دعای روز هیجدهم ماه مبارک رمضان
درخانه زهرا، شادی شده برپا
زهراشده مادر، حیدر شده بابا
هنگام شعف شد، آمد گل گلها
گلبانگ ملائک، این نغمه زیبا
بربال فرشته - اینگونه نوشته - حسن آقای بهشته
عیداست وزمان، شادی است دوباره
ریزد همه لحظه، باران ستاره
زهراحسنش را، بنموده نظاره
با نغمه شادی، خوانید هماره
بربال فرشته - اینگونه نوشته - حسن آقای بهشته
خوشبو شده یثرب، ازعطر بهاری
ازشوق نمانده در سینه قراری
ذکر حسن امشب بر لب شده جاری
بردامن گلها سرداده قناری
رمضان حبلالمتینی است که همه ما مسلمانان را از هر نژاد، قوم، مذهب و ملیتی به الفت و برادری، محبت و انس دینی فرا میخواند و روح ایمان و پرهیزگاری، نیکی و پاکی را در کالبد جامعه اسلامی جاری میسازد.
ماه رمضان، ماه آگاهی بیشتر از حقایق هستی است و این هدف در سایه تلاوت قرآن و تدبر در آن به دست میآید. ماه رمضان ماه تقویت اراده و آزادی از زنجیرهای درونی است و این آرمان مقدس در پرتو «روزه» دست یافتی است.
ماه رمضان، فرصتی برای دعا و نیایش و شب زندهداری است که عشق ملکوتی و اُُنس با محبوب جاودانه را پدید میآورد و شهد مناجات و نیایش را در کام انسان میریزد.
در پرتو خورشید درخشان ماه رمضان، سلطه عادتها و غریزهها بر زندگی انسان کاهش مییابد، غفلتها زدوده میشود. به دلیل هماهنگی با جمع، موانع خودسازی کاهش مییابد و اخوت دینی و روح برادری و همدردی با نیازمندان تقویت میگردد، تلاوت قرآن و رعایت تقوا، زمینه تعالی و بازگشت به فطرت الهی و زندگی عالی انسان را فراهم میسازد.
خودسازی در فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام شامل کنترل تمام رفتارها و گفتارهای انسان در چارچوب دستورات خداست. کنترل اعضاء و جوارح و نفس براساس بایدها و نبایدهای قرآن و سنت، مصداق خودسازی اسلامی و الهی است و روایات مکرری یادآوری کرده است که روزهداری، فقط به دستگاه گوارش و خوردن و آشامیدن مربوط نیست، بلکه مهم کنترل انسان بر نفس اماره و مراقبت از روح انسان است.
حلول ماه مبارک رمضان، ماه رحمت و برکت و غفران و نیایشهای عارفانه و بندگی خالصانه را به همه شما همکاران صدیق ،اساتید حوزه های علمیه وطلاب گرانقدر تبریک عرض نموده و برایتان قبولی طاعات و عبادات را آرزومندیم.
مدیریت حوزه های علمیه خواهران استان کردستان
باز آمدی به بزم باده نوشان شکیبا که دلارام عاشقان شوی.
باز آمدی که دل بری و جان بیاوری و نسیم صبح صفا در گیسوی مهرخان بیفکنی.
چه مهربان یار و چه نیکو انیس و چه زیبا ندیم منی ای اهل غمزه و اغماض، ای ماه بی مثال!
ندیم بدی بودم و ندیده انگاشتی و باز به سراغم آمدی!
دوباره مرا به میهمانی ملکوت می خوانی و شرم، زبان اجابتم بسته است و بغض حسرت از گذشته ی خویش، راه رهایی از نای بی نوایی ام می کاود.
جفا کردم، از تو وفا دیدم.
دیده به رویت بستم و ابواب عفو به رویم گشودی و عاشقانه سفیر رحمت دلدارمان شدی.
اشک انابه و لهیب دل و التهاب نگاهم ببین و ببخشای و سلام صمیم مرا دوباره پذیر و نامه ی ضیافت از من دریغ مدار!
تو رسول نگار و عشوه ی عرش و کرشمه ی احسان حبیب من و بشارت عنایت اویی.
ای ماه دلارای صائمان، رمضان!
به سراچه ی قلب غریبم خوش آمدی!
مهجوری من از راه فائزین قدر، حرمان هماره من است و دلجویی تو می جویم.
سحرت را دوست می دارم و هلالت بسان ابروی یار است و شبانگاهت عطر نیایش مولادارد.
عطش تو عاشورایی است و صیام، میثاق ما با قیام یاران نینواست.
غروب تو، طلوع فرحت ایمانیان است و خرسندی دوست؛ و طلوعت غروب رذیلت و ریمنی در آفاق انفاس روزه دار.
رمضان، ای موسم غفران و غوغای عفو!
تو ضیافت جمع علی جویان و محفل انس عاشقان مولایی!
عطشناکی ما در رؤیت هلال تو، عطش دیدار امیر عدل و عاطفه، علی (ع) است.
نکهت ولایت از لحظه های آسمانی تو می خیزد و جان را به جنان والیان می خوانی.
عجبا از این ضیافت عظما و محفل زیبا و نشور بی همتا!
اینک آیا بانگ چاووش رحمت را می شنوی؟
مباد از کاروان نیایشگران و نمازگزاران و سخا صفتان جدا افتی و ندیم حرمان و حسرت شوی.
در ماه مهرورزان و در ساحل زیبای ایمانیان، آماده ی آن شو که تن به دریای ناپیدا کرانه ی قدر بسپاری و همپای طاهران در وادی فطر پا گذاری و آنگاه به مدینة الایثار عاشورا رسی.
پروردگارا!
صیام و افطار و سحر و نیایش و نماز و قنوت و سجود و رکوع مان، بهانه ی تماشای یک نگاه ناز توست؛ دریغ مان مدار. تشنه ی آب و گرسنه ی طعام نیستیم.
ما تشنه دیدار توییم ای نور زمین و سماوات!
سیه روییم و در سپیدی بحر عنایت خویش، غسیل مان کن و با دلی پاکیزه بر خوان ضیافت رمضان، اذن جلوس مان ده.
شکرا که انتظاری تلخ به سرآمد و وصل شیرین یار، حاصل شد.
اینک سپیده، غالیه دان عطر نیایش می شود.
عطش رمضان، تذکار عطش عاشوراست.
لب های خشک روزه داران، حسین (ع) را زمزمه می کنند.
تلظی کام تشنگان، شوق وصال دریای ایثار اباالفضل (ع) در ساحل ارادت است.
رمضان، مقدمه ی محرم است.
قدر، دروازه ی شهر نینواست.
صیام، طلیعه ی قیام است و صائمین، طلایه داران سپاه قائم آل یاسین (عج).
در بهار وصل سالکانیم و توفیق حضوری دوباره در حلقه ی صالحان و دلدادگان دلارام یافته ایم و این شایان شکر در آستان خالق است.
دل هایمان را فرش راه یار می کنیم و با سوز عاشقانه و ترنم واژه های زلال وحی، قدوم بهار یاران و فصل وصل بهاری دلان را خوشامد می گوییم.
در ماه قربت و غفران، حجاب های ظلمت و نور، زدوده شده، جمال بی مثال نگار در رواق دیدگان دلدادگان، هویدا خواهد شد. بیایید حضورمان در میهمانی خدا را باور کنیم، غبار خود از خود بروبیم و در جریده ی رمضان ثبت نام کنیم.
یاران رمضان و یاوران عاشورا!
گوارایتان باد خوشگواری ضیافت نور.
ای میهمانان ملکوت! التماس دعا.
(بسم الله الرحمن الرحیم)
در طلیعه سی و پنجمین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران بار دیگر خروش ملت بزرگ ایران را در برابر استکبار و استعمار فرایاد میآوریم. حرکتی که با یکپارچگی و وحدت مردم حول کلمه حق به الگویی جهانی برای حرکتهای آزادیخواهانه و ظلم ستیزانه در جهان بدل گشت.
این قیام الهی با رهبری معمار کبیر انقلاب امام خمینی رحمه الله علیه به بار نشست و اکنون نیز در برابر تلاطم اقدامات دشمنانه زورگویان جهانی پایدار چون روز اول با استقامت به سوی اهداف عالی خود پیش میرود.
درسهای این خیزش عظیم و مقاومت مردم ایران در برابر زیادهخواهیها در طول بیش از 3 دهه با رهبری حکیمانه حضرت آیتالله العظمی خامنهای مدظله العالی و حضور و پشتیبانی آحاد ملت بیانگر حقایقی عمیق در خباثت دشمنان ملت آزاده ایران است.
مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران در آستانه 22 بهمن با یادآوری رشادتهای شهدایی که در راه سربلندی میهن عزیز اسلامی جان خود را فدا کردهاند، از همه امت اسلامی به ویژه طلاب، اساتید و کادر حوزههای علمیه خواهران کشور دعوت میکند تا در راهپیمایی دشمنشکن و سرنوشتساز 22 بهمن شرکت کنند و ندای اتحاد مسلمانان و انزجار از دشمنان دین خدا را سر دهند.
مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران
پسر فاطمه، نور هدی
سبزترین باغ بهار خدا
با تو دل از غصه رها می شود
پاکتر از آینه ها می شود
ای گل گلزار خدا، یا حسن عسکرى (ع)
آینه ی قبله نما یا حسن عسکرى (ع)
میلاد یازدهمین امام، و سیزدهمین کشتی نجات آقا امام حسن عسکرى (ع) بر شما مبارک باد.
به مناسبت سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه (س) به قم،مردم این شهر از کاروان نمادین کریمه اهل بیت (س) استقبال کرده و به جشن و سرور پرداختند.
این کاروان از میدان معصومیه در خیابان امامزاده ابراهیم(ع) حرکت خود را شروع کرد و با عبور از خیابانهای امام خمینی(ره)، میدان شهید آیتالله سعیدی، خیابان شهیدان پورزند، میدان شهید آیتالله مطهری، خیابان مرحوم آیتالله طالقانی وارد حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) شد.
مردم قم اعم از زن و مرد، پیر و جوان با در دست داشتن شاخههای گل و پرچمهای سبز، سفید و قرمز که بر روی این پرچمها جمله «یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه» نوشته شده بود، به استقبال کاروان نمادین حضرت معصومه (س) رفته و آن را تا حرم همراهی کردند.
مردم شهر «ساوه» نیز که قبل از مردم «قم» میزبان آن حضرت بودند هر ساله در قالب دستهها و هیئتهایی در قم حضور مییابند و به همراه مردم شهر قم و زائران آن حضرت به استقبال کاروان نمادین حضرت فاطمه معصومه(س) میروند.
در طول مسیر نیز شهروندان قمی و کسبه قم با پخش شیرینی و شکلات، این روز فرخنده را به یکدیگر تبریک و شادباش میگفتند و مداحان اهل بیت(س) اشعاری به مناسبت این روز و در وصف بانوی کریمه اهل بیت(س) قرائت میکردند.
کاروان نمادین حضرت فاطمه معصومه(س) نیز از سوی مردم قم گلباران شد.
در پایان این مراسم زائران و مجاوران حضرت فاطمه معصومه(س) با حضور در حرم مطهر در مراسم ویژه این روز شرکت کردند.
در صحن امام رضا(ع) که محل اصلی تجمع عاشقان خاندان عصمت و طهارت بود، یکی از مداحان اشعاری را در وصف این بانوی کریمه(س) قرائت کرد، سپس حجتالاسلام والمسلمین «سیدمحمد سعیدی» متولی آستانه مقدسه حضرت معصومه(س) سخنانی را درباره سیره آن حضرت بیان کرد.
در پایان مراسم شرکتکنندگان بعد از قرائت زیارتنامه حضرت فاطمه معصومه(س)، مرقد مطهر آن حضرت را گلباران کردند.
این مراسم هر سال باشکوه بیشتری برگزار میشود. دیروز همچنین گروهی از بانوان قمی به بیتالنور رفتند؛ بیتالنور همان خانه یا محرابی است که حضرت معصومه(س) به مدت 17 روز در آنجا سکونت داشتند.
بانوان قمی با حضور در این مکان در سالروز ورود حضرت معصومه(س) مراسم استقبال نمادینی را برپا کرده و در حقیقت عشق و ارادت خود را به خاندان عصمت و طهارت ابراز کردند.
بیتالنور در خیابان عماریاسر و در میدان میر واقع شده و در گذشته خانه موسیبن خزرج، میزبان 17 روزه حضرت معصومه(س) بوده است.امروزه در اطراف بیتالنور مدرسه علمیهای بنا شده که طلاب علوم دینی در آن مشغول به تحصیل هستند.
به گواه تاريخ در 23 ربيع الاول سال 201 هجري، حضرت معصومه (س) در راه عزيمت از مدينه به ديار خراسان به قصد ديدن دوباره برادرشان امام رضا (ع) وارد شهر قم مي شود.
آن حضرت مدت 17 روز مهمان مردم قم مي شود و در منزل موسي بن خزرج که از بزرگان قم و صاحب علم و دانش و از راويان حديث ائمه معصومين (ع) بود اقامت مي کند.
در مدت 17 روز اقامت حضرت معصومه(س)، اهل قم که از ورود دختر موسي بن جعفر (ع) و خواهر علي بن موسي الرضا (ع) به شهرشان بسيار خوشحال بودند دسته دسته به ديدار آن حضرت مي رفتند و از فضائل و برکات وجود و حضور مبارک آن بانو بهره مي بردند و رسم ميزباني را به جا مي آوردند.
اما ميزباني شايسته مردم قم مدت زمان زيادي طول نکشيد و حضرت معصومه(س)، پس از 17 روز اقامت در شهر قم در دهم ربيع الثاني سال 201 هجري قمري در خانه موسي بن خزرج دعوت حق را لبيک گفت و در اين شهر به خاک سپرده شد.
از آن زمان تاکنون بارگاه مطهر دختر موسي بن جعفر(ع) حرم امن و ميزبان روزانه هزاران عاشق و دلداده اهل بيت(ع) است که بر گرد حرمش طواف مي کنند و ابراز ارادت مي کنند.
مردم قم نيز هر ساله به پاس گراميداشت سالروز ورود حضرت معصومه(س) در 23 ربيع الاول به شهر قم برنامه هاي متنوعي برگزار مي کنند و به اين واسطه عشق و ارادت خالصانه خود را به خاندان اهل بيت(ع) ابراز مي کنند.
نهم ربیع الاول روز تجلی حاکمیت مستضعفان بر جهان و روز نوید دهنده ی شکست نمرودیان
و روز شادی شیعیان در تاجگذاری امام زمان(عج) مبارک باد
مهديا! دلها به ياد تو مي تپد و روشني نگاه منتظران به افق خورشيد ظهور توست …
اي برترين افق براي پرواز پرندگان آرزو، اي تجلي آبي ترين آسمان اميد، اي منتهاي برترين خيال هستي…
اي آرمان همه چشم انتظاران، دنيا نيازمند ظهور تو و قلبهاي عاشقانت به شوق ديدار روي تو مي تپد.
اي قلب عالم امكان، بيا و گـَرد قدمهايت را توتياي چشمانمان قرار ده. بيا كه نواي دل انگيز توحيد را با گوش جان شنواييم.
آغاز امامت حضرت ولي عصر(عج) در حقيقت امتداد غدير، بلكه خود غديري ديگري است، آنها كه آرزو داشتند در سال دهم هجري، در سايه سار تك درخت وادي جحفه بودند تا با صاحب غدير بيعت كنند، امروز بايد با حجت معبود، مهدي موعود بيعت كرده و هر چه در توان دارند، از ياري امام زمان خويش دريغ ندارند؛ چنان كه امام علي(ع) مي فرمايد:"خوشا به حال كسي كه زمان او (حضرت مهدي (ع) ) را درك كند، به دوره او بپيوندد و دوره او را شاهد باشد.” همچنين آن حضرت در جاي ديگر مي فرمايد: “هيچ مرده اي باقي نمي ماند، مگر اينكه شادي ظهور مهدي(عج) در قبرش به او مي رسد و آنها در قبرهايشان با هم ديدار مي كنند و يكديگر را به قيام قائم(ع) بشارت مي دهند.”
زندگينامه حضرت امام مهدي(عج)
امام مهدي در نيمه شعبان سال 255 ه. ق در شهر سامرا ديده به جهان گشود. از القاب ايشان: حجت، قائم، خلف صالح، صاحب الزمان، بقيه اللّه ، و مشهورترين آن مهدي است. پدرش امام حسن عسگري (ع) و مادرش بانوي گرامي نرجس است كه به نام ريحانه و سوسن نيز از او ياد شده است.
احمد بن اسحاق مي گويد: روزي نزد امام حسن عسكري(ع) رفتم و پرسيدم: اي پسر رسول خدا! امام و جانشين پس از شما كيست؟ پس آن حضرت به درون خانه رفت و بازگشت در حالي كه پسري سه ساله كه صورتش همچون ماه تمام مي درخشيد بر دوش خويش داشت و فرمود: “اي احمد بن اسحاق! اگر نزد خداي متعالي و حجت هاي او گرامي نبودي، پسرم را به تو نشان نمي دادم. همانا او هم نام و هم كنيه رسول خدا و كسي است كه زمين را از عدل و داد پر مي كند". گفتم: سرور من! آيا نشانه اي است كه قلبم به آن آرام گردد؟ در اين هنگام، كودك لب به سخن گشود و به زبان عربي روان گفت: ” من بقية اللّه در زمين هستم كه از دشمنان خدا انتقام خواهم گرفت. اي احمد بن اسحاق! پس از اين كه با چشم خود مي بيني در پي نشانه مباش.”
امام حسن عسگري(ع) پنج سال بعد از ولادت حضرت مهدي(عج) درسال 260 ه. ق توسط معتمد يكي از خلفاي بني عباس مسموم و به شهادت رسيد و امامت به جانشين بعدي آن حضرت يعني امام مهدي(عج) منتقل شد و حضرتش رهبري جامعه اسلامي را به عهده گرفت. پس از شهادت امام حسن عسگري عليه السلام عده اي از دوستان آن حضرت به تصور اين كه جعفر بن علي برادر امام عسگري عليه السلام امام و پيشواي مسلمانان است شهادت آن حضرت را به وي تسليت و پيشوايي اش را تبريك گفتند؛ اما وقتي جعفر بن علي خواست به جنازه امام نماز بخواند ناگاه كودكي گندمگون و سياه موي بيرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را كنار كشيد و گفت: عمو كنار برو من بايد بر پدرم نماز بخوانم، جعفر در حالي كه قيافه اش دگرگون شده بود كنار رفت و حضرت مهدي در سن 5 سالگي بر پدرش نماز خواند. آن حضرت را در كنار قبر پدرش امام هادي دفن كردند.
آن حضرت دو غيبت داشتند يكي كوتاه مدت(صغري) و ديگري بلند مدت (كبري) اولي از هنگام تولد تا پايان دوران نيابت خاصه و دومي از پايان دوره نخست آغاز و تا هنگام ظهور و قيام آن حضرت به طول مي انجامد.
در دوران غيبت صغري، ارتباط امام با ياران خويش به كلي قطع نبود و آنان به گونه اي خاص و محدود با امام در ارتباط بودند. در اين مدت، افراد مشخصي به عنوان نائب خاص، به حضور ايشان مي رسيدند و مردمان مي توانستند به وسيله آنان، مسائل و مشكلات خويش را به حضور امام برسانند و حتي گاه به ديدار امام نائل شوند؛ از اين رو مي توان اين دوره را دوره آماده سازي مردمان براي غيبت كبري دانست.
انتخاب نواب خاص از سوي امام دوازدهم، در واقع ادامه و توسعه فعاليت شبكه ارتباطي وكالت بود كه در زمان امام هادي(ع) و امام عسگري(ع) گسترش چشم گيري يافته و اينك در زمان امام قائم به اوج رسيده بود. وظايف و فعاليت هاي اساسي نواب خاص را مي توان اين چنين خلاصه كرد: پنهان داشتن نام و مكان امام؛ سازماندهي وكلا؛ گرفتن و توزيع اموال متعلق به امام؛ پاسخ گويي به سوالات فقهي و مشكلات عقيدتي مردم؛ و مبارزه با مدعيان نيابت.
پس از غيبت صغري، و با مرگ آخرين نائب خاص حضرت ولي عصر(عج)، غيبت كبري آغاز شد و مسلمانان موظف شدند در مسائل خود، به نائبان عام آن حضرت، يعني فقهاي واجد شرايط و آشنا به احكام اسلام مراجعه كنند. اگر غيبت كبري يكباره رخ داد ممكن بود موجب انحراف افكار مردم شود و ذهن ها آماده پذيرش آن نباشد ؛ اما با زمينه سازي هاي مدبرانه امامان پيشين، و تدابير نواب خاص در طول غيبت صغري، ذهن ها آماده پذيرش غيبت كبري شد.
