برگزاری مراسم سوگواری ایام فاطمیه در مدرسه علمیه حضرت زینب(س)سریش آباد
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه حضرت زینب (س) سریش آباد مراسم سوگواری حضرت زهرای مرضیه(س)از تاریخ 9/01/93 الی 15/01/93رأس ساعت 15 در این مدرسه علمیه برگزار گردید. همچنین نمایشگاه مختصری از زندگانی حضرت زهرا(س) و امام علی (ع) در سالن مدرسه برپا شد که شرکت کنندگان ضمن شرکت در مراسم از این نمایشگاه دیدن نمودند.
لازم به ذکر است این مراسم با سخنرانی طلاب شروع شد و روز شهادت حضرت زهرا (س) با سخنرانی مدیر محترم این مدرسه مبارکه سر کار خانم ملاولی به پایان رسید همچنین بعد از سخنرانی حدیث کساء قرائت می گردید و سپس مداح اهل بیت(ع) به ذکر مصیبت می پرداختند و در پایان با پذیرایی از مهمانان که بصورت پر شور شرکت داشتند مراسم به اتمام رسید.
در روز آخر مراسم سرکار خانم ملاولی مدیر محترم مدرسه حضرت زینب(س)خاطر نشان کرد: همانطور که شبقدر بهترین شب خداست و هیچکس به عظمتش پی نبرده است، شخصیت و عظمت حضرت فاطمه(س) نیز از این جهت شبیه به این شب است.
وی با اشاره به شب قدر تصریح کرد: شب قدر ظرف زمانی و زمان نزول یکباره قرآن است حضرت زهرا (س)هم محل نزول قرآنهای ناطق است. شب قدر مجهول است، ابعاد وجودی حضرت زهرا (س) هم برای ما مجهول است حتی تاریخ شهادت و قبر او مجهول است.
وی افزود: قدر یک شب است و کوتاه طول عمر حضرت زهرا(س) نیز بسیار کوتاه بود با وجود کوتاهی شب قدر برکات زیادی دارد و شبی به فضیلت آن نمی رسد حضرت زهرا(س) با وجود عمر کوتاه خیر کثیراست چرا که نسل نبوت از دامان حضرت زهرا (س) است و تا روز قیامت برکت دارد.این شب سراسر سلام است، امنیت است، آرامش است رحمت و برکت است فاطمه همچون مظهر لطف و رحمت خداست چرا که از تمام شرور جدا بود و وجودش نور محض بود هم چنان که آخر شب قدر به صبح روشن منتهی می شود انتهای امامت هم صبح ولایت یوسف است که شب تاریک را به صبح هدایت تبدیل خواهد کرد.
بیانیه مرکزمدیریت حوزه های علمیه خواهران در محکومیت بیانیه پارلمان اروپا
بسم الله الرحمن الرحیم
پارلمان اروپا دراقدامی مداخله جویانه اقدام به انتشار بیانیهای در محکومیت جمهوری اسلامی ایران به نقض حقوق بشر نموده است و با این اقدام گستاخانه همسویی خود را با دشمنان مردم ایران، خصوصا آمریکا و اسرائیل ثابت نمود.
نشان دادن ظاهری متمدن و آراسته و نمایی خوشایند از رعایت حقوق انسانها نمیتواند خوی واقعی و باطن بیبنیان و اساس و وابستگی و سرسپردگی مخفیانه سردمداران اروپا را به لابیهای صهیونیسم مخفی نماید.
عدم شناخت این به اصطلاح سیاستمداران از اعتقادات و باورهای مردم دینمدار و مسلمان ایران اسلامی باعث میشود گاه گاهی نظری از روی توهم مطرح و پس از اندکی رسوا شده و با شرمندگی وخفت به عقب بنشینند.
اینان باید بدانند پیشرفتهای گوناگون در عرصههای مختلف در ایران اسلامی از پشتوانه مردمی معتقد برخوردار است که بر اساس آیه شریفه «واستقم کما امرت» تا پای جانشان در دفاع از دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایستاده و خواهند ایستاد. حال چگونه این امت مومن و متقی به شما اجازه خواهند داد درخصوص مسائلی که نه تنها شرع مقدس آن را قبیح میداند که انسانیت و ارزشهای بشری نیز با آن به ستیزه و مخالفت درآمده است را به آنها دیکته نموده و خواستار آزادی یکی از وقیحترین و زشتترین اعمالتان در بین آنها گردید؟
آیا شما اعمال ننگین خود و هم پیمانانتان را در گذشته و حال که سراسر آزادی و حقوق بشر را نشانه گرفته و به بهانههای گوناگون به جان و مال و ناموس دیگر ملتها تعدی و تجاوز تاخته است را فراموش کرده و نادیده میگیرید؟
به جاست اگر تورقی در اسناد و اخبار و گزارشات ملل دیگر خصوصا در آفریقا و آسیا بزنید و بنگرید که کمتر جایی را میتوان مشاهده نمود که اثری از حضور خصمانه و شیطانی شما و دوستانتان نبوده باشد.
مصر، لیبی، تونس، پاکستان، افغانستان، سوریه، عراق و حتی مردم اروپا وآمریکا و صدها نقطه دیگر از این جهان، شاهد و گواه بیعدالتی و نقض حق انسانها و ملتها به دستان بیکفایت شما مدعیان رعایت حقوق بشر است.
روسا و زمامداران کشورهای آمریکا و اروپا باید بدانند، اینجا ایران است و تمامی تاریخ گواه بر آزادگی و پایبندی مردم آن به اعتقادات و ارزشهای الهی و انسانی بوده و خواهند بود.
قطعا مسئولین محترم و انقلابی این نظام مقدس و آحاد ملت شریف و متدین کشور بزرگ و مسلمانان ایران اجازه هیچ گونه دخالتی را به شما نخواهند داد و هرگونه دسیسه و نیرنگ را به خوبی رصد و دفع خواهند نمود.
مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران بیانیه پارلمان اروپا در متهم نمودن جمهوری اسلامی ایران به نقض حقوق بشررا محکوم نموده و خواستار برخورد مناسب و انقلابی از سوی مسئولین محترم با این گستاخی بزرگ است.
به مناسبت سالروز شهادت آیت الله سيد محمد باقر صدر
علامه شهيد، آيت الله سيد محمد باقر صدر، يکي از بزرگترين انديشمندان مسلمان _ و به تعبير امام خميني: «مغز متفکر اسلامي» _ در تاريخ اسلامي به ويژه در قرن چهاردهم هجري است.
سيد محمد باقر صدر در تاريخ 25 ذيقعده 1353 در شهر مقدس کاظمين ديده به جهان گشود. و دومين فرزند خانواده بود. پدرانش همه از عالمان دين بودند. پدرش سيد حيدر در جواني فوت کرد، پدر بزرگش آيت الله العظمي سيد اسماعيل صدر که يکي از مراجع بزرگ تقليد شيعه در نيمه اول قرن چهارده اسلامي بود در سال 1338 ق. وفات کرد. و ديگر اجدادش که شاخه هايي سرسبز و پربار از شجره پربرکت «خاندان صدر» و از تبار غيرتمند و پاک امام کاظم (ع) بوده اند و در سرزمين ايران، لبنان وعراق از پاسداران فرهنگ و انديشه و دانش و دين بشمار مي رفته اند.
خواهرش «آمنه بنت الهدي صدر» يکي از زنان دانشمند، شاعر، نويسنده و معلم فقه و اخلاق بود که در مسير جهاد و مبارزه، با بردارش سيد محمد باقر همگام شد و سرانجام سرنوشت هر دو به شهادت وسعادت ابدي ختم گشت.
سيد محمد باقر، از پنج سالگي به مدرسه رفت و تا يازده سالگي دوره ابتدايي را به اتمام رساند. در اين دوران، نبوغ شگفت انگيز و استعداد سرشار خدادادي او درخشيد و تعجب آموزگاران خود رابرانگيخت، بطوري که اولياي مدرسه تصميم گرفتند او را به مدرسه کودکان تيزهوش و نابغه بگذارند تا به هزينه دولت درس بخواند و پس از طي مراحل لازم و قانوني، به دانشگاههاي اروپا يا آمريکا اعزام کنند و در رشته هاي علوم جديد تحصيل کند و به کشور خود بازگردد.
او به تحصيل علوم ديني و پرداختن به رشته کار پدرانش گرايش داشت و از طرفي مادر و برادر بزرگش رضايت ندادند که او به پول دولت وابسته به غرب و دست اندرکاران خود باخته آموزش و پرورش آن روز عراق، درس بخواند……
بالاخره با راهنمايي دو دايي فقيه و دانشمندش آيت الله «شيخ محمد رضا آل ياسين» و آيت الله «شيخ مرتضي آل ياسين» به فراگيري دروس حوزوي و علوم ديني پرداخت.
تحصيلات علوم ديني را با کتاب «معالم الاصول» نزد برادرش سيد اسماعيل آغاز کرد و ديگر کتابهاي دوره سطح حوزه را با شور و شوق و تلاش بسيار در مدتي کوتاه خواند و تمام کرد. او علاوه بر تحصيل، دروس ابتدايي را نيز به خواهرش بنت الهدي مي آموخت و بنت الهدي بي آنکه به مدارس نامناسب دخترانه آن روز عراق پاي بگذارد، نزد برادرش سيد محمد باقر قرآن، ادبيات، تاريخ، حديث فقه، اصول و …… را آموخت.
در نجف اشرف، شهر امامت و فقاهت:
در سال 1365 ق. که دوازده ساله بود همراه برادرش سيد اسماعيل به نجف اشرف رفت تا در محضر اساتيد بزرگ حوزه علميه شهر امامت، به تحصيلات عالي بپردازد. او دوره عالي فقه و اصول را در نزد مرحوم آيت الله العظمي سيد ابوالقاسم خويي و مرحوم آيت الله شيخ محمد رضا آل ياسين گذراند. فلسفه اسلامي (اسفار ملاصدرا) را از مرحوم «شيخ صدرا بادکوبه اي» آموخت. و در کنار آن، طي سالها، فلسفه غرب و نظرات فلاسفه غير مسلمان را به دقت مورد تحقيق و نقد قرار داد. کتاب «فَلسفَتُنا» (فلسفه ما) گوياي ابعاد گسترده انديشه هاي فلسفي سيد محمد باقر صدر است.
در ديگر رشته هاي علوم مثل حديث، رجال، درايه، کلام و تفسير نيز سالها به تحصيل و تحقيق و مطالعه گذراند و به کمال رسيد.
سيد محمد باقر در طول هفده _ هيجده سال تحصيل (از آغاز تا پايان) علاوه بر استفاده از هوش و استعداد و نبوغ فوق العاده اش، روزانه حدود شانزده ساعت به تحصيل و مطالعه و مباحثه و تحقيق مي پرداخت و خودش نيز هميشه مي گفته است که من به اندازه چند طلبه درسخوان، تلاش مي کنم. در سايه اين پشتکار بود که بر همه مشکلات فايق آمد و در کسب دانش و فضيلت به مقامي عالي دست يافت.
تعليم و تربيت:
سيد محمد باقر از بيست سالگي با تدريس کتاب «کفايه الاصول»، تعليم و تربيت طلاب جوان را آغاز کرد. از بيست و پنج سالگي به تدريس خارج اصول و از بيست و هشت سالگي به تدريس دوره خارج فقه براساس کتاب «العروه الوثقي» پرداخت. بعدها فلسفه و تفسير قرآن نيز تدريس مي کرد. او در طول نزديک به سي سال تدريس و تعليم، شاگرداني جوان، محقق، پرشور، متقي، متفکر، آگاه، مجاهد و سياستمدار تربيت کرد که هر يک از آنها بعدها پرچمدار نشر علم و فرهنگ و آيين جهاد در راه خدا شدند و بعد از استادشان، راه علمي، فکري و سياسي _ اجتماعي او را ادامه دادند.
