در نتیجه این مجاهدت ها و تلاش ها و این شب بیداریها به کشفیات بسیاری دست یافت تا جائیکه صدای مناجات برگها و درختان و پرندگان و حتی سنگریزه ها را نیز با گوش دل می شنید.
در عالم اسلام همواره زنان شایسته و متعهدی وجود داشتهاند كه در عرصههای مختلف فرهنگ و ادب و در جبهههای ایثار و تلاش، منشأ آثار و بركات فراوانی بودهاند.
با تكیه بر قرآن كریم و سنت نبوی(صلیاللهعلیه وآله) و سیره معصومین(علیهم السلام)، ارج نهادن به زنان و ادای حقوق آنان، همواره موجب رشد و پیشرفت زنان مسلمان در جامعه اسلامی بوده و هست.
نمونه والای این زنان شایسته و والامقام در تاریخ اسلام شخصیتهای ارجمندی مانند حضرت خدیجه، حضرت فاطمه زهرا، زینب كبری و سكینه بنت الحسین كه درود خدا بر همه آنان باد، میباشند.
در مقاطع مختلف تاریخ اسلام نیز، زنان فداكار، عالم و متقی فراوانی وجود داشتهاند كه در عین كار و تلاش و تربیت صحیح نفس خویش، از رعایت جزییترین مسایل اخلاقی، غفلت نورزیده و در عین حال تربیت مردان شایسته روزگار را، به عهده داشته و مربی لایق و ارزشمندی برای جامعه بودهاند. در تاریخ اسلام به خصوص در مذهب شیعه، نمونههای بسیاری از این قبیل بانوان به چشم میخورد كه از جمله آنها میتوان به مادر سیدرضی و سیدمرتضی علمالهدی، دختر شیخ طوسی و نیز دختر ملا محمدتقی مجلسی، یعنی آمنه بیگم و… اشاره نمود.
زندگینامه
نصرت الملوک دختر امین التّجار اصفهانی در سال ۱۲۶۶ هجری شمسی در خانواده ای اصیل و مذهبی در شهر اصفهان به دنیا آمد . پدر ایشان حاج سید محمدعلی امینالتجار اصفهانی، فردی مومن و سخاوتمند و مادرشان بانویی بسیار شریف، متعبد و خیرخواه بود كه خداوند پس از سه فرزند پسر، این دختر را به ایشان عطا كرد. مادر با روشن بینی در چهار سالگی، فرزند را برای آموزش قرآن و فراگیری خواندن و نوشتن به مكتب میفرستد، در حالی كه فضای حاكم بر آن ایام به گونهای بود كه كمتر خانوادهای به خود اجازه میداد كه دخترش را برای كسب دانش به مكتب یا مدرسه بفرستد و چه بسیار والدینی كه آموزش و آشنایی با خط و نوشتن را برای دختران خود جایز نمیدانستند.
او سنین کودکی را بر خلاف هم سن و سالان خود در تفکر وسکوت و دور از قیل و قال و بازی بچه ها گذراند . ولی از چهار سالگی به مکتب رفت این آغاز یادگیری علوم دینی و قرآن برای او بود او عاشق کتاب خواندن و تفکر بود و لحظات زیادی از عمرش را به مطالعه و یا خواندن قرآن می گذراند گویی در قرآن نشانی از بهشت را می یافت .
پس از چند سال، این حجم از کار و تحصیل برای او کفایت نکرد و او در جریان جلسات یادگیری قرآن این نکته را دریافت که زنان در بین خود نیاز به یک مجتهد دارند تا مسائل مربوط به ایشان را به خوبی درک کرده، احکامش را به راحتی استخراج و در اختیارشان قرار دهند .
