گفتووگو با .....
گفتــــــــــو گــــــــــو
از مترسکی سوال کردم:
ایا از تنها ماندن در مزرعه بیزاری؟
پاسخم داد:ترساندن دیگران برای من لذتی به یاد ماندنی است پس من از کار خود راضی هستم و هرگز
از ان بیزار نمیشم.
اندکی اندیبشیدم و سپس گفتم:
راست گفتی،من نیز چنین لذتی را تجربه کرده بودم.
گفت :تو اشتباه می کنی.
زیرا کسی نمی تواند چنین لذتی را ببرد مگر درونش مانند من با کاه پر شده باشد.
گفتم: لعنت بر شیطان
لبخند زد.
پرسیدم چرا لبخند می زنی.
پاسخ داد:از حماقت تو خنده ام می گیرد.
پرسیدم :مگر چه کرده ام؟
گفت :مرا لعنت می کنی در حالای که هیچ بدی در حق تو نکرده ام.
با تعجب پرسیدم:چرا زمین می خورم.
جواب داد:نفس تو مانند اسبی است که ان را رام نکرده ای نفس تو هنوز وحشی است،تو را زمین می
زند.
پرسیدم:تو چیکاره ای؟
پاسخ داد:هر وقت سواری اموختی برای رام کردن اسب تو خواهم امد فعلا برو سواری بیاموز در ضمن
این قدر مرا لعنت نکن.
گفتم:پس حداقل به من بگو چگونه اسب نفسم را رام کنم؟
در حالیکه دور می شد گفت:من پیامبرت نیستم جوان
معنای عشق ازنگاه ...
عـــــــــــشق چیست…
از معلم دینی پرسیدند عشق چیست؟گفت:حرام است.
ااز معلم تاریخ پرسیدند عشق چیست؟گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان است.
از معلم زبان پرسیدند عشق چیت؟گفت:همپای لاو است.
از معلم ادبیات پرسیدند عشق چیست؟گفت:محبت الهیات است.
از معلم علوم پرسیدند عشق چیست؟گفت:عشق تنها عنصری است که بدون
اکسیژن می سوزد.
از معلم ریاضی پرسیدند عشق چیست؟گفت:تنها عددی است که هرگز تنها نیست.
از معلم فیزیک پرسیدند عشق چیست؟گفت:تنها اهن ربایی است که قلب جوان را
به سوی خود می کشد.
از معلم انشا پرسیدند عشق چیست؟گفت:تنها موضوعی است که می توان
توصیفش کرد.
از معلم ورزش پرسیدند عشق چیست ؟گفت:تنهاتوپی است که هرگز اوت نمی
شود. از معلم زبان فارسی پرسیدند عشق چیست ؟گفت:عشق تنها کلمه ای است که
ماضی و مضارع ندارد.
از معلم زیست پرسیدند عشق چیست؟گفت؟:عشق تنها میکروبی است که از راه
چشم وارد می شود.
از معلم شیمی پرسیدند عشق چیست؟گفت:عشق تنها اسیدی است که درون
قلب اثر می گذارد.
واقعا عشق چیست؟؟؟
یادآوری ...
یادمان باشدکه:
ان هنگام که از دست دادن عادت می شود
به دست اوردن هم ارزو نیست…..
گاه در زندگی موقعیت هایی پیش میاید که
انسان باید تاوان دعا های مستجب شده را بدهد
هیچ انتظاری از کسی ندارم
و این نشان دهنده ی قدرت من نیست
مسئله خستگی از اعتماد های شکسته شده است
در روز گار که خنده ی مردم از زمین خوردن توست
پس برخیز تا چنین مردم بگریند
درصد کمی از انسان ها نود سال زندگی می کنند
ما بقی یک سال را نود بار تکرار می کنند
نصف اشتباهاتمان ناشی از این است که
وقتی باید فکر کنیم احساس می کنیم و
وقتی که باید احساس کنیم فکر می کنیم….
