فرق «الله »با «رب» در چیست؟
به طور کلی بدانیم که «اسم» یعنی «نشانه». و نشانهها همیشه معرف صاحب نشانه هستند. مثل این بگوئیم: استاد شهید، آیت الله مرتضی مطهری. استاد یک اسم است و نشان از آن دارد که مقصود ما «در علم یا علومی به حد استادی است»، آیت الله هم یک اسم است و مقصود این است که علم او در مبحث
«فقه و اصول» در حد اجتهاد است، مرتضی و نیز مطهری هم اسم و نشانهای هستند که شخص خاصی را نشان میدهند و در عین حال همهی این اسمها به ذات دلالت میکنند. اسمهای حق تعالی نیز همینطور هستند، هر کدام معنای جداگانهای داشته و معرفتی از او را بیان میکنند، اما در عین حال به یک ذات دلالت دارند، لذات فرمود:
«قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَيًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى …»(الإسراء – ۱۱۰»
ترجمه: بگو؛ [او را] الله بخوانید و یا رحمان بخوانید، هر کدام را که بخوانید، نامهای نیکو از اوست.
یعنی همه اسمهای نیکوی اوست و با هر اسمی که بخوانید، او را خواندهاید، منتهی با هر اسمی توجه به یک تجلی او نمودهاید. حال پس از مقدمهی فوق، به معانی این دو اسم میپردازیم:
الف – الله، در اصل (ال إله) میباشد. إله، به معنای پرستش است و «ال إله»، یعنی تنها موجود پرستش شونده. البته بعضی هم گفتهاند که ممکن از ماده «وله – و ل ه» به معنای حیرانی و سرگردانی باشد که البته منافاتی ندارد. او تنها موجود قابل ستایش و پرستشی است که همهی عقول نه تنها در شناخت کنه آن، بلکه در توصیف یکی از کمالات آن در حیرت و سرگردانی هستند. به همین خاطر، «الله» را اسم مطلق خداوند خواندهاند. اسم مطلق، یعنی همهی اسمها در آن هست. لذا خداوند به اسمهای متفاوتش توصیف میشود، اما به الله توصیف نمیشود. مثلاً میگوییم: الله، رحمن و رحیم و رازق و مالک و … است.
«…از جمله ادلهاى كه دلالت مىكند بر اينكه كلمه (اللَّه) علم و اسم خاص خدا است، اين است كه خداى تعالى به تمامى اسماء حسنايش و همه افعالى كه از اين اسماء انتزاع و گرفته شده، توصيف مىشود، ولى با كلمه (اللَّه) توصيف نمىشود، مثلا مىگوييم اللَّه رحمان است، رحيم است، ولى بعكس آن نميگوئيم، يعنى هرگز گفته نميشود: كه رحمان اين صفت را دارد كه اللَّه است و نيز مىگوييم (رحم اللَّه و علم اللَّه و رزق اللَّه، خدا رحم كرد، و خدا دانست، و خدا روزى داد،) ولى هرگز نميگوئيم (اللَّه الرحمن، رحمان اللَّه شد)، و خلاصه، اسم جلاله نه صفت هيچيك از اسماء حسناى خدا قرار مىگيرد، و نه از آن چيزى به عنوان صفت براى آن اسماء گرفته ميشود.» (المیزان، تفسیر سورهی حمد – مرحوم علامه طباطبای)
نکته: تنها موجودی قابل پرستش است که هستی و کمال مطلق باشد و از هر گونه نقص و نیستی مبرا و منزه «سبحان» باشد. چنین موجودی از آن جهت که تنها معبود است «ال إله» است و از آن جهت که هیچ کس نمیتواند شناخت کاملی حتی به کنه و نهایت یک کمال پیدا کند، چه رسد به همهی کمالات، «إله» از ریشه (وله – حیرانی) میباشد.
ب – رب، نیز اگر در موضوع صفات الله بحث شود به معنای مالک، صاحب و غالب است و اگر در موضوع اسمای افعالیه خدا مورد بحث قرار گیرد، به معنای «مربی، منعم، متمم» است. پس اگر فرمود: «الله رب العالمین»، یعنی آن تنها پرستش شوندهای که عقول از شناخت او در حیران هستند و مالک، صاحب، منعم و تربیت کنندهی همهی امور عالم است.