درباره علت وجود امام در دوران غيبت، فوايد بسيار گفته اند، از آن جمله رسول خدا (ص) مي فرمايد:"سوگند به پروردگاري كه مرا به پيامبري برانگيخت. در دوران غيبتش مردم از او نفع مي برند و از نور ولايتش بهره مي برند، همان گونه كه از خورشيد پشت ابرها بهره مي گيرند.”
هم چنين يكي ديگر از فوايد وجود امام در غيبت، پاسداري از آيين خداوند است، براي آن كه اصالت آيين الهي حفظ شده و جلوي بسياري از تحريفات گرفته شود. هم چنين با وجود امام، مردمان خود را تنها نمي دانند و تأثير رواني اين عقيده در روش نگهداشتن چراغ اميد در دل ها و وادارساختن افراد به خودسازي و آمادگي براي آن قيام بزرگ جهاني، كاملاً قابل درك است.
احاديثي گرانقدر از امام عصر(عج) :
- اگر خواستار رشد و كمال معنوى باشى هدايت مى شوى و اگر طلب كنى مى يابى. (بحار الأنوار، ج 51، ص 339)
- و اما در پيشامدها و مسايل جديد به راويان حديث ما مراجعه كنيد، زيرا كه آنان حجت ما بر شما هستند و ما حجت خدا بر آنان هستم . (بحار الأنوار، ج 53، ص 181)
- هركس در اجراى اوامر خداوند كوشا باشد، خدا نيز وى را در دستيابى به حاجتش يارى مى كند.(بحار انوار،ج51،ص331)
- همانا خداي تعالى مردم را بيهوده نيافريده و بدون تكليف و جزا رهايشان نكرده است.(الغيبة للشيخ الطوسي، ص 174)
پیراهن سیاه زتن دور می کنیم
آنرا ذخیره کفن و گور می کنیم
اجر دو ماه گریه برغربت حسین
تقدیم مادرش ز ره دور می کنیم
یا رسول الله! با غروب آفتاب تو، کعبه تا قیامت سیه پوش گشته و زمزم، اشک عزا به رخسار مکه مى ریزد
سلام، غریب تر از هر غریب سلام، مزار بی چراغ، تربت بی زایر، بهشت گمشده سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده سلام، سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیرباران شده سلام، امام غریب من
میلاد باسعادت پاکیزه ترین خلق خدا، معدن لطف و صفا، گسترهی عظیم ولایت،
پناه درماندگان، امام علی النقی(ع) بر عاشقان سیرهاش مبارک باد.
برای دریافت دانلود مداحی به مناسبت میلاد با سعادت امام هادی (علیه السلام)اینجا کلیک کنید
در اول ذيالحجه سال دوم هجري قمري عقد ازدواج دو اختر تابناک عالم
هستي يعني حضرت علي (ع) و حضرت فاطمه (س) صورت گرفته است .
سالروز اين واقعه مبارک تاريخي را بر همه مريدان آن بزرگواران تبريک و تهنيت
عرضمينمايم.
برفاطمه و علي والا صلوات
چون جاري رود و موج دريا صلوات
امروز عروسي علي و زهراست
رخسار علي و روي زهرا صلوات
عاقد: خدا
شاهد: رسول خدا (ص)
دفتر: لوح محفوظ
مکان: عرش
عروس: کوثر
داماد: حیدر
سالروز ازدواج آسمانیشان مبارک
در شب اول ذیحجه که هلال ماه با کرشمه خودنمایی می کرد
خورشید به خانه علی علیه السلام وارد شد
باد صبا همه را خبر رسانید که: زیور ببندید؛
نور با نور پیوست و جهان روشن شد.
درختان شکوفه های خود را بر زمینیان ارزانی داشتند.
هر که این نماز را بجا آورد، گناهش آمرزیده شود
ماه ذیقعده ماهی پر خیر و برکت است و انجام اعمالی نیز در این ماه توصیه شده است. از جمله اعمال این ماه نماز مخصوص روزهای یکشنبه ماه ذیقعده است.
نماز ماه ذیقعده:
در روز یکشنبه ماه ذیقعده غسل کن و وضو بگیر و چهار رکعت نماز بخوان. به این صورت که در هر رکعت حمد یک مرتبه و سوره توحید سه مرتبه و معوذتین (سوره ناس و فلق) را یک مرتبه بخوان. بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفار کن و در پایان استغفار، بگو لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.
پس این ذکر شریف را قرائت کن: « یَا عَزِیزُ یَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لَا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ .»
رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) به خواندن این نماز توصیه داشته و فرمودند: هر که این نماز را بجا آورد، توبهاش قبول و گناهش آمرزیده شود و دشمنان او در روز قیامت از او راضى شوند.
توسعهی رزق و روزی، قبرگشاده و نورانى، رضایت والدین و آمرزش پدر و مادر و نسل و فرزندان پاداش کسی استت که این نماز را به جا آورد.
این شخص با ایمان میمیرد و دینش گرفته نمیشود و ملک الموت با او در وقت مردن مدارا میکند و به آسانى جان خواهد داد.
***
همچنین روزه سه روز متوالی در این ماه که از ماه های حرام می باشد توصیه شده است که هر که در یکى از ماه هاى حرام سه روز متوالى که پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد روزه بگیرد، ثواب نهصد سال عبادت براى او نوشته شود.
به مناسبت فرارسیدن میلاد با سعادت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)دانلود مداحی قرار دادیم برای دریافت این دانلود کلیک کنید
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمَّ اجعَل صِیامی فیهِ بِالشُّکرِ، وَالقَبُولِ عَلی ما تَرضاهُ وَ یَرضاهُ الرَسوُلُ، مُحکَمَة فُرُوعُهُ بِالاصُولِ بِحَقّ سَیّد نا مُحَمد وَ الهِ الطاهِرینَ وَالحَمدللهِ رَبِ العالمین
خداوندا در این روز روزه مرا با جزای خیر ومقبول حضرتت آن گونه قرار ده که مورد پسند خود و رسولت واقع گردد وفروع آن را به واسطه اصول آن که ایمان وتوجه به توست محکم اساس گردان به حق سید ما محمد وآل اطهارش وستایش خدای را که پروردگار عالمیان است
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ وفّر حظّی فیهِ من النّوافِلِ واكْرِمْنی فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ وقَرّبِ فیهِ وسیلتی الیكَ من بینِ الوسائل یا من لا یَشْغَلُهُ الحاحُ المُلِحّین
خدایا زیاد كن بهره مرا در آن از اقدام به مستحبات و گرامى دار در آن به حاضر كردن و یا داشتن مسائل و نزدیك گردان در آن وسیله ام به سویت از میـان وسیلهها اى آنكه سرگرمش نكند اصرار و سماجت اصراركنندگان
بسم الله الرحمن الرحیم
ان تنصرالله ینصرکم ویثبت اقدامکم (سوره محمد آیه 7)
نصرت الهی بر رهروی تعلق دارد که بر مسیرحق ره می سپاردوبرحسن عمل پای می فشارد که ان الله لا یضع اجرالمحسنین .(آل عمران –آیه 171)
روز قدس تنها روز فلسطین نیست روز اسلام است. (امام خمینی ره)
روز قدس یاد آورامام راحل است همو که ما را از یوغ طاغوت رهایی بخشید وافق تازه ای پیش روی همه ملت ها گشود .
خیزش ملت های مسلمان منطقه به هم ریختن اوضاع اقتصادی غرب واعتصابات وتجمعات گسترده مردم در سرزمینهای اشغالی واز همه مهمتر بیداری اسلامی همه وهمه باعث شده که روز قدس امسال رنگ وبوی دیگری داشته با شد .
روز قدس نه تنها روز ملت فلسطین بلکه روزهمه مظلومین عالم وروز اسلام است.
مدرسه علمیه حضرت فاطمه (س) همنوا با دیگر مدارس علمیه سراسر ایران ومردم مسلمان جهان داد خود را علیه بیدادگریهای رژیم صهیونیستی وآمریکا ی جنایتکار برمردم مظلوم فلسطین سر می دهد وهمگام با ملت های ظلم ستیز جهان در راهپیمایی روز قدس شرکت نموده وبیعتی دوباره با ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله خامنه ای بسته ومشت محکمی بر دهان ابرقدرتها خواهد زد
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ فَضْلَكَ وأنـْزِل علیّ فیهِ بَرَكاتِكَ وَوَفّقْنی فیهِ لِموجِباتِ مَرْضاتِكَ واسْكِنّی فیهِ بُحْبوحاتِ جَنّاتِكَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرّین
خدایا بگشا به رویم در این ماه درهاى فضلت و فرود آر برایم در آن بركاتت را و توفیقم ده در آن براى موجبات خوشنودیت و مسكنم ده در آن وسطهاى بهشت اى اجابت كننده خواستهها و دعاهاى بیچارگان
درستی یا نادرستی این مسئله در گفتوگوی باشگاه خبرنگاران با اساتید حوزه علمیه مورد بررسی قرار گرفته است که در ادامه میآید:
آیتالله سیدهاشم حسینی بوشهری، مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور:
گوشی موبایلی که دارای قرآن است، صدق قرآن نمیکند؛ مگر اینکه دسترسی به قرآن کریم ممکن نباشد اما به اعتبار اینکه آیات قرآن در آن وجود دارد آن هم بر صفحه گوشی موبایل ظاهر شده و مشخص شود که صفحه قرآن است، بر سر گرفتن آن اشکالی ندارد.
آیتالله محمدعلی جاودان، استاد اخلاق حوزههای علمیه تهران:
در صورت عدم دسترسی به کتاب قرآن، اشکالی ندارد که از گوشی موبایلی که دارای آیات قرآن است استفاده شود اما اگر قرآن چاپ شده باشد، بهتر است.
آیتالله محسن اراکی، استاد درس خارج مهدویت حوزه علمیه:
موبایل نمیتواند جایگزین قرآن شود. آنچه که در روایات اسلامی بیان شده است خود قرآن و یا بخشی از قرآن است که در اعمال شبهای قدر باید روی سر قرار گیرد.
آیتالله مهدی هادوی تهرانی، مجتهد علوم حوزوی:
موبایلی که حاوی آیات قرآن است با وجود اینکه صفحه آیات قرآن در آن باز باشد، عرفا قرآن تلقی نمیشود. هر چند برخی از احکام قرآن را ندارد اما به سر گرفتن آن مانعی ندارد.
آیتالله سیداحمد خاتمی، امامجمعه موقت تهران:
آنچه که در روایات آمده کتاب قرآن است؛ بنابراین باید صدق قرآن کند و گوشی موبایل، صدق قرآن نمیکند.
مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی:
حجتالاسلام علی یعقوبی استاد حوزه علمیه و از پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی نیز به بیان نظر کلی مراجع تقلید در این خصوص پرداخت و گفت: این مسئله از جمله مسائل اختلافی میان علما و مراجع تقلید نیست. براساس دستور روایات باید کتاب قرآن روی سر قرار گیرد و ترجیحا نیز برای حفظ شانیت قرآن، آن را باید ببندند و نظر تمام مراجع همین است. فقط نظر آیتالله خویی در زمانهای گذشته این بوده است که اگر نوار کاست قرآن در دستشویی بیفتد باید نسبت به آن احتیاط کرد و فتوای صریحی در این زمینه نداشتهاند.
وی افزود: بر سر گذاشتن گوشی موبایل در لیالی قدر نمیتواند از مصادیق قرآن به سر گرفتن محسوب شود. در مفاتیح الجنان در خصوص آداب قرآن بر سر گرفتن آمده است: قرآنها را باز کنید و بر سر بگذارید. تعبیر از قرآن، همان کتاب قرآن است نه آن موبایلی که نوشتههای آن به صورت غیر مکتوب است و تماسی با بدن حاصل نمیشود.
یعقوبی تصریح کرد: کتاب قرآن دارای احکام خاصی است که قرآنی که در گوشی موبایل است، فاقد آن است؛ نخست آنکه بدون وضو نمیتوانید به صفحه قرآن دست بزنید اما موبایل اینگونه نیست. دوم اینکه اگر کتاب قرآن نجس شود باید فورا آب کشیده شود اما اگر موبایلی که دارای قرآن است در دستشویی بیفتد نیازی نیست که درِ آن چاه بسته شود چون گوشی موبایل به محض برخورد با آب، خواهد سوخت و تمام اطلاعات آن از بین خواهد رفت. البته این بدان معنا نیست که ما به قرآن در درون گوشی موبایل، بیاحترامی کنیم و بگوییم بیاحترامی به قرآنهای مکتوب جایز نیست اما بیاحترامی به قرآنهای داخل موبایل جایز است. نه، چنین حرفی صادق نیست.
این پژوهشگر حوزه علمیه اظهار کرد: از طرف دیگر بعضی از تمثالها و تصاویری وجود دارد که عموم مردم آنها را به اهل بیت علیهمالسلام نسبت میدهند با وجود اینکه این عکسها صحت ندارد اما مراجع عظام اجازه بیحرمتی نسبت به آنها را ندادهاند و حکم قرآن داخل موبایل نیز بر همین منوال است.
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَكاتِ أسْحارِهِ ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ وخُذْ بِكُلّ أعْضائی الى اتّباعِ آثارِهِ بِنورِكَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین
خدایا آگاهم نما در آن براى بركات سحرهایش و روشن كن در آن دلم را به پرتو انوارش و بكار به همه اعضایم به پیروى آثارش به نور خودت اى روشنى بخش دلهاى حق شناسان
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه حضرت زینب(س)سریش آباد جشن ولادت باسعادت امام حسن مجتبی(ع) در این مدرسه علمیه برگزار گردید
سرکار خانم ملاولی مدیر مدرسه علمیه حضرت زینب(س)سریش آباد خاطر نشان کرد:روز سه شنبه مورخ 92/5/1با همکاری مجمع فاطمیون و ستاد اقامه نماز جمعه شهر سریش آباد مراسم جشنی در محل حسینیه صاحب الزمان (عج) برگزار گردید.
در این مراسم که شامل برنامه های متنوعی بود حجت الاسلام والمسلمین طلایی به ایراد سخنانی در رابطه با ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) پرداختند.
حجت الاسلام طلایی بیاناتشان را با اشعاری در مدح امام حسن مجتبی (ع) شروع نموده وبیان داشتند:
امام حسن (ع) فرزند امير مؤمنان على بن ابيطالب و مادرش مهتر زنان فاطمه زهرا (س) دختر پيامبر خدا (ص) است.
امام حسن (ع) در شب نيمه ماه رمضان سال سوم هجرت در مدينه تولد يافت. وى نخستين پسرى بود كه خداوند متعال به خانواده على و فاطمه عنايت كرد. رسول اكرم (ص) بلا فاصله پس از ولادتش، او را گرفت و درگوش راست امام اذان و در گوش چپ ایشان اقامه گفت. سپس براى او گوسفندى قربانى كرد، سرش را تراشيد و هموزن موى سرش - كه يك درم و چيزى افزون بود - نقره به مستمندان داد. پيامبر (ص) دستور داد تا سرش را عطر آگين كنند و از آن هنگام آيين عقيقه و صدقه دادن به هموزن موى سر نوزاد سنت شد. اين نوزاد را ” حسن ” نام داد و اين نام در جاهليت سابقه نداشت. كنيه او را ابومحمد نهاد و اين تنها كنيه اوست.
وی در ادامه افزود:لقب هاى او سبط، سيد، زكى، مجتبى است كه از همه معروفتر “مجتبى” مىباشد. پيامبر اكرم (ص) به حسن و برادرش حسين علاقه خاصى داشت و بارها مىفرمود كه حسن و حسين فرزندان منند و به پاس همين سخن على به ساير فرزندان خود مىفرمود : ” شما فرزندان من هستيد و حسن و حسين فرزندان پيغمبر خدايند
در دعای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان میخوانیم:
«اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَوات ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین»
خدایا مؤاخذه نکن مرا در ایـن روز به لغزشها و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگیها و قرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات اى عزت دهنده مسلمانان!
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ طَهّرنی فیهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ وصَبّرنی فیهِ على كائِناتِ الأقْدارِ ووَفّقْنی فیهِ للتّقى وصُحْبةِ الأبْرارِ بِعَوْنِكَ یا قُرّةَ عیْنِ المَساكین
خدایا پاكیزهام كن در این روز از چرك و كثافت و شكیبائیم ده در آن به آنچه مقدر است شدنىها و توفیقم ده در آن براى تقوى و هم نشینى با نیكان به یاریت اى روشنى چشم مستمندان
کارتی که بر روی آن دختری محجبه را به عنوان بمبگذار انتحاری به تصویر کشیده است، خشم جامعه مسلمان آمریکا را برانگیخته است. در آمریکا کارت و عروسکی به فروش میرسد که بر روی آن عکس یک دختر مسلمان محجبه کشیده شده و او را به عنوان یک تروریست معرفی کرده است.
شیکاگو مانیتور، یک وبگاه مرتبط با شورای روابط اسلامی آمریکا، گزارش کارتی با چهره یک دختر کارتونی خندان را میدهد که دارای پیامهایی از جمله «او تا سر حد مرگ شما را دوست دارد» و «او دوست دارد مغز شما را متلاشی کند» است. داخل کارت نیز نوشته شده «به امید متلاشی شدن در روز تولدتان».
طبق گفته سی بی اس شیکاگو، احمد رهاب مدیر اجراییCAIR-Chicago ، کارتها را «ابلهانه» خوانده و اظهار داشته است که بسیاری از مردم معتقدند این کارتها زننده بوده و نگرشهای منفیای را در مورد مسلمانان به وجود میآورد.
احمد رهاب به سی بی اس گفته است: «دو هفته پیش زنی در ماساچوست در حالی که با کودکانش در حال پیادهروی بود، صرفاً به خاطر داشتن حجاب با مشت مورد ضرب قرار گرفت. این کار بدین دلیل بود که شخص مهاجم تصور میکرد چون آن زن حجاب دارد پس یک تروریست است.»
این کارتها در شرکت نابل ورکس مستقر در نیوجرسی تولید میشود، جایی که تعداد زیادی از کارتهای تبریک به ندرت از حسن سلیقه برخوردارند. این شرکت خلاصهای از مأموریت کاری خود را در وب سایت خود آورده و به قلم ران کانفی خالق این کارتها مینویسد:
«طنز سیاسی، دین و وقایع جاری از جمله موضوعاتی هستند که نابل ورکس نسبت به آنها دارای رویکردی تحریکآمیز، ناساز و بعضاً متناقض است. در حقیقت، شعار ما «جرات خندیدن» است. من فقط میتوانم مردم و دوستانی را تصور کنم که کارتهای ما را دریافت میکنند و میخوانند. اما نمیدانم که آیا «خنده» کاری مناسب و درخور این موضوع است یا نه. با این حال شعار ما این است: به جهنم که تحمل شوخی رو ندارند!»
به گفته شیکاگو مانیتور، این کارت برپایه «آمنه، عروسک مسلمان»، یک عروسک طراحی شده توسط شرکت دزی دُل، است. ظاهرا کارتهای نابل ورکس یک کلاهبرداری عمده از طرحهای شرکت دزی است.
شرکت دزی دُل اسباب بازیهای مختلفی را میفروشد، از جمله عروسکهای سخنگو که به کودکان کمک میکند تا عبارات و احوالپرسیهای مذهبی عربی را یاد بگیرند مانند معنای سلام مسلمانان که «سلام علیکم» است و پیامهایی مانند «بیا با هم بازی کنیم» و «ان شآءالله».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِکَ الواسِعَةِ واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ و خُذْ بناصیتی الی مَرْضاتِکَ الجامِعَةِ بِمَحَبّتِکَ یا أمَلَ المُشْتاقین
خدایا قرار بده برایم در آن بهرهای از رحمت فراوانت، و راهنمائیم کن در آن به برهان و راههای درخشانت، و بگیر عنانم به سوی رضایت همه جانبهات، بدوستی خود ای آرزوی مشتاقان
در دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان میخوانیم:
«اَللّهُمَّ ارْزُقْنى فیهِ رَحْمَةَ الاْیْتامِ وَاِطْعامَ اْلطَّعامِ وَاِفْشآءَ السَّلامِ وَصُحْبَةَ الْکِرامِ بِطَوْلِکَ یا مَلْجَاَ الاْمِلینَ»
خدایا روزیم گردان در این ماه مهرورزى نسبت به یتیمان و خوراندن طعام و به آشکار کردن سلام و همنشینى با کریمان به فضل و کرمت اى پناه آرزومندان!
