مبلغین حتما بخوانند!
طبق رصد سایتهای ضاله، بعد از اصل اسلام، بیشترین چیزی که مورد هجمه تبلیغاتی قرار گرفته است مسئله ولایت فقیه است، جایی که بُعد اجرایی در خطر است رها کردن آن و تمرکز صرف بُعد معرفتی معقول نیست. اسلام اگر صرف معرفت بوده و ورود به عرصه اجرا و اجتماع نداشته باشد برای استعمار خطری ندارد، میشود مانند اسلام کشورهای پادشاهی حوزه خلیج فارس.
دین اسلام دارای دو بعد است، یکی بعد معرفتی و دیگری بعد اجرایی. فقدان بعد اجرایی، موجب نابودی یا بی ثمر ماندن بعد معرفتی میشود. آن چیزی که برای استعمار تهدید محسوب میشود اجرای احکام دین اسلام است. فلسفه ولایت در اسلام نیز همین است یعنی بعد اجرایی دین که حافظ و مجری شریعت است. اگر امام معصوم(ع) فرمودند که به همراه عبد، شش صورت وارد قبر میشوند که نورانیترین و زیباترین آنها ولایت است(1) به همین خاطر است چرا که ولایت ضامن بقا و اجرای دین است، ولایت ریشه است، خواه ولایت معصوم باشد و خواه ولایت نایب معصوم که اطاعت از او اطاعت از معصوم است.
دشمن امروز اهمیت این امر را خوب فهمیده و مبلغ انقلابی در صورت غفلت از آن عذری نخواهد داشت. اگر از این غفلت او ضربهای به اسلام وارد شود، در قیامت مسئول خواهد بود، چرا که وظیفه او حفاظت از دین و معارف آن است.
طبق رصد سایتهای ضاله، بعد از اصل اسلام، بیشترین چیزی که مورد هجمه تبلیغاتی قرار گرفته است مسئله ولایت فقیه است، جایی که بُعد اجرایی در خطر است رها کردن آن و چسبیدن به بُعد معرفتی معقول نیست.
بزرگان حوزه که متوجه نقش عمیق ولایت فقیه در پیشبرد اهداف اسلام بوده و هستند همواره در راه تبیین علمی و عملی آن کوشیده اند.
آیت الله مصباح میفرمایند: آیت الله اراکی(ره) با این که از همه علمای هم دوره خودشان مسنتر بودند و سوابق تحصیلی و علمی ایشان بیشتر بود ولی آنجا که مصلحت جامعه اسلامی و مصلحت سیاسی اسلامی اقتضا میکرد در برابر حضرت امام(ره) مثل یک فرد عادی رفتار میکرد.
آنچنان در مقابل امام خضوع داشتند، احترام میکردند، دعا میکردند که انگار نه انگار خودشان از مراجع بزرگ هستند(2)
بعد از قضیه سال 42 آن موقعی که امام اطلاعیه دادند و پرچمدار مبارزه بودند، عکسی از ایشان در خیابان ارم زده شده بود، آیت الله اراکی(ره) که از فیضیه بر میگشتند وقتی نگاهشان به آن عکس افتاده بود فرموده بودند: قسم میخورم صاحب این عکس اگر کربلا می بود جزء مستشهدین بین یدی امام حسین(ع) بودند. (3)
و وقتی از ایشان سوال میشود که نظرتان در مورد جنگ و انقلاب اسلامی چیست؟ فرمودند: نظریه من هم مثل آقای خمینی است، آقای خمینی و همه علما نظرشان این است که هر گاه اسلام در خطر باشد باید تمام مسلمانها در مقام دفاع برآیند… (4)
شهید رجایی(ره) نیز راجع به دیدار خویش با آیت الله گلپایگانی(ره) میگوید: من در مدت نخست وزیری دو مرتبه خدمت ایشان رسیدم و در بار اول وقتی از ایشان درخواست راهنمایی نمودم، مجموعه مطالبات ایشان این بود که امام(ره) را هرچه توان دارید تقویت کنید. کسانی که در مسئله مرجعیت آشنایی دارند عظمت این جمله را از یک مرجع تقلیدی که تا این حد مورد توجه هستند میفهمند. باز برای دومین بار که میخواستم از ایشان جدا شوم ایشان تکرار کردند که توصیه میکنم امام را، عظمتشان را که در جامعه امروز دارند نه تنها حفظ کنید بلکه تقویت کنید. (5)
حتی در اختلاف نظرها نیز مراعات میکردند تا مبادا مسئله ولایت تضعیف شود، نیمه شعبان پیش آمده بود، آیت الله گلپایگانی(ره) میفرمودند: من نظرم این بود که جشنها را خیلی مفصل بگیرند و چراغانیها را به بهترین شکل برگزار کنند ولی بعد شنیدم که نظر آقای خمینی این است که جشن گرفته نشود (به خاطر جنایتهای رژیم در قم و تبریز و…) من در آن هنگام دیگر نظر خودم را دنبال نکردم. (6)
برای تبیین مسئله ولایت فقیه نکاتی ضروری است:
1-بیان مستدل اما با زبان ساده
مسئله ولایت فقیه امری کاملا معقول است که ریشه در نقل نیز دارد و اگر برای مردم درست تبیین شود هر انسان عاقلی آن را خواهد پذیرفت.