حمايت از امام:
سيد محمد باقر صدر، نهضت امام خميني در ايران را روزنه اميدي براي نجات امت اسلامي مي دانست. بنابراين از آغاز نهضت اسلامي امام در سال 1342 ش آن را تحت نظر داشت و از امام و حرکتش حمايت مي کرد.
در تاريخ 9 جمادي الثاني 1385، حضرت امام خميني از تبعيدگاه ترکيه به نجف اشرف منتقل شد. ورود امام به حوزه علميه نجف، جنب و جوشي در آن ايجاد کرد. علما و روحانيون نجف درباره استقبال از امام، نظرات مختلفي داشتند. آيت الله صدر با اشتياق تمام به همراه عده اي از علماي ديگر، در مراسم استقبال و پيشواز از امام شرکت، و شاگردان و همفکرانش را نيز به آن دعوت کرد… در تمام چهارده سال اقامت امام در نجف، سيد محمد باقر با ايشان ارتباط نزديکي داشت و به امام عشق مي ورزيد،عشقي که تا آخر عمر در بين او و امام بود.
دوران مرجعيت:
دوران مرجعيت آيت الله سيد محمد باقر صدر، پس از وفات آيت الله حکيم (1390 ق) آغاز شد و بسياري از مردم عراق از او تقليد کردند. در سال 1392 ق. رژيم بعث عراق، بيش از پيش از تحرکهاي ضد استبدادي حزب دعوت اسلامي و ديگر گروههاي مبارز و مسلمان به وحشت افتاد. بنابراين با يورش به خانه هاي مبارزان و مجاهدان، عده زيادي را دستگير و زنداني کردند. آيت الله صدر نيز با اينکه بيمار بود و در بيمارستان نجف بستري شده بود، تحت نظر مأموران سازمان امنيت رژيم بعث قرار گرفت. تا اينکه با اعتراض مردم و علما، سازمان امنيت دست از او برداشت.
از حوادث مهم ديگر در دوران مرجعيت آيت الله صدر، حرکت اربعين سال 1397 بود. مردم نجف از قديم هر سال در روز اربعين حسيني، مويه کنان و عزادار، با پاي پياده از نجف تا کربلا راهپيمايي مي کنند. در آن سال، آيت الله صدر هر چه در توان داشت به هيئتهاي عزادار مساعدت کرد تا مراسم شورانگيز اربعين را هر چه با شکوهتر برگزار نمايند. آن روز دهها هزار نفر در قالب عزاداران حسيني، اعتراض خود را عليه سلطه ضد انساني رژيم بعث عراق، اعلام کردند.
به دنبال آن قيام تاريخي، آيت الله صدر، را دستگير و به سازمان امنيت بغداد منتقل کردند، در آنجا پس ازبازجويي، هشت ساعت تحت شکنجه جسمي و روحي قرار دادند. آثار آن شکنجه ها، تا آخر عمر در بدنش هويدا بود و بسختي مي توانست از پله ها بالا برود.
تحريم پيوستن به حزب بعث:
يکي از برنامه هاي خطرناک رژيم بعثي عراق، «بعثي کردن نظام آموزش و پرورش» بود. به همه دست اندرکاران امور تعليم و تربيت از مدارس گرفته تا دانشگاهها تکليف کردند که به حزب بعث عراق بپيوندند و برنامه هاي ضد اسلامي آن را در تمام سطوح آموزش کشور اجرا کنند….. در اين هنگام، آيت الله صدر در مقام مرجعيت و يگانه پرچمدار مبارزه با حزب کافر بعث، با صدور فتوايي، پيوستن به حزب و هر گونه همکاري با آن را تحريم کرد. اين فتوا، تکليف مردم را روشن ساخت و مردم از پيوستن به حزب و عضويت در آن پرهيز کردند.
در آستانه پيروزي انقلاب اسلامي:
آيت الله صدر، از حاميان صادق امام خميني و انقلاب اسلامي بود، امام در پاريس بود که سيد محمد باقر صدر، طي نامه اي پشتيباني خود را از ايشان و ملت انقلابي ايران اعلام، و از مقام شهداي انقلاب، تجليل کرد. همين فعاليتهاي او بود که ملت مسلمان عراق را به سوي حمايت از مردم ايران سوق مي داد. در شب 22 بهمن 1357 که شب پيروزي شکوهمند مردم مسلمان و انقلابي ايران به رهبري امام خميني (ره) بر طاغوت آمريکايي بود. آيت الله صدر در مسجد جواهري نجف اشرف به منبر رفت و براي مردم مسلمان عراق از انقلاب اسلامي ايران و نقش امام خميني در احياي انديشه هاي ديني و اصلاح امت اسلام، سخن گفت و تکليف مردم عراق را در برابر حکومت ضد ديني بعثي، معين کرد: قيام!…..قيام…….
فرداي آن شب، مردم عراق به دعوت رهبر خود، براي حمايت از انقلاب اسلامي ايران و رهبري امام خميني، در بسياري از شهرهاي عراق راهپيمايي کردند.
از ديگر کارهاي آيت الله صدر، در جهت حمايت از انقلاب اسلامي ايران، تأليف سلسله کتابهاي «الاسلام يقود الحياه» در شش جلد بود که شامل بحثهايي نظير: قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، منابع قدرت دولت اسلامي، اقتصاد جامعه اسلامي و …… مي شود.
با قرآن در صحنه:
از کارهاي شگفت انگيز آيت الله صدر براي بيداري مردم عراق و آماده کردن آنها براي قيام و برگزاري تفسير موضوعي قرآن بود. آن هم بعد از تعطيل کردن درس خارج فقه!
