مدیریت علوی
در جزیرةالعرب تا جاهلییت بود،اصولا نه سیاستی بود ونه جامعه ای تعریف شده و معیارها وملاک ها براساس جاهلیت براسا س زور و زر بود . پس ازظهور اسلام برمبنای عبودیت ،علم، عدالت،عمل صالح وتخصص گرایی وشایسته سالاری به طراحی بدنه وسازمان حاکمیت و جامعه اسلامی بپردازد . حاکمیت مجدد خلفا مجددا باعث بازگشت ارزش های جاهلی شده به گنه ای که در زمان خلیفه سوم معیار انتخاب کارگزاران روابط فامیلی همراه با آزاد گاشتن دست آنها ازظلم وفساد بود.
ولی جامعه علوی همانند جامعه نبوی به احیای مدیریت سیاسی،اجتاماعی ،اقتصادی ،نظامی وفرهنگی برمبنای ارزش های فوق پرداخت .بدین جهت بین دوران قبل وبعد علوی وجامعه علوی تفاوت های بسیار است جلوه های بارز مدریت علوی درابعاد گوناگون چنین است:
- مدیریت ساسی :امام پس ازانتخاب تمام کارگزاران اسد خلفا راعزل کرد وانتخاب کارگزارانش برمبنای تعهد وتخصص وعدالت گرای ومردم داری بود.
- مدیریت اجتماعی : امام در مدیریتی متقابل ازیک سو مردم رابه نظم وقانون وولایت پذیری فرا می خواند وازسویی دیگر والیان خودرا به خوش رفتار و توجه ویژه به مردم وعدم فاصله گذاری بین خودومردم دستور می داد. ودرنظام اجتماعی به همسایه داری ،توجه به ایتام واقشار مروم جامعه و خانواده شهدا جزو برنامه های ویژه حضرت بود.
-مدیریت اقتصادی : امام عدالت اقتصادی و برابر تمام آحاد جامعه در برابر درآمدهای اجتماعی وسعی برای ازبین بردن شکاف طبقاتی از مهم ترین برنامه هاش بود.
- مدیریت نظامی وجنگی ک درنبردها همیشه خود واطرافیانش جزو یشگامان بودند.وبه سربازان توصیه اکید داشت که جهاد ویا دفاع توجیه گر هروسیله و شیوه ای نیست واصول اسلامی وانسانی باید در نبرد ها رعایت گردد.
مدیریت فرهنگی : او در دوران خلافت همانند دوران نبوی مسجد کوفه راهمانند مسجد النبی کانون تحولات شهری قرار داد. به بدعت زدایی وخرافه زدایی اهتمام ورزید وبا حاکمیت بخشی به شاگردان علمی خود سعی کرد ورح دانش اندوزی و رهنگ سازی اسلامی مبتنی بر علوم و ارزش های اسلامی را در جامعه رواج دهد.