تحصیلات
پس از مدتی و با کسب اجازه و موافقت پدر، و در سن یازده سالگی آغاز به تحصیل علم به صورت جدی و هدفمند و با کمک معلمینی در منزل نمود. وی در سن ۱۵ سالگی با پسر عموی خود میرزا پسر معین التّجار اصفهانی ازدواج کرد اما از آنجائیکه شوق به علم و ادامه تحصیل در وجود او شعله می کشید، حتی پس از ازدواج و همزمان با به دوش کشیدن دو وظیفه خطیر همسرداری و مادری، لحظه ای از یادگیری و علم آموزی فروگذار نکرد. آقا میر سید علی نجف آبادی اولین استاد او در این مرحله بود که تا آخر نیز همراه ایشان بود تا مگر دل دریائیش را سیراب نماید .
فوت فرزندان متعددش
او حتی پس از فوت چند فرزند بر اثر بیماریهای مختلف نیز ناامید و دست بردار نشد و همیشه به رحمت خداوند امیدوار و شاکر و شکرگزار او بود.
در نتیجه این مجاهدت ها و تلاش ها و این شب بیداریها به کشفیات بسیاری دست یافت تا جائیکه صدای مناجات برگها و درختان و پرندگان و حتی سنگریزه ها را نیز با گوش دل می شنید. از میان چندین فرزندی که به دنیا آورد تنها یکی از آنها برایش زنده ماند و شاید اینهم عرصه ی آزمایش دیگری از جانب خداوند برای او بود ، تا با سختی و داغ های پی در پی بتواند راه کمال را سریعتر بپیماید .
کتاب ها و مبارزات
عظمت كار این بانو و تلاشهای مستمر وی در آن زمان، بسیار درخور توجه است البته ایشان به دلیل این كه اوقات زندگیشان به فراگیری درس و علم میگذشت، بیشتر در خانه بودند و كمتر از خانه خارج میشدند. ولی در ایامی كه لازم میدیدند كه باید دفاع صورت بگیرد و كاری انجام شود، از منزل خارج میشدند و به تدریس و راهنمایی بانوان میپرداختند.
در سال ۱۳۱۶ پس از ارسال یک نسخه از کتاب فوق الذکر برای نجف، آیت ا… شیخ محمدرضا نجفی به بانو اجازه ی روایت می دهند:
این سالها مصادف می شود با حکومت رضاخان و ترویج فساد و بی بندوباری توسط وی و کشیدن چادر از سر زنان و او به همین علت مشغول به پرورش و تربیت دختران مؤمنه و کوشایی که نمی خواهند در جامعه حضور یا بند، نمود . زینب السادات همایونی یکی از این شاگردان است که به خوبی راه او را می پیماید و همراه و هم مسیر او در طیّ الباقی طریق می شود . او کتابهای زیادی را در طول سالهای ۱۳۱۶ تا ۱۳۲۹ تألیف می نماید که از جمله آنهاست اخلاق و راه سعادت بشر سیر و سلوک در روش اولیاء ،النفحات الرحمانیه فی الواردات القلبیه ( که کتابی است مخصوص خواص به زبان عربی )وی در سال ۱۳۳۶ شروع به نگارش تفسیر پانزده جلدی مخزن العرفان می نماید که تا سال ۱۳۵۳ نیز به طول می انجامد . او با کمک برخی شاگردان در سال ۱۳۴۴ دبیرستان امین و پس از آن نیز در سال ۱۳۴۶ حوزه علمیه خواهران با نام مکتب فاطمه (س)، را تأسیس می نماید که نقش بسیار مهمی در تعلیم و تربیت دختران مؤمنه و انقلابی ایفا می کند.
روزی بعد از مطالعه كتابهای امام، ایشان فرمودند كه: معرفت امام بالاست و عرفان ایشان به حد اعلای خود رسیده است. اگر كسی خواست، خدای ناكرده تهمتی بزند یا توهینی بكند، از قول من بگویید كه بد میبینی. مبادا یك وقت خدای ناكرده توهین كنید. چون معرفت ایشان بالاست كه میتوانند این كارهای محیرالعقول را انجام بدهند.