در حوزه علميه نجف کمتر ديده شده بود که يک مرجع تقليد تفسير قرآن بگويد آن هم به جاي درس خارج فقه، که اين بيشتر مايه تعجب ديگران مي شد. به طوري که برخي از شاگردان او، در اين باره از وي سوال کردند او جواب داد:
«براي من تدريس و تأليف و تحقيق، صورت حرفه و هدف در زندگي ندارد، بلکه اداي وظيفه شرعي به هر نحو ممکن براي من از همه چيز مهم تر است. امروز در اين برهه از تاريخ اسلام و مسلمين، که انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني پيروز شده و پوزه قدرتهاي شيطاني شرق و غرب را به خاک ماليده و امت اسلام را در سرتاسر دنيا بيدار کرده است، من وظيفه خود مي دانم که با تفسير قرآن، افکار مردم مسلمان عراق را آگاه و آرمانهاي انقلابي اسلام را مطرح نمايم و با بيان مفاهيم شورآفرين، حماسي و اجتماعي قرآن کريم، دلها را براي پيوستن به انقلاب اسلامي ايران آماده کنم…… از طرفي، درس خارج فقه و اصول، بيش از حد لازم در حوزه گفته مي شود، اما جاي تفسير قرآن سخت خالي است!»
درس تفسير قرآن جنب و جوشي در ميان توده مردم به وجود آورده بود. حکومت صدام از اين پديده خجسته اسلامي، به وحشت افتاد و براي جلوگيري از هر گونه تحرک، در يک حمله همه جانبه همه نمايندگان آيت الله صدر را در تمام شهرهاي کشور دستگير و زنداني کرد. شهيد صدر روز 16 رجب 1399 را روز اعتراض و اظهار انزجار از اعمال ظالمانه رژيم اعلام کرد. مردم به اطاعت رهبر و مرجع تقليد خود برخاستند، دست از کارهاي خود کشيدند، بازارها را تعطيل کردند و براي بيعت با رهبرشان به خانه او شتافتند….. همان شب آيت الله صدر دستگير و روانه بغداد شد. در سازمان امنيت بغداد، از او خواستند که دست از پشتيباني انقلاب اسلامي بردارد و مردم عراق را تحريک نکند. اما شجاعانه جواب داد.
«من يک مسلمانم و در برابر سرنوشت همه مسلمانان جهان _ و نه تنها عراق و ايران _ مسئولم بايد به وظيفه شرعي خود عمل کنم و وظيفه شرعي منحصر به ايران و عراق نيست. حمايت از انقلاب اسلامي ايران و رهبري آن هم، يک وظيفه شرعي است!»
همان روز بنت الهدي، به ايراد يک سخنراني در حرم امام علي (ع) پرداخت و از مردم خواست که به خيابانها بريزند و در مقابل دستگيري آيت الله صدر، به رژيم بعثي اعتراض کنند. همينگونه نيز شد و رژيم براي ايجاد آرامش و جلوگيري از گسترش اعتراض مردم، مجبور شد که آيت الله صدر را آزاد کند.
شهادت:
روز 18 رجب 1399، خانه آيت الله صدر و کوچه هاي اطراف آن از اول صبح تا پاسي از شب، مملو از جمعيتي بود که ديروز براي آزادي رهبرشان دست به تظاهرات اعتراض آميز زده بودند و امروز آمده بودند تا بار ديگر با او بيعت کنند.
رژيم صدام از تجديد پيمان امت مسلمان عراق با مرجع و رهبرشان، سخت به وحشت افتاد و براي قطع رابطه مردم با آيت الله صدر، نيروي امنيتي را در سر کوچه آيت الله صدر و کوچه هاي اطراف، مستقر کردند. بدين گونه محاصره خانه آيت الله صدر آغاز شد.
در مدت نه ماه محاصره، رژيم با فرستادن مأموران و مزدوران خود به نزد آيت الله صدر، سعي کرد او را از راهي که در پيش گرفته، منصرف کند، ولي آيت الله صدر ثابت و استوار ايستاد و همچنان از انقلاب اسلامي ايران و امام و مردم انقلابي ايران حمايت کرد و هرگز به خواسته هاي رژيم صدام، گردن ننهاد. تا اينکه در بعد از ظهر گرم و سوزان روز شنبه 19 جمادي الاول 1400 (16 فروردين 1359)، « ابو سعيد» رئيس سازمان امنيت نجف، با عده اي از مزدوران امنيتي، آيت الله صدر را دستگير و بهسرعت از نجف به بغداد منتقل کرد. آيت الله صدر اين بار مي دانست که ديگر بر نخواهد گشت، چون وقتي ابوسعيد جنايتکار گفت: «آماده باشيد به بغداد برويم!» به آرامي گفت:
_ «من خيلي وقت است که آماده شهادتم!»
فرداي آن روز، حکومت بغداد، اقدام به دستگيري بنت الهدي کرد چون بيم داشت مبادا بنت الهدي بار ديگر مردم را به اعتراض و تظاهرات دعوت کند و رژيم را رسوا نمايد!
برزان ابراهيم، برادر ناتني صدام و رئيس سازمان امنيت کشور، در زندان از آيت الله صدر خواست که فقط چند کلمه بر ضد امام خميني و انقلاب اسلامي بنويسد، تا آزاد شود، و گرنه کشته خواهد شد! آيت الله صدر اين خواسته را رد کرد و گفت:
«من آماده شهادتم، هرگز خواسته هاي غير انساني و ضد ديني شما را قبول نخواهم کرد و راه من همان است که انتخاب کردم!….»
وقتي که مزدوران بعثي، از منصرف کردن آيت الله صدر و خواهرش مأيوس شدند، آن دو علوي پاک نژاد مظلوم را در روز سه شنبه 23 جمادي الاول 1400 (19 فروردين 1359) زير شکنجه به شهادت رساندند. جنازه آن دو شهيد در جوار مرقد امام علي (ع)، در آرامگاه خانوادگي «شرف الدين» به خاک سپرده شد.