8912" class="bodyimage" src="http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1392/04/25/13920425000336_PhotoL.jpg" alt="" />
امام کاظم (ع) فرمود: انجام نمازهای مستحبی هر مومنی را به خداوند نزدیک می نماید.
نمـاز شــب یــازدهم ماه مـبارک رمضان
دو رکعت ، در هر رکعت بعد از حمد بیست مرتبه سوره ی کوثر.
ثواب:حضرت علی (ع) فرمود: کسی که این نماز را بخواند، در آن روز گناه نمی کند، اگر چه شیطان کوشش خود را بکند.
نمـاز شــب دوازدهم ماه مـبارک رمضان
هشت رکعت ( چهار تا دو رکعتی) ، در هر رکعت بعد از حمد سی مرتبه سوره ی قدر.
ثواب:حضرت علی (ع) فرمود: خدای تعالی به او ثواب شکر کنندگان را عطا کند و روز قیامت از رستگاران می باشد.
حضرت علی (ع) فرمود: کسی که این نماز را بخواند، در آن روز گناه نمی کند، اگر چه شیطان کوشش خود را بکند.
نمـاز شــب ســیزدهم ماه مـبارک رمضان
چهار رکعت ( دو تا دو رکعتی)، در هر رکعت بعد از حمد بیست و پنج مرتبه سوره ی توحید.
ثواب:حضرت علی (ع) فرمود: عبور کند بر صراط مثل برق جهنده.
نمـاز شــب چـهاردهم ماه مـبارک رمضان
شش رکعت ( سه تا دو رکعتی)، در هر رکعت بعد از حمد سی مرتبه سوره ی زلزلت.
ثواب:حضرت علی (ع) فرمود: هر کس بخواند، خدای تعالی آسان گرداند برای او جان کندن را و سؤال منکر و نکیر را.
حضرت علی (ع) فرمود: عبور کند بر صراط مثل برق جهنده.
نمـاز شــب پــانزدهم ماه مـبارک رمضان
چهار رکعت ( دو تا دو رکعتی) ، در دو رکعت اول بعد از حمد صد مرتبه توحید و در دو رکعت دوم بعد از حمد پنجاه مرتبه توحید.
ثواب:حضرت علی (ع) فرمود: هر کس بخواند، عطا کرده می شود به او چیزی را که نمی داند او را مگر خدا.
نمـاز دیگــر شــب پــانزدهم ماه مـبارک رمضان
امام صادق (ع) می فرماید، امیر المومنین (ع) فرمود: کسی که شب نیمه ی ماه مبارک رمضان صد رکعت نماز بخواند در هر رکعت ( بعد از حمد ) ده مرتبه قل هو الله بخواند خداوند ده فرشته می فرستد که دشمنان جن و انس را از او دفع می کنند و سی فرشته وقت مرگ او می فرستد که او را از آتش ایمن می دارند.
در روایت دیگری هست که خداوند صد فرشته می فرستد سی نفر از آنها در خواب به او مژده بهشت می دهند و سی فرشته از آتش جهنم ایمن می دارند و سی فرشته او را از گناه نگه می دارند و ده فرشته کید و مکر کیدکنندگان را بر خودشان بر می گردانند.
نمـاز شــب شــانزدهم ماه مـبارک رمضان
دوازده رکعت (شش تا دو رکعتی)، در هر رکعت بعد از حمد دوازده مرتبه سوره تکاثر.
ثواب:
حضرت علی (ع) فرمود: هرکس بخواند، از قبر خارج می شود در حالی که خوشحال است ندا می کند به شهادت ” اَنْ لا اِلهَ اِلا الله ” تا این که وارد قیامت شود پس امر می شود او را به بهشت برند.
نمـاز شــب هــفدهـم ماه مـبارک رمضان
دو رکعت، در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه سوره توحید، و در رکعت دوم بعد از حمد صد مرتبه سوره توحید، و بعد از سلام صد مرتبه ” لا اله الا الله “
ثواب:حضرت علی (ع) فرمود: هرکس بخواند خداوند به او ثواب هزار هزار حج و هزار جهاد عطا می کند.
نمـاز شــب هــجدهم ماه مـبارک رمضان
چهار رکعت ( دو تا دو رکعتی)، در هر رکعت بعد از حمد بیست و پنج مرتبه سوره کوثر.
ثواب:حضرت علی (ع) فرمود: هر کس بخواند، بشارت می دهد او را ملک الموت به این که خدای تعالی راضی است.
نمـاز شــب نــوزدهم ماه مـبارک رمضان
پنجاه رکعت ( 25 تا دو رکعتی)، در هر رکعت بعد از حمد پنجاه مرتبه سوره زلزلت ( بنا بر قولی یک مرتبه).
ثواب:حضرت علی (ع) فرمود: هرکس بخواند ملاقات می کند خدا را مثل کسی که صد حج و صد عمره به جا آورده باشد و سایر اعمال او را ایضاً قبول می کند.
حضرت علی (ع) فرمود: هر کس بخواند، بشارت می دهد او را ملک الموت به این که خدای تعالی راضی است.
نمـاز شــب بیـــــستم ماه مـبارک رمضان
هشت رکعت ( چهار تا دو رکعتی)، در هر رکعت بعد از حمد هر سوره که بخواهی بخوان یک مرتبه.
ثواب:حضرت علی (ع) فرمود: هر کس بخواند، می آمرزد خدا گناه گذشته و آینده اش را.
بسم الله الرحمن الرحيم
دعاي روز چهارم
اللهمّ قوّني فيهِ علي إقامَةِ أمْرِکَ واذِقْني فيهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ وأوْزِعْني فيهِ لأداءِ شُکْرَکَ بِکَرَمِکَ واحْفَظني فيهِ بِحِفظْکَ وسِتْرِکَ يـا أبْصَرَ النّاظرين. خدايا نيرومندم نما در آن روز به پا داشتن دستور فرمانت وبچشان در آن شيريني يادت را ومهيا کن مرا در آنروز راي انجام سپاس گذاريت به کـرم خودت نگهدار مرا در اين روز به نگاه داريت وپرده پوشي خودت اي بيناترين بينايان.
مرغابی کوچک پا به پای مادر شنا می کرد و تمام کارهایش را تقلید ،
گویی می دانست که در این دنیای مواج باید الگویی داشت تا جان سالم به در برد ….
ولی من از او خیلی جلوترم ، خیلی!
او مادرش را الگو گرفت و من
بهترین مادر دنیا را .
کسی که از نابینا هم رو میگرفت .
گفت : به سلامتیه اون راننده تاکسی که توی این گرما کولر ماشینش رو برای چادری ها روشن می کنه.
گفتم : نه! به سلامتیه اون بانوی چادری که اگر کولر هم براش روشن نکنن بازم به چادرش افتخار می کنه.
يکي از پليدترين توطئههاي دشمنان اسلام در تاريخ معاصر، توطئهي کشف حجاب است. رضاخان- که با طرح کودتاي سوم اسفند 1299 و با حمايت و هدايت انگليسيها بر سر کار آمد- درصدد اجراي تز اسلامزدائي و جايگزيني ارزشهاي ليبراليستي در جامعه بود. از مهمترين جلوههاي اين طرح، پديدهي کشف حجاب بود. براي آماده ساختن زمينهي کشف حجاب، مجلس، در ششم ديماه 1307 قانون متحدالشکل نمودن البسه را تصويب کرد که بر اساس آن، پوشيدن کت و شلوار و کراوات و کلاه فرنگي، براي مردان الزامي شد. تلاشهاي رضاخان، باعث شد تا عدهاي از زنان غربزده، بهويژه زنان درباري و دولتمردان، به صورت بيحجاب يا بدحجاب، در مجامع و معابر عمومي ظاهر شوند و مردم نيز تحت تأثير اختناق و ظلم رضاخاني، حساسيت لازم را از خود نشان ندادند. در سال 1313 رضاخان عازم ترکيه شد و با مشاهدي تغييراتي که رژيم لائيک ترکيه به رهبري مصطفيكمالآتاتورک در جهت غربي کردن جامعهي مسلمان ترکيه اجرا کرده بود، تحت تأثير قرار گرفت و شديدتر از گذشته، در راستاي اسلامزدائي و بهويژه حجابزدائي گام برداشت. در بهمن 1313، در افتتاح دانشگاه تهران، به دختران دستور دادند که بدون حجاب به تحصيل مشغول شوند. اقدامات رضاخان در اين جهت، واکنش و مخالفتهاي مردمي را به رهبري روحانيت باعث شد که از مهمترين آنها، ميتوان به سرکوب قيام مسجد گوهرشاد و کشتار مردم مظلوم اشاره کرد. حدود شش ماه پس از فاجعهي مسجد گوهرشاد، رضاخان با بياعتنائي به علما و مردم، در روز 17م دي 1314 در جشن فارغ التحصيلي دانشسراي مقدماتي دختران در تهران، مقرراتکشف حجاب زنان را به طور آشکار و رسمي اعلام کرد و خود به اتفاق همسر و دخترانش- که بدون حجاب بودند- در اين جشن که به ابتکار علياصغر حکمت، وزير معارف و فراموسونر معروف تشکيل گرديد، شرکت و سخنراني کرد و دورهاي سياه براي زنان ايران در تاريخ آغاز گرديد.
شوراي فرهنگ عمومي كشور، سالروز قيام مردم مشهد را عليه كشف حجاب، به عنوان روز عفاف و حجاب نامگذاري كرده است. قيام مردم مشهد و واقعهي مسجد گوهرشاد در مقابله با كشف حجاب، مصداق بارز مبارزه با منكري است كه هنوز متأسفانه آثار شومش در كشور ريشه كن نشده است. حملهي قزاقهاي رضاخاني به مسجد گوهرشاد و مقاومت مردم مشهد نشان از پيشينهي درخشان مردم خطهي خورشيد، در مقابله با تهاجم فرهنگ غرب محسوب ميشود.
دعای روز دوم ماه مبارک رمضان:
اللّهمَّ قرِّبنِی فِیه إلی مَرضَاتِکَ و جَنِّبنِی فِیه مِن سَخَطِکَ و نَقِمَاتِکَ و وَفِّقنِی فِیه لِقِرَائَهِ آیَاتِکَ بِرَحمَتِکَ یَا اَرحَمَ الرَاحِمِینَ.
خدایا در این روز مرا به سوی خشنودیت نزدیک کن ومرا در این روز از خشم و انتقامت دور ساز و مرا در این روز برای خواندن آیات قرآن موفق بدار به رحمت خودت ای مهربانترین مهربانان.
مطالعه مطالب کتاب «آداب روزهداری و احوال روزهداران در بیانات حضرت آیتالله خامنهای» و توجه به تاریخ و مخاطبان هر مطلب، نکات مهمی از سبک رفتاری حضرت معظمله در ماه مبارک رمضان را نشان میدهد.
رهبر انقلاب اسلامی، در ورود به موضوعات مختلف دقیق و نکته سنج هستند. همان طور که با درایت و تدبیر وارد مسائل سیاسی شده و با رهنمودهای خود گره از مشکلات بزرگ میگشایند، همان طور که در مسائل اجتماعی ورود ایشان به مسائل برکات بسیاری در میان اقشار مردم و هم دلی آنها دارد و همان طور که ایشان در دیدار با هنرمندان کشور، به آنها امید میدهند و جهت حرکت را در آینده ترسیم میکنند، ایشان اسلام شناس و مفسر بینظیری هستند و شاید یکی از دلایل بروز و ظهور حکمت در دیگر عرصهها، تسلط آیت الله خامنهای به دین اسلام باشد. ایشان در طی سالها درباره مسائل گوناگون سخن گفته و مطالبی را بیان کردهاند، ولی جلوه ماه مبارک رمضان و آداب روزه داری در گفتار ایشان هم به دلیل دیدارهایی که در ماه رمضان دارند و هم به دلیل آمادگی دلها و نزدیکتر شدن جامعه به خداوند، در سخنان ایشان شاید بیشتر از دیگر موضوعات باشد. پرداختن به سخنان ایشان در باب روزه داری از آنجایی که ایشان رهبر انقلاب اسلامی و مرجع تقلیدی بزرگ هستند، میتواند راهگشا باشد و به همین دلیل انتشارات انقلاب اسلامی در کتاب «آداب روزه داری و احوال روزه داران» به شرح این آداب در بیانات معظم له پرداخته است.
این کتاب در راستای صحبتها و نصایح علما و متفکّران و عابدان ناصح است که قرنها است خَلق را به تکالیف و وظایفشان در ماه مبارک رمضان توصیه میکنند و آنان را به درک هرچه بهتر و بیشتر این فرصت بینظیر فرا میخوانند. آثار بسیاری هم از علمای دینی، مربّیان اخلاق و حتّی ادبا و شعرا در فضیلت ماه رمضان در دسترس قرار دارد و این کتاب نیز در همین راستا و برای استفاده بهتر و بیشتر از ماه رمضان است امّا با خصوصیات و ویژگیهایی که آن را از دیگر آثار مشابه در این موضوع متفاوت و متمایز میکند که به برخی از آنها اشاره میشود.
**دقیق بخوانید تا فضای معنوی کتاب را حس کنید
کتاب حاضر گزیدهای از مجموعهی توصیهها، نصایح، تحلیلها و مواعظی است که در ماههای رمضان در طول ۲۲ سال گذشته از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۹۰ در بیانات حضرت آیتالله العظمی خامنهای ارائه شده است.
مخاطبان این مواعظ عموم مردم بودهاند هرچند گاه این سخنان در دیدار جمعی از قاریان قرآن کریم، کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، نمازگزاران نماز جمعه، اساتید دانشگاهها، دانشجویان، شاعران و… بیان شدهاند.
بنابراین در انتخاب مطالب این کتاب دو ویژگی مورد توجّه قرار گرفته است:
اول اینکه موضوع بیانات ماه مبارک رمضان، معارف دینی مربوط به روزهداری، آداب دعا، تکالیف مؤمنان در این ماه از نظر فردی، اجتماعی و سیاسی و نظایر آن باشد.
دوم اینکه صرفاً در محدوده زمانی از حلول ماه مبارک رمضان تا پایان روز عید سعید فطر هر سال بیان شده باشد. خوانندهای که با دقّت این کتاب را مطالعه کند در فضای معنوی شریک میشود که گوینده بزرگوارش قصد انتقال آن را داشته است و این فضای معنوی در ماه رمضان که فضای معنوی و ملکوتی بر عالم و به خصوص بر جامعهی اسلامی و مؤمنین اهل عبادت حکم فرمان است، دو چندان میشود.
**موضوعات یکسان از زوایای مختلف
یکی از وجوه چشمگیر بیانات رهبر انقلاب در طول ۲۲ سال گذشته پیوستگی و انسجام مطالب در موضوعات مختلف است. البتّه با این ویژگی که حتّی اگر موضوعی واحد چند بار آن هم در طول سالهای مختلف مورد تأکید قرار گرفته باشد، هر بار یا از زاویهای جدید به موضوع نگریستهاند یا نکتهای جدید به ابعاد موضوع یا تحلیل آن افزودهاند.
نمونه جالب این نکته را میتوان در مورد موضوع تقوا یا استغفار که ترجیعبند مهمّ این کتاب است، به وضوح دید.
**بهار حقیقی در نگاه رهبر انقلاب
رهبر انقلاب مبارک از رمضان با تعابیر و صفتهای مختلف یاد کرده است که هر یک حاکی از توجّه به محتوای آن وصف در معارف اسلامی خصوصاً گنجینهی ارزشمند احادیث اهل عصمت و طهارت علیهم السّلام دارد. تعبیرهایی چون: رمضان؛ ماه رحمت و مغفرت الهی، ماه ضیافت الهی، ماه خودسازی و تقوا، ماه استغفار و توبه و بازگشت، ماه ذخیرهسازی تقوا، ماه عبادت و دعا و مناجات و… از این دست هستند
نمونهی دیگر را میتوان در استفاده ایشان از تعبیر بهار دید که به مناسبت تقارن ماه رمضان با بهار طبیعت بیان داشتهاند. رهبر انقلاب به کرات از ترکیباتی چون بهار دعا و قرآن، بهار خودسازی و عبادت، بهار اُنس با خدا، بهار توجّه و ذکر و استغفار و استغاثه به خدا استفاده کردهاند. امّا این تعابیر از محدوده تقارن بهار طبیعت و ماه رمضان درمیگذرد و آنگاه با تحلیلی جامع سخن از بهار واقعی بودن رمضان صرفنظر از تقارن یا عدم تقارن با بهار طبیعت به میان میآید و رمضان مبدأ سال حقیقی برای مؤمنان شناخته میشود و سال ایمانی مسلمانان با رمضان آغاز میشود و عبادات ماه رمضان به عنوان سرمایهای برای گذران یازده ماه بعدی تا فرا رسیدن ماه رمضان بعد قلمداد میشود. بدین ترتیب بهار حقیقی مسلمانان به معنی تحوّل و نوسازی و بازسازی درونی مورد تأکید قرار میگیرد.
** توصیههای اجتماعی ماه رمضان
توجه به جنبههای اجتماعی توصیههای دینی، از دیگر مشخّصات بیانات معظم له درباره ماه رمضان و آداب روزهداری است، در مجموعه این بیانات به معروفهایی همچون اطّلاع از وضع محرومان، رسیدگی به مستضعفان، محبّت به ایتام، و دستگیری از ضعفا، امر و از منکرهایی چون اسراف، تبذیر، تفرقه، و امثال آن نهی میشود و بدین ترتیب توصیه به کسب فضایل و پرهیز از رذائل اخلاقی از محدوده شخصی و فردی خارج شده و به مشخّصاتی برای جامعه مطلوب اسلامی تبدیل میشود. در این میان تفاوت میان مواعظی که اصلاح فرد و محدوده شخصی و حدّاکثر خانوادگی مسلمانان را در نظر میگیرد با دیدگاهی که علاوه بر اصلاح محیط فردی و خانوادگی، اصلاح محیط عمومی جامعه را به عنوان جامعه آرمانی اسلامی هدف میگیرد، به روشنی آشکار است. پرداختن به مسائل اجتماعی خواه ناخواه به بحث آسیبهای جامعه دینی از نظر سیاسی میانجامد و آفات و خطراتی که جامعه اسلامی را تهدید میکنند، تحلیل میشوند. در این مباحث با استفاده از معارف اسلامی و عبرتهای تاریخ پرفراز و نشیب اسلام ،عوامل انحطاط مسلمین بررسی شده و بر بصیرت و صبر به عنوان پادزهر همه غفلتها و دنیادوستی، قدرتطلبی، منیّت و خود برتر بینی و فساد اقتصادی و اخلاقی که از مهمترین عوامل سقوط شخصیتهایی تأثیرگذار و کارگزاران اسلامی است، تاکید شده است.
**توجه به ملتهای مسلمان در ماه رمضان/ تاکید بر وقوع بیداری اسلامی در سالهای پیش
توجّه به سرنوشت مسلمانان سراسر جهان و ملّتهای تحت ستم و خصوصاً ملّت مظلوم فلسطین از دیگر مباحث رهبر انقلاب در ماه رمضان است. تأکید و توصیه به تداوم حضور در راهپیمایی روز قدس که به ابتکار حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی در آخرین جمعهی ماه رمضان انجام میشود، دایره نصایح و مواعظ مربوط به آداب ماه مبارک رمضان را با توجّه به شرایط و مقتضیّات زمان و مکان از محدوده جامعه و کشور نیز فراتر میبرد و در سطح جهان اسلام گسترش میدهد. خواننده این مجموعه با پیگیری این موضوع در کتاب خواهد دید که واژهی پرمعنای رایج این روزها یعنی بیداری اسلامی در ماههای رمضان سالها قبل بارها به عنوان واقعیت مسلّم و مورد انتظار مورد تأکید قرار گرفته است. واقعیتی که امروزه هیچ کس نمیتواند آن را انکار کند.
**قلب مباحث رمضانی رهبر انقلاب
امّا نقطهی اصلی و قلب همه مباحث رمضانی که در این کتاب جمعآوری شده، معارف اسلام ناب محمّدی صلّی الله علیه و آله و سلّم است که بر اساس دو منبع پایانناپذیر و ذخیره آسمانی مسلمانان یعنی کتاب خدا و عترت با بیانی شیوا و شیرین و به صورتی مدوّن و البتّه به تدریج و در طول بیست و دو سال گذشته تنظیم و ارائه شده است. مهمترین این مباحث را میتوان چنین برشمرد:
الف- توصیه بر قرائت، فهم و اُنس با قرآن کریم به عنوان نسخه درمان همهی دردهای فردی و اجتماعی بشریّت
ب- تبیین دقیق و جامعه مفاهیمی چون تقوا، دعا و مناجات، استغفار و توبه بر اساس معارف قرآن کریم و احادیث معصومین علیهم السلام خصوصاً نهجالبلاغهی امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام.
