نشست مدیر مدرسه علمیه فاطمه الزهرا(س)کامیاران با طلاب این مدرسه در خصوص انتخاب اصلح
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه فاطمه الزهرا(س)کامیاران نشستی در خصوص انتخابات وروشنگری انتخاب اصلح برای طلاب این مدرسه علمیه با مدیر محترم این مدرسه سرکار خانم کهریزی پور برگزار گردید.
سرکار خانم کهریزی پور در صحبت های خود معیارهای انتخاب اصلح در بیانات مقام معظم رهبری را بیان نموده واظهار داشتند:
گزینش آگاهانه یک وظیفه است
مردم وظیفه دارند به ملاکهای دینی و شرعی و انقلابی نگاه کنند. به روابط و قوم و خویشی و ایل و طایفه و این طور چیزها نگاه نکنند. ببینند واقعاً چه کسی با معیارهای الهی و انقلابی مناسبتر و به آن نزدیکتر است، او را انتخاب کنند و با شور و شوق به عنوان یک وظیفه در این کار دخالت کنند. کسانی از مردم وظیفه دارند که دیگران را تشویق و تحریض کنند، کسانی که زبان گویایی دارند، قلم توانایی دارند و آبرویی پیش مردم دارند ـ که این آبرو هم جزو ذخایر الهی است و خدای متعال به هرکسی داده است، باید آن را در راه او صرف کند و به کار ببرد ـ مردم را توجیه و تشویق کنند و آدمهای خوب را به آنها معرفی نمایند
باید گشت و اصلح را پیدا کرد
همچنان که شرکت در انتخابات یک وظیفه است، گزینش خوب و آگاهانه هم یک وظیفه است. البته ممکن است همه تلاشها به نتیجه نرسد؛ اما انتخاب کنندگان تلاش نمایند برای این که گزینش درست بکنند، این خیلی مهم است. البته هیچ کسی در صحنه انتخابات وارد نمیشود، مگر این که شورای نگهبان صلاحیت او را اعلام کند. بنابراین کسانی که وارد صحنه انتخابات میشوند، اشخاصی هستند که شورای نگهبان ـ که امین مردم در این قضیه است ـ پای اسم آنها را امضا کرده و اعلام صلاحیت نموده است. بنابراین همه صلاحیت دارند؛ منتها امر ریاست جمهوری بالاتر از این حرف هاست. باید گشت و اصلح را پیدا کرد، باید گشت و امینترین را انتخاب کرد. باید جست و جو کرد و در بین این چند نفر به طور نسبی قادرترین بر اداره کشور را پیدا کرد؛ مهم این است. چون این امر مهم است، تفاضل هر چه هم کم باشد، اهمیت پیدا میکند. در کارهای کلان، این طور است. فرق دو مبلغی که با هم اندکی تفاضل دارند، اگر جنسی که میخواهیم با این مبلغ تهیه بکنیم، یک کیلو و دو کیلو جنس است، خیلی اهمیت ندارد؛ اما وقتی که آنچه میخواهیم جا به جا بکنیم، فرضاً هزاران تن از این جنس است، آن هنگام تفاضل در قیمت وقتی هم کم باشد، حجم زیادی می یابد و اهمیت پیدا میکند. همه کارهای کلان این طور است
وی درادامه افزود:ایمان و تقوای اخلاقی یکی دیگر از معیارهای انتخاب اصلح است:
*شرط اول تقوا وصداقت است.
انقلاب به کار آدمهای کارآمد و صادق نیاز دارد. صدق و اخلاص شرط اول است. اگر ما در کسی صدق و اخلاص نبینیم، خیلی احتمال دارد که کار او هم به درد نخورد و یا در مواقعی مشکل درست کند. انسانی که صدق و اخلاص ندارد، ولی کارآیی دارد، مثل ماشینی میماند که اگر مراقبش نبودند و یک پیچ آن اشکال پیدا کرد، گاهی میبینید که ضربهای هم به آدم میزند. کارآیی انسانی به این است که هر فردی، از روی اخلاص و صدق و نیت صحیح کاری را که به عهدهاش است، انجام دهد تا انسان تلقی شود و ماشین نباشد.
*کارگزار اسلامی باید متدین ومسلط بر نفس باشد
کارگزاران حکومت اسلامی، از لحاظ ایمانی باید به سمت نمونه و الگو شدن پیش بروند؛ یعنی نمونه انسان متدین انقلابی مسلط بر نفس و عامل برای خدا باشند. این، آن چیزی است که اگر در بین توده مردم ما، افراد زیادی از این قبیل هستند، باید به این سمت برویم که همه کارگزاران حکومت ما اینطور باشند. این لازمه حکومت اسلامی است و حکومت اسلامی با داشتن این گونه افراد، پایدار خواهد شد و استمرار خواهد یافت.
* تقوای کارگزاران، پشتوانه عدالت اجتماعی است.