امام خميني، در پيامي که به مناسبت شهادت مظلومانه آن دو شهيد داد، سوگمندانه نوشت:
«…… مرحوم آيت الله شهيد سيد محمد باقر صدر و همشيره مکرمه مظلومه او که معلمين دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود، به دست رژيم منحط بعث عراق با وضع دلخراشي به درجه رفيعه شهادت رسيده اند. شهادت ارثي است که امثال اين شخصيتهاي عزيز از مواليان خود برده اند…..»
آثار:
آثار قلمي متفکر بزرگ، شهيد سيد محمد باقر صدر، همه علمي، تحقيقي، ابتکاري، کم نظير و مورد استفاده و مراجعه انديشمندان و اهل علم و مصداق روشن «باقيات صالحات» است.
در اينجا به معرفي فهرست گونه اين آثار درخشان مي پردازيم:
1- غایة الفکر فی علم الاصول
2- فلسفتنا - فلسفه ی ما (به فارسی ترجمه شده است.)
3- اقتصادنا - اقتصاد ما (به فارسی ترجمه شده است.)
4- ماذا تعرف عن الاقتصاد الاسلامی
5- الانسان المعاصر و المشکله الاجتماعیه (به فارسی ترجمه شده است.)
6- البنک الاّربوی فی الاسلام.
7- الاسس المنطقیه الاستقراء (به فارسی و انگلیسی ترجمه شده است.)
8- بحوث فی شرح العروة الوثقی (در چهار بخش)
9- الفتاوی الواضحه (رساله عملیه ی آیت الله )
10- منهاج الصالحین - و التعلیقه علیه
11- دروس فی علم الاصول
12- مباحث الدلیل اللفظی
13- تعارض الادلة الشرعیه
14- بحث حول الولایه (به فارسی و انگلیسی ترجمه شده است.)
15- بحث حول المهدی (با عنوان حماسه ای از نور به فارسی ترجمه شده است.)
16- المرسل و الرسول و الرسالة.
17- احکام الحج
18- نظرة عامه فی العبادات (به فارسی ترجمه شده است.)
19- لمحة فقیه عن دستور الاسلامیه (به فارسی ترجمه شده است.)
20- الصورة الکاملة الاقتصاد فی المجتمع الاسلامی
21- الخطوط التفصیلیه عن الاقتصاد المجتمع الاسلامی
22- خلافة الانسان و شهادة الانبیاء.
23- منابع القدرة فی الدولة الاسلامیه
24- البنک فی المجتمع الاسلامی
یادی از مظلومه شهیه «آمنه صدر» (بنت الهدی)
شهیده بنت الهدی صدر در سال 1357 هجری قمری دیده به جهان گشود و پس از 6 ماه، پدر بزرگوارش را از دست داد. وی در یازده سالگی به همراه دو برادرش بزرگوارش آقا سید اسمعیل و آقا سید محمدباقر جهت کسب علم به نجف اشرف هجرت کرد و تحصیلات خود را در زمینه ی فقه، علم حدیث، اخلاق، تفسیر و سیره نزد برادرش دنبال کرد و جهت احیاء فرهنگ غنی اسلامی به تربیت دختران و زنان مسلمان پرداخت و مدارسی به نام الزهرا را در شهرهای بغداد و کاظمین تحت نظر گرفت و با تأسیس یک مرکز فرهنگی در شهر کاظمین و برگزاری جلسات فکری و مذهبی تهیه مقالات و ایراد سخنرانی های مختلف در زمینه های گوناگون اسلامی به ارشاد پرداخت. از این شهیده، آثاری از جمله کتب زیر به یادگار باقی مانده است:
1- المباحث عن الحقیقة 2- صراع 3- لقاء فی المستشفی 4- امرأتان و رجل 5- مذاکرات الحج 6- لیتنی کنت اعلم 7- نساء العقیده 8- کلمه و دعوه
به کوچههای مدینه که اعتباری نیست
دوباره خاطرهها شعر را عزا کرده است
دوباره یاد دری آتشی به پا کرده است
مرا ببخش که تا بوی دود میآید
به رنگ قافیه تنها کبود میآید
دوباره همسفر قصهات شدم مادر!
بگیر دست مرا بین کوچهها، آخرـ
به کوچههای مدینه که اعتباری نیست
جسور میشود آنگه که ذوالفقاری نیست
چقدر دلهره باید نثار راه کنم
مدام این طرف و آن طرف نگاه کنم
نسیم تا که میاید به لرزه می افتم
صدای پا که میاید به لرزه میافتم
چقدر دلنگرانم میان این کوچه
چگونه بگذرم از داستان این کوچه
نمیشود که تصور کنم چه شد مادر!
خدا نخواسته شاید ببینمت پرپر
کمی به فاصله میایستم سرم پایین
و ناگهان.. نه! چه میبینم آه! روی زمین
دل من است که چون گوشواره میشکند
زمین به زیر ورقهای پاره میشکند
بیا فقط برویم این زمین پر از درد است
هوای تیرهی این کوچه ناجوانمرد است
چطور خاطرهها را ز یاد خود ببرم
نه! دیگر اصلا از این کوچهها نمیگذرم
شکسته است غرور تو و دل من نیز
دوباره مادر من یا علی بگو برخیز…
اهمیت حجاب در نظر حضرت فاطمه زهرا (س)
حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که:
روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه سلام الله علیها برخاست و چادر به سر کرد.
رسول خدا فرمود:« چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟»
فاطمه عرض کرد:« او مرا نمیبیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمیبیند ولی بوی مرا که حس میکند.»
رسول خدا فرمود:« شهادت می دهم که تو پاره تن منی.»
