دل نوشته:تو ماندی استوار...
21 اردیبهشت 1392 توسط صالحی
سید جان!روزگاری هر جمعه که نه هر روز واگر بی پرده بگویم هرلحظه در آسمان خیالم پر می زدی ویادت،کلامت ،قلمت والبته مرامت تمام شور وشعور لحظاتم را تورق می کرد؛اما رفیق دعایم کن چند وقتی است انگار غفلت وغبار گناه فاصله را به بلندای یکسال رسانده است !آری فکر کنم آخرین لحظه با تو بودنم به سالگرد پرکشیدنت در سال قبل برمی گردد!!!حالا دیدی رفیق خوبم ،حالم خیلی بده،پس دعایم کن ،دعایم کن،دعایم کن….
آری رفیق،تو ماندی استوار چون قلمت،چون نگاه بلندت وزمانه مرا با خود برده است همچو پر کاهی به ناکجا آباد غفلت ومجاز زدگی….
به قلم:
حجت الاسلام والمسلمین محمد صالحی
مدیر حوزه های علمیه خواهران استان کردستان