سر اخر چیزی که به حساب می اید تکرار سالهای زندگی شما نیست
بلکه زندگی ای است که در ان سالها کر ده اید….
همیشه در زندگی جوری زندگی کن که ای کاش تکیه کلام پیریت نباشد
چه داروی تلخی است وفاداری به خاین صداقت با دروغگو و مهربانی با سنگدل
اگر حق با شماست خشمگین شدن نیازی نیست
و اگر حق با شما نیست هیچ حقی برای عصبانی بودن ندارید…
ما خوب یاد گرفته ایم در اسمان مثل پرنده باشیم و در اب مثل ماهی ها
اما هنوز یاد نگرفته ایم روز زمین چگونه زندگی کنیم…
فریب مشابهت های روز و شب را نخوریم امروز دیروز نیست و فردا امروز نیست
برای دوست داشتن وقت لازم است اما برای نفرت
گاهی فقط یک حادثه یا یک ثانیه کافی است
هیچ انسانی دوست ندارد که بمیرد اما همیشه ارزوی بهشت رفتن را دارد
اما یادمون نره که برای رفتن به بهشت اول باید مرد
و در اخر:
عجیب نیست که پس از گذشت یک دقیقه به پزشک اعتماد کنی
بعد از گذشت چند ساعت به کلاخبرداری
بعد از گذشت چند روز به دوستی
بعد از چند ماه به همکاری
بعد از چند سال به همسایه ای
اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمی کنیم…
دیگر وقت ان رسیده که اعتمادی فراتر انچه می بایست را به او ببخشیم
او که یگانه و شایسته…
بوی عید
بوی عیدی
چند واقعیت قشنگ:
اونی که زود می رنجه زود می ره و زود بر می گرده اما اونی که دیر می رنجه دیر می ره و دیر بر می گرده
………..
هستند کسانی که روی شانه هایتان گریه می کنند و وقتی شما گریه می کنید دیگر وجود ندارند
……………
از درد های کوچک است که ادم می نالد وقتی ضربه سهمگین باشد لال می شوی
……….
بزرگترین مصیبت برای یک انسان این است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باش نه شعور لازم برای خاموش ماندن
…………….
مهم نیست که چه اندازهمی بخشیم بلکه مهم این است که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود داشته باشد
………
اگر چهر تکه نان خوشمزه داشته باشم و شما پنج نفر باشید کسی که اصلا مزه ی ان نان خوشش نمی اید مادر است
…………….
وسعت دوست داشتن همیشه گفتنی نیست گاه نگاه و گاه سکوت ابدی
………
سنگینی باری که خداوند بر دوش ما می گذارد ان قدر نیست که کمدمان را خرد کند انقدر است که ما را برای دعا کردن به زاند در اورد
…………….
همیشه یک ذره حقیقت پشت هر فقط یه شوخی بود،یکم کنجکاو شدم،همین طوری پرسیدمو قدری احساس پشت به من چه اصلا،مقداری خرد پشت چه بدونم،و اندکی درد پشت اشکالی نداره هست
و کسی که دوستت داره همش نگرانته به حاطر همین بیشتر از اینکه بگه دوستت دارم می گه موظب خودت باش…
و در اخر:
یادمان باش که ان هنگام که از دست دادن عادت می شودبه دست اوردن ارزوست….
در جست و جوی قلب زیبا باش نه صورت زیبا هر انچه زیباست همیشه خوب نمیماند اما انچه خوب است همیشه زیباست
سر اخر چیزی که به حساب می اید تعدا سالهای زندگی شما نیست بلکه زندگی ای است که در ان سالها کرده اید…….
نام های خداوند
نامهای خدا در اسلام
اسماء حُسنی یا نامهای نیکوی خداوند نامهایی هستند که در اسلام برای الله به کار رفتهاست. غالبا شمار این نامها را ۹۹ نام دانستهاند که بیشتر آن در قرآن آمده است، ولی برخی دیگر براین باورند شمار آنها بیشتر است.