ج تحلیل زندگی شخصیت بینظیر امام علی علیهالسّلام به عنوان الگوی شجاعت، تقوا، عدالت و اسوهی زمامداری الهی
**سبک زندگی رهبر انقلاب در ماه رمضان
از مطالعه مطالب این کتاب و توجه به تاریخ و مخاطبان هر مطلب نکات مهمی از سبک رفتاری معظم له در ماه مبارک رمضان به دست میآید ازجمله:
۱.توجّه به برپایی مجالس تلاوت قرآن کریم
۲. محور قرار گرفتن مباحث مربوط به خودسازیایمانی و اخلاقی
۳. میزبانی اقشار مختلف همچون اساتید، دانشجویان و… و به سخنان و نظرات آنان گوش فرادادن و با آنها به گفتوگو نشستن
۴. حضور در جمع روزهداران نمازگزار ماه رمضان و اقامهی نماز جمعه به امامت معظم له
۵. توجّه دادن به اهمیّت شبهای قدر و ایّام شهادت امیرالمؤمنین علیهالسّلام
۶. تبیین وضع جهان اسلام تأکید بر راهپیمایی هرچه عظیمتر روز جهانی قدس
**این تنها یک ساحل از دریا است
از آنچه درباره محور قرار گرفتن مباحث مربوط به قرآن کریم، نهجالبلاغه، تاریخ اسلام، فلسطین و قدس شریف مباحث معرفتی همچون دعا و… گفته شد، نباید تصور کرد که همه مطالب بیان شده از سوی رهبر انقلاب درباره دعا و قرآن در این کتاب گرد آمده است و علیرضا مختار پور قهرودی که این کتاب به کوشش او تدوین شده است تاکید کرده است که این مطالب صرفاً از سخنان ایشان در ماه رمضان استخراج شده و ایشان در مناسبتها و موقعیتهای مختلف در طول سال به مباحث مهمّی از جمله مباحث ذکر شده پرداختهاند که مجموعه مطالب موضوعی را باید در کتابهای مستقل جستوجو کرد.
نکته پایانی و مهم اینکه این کتاب بر اساس ترتیب تاریخی بیانات تنظیم شده است اما خوانندگان اگر بخواهند به صورت موضوعی به مطالعه سخنان ایشان بپردازند میتوانند از فهرست راهنمای موضوعی در صفحات پس از مقدّمه مراجعه کنند.
عالمان رباني، چلچراغهاى پر فروغى هستند كه در هرعصرى، در آسمان علم و عمل مىدرخشند، و با كسب نور و گرما از خورشيد رسالت و امامت، بر زمينيان تجلى مىكنند و آنان را به سوى منابع نور و بركت دودمان وحى، رهنمون مىسازند، و بر بال عرفان ناب محمدى صلى الله عليه وآله نشانده، بر مشكات ملكوت، عروج مىدهند.
در ميان دين باوران كفر ستيز، چهره محبوب قرن، فقيه تيزبين سياست مدار، فيلسوف، عارف ژرف نگر، عالم متخلق و رهبر و بنيان گذار جمهورى اسلامى، حضرت امام خمينى رضوان الله عليه، از موقعيتى والا و ويژه برخودار است، زيرا روزها و ساعتها و لحظههاى عمر او، با مراقبه و محاسبه سپرى شد و صدها آيه قرآن را مجسم ساخت و عينيت بخشيد. در اين مبحث به سيره عملی امام می پردازيم تا ره توشه ای برای عاشقان ماه رمضان باشد .
حضرت امام (ره) توجه ويژهاى نسبت به ماه رمضان داشته و بدين جهت، ملاقاتهاى خودشان را در ماه رمضان تعطيل مىكردند و به دعا و تلاوت قرآن و… مىپرداختند.
و خودشان مىگفتند: «خود ماه مبارك رمضان، كارى است» (1) .
يكى از ياران امام، در اين باره گفته است :
در اين ماه، ايشان شعر نمىخواندند و نمىسرودند و گوش به شعر هم نمىدانند . خلاصه، دگر گونى خاصى متناسب با اين ماه در زندگى خود ايجاد مىكردند، به گونهاى كه اين ماه را، سراسر، به تلاوت قرآن مجيد و دعا كردن و انجام دادن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپرى مىكردند. (2)
ايشان، به هنگام سحر وافطار، بسيار كم مىخوردند، به گونهاى كه خادمشان فكر مىكردند كه امام، چيزى نخورده است! (3)
حضرت امام رحمة الله عليه درباره رمضان چنين مىسرايند:
ماه رمضان شد، مى و ميخانه بر افتاد عشق و طرب و باده، به وقت سحر افتاد
افــــطار به مـــــى كرد برم پيـــر خرابات گفتم كه تو را روزه، به برگ و ثمر افتاد
با باده، وضو گير كه در مذهب رندان در حضرت حق اين عملت بارور افتاد (4)
از جمله برنامههاى ويژه حضرت امام (ره) در ماه مبارك رمضان ، عبادت و تهجد بود. امام عبادت را ابزار رسيدن به عشق الهى مىدانستند و به صراحت بيان مىكردند كه در وادى عشق، نبايد به عبادت به چشم وسيلهاى براى رسيدن به بهشت نگاه كرد (5) .
اكثر آشنايان امام نقل مىكنند كه ايشان از سن جوانى، نماز شب و تهجد، جزء برنامههايشان بود.
بعضى از نزديكان ايشان مىگفتند كه وقتى در ظلمت و تاريكى نيمه شب، آهسته وارد اتاق امام مىشدم، معاشقه امام را با ايزد احساس مىكردم و مىديدم كه با خضوع و خشوعى خاص، نماز مىخواندند و قيام و ركوع و سجود را بجا مىآوردند كه حقا وصف ناپذير بود. با خودم فكر مىكردم كه شب امام، حقيقتا، ليلة القدر است (6) .
يكى از اعضاى دفتر ايشان، دراين باره مىگويد:
پنجاه سال است كه نماز شب امام، ترك نشده است. امام در بيمارى و در صحت و در زندان و در خلاصى و در تبعيد، حتى بر روى تخت بيمارستان قلب هم نماز شب خواندند (7) .
امام توجه خاصى به نوافل داشتند و هرگز، نوافل را ترك نمىكردند. نقل شده است كه امام، در نجف اشرف، با آن گرماى شديد، ماه مبارك رمضان را روزه مىگرفت و با اين كه در سنين پيرى بودند و ضعف بسيار داشتند، تا نماز مغرب و عشاء را به همراه نوافل بهجاى نمىآوردند، افطار نمىكردند! و شبها تا صبح، نماز و دعا مىخواندند و بعد از نماز صبح، مقدارى استراحت مىكردند و صبح زود، براى كارهايشان آماده مىشدند (8) .
خانم زهرا مصطفوى مىگويد:
راز و نياز امام و گريهها و نالههاى نيمه شب ايشان، چنان شديد بود كه انسان را بى اختيار، به گريه مىانداخت (9) .
يكى از اساتيد قم نقل مىكرد: شبى ميهمان حاج آقا مصطفى بودم. ايشان، خانه جداگانهاى نداشتند و در منزل امام زندگى مىكردند. نصف شب از خواب بيدار شدم و صداى آه و نالهاى شنيدم، نگران شدم كه مگر اتفاقى افتاده است، حاج آقا مصطفى را بيدار كردم و گفتم: «ببين چه خبر است!» . ايشان نشست و گوش داد و گفت: «صداى امام است كه مشغول تهجد و عبادت است» (10) .
در ماه مبارك رمضان، اين شب زنده دارى و تهجد، وضعيت ديگرى داشت. يكى از محافظان بيت مىگويد در يكى از شبهاى ماه مبارك رمضان، نيمه شب، براى انجام كارى مجبور شدم از جلوى اتاق امام گذر كنم. حين عبور، متوجه شدم كه امام، زار زار گريه مىكردند! هق هق گريه امام كه در فضا پيچيده بود، واقعا مرا تحت تاثير قرار داد كه چگونه امام، در آن موقع از شب، با خداى خويش راز و نياز مىكند.(11)
آخرين ماه مبارك رمضان دوران حيات امام، به گفته ساكنان بيت، از ماه مبارك رمضانهاى ديگر متفاوت بود! به اين صورت كه امام هميشه، براى خشك كردن اشك چشمشان دستمالى را همراه داشتند، ولى در آن ماه مبارك رمضان، حولهاى را نيز همراه برمىداشتند تا به هنگام نمازهاى نيمه شبشان، از آن استفاده كنند! (12)
امام خمينى (ره) توجه خاصى به قرآن داشتند، به طورى كه روزى، هفت بار قرآن مىخواندند!
امام در هر فرصتى كه به دست مىآوردند، ولو اندك، قرآن مىخواندند. بارها ديده شد كه امام، حتى در دقايقى قبل از آماده شدن سفره - كه معمولا به بطالت مىگذرد - قرآن تلاوت مىكنند ! (13) امام بعد از نماز شب تا وقت نماز صبح، قرآن مىخواندند . (14)
يكى اطرافيان امام مىگويد:
امام در نجف، چشمشان درد گرفت و به دكتر مراجعه كردند. دكتر بعد از معاينه چشم امام گفت: «شما بايد چند روزى قرآن نخوانيد و به چشمتان استراحت بدهيد» . امام خنديدند و فرمودند: «دكتر، من، چشم را براى قرآن خواندن مىخواهم! چه فايدهاى دارد كه چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما يك كارى كنيد كه من بتوانم قرآن بخوانم. » (15)
و در ماه رمضان يكى از همراهان امام در نجف، اظهار مىكرد كه امام خمينى در ماه مبارك رمضان، هر روز ده جزء قرآن مىخواندند ، يعنى در هر سه روز، يك بار قرآن را ختم مىكردند . (16)
علاوه بر آن، هر سال چند روز قبل از ماه مبارك رمضان ، دستور مىدادند كه چند ختم قرآن براى افرادى كه مد نظر مباركشان بود، قرائت شود . (17)
شما در اين چند روزى كه به ماه رمضان مانده، به فكر باشيد، خود را اصلاح كرده، توجه به حق تعالى پيدا نماييد.
از كردار و رفتار ناشايسته خود ، استغفار كنيد! اگر خداى نخواسته، گناهى مرتكب شدهايد، قبل از ورود به ماه مبارك رمضان ، توبه كنيد! زبان را به مناجات حق تعالى عادت دهيد! مبادا در ماه مبارك رمضان، از شما غيبتى، تهمتى و خلاصه گناهى سر بزند و در محضر ربوبى، با نعم الهى و در مهمان سراى بارى تعالى، آلوده به معاصى باشيد! شما اقلا، به آداب اوليه روزه عمل نماييد و همان طورى كه شكم خود را از خوردن و آشاميدن نگه مىداريد، چشم و گوش و زبان را هم از معاصى باز داريد! از هم اكنون بنا بگذاريد كه زبان را از غيبت، تهمت، بدگويى و دروغ نگهداشته، كينه، حسد و ديگر صفات زشت شيطانى را از دل بيرون كنيد!
اگر با پايان يافتن ماه مبارك رمضان، در اعمال و كردار شما هيچ گونه تغييرى پديد نيامد، و راه و روش شما با قبل از ماه صيام فرقى نكرد، معلوم مىشود روزهاى كه از شما خواستهاند ، محقق نشده است.
اگر ديديد كسى مىخواهد غيبت كند، جلوگيرى كنيد و به او بگوييد! «ما، متعهد شدهايم كه در اين سى روز ماه مبارك رمضان، از امور محرمه خود دارى ورزيم.» و اگر نمىتوانيد او را از غيبت باز داريد، از آن مجلس خارج شويد! ننشينيد و گوش كنيد! باز تكرار مىكنم تصميم بگيريد در اين سى روز ماه مبارك رمضان، مراقب زبان، چشم، گوش و همه اعضاء و جوارح خود باشيد.
توجه بكنيد كه به آداب ماه مبارك رمضان عمل كنيد; فقط، دعا خواندن نباشد، دعا به معناى واقعىاش باشد . (18)
1- پا به پاى آفتاب، ج 1، ص 286 .
2- برداشتهايى از سيره امام خمينى( ره) ، ج 3 ، ص 90 .
3- همان، ص 89 .
4- روزنامه جمهورى اسلامى، مورخ 8/1/69 .
5- روزنامه جمهورى اسلامى، 20 / 11 / 64 .
6- امام در سنگر نماز، ص 83 / هزار و يك نكته، حسين ديلمى، نكته 129 .
7- هزار و يك نكته، حسين ديلمى، حبيب و محبوب، ص 53 / سيماى فرزانگان، ص 180 .
8- سيماى فرزانگان، ص 159 / برداشتهايى از سيره امام خمينى( ره) ، ج 3 ، ص 99 .
9- برداشتهايى از سيره امام خمينى (ره) ، ج 3 ، ص 132 .
10- همان، ص 286 .
11- هزار و يك نكته، حسين ديلمى، نكته 104 / جلوهاى از خورشيد ، ص 90 .
12- برداشتهايى از سيره امام خمينى ، ج 3 ، ص 126 .
13- پا به پاى آفتاب، ج 1، ص 270 .
14- برداشتهايى از سيره امام خمينى ، ج 3 ، ص 198 .
15- همان، ص 7.
16- همان .
17- پا به پاى آفتاب، ج 1 ص 181 .
18- سيماى فرزانگان، صص 159 و 161 برداشتهايى از سيره امام خمينى، ج 3 ، ص 8 .
۱
با پیروزی انقلاب اسلامی، آمریكا كه منافع خود را در ایران از دست رفته میدید، تلاشهای گستردهای را برای براندازی این نظام نوپا آغاز كرد. علاوه بر فعالیتهای گستردهی جاسوسی و ایجاد غائلههای قومی در نواحی مرزی ایران كه با محوریت سفارت آمریكا در تهران ساماندهی میشد، سازمان جاسوسی آمریكا (CIA) هم طرح فونیكس (phoenix) را برای مقابله با انقلاب اسلامی مردم ایران طرحریزی كرد. بر اساس این طرح، باید سران نظام نوپای اسلامی از میان برداشته میشدند تا جمهوری اسلامی به زانو درآید.
نقشهای متعدد و تأثیرگذار آیتالله خامنهای در جمهوری اسلامی در كنار پافشاری ایشان در مقابله با جریانهای منحرف و بیگانه، منافقین كینهتوز را كه وابستگی آنها به بیگانگان در شرایط آن روز روشن شده بود، به تصمیم خطرناكی رساند. تنها با گذشت یك هفته از تصویب عدم كفایت سیاسی بنیصدر در مجلس و پس از بیانیهی منافقین در اعلام جنگ مسلحانه با نظام، آیتالله خامنهای در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد قرار گرفتند. حضرت امام رحمهالله بلافاصله پس از ترور، در پیام خود پرده از چهرهی عوامل ترور برداشتند: «اینان آنقدر از بینش سیاسی بینصیبند كه بیدرنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت به این جنایت دست زدند و به كسی سوء قصد كردند كه آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنینانداز است.»
استدلالهای آیتالله خامنهای در مورد خیانتهای بنیصدر به گونهای بود كه در جلسهی نهایی بررسی عدم كفایت سیاسی رییسجمهور در مجلس، نمایندگان موافق با عدم كفایت، با در اختیار قرار دادن وقت خود، از ایشان خواستند تا در آن جلسه هم صحبت كنند. حضور آیتالله خامنهای در پشت تریبون در حالی كه كیف بزرگی از اسناد را به همراه آورده بودند، تعجب خیلیها را از میزان خیانتهای بنیصدر در طول مدت 16 ماههی ریاست جمهوریش برانگیخت و بالطبع دشمنیهای زیادی را از سوی سازمان منافقین و گروه فرقان به عنوان حامیان بنیصدر برای آیتالله خامنهای به بار آورد.
۲
محافظ بیسیم را برداشت. كُدشان «حافظِ هفت» بود. «مركز ۵۰- ۵۰»؛ این رمزِ آمادهباش بود، یعنی حافظ هفت مجروح شده. كسی كه پشت دستگاه بود، بلند زد زیر گریه. محافظ یكدفعه توی بیسیم گفت: «با مجلس تماس بگیر.» اسم دكتر فیاضبخش و چند نفر دیگر از پزشكهای مجلس را هم گفت؛ «منافی، زرگر، … بگو بیایند بیمارستان بهارلو.»
بیرون از مسجد، آیتالله خامنهای لحظاتی به هوش آمدند اما بلافاصله از هوش رفتند. در بین راه بیمارستان هم چند باری به هوش آمد و دوباره از هوش رفتند؛ ایشان هر وقت به هوش میآمدند شهادتین میگفتند. لبها و چشمها تكان میخوردند؛ خیلی كم البته. ابتدا ایشان را به درمانگاهی در همان نزدیكیها در خیابان قزوین بردند اما كاری از دست كسی بر نمیآمد و باید ایشان را به جای دیگر میبردند. در این بین پرستاری كه فهمید ایشان آیتالله خامنهای، امام جمعه تهران هستند، بلافاصله به محافظین گفت یك كپسول اكسیژن همراهشان ببرند اما انگار كسی صدای او را نشنید برای همین هم كپسول را برداشت و خودش را به ماشین رساند. پایههای كپسول را تكیه دادند روی ركاب ماشین، پرستار هم نشست بالای سر آقا. در تمام راه، ماسك اكسیژن را روی صورت آقا نگه داشت.
به لطف خدا، وضعیت آیتالله خامنهای با تلاش پزشكان و بعد از انجام عمل جراحی و تزریق ۳۷ واحد خون تثبیت شد و ایشان را برای ادامه درمان و تامین امنیت بیشتر به بیمارستان قلب شهید رجایی انتقال دادند. دكترها میگفتند آقا چند مرتبه تا مرز شهادت رفته و برگشته. یكبار همان انفجار بمب بود، یكبار خونریزی بسیار وسیع و غیر قابل كنترل بود، یكبار هم جمع شدن پروتئینها در ریه و حالت خفگی. همهی اینها گذشت، اما بیمار تب و لرز شدیدی داشت. چند پتو میانداختند روی آقا. گاهی حتی دكترها بغلشان میكردند تا لرز را كمتر كنند. معلوم نبود منشأ این تبها كجاست؟
۳
ترورها كور نبودند، در واقع مبنای تحلیلی داشتند. اولش فكر كردند كه با ترور رهبران حل میشود. بعداً دیدند لایههای دیگری هم وجود دارد. پس موتور ترور را متوقف نكردند، بلكه به لایههای بعدی هجوم آوردند تا شاید بتوانند به هدف برسند و البته ممكن نبود؛ برای این كه ماهیت قدرت در ایران چیز دیگری بود. هدف در واقع این بود كه یك خلأ قدرتی در كشور ایجاد شود و نیروهای سازمانیافتهی تروركننده، جایگزین این قدرت شوند. یعنی هرج و مرجی پدید بیاید تا اینها بتوانند جایش را بگیرند. این اتفاق نیافتاد و ناموفق بود و حتی اثرات مثبت برای نظام داشت.
این اقدام مانند اقدام سال ۵۸ در ترور شهید مطهری اثر خود را به جا گذاشت و باطل بودن اندیشهی بنیصدر و طرفدارانش را به وضوح برای مردم روشن ساخت. اگر بنا بود این بطلان اندیشه از طریق مباحثات كلامی پیش رود، شاید سالها طول میكشید اما با این اقدام ناجوانمردانه، یكشبه و یكروزه فساد خود را آشكار ساخت. ترور آیتالله خامنهای اولین بارقههای خود را بر هواداران مردمسالاری دینی تابید. مردم به این فكر فرو رفتند كه اگر رقیب حرف حساب دارد كه نیازی به كشتار ندارد.
۴
«ما منتظر بودیم كه آقای بهشتی برگردند و از ایشان حال آقا را بپرسیم. یادم هست كه من احوال را كه پرسیدم، ایشان گفتند كه الحمدلله از خطر گذشته است. یك جملهای من در آن صحبتم گفتم و ایشان هم جوابی دادند كه در ذهن من همیشه باقی مانده است. من پرسیدم كه این بمب به كجا اصابت كرده است و طرفهای مثلاً گلو و اینجاها چطور است؟ آقای بهشتی هم كه آدم باهوشی بود، خیلی زود مطلب را گرفت و گفت كه آقای مهاجری مطمئن باشید كه ایشان میتوانند سخنرانی كنند. چون ایشان خطیب جمعه بودند و خوشبیان هم بودند، ایشان متوجه منظور من شد كه آیا امام جمعه داریم یا نه؟»
یك روز قبل از انفجار محل حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه تهران و شهادت آیتالله دكتر بهشتی كه قاعدتاً آیتالله خامنهای نیز باید در آن جلسه حضور داشتند، انفجار بمبی دستساز در مسجد اباذر تهران، امام جمعهی آن زمان تهران را میهمان بیمارستان بهارلو كرد. شهید آیتالله بهشتی از نخستین افرادی بود كه برای بررسی اوضاع و خبرگیری از احوال آیتالله خامنهای، از اعضای مؤسس حزب جمهوری اسلامی به بیمارستان رفت.
