تقدیم به عقیله بنی هاشم؛ زینب کبری (س)
خواهری که پیامبری کرد پیام برادر را، آنقدر رسول خوبی برای خون برادر بود، که گاهی یادمان می رود همین «زینب (س)»، مادر شهید شد در کربلا… و به اسارت شام رفت. همان گونه «زینب (س)» خودش را فدای «حسین (ع)» کرد، که سیدالشهدا قربانی خدا شد.
اگر شعائر الهی، ماندگاری اش را مدیون «حسین (ع)» است، شور عاشورا الی الابد بدهکار «زینب (س)» است. «کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود»، اگر چه شعر است، اما سخن بسیار حکیمانه ای است. همان نسبتی که عاشورا با دین خدا دارد، اربعین با عاشورا دارد. امروز اربعین است، و اربعین یعنی «زینب (س)». اربعین ۴۰ روز بعد از کربلا باشد یا سال بعدش، چه اهمیتی دارد؟! اربعین، استعاره ای از صبر، استقامت و ایستادگی آن خانمی است که خودش به اسارت رفت، اما لحظه ای اجازه نداد، خون برادر، اسیر دستگاه روسیاه شام شود. تعریف «زینب (س)» از کربلا آنقدر دقیق و شجاعانه و حماسی و زیبا بود که برای همیشه جلوی تحریف خون خدا را گرفت. در جنگ روانی دشمن، هنوز هم حرف ما این است: «ما رایت الا جمیلا». ما در عاشورا، درسی از امام حسین (ع) آموخته ایم و در اربعین، درسی از خانم زینب (س).
آری! آنچه گرم نگه داشته کربلا را، اربعین است… و آنکه گرم نگه داشته خون «حسین (ع)» را، «زینب (س)» است. در کربلا «زینب (س)» مادر شهید شد و به اسارت شام رفت، اما هر جا سخن از «زینب (س)» می رود، یاد «حسین (ع)» است و والسلام! خواهری که پیامبری کرد پیام برادر را، آنقدر رسول خوبی برای خون برادر بود، که گاهی یادمان می رود همین «زینب (س)»، مادر شهید شد در کربلا… و به اسارت شام رفت. همان گونه «زینب (س)» خودش را فدای «حسین (ع)» کرد، که سیدالشهدا قربانی خدا شد. و پاداش این خواهر و برادر را فقط خدا می تواند بدهد.
این هم برای خود روضه نابی است؛ گیرم با یک پای زنجیربسته و رنجور، و زمینی فراوان از خار مغیلان، اربعین پا به پای عاشورا آمده در طول تاریخ. به برکت مردانگی عقیله بنی هاشم، به یمن جوانمردی یک زن، دو وجه دارد آئین اربعین. نخست: ماندگار نگه داشتن عاشورا، و دیگر اینکه: اربعین برای عاشورا، فراتر از «سلاله»، در حکم «کوثر» است. اینک دنیا به شرط اربعین، زنده نگه می دارد عاشورا را. همچنان که دین را به شرط عاشورا احیا می کند.
این روزها، پیاده روی از نجف تا کربلا، به «اربعین حسینی» ابعاد جهانی بخشیده. اگر سال ۶۱ هجری قمری بودند کسانی که فکر کنند؛ ممکن است از صدقه سر خون سیدالشهدا، شورشی عظیم، خلق عالم را فرا بگیرد، اما هیچ کس فکر نمی کرد اربعین غریبانه اهل حرم اباعبدالله نیز جهانی شود، لیکن شد! و «زینب (س)» ثابت کرد پای در غل و زنجیر بهتر می تواند رد پای حرکت احرار عالم در آخرالزمان شود. حالا دنیا دقیقا از همان راهی به سعادت می رود که «زینب (س)» مظلومانه رفت. بگذریم که اینک، خبری از سیلی و شلاق نیست! راهپیمایان اربعین را ندیده اید که چه سان قدر می بینند؟! گاه التماس می شوند شسته شود پای شان! باورم هست؛ حتما این روزها را می دید خواهر سیدالشهدا که فرمود؛ «ما رایت الا جمیلا».
برای بازگشت به کربلا، راهی جز اربعین وجود ندارد. اربعین اما نگاهی به آینده نیز دارد. اساسا نگاه به آینده است که «ما رایت الا جمیلا» می آفریند. عاشورا با «ظهور»، از این هم باشکوه تر می شود، و اربعین با «مهدی موعود (عج)» از این هم زیباتر خواهد شد. از نجف تا کربلا قریب ۱۰۰ کیلومتر است، اما از اربعین تا ظهور، از این هم نزدیک تر است ان شاء الله. شاید ۴۰ روز، شاید یک سال، شاید چند سال، اما اربعین، ظهر ظهور را به بعد از ظهر عاشورا وصل خواهد کرد… که نیک اگر بنگری، هنوز شب نشده یوم العیار «حسین (ع)».
اربعین بر وزن دین است و قیام هم وزن انتقام. اگر در عرفه، آدم و حوا همدیگر را شناختند، برای رسیدن ظهور به عاشورا، چه ایامی بهتر از اربعین؟! اگر در صحرای عرفات، آدمی به دعا می نشیند، راهپیمایی اربعین، تجلی حرکت انسان آخرین است. اگر هروله هاجر از پی آب برای اسماعیل بود، اربعین زینب از پی عدل و داد است برای اولاد آدم. اربعین، عرفه ای است که باز هم دست آدم را در دست معصوم می گذارد. ما حوا گم نکرده ایم. هوای «حسین (ع)» به سرمان افتاده. هوای مردی با همان عطر، همان چشم، همان نگاه. هوای مردی سرشار از مدینه.
اهل دل می گویند؛ مهدی موعود (ع) در عرفات حج، بارها دیده شده. من اما بعید می دانم یوسف زهرا (س)، عمه خود را در اربعین تنها بگذارد. اربعین است دیگر! عرفات آخرین…
*** *** ***
اربعین اینک بزرگ ترین اجتماع منتظرین شده است. ما همه بدهکار شما هستیم عمه سادات… «باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟!»