نامهای خدا در قرآن مجموعهای از بیش از ۲۰۰ نام خداوند است که در قرآن ذکر شدهاند و اصطلاحا، ۹۹ تای آن «(به عربی: اسماء الحسنی)» یا نامهای نیکوی خداوند خوانده میشوند. هر چند که تعداد نامهای خدا، شامل صفتها و کلمههای مرکب، در قرآن و سنت از ۹۹ عدد خیلی بیشتر هستند، ولی مسلمانان اعتقاد دارند که گروه برگزیدهای از نامها (نامهای نیکو)، تعدادشان ۹۹ عدد است.[۱]
از میان این ۹۹ نام، ۸۵ تای آن مستقیما در قرآن ذکر شده است. اما تعدادی از این نامها مستقیما در قرآن وجود ندارد. بعضی از محققان با رجوع به احادیث تا ۲۰۰ مورد از این نامها را یافتهاند.
اسماء حسنی
اسماء حُسنی را به ۳ گروه بخش کردهاند:
1. اسماء جمالی (۵۵ نام) برای کسب رحمت و روزی به کار میروند.
2. اسماء جلالی (۲۲ نام) برای ایجاد عداوت و از میان بردن حریف به کار میآیند.
3. اسماء مشترک (۲۲ نام) بسته به نیت، خاصیت هر دو گروه قبلی را دارند.[۲]
اعتقاد بر این است که یکی از اسامی خدا که بر کسی دانسته نیست اسم اعظم است. و با بر زبان آوردن آن هر خواستهٔ گوینده برآورده خواهد شد.
فهرست نامهای نیکوی خداوند
نوشتار اصلی: نامهای نیکوی خداوند
امام صادق از قول رسول الله نقل میکند:
«حق تعالی را نَود و نُه اسم میباشد که اگر کسی آنها را بر شمارد، وارد بهشت میشود و آن اسامی از این قرار است: الله، الإله، الواحد، الأحد، الصّمد، الأوّل، الآخر، السّمیع، البصیر، القدیر، القاهر، العلی، الأعلی، الباقی، البدیع، الباریء، الأکرم، الظّاهر، الباطن، الحی، الحکیم، العلیم، الحلیم، الحفیظ، الحقّ، الحسیب، الحمید، الحَفِی، الرّبّ، الرّحمن، الرّحیم، الذّاری، الرّازق، الرّقیب، الرّؤوف، الرّائی، السّلام، المؤمن، المهیمن، العزیز، الجبّار، المتکبّر، السید، السبوح، الشهید، الصّادق، الصانع، الطّاهر، العدل، العَفُوّ، الغفور، الغنی، الغیاث، الفاطر، الفرد، الفتّاح، الفالق، القدیم، الملک، القدّوس، القوی، القریب، القیوم، القابض، الباسط، قاضی الحاجات، المجید، المولی، المنّان، المحیط، المبین، المقیت، المصوّر، الکریم، الکبیر، الکافی، کاشف الضّر، الوتر، النّور، الوهاب، النّاصر، الواسع، الودود، الهادی، الوفی، الوکیل، الوارث، البرّ، الباعث، التّواب، الجلیل، الجواد، الخبیر، الخالق، خیر النّاصرین، الدّیان، الشکور، العظیم، اللطیف، الشافی
پرده خانه خدا
روی پـــــرده ی کعــبه ؛
این آیه حک شده اســت :
نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــيمُ
و مـــن . . .
هنــــوز و تا همیشــه
به همین یک آیــه دلخــوشــــم :
” بندگانم را آگاه کن که من بخشندهی مهــــربانم ! “
الهی !!!
الهی!
مخلصان به محبت تو می نازند و عاشقان به سوی تو می تازند
کار ایشان تو بساز که دیگران نسازند،
ایشان را تو نواز که دیگران نتوانند که نوازند
خواجه عبداله انصاری
گم نشیم!!!!
گم نشی!
