تو آن حقیقت پنهانی...
اى فرزند سوره طور و عادیات
اى فرزند آنکه خداوند در حقّش فرمود: دنى فتدلى فکان قاب قوسین او ادنى…
بسیار سخت است بر من که خلق را همه ببینم و ترا نبینم و هیچ از تو صدایى حتى آهسته هم بگوش من نرسد
بسیار سخت است بر من بواسطه فراق تو؛ و اینکه ناله من نیز به حضرتت نرسد و شکوه به تو نتوانم
به جانم قسم که تو آن حقیقت پنهانى که دور از ما نیستى
به جانم قسم تو آن شخص جدا از مایى، که ابداً جدا نیستى
به جانم قسم که تو، همان آرزوى قلبى و مشتاق الیه مرد و زنِ اهل ایمانى که هر دلى از زیادت شوق او نالة مى زند
به جانم قسم تو آن عظمتی هستی که هم قطاری ندارد. از آن نعمتهاى خاص عالى خداوندی، که مثل و مانند نخواهد داشت
به جانم قسم که تو از آن خاندان عدالت و شرفى که احدى برابرى با شما نتواند کرد.
اى مولاى من!
تا کى در (انتظار) شما حیران و سرگردان باشیم؟
تا به کى و به چگونه خطابى درباره تو توصیف کنم و چگونه راز دل گویم؟
اى مولاى من !
بر من بسى سخت است که پاسخ، از غیر تو یابم. سخت است بر من از تو بگویم و خلق تو را واگذارند.
سخت و مشکل است بر من که بر تو ماجرای دیگرى (غیبت ممتد) پیش آمد
آیا کسى هست که عجز و زارى کند؟ آیا چشمى مى گرید تا چشم من هم با او مساعدت کند و زار زار بگرید؟
اى پسر پیغمبر آیا به سوى تو راه ملاقاتى هست؟
آیا امروز به فردایى مى رسد که به دیدار جمالت بهره مند شویم؟
آیا خواهیم دید که ما به گرد تو حلقه زده و تو با سپاه تمام روى زمین را پر از عدل و داد کرده باشى؟
فرازی از دعای ندبه