شهیده ی گمنام...
22 فروردین 1392 توسط صالحی
شهیده ی گمنام…
آری
آری صدای آه گاهی گوشه دار است..
آثار قلبی سوخته از روزگار است..
باید میان شعله ها سینه سپر کرد..
در این دیاری که چنین قحطی یار است..
خاک دوعالم بر سر اهل مدینه..
زهرا به امداد علی مرکب سوار است..
هرکس که میخواهد بداند فاطمه کیست؟!
خون در ودیوار نقش اقتدار است..
باید به خون غلطید در حفظ ولایت
ورنه ولایت محوری تنها شعار است..
داغ دو دست بسته سنگین تر ز سیلی است..
باور کنید این مرد صاحب ذوالفقار است..
نفرین به آن مسمار و هرکس که لگد زد
بنگر چگونه مادر ما بیقرار است..
سادت خون گریند تا روز قیامت..
زین گفته ام سری نهفته آشکار است..
تا فضه آمد دید بار شیشه افتاد..
فریاد زد نامرد بی بی باردار است..
تاریخ هم مانده چه پاسخ گوید این حرف..
آخر چرا زهرای اطهر بی مزار است…
ژیلا زین الدینی-مدرسه علمیه فاطمه الزهرا(س)کامیاران