و هر کسی از یاد خدای رحمان دل بگرداندبرای او شیطانی بگماریم که همنشین اوست(زخرف_٣۶)
نمی خواستم دیگه بنویسم ولی حالا می خوام پس می نویسم
می دونید چیه تازه فهمیدم هیچی نفهمیدم
تازه فهمیدم آدم یه دفعه تو دنیاش گم می شه همه چی رو از یاد می بره
تازه فهمیدم هر چی بالاتر باشی بدتر زمین می خوری
تازه فهمیدم اگه خودش نخواد خودتم بکشی رات نمی ده هی دور می شی
تازه فهمیدم نباید بهش عادت کرد باید هر روز درکش کرد.هر روز یه چیزی ازش فهمید.
تازه فهمیدم خیلی زود می گذره.جا نمونیم.ضرر می کنیم
هر کس ارزش خود را نشناخت بدبخت شد(امام علی)
دوست دارم بازم بگم ولی حوصلتون سر می ره
عشق می گوید به گوشم پست پست
صید بودن خوشتر از صیادی است
در برم ساکن شو و بی خانه باش
دعوی شمعی مکن پروانه باش
صبر کن .....
صبر کن وعده ی خدا حق است و فرا خواهد رسید.این مردم بی ایمان و یقین تو را تکان ندهند و سبکسارت نکنند(۶٠_روم)
سختی هر چی بیشتر می شه باید بفهمیم که اون نظرش به ماست.اقلا نگامون می کنه.اقلا هنوز دوست داره صداش کنیم.دوست داره صدامونو بشنوه.اشکامونو ببینه.خدایا شکرت که به ما درد دادی تا درمانش خودت باشی.خدایا بی دردم نکن که فراموشت کنم.که از یادم بری.که مغرور شم.که فکر کنم چیزی شدم.
الهی سوز عشقت بیشتر کن دل ریشم زدردت ریشتر کن
از این غم گر دمی فارغ نشینم به جانم صد هزاران نیشتر کن
آره انقد ننالیم که ماشین نداریم.خونه نداریم.پول نداریم.یه خورده اونو بخوایم.اینا اسباب بازی های این دنیاست.اصل اونه.تازه به اینام که می رسیم راضی نمی شیم هی مدل ماشینو ببر بالا.خودمونو می کشیم زیر صد تا قرض می ریم خونمونو دو تا کوچه ببریم بالاتر.اخرش چی؟آدم خوبه تلاش کنه همه چیز داشته باشه ولی یادمون باشه ما سوار الاغمون بشیم نه الاغمون سوار ما.
این عمر به ابر نو بهاران ماند
این دیده به سیل کوهساران ماند
ای دوست چنان بزی که بعد از مردن
انگشت گزیدنی به یاران ماند
یه لحظه؟؟؟
یه لحظه بهش فکر کن….
بیشترین استفاده قرآن بین ما:
• تو مجالس ترحیم و قبرستونها برای مرده هامون !
• یه کتاب دکوری روی تاقچه ها و قفسه کتابهامون!
• رد کردن مسافرامون از زیرش برای دفع بلا !
• چهار قل و ان یکادشو سر در خونه ها و مغازه هامون برای برکت ورفع چشم زخم آویزون میکنیم !
• یکی از ملزومات تزئین سفره عقد ، هفت سین ، شب چله و….!
• کسب انواع عناوین و القاب هنری به خاطر نوشتن آیاتش در ابعاد میلیمترییا کیلومتری و امثال اینها….!
• ابزار کار رمال ها !
• قسم خوردن به اون ، هرجا که بخوایم حرفمونو باور کنن
( حتی یه بچه 7 ساله هم هر جا نیازش باشه میگه: به قرآن قسم ! )
• استخاره باهاش برای خرید و فروش و ازدواج و طلاق….!
میمونه یه سؤال! :
قرآن برای همینها اومده؟
فقط همین استفاده ها رو از قرآن میکنیم؟………..همین؟!!
شما چی؟ چه طور استفاده ای از قرآن میکنید؟
نظرمبارکتان را ارسال کنید