برگزاری نشست در مدرسه فاطمه الزهراء(س)کامیاران با عنوان نقش طلاب در ساختار دین وزندگی
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه فاطمه الزهراء(س)شهرستان کامیاران در تاریخ 94/2/2 در این مدرسه نشستی با رویکرد نقش طلاب در ساختار دین وزندگی توسط استاد سرکار خانم فتاحی برگزارگردید.
خانم فتاحی امام خمینی (ره)را به عنوان بارزترین نمونه علمی وعملی جهان اسلام دانستند.ایشان انسان هارا دو گروه دانستندیکی گروهی که دنبال کسب منفعت هستند یعنی وقتی با یک رویدادی روبه رو می شوند اولین چیزی که برای آنها مهم است این که بفهمند چقدر برای آنها سود دهی دارد اما گروه دوم کسانی اند که اصولی را برای خودمعین می کنند ودر زندگی شخصی خود پایبند به همین معیار ها و روشها هستند. گروه اول چون معیاری را برای خود مشخص نکرده اند دچار تناقض در گفتار می شوند مانند دروغگویی که وقتی با او حرف می زنی هر بار چیزی می گوید و در گفتار خود ثبات ندارد اما گروه دوم چون بر اساس معیار و موازین خاصی پیش می روند در گفتارشان هیچ وقت تناقض ایجاد نمی شود. امام خمینی (ره) نمونه بارز یک انسان معیار گر هستند و در تمام مراحل زندگی خود بر اساس معیار و برنامه پیش می رفتند و این یک نمونه ی بارز برای ما می باشند چون ایشان به حدی به معیارهای کاری خود اهمیت می دادند که می گفتند اشکالی ندارد که ما در هدف خود شکست بخوریم اما نباید تکالیف را انجام ندهیم یعنی عمل به تکلیف برای امام راحل یک امر مهم و ضروری بود چون معیاری که مد نظر امام بود همان اوامر وحی و کارهای ائمه اطهار علیهم السلام بود.
ایشان در ادامه گفتند شما طلاب چون وظیفه ی تبلیغ دین را بر عهده دارید باید در انجام این امر الهی توانمند باشید وباید در تمام مراحل زندگی خود بر اساس معیار پیش بروید چون این فقط مختص حوزه ویا کنج خانه ها نیست . چون وقتی ما می گوییم از ائمه علیهم اسلام ، بزرگان و غیره الگو می گیریم باید در تمام مراحل آن را پیاده کنیم چون ما اگر مرید امام (ره ) باشیم ، پیرو حضرت زهرا (س) باشیم باید نکته به نکته ی او را انجام دهیم
ایشان در ادامه اشاره ای به عملکرد گروهک مجاهدین خلق کردند و خاطر نشان کردند در دهه ی چهل طاغوت در اوج فساد و گناه، زمانی که همه به گناه آلوده شده بودند اینان در جلسات خود تفسیر قران ، تفسیر نهج البلاغه می گفتند و شعارهای ضد امپریالیسم آمریکایی سر می دادند حتی کسانی را که شاهنشاهی بودند و بری حکومت طاغوت کار می کردند ترور می کردند و به خاطر همین مخالفت با مجاهدین خلق در آن زمان تبعات داشت و هرکسی نمی توانست با آنها مخالفت کند چون در نظر عرف آنها انسانهای خوبی بودند . اما تشخیص امام این بود که در یک امری باید آحاد مردم شرکت کنند ویک حرکت عمومی داشته باشند نه اینکه کشت و کشتار راه بیندازند ومی فرمودند این حرکتها می گذرد و آنچه که اصالت و حقیقت دارد خود را نشان خواهد داد.
امام راحل حتی در آخرین لحظات عمر با برکت خود لحظه ای از نماز غافل نمی شدند طوری که در آخرین لحظات عمر خود در حالی که سرم به ایشان وصل بود همیشه چند ساعت زودتر از اذان بیدار می شدند اما در آخرین روز عمر خود در حین اذان برای نماز بیدار شد و وقتی پرسید که آیا اذان دادیا نه جواب دادند آره و امام خیلی ناراحت شد و گفت چرا من را زودتر بیدار نکردید اما متاسفانه ما همیشه به نماز می گوییم کار داریم در حالی که باید به کاربگوییم نماز داریم
امام باوجود اينكه چند سال در عراق زندگي كردند حاضر نشد حتي يك بار هم از حكومت بعثي عراق تقاضاي كمك كند چون معتقد بود كه بعثي ها نيز فاسد هستند . گروهاي منافقين هم افراد فاسدي بودند و امام آنها را خوب شناخته بود و بارها از ايشان تقاضا كردند كه آنها را آزاد كنند اما امام به هيچ عنوان موافقت نكردند .