امام مرتب پیغام میدادند و از اطرافیان میپرسیدند كه: «آقاسیدعلی چطورند؟» پیامشان هم ساعت دو بعد از ظهر 7 تیر پخش شد. دكتر میلانینیا رادیو را گذاشت بیخ گوش آقا. آن موقع ایشان به هوش بودند؛ روح تازهای انگار در وجودشان دمید، جان گرفتند.
۵
چهار روز بعد از حادثه كه آیتالله خامنهای از وضعیت بحرانی ساعات نخست حضور در بیمارستان خلاص شده بودند و پس از انجام عمل جراحی وضعیت ایشان تثبیت شده بود، ایشان در مصاحبهای با یك گروه تلویزیونی ضمن تشریح وضعیت خودشان در سخنانی خطاب به حضرت امام رحمهالله و ملت مسلمان ایران، از آنان به سبب پیامها و ابراز محبتهایشان تشكر كردند.
بیتی كه آیتالله خامنهای در پاسخ به پیام محبت آمیز امام رحمهالله خطاب به ایشان گفتند نشان از میزان ارادتشان به رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران داشت:
بشكست اگر دل من به فدای چشم مستت سر خُمِّ می سلامت شكند اگر سبویی
آقا در مصاحبهای خطاب به مردم فرمودند: «از امت مسلمان و قهرمان كه این همه دارند فداكاری میكنند در جبههها و پشت جبههها، این همه دارند جانهای عزیز و نفیسشان را در راه خدا میدهند، انتظار نداریم كه در مقابل یك حوادث كوچكی از این قبیل اظهار نگرانی و احساس نگرانی كنند و ما را بیشتر از آنچه كه شرمنده هستیم، شرمنده نكنند.»
۶
خیلی از چهرههای انقلاب برای عیادت میآمدند، اما آقا مرتب از شهید بهشتی میپرسیدند: «چرا همه میآیند، اما ایشان نمیآید؟» شك كرده بودند كه یك خبرهایی هست. دور و بریها هم مانده بودند كه چطور به ایشان بگویند. دكتر منافی گفت بهترین راه این است كه بگوییم حاج احمدآقا و آقایان رجایی و باهنر و هاشمی رفسنجانی بیایند و كمكم ایشان را مطلع كنند. جمع شدند، اما باز هم نتوانستند بگویند. گفتند فقط یكی دو نفر شهید شدهاند.
آقا از جمع آن شهیدها به دو نفر خیلی علاقه داشت؛ دكتر بهشتی و محمد منتظری. اولین كسی هم كه به بیمارستان بهارلو آمده بود، محمد منتظری بود. آقا اول پرسیدند آقای بهشتی چطورند؟ گفتند یك مقدار پاهایش مجروح شده است. آقایان كه رفتند، ایشان رو كردند به دكتر میلانینیا و پرسیدند شما از حال ایشان خبر داری؟ دكتر گفت: «بله، از وضعشان باخبرم.» پرسیدند: «مراقبت جدی از حال ایشان میشود؟ آنجا هم سر میزنید؟» بعد هم دكتر را سؤالپیچ كردند. دكتر میلانینیا با بغض از اتاق زد بیرون. دوباره كه آمد، آقا را دید كه بچههای همراه را جمع كردهاند و ازشان بازجویی میكنند. دكتر دست و رویش را شسته بود. نشست و یكی یكی اسم همهی شهدای حزب را به آقا گفت.
ای رخ تو کعبه دلها/میوه ی قلب گل زهرا
ذکر همه عاشقا اینه/خوش آمدی یوسف لیلا
ای همه ی عشق امام ِ عالمین
بر اهل بیت مصطفی نور دو عین
جان به فدات علی اکبر حسین
ای جان ما جانان ما/خورشید ما مهتاب ما
با مقدمت خنده نشست/روی لب ارباب ما
کعبه ی دلها اومده/اکبر لیلا اومده…
یا علی اکبر مولا مولا مولا مولا…
بیت حسینی چراغونه/دل،غزل عشق و میخونه
ز دیدن پسر لیلا/دل همه مست و مجنونه
جلوه ی نور حیّ سرمد آمده
میوه ی نخل نور احمد آمده
آینه ی روی محمّد آمده
لطف و صفا نور خدا/ز روی او شد منجلی
عیدی میده به عاشقا/آقام حسین بن علی
کعبه ی دلها اومده/اکبر لیلا اومده…
یا علی اکبر مولا مولا مولا مولا…
دل همه گشته آواره/ز عشق اون قرص مهپاره
برا زیارت شدن مُحرم/خیل مَلَک دور گهواره
شد دل ما واله و سرمست خدا
گشته پدر بود هدا هست خدا
رو شده امشب هُنَر دست خدا
ای علی اکبر حسین/به درد ما بده دوا
یک شب جمعه آقا جون/مارو ببر به کربلا
کعبه ی دلها اومده/اکبر لیلا اومده…
به گزارش روابط عمومی مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران استان کردستان حجت الاسلام ولمسلمین محمد صالحی مدیر حوزه های علمیه خواهران استان کردستان در پیامی از مردم سلحشور میهن اسلامی به ویژه مدیران ؛معاونین ،اساتی وطلاب حوزه های علمیه خواهران استان کردستان تقدیر وتشکر نمودند،متن پیام بدین شرح است:
حضور پرشور وهوشمندانه مردم مؤمن وشریف ایران اسلامی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری وچهارمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر وروستا، مصداق واقعی حماسه سیاسی بود وافتخار دیگری بر افتخارات نظام افزوده گردید.
این حضور غرور آفرین را که بار دیگر مایه یأس دشمنان گردید به حضرت بقیه الله الاعظم (ارواحناله الفداء)ورهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(مد ظله العالی)وملت سلحشور ایران تبریک وتهنیت عرض نموده وبدین وسیله بر خود لازم می دانم که از زحمات وتلاش های بی شائبه ومخلصانه مدیران ،معاونین،اساتید وطلاب بزرگوار مدارس علمیه استان کردستان که به سهـم خویش نقـش بـسزایی در خلـق این حـماسه سـیاســی با انـــــجام برنامه هاوفعالیت های ارزنده تبلیغاتی در مدارس داشته اند وبدین ترتیب اسباب شادی دل رهبر معظم انقلاب(مد ظله العالی) فراهم گردید،صمیمانه تقدیر وتشکر نمایم.
در پناه حضرت حق موفق ومؤید باشید.
حجت الاسلام والمسلمین محمد صالحی
مدیر حوزه های علمیه خواهران استان کردستان
سلام اى چارمین نور الهى / کلیم وادى طور الهى
تو آن شاهى که در بزم مناجات / خدا مىکرد با نامت مباهات
تو را سجاده داران مىشناسند / تو را سجده گزاران مىشناسند
ولادت امام سجاد (ع) مبارک
عباس(ع) آمد تا برادری را معنا کند، وفا را شرح دهد، ایثار را الگو باشد
شجاعت را تفسیر کند و دلاوری را مصداقی والا گردد.
میلاد حضرت عباس(ع) مبارک باد.
روز میلاد امام حسین(ع)، مجالی است برای پاسداری نام پاسدار، این دلیرمردان روزگار و اسوه های ایثار.
سلام بر شما، مالک اشترها و ابوذرهای زمان که مصداق حرّیت اباعبدالله اید.
ولادت امام حسین (ع) و روز پاسدار مبارک باد
میلاد با سعادت سومین مهر سپهر سروری حضرت حسین ابن علی(علیه السلام )بر عاشقان ودوستداران آن حضرت مبارک باد.
همچنانکه پروردگار دوازده نقیب از بنى اسرائیل برگزید، براى این امّت هم دوازده پیشوا اختیار کرد تا به اذن او پیشوا و رهنماى مردم به سوى او باشند.
(ذُرِّیَّهً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ) آیا مگر نه اینکه خداوند مى داند رسالتش را در کجا قرار دهد؟ چرا.
از همین رو امام برترین خلق خدا در علم خداست و به همین دلیل خداوند او را براى این منصب بزرگ الهى برگزیده است!! امام نیز خدا را بنده بود و ایمان و معرفت به خدا دلش را آرام بخشیده بود.
دوست داشت در برابر خدا تسلیم باشد به همین علّت خداهم با اودوستى مى ورزید و وى را جایگاهى و الا عطا کرد و در پیشگاه پروردگارش مورد پسند قرار گرفت.
کرامتهایى که بر دستان آن حضرت آشکار شد چیزى جز نشانه اى آشکار براى نمایاندن نهایت محبّت خدا به او و نتیجتاً نهایت میزان محبّت او به خدا و تسلیم و خشنودى اش بدانچه خداوند براى او در نظرداشت، نبود.
امام هادى علیه السلام ذکرى داشتند که به نظر مى رسد خود آن را تکرار مى کرده اند.
وى این ذکر را به شیعیانشان آموختند و به آنان فرمودند: از خداخواسته ام که هر کس پس از مرگم، (به آرامگاهم آمد و) با این ذکر خدارا خواند دعایش را اجابت گوید.
این ذکر چنین است: “یا عدتى عند العدد و یا رجائى و المعتمد و یا کهفى و السند و یا واحدیا احد یا قل هو اللَّه احد، اسألک بحق من خلقته من خلقک و لم تجعل فى خلقک مثلهم احدا ان تصلّى علیهم و تفعل بى.
این ذکر، در واقع دیباچه صفات امام و کلید شناخت ایشان است.
ایشان بنده اى بودند که خدا را خالصانه مى پرستیدند و نمونه کاملى بودند از آنچه که دراین حدیث قدسى آمده است: “بنده من! مرا فرمان بر، تا نمونه اى از من یا مثل من شوى.
من به چیزى مى گویم باش پس همان مى شود و تو هم به چیزى مى گویى باش پس همان مى شود".
او بنده اى بود مطیع خدا و خدا هم موجودات را رام و فرمانبر او کرداو از پروردگارش ترسید و خدا هم هر چیز را از او ترسانید.
ما بایدکرامتهاى اهل بیت علیهم السلام را در این چهار چوب قرار دهیم که این همان چهارچوب مناسبى است که آنان خود و علم و کرامت خویش را در آن نهادند.
به عنوان نمونه وقتى که خداوند برخى از آیات خویش را بر دست امام هادى علیه السلام ظاهر ساخت و یکى از دوستانش ظرفیت تحمّل آن رانداشت و شیطان او را در این خصوص به وسوسه انداخت، امام فوراًکوشیدند او را از اشتباه بیرون آوردند.
لذا به وى فرمودند: “امّا آنچه در سینه تو خَلَجان کرد، پس اگر “عالم” بخواهد تو را ازآن آگاه مى سازد.
خداوند بر غیب خویش کسى را مطلع نکرد مگر رسولى که او را پسندید.
پس هر آنچه نزد رسول است، پیش “عالم” هم موجوداست و هر آنچه رسول بر آن آگاه شد ، جانشینان او هم بر آن آگاهند تامبادا زمین از حجّتى که با او علمى باشد که به راستى گفتارش و جوازعدالتش دلالت مى کند، خالى نماند.
اى فتح! بعید نیست که شیطان خواسته باشد براى تو شبهه اى ایجاد کندودر برخى از آنچه که من با تو گفتم و تو را از آن آگاه ساختم، گمان وتردید پدید آرد تا تو را از راه خدا و صراط مستقیم او به در برد.
آنگاه تو خواهى گفت: “حال که اینان چنینند، پس خدا یگانند".
پناه بر خدا! اینان (ائمه) مخلوق وپرورش یافتگان آلهى اند، مطیع خدایندو در پیشگاه او خوارند و بدو متمایل.
پس چنانچه شیطان از ناحیه آنچه به تو باز گفتم، بر تو وارد شد او را با سخنى که با تو در میان نهادم،سرکوب کن.
فتح گوید: به آن حضرت گفتم: فدایت شوم! مشکل مرا، حَل کردى وشبهه شیطان ملعون را با این توضیح بر طرف ساختى.
در ذهن من آن بودکه شما خدا یگانید.
فتح گوید: در این هنگام امام هادى علیه السلام به سجده افتاد و در سجودش مى فرمود: “اى آفریدگارم! من براى تو خوار و فرو تنم".
فتح گوید: او همچنان در سجده بود تا آنکه شب به سر رسید.
کرامتهایى که اینک براى شما بازگو مى کنیم به لطف همین ارتباط استوار میان امام و پروردگارش بوده است.
پیروان امام علیه السلام از دانشمندان ربّانى و مجاهدان صابر ، نیز همانند او،خدا را به اخلاص مى پرستیدند و خداوند هم پاداش کردار صالح آنان راتباه نمى کند و آنان را در دنیا، همچون آخرت، یارى مى رساند که خودفرموده است.
(وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌ عَزِیزٌ (۴۹)).
و باز فرموه است: (وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ (۵۰)).
بدینسان خواهیم دید که چگونه امام مؤمنان را دعا مى کند و خداچگونه دعایش را در حق آنان اجابت مى فرماید.
یونس نقاش، یکى از دوستان امام است که توفیق خدمتگزارى به امام را یافت.
روزى لرزان خدمت آن حضرت آمد و گفت: سرورم! تو راسفارش مى کنم که در حق خانواده ام نیکى کنید امام علیه السلام پرسید: چه خبراست؟ گفت: خیال فرار دارم.
امام لبخند زنان پرسید: چرا؟ گفت:موسى بن بغا، نگین بى ارزشى براى من فرستاد که بر آن نقشى بنگارم.
موقع نقاشى این نگین دو قسمت شد و فردا وعده اوست که نگین را بگیرد،موسى بن بغا هم که حالش معلوم است، )اگر از این امر آگاه شود( یا هزارتازیانه به من مى زند و یا مرا مى کشد.
امام فرمود: به خانه ات برگرد که جز خیر و نیکى چیز دیگرى نخواهد بود.
چون صبح فرا رسید، یونس لرزان خدمت امام آمد و عرض کرد:فرستاده ابن بغا آمده تا نگین را بگیرد.
امام فرمود: برو که جز خیرنخواهى دید.
یونس پرسید: سرورم به او چه پاسخى بدهم؟ امام تبسمى کرد و فرمود: پیش او برو و ببین به تو چه مى گوید، هرگز جز خیر چیزدیگرى نخواهد بود.
یونس رفت و خندان بازگشت و به امام گفت: سرورم فرستاده ابن بغابه من گفت: کنیزکان سَرِ این نگین خصومت کردند، اگر ممکن است آن رابه دو نیم کن تا تو را بى نیاز کنیم.
امام علیه السلام فرمود: خدایا سپاس تو راست که ما را از آنها قرار دادى که حق شکر تو را به جاى آوردند.
به او چه گفتى؟ یونس پاسخ داد: گفتم مرا مهلت ده تا در باره آن فکر کنم که چگونه این کار را انجام دهم.
امام فرمود: درست گفتى.(۵۱)
محمّد بن فرج یکى از مجاهدان ثابت قدمى بود که امام به او نامه اى نوشت و وى را از بلایى قریب الوقوع آگاه کرد.
وى نقل مى کند: امام هادى علیه السلام براى من نوشت: کار خویش فراهم آر و احتیاط پیشه کن.
محمّد گوید: من در مقام فراهم آوردن کارهاى خود بودم ونمى دانستم که امام از چه رو چنین دستورى به من داده؟ که مأمورى آمد و مرا از مصر به زنجیر بسته بیرون برد و همه اموالم را توقیف کرد.
هشت سال در زندان بودم.
آنگاه نامه دیگرى از آن حضرت رسید که در آن گفته شده بود.
در طرف غربى(بغداد) منزل مکن.
گفتم در زندان این مطلب را براى من مى نویسد؟ واقعاً عجیب است! امّا دیرى نپایید که زنجیر از دست وپایم گشودند و مرا از زندان آزاد کردند.
چون محمّد بن فرج به عراق بازگشت، مطابق دستور امام در بغدادتوقف نکرد و به سوى “سرّمن رأى” روان شد.(۵۲)
امام هادى علیه السلام همچنانکه به روا ساختن نیازهاى پیروانش توجّه نشان مى داد در تأدیب آنان نیز مى کوشید.
از جمله این موارد ماجرایى است که ابو هاشم جعفرى براى ما نقل مى کند و مى گوید: تنگدستى بسیار سختى به من رسید.
نزد امام هادى علیه السلام روانه شدم.
به من اجازه ورود داد و چون نشستم، فرمود: ابو هاشم کدامین نعمتهاى خداى عزوجل را میخواهى شکر کنى؟ ابو هاشم گفت: زبانم بند آمدوندانستم او را چه پاسخ دهم.
پس خود آغاز به سخن کرد و فرمود: “خداى تو را ایمان ارزانى فرمود و بدن تو را بر آتش حرام کرد، و تورا عافیت داد و بر طاعت یارى ات کرد، تو را قناعت داد و از ریخت وپاش مصونت داشت.
ابو هاشم! من خود به پاسخ گفتن، ابتدا کردم چون پنداشتم که تو مى خواهى از کرده کسى که در حق تو این همه نعمت داده،زبان به شکایت بگشایى، من دستور داده ام که صد دینار به تو بپردازند.
آن را بگیر".(۵۳)
از این روایت چنین به نظر مى رسد که عمل آن حضرت در بر خورد بایاران و دوستان مشروط به پاى بندى آنها به واجبات دینى بوده است.
ابو محمّد طبرى، در همین باره ماجراى انگشترى را که به لطف امام بدو رسیده بود نقل کرده و گفته است: “آرزو مى کردم که اى کاش انگشترى از جانب آن حضرت به دستم مى رسید.
ناگاه نصیر خدمتکار دو درهم برایم آورد و من یک انگشترى درست کردم.
نزد قومى رفتم که در حال باده گسارى بودند آنان دامنگیرمن شدند تا آنجا که یکى دو پیاله شراب نوشیدم.
انگشترى چنان درانگشتم تنگ بود که نمى توانستم آن را به هنگام گرفتن وضو بگردانم.
پس شب به سر رسید و صبح شد در حالى که من انگشترى را گم کرده بودم.
ازاین رو به درگاه خدا توبه آوردم".(۵۴)
گرایش و بستگى انسان به اهل بیت پیامبرصلى الله علیه وآله اگر خالص و بى شایبه و تنها به خاطر خدا باشد، وسیله اى خواهد شد براى هدایت و سعادت فرد.
ماجراى زیر مى تواند حاکى از عمق راستى این حقیقت باشد: جماعتى از اهل اصفهان روایت کرده اند که مردى در این شهر بودعبدالرحمن نام، او شیعه مذهب بود.
از او پرسیدند: چرا مذهب شیعه رابرگزیدى، و قایل به امامت امام على النقى شدى؟ پاسخ داد: به خاطرمعجزه اى که از وى دیدم.
داستان از این قرار بود که مردى تنگدست بودم،با این حال زباندار وپر جرأت بودم.
در یکى از سالها اهل اصفهان مرا باجماعتى براى تظلّم نزد متوکّل فرستادند.
چون ما نزد متوکّل رفتیم، روزى بر در سراى او بودیم که دستور داد امام را احضار کنند.
من از شخصى پرسیدم که این مرد کیست که متوکّل دستور احضار او را داد؟ مرد پاسخ داد: آن مرد امام على النقى یکى از علویهاست که رافضه (شیعیان) او راپیشواى خود مى دانند سپس گفت: ممکن است متوکّل او را احضار کرده تابه قتلش رساند.
من با خود گفتم: از جاى خود تکان نمى خورم تا این مردعلوى بیاید و او را ببینم.
ناگهان شخصى سوار بر اسب پیدا شد، مردم براى احترام در طرف راست و چپ راه او صف کشیدند و به تماشایش مشغول شدند.
چون نگاه من بر او افتاد مهرش در دلم جاى گرفت وشروع کردم در حق وى دعا کردن که خداوند آزار متوکّل را از او باز دارد.
آن حضرت از میان مردم مى گذشت، در حالى که نگاهش به یال اسب خویش بود ونه به راست مى نگریست و نه به چپ.
من نیز همچنان به دعا گویى او مشغول بودم.
پس چون به طرف من آمد، نگاه کرد و فرمود: خدا دعاى تو را مستجاب کند و عمرت را دراز و فرزندانت را بسیارگرداند.
چون من این سخن را شنیدم لرزه بر اندامم افتاد و در میان دوستانم افتادم.
