شعری تکان دهنده در مورد امام زمان (عج)
15 شهریور 1391 توسط صالحی
تمام راه ظهور تو با گنه بستم
دروغ گفته ام آقا كه منتظر هستم
********************
كسي به فكر شما نيست راست مي گويم
دعا براي تو بازيست راست مي گويمپ
********************
اگرچه شهر براي شما چراغان است
براي كشتن تو نيزه هم فراوان است
********************
من از سرودن شعر ظهور مي ترسم
دوباره بيعت و بعدش عبور مي ترسم
********************
من از سياهي شب هاي تار مي گويم
من از خزان شدن اين بهار مي گويم
********************
درون سينه ما عشق يخ زده آقا
ت تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا
********************
كسي كه با تو بماند به جانت آقا نيست
ب براي آمدن اين جمعه هم مهيّا نيست