مجری این فعالیتها، خانم صدیقه دولتآبادی بود كه میگفتند حتی ۱۵ سال قبل از جریان كشف حجاب، ایشان به طور رسمی، حجاب خود را برداشته بود. دولتآبادی، كانونی هم به نام «كانون بانوان» دایر كرده بود كه بعد از برداشتن حجابش و ظاهر شدن در ملأ عام، مردم این كانون را آتش زدند. البته افرادی مانند خانم دولتآبادی كم نبودند. زنانی هم بودند كه فكر كردند اگر در این گونه مراسم شركت كنند، متجدد خوانده میشوند و عدهای هم به دلیل مشاغلی كه داشتند، به داشتن ملاقات و گفت و شنودهایی مجبور بودند.
یكی از دست پروردگان محفل پر فیض بانو امین در باب نظم، تدبیر و عظمت معنوی وی میگفت: «در مورد زندگی خانم امین باید بگویم كه در تنظیم وقت، ابتكاری عجیب داشتند و چنان اوقات خود را تنظیم میكردند كه به تمام كارهایشان میرسیدند، گویا خداوند به وقت ایشان هم، بركت داده بود. هرگز از حوادث نمیترسیدند و در كارها به خدا توكل میكردند و از میهمانان با خوشرویی و سادگی پذیرایی میكردند. میخواستند جوانان را بدون اجبار و با منطق، جذب اسلام كنند.»
بانو امین و انقلاب اسلامی
بانو امین، از شیفتگان و معتقدان به انقلاب اسلامی ایران و رهبری عظیم الشأن آن بود. در این مورد یكی از شاگردان ایشان آورده است: «در سال ۵۹ كه حاجیه خانم امین، اصلاً نمیتوانستند از منزل خارج شوند، از طریق تلویزیون در جریان انقلاب قرار داشتند، زمانی كه امام(ره) از تلویزیون سوره حمد را تفسیر كردند، شیفته بیان و مطالب امام شده بودند. به همین علت، به مطالعه آثار امام پرداختند.
نسبت ایشان با سی واسطه به امام علی بن ابی طالب(علیهالسلام) میرسید. وی در بیان مقام و موقعیت خاندان عصمت و طهارت و منزلت و جایگاه آنان تلاش میكرد، به طوری كه عشق و علاقهاش به مقام والای ولایت در كتاب « مخزن اللئالی فی مناقب مولی الموالی حضرت علی(علیهالسلام)»، روشنگر این حقیقت است.
همین طور امام نیز جویای احوال این بانوی مجتهده میشدند.
یكی از روحانیون اصفهان در این خصوص گفته است: «چند مرتبه كه حضور حضرت امام خمینی(ره) مشرف شدم، ایشان جویای حالات و اشتغالات و سلامتی بانو مجتهده امین شدند و در مقابل به منزل حاجیه خانم امین كه میرفتم، بانوی ایرانی مقید بودند، برای سلامتی حضرت امام(ره) و موفق شدن ایشان و پیشرفت در اهداف مقدس اسلام دعا كنند.
بانو امین در پاسخ سوالی در رابطه با این كه در عصر حاضر بهترینها برای زنان چیست، اینگونه پاسخ دادند:
«در موقعیت امروز، آنچه برای زنان در درجه اول مورد اهمیت قرار دارد این است كه، با نفس و دمخواهیهای خود در مورد زر و زیور و طرز لباس پوشیدن خود و به مدلهای گوناگون درآمدن، مبارزه كنند.
با این كه این كار، مشكل به نظر میرسد ولی در نتیجه به كمال معنوی، زودتر نایل میشوند. پس بهترین جهاد، حفظ پوشش زنان است.»
یکی از درس آموختگان او گفته است: اولین برخورد من با ایشان مانند یك بیمار بود. در خودم خیلی احساس دردمندی میكردم، و احتیاج به طبیب حاذقی داشتم. بیانات و چهره ایشان برای من دارویی بسیار موثر بود. همان طور كه خودشان بیان میفرمودند، دارویی كه طبیب میدهد تلخ است ولی شفایش شیرین است.
در آن زمان، رضاخان آرمانهای جدید و كاذبی داشت و ایدئولوژی مخصوص خودش را ترویج میكرد. مثلا در مورد تجددخواهی، در باره ناسیونالیسم افراطی كه این ناسیونالیسم افراطی را برد و اصل تحقیر فرهنگ و محو آثار تمدن اسلامی و همچنین برگشت به ایران قبل از اسلام قرار داده بود. اتفاقاً در همین زمان بودكه خان مامین از نام مستعار «بانوی ایرانی» استفاده كردند.
اینطور استنباط میشود كه چون رضاخان میخواست زنانی را به قبل از اسلام برگرداند و آن هویت و اصالت را به آن دوران نسبت بدهد، خانم امین خواستند بگویند كه بانوی ایرانی این زمان، بانویی است كه از اسلام و دوران اسلامی، زندگی نوین و واقعی خود را شروع كرده است. یعنی دوران قبل از اسلام، هویت و اصالتی نداشته است، ولی از زمانی كه اسلام به ایران وارد شد و ایرانیان مسلمان شدند، هویت اصلی و واقعی زن ایرانی شكل گرفته است. بنابراین، ایشان در مقابل ناسیونالیسم افراطی رضاخان، خودشان را بانوی ایرانی لقب دادند.
اخذ در اجتهاد و تائئد مراجع عظام
او بیشتر علوم را در خانه و نزد علامه آیت الله سیدمحمد علی نجف آبادی و شیخ مرتضی مظاهری فرا گرفت.
سیده نصرت امین مجتهد، توسط تعدادی از آیات عظام و مراجع عظیمالشان زمان خود به اخذ درجه اجتهاد و روایت نایل گردید كه برخی از آنان عبارتند از مرحومان: آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالكریم حائری یزدی (موسس حوزه علمیه قم)، آیت الله العظمی آقا سیدمحمدكاظم شیرازی، آیت الله ابراهیم حسینی شیرازی اصطهبناتی، آیت الله شیخ محمدرضا نجفی اصفهانی، حجةالاسلام والمسلمین حاج شیخ مرتضی مظاهری نجفی اصفهانی.
مقام شامخ علمی و معنوی این بانوی فرزانه از اجازه روایت آیت الله شیخ محمدرضا نجفی به خوبی استنباط میشود كه در باره وی فرموده است: «به این سیده دانشمند و شریف، گوهر گرانقدر مستور، گل سر سبد باغ فرزندان زهرای اطهر، بانوی فرزانه، حكیم و عارف كامل… اجازه دادم كه روایت كند از من، هر چه را كه روایتش برای من صحیح است از كتب تفسیر و ادعیه و حدیث و فقه.»
نتیجه آن همه تلاش و كوشش علمی، كه زمینهی آن را تقوای علمی و زهد آن بانوی پرهیزگار فراهم كرده بود به طوری كه حتی دانشمند بزرگ، فقیه اهلبیت و رجال عظیمالشان، آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی، از خانم امین، درخواست اجازه روایت نمود و ایشان در قسمتی از این اجازه نامه كه به تاریخ اول محرم الحرام ۱۳۵۸ه. ق جهت آیت الله مرعشی نوشته، چنین آورده است: «پس از استخاره به ایشان اجازه دادم كه روایت كند از من هر چه را كه روایتش برای من صحیح است از كتب تفسیر و ادعیه و حدیث و فقه و غیره، اینها كه از تالیفات شیعه، آنچه اصحاب، از غیر شیعه روایت كردهاند، به جمیع طرقی كه معلوم و در خود مضبوط است.»
همچنین شخصیتهایی چون آیت الله العظمی مرعشی نجفی رحمةالله علیه و مرحوم علامه طباطبایی رحمةالله علیه، با توجه به مقام علمی و عرفانی خانم امین، محضر درس او را مایه فیض و افاده میدانستند.