روزی رسول خدا از اصحاب خود پرسید:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش کدام است؟» اصحاب نتوانستند جواب بدهند. این سؤال به گوش فاطمه سلام الله علیها رسید. فاطمه فرمود:« نزدیکترین حالات زن به پروردگارش وقتی است که در خانه اش بنشیند (و خود را در کوچه و بازار، جلو چشم نا محرمان قرار ندهد.)»
وقتی رسول خدا این سخن را شنید، فرمود:« فاطمه پاره تن من است.»
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: روزی رسول خدا از ما پرسید:« بهترین کار برای زنان چیست؟»
فاطمه علیهاسلام پاسخ داد:« بهترین کار برای زنان این است که مردان را نبینند و مردان نیز آنها را نبینند »
رسول خدا فرمود:« فاطمه پاره تن من است »
رسول خدا بعد از ازدواج فاطمه سلام الله علیها کارها را بین او و علی علیه السلام تقسیم کرد و فرمود کارهای منزل با فاطمه و کارهای خارج از منزل با علی.
فاطمه سلام الله علیها میفرماید:« هیچ کس نمیداند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد.»
روزی فاطمه زهرا سلام الله علیها به اسماء فرمود:« چه بد است این تختههایی که بدن مرده را برای تشییع جنازه روی آن میگذارند! زیرا وقتی زنی را روی آن قرار می دهند و پارچه ای بر بدنش می کشند، حجم بدن او معلوم است.»
اسماء گفت:« من که در حبشه بودم، میدیدم مردم آنجا تابوتی از چوب درست میکردند و مرده را داخل آن میگذاشتند.»
سپس اسماء با چوب خرما تابوتی لبهدار درست کرد و به فاطمه سلام الله علیها نشان داد. حضرت فاطمه بسیار خوشحال شد و فرمود:« این خیلی خوب است. وقتی مرده را داخل آن قرار دهند و پارچهای روی آن بکشند، دیگر معلوم نمیشود مرده مرد است یا زن.» و فرمود:« پس از مرگم، مرا در همین تابوت بگذارید.»
منابع:
- بحارالانوار، ج 43، صفحات 91 و 93 و 54 و 81 و 189.
- بحار/92/43 اول صفحه
- بحار/189/43
- بحار1/81/43
- بحار/54/43
پوستر/ زیبایی دنیای کودکانه
كودكان را به خاطر پنج چیز دوست می دارم: اول آنكه بسیار می گِریند دوم آنكه با خاك بازى می كنند، سوم آنكه دعوا كردن آنان همراه با كینه نیست؛ چهارم آنكه چیزى براى فردا ذخیره نمی كنند، پنجم آنكه می سازند و سپس، خراب می كنند . (پیامبر اکرم(ص)/ مواعظ العددیّه)
دستورالعملهای برای ترک گناه
در ابتدای روز با خدای متعال شرط کنیم که گناه نکنیم و در طول روز مراقب اعمال و رفتار خود باشیم و در پایان روز از خویش حساب بکشیم و اگر از عملکرد خویش راضی بودیم، خدای را شکر کرده و در صورتی که راضی نبودیم، بر خویش سخت بگیریم.
منشاء و انگیزه گناهان در انسان سه قوه است: قوه شهویّه، قوه غضبیّه و قوه وهمیّه و اگر بخواهیم جامعه را از لوث گناه پاک سازیم، و یا وجود خویش را از آلودگی گناه حفظ کنیم، راهی جز کنترل و تعدیل غرایز و تمایلات نفسانی نداریم.
نیروی غضب برای دفاع و شهوت برای بقای نسل لازم است، ولی اگر این دو غریزه بر اثر افسار گسیختگی طغیان کنند، موجب بروز جنایات ویرانگر و انحرافات جنسی و بی عفتی خواهند شد.
از جمله دستورالعملهایی که اسلام برای ترک گناه به ما یادآور شده عبارتند از: اولین راه ترک گناه، کنترل چشم است در این خصوص امام صادق(ع) فرمود: نظر دوختن تیری مسموم از تیرهای ابلیس است و چه بسا نگاهی که حسرت درازمدتی را (در دل) به ارث بگذارد و تا حد امکان انسان باید از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز کند.
دومین راه حل کنترل گوش و سومین راه حل ترک هم نشینی با دوستان ناباب است و در این باره امام سجاد(ع)، همراهی و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس را نهی فرموده: کذاب، گناهکار، بخیل، احمق و کسی که قطع رحم کرده است.
برای اینکه ما بخواهیم گناه را ترک کنیم نباید هیچ گناهی را کوچک بشماریم و بدانید که همواره در محضر خدای بزرگ هستید، او بر سراسر وجود ما اشراف دارد و از ظاهر و باطنمان آگاه است از خداوند با دعا و نیایش استعانت و استمداد بجوییم، خداوند خود فرمودند: اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود هیچ کدام به فضیلت و تزکیه روی نمیآوردید.
منابع:
سفینة البحار، شیخ عباسی قمی، ماده نظر
سوره نور، آیه 21
گناه شناسی/ محسن قرائتی
سفارش پیامبر رحمت(ص) درباره نوروز
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: اگر مىتوانيد هر روز را نوروز كنيد.
پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله فرمودند: اگر مىتوانيد هر روز را نوروز كنيد؛ يعنى در راه خدا به يكديگر هديه بدهيد و با يكديگر پيوند داشته باشيد.
متن حدیث:
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: فَنَيرِزُوا إن قَدَرتُم كُلَّ يَومٍ يَعني تَهادَوا و تَواصَلُوا فِي اللَّهِ؛
«دعائم الإسلام، جلد 2 صفحه 326»
چرا اسلام نوروز را تأیید کرده است؟
حضرت آیتالله مظاهری جایگاه عید نوروز در اسلام و علت مهر تأیید ائمه اطهار (ع) بر این عید را تشریح کردهاند.
متن سخنان این مرجع تقلید به شرح ذیل است:
* انواع عيد
ما ايرانيها سه عيد داريم: اوّل، عيد اسلامي، كه مسلمانهاي ديگر هم دارند، مثل عيد فطر و عيد قربان كه در اين دو عيد نماز عيد هم وارد شده است و در قنوت نماز هم نام عيد ذکر شده است. همچنين عيد مولود پيغمبر اكرم(ص) و يا مبعث آن حضرت.
عيد دوّم، عيد مذهبي است كه فراوان است و همان عيدهايي است كه شيعه دارد و عمده ی اين عيدها، عيد غدير و نيمه ی شعبان است. همه اعياد مذهبي ما مهم است، اما عيد غدير و نيمه شعبان، يعني ميلاد باسعادت حضرت وليّ عصر «ارواح العالمين فداه» اهميّت خاصّي دارد.
عيد سوم ما ايرانيها، عيد نوروز ميباشد كه يك عيد ملّي است، يعني ايرانيها اين عيد را دارند.
* عيد نوروز از نظر اسلام
از روايات فهميده ميشود ائمّه طاهرين(ع) اين عيد را نه تنها رد نكردهاند بلكه امضاء كردهاند. مرحوم محدّث قمي در مفاتيح از امام صادق(ع) چنين نقل ميكند كه آن حضرت به معلّي بن خُنيس فرمود: وقتي عيد نوروز شد، غسل كن، لباس نو بپوش، خضاب كن، حمّام برو، بوي خوش استعمال كن. بعد ميفرمايد: مستحب است روزه بگيريد و بعد از نماز ظهر و عصر چهار ركعت نماز بخوان، دو تا دو ركعتي. در ركعت اول بعد از حمد ده مرتبه «انّا انزلنا» و در ركعت دوم ده مرتبه «قل يا ايها الكافرون» در ركعت سوم ده مرتبه «قّل هو الله احد» و در ركعت چهارم ده مرتبه سوره ی فلق و ده بار سوره ناس. بعد دعايي نقل ميكند كه جزء نماز نيست و ميتوان در سجده و غير سجده خواند[1].
اين دعا جملهاي دارد كه ميفرمايد «فَضَّلْتَهُ وَ كَرَّمْتَهُ» يعني خدايا اين عيد را تو فضيلت دادي و تو بزرگ شمردي. معلوم ميشود امامان معصوم(ع) اين عيد را به نام عيد ملّي امضا كردهاند.
شايد امضاي ائمّه ی طاهرين(ع) براي دليل ديگري باشد. در بعضي از روايات دارد كه عيد غدير مصادف بوده است با عيد نوروز. يعني روزي كه پيامبر اكرم(ص) اميرالمؤمنين(ع) را به خلافت منصوب كردند، مصادف بوده است با عيد نوروز. نميدانم درست است يا نه. مخصوصاً از نظر علم اعداد و علم رياضي فضيلت ديگري براي اين عيد درست كردهاند كه نميدانم درست است يا نه. آنچه ميدانم اين است كه اين عيد يك امتيازهايي و خصوصيّتهايي دارد كه در اسلام خيلي مطلوب است.
* خصوصيّت اول
نظافت در عيد نوروز است. مردم لباس نو ميپوشند، حمام ميروند. اسلام ميگويد: «النظافةُ مِنَ الْايمان». از اين روايت فهميده ميشود كه آدمي كه نظيف نيست، مسلمان واقعي نيست. قرآن ميفرمايد:
(يا بَني ادَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ)[2]
وقتي ميخواهي به مسجد بروي، در اجتماعي وارد شوي، نظيف باش، دندانهايت را مسواك بزن، لباس نو بپوش، عطر بزن. اگر عرق پا يا بدنت بو ميدهد رفع كن، و بالاخره، تر و تميز وارد اجتماع شو. حتي پيامبر(ص) ميفرمايد:
«لَوْ لا اَنْ اَشُقَّ عَلي اُمَتّي لَاَمَرْتُهُمْ بِالسِّواكِ مَعَ كلِّ صَلاةٍ»[3]
ميترسم بر اُمّتم مشقّت و سختي تحميل شود والاّ مسواك كردن را به آنان واجب ميكردم.
اسلام دوست ندارد لباس سنگين قيمت باشد. اما به همان اندازه كه نميخواهد لباس سنگين قيمت باشد، ميخواهد كه تميز باشد.
* تأکید اسلام بر لباس سفید
يكي از عللي كه به پوشيدن لباس سفيد سفارش شده است، اين است كه چرك لباس سفيد زود نمايان ميشود و مجبورند بشويند. اگر يقه كُت مسلماني چركين باشد، اگر كفش مسلماني خاكآلوده باشد، اگر از نظر ظاهر تميز نباشد، اسلامش كامل نيست. اسلام دوست دارد وقتي وارد اجتماعي ميشويد تميز باشيد. در روايات ميخوانيم وقتي پيغمبر اكرم(ص) ميخواستند وارد كوچه بشوند، در آينه نگاه ميكردند واگر آينه نبود در آب نگاه ميكردند تا لباس و عمامهشان كج و نامرتّب نباشد[4]. ما لباسمان ولو ارزان قيمت باشد، بايد تميز باشد. اين خانه تكاني كه در اين عيد وجود دارد، كار خوبي است. در روايات ميخوانيم كه وجود تار عنكبوت در سقف، آشغال در زير فرش، چركين بودن صحن يا سالن خانه موجب فقر ميشود. رحمت خدا از اين خانه برداشته ميشود. ملائكه ميروند و شياطين وارد ميشوند. در روايات به تميز بودن خانه اشاره شده است.
يكي از وظايف سنگين خانمها اين است كه قبل از آمدنِ شوهرش، خود را و خانه را براي آمدن او مهيّا كند. سرو صورت را آراسته كند. لباسي را كه شوهرش دوست دارد، بپوشد. حتّي بچّههايش را تميز كند. خانه را تميز كند. اگر موقع ناهار است سفره را بيندازد و… والاّ از نظر شوهرداري پايش لنگ است؛ و اگر خانمي، شوهردار خوبي نباشد و وظيفه همسري را به خوبي انجام ندهد، معلوم نيست به بهشت برود.