عقل هر انسانی حکم میکند که بهترین شخص برای حکومت انسان معصوم است، انسانی که در علم و عمل دچار خطا و اشتباه نمی شود اما با نبود معصوم، عقل حکم میکند که نزدیکترین فرد از لحاظ صفات به معصوم شایسته حکومت است، چرا که اگرچه معصوم و بدون خطا نیست اما درصد خطا به حداقل میرسد و قرآن کریم نیز به این امر اشاره دارد:
«إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَئةَ فِیهَا هُدًى وَ نُورٌ یحَكُمُ بهِا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِینَ هَادُواْ وَ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن كِتَابِ اللَّهِ وَ كَانُواْ عَلَیْهِ شهُدَاء»(7)
ما تورات را نازل كردیم كه در آن نور و هدایت است. پیامبران كه مطیع فرمان خدا بودند با آن براى یهود حكم مىكردند، و [همچنین] علما و دانشمندان با همین كتاب كه به آنها سپرده شده بود و بر آن گواه بودند.
2-تبیین اتفاق نظر فقهاء
عدهای میکوشند تا به مردم تفهیم کنند که در مورد مسئله ولایت فقیه میان فقهاء اختلاف است، بدیهی است که نقش مبلغین این است که در مقابل این تفکر ایستاده و واقعیت امر را برای مردم تبیین نمایند که هیچ اختلافی در اصل ولایت فقیه بین فقهاء وجود ندارد و اختلاف نظر تنها در قلمرو ولایت است نه اصل آن.
3-تبیین وظایف ولایت فقیه
بسیاری از شبهات ولایت فقیه نشأت گرفته از خلط وظایف رهبری با مسئولین است که باید برای مردم تبیین شود؛ مردم باید بدانند که رهبری وظیفه اجرایی ندارد بلکه وظیفه رهبری نظارت بر سیاستهای کلان کشور است، تنها مسئولیت اجرایی مقام معظم رهبری فرماندهی کل قوا است. با این اوصاف نباید مشکلات اقتصادی یا سیاستهای غلط مسئولین به پای رهبری نوشت. رهبری وظیفه رشد مردم را برعهده دارد و برای تحقق این امر و همچنین برای این که جایگاه رأی مردم حفظ شود، رهبری دست مسئولین منتخب را در چارچوب سیاستهای کلی نظام باز میگذارد تا مردم نتیجه انتخابشان را مشاهده کرده و رشد کنند. همانطور که شهید بهشتی(ره) بارها نسبت به خیانت بنی صدر به امام تذکر دادند اما امام(ره) میفرمودند: باید مردم متوجه بشوند، و بعد از برکناری بنی صدر میفرمودند: من بنی صدر را از ابتدا میشناختم.
4-تبیین بعد شخصیتی مقام معظم رهبری
ترور شخصیتی شیوهای بوده که همواره دشمنان انقلاب در راستای اهداف خود به کار بردهاند، و بدیهی است که جایگاه ولایت فقیه به خاطر نقش آن مورد بیشترین هجمهها واقع قرار میگیرد، همانطور که اعضای سازمان مجاهدین دلیل تخریب شخصیت آیت الله شهید بهشتی(ره) را اینگونه بیان کرده بودند که او تنها کسی است که قدرت رهبری بعد از امام(ره) را دارد، لذا ابتدا شخصیت ایشان را ترور کرده و سپس رو به ترور فیزیکی آوردند.(8) با این اوصاف روشن است که شخصیت مقام معظم رهبری نیز مورد هجمه تبلیغاتی قرار گرفته و خواهد گرفت؛ به همین خاطر مبلغین باید با زندگی و خصائص ایشان آشنا بوده و جملات کلیدی بزرگان در وصف ایشان را برای مردم بازگو نمایند.
منابع:
1-بحار الانوار، ج6، ص234،ح50.
2-شرح حال آیت الله العظمی اراکی(ره)، ص12.
3-همان، ص19.
4-همان، ص48.
5-نوری از ملکوت، مهدی لطفی،ص350.
6-همان، ص268.
7-مائده-44.
8-مجله یاران، بنیاد شهید،شماره8، تیرماه1385، ص23.