سلام بر شاهدون...
17 اسفند 1391 توسط صالحی
داشت نزدیک می شد به حرم شهدای گمنام محله اشان،
دوباره مثل همیشه دستش را برسینه ی خود نهاد تا بگوید:
السلام علیکم یا ایهـــــــ ـــا الشــــهداء المومنون…
نشد،
زبانش خوب جا نگرفت و
گفت:
السلام علیکم یا ایهــــــا الشاهدون…
یکــــــــ دفعه،
یادِ گناهانــــش
افتــــــ ـــــاد…