آنها از من پرسیدند که تو را چه مى شود؟ گفتم: خیر است و حال خود را با کسى باز نگفتم.
پس به اصفهان برگشتم، خداوند ثروت بسیار به من ارزانى فرمود و آنچه امروز در خانه دارم به یک میلیون درهم مى رسد به جز آنچه که بیرون از خانه دارم و ده فرزند هم به من داده شد و اکنون بیش از هفتاد سال از عمر من گذشته است و قایل به امامت مردى هستم که از دل من خبر داده و دعایش در حق من به اجابت رسیده است.(۵۵)
بدینسان خداوند سبحان دعاى ولى بزرگوار خویش، امام هادى علیه السلام،را در حق یکى از مردم که او را دوست مى داشت و از ستم سلطان بر وى بیمناک گشته بود اجابت نمود، اگر چه آن مرد قبل از این جزو دوستان وپیروان وى نبود.
در همین حال برادر امام علیه السلام یعنى موسى بن محمّد رامى بینیم که قصد وارد کردن خلل به دین را داشت.
امّا امام بر او نفرین کردو دعایش در حق او مستجاب شد.
توجیه این امر براى ما این است که آن حضرت همچون دیگر انبیا و اوصیا براى رضاى پروردگارشان مى کوشیدند و خداوند نیز آنها را تأیید مى فرمود، چون آنها دینش را یارى مى دادند و هر کس که دین خدا را یارى رساند خدا هم البته بدو کمک کند.
بیایید با هم به ماجراى موسى، معروف به موسى مبرقع، گوش فرادهیم تا پى ببریم که اولیاى برگزیده خدا، در راه دین و رسالت او، به سرزنش ملامتگران وقعى نمى نهند: از یعقوب بن یاسر روایت شده است که گفت: متوکّل مى گفت: واى برشما! کار امام هادى مرا عاجز کرده، نه حاضر است با من شراب بنوشدونه در مجلس شراب من بنشیند و نه من در این امور فرصتى مى یابم( که او را به این گونه کارها بکشانم).
گفتند: اگر از او فرصتى نیابى در عوض این برادرش موسى است که باده گسار و نوازنده است، مى خورد ومى نوشد و عشقبازى مى کند، بفرستید او را بیاورند و بر مردم کار رامشتبه سازید و بگویید این شخص ابن الرضا است.
متوکّل نامه اى به موسى نوشت و او را با تعظیم و تجلیل وارد کردندوهمه بنى هاشم و سران لشکر و مردم به استقبالش شتافتند، غرض متوکّل این بود که وقتى او رسید املاکى به وى واگذار کند و دخترى به او بدهدوساقیان شراب وکنیزکان نوازنده نزد وى بفرستد و در حق او احسان ونکویى به خرج دهد ومنزلى عالى در اختیارش گذارد که خود در آنجا به دیدنش برود.
چون موسى وارد شد، حضرت هادى علیه السلام در پل وصیف - نام جایى است که به پیشواز مسافرین مى روند - با موسى ملاقات کرد و بروى سلام گفت: و حقّش را ادا کرد و فرمود: این مرد (متوکّل) تو را فراخوانده تاحرمتت را هتک کند و از شأن تو بکاهد.
به او بگو که اصلاً اهل باده گسارى نیستى، موسى گفت: اگر مرا براى این غرض خواسته پس باید چه کنم؟ فرمود: شأن خویش نگاه دار و چنین کارى مکن.
موسى از پذیرفتن پند و اندرز امام خوددارى کرد.
امام صحبت خود را تکرار کرد ولى مؤثرواقع نشد.
عاقبت آن حضرت فرمود: ولى بدان که این مجلس که متوکّل در نظر گرفته مجلسى است که هرگز تو با او در آن گرد نیایید، و همان شد.
سه سال موسى در آنجا اقامت گزید هر روز بامدادان بر در سراى اومى رفت، یک روز مى گفتند: مست است فردا صبح بیا و روز دیگرمى رفت، روز بعد مى گفتند، داروئى خورده وخفته است، فردا بیا،مدت سه سال اینچنین گذشت تا متوکل کشته شد وآن دو باهم دیدارنکردند.(۵۶)
_____________________________________________
۵۰) سوره طلاق، آیه ۳.
۵۱) بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۲۶.
۵۲) همان مأخذ، ص ۱۴۰.
۵۳) بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۲۹.
۵۴) همان مأخذ، ص ۱۵۵.
۵۵) بحارالانوار، ج ۱۴۲ - ۱۴۱ .
۵۶) بحارالانوار، ج ۱۶۰ - ۱۵۸ .
به نقل از سایت محبان حضرت مهدی(عج)
22اردیبهشت سالگرد ورود رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)به سرزمین مجاهدتهای خاموش است.
در چنین روزی در سال88مقام عظمای ولایت بر استان کردستان منت نهادند وقدم بر خطه خونرگ وشهید پرور کردستان نهادند؛وبرای همیشه زمان اردیبهشت این استان را با عطر وجود خویش معطر نمود.
رهبر معظّم انقلاب صبح روز 22 اردیبهشت در اجتماع عظیم مردم كردستان در میدان آزادی سنندج و خیابانهای اطراف ضمن قدردانی از استقبال با شكوه و پر شور مردم صمیمی و با محبت كردستان از استقامت، هوشیاری و مجاهدت مردم مؤمن و با فرهنگ این استان تجلیل نمودند.
گرامی باد اردیبهشت معطر…
روز اوّل ماه رجب:روز شریفى است و در آن چند عمل است:
اوّل: روزه گرفتن،روایت شده:حضرت نوح علیه السّلام در این روز سوار کشتى شد،و به کسانى که با او بودند امر فرمود روزه بدارند.و هرکه در این روز روزه بدارد،آتش دوزخ به فاصله یک سال راه از او دور مىشود.
دوّم: غسل کردن.
سوّم: زیارت امام حسین علیه السّلام،شیخ از بشیر دهّان از امام صادق علیه السّلام روایت کرده:هرکه روز اوّل رجب حسین بن على علیهما السّلام را زیارت کند بىتردى خداى عالم او را بیامرزد.
چهارم: خواندن دعاى طولانى و مفصّلى که سیّد در کتاب«اقبال»نقل کرده.
پنجم : خواندن«نماز سلمان »به این صورت که ده رکعت نماز گذارد،بعد از هر دو رکعت سلام دهد و در هر رکعت یک مرتبه سوره«حمد»،سه مرتبه«توحید»و سه مرتبه «قل یا ایّها الکافرون» را خوانده و پس از هر سلام دستها را بلند کند و بگوید:
لا شَرِیکَ لَهُ لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ
وَ هُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
معبودى جز خدا نیست،یگانه و بىشریک است،فرمانروایى و سپاس تنها براى اوست،زنده میکند و میمیراند،و اوست زندهاى که نمیمیرد،خیر به دست اوست و او بر هر کارى تواناست.
سپس بگوید:
اللَّهُمَّ لا مَانِعَ لِمَا أَعْطَیْتَ وَ لا مُعْطِیَ
لِمَا مَنَعْتَ وَ لا یَنْفَعُ ذَا الْجَدِّ مِنْکَ الْجَدُّ
خدایا!از آنچه عطا کردى بازدارندهاى نیست، و آنچه را بازداری دهنده اى ندارد و شخص کوشا را کوشش از تو بی نیاز نمیکند،
سپس دستها را بر چهره خود بکشد.و نیز در روز نیمه ماه ر رجب این نماز را با همین کیفیت بخواند،ولى پس از:
عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
او بر هر کارى تواناست
إِلَها وَاحِدا أَحَدا فَرْدا صَمَدا لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لا وَلَدا
معبود،یگانه،یکتا،فرد،مقصود نیازمندان،که همصرى و فرزندى نگرفته است
و هم در روز آخر ماه این عمل را بجا آورد و بعد از:
عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
بگوید: وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ
وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ.
او بر هر کارى تواناست خدایا!بر محمّد و خاندان پاکش درود فرست،و جنبش و نیرویى جز به خدا نیست،خداى برتر و بزرگ.
پس دستها را بر چهره خود کشیده و حاجتش را بطلب،از فواید این نماز که بسیار است نباید غفلت نمود.
ششم: و آگاه باش که براى سلمان در روز اوّل ماه رجب نماز دیگرى است که آن ده رکعت است:در هر رکعت سوره«حمد»یک مرتبه و سوره «قل هو اللّه احد» سه مرتبه خوانده شود.با فضیلت بسیار،که چکیدهاش آمرزش گناهان و در امان ماندن از فتنه قبر،و عذاب قیامت و سلامت یافتن از جذام و پیسى و بیمارى ذات الجنب براى خواننده آن است،
هفتم: و همچنین سیّد ابن طاووس براى این روز چهار رکعت نماز نقل کرده که هرکه مىخواهد به کتاب«اقبال»مراجعه کند.و در این روز،در سال پنجاهوهفت هجرى به قولى ولادت امام باقر علیه السّلام واقع شده، ولى مختار نویسنده در این مورد سوم صفر است.
و در روز دوم این ماه در سال 212 به قولى ولادت با سعادت امام هادى علیه السّلام
و در روز سوم این ماه شهادت آن حضرت در سال دویست و پنجاه و چهار،در شهر سرّمن رأى [سامرّاء] اتّفاق افتاده است،
و به قول ابن عیّاش در روز دهم این ماه ولادت حضرت جواد الائمه علیه السلام واقع شده است
شب اولّ:شب شریفى است،و در آن چند عمل وارد است:
اوّل: چون هلال ماه را مشاهده کند بگوید:
اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَیْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِیمَانِ وَ السَّلامَةِ وَ الْإِسْلامِ رَبِّی
وَ رَبُّکَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ .
خدایا!شروع این ماه را بر ما با ایمنى و ایمان و سلامت و اسلام قرار ده،)اى ماه(پروردگار من و تو خداى عزّتمند و پر شکوه است.
و روایت شده:رسول خدا صلى اللّه علیه و آله هنگامىکه هلال ماه رجب را مىدید مىگفت:
اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ
رَمَضَانَ وَ أَعِنَّا عَلَى الصِّیَامِ وَ الْقِیَامِ وَ حِفْظِ اللِّسَانِ
وَ غَضِّ الْبَصَرِ وَ لا تَجْعَلْ حَظَّنَا مِنْهُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ .
خدایا براى ما در ماه رجب و شعبان برکت قرار ده،و ما را به ماه رمضان برسان،و بر روزه رمضان و بیدارى شب و نگهدارى زبان و فروبستن چشم کمک فرما،و بهره ما را از ماه رمضان،گرسنگى و تشنگى قرار مده.
دوّم:چنانکه بعضى از علما فرموده اند غسل کند.از رسول خدا صلى اللّه علیه و آله روایت شده:هرکه ماه رجب را بیابد،و در اوّل و وسط و آخر آن غسل کند پس از انجام آن مانند روزى که از مادر متولد شده بود از گناهان خود بیرون آمده و پاک مىشود.
سوم: حضرت حسین علیه السّلام را زیارت کند.
چهارم: پس از نماز مغرب بیست رکعت نماز به جاى آورد،به این ترتیب که در هر هر رکعت پس از سوره«حمد»یک مرتبه سوره«توحید»را خوانده،و پس از هر دو رکعت سلام دهد،تا خود و اهل و اولاد و مالش محفوظ بماند،و از عذاب قبر ایمنى یابد و از صراط به سرعت برق بدون حسابرسى بگذرد.
پنجم: پس از نماز عشاء دو رکعت نماز به جاى آورد به این صورت که در رکعت اوّل پس از سوره«حمد»یک مرتبه سوره«الم نشرح»و سه بار سوره«توحید»را بخواند و در رکعت دوّم سوره«حمد»و سورههاى«الم نشرح» و «قل هو اللّه احد» و قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ بربّ الناس» را هرکدام یک بار بخواند،و هنگامىکه سلام نماز را داد سى مرتبه بگوید: «لا اله الاّ اللّه»و سى مرتبه صلوات فرستد،تا حق تعالى همانند روزى که از مادر متولدّ شده،گناهان او را بیامرزد و پاکش نماید.
ششم: سى رکعت نماز به این ترتیب که در هر رکعت پس از سوره«حمد»یک مرتبه سوره «قل یا ایّها الکافرون» و سه مرتبه سوره «قل هو اللّه احد» را بخواند،
هفتم: عملى را که شیخ در کتاب«مصباح المتهجد» ذکر کرده به جاى آورد.شیخ در آن کتاب فرموده:عمل شب اوّل رجب:ابو البخترى وهب بن وهب از حضرت صادق علیه السّلام از پدر بزرگوارش علیه السّلام از جدّش علیه السّلام از امیر المؤمنین علیه السّلام روایت کرده،که براى آن حضرت خوشایند بود،که خود را چهار شب در طول سال از هر کارى فارغ سازد،و آن شبها را به عبادت زنده بدارد و آن چهار شب عبارتند از:شب اوّل رجب،شب نیمه شعبان،شب عید فطر و شب عید قربان. از حضرت جوا علیه السّلام روایت شده که مستحبّ است هرکسى این دعا را در شب اوّل رجب بعد از نماز عشاء آخر بخواند:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِأَنَّکَ مَلِکٌ وَ أَنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ
مُقْتَدِرٌ وَ أَنَّکَ مَا تَشَاءُ مِنْ أَمْرٍ یَکُونُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَوَجَّهُ
إِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
یَا مُحَمَّدُ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی أَتَوَجَّهُ بِکَ إِلَى اللَّهِ رَبِّکَ
وَ رَبِّی لِیُنْجِحَ [لِی] بِکَ طَلِبَتِی اللَّهُمَّ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ وَ
الْأَئِمَّةِ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ
أَنْجِحْ طَلِبَتِی
خدایا!از تو درخواست مىکنم به حق اینکه تو فرمانروایى و بر هر کارى توانایى،و هر کارى که بخواهى مىشود،خدایا!من به تو رو مىکنم به وسیله پیامبرت محمّد،پیامبر رحمت،درود خدا بر او و خاندانش اى محمّد اى فرستاده خدا،من براى توجه به خداى پروردگارت و پروردگارم،به تو روى مىآورم،تا خدا به سبب تو حاجتم را برآورد خداى به حق محمّد و پیشوایان از اهل بینش-که درود خدا بر او و بر آنان-حاجتم را برآورد
سپس حاجتت را از خدا بخواه.على بن حدید روایت کرده که حضرت موسى بن جعفر علیه السّلام پس از فراغت از نماز شب در حال سجده چنین میگفت:
لَکَ الْمَحْمَدَةُ إِنْ أَطَعْتُکَ وَ لَکَ الْحُجَّةُ إِنْ عَصَیْتُکَ لا
صُنْعَ لِی وَ لا لِغَیْرِی فِی إِحْسَانٍ إِلا بِکَ یَا کَائِنُ
[کَائِنا] قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ وَ یَا مُکَوِّنَ کُلِّ شَیْءٍ إِنَّکَ
عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ
الْعَدِیلَةِ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ مِنْ شَرِّ الْمَرْجِعِ فِی الْقُبُورِ
وَ مِنَ النَّدَامَةِ یَوْمَ الْآزِفَةِ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى
مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ عَیْشِی عِیشَةً
نَقِیَّةً وَ مِیتَتِی مِیتَةً سَوِیَّةً وَ مُنْقَلَبِی
مُنْقَلَبا کَرِیما غَیْرَ مُخْزٍ وَ لا فَاضِحٍ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَئِمَّةِ یَنَابِیعِ الْحِکْمَةِ ،
شکر و سپاس تنها از آن توست اگر از تو اطاعت کردم و حجّت و برهان تنها از آن توست اگر تو را معصیت کردم،در نیکى کردن نه کارى از من ساخته است و نه از غیر من جز به عنایت تو،اى هستى پیش از هرچیز،اى هستىبخش هر چیز،تو بر هر کارى توانایى خدایا!از انحراف و ناباورى به هنگام مرگ،و از گزند بازگشت در گورها،و از پشیمانى در روز قیامت به تو پناه مىآورم،از تو مىخواهم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى،و قرار دهى زندگىام را زندگى پاکى،و مرگم را مرگى معتدل،و بازگشتگاهم را بازگشتگاهى کریمانه که در آن خوارى و رسوایى نباشد.خدایا! بر محمّد و خاندانش درود فرست،آن امامانى که چشمههاى حکمت،
وَ أُولِی النِّعْمَةِ وَ مَعَادِنِ الْعِصْمَةِ وَ اعْصِمْنِی بِهِمْ
مِنْ کُلِّ سُوءٍ وَ لا تَأْخُذْنِی عَلَى غِرَّةٍ وَ لا عَلَى غَفْلَةٍ
وَ لا تَجْعَلْ عَوَاقِبَ أَعْمَالِی حَسْرَةً وَ ارْضَ عَنِّی فَإِنَّ
مَغْفِرَتَکَ لِلظَّالِمِینَ وَ أَنَا مِنَ الظَّالِمِینَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی
مَا لا یَضُرُّکَ وَ أَعْطِنِی مَا لا یَنْقُصُکَ فَإِنَّکَ الْوَسِیعُ
رَحْمَتُهُ الْبَدِیعُ حِکْمَتُهُ وَ أَعْطِنِی السَّعَةَ وَ الدَّعَةَ
وَ الْأَمْنَ وَ الصِّحَّةَ وَ الْبُخُوعَ وَ الْقُنُوعَ وَ الشُّکْرَ
وَ الْمُعَافَاةَ وَ التَّقْوَى وَ الصَّبْرَ وَ الصِّدْقَ عَلَیْکَ
وَ عَلَى أَوْلِیَائِکَ وَ الْیُسْرَ وَ الشُّکْرَ وَ اعْمُمْ بِذَلِکَ
یَا رَبِّ أَهْلِی وَ وَلَدِی وَ إِخْوَانِی فِیکَ وَ مَنْ أَحْبَبْتُ
وَ أَحَبَّنِی وَ وَلَدْتُ وَ وَلَدَنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ
وَ الْمُؤْمِنِینَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ.
و صاحبان نعمت،و ریشههاى عصمتاند،و مرا به وسیله آنان از هر بدى نگهدار،و در حالت غرور و غفلت مگیر،و سرانجام کارهایم را حسرت و اندوه قرار مده، و از من راضى شو،زیرا همانا آمرزشت براى ستمگاران است و من از ستمکارانم،خدایا!بر من بیامرز آنچه را به تو زیان نمىرساند،و به من عطا کن آنچه را که کاستىات ندهد،همانا رحمتت گسترده و حکمتت نوین است.خدایا!و به من مرحمت فرما:گشایش،راحتى،امنیت،سلامت،فروتنى،قناعت،سپاسگذارى،تندرستىکامل،پرواپیشگى، شکیبائى،راستى بر تو و دوستانت،آسانى،شکر،و همه اینها را پروردگارا به خانوده و فرزند و برادان دینىام و هرکه را دوست دارم و دوستم دارد،و هرکه فرزندم باشد و فرزندش باشم از مسلمانان و مؤمنان عمومیت ده،اى پروردگار جهانیان.
ابن اشیم گفته:وقت خواندن این دعا پس از هشت رکعت نماز شب و پیش از نماز وتر است،پس از آن سه رکعت وتر را به جاى مىآورى چون سلام دادى،در حالتى که نشستهاى بگو:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا تَنْفَدُ خَزَائِنُهُ وَ لا یَخَافُ آمِنُهُ
رَبِّ إِنِ ارْتَکَبْتُ الْمَعَاصِیَ فَذَلِکَ ثِقَةٌ [ثِقَةً] مِنِّی
بِکَرَمِکَ إِنَّکَ تَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِکَ وَ تَعْفُو عَنْ
سَیِّئَاتِهِمْ وَ تَغْفِرُ الزَّلَلَ وَ إِنَّکَ [فَإِنَّکَ] مُجِیبٌ لِدَاعِیکَ
وَ مِنْهُ قَرِیبٌ وَ أَنَا تَائِبٌ إِلَیْکَ مِنَ الْخَطَایَا وَ رَاغِبٌ
إِلَیْکَ فِی تَوْفِیرِ حَظِّی مِنَ الْعَطَایَا یَا خَالِقَ الْبَرَایَا
یَا مُنْقِذِی مِنْ کُلِّ شَدِیدَةٍ [شِدَّةٍ] یَا مُجِیرِی مِنْ
کُلِّ مَحْذُورٍ وَفِّرْ عَلَیَّ السُّرُورَ وَ اکْفِنِی شَرَّ عَوَاقِبِ
الْأُمُورِ [فَإِنَّکَ] فَأَنْتَ اللَّهُ عَلَى نَعْمَائِکَ وَ جَزِیلِ
عَطَائِکَ مَشْکُورٌ وَ لِکُلِّ خَیْرٍ مَذْخُورٌ .
