا خودشان ادعای امامت داشته، یا حتی در امامت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام تشکیک و تردید کردهاند که اکنون میخواهند این تردید را به بهانه ظاهر قرآن کریم به میان تشیع تسری دهند؟!
ب – کلمه «امام» و جمع آن «ائمّه» مجموعاً دوازده بار در قرآن به كار رفته كه هفت بار آن به صورت مفرد (امام) و پنج بار به شكل جمع (ائمه) میباشد. حال وقتی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در خطبه غدیر آیات را یکی پس از دیگر تلاوت نموده و میفرمود که مصداقش من و علی (ع) و ۱۱ امام بعد از اولاد او هستیم، دیگر چه جای شک و شبههای باقی میماند؟ مگر دو خلیفهی اول و سایر اتباع آنجا حضور نداشتند و اولین بیعت کنندگان نبودند و مگر بعدها نیز مفسرین، محدثین و مورخین اهل سنت این خطبه و فرازهای آن را اذعان و درج نکردند؟!
ج – مگر ایشان پس از تلاوت آیه تبلیغ (ابلاغ) نفرمود که موضوع این آیه معرفی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام است؟
«یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین»
ترجمه: اى فرستاده ما، آنچه را از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن، و اگر نكنى (گويى هيچ) پيام او را ابلاغ نكردهاى و خداوند تو را از (فتنه و شر) مردم نگه مىدارد، بىترديد خداوند گروه كافران را هدايت نمىكند.
و مگر دهها نفر از بزرگان اهل سنّت چون: افظ ابونعیم اصفهانی - ابن عساکر شافعی - جلال الدین سیوطی - شیخ سلیمان قندوزی حنفی و … همه تصریح نکردند که شأن نزول این آیه چیست؟
د – خداوند متعال در قرآن کریم فرمود که اعمال همه انسانها و نیز آثار اعمال آنها تا روز قیامت را نزد «امام مبین» جمع و ثبت میکند:
«إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ» (یس، ۱۲)
ترجمه: البته اين ماييم كه مردهها را زنده مىكنيم و آنچه را از پيش فرستادهاند (از عملهاى حال حيات) و آثار (پس از مرگ) آنها را مىنويسيم، و همه چيز را (از اعمال مكلّفان و حوادث اين جهان) در نسخهاى آشكار (لوح محفوظ) به طور فراگير برشمردهايم.
مگر پیامبر اکرم (ص) در خطبه غدیر این آیه را تلاوت ننموده و نفرمودند که آن امام مبین علی علیهالسلام است و مگر اغلب علمای بزرگ اهل سنّت به این معنا تصریح نکردهاند؟
فراز خطبه: «مَعاشِرَالنّاسِ، علی (فَضِّلُوهُ). مامِنْ عِلْمٍ إِلاَّ وَقَدْ أَحْصاهُ الله فِی، وَ کُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیْتُهُ فی إِمامِ الْمُتَّقینَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إِلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیّاً، وَ هُوَ الْإِمامُ الْمُبینُ (الَّذی ذَکَرَهُ الله فی سُورَةِ یس: (وَ کُلَّ شَیءٍ أَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ).«
ترجمه: هان مردمان! او را برتر بدانید. چرا که هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند آن را در جان من نبشته و من نیز آن را در جان پیشوای پرهیزکاران، علی، ضبط کرده ام. او (علی) پیشوای روشنگر است که خداوند او را در سوری یاسین یاد کرده که: «و دانش هر چیز را در امام روشنگر برشمرده ایم…»
ﻫ – اهل سنّت بیش از صد آیه از قرآن کریم را به نقل از پیامبر اکرم (ص) نقل کردهاند که در خصوص امامت و ولایت امیرالمؤمنین و فرزندانش میباشند و اگر هیچ آیهای جز آیات بسیاری که در خطبه غدیر آمده است نباشد، کفایت مینماید.
و- اسم نیز فقط محمد، علی، حسن، حسین و …(ع) نمیباشد. همان طور که محمد (ص) اسم است، نبی، رسول و خاتم نیز اسم است، همان طور که علی، حسن و حسین (ع) اسم است، امام، ولی، خلیفه و … نیز اسم است و خداوند متعال مجبور نیست که حتماً آن اسمی را که برخی از مردم میخواهند بیاورد؟ مضافاً بر این که «اسم» یعنی «نشانه» و نشانه برای هدایت است و آن نشانهای که برای انسان آمده و انسان باید از او تبعیت کند تا رشد یابد، امام، اسوه، ولیالله و خلیفةالله است و نه حسن یا حسین؟
پس اگر بخواهند قبول کند، دهها آیه وجود دارد که ظاهر و باطنش روشن است و اگر نخواهند قبول کنند، با اسم علی، حسن و حسین نیز قبول نمیکنند و خواهند گفت: درست است، اما این علی، آن علی نیست. چنان چه راجع به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میگویند.