دلنوشته با عنوان بوی مهر
بوی مهر
بوی روز اول مهر را هنوز هم روشن و جاندار حس می کنم. آن قدر که باز کردن هیچ پنجره ای در دنیا هیچ وقت نتوانسته آن را از ذهنم و جانم پاک کند. بوی اول مهر، برایم یادآور اینهاست: بوی مهر، بوی سماور نفتی کنار سفره صبحانه که از روی ایوان خانه، روز پیش آمده جا خوش کرده گوشه اتاق، بوی خنکای نسیم اول صبح که تمام وجودت را می لرزاند، بوی آب سرد حوض که دست و رو شستن با آن، تا آخر سال تحصیلی خواب را از چشمانت می رباید، بوی سنگک تازه صبح اول مهر، بوی دلشوره، بوی لبخند خسته مادر، بوی «بدو الان زنگ می خورد»، بوی کفش نوی لنگه به لنگه، نشانی از هول و حواس پرتی که تا آخر عمر باهات می آید و هی بزرگ می شود، بوی ازدحام، بوی تنهایی، بوی گیجی، بوی سکندری، بوی ترس، بوی «برو کنار هل نده»، بوی سنگین کلام، بوی اضطرابی که از صبح اول مهر تا ابد در جانت رخنه کرده است و رهایت می کند، بوی دنیای آدم بزرگ ها…
آغاز سال تحصیلی جدید بر تمامی طلاب ،اساتید وکارکنان حوزه های علمیه مبارک.
شهلا باتمانی -مدرسه علمیه فاطمه الزهرا(س)کامیاران