در امیرالمؤمنین عدالت شخصی در حد اعلی بود. همان چیزی که از آن به تقوا تعبیر میکنیم. همین تقواست که در عمل سیاسی او، در عمل نظامی او، در تقسیم بیتالمال توسط او، در استفاده او از بهرههای زندگی، در هزینه کردن بیتالمال مسلمین، در قضاوت او و در همه شئون او خودش را نشان میدهد. در واقع در هر انسانی، عدالت شخصی و نفسانی او پشتوانه عدالت جمعی و منطقه تأثیر عدالت در زندگی اجتماعی است. نمیشود کسی در درون خود و در عمل شخصی خود تقوا نداشته باشد، دچار هوای نفس و اسیر شیطان باشد، اما ادعا کند که میتواند در جامعه عدالت را اجرا کند. چنین چیزی ممکن نیست. هرکس که بخواهد در محیط زندگی مردم منشاء عدالت بشود، اول باید در درون خود تقوای الهی را رعایت کند. تقوا یعنی مراقبت برای خطا نکردن. البته معنای این حرف آن نیست که انسان خطا نخواهد کرد. خیر، بالاخره هر انسان غیرمعصومی دچار خطا میشود. اما این مراقبت یک صراط مستقیم و یک راه نجات است و از غرق شدن انسان جلوگیری میکند و به انسان قدرت میبخشد. انسانی که مراقب خود نیست و در عمل و کلام و زندگی شخصی خود دچار بیعدالتی و بیتقوایی است، نمیتواند در محیط جامعه منشاء عدالت اجتماعی باشد. این جا ست که امیرالمؤمنین ـ علیه الصلاة والسلام ـ درس همیشگی خودش را به همه کسانی که در امور سیاسی جامعه خود نقشی دارند، بیان کرده است. «من نصب نفسه للنّاس اماماً فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره» هرکس که خود را در معرض ریاست، امامت و پیشوایی جامعه میگذارد ـ در هر محدودهای ـ اول باید شروع به تأدیب و تربیت خود کند؛ بعد شروع به تربیت مردم کند. یعنی اول خودش را اصلاح کند بعد به سراغ دیگران برود.
* در درجه اول، فرد با ایمان را انتخاب کنید.
قوام نظام جمهوری اسلامی به اعتمادهای مردم نسبت به کسانی است که برای تصدّی مراکز قدرت انتخاب میکنند. باید به خواستههای مردم عمل و به اعتماد آنها پاسخ داده شود. آن طرف قضیه باید امانت شما را رعایت کنند و به اعتماد شما پاسخ دهد. این طرف قضیه هم ـ که شما هستید ـ باید چشم خود را باز کنید و متوجه باشید که به چه کسی رأی میدهید و چه کسی را انتخاب میکنید. بعضی از جناحها و گروهها و باندها طوری عمل کردند که مردم دیگر به معرفی آنها اعتماد نمیکنند و این که مردم به معرفی افراد و جناحها و گروهها اعتماد نکنند، ضایعه است.
در انتخابات سعی کنید در درجه اول انسانهای مؤمن و با ایمان را انتخاب کنید. تبلیغات دشمنان و پیروان آنها در راستای کمرنگ کردن ایمان در جامعه است. میگویند ایمان چیست؟ پاسخ این است که اگر ایمان نباشد، لیاقت و کارآیی هم به کار نخواهد آمد. فردی که لایقتر است اگر ایمان نداشت، بیشتر دزدی میکند و لطمه میزند. اگر ایمان داشت، لیاقت و عرضه و کاردانیاش برای مردم مفید خواهد بود. بنابراین مردمان با ایمان، با لیاقت، کاردان و امین را انتخاب کنید و مراقب عملکرد آنها باشید
*ایمان به خدا و عمل صالح کارگزاران، کلید موفقیت نظام اسلامی است.
ما قله بلند و رفیعی را در نظر گرفتهایم که عبارت است از همین زندگی مطلوب انبیاء و اولیای الهی. همه تلاش و همت و همه فکر و ذکر ما این است که خودمان را به این قله نزدیک کنیم. البته فاصله زیاد است و راه دشوار؛ اما رسیدن به دامنههای بالا و والاتر مغتنم و لذت بخش است؛ ما دنبال این هدف هستیم. کلید موفقیت این کار در نظام اسلامی چیست؟ کلید موفقیت این است که مسئولان نظام اسلام ـ همچنان که در آیه قرآن ذکر شده است ـ از ایمان و عمل صالح برخوردار باشند. ایمان و عمل صالح فقط اعتقاد به خدا و خواندن نماز و گرفتن روزه نیست؛ بلکه ایمان یعنی ایمان به خدا؛ ایمان به وعده الهی؛ ایمان به آنچه که خدای متعال برای بشر دردستورات تشریعی خود به وسیله انبیا فرستاده است؛ ایمان به درستی راه خود.«امن الرّسول بما انزل الیه من ربّه و المؤمنون»؛ خود پیغمبر به راه خود ایمان داشت. مؤمنین هم به دنبال سر پیغمبر به راه خودشان ایمان داشتند. خدای متعال به ما وعدههایی داده است؛ باید به این وعدهها ایمان داشته باشیم.