فنون تربیت دینی کودک
در تربیت دینی فنون و تکنیک هائی مورد استفاده قرار می گیرد که به مواردی از آن اشاره خواهیم داشت .
۱) در جنبه ابزار :
ـ داستان ها :
غرض داستان های مربوط به حیات و مواضع پیشوایان مذهب است که ذکر آن ضمن بالا بردن سطح فکر و معرفت کودکان موثر است سبب ایجاد تلاش همانندی هم خواهد بود . شما به همراه داستان و شرح حال و زندگی اولیای مذهب می توانید معارف و مباحثی را به کودک القاء کنید .
- محافل و مجامع :
قرار دادن در جو مذهبی مثل مساجد و محافل ، جلسات مذهبی ، اجتماعات سالم دینی در رشد و پرورش دینی آنها بسیار موثر است . کودکان ما از حدود سه سالگی چنین آمادگی را دارند و در ضمن آن به فراگیری آیات و دعا و برنامه ها می پردازند . طفل از همراهی با پدر برای رفتن به مسجد و مجلسی خوشحال می شود و به مسائل مذهبی با علاقه گوش می کند . از حدود ۸ سالگی دوست دارد عضو سازمان مذهبی شود و از آن احساس غرور کند .
ـ رفتارهای مذهبی جمعی :
برگزاری نماز جماعت ، تربیت گروه سرودهای مذهبی و مشارکت دادن کودک در آن خود از مسائل مورد علاقه کودک است . دکلمه ، نمایش ها ، عبادت های جمعی ، آوازهای مذهبی به صورت گروهی و هماهنگی در اقناع عاطفه مذهبی کودکان بسیار موثر است و موجباتی را برای رشد مذهبی ، صفا و اخلاص فراهم می آورد اگر چه برخی از آنها برای خوشایند دیگران صورت گیرد .
ـ منطق و استدلال :
بکار بردن منطقی کودک پسند و بیان مساله به زبانی که کودک را اقناع کند خود در رشد مذهبی او موثر است . برنامه ها باید به صورتی منسجم و هماهنگ باشند . طوری که به کودک نظمی فکری بدهند . برای طفل قابل درک و فهم باشد و او را در حد توان فکری او قانع سازند . و البته فراموش نخواهیم کرد که تفکر منطقی در کودکان از حدود سنین ۷ ظهور کرده و تدریجا رشد خواهد کرد .
ـ فرصت ها :
در جریان زندگی و در مسیر آن ، گاهی فرصت هایی پدید می آیند که دقایق آن برای مربی غنیمت و کل آن به صورت ابزار و وسیله ای در اختیار است .
در جامعه اسلامی مان جشن ها ، اعیاد و مراسم بسیارند . در این فرصت ها می توان بحث هائی را ترتیب داد و ضمن آن از مسائل اسلامی ، از راه و رسم حیات اسلامی ، از اخلاق و عادات مذهبی سخن گفت و بذر رفتار اسلامی را در نهاد کودک کاشت .
۲) در جنبه فنون :
در این جنبه ها نکات و شرایط متعددی مطرحند که ذکر همه آنها در این مختصر میّسر نیست ، آنچه با رعایت اختصار در این رابطه می توان ذکر کرد عبارت است از :
ـ ارائه الگو :
نقش الگوها در رنگ دادن زندگی کودک سرنوشت ساز است . اصولا تربیت و به ویژه تربیت دینی بر اساس دستورات عملی و مدل هائی خواهد بود که والدین و مربیان به کودک عرضه می کنند . طفلی که رفتاری را از والدین خود ببیند از آن تبعیت خواهد کرد. خواه رفتاری سالم باشد و خواه ناسالم .
جنبه پیروی از الگو در همه سنین مهم است و در سنین ۶-۱۲ دارای نقشی قویتر از دیگر سنین است . البته فراموش نخواهیم کرد که تصور کودک چهار ساله از پدرش این است که او قدرت مطلق است ، همه چیز را می داند و هر چه را که انجام می دهد درست است !
به همین منظور است که معمولا توصیه می شود که والدین و مربیان مراقب رفتار و سخنان خود باشند . همه ما باید بدانیم که نصیحت زبانی در پرورش دینی چندان کارساز نیست ، بلکه نقش عملی والدین کار سازتر است . رفتار مذهبی کودک بستگی دارد به میزان علاقه و شایستگی و میزان درک و فهم والدین و نوع رفتار و موضع گیری آنها در برابر حوادث و امور .
ـ عبرت آموزی :
این هم نکته ای مهم و سازنده در تربیت است که هر واقعه و جریانی را به صورت درسی در آوریم که کودک از آن استفاده کند . اینکه فردی دروغ گفته و رسوا شده ، اینکه فردی دیگر خیانت کرده و آبرویش رفته است و آن سومی که تنبلی و تن پروری کرد و گرفتار شده و آن چهارمی که از دنیا رفته و از او نام نیک یا بدی باقی ماند . برای کودک درس است . در اینجاست که وظیفه ماست تا این درس را به کودک القاء و از وقایع به نحوی مفید و شایسته ارزیابی کند .
ـ توجه به رغبت :
کودک هر زمان آماده انجام دادن همه کارها نیست . به عنوان مثال در ساعتی حوصله ندارد با شما نماز بخواند او را تحت فشار قرار ندهند و مجبورش نکنید که حتما برخیزد و نماز بخواند زیرا زیان آن از نفعش بیشتر است . بگذارید خود با رغبت به سوی شما آید تا بر اساس حضور قلب به عبادت بپردازد . هم چنین بکوشید کودک شما با فردی دیگر که پای بند به مذهب است مانوس شود . انس ها الفت انضباط مذهبی را درونی می کنند . طفل در عین آزادی فکر به آزادی عبادت و طاعت هم دست خواهد یافت و این امر اگر از همان آغاز کودکی پیگیری شود در سنین قبل از ده و حتی در هشت سالگی خود را نشان می دهد و به اصطلاح قواعد مذهبی در او ریشه دار می شوند .