خداى را که خزانههایش پایان نمىپذیرد،و آنکه را امان دهد هرگز نمىترسد، پرودگارا اگر مرتکب گناهانى شدم در اثر اطمینانم به کرم تو بود،همانا توبه بندگان را مىپذیرى،و از بدیهایشان درمىگذرى،و لغزشها را مىآمرزى،همانا تو خوانندهات را اجابت مىنمایانى،و به او نزدیکى،و من از خطاها تنها به جانب تو باز مىگردم،و در کامل کردن بهرهام از عطاها تنها به سوى تو رغبت دارم، اى آفریننده آفریدگان،اى نجاتبخش من از هر سختى،اى پناه من از هرچه که هراسناک گردم خوشحالىام را فراوان کن،و مرا از بدفرجامى در کارها کفایت فرما،تویى خدایى که بر نعمتها و عطاهاى فراوانت سپاس شده،و براى هر خیرى ذخیره بندگانى.
و آگاه باش علما براى هر شب این ماه نماز مخصوصى ذکر کرده اند،که مقام را گنجایش نقل آن نیست.
ماه رجب هفتمین ماه از ماههای قمری، ماهی بسیار شریف و از ماههای حرام است. رجب نام نهری است در بهشت که از عسل شیرینتر و از شیر سفیدتر است و هر کس در این ماه روزه دارد، از آن نهر آب می نوشد. به ماه رجب، رحب الأصب، یعنی ماه ریزش رحمت خداوند بر مردم نیز میگویند.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:«ماه رجب برای امت من «ماه استغفار» است. رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است. کسی که یک روز از ماه رجب را روزه گیرد، مستوجب خشنودی خداوند گردد، غضب الهی از او دور میگردد و دری از درهای جهنم به روی او بسته میشود.»
در حدیث دیگری آمده است که هر کس سه روز آن را روزه دارد بهشت بر او واجب گردد.
در ماه رجب دعاها و اعمال خاصی وارد است که مهمترین آنها « اعمال ایام البیض » (13 تا 15 ماه) و اعمال ام داوود و برنامه اعتکاف است.
این اعمال در کتاب شریف مفاتیح الجنان محدث قمی گردآوری شده است.
حوادث تاریخی و مذهبی بسیاری در ماه رجب روی داده است که در زیر به آن اشاره میشود:
ولادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام در سال 57، امام محمد تقی علیه السلام در سال 195، میلاد امام علی علیه السلام در کعبه، مبعث پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم، شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام در سال 182 و شهادت امام علی النقی علیه السلام در سال 254، وفات ابراهیم فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در سال دهم هجرت، وفات ابوطالب علیه السلام در سال دهم بعثت، رحلت حضرت زینب (بنا به نقلی) و درگذشت ابن سکیت، در سال 244 قمری.
ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان شرافت زیادی دارندو در فضیلت آنها روایات بسیاری وارد شده است. از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) روایت شده که: ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمىرسد و جنگیدن با کافران در این ماه حرام است و رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است کسى که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودى خدای بزرگ میگردد و غضب الهى از او دور می گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد.
منابع :
هدایه الانام الی وقایع الایام، محدث قمی، ص 97؛ مفاتیح الجنان، ص 240
ماه رجب، زندگی و تولـدی دوباره را بـه عاشقان نوید می دهد. رجب فصل جدیدی در کتاب زندگی می گشاید که از عطر دل انگیز نیایش سرشار است، آنان که در وادی مراقبه و شهود در محضر خدای متعال گام بر می دارند به خوبی قدر چنین ایامی را دانسته و بسیار سخت تر، هوشیارتر و جدی تر از دنیا طلبان در پی بهره گیری از این فرصت ارزشمند هستند .
ماه رجب اولین ماه از سه ماه خاص و ارزشمند برای مسلمانان است . این سه ماه در شریعت اسلام از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. هر یک به ترتیب با نامهای خداوند، پیامبر و بندگان شهرت یافته اند.
آنان که در وادی مراقبه و شهود در محضر خدای متعال گام برمی دارند چه خوب قدر چنین ایامی را می دانند و بسیار سخت تر و هوشیارتر و جدی تر از دنیاطلبان، به دنبال آن هستند .
ماه رجب ماه آرایش و پیرایش است. ماه آراستن دل به زینت های الهی و پیراستن دل از ناپاکی های انسانی و آنگاه دیدن نادیدنی ها و شنیدن ناشنیدنی ها.
اکنون که این باران رحمت حق جاری است باید فکری کرد، باید گام برداشت و خود را در معرض این قطرات زلال قرار داد و از نسیم حیات بخش این روزها و ایام بهره برد .
همزمان با به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي، ارتش رژيم شاهنشاهي كه پيكره اصلي آن را جوانان برومند خانواده هاي مسلمان و اغلب مستضعف ايراني تشكيل مي داد، به نداي آسماني رهبر انقلاب لبيك گفت و در نتيجه همصدا و همراه با امت در براندازي رژيم ستمشاهي وستيز بي امان با دشمنان داخلي و خارجي انقلاب برخاست و به عنوان نخستين بازوي توانمند نظامي انقلاب در جهت تحقق اهداف جمهوري اسلامي ايران تلاش هاي خستگي ناپذير و مستمري را با فداكاري و ايثار و در ابعاد مختلف آغاز كرد. به همين مناسبت امام امت روز بيست و نه فروردين را به نام روز ارتش نامگذاري كرد. امام خميني (ره) روز پيوستن ارتش به مردم را با عبارت حكيمانه لحظه شادي بندگان خدا و ياس ستمگران نقطه عطف درخشان و افتخار آميز قلمداد فرمود. با نگاهي گذرا به تاريخ خونبار انقلاب اسلامي در مي يابيم كه از لحظه نخست پيروزي انقلاب، ارتش و ارتشيان، عشق و علاقه و ميل باطني خود را به حركت ستم سوز و توفنده انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام راحل ابزار داشتند و در اثبات اين معنا فداكاري ها، تلاش ها و ايثارگري هاي بسياري به خرج دادند.
گسستن از رژيم فاسد و منفور پهلوي و پيوستن به اقيانوس ملت، بيعت با امام امت، درهم شكستن توطئه هاي گوناگون دشمن بويژه مقابله با ضد انقلاب، حضور گسترده، مستمر و چشمگير چندين ساله در عرصه هاي حماسه و شرف، حراست و دفاع از مرزهاي زميني، هوايي، دريايي و كيان نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران خود شاهدي صادق بر اين مدعاست. در ماه هاي خون و شهادت رهنمودهاي مدبرانه و حكيمانه رهبر فقيد انقلاب، بر آگاهي دلاور مردان ارتشي در برابر ماهيت ضداسلامي و غير مردمي رژيم فاسد پهلوي افزود. در اين رهگذر فرمايش هاي حضرت امام وجدانهاي بيدار و فطرتهاي آلوده نشده ارتشيان را در سطوح مختلف به بيداري مي خواند و زمينه را براي پيوستن آنان به انقلاب اسلامي و ملت بپا خاسته ايران مهيا مي كرد. اين سخنان گهربار كه از اعماق وجود رهبري هوشمند و مشفق بر مي آمد لاجرم بر دل ها مي نشست و محبت خود را در بين ارتشيان خداجوي مي گذاشت و بذ ر آگاهي و بيداري را در دلهاي مستعد و حنيف آنها مي افشاند. فرار روز افزون نظاميان از پادگان ها، استنكاف و خود داري از مقابله با مردم، رژه رفتن پرسنل نيروي هوايي در روز 19 بهمن در محضر امام خميني (ره)، سرپيچي از دستورات فرماندهان طاغوت، شركت در خثني كردن كودتاي 21 بهمن 1357، بيعت با امام امت (ره) و پيوستن كامل به صفوف ملت در 22 بهمن و فرو ريختن دژهاي ستمشاهي از نتايج درخشان و ارزنده همان برخورد حكيمانه و خردمندانه حضرت امام (ره) در سال 1357 با ارتش بود. با پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي و تحول و دگرگوني در بنيادها و معيارهاي ارزشي جامعه، از مسائل مطرح در مجامع مختلف بخصوص نيروهاي مسلح اين بود كه انقلاب اسلامي و رهبر انقلاب چه ديد گاهي نسبت به ارتش دارند و اصولاً در نظام اسلامي تكليف نيروهاي مسلح كنوني چيست؟ در چنين جو تاريك و مبهمي كه در فضاي جامعه و بخصوص اذهان نظاميان به وجود آمده بود و دشمنان كمين كرده انقلاب و به تبعيت از آنان دوستان نا آگاه، نغمه شوم و خطرناك انحلال ارتش را سرداده بودند و ارتش در حساسترين شرايط حيات خود قرار گرفته بود، امام امت (ره) به عنوان بزرگترين حامي ارتش پاي در ميدان نهاد و نقشه شوم دشمنان انقلاب را نقش بر آب نمود و طي پيامي، با قاطعيت هرچه تمامتر، ضرورت حفظ ارتش را اعلام و در جهت انسجام، يكپارچگي و وحدت ارتش، فرمان تاريخي و مهمي را صادر فرمودند: بسم الله الرحمن الرحيم ملت شريف و مبارز ايران و فقهم الهه تعالي؛ با اهدا سلام و سپاس از مجاهدت خستگي ناپذير شما ملت شجاع كه اهداف مقدس اسلام را تا آستانه پيروزي رسانديد و دست خيانتگران داخلي و خارجي را به خواست خداي بزرگ قطع كرديد؛ لازم است به تذكرات زير توجه نماييد: 1ـ روز چهارشنبه 29 فروردين روز ارتش اعلام مي شود. ارتش محترم در اين روز در شهرستان هاي بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتيباني خود را از جمهوري اسلامي و ملت بزرگ ايران و حضور خود را براي فداكاري در راه استقلال و حفظ مرزهاي كشور اعلام نمايند. 2ـ ملت ايران موظفند از ارتش اسلامي استقبال كنند و احترام برادرانه از آنان بنمايند. اكنون ارتش در خدمت اسلام است و ارتش اسلامي است و ملت شريف لازم است آن را به اين سمت رسماً بشناسند و پشتيباني خود را از آنان اعلام نمايند. اكنون مخالفت با ارتش اسلامي كه حافظ استقلال و نگهبان آن است جايز نيست. ما و شما و ارتش برادرانه بايد براي حفظ و امنيت كشورمان كوشش كنيم و به شرارت اشرار و اخلال مفسدين خاتمه دهيم. 3ـ افراد ارتش موظفند در داخل ارتش حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بكنند. توجه ننمودن به اين مسائل موجب ضعف ارتش اسلامي مي شود و نظام را از هم مي پاشد. سربازان و درجه داران و افسران موظفند با ارتش به طور محبت و برادري رفتار نمايند و از ديكتاتوري كه در رژيم طاغوت بود اجتناب نمايند. ارتش اسلامي بايد با حفظ سلسله مراتب و نظام صحيح اسلامي و اطاعت كامل زيردست از مافوق و رعايت كامل مافوق از زيردست، اداره شود تخلف از اين امر ضد انقلاب است و مورد مؤاخذه خواهد بود والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته روح الله الموسوي الخميني 28 فروردين 1358 پس از صدور اين پيام تاريخ ساز نيز ارتشيان در عمل ثابت كردند كه شايستگي حمايت و پشتيباني امام امت (ره) را داشته و دارند و در اين رهگذر با خلق حماسه هاي عظيم و به يادماندني در سالهاي پيروزي انقلاب اسلامي و پس از آن اوراق زريني بر دفتر تاريخ سراسر حماسه قيام ملت ايران افزودند كه از جمله مي توان به همبستگي و همراهي با ملت انقلابي در آغاز حركت توفنده انقلاب اسلامي، نقش اساسي وتعيين كننده و حضور درخشان و ارزشمند ارتش در رفع غائله گروهكها و ضد انقلاب در جاي جاي ميهن اسلامي، هشت سال ايثار و جانبازي و دفاع مقدس در برابر هجوم همه جانبه استكبار جهاني و نيز فعاليت چشمگير در دوران بازسازي و نوسازي كشور اسلامي، اشاره كرد.
سالروز شهادت مظلومانه علامه شهید سیدمحمد باقر صدر و خواهر ایشان شهیده آمنه صدر(بنت الهدی)توسط حکومت بعث عراق را گرامی می داریم.
یادشان گرامی و راهشان پر رهرو
ملجأ اهل حرم تا ظهر اگر عباس بود
شب نگهبان در كنار نهر علقم زينب است
باز عالم پر ز غوغاى كه شد؟
باز دلها مست و شيداى كه شد؟
باز گوش اهل دل پر زمزمه
از طنينِ شور و آواى كه شد
باز سر دارد هواى عاشقى
طالب روى دل آراى كه شد
باز ديده سوى دامم مىكشد
پايبند چشم گيراى كه شد
باز دل سرشار از شوق كه شد
باز اين ويرانه مأواى كه شد
دل به شوق ازياد زينب آمده
تهنيت ميلاد زينب آمده
نام زينب لرزه بر دل افكند
غير آن دل كه ز سنگ و آهناست
كسيت زينب جلوه عشق خدا
عشق او سرمايه دين من است
هست سرى منجلى در روح او
جمع زهرا و على در روح او
هيچ گنجى با غمت همپايه نسيت
غير عشقت شيعه را سرمايه نيست
خواست دل آيد به زير سايهايت
ديد اما نور حق را سايه نيست
غير تو كه شيعه زهرا خوردهاى
هيچ كس با فاطمه همپايه نيست
غير نام دلربايت زينبا
در كتاب عشق حيدر آيه نيست
غير اشكى كه نثارت مىكنم
عاشق بىمايهات را مايه نسيت
عزت حيدر مدد كن عاشقت
دختر كوثر مدد كن عاشقت
اى درخشندهتر از الماسها
اى صفا بخش وجود ياسها
اى تجلى امامت در زنان
مايهي ترس علىنشناسها
حوريان از درك تو عاجز همه
كى شناسندند يقين خناسها
لطف تو شد شامل هر شيعهاى
اى صفا بخشيده بر احساسها
خسته بال دام عشقِ زينبم
من پرستوىِ دمشق زينبم
اى خدا من دوستدار زينبم
خسته جانم جانثار زينبم
سالها پرسه به كويش مىزنم
كوچه گرد و خاكسار زينبم
مىتپد در سينه دل با ياد او
دردمند و بيقرار زينبم
كاش بودم من كبوتر اى خدا
تا نمايى همجوار زينبم
در دم مرگم سوى شامم كشيد
آن زمان در انتظار زينبم
كاش من قربان زينب مىشدم
خادم طفلان زينب مىشدم
شمیم گلهای «ربیع الثانی»، فضای «مدینه» را فرا میگیرد و لحظه ها آکنده از عطرِ «صلوات» میشود. آری! کسی میآید که بهارانه ی ربیع الثانی را علت طراوت و درون مایه شگفت زیبایی ست.
اى آفتاب مهر تو روشنگر وجود
در پيشگاه حكم تو ذرات در سجود
اى مير عسكرى لقب اى فاطمى نسب
آن را كه نيست مهر تو از زندگى چه سود
علمت محيط بر همه ذرات كاينات
فيضت نصيب، بر همه در غيب و در شهود
تاريخ تابناك حياتت، گر اندك است
بر دفتر مفاخر اسلاميان فزود
عيسى دمى و پرتو رأى منير تو
زنگار كفر از دل نصرانيان زدود
اين افتخار گشته نصيبت كه از شرف
در خانه تو مصلح كل ديده برگشود
اى قبله مراد كه در بركة السّباع
شيران به پيش پاى تو آرند سر فرود
قربان ديده اى كه به بزم تو فاش ديد
جاى قدوم عيسى و موسى و شيث و هود
قرآن ناطقى تو و قرآن پاك را
پسر فاطمه، نور هدی
سبزترین باغ بهار خدا
با تو دل از غصه رها می شود
پاکتر از آینه ها می شود
ای گل گلزار خدا، یا حسن عسگرى (ع)
آینه ی قبله نما یا حسن عسگرى (ع)
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانه اوبسته ایم دل
امشب که جلوه گر شد خورشید طلعتش
منت خداى را که به ما کرده مرحمت
ولادت یازدهمین گلبرگ آسمانی، آیینهی عصمت، ، اسوهی مجد و شرافت، نیای انسانیت، نای پرخروش ولایت، ناخدای کشتی هدایت، حضرت امام حسن عسگری علیهالسلام بر پیروان ولایت خجسته باد
امام حسن عسکری دربیان ویژگى هاى شیعیان می فرمایند:
«شیعَتُنا الْفِئَـةُ النّاجِیَةُ وَالْفِرْقَةُ الزّاكِیَةُ صارُوا لَنا رادِئًا وَصَوْنًا وَ عَلَى الظَّلَمَةِ أَلَبًّا وَ عَوْنًا سَیَفْجُرُ لَهُمْ یَنابیعُ الْحَیَوانِ بَعْدَ لَظْىِ مُجْتَمَعِ النِّیرانِ أَمامَ الرَّوْضَةِ.»:
پیروان ما، گروه هاى نجات یابنده وفرقه هاى پاكى هستند كه حافظان [آیین] مایند،وایشان درمقابل ستمكاران، سپروكمك كارما [هستند]. به زودى چشمه هاى حیات [منجىِ بشریّت] بعد از گدازه توده هاى آتش! پیش ازظهوربراى آنان خواهد جوشید.
او آمده است؛ تا خورشید، مبدأ همه آیینه ها باشد
شکفتن بهار در بهاری دل انگیزتر
دمیدن گلِ حُسن در حُسنی فزون تر، روییدن گلی دلرُباتر در گلستان طاها
خورشید سپهر رهبری پیداشد
احیا گر فقه جعفری پیداشد
تبریک به مهدی که به عالم امشب
رخسار اما عسگری پیداشد
زمین را بیارایید و ثانیه ها را در عطر شکوفه های عشق بپیچید.
هلهله کنید و پای بکوبید که اینک، یازدهمین فصل کتاب شیعه
با دست های سبز مردی از تبار ملکوت، ورق می خورد
ولادت امام حسن عسکری(ع) مبارک باد . . .
بهداشت پوست، مو، ناخن
بهداشت پوست :
وظایف پوست :
اولین پوشش در برابر عوامل بیماری زاست، زیرا خارجی ترین قسمت آن از سلول هایی تشکیل گردیده که از عبور میکروبها به بافت های زیر پوست جلوگیری می کند. پوست وسیله ای برای کنترل و ثابت نگهداشتن دمای بدن است. مقداری از مواد زاید بدن به وسیله عرق ، از پوست خارج می شود.
کار دیگر پوست، جذب کردن اشعه ماوراء بنفش نور خورشید است. پوست از این اشعه برای ساختن ویتامین D استفاده می کند. پوست هنگامی می تواند از عهده انجام وظایف خود برآید که پاکیزه و سالم باشد و به انازه کافی خون دریافت کند.
بهداشت مو:
موهای سر را باید روزانه شانه زد. پوست سر هر روز به مدت چند دقیقه باید ماساژ داده شود تا سلامت پوست سر و موها حفظ شود. حفظ سلامت پوست سر، به جریان بیشتر خون در آن بستگی دارد و با دادن ماساژ می توان به این منظور دست یافت. هر کس لازم است برای خود شانه و برس جداگانه داشته باشد و آنها را پاکیزه و تمیز نگاه دارد.
شستن موی سر باعث تسریع جریان خون و مانع از جمع شدن مواد چربی و گرد و غبار در سطح سر می شود و در نتیجه هوا به ریشه مو می رسد که در سلامت آن مؤثر است. عدم نظافت مو باعث تجمع باکتری ها و میکروب ها و عوامل بیماری زا می شود. ناراحتی های عصبی، بی خوابی، بدی تغذیه و بیماری های مزمن، در وضع موها اثر نامطلوبی دارند. مصرف ویتامین ها و کلسیم در سلامت مو مؤثر است.
بهداشت ناخن :
بدی تغذیه، ممکن است باعث پوست انداختن ، ترک برداشتن یا شکستن ناخن ها بشود. هم چنین بیماری یا صدمه دیدن ناخن ها، باعث ایجاد برآمدگی یا فرورفتگی در ناخن ها می شود. وقتی دست خود را خشک می کنید، پوست های اطراف ناخن را به عقب فشار دهید تا از چسیدن آنها به ناخن جلوگیری شود. اگر این پوست ها به ناخن بچسبد، ناخن گوشه می کند. هرگز با ناخن خود چیزی را بلند نکنید. از خلال کردن دندانها با آنها خودداری کنید. مواظب باشید ضربه های شدید به ناخن وارد نشود.