مهدويت در آثار بانو امين
بانو از کتاب مناقب که يکي از کتاب هاي معتبر سنّيها است چنين نقل می کنند:
رسول الله (صلي الله عليه وآله وسلم ) فرمود: يا علي (عليه السّلام) تو وصيّ مني جنگيدن با تو جنگيدن با من است و صلح کردن با تو صلح کردن با من است و تو امامي و پدر يازده امام هستي و آنها طاهر و معصوم مي باشند و از آنها است مهدي قائم (عجل الله تعالي وفرجه الشريف ) . و آن کسي است که زمين را پر مي کند از عدل و دوستي .
يا علي (عليه السّلام) واي به کسي که دشمن بدارد شما را اگر مردي تو را و اوّلاد ترا به جهت خدا دوست بدارد خدا او را محشور مي گرداند با تو و اوّلاد تو و شما در درجات بلند با من هستيد و تو قسمت کننده ي بهشت و جهنم مي باشي دوستانت را داخل بهشت ميکني و دشمنانت را داخل جهنم.
مضمون اين حديث با اختلاف الفاظ متواتر معنوي است بين سني ها و نيز دليل ديگر تمام اديان و مذاهب مختلفه که معتقد به خدا و پيغمبري مي باشند عموماً متفقند که : در آخر الزمان وقتي کفر و فساد عالم را فرا گرفت خداوند شخصي را مي فرستد که مصلح جامعه باشد و فساد را به نظام و کفر را به ايمان تبديل گرداند و زمين را از عدل و داد پر گرداند پس از آن که مملو از ظلم و جور شده باشد.
منتهي آن مصلح را هر کسي به اسمي مي گويد ، يهودي ها گويند اسم آن الياس است ، عيسوي ها گويند آن شخص عيسي عليه السلام است ، بودائي ها گويند خود بودا است ، مسلمان ها به اعتبار حديثي که بين تمام آنها مشهور و معروف است مي گويند مهدي قائم از ذريه فاطمه (سلام الله عليها) است.
خلاصه همه متفقند که وقتي کفر و فساد عالم را گرفت به مقتضاي عدل و کرم خداوندي لازم است مصلحی بفرستد که مردم را از سرگرداني و گمراهي به جاده مستقيم هدايت نمايد.و در فضيلت او همين بس که اولادي از آن وجود مبارک ظاهر گرديد که عالم را به نور علم و دانشش منور مي گرداند و زمين را پر از عدل و داد مي کند پس از آن که پر از ظلم و جور شده باشد.
شاگردان و دانش آموختگان
كلیه شاگردان و پرورش یافتگان محضر با بركتش، به جز جهات علمی و آنچه كه مربوط به علوم قرآنی و دانشهای الهی میشد، در درجه اول، درس معرفت میآموختند. رفتار و سلوك این بانوی مجتهد، مهمترین مطلبی بود كه آنان را جذب خود مینمود.
ایشان روی تحصیلات بالا تاكید داشتند. میفرمودند: علم با عمل، علم با تهذیب، علم با تزكیه. اگر علم بدون تزكیه شد، برای انسان غرور و حجاب میآورد، ممكن نیست كه انسان بتواند صعود كند، سقوط، حتمی و صد در صد است. میفرمودند: «نفس را تزكیه كنید كه بعثت انبیا به همین دلیل بوده است.»
یك روز خدمت ایشان رسیدم. گفتند برایم حمد بخوان. گفتم: من كه قابل نیستم برای شما حمد بخوانم. فرمودند: بخوان تا قلب من روشن شود. من كنار تختشان نشستم و دستشان را گرفتم و شروع به خواندن هفتاد مرتبه حمد كردم. همین طور كه حمد میخواندم در خود فرو رفته بودم كه من قابلیت ندارم، خودشان منبع عرفان و شناخت و موحد حقیقی هستند. ناگهان نگاهم به بیرون افتاد. درختان را شاهد گرفتم و گفتم: خدایا تو میدانی، در قیامت، تمام این درختان شهادت میدهند كه این شخصیت كه اكنون در این بستر افتاده است در شبانه روز چقدر با خدا مناجات داشته است. بعد از این احساس كردم كه همه درختان حمد میگویند. بدنم شروع كرد به لرزیدن.