وقتي به خانه وارد ميشوي مواظب باش پايت بوي عرق ندهد، بدنت بو ندهد مواظب باش لباست كثيف نباشد، لباسهاي در خانهات نظيف باشد و بالاخره وقتي وارد خانه شدي اول بايد دست و صورت را بشوييد، وضو بگيريد، اگر وضو نميگيريد تميز باشيد، و اگر تميز نيستيد (به علت سركار رفتن و… ) حتماً دوش بگيريد. با بدن تميز سرسفره بنشينيد.
اينها وظيفه مردي است كه از بيرون وارد خانه ميشود. اگر به وظيفهاش عمل نكند، از نظر زنداري لنگ است و چنين فردي معلوم نيست به بهشت برود.
كار اساسي زن، شوهرداري و بچّهداري است. اگر كار اجتماعي دارد، بايد در كنار اين دو وظيفه باشد. زيرا كار اصلي زن بسيار سنگين است.
از اين رو اسلام با عيد نوروز موافق است، زيرا مردم بيشتر به نظافتِ خانه و فرزند و خودشان ميرسند.
* خصوصيّت دوم عيد نوروز
رفت و آمدهايي است كه در اين ايام نوروز انجام ميشود. اسلام اين كار را نيز بسيار دوست دارد. پيغمبر اكرم(ص) ميفرمايد:
«المؤمِنُ يألَفُ و يُؤلَفُ و لا خَيْرَ في مَنْ لا يَألَفْ وَلا يُؤلَف»[5]
يعني مسلمان آن كسي است كه رفت و آمد با ديگران دارد و مسلمان كسي است كه آلف و مألوف است. مردم او را ميپذيرند و مردم را ميپذيرد. هم او مردم را دوست دارد و هم مردم او را دوست دارند. هم رفت دارد و هم آمد. بعد ميفرمايد: اگر كسي حال گوشهنشيني داشته باشد، با هيچ كس رفت و آمد نداشته باشد، حتّي در متن اجتماع نباشد، خيري در اين فرد نيست.
تقواي منفي را اسلام نميخواهد، گر چه چيز خوبي است، ولي اسلام نميخواهد. معناي تقواي منفي آن است كه شما در خانه تنها بنشيني و با كسي رفت و آمد نكني؛ و چون تنها هستي، غيبت نميكني، تهمت نميزني، دروغ نميگويي نگاه به نامحرم نميكني و…
البته انسان گناه نكند خوب است، اما اسلام ميگويد تقواي مثبت از تو ميخواهم، يعني بايد در متن اجتماع باشي و غيبت نكني. بايد در ميان مردم باشي، اما تهمت نزني، شايعه پراكني نكني، دروغ نگويي و چشم چران نباشي.
پي نوشت ها:
[1]. مفاتيح، اعمال عيد نوروز (فصل يازدهم).
[2]. سوره ی اعراف، آيه ی 31. ترجمه: «اي بني آدم! زينتهاي خود را در مقام عبادت برگيريد.»
[3]. بحارالانوار، جلد 73، صفحه ی 126 و فروع كافي، جلد 3، صفحه ی 22.
[4]. بحارالانوار، جلد 16، صفحه ی 249 (مضمون روايت در متن نقل شده است).
[5]. كنزالعمال، جلد 1، صفحه ی 142، حديث شماره ی 679.
مهمترین جمله رهبر انقلاب در سال ۹۲ انتخاب شد
مهمترین جمله رهبر انقلاب در سال ۹۲ :
«اگر غلطی از رژيم صهيونيستی سر بزند، جمهوری اسلامی تلآويو و حيفا را با خاك يكسان خواهد كرد.»
در نظرسنجیئی که از دهم تا بیستوچهارم اسفندماه توسط پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR با موضوع مهمترین جمله سال رهبر انقلاب از دید کاربران برگزار شد، مردم، جملات گوناگونی را انتخاب کردند. مجموع حدود ۱۴هزار پیامک و ۴هزار و پانصد نظر دریافت شده نشان میدهد سه جملهی پرتکرار زیر در میان پاسخها، مهمترین جملات رهبر انقلاب از نظر کاربران در سال نود و دو هستند:
سومین جمله برتر به انتخاب مخاطبان، جملهای از بيانات در مراسم تنفيذ حكم رياست جمهورى آقای روحانی بود: «درس بزرگى كه ما از فشارهاى اقتصادى دريافت كرديم، اين است كه هرچه ميتوانيم، بايد به استحكام ساخت داخلى قدرت بپردازيم.»
دومین جمله برتر به انتخاب مخاطبان، مسألهی خوشبین نبودن رهبر انقلاب به مذاکره با آمریکا در مسئلهی هستهای در ديدار مسئولان نظام (۱۳۹۲/۰۴/۳۰) بود: «در مسائل خاص، مذاكره را منع نميكنم ليكن من خوشبين نيستم؛ چون تجربهى من اين را نشان ميدهد. آمريكائىها، هم غيرقابل اعتمادند، هم غير منطقىاند، هم در برخوردشان صادق نيستند.»
و اما مهمترین جمله سال ۹۲ از نظر مردم:
در هفتههای پایانی سال پیش، سران رژیم صهیونیستی در ادامه تهمتهای بیاساس درباره برنامه هستهای نظامی ایران، بارها جمهوری اسلامی را به حمله نظامی به تاسیسات هستهای تهدید میکردند و دامنه این تهدیدها روز بروز گسترده تر میشد؛ رهبر انقلاب در اولین سخنرانی عمومی سال ۹۲ در مشهد مقدس پاسخ این تهدیدها را اینگونه دادند: «اگر غلطی از آنها [سردمداران رژيم صهيونيستی] سر بزند، جمهوری اسلامی «تلآويو» و «حيفا» را با خاك يكسان خواهد كرد.»