بهداشت دست و پا :
بهداشت دست : ترک خوردن و زبر شدن دستها نه تنها از زیبایی آنها می کاهد بلکه محیط مناسبی هم برای رشد میکروب ها فراهم می آورد. قبل از تهیه غذا، خوردن غذا، پهن کردن سفره، تماس با مواد غذایی و ظروف آشپزخانه، پاک کردن چشم ها، دست دادن به افراد بیمار باید دست ها به خوبی شسته و تمیز باشند.
بعد از توالت رفتن، بینی گرفتن ، سرفه و عطسه کردن، دست زدن به حیوانات ، باغبانی و زراعت، ملاقات با بیمار وبغل گرفتن نوزادان حتماً باید دست ها را با آب و صابون شست.
بهداشت پا : در پاهای انسان ، غده های عرق زای زیادی وجود دارد. این غده ها در پاها ایجاد رطوبت و عرق می کند. وجود توأم با رطوبت در پاها، باعث بروز قارچ های خاصی در آنها می شود. این قارچ ها در لای انگشتان پا به خوبی رشد می کنند. برای جلوگیری از بروز این قارچ ها، باید پاها روزانه چندین بار شسته، لای انگشتان پا را خشک و جوراب های خود را به طور مرتب عوض کرده و آنها را به خوبی شست.
پوشیدن کفش های تنگ موجب فشار در پا و اصطکاک شدید پوست پا، با کفش و ایجاد پینه در انگشتان یا کف پا می شود.
استحمام - پوشاک :
در زمینه بهداشت فردی، توجه به موارد زیر از اهمیت خاص برخوردار است:
الف - استحمام: استحمام از مهمترین نکاتی است که در بهداشت فردی باید رعایت شود. رابطه کمتر بین دو استحمام، رابطه مستقیمی با سلامتی دارد.
ب - پوشاک : لباس همیشه تمیز باشد. لباس های زیر در هفته چند بار عوض شود. از پوشیدن لباس های مرطوب باید خودداری کرد.
بهداشت استراحت ، خواب، ورزش :
خواب راحت در محل مناسب و رختخواب تمیز به تندرستی کمک می کند.از خوابیدن در جاهای مرطوب باید خودداری کرد. بهترین راه برای رفع خستگی و تجدید قوا، استراحت است. از خستگی زیاد باید پرهیز کرد. در مورد فعالیت ورزشی، باید یادآوری کرد که تربیت جسم یکی از برنامه های اصلی آموزش است. شخص با ورزش و انجام فعالیت های بدنی نه تنها صاحب اندام قوی ووضع جسمی بهتر خواهد شد بلکه از نظر روانی نیز به پرورش فکری خود کمک مؤثری می کند.
ورزش موجب بهتر شدن جریان خون و لنف در بدن می شود و مقدار خونی که از قلب در هر ضربان خارج می شود، چند برابر می شود.
به طور خلاصه می توان گفت هدف از تربیت بدنی یا ورزش عبارت است از :
1 - ورزیده شدن قوای جسمانی، عضلات و استخوان بندی بدن
2 - ایجاد عادات خوب و مطلوب در راه رسیدن به یک زندگی سرشار از سلامت
3 - تشویق کودکان و بزرگسالان برای به دست آوردن مهارت کامل در انواع ورزش ها و سایر فعالیت ها
4 - به اجرا گذاشتن و تقویت همکاری و روحیه تعادل در یک کار گروهی
5 - ایجاد اخلاق و صفات نیک در افراد از قبیل داشتن صداقت، عفو، اراده قوی، خویشتن داری و راستگویی
بهداشت قامت:
الف - استخوان بندی انسان: استخوان بندی در واقع به منزله ستون اصلی و چوب بست بدن است که سایر قسمت های بدن یعنی نسوج نرم بر روی آن قرار می گیرند.
استخوان هایی که در مجاورت هم قرار می گیرند، با هم تشکیل مفاصل بدن را داده و توسط عضلاتی که به آنها چسبیده اند حرکت کرده و حرکات مختلف دست و پا یا بدن را تأمین می کند.
نشستن، ایستادن و راه رفتن به طرز صحیح از بد شکلی اندام و خستگی ها جلوگیری می کند.
ب - اختلالات وضعیتی در اندام ها: ستون مهره ها از 33 مهره تشکیل شده است. دارای سه خمیدگی به شرح زیر است :
1. به طرف جلو در ناحیه گردن
2. به طرف عقب در ناحیه پشت
3. به طرف جلو در ناحیه کمر
خمیدگی های ستون مهره ای با هم رابطه نزدیکی دارند، به طوری که اگر یکی از خمیدگی ها تغییر کند، برای حفظ تعادل بدن، خمیدگی های دیگر با تغییر قوس خود آن را جبران می کنند.
ج - عوامل زیر در بدشکلی اندام مؤثر هستند:
- شرایط نامناسب مدرسه، مثل تهویه غیرکافی
- شرایط نامناسب موجود در خانه، مانند جمعیت زیاد
- پوشیدن لباس های نامناسب که بر روی شانه ها فشار وارد آورد، کفش های ناراحت و تنگ
- محل چیزهای سنگین
- وزن فوق العاده
- وجود عیوب بینایی یا شنوایی
- بعضی از بیماری ها مثل راشیتیسم
کراماتی از امام حسن عسگری(ع):
مقصود ما از ذكر برخي از كرامات امام براي اين است كه به حق او آگاه شويم و اين نكته را دريابيم كه ائمه هدي (ع)، همه نور واحدند و از ذريتي پاك كه خدا براي ابلاغ و اتمام حجتش و اكمال نعمتهايش بر ما، آنها را برگزيرد …. بگذاريد با هم به راويان گوش بسپاريم تا ببينيم چگونه اين كرامتها را براي ما بيان ميكنند:
1- يكي از راويان به نام ابوهاشم گويد: محمدبن صالح از امام عسكري (ع) درباره اين فرموده خداي تعالي:
لله الامر من قبل و من بعد. «امر از آن خداست از قبل و از بعد.» (سوره روم ، آیه 4)
پرسيد: امام پاسخ داد، امر از آن اوست پيش از آنكه بدان امر كرده باشد و باز امر از آن اوست بعد از آنكه هر آنچه خواهد بدان امر كرده باشد. من با شنيدن اين جواب با خود گفتم: اين همان سخن خداست كه فرمود:
(الا له الخلق و الامر تبارك الله رب العالمين)
«…. خلق و امر از آن اوست، بزرگ است خداوند پروردگار جهانيان.»(سوره اعراف ،آیه54)
پس امام رو به من كرد و فرمود: همچنانكه تو با خود گفتي: (الا له الخلق و الامر تبارك الله رب العالمين). من گفتم … گواهي ميدهم كه تو حجت خدايي و فرزند حجت خدا بر خلقش. (سیره الائمه الاثنی عشر ، ص257)
2- ابوهاشم جعفري گويد: از سختي زندان و بند و زنجير به امام عسكري شكايت بردم. آن حضرت برايم نوشت: تو نماز ظهر را در خانه خود ميگذاري پس به وقت ظهر از زندان آزاد شدم و نماز را در منزل خود به جاي آوردم. (سیره الائمه الاثنی عشر ، ص267)
تاریخ شارژ ارادت ما به مقام معظم رهبری تا وقتی که نفس باقی است اعتبار دارد
(همراه رهبر)
سید علی تنها نیست
(شرکت ارتباطات اسلامی سهامی اهل بصیرت قابل توجه خواص)
19بهمن:پرسنل نیروی هوایی با انجام رژه در مقابل امام خمینی،با مردم ورهبری نهضت اعلام همبستگی کردند؛شریف امامی فرار کرد.
روز شمار انقلاب؛17بهمن
امام خمینی:کار عاقلانه به حال کشور این است که بختیار وارتش در مقابل انقلاب،واکنش مثبت داشته باشند
روز شمار انقلاب؛18بهمن:
دیدار روحانیون اهواز ووکلا با امام :ادامه نهضت یک تکلیف است صدهاتن از فرماندهان ارتش حمایت از امام خمینی را اعلام کردند.
مقام معظم رهبری(مد ظله العالی):
دهه فجر آئینه ای است که خورشید اسلام در آن درخشید وبه ما منعکس شد.
14بهمن؛دانشجویان ایرانی با حمله به سفارتخانه های ایران در کشورهای مختلف،نسبت به رژیم سلطنتی ایران ابراز انزجار کردند.
روزهای پیروزی
روز به یادماندنی
امروز یه روز به یاد موندنیه. می دونید چرا؟ آخه امروز بعد از سال های سال، بالاخره مردم ایران به آرزوشون رسیدن. امروز روزیه که امام خمینی رحمه الله ، پس از مدت ها دوری از وطن به ایران برگشت تا دل همه مردم ایران رو پر ازشادی کنه. امروز بچه های خوبم! ۱۲ بهمنه، یه روز خوب و به یاد ماندنی که هیچ وقت فراموش نمی شه. خیلی از پدرها و مادرهای شما در این روز، با دسته های گل به استقبال امام خمینی رحمه الله عزیزمون رفتن تا از نزدیک رهبرشون رو ببینن و با صدای بلند به امامشون بگن: ای امام! ای رهبر خوبی که سال ها منتظرت بودیم! خوش آمدی.
شادی بی نظیر
می دونم که همتون امروز شاد و سرحالید و می دونید که امروز چه روز بزرگیه. بله بچه ها، اگه از هر کدوم از شما بچه های خوب بپرسم امروز چه روزیه، فقط این جواب رو می دید: امروز ۱۲ بهمن روز ورود امام به میهن. روزی که هر ایرانی دلش پر از شادی شد. حتمابچه های گلم، این رو هم می دونن که چرا همه ایرانیا اون روز، خوشحال و شاد بودن، مگه نه؟ آفرین آفرین به شما که همیشه جواباتون درسته. بله بچه ها، آخه امام با اومدنش آزادی رو به میهن آورد. ایشون اومدند تا به همه دنیا بگن که دشمن ظالم همیشه شکست می خوره و آدم های بد، همیشه نابود می شن. حالا این شاخه گل قرمز رو که توی دستای منه تقدیم می کنم به همه شما بچه هایی که رهبرتون رو دوست دارید و امروز خیلی خیلی خوشحالید.
استقبال باشکوه
اون روز همه منتظر بودن تا اون بیاید و با خودش یک سبد پر از لبخند بیاره. فرودگاه تهران پر بود از جمعیت. اون قدر تعداد مردم زیاد بود که خیلی ها مجبور شدن تو خیابون های اطراف فرودگاه بایستن و منتظر اومدن اون مرد باشن. هیچ کس تا حالا اون قدر مردم رو یک جا ندیده بود. خوب، حتما می دونید از کی حرف می زنم، بله بچه های خوبم! من از ۱۲ بهمن حرف می زنم. روزی که هزاران نفر از مردم خوب ایران، منتظر اومدن امام خمینی بودن. اون ها همشون بادسته های گل جمع شده بودن تا به رهبرشون خوش آمد بگن. رهبری که سال ها از اون ها جدا بود و حالا دوباره داشت به ایران برمی گشت. این روز بیاد ماندنی رو بچه ها! هیچ وقت فراموش نکنید.
قدردانی امام :
امروز، یعنی ۱۲ /۹۱، پس از یه انتظار طولانی، بالاخره امام عزیزمون از راه رسید و هممون رو شاد کرد. امام پس از این که از هواپیما پیاده شد، رو به مردم ایستاد و با اونا حرف زد. امام خوبمون که حالا میون مردم خوب و با ایمان ایران بود از همه مردم تشکر کرد. امام خوبمون اون روز. از همه کسایی که برای پیروز شدن این انقلاب زحمت کشیده بودن، از روحانیون، دانش آموزها، دانشجوها و معلما و همه و همه قدردانی کرد. امام اون روز از همه مردم خواست که با هم متحد باشن تا دشمن از سرزمینمون بیرون بره. پس بچه ها! وظیفه ما اینه که این حرف امام رو آویزه گوشمون کنیم و همیشه این روز بزرگ، یعنی ۱۲ بهمن رو به خاطر بسپاریم.
امام در تبعید
حتما بارها و بارها از پدر و مادرتون شنیدید یا این که توی کتابا خوندید که امام عزیزمون مدت های زیادی توی تبعید و دور از ایران زندگی می کرد. ببینم! تا حالا از خودتون پرسیدید که امام این همه سال کجا بوده یا دنبال پاسخ این سؤال بودید؟ خوب، امروز که ۱۲ بهمن، یعنی روز ورود امام به میهن عزیزمون، ایرانه، بهترین وقته که در این مورد با هم حرف بزنیم. بچه ها! امام پس از تبعید از ایران، ۱۱ ماه در ترکیه بودن و بعد از اون مدت ۱۴ سال توی شهر نجف زندگی می کردن. یعنی شاه ظالم اجازه نمی داد که امام به کشور خودش و میون مردمی که دوستش دارن برگرده. پس از اون، امام خوبمون به شهر پاریس، پایتخت فرانسه رفت و مدتی رو هم اون جا زندگی کرد تا این که پس از سال ها مبارزه، روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ به ایران برگشت و همه رو شاد کرد.
امام در بهشت زهرا
می دونم که امروز خوشحالید و تا حالا کلی هم شیرینی خوردید. همه خوشحالن بچه ها! آخه امروز روزیه که امام عزیزمون به کشور برمی گرده. اون سال ها، یعنی سال های اول انقلاب، همه چشم به راه امام بودن و با اومندش لب های همه ایرانی ها، پر از گل خنده شد. می دونید بچه ها! پس از این که امام وارد فرودگاه مهرآباد شد و اون همه جمعیت رو دید، از همه خواست تا به بهشت زهرابرن تا توی بهشت زهرا، در کنار مزارشهیدانی که برای پیروزی انقلاب جونشون رو فدا کرده بودن، برای مردم حرف بزنه. اون وقت همه مردم که به استقبال امام اومده بودن، به بهشت زهرا رفتن و به حرفای امام گوش دادن. امام اونروز با صدای بلند اعلام کرد: من از ملت دفاع می کنم. اون گفت که ما هرگز از دشمن نمی ترسیم. امام به همه گفت که باید یادشهدای انقلاب همیشه توی ذهنمون باشه. بچه ها شما هم همیشه به یاد شهدای انقلاب باشید.
ترس دشمن از امام
هیچ می دونید آدمای بد همیشه از آدم های خوب و با ایمان می ترسن و از اونا وحشت دارن. بچه های گلم! امام هم یکی ازمردان خوب و با ایمانی بود که دشمنا خیلی خیلی ازش می ترسیدن و دوست نداشتن اون به ایران و به میون مردم برگرده. برای این که با اومدن امام، دیگه اونا نمی تونستن به کارهای بد گذشتشون ادامه بدن، ولی بالاخره به لطف خدا امام عزیز به میهن برگشت و همه آدمای بد مجبور شدن کشورمون رو ترک کنن و باید هم ترک می کردن؛ چون دیو چو بیرون رود فرشته درآید.
یک درس بزرگ
اون روز فرودگاه مهرآباد تهران پر از مردمی بود که از همه جا به استقبال امام اومده بودن. اونا به آسمون نگاه می کردن و منتظر بودن تا هواپیمای حامل امام به زمین بنشینه. بالاخره هواپیما به زمین نشست و انتظار مردم به پایان رسید، ولی پیش از پیاده شدن امام از هواپیما، یه اتفاق افتاد که می تونه برای همه ما یه درس بزرگ باشه بچه ها. وقتی قرار بود امام و همراهانش از هواپیما پیاده بشن، به خاطر احترامی که امام به بزرگ ترها می گذاشتن، صبر کردن تا اول برادر بزرگشون، یعنی آیت اللّه پسندیده، که برای استقبال به داخل هواپیما رفته بودن، پیاده بشن و امام بعد از برادر بزرگترشون از هواپیما پیاده شدن.
جای خالی امام
هر سال در چنین روزی، یعنی روز ۱۲ بهمن همه مردم جشن می گیرن و شادی می کنن. چون همه از اومدن امام به میهن خوشحالن. وقتی امام زنده بود، روز ۱۲ بهمن همه مردم به جماران یعنی محل زندگی امام می رفتن و به امامشون تبریک می گفتن، ولی چند سال است که امام دیگه در بین ما نیست. فکر می کنید مردم حالا چطور باید به امام خوبشون تبریک بگن؟ بله بچه ها! حالا هر سال مردم خوب کشورمون روز ورود امام، به کنار مرقدش می رن و باز هم به امام خمینی، رهبرشون می گن که همیشه دوستش دارن وتمام مهربونی ها رو به خاطر می سپارن.
دیداری دوباره
امروز، بیش از این که بیام این جا، احمد رو دیدم. احمد و رضادو تا از بچه های خوب هستن که به کتاب خونه کانون پرورشی میان و اون جا کتاب های زیادی می خونن. اونا درباره پیروزی انقلاب و امام خمینی رحمه الله خیلی چیزها یاد گرفتن، ولی امروز رضا همراه احمد نبود. احمد می گفت رضا امروز با پدرش به مرقد امام رفته. آخه می دونید. رضا خیلی امام خمینی رو دوست داره. چون که با خوندن کتاب ها فهمیده که امام چقدر برای مردم ایران زحمت کشیده. حالا امروز که ۱۲ بهمن، یعنی سالروز ورود امام به میهن اسلامیه، به مرقد امام رفته تا روز ورودش رو تبریک بگه. رضا پسریه که قدر زحمات امامش رو می دونه. شما هم بچه ها! اگه می خواید امامتونو خوب بشناسید، می تونید درباره انقلاب و امام مطالعه کنید و چیزهای زیادی یاد بگیرید.
داستان های دوران تبعید
امام خمینی مدتی از دوران تبعیدش رو در یکی از شهرهای کشور فرانسه به نام نوفل لوشاتو می گذروند. روزهای آخر پیروزی انقلاب، امام تصمیم گرفتن که به ایران برگردن. شب آخری که امام در اون شهر بودن، بعد از نماز مغرب و عشا، همه یارانش رو دور خودش جمع کرد و گفت: «ان شاءاللّه فردا قصد بازگشت به ایران رو داریم. من از دوستانم می خوام که کسی با من به ایران نیاد آخه ممکنه این سفر خطرناک باشه و اتفاقی برامون بیفته. بذارید من تنها به این سفر برم تا اگر اتفاقی افتاد شما آسیبی نبینید». امام همیشه به فکر همه مردم بودن. اون مرد بزرگ می دونست که ممکنه این مسافرت پر از خطر باشه، ولی اون قدر به مردم کشور عشق می ورزید که همه خطرها رو به جون خرید و به ایران اومد. امیدوارم که همیشه حرف های امام و رفتار امام رو به یاد داشته باشیم.
قدردانی از امام
فردای اون شب، قرار بود تا امام از فرانسه به ایران بیاد. مردم شهر کوچکِ نوفل لوشاتو اونقدر به امام علاقه مند شده بودن که تعداد زیادی از اونا با دسته های گل به دیدن امام اومده بودن و از این که امام قصد داشت اون شهر رو ترک کنه، خیلی خیلی ناراحت بودن و حتی گریه می کردن. امام وقتی ناراحتی اونا رو دید بهشون گفت: «من تو این مدت که این جا بودم باعث دردسر شما شدم». وقتی مردم این حرف امام رو شنیدند باز هم به شدت گریه کردن.
همدردی با مردم ایران
بچه ها! امروز می خوام داستان یه فداکاری رو براتون بگم. سال های پیروزی انقلاب که مردم کشورمون هنوز در حال مبارزه با شاه بودن، یعنی سال ۱۳۵۷ توی فصل زمستون هوا خیلی خیلی سرد شده بود و مردم به خاطر کم بود نفت، نمی تونستن خودشون رو گرم کنن و مجبور بودن سرما رو تحمل کنن. توی این سال ها، امام خمینی تو کشور فرانسه در تبعید به سر می برد. وقتی امام شنید که مردم ایران چنین وضعی دارن، با این که توی اون شهر هوا خیلی خیلی سرد بود، دستور داد تا وسایل گرمازا رو از خونه خارج کنن.
امام خوب و فداکارمون می خواست او هم مثل مردم ایران سرما رو تحمل کنه تا به یاد اونا باشه. درود بر رهبر بزرگمون امام خمینی رحمه الله .
امام، عاشق مردم
تا حالا شده مدتی از خونوادتون دور بشید. اگر دور شده باشید، حتما دلتون خیلی تنگ شده و دوست داشتید هر چه زودتر به خونه برگردید. دوستای گلم! امام خمینی هم مدت ها از مردم ایران که مثل خونواده او بودن دور شده بود و خیلی دلش می خواست به ایران، پیش دوستانش برگرