حجاب در علم روانشناسی
توی علم روانشناسی میگن که"سیاه نشون دهنده ی مرز مطلقه"یعنی کسی که سیاه می پوشه میخواد نشون بده یه مرزی رو برا خودش ایجاد کرده.اما این مرز تو مکان های مختلف فرق می کنه.مثلا یه نفر لباس سیاه رو تو مجلس ماتم و عزا می پوشه برا این که نشون بده بین خودش و عزیزاش فاصله افتاده و مرز زندگی،اونا رو از هم جدا کرده.اما گاهی یه نفر سیاه می پوشه نه برای ماتم و عزا بلکه برای مشخص کردن مرزهای اجتماعی و حجاب یه خانم مسلمون باچادر سیاه از این دسته است.
وقتی خانمی چادر مشکی سرش می کنه و ……….
با وقار و متانت وارد اجتماع میشه و رفتار می کنه میخواد نشون بده که هیچ کس حق نداره به این حریم پاک وارد بشه.این حریم جای حیا و احترامه نه جای هرزگی و آلودگی.در واقع این خانم با چادر مشکی بین خودش و نامحرم حد و مرزی ایجاد کرده و نمیذاره یه مرد نامحرم بهش نگاه ناپاک بندازه و حرمتش رو از بین ببره.
از نظر روانشناسی وقتی آدم پارچه ی سیاهی رو می بینه دیگه علاقه ای به نگاه کردن به اون پیدا نمیکنه و خود به خود نگاهش رو از بین می بره ولی نگاه به رنگ های روشن چشم رو باز می کنه و آدم علاقه پیدا می کنه اون رو ببینه.
در نتیجه زنی که چادر مشکی سرش می کنه،دیگه خیالش راحته که نگاه آلوده ای از طرف نامحرم بهش نمیشه و برای نامحرم جلب توجه نمی کنه.بنابراین باید به زنانی که چادر مشکی به سر می کنن احسنت گفت که مناسب ترین و بهترین حجاب یعنی"چادر” رو انتخاب کردن