آنچه را مشاهده كرده بودم به حاج خانم گفتم. آهی كشیدند، دست روی قلبشان گذاشتند و فرمودند كه حالم خوب شد و احساس آرامش میكنم. سپس «انا انزلناه» را خواندند و از جا برخاستند و فرمودند كه:« قلبت تا اندازهای روشن شده است، مواظب باش آن را كدر نكنی.» ایشان بسیار متواضع و فروتن بودند، و با مهربانی و دلسوزی، دلشان میخواست به همه كمك كنند، كمك فكری، كمك علمی و كمك اخلاقی.
نسبت ایشان با سی واسطه به امام علی بن ابی طالب(علیهالسلام) میرسید. وی در بیان مقام و موقعیت خاندان عصمت و طهارت و منزلت و جایگاه آنان تلاش میكرد، به طوری كه عشق و علاقهاش به مقام والای ولایت در كتاب « مخزن اللئالی فی مناقب مولی الموالی حضرت علی(علیهالسلام)»، روشنگر این حقیقت است.
اگر بخواهیم ایشان را وصف كنیم، شاید كتابها شود، اما زبان، یارای بیان و قلم، یارای نوشتن و كاغذ، گنجایش این توصیف را ندارد. باید از آثار بزرگ این بانو استفاده كرد تا بتوان به شخصیت ایشان پی برد.
وفات
سرانجام در شب دوشنبه اول رمضان المبارک ۱۳۶۵ هجری شمسی در حالیکه کوله بار نورانی ۹۵ سال تجربه، تلاش، علم اندوزی و عبادت و زهد را بر دوش دارند، چون قطره ای به دریا می پیوندند . آرامگاه ایشان در تکیه خانوادگیشان در تخت فولاد اصفهان و در کنار قبر حاج میرزا آقا معین التجّار اصفهانی می باشد . خداوند روحش را با بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) محشور نماید .
شماری از آثار بانو امین
این عالم فاضل و فقیه نادر در طول عمر پربار خود آثار متنوع علمی از خود به جای گذاشت که هر کدام چون گوهری ناب می درخشند. ذیلاً به معرفی این آثار می پردازیم:
۱-«الأربیعن الهاشمیه»
۲-«تفسیر مخزن العرفان» (در پانزده جلد) که یک دوره کامل تفسیر قرآن است.
۳-اقتباس و ترجمه «تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق این مسکویه»:
۴-جامع الشتات
۵-«روش خوشبختی و توصیه به خواهران ایمانی»
۶-«سیر و سلوک در روش اولیا و طریق سیر سعدا». از کتاب های مهم عرفانی خانم امین.
۷-«مخزن اللثالی فی فضائل مولی الموالی حضرت علی (ع)»
۸-«معاد یا آخرین سیر بشر»
۹-«نفحات الرحمانیه فی واردات قلیله»
سخن بزرگان
استاد دانشمند مرحوم آیة الله محمدتقی جعفری مقام علمی این بانو را این چنین توصیف نموده است:
«با توجه به آثار قلمی كه از این خانم در دسترس ما قرار گرفته، به طور قطع میتوان ایشان را از علمای برجسته عالم تشیع معرفی نمود، و روش علمی ایشان هم كاملاً قابل مقایسه با سایر دانشمندان بوده، بلكه با نظر به مقام عالی روحی، باید ایشان را در گروه نخبهای از دانشمندان به شمار آورد كه به اضافه فراگرفتن دانش به تولد جدید در زندگی نایل میشوند.»
مقام معظم رهبري:
بانوی بزرگوار مرحومه سرکار حاجیه خانم امین در عصر خود آیتی از استعداد و استقامت و ظرفیتهای بالای ذهنی زنان تحصیلکرده دینی ما بوده است. رحمت خداوند بر ایشان باد.
منابع:
سایت تبیان
مرکز امور زنان ریاست جمهوری
سایت راسخون