راهکارهای اقتصاد مقاومتی چیست؟
در صورتی که اقتصاد مقاومتی در کشور شکل بگیرد و مدیران و دولتمردان به معنای اعم کلمه (قوای سهگانه) دست به دست هم دهند تا آن را اجرایی کنند در آینده بسیار نزدیک شاهد رشد و شکوفایی اقتصاد کشورمان خواهیم بود.
اقتصاد مقاومتی را میتوان اقتصادی تعریف نمود که در آن به تقویت زیرساختهای اقتصادی، توسعه متوازن در همه بخشها، شناخت ظرفیتهای جدید اقتصادی در داخل و خارج کشور با هدف تأمین درآمد و تولید ثروت برای جامعه، توجهی ویژه میشود.
کشور ما اگر چه از تحریمهای ۳۳ ساله رنج میبرد، اما طی سالهای اخیر با فشارهای اقتصادی مضاعفی از سوی دشمنان مواجه شده است و طی دو سه سال گذشته شدت تحریمها به دارو و تجهیزات دارویی و حتی تحریمهای بانکی و افراد حقیقی و حقوقی کشیده شده است که میتوان این تحریمها را تحریمهای هوشمند و هدفمند برای به زانو درآوردن ملت ایران دانست.
اما در این بین تدبیر مقام معظم رهبری در نامگذاری سالها، طی سالیان گذشته که بر روی اقتصاد متمرکز شده است، بسیاری از این فشارها را تا حدود زیادی خنثی نموده است؛ اما برای تحقق اوامر رهبری در حوزه اقتصاد میبایست به بنیادیترین مسئلهای که ایشان درباره اقتصاد مطرح نمودهاند نگاه ویژه داشت.
اقتصاد مقاومتی مفهومی است که میبایست آن را نوعی نظریهپردازی مقام معظم رهبری برای مقابله با فشارها و تحریمهای روزافزون دشمنان نظام دانست. بسیاری از کارشناسان معتقدند اقتصاد مقاومتی نه تنها جنبه سلبی و مقاومتی در برابر فشارها دارد، بلکه یک نوع اقتصاد ایجابی است که بر پایه عناصر داخلی قدرت اقتصادی مانند خودکفایی و تولید ملی بنا نهاده شده است و میتوان از همین طریق به یک قدرت منطقهای و فرامنطقهای برسیم.
در صورتی که اقتصاد مقاومتی در کشور شکل بگیرد و مدیران و دولتمردان به معنای اعم کلمه (قوای سهگانه) دست به دست هم دهند تا آن را اجرایی کنند در آینده بسیار نزدیک شاهد رشد و شکوفایی اقتصاد کشورمان خواهیم بود.
اما در این بین هر موضوعی دارای الزاماتی است که میبایست به آن توجه ویژه و جدی شود. اقتصاد مقاومتی هم از این قاعده مستثنی نبوده و دارای ملزوماتی است که در صورتی که به درستی شناخته و اجرایی شود، امید آن خواهد بود که اقتصاد مقاومتی به بهترین شکل اجرایی شود. این الزامات عبارتاند از:
الف- توجه جدی و حمایت دائمی از بخش کشاورزی
وجود شرایط آب و هوایی چهار فصل و موقعیت جغرافیایی کشورمان بستر مناسبی برای افزایش تولید محصولات کشاورزی برای تأمین نیازهای داخلی و صادرات را فراهم ساخته است. از نگاه رشد و پیشرفت اقتصادی، بخش کشاورزی در فرآیند رشد و توسعه کشور وظایف مهم و اساسی را بر عهده دارد. اگرچه طی این سالها سیاست خودکفایی در تولید بسیاری از محصولات راهبردی، در دستور کار قرار داشته است و در تولید برخی محصولات از جمله گندم محقق گردید اما به نظر میرسد هنوز بخش کشاورزی توان رقابت با محصولات خارجی را نداشته و واردات بیرویهی تولیدات کشاورزی به این بخش، ضربات سهمگینی وارد نموده است.
ب- مدیریت بر واردات
کنترل واردات محصولات مصرفی از طریق تشدید ضوابط و استانداردهای لازم یکی از کارهایی است که تا حدی شروع شده و دستاوردهای مؤثری هم به دنبال داشته است؛ اما این روند باید دقیقتر دنبال شود. افزایش تعرفه و ایجاد الزام برای دریافت مجوز از وزارتخانههای متبوع میتواند یکی از راههای کاهش واردات باشد. واردات در کشور ما تا حدود زیادی به دلیل فرهنگ غلطی که در حوزه مصرف در کشور وجود دارد، واردات کالاهای لوکس را افزایش داده است.
ج- جلوگیری از خام فروشی نفت
تحریم نفت، فرصت مناسبی است تا به جای خام فروشی نفت، با تبدیل نفت به محصولات متنوع پتروشیمی، بنزین و انرژیهای دیگر، ضمن ایجاد ارزش افزوده و تأمین نیازهای داخلی در این عرصه، به راحتی محصول نهایی را در بازار جهانی صادر کنیم. جلوگیری از خام فروشی نفت یکی از خواستههای مقام معظم رهبری از مسئولان اقتصادی کشور بوده است. حضرت آیتالله خامنهای تولید ثروت از طریق منابع تمامشدنی همچون نفت را خودفریبی میدانند. از این رو رفتن به سمت جلوگیری از خام فروشی نفت میتواند تا حدود زیادی مشکلات موجود را حل کند. با توجه به فناوریهای پیچیده و روز دنیا، کشورهای صنعتی از هر بشکه نفت خام حداقل ۲۲۰ دلار و حداکثر ۱۳۷۰ دلار بهرهبرداری میکنند؛ ما هم اگر با نگاه اقتصاد مقاومتی خام فروشی نفت را کم یا قطع کنیم ارزش افزوده بیشتری به دست خواهیم آورد.
د- اصلاح ساختار مالیاتی
یکی از روشهای معقول اقتصادی فراهمسازی بسترها برای تحقق نظام مالیاتی در کشور است که دولت با طیب خاطر میتواند روی درآمدهای آن حساب باز کند. اگرچه در طرح تحول اقتصادی، یکی از هفت نظام، اصلاح مالیات بود و قدمهای خوبی هم برداشته شد؛ اما هنوز فاصله درآمد مالیاتی ما با میانگین جهانی و میانگین درآمد مالیاتی بسیاری از کشورها فاصله زیادی دارد؛ اما در این بین موضوع فرار مالیاتی اهمیت خاصی دارد که باید برای آن تدابیر ویژهای صورت بگیرد؛ زیرا برخی برآوردها نشان میدهد میزان فرار مالیاتی حداقل دو برابر درآمد مالیاتی بالقوهی فعلی است. در صورت اصلاح این سیستم مالیاتی میتوان امیدوار بود که خام فروشی نفت کاهش یافته و به سمت اقتصاد خودکفا که نتیجه اقتصاد مقاومتی است حرکت کنیم.
ه- تولید محور بودن سیاستگذاریها
تولیدمحوری باید سنجهی سیاستگذاریهای اقتصادی کشور باشد؛ یعنی باید در سیاستهای ارزی، در سیاستهای پولی و مالی، در سیاستهای تجاری و در سیاستهای بانکی و مالیاتی برای تولید اولویت قائل باشیم. تجلی ملموس این مطلب اینگونه خواهد بود که اگر جایی ناچار بودیم بین تولیدگرایی و مصرفگرایی انتخاب کنیم، باید تولید را مقدم بداریم. این مطلب مثلاً در اجرای سیاست هدفمندی یارانهها میتواند تجلی بسیار ملموسی داشته باشد. در مجموع سیاستگذاریها باید به سمتی برویم که توان برنامهریزی مدیران ما افزایش یابد. به این معنی که از تغییرات ناگهانی در سیاستها اجتناب کنیم تا مدیران ما بتوانند برای آینده برنامهریزی کنند.
آنچه بیان شد برخی از الزاماتی است که میبایست در حوزه اجرایی کردن اقتصاد مقاومتی به آنها توجه ویژه شود. از همین رو، توجه به موضوعات بالا در سیاستگذاریها و برنامهریزیها میتواند تا حدود زیادی اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی را در صحنه اجرایی کشور نوید دهد.