جشن ولادت امام صادق(ع)
امت اسلام در هفدهم ربيع الاول يکصد و سي ششمين سالگرد ولادت پيامبر اسلام (ص) را جشن گرفته بودند . ) برخي از محققان مي گويند در خصوص تاريخ ولادت امام صادق نزديکترين تاريخ صواب سال 80 هجري است . در اين باره دو روايت ديگر نيز هست که تاريخ ولادت وي را درسالهاي 83 و 77 ذکر کرده اند.( در همين حال در خانه رسالت موجي از سرور شادي جريان داشت . اين خانه چشم به راه فرود آمدن کرامت و افتخاري در خود بود تا بر ارج و بلنداي آن افزوده شود .
در آن شب و در آن فضاي مبارک امام صادق (ع) چشم به جهان گشود . او شراره درخشاني بود که آسمان سخاوت او را به زمينيان بخشيده بود تا از پرتو آن نور گيرند و در زير درخشش تابناکش راه خود را به سوي خير و نيکي و صفا باز يابند .
آن حضرت از پدر و مادري بزرگوار زاده شد :
1. پدرش امام محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابيطالب معروف به باقر بوده که نسبت ايشان هم از سوي مادر و هم از سوي پدر به امام علي (ع) مي رسيد . چرا که پدرش فرزند امام حسين بن علي و مادرش از نوادگان امام حسن بود که اين خانواده نخستين و اصيل ترين بيت فاطمي محسوب مي شد . اين خانواده در واقع خوشبوترين وزيباترين گلي بود که در بيت رسالت روييده بود .
2. مادرش فاطمه دختر قاسم بن محمد بن ابوبکر بود . اين زن نيز به نوبه خود هم از سوي پدر و هم از سوي مادر اولين مهتر از سلاله ابوبکر به شمار مي آمد . نياي او محمد بن ابوبکر از مجاهدان سپاه علي (ع) بود امام علي شوهر مادر محمد بود زيرا آن حضرت پس از وفات ابوبکر همسرش اسماء بنت عميس را به زني گرفت و بدين ترتيب محمد را در دامان خويش پرورش داد و از دانش خود او را بهره مند ساخت به طوري که محمد فدائي پاکبازي براي اسلام شد . آن حضرت پس از آنکه به خلافت رسيد محمد را به حکومت مصر برگماشت و وي در همان جا به دستور معاويه کشته شد .
امام جعفر صادق بدين گونه عصاره جهاد مقدس بود . وي از پدر و مادري زاده شده بود که هر دو از سلاله اي پاک و بزرگوار به شمار مي آمدند .
رشد و پرورش امام
ولادت امام صادق در روزگار جدش امام زين العابدين که مراتب فضل و عظمتش همه آفاق را پر کرده بود صورت پذيرفت او در سايه تربيت جدش که تمام معاني بزرگي و عظمت را بدو آموخت و تمام مفاهيم فضيلت و کمال را به او آموزش مي داد مي زيست . و همواره زهد و عبادت و تلاش و کوشش جدش را در راه خدا نظاره گر بود . ديدن اين امور تاثير بسياري در روح او گذارد تا آنکه آن حضرت به سن دوازده سالگي رسيد .
وقتي کليدهاي امامت عامه به پدرش امام باقر (ع) انتقال يافت و آن حضرت براي به جاي آوردن تکاليف و مسئوليتهاي خود به بهترين نحو قيام کرد امام صادق (ع) جواني نمونه و رشيد شده بود که ديدگان شيعيان را به خود معطوف مي ساخت و آنان او را ششمين رهبر والاي خود مي پنداشتند .
سفر آن حضرت به شام
امويان در دوران پاياني حکومتي خود که جريانهاي فکري متناقض در ميان امت اسلام رواج يافته بود آخرين تلاشهاي خود را براي پوشاندن حقايق و اثبات متناقضات به کار مي گرفتد و مي کوشيدند رخدادهاي سياسي را با روش سياسي اسلاف منحرف خود رتق و فتق کنند .
يکي از امور شگفتي آفرين حکومت آنان در اين برهه آن بود که همچنان که سال تغيير مي کرد جامه خلافت نيز در ميان آنان دست به دست مي گشت به طوري که مي توان گفت : سالي جديد آغاز نمي شد مگر آنکه خليفه اي جديد روي کار آمده باشد . علت اين امر آن بود که مردم بني اميه را از خود طرد کرده بودند و از کرنش در برابر حکومت باطل آنان سرباز مي زدند .
بويژه در اين برهه امام باقر از سختيها وستمهاي امويان بهره نبود زيرا او پناهگاه حق و حق خواهان و پايگاه مظلوماني بود که با سياست امويان به ستيز برخاسته بودند .
در آن برهه شيعه به خاطر اقدامات ستمگرانه بني اميه يه مصايب و شدايد بزرگي گرفتار آمد چنان که امام باقر مي فرمايد :
«سپس حجاج آمد . او شيعيان را به بدترين شکل مي کشت و آنان را به هرگمان و تهمتي دستگير مي کرد».
اوضاع به گونه اي بود که اگر کسي را زنديق و يا کافر مي خواندند برايش خوشايندتر از آن بود که وي را شيعي و هواخواه علي (ع) بدانند .
از آنجا که خليفه اموي مي خواست حکومت خود را بر امام باقر تحميل کند و قدرت خود را به رخ او بکشد درست همانند رفتاري که جهان امروز سياست با مخالفان سياسي خود انجام مي دهد آن حضرت را به شام فراخواند . امام باقر نيز فرزند عزيزش امام صادق را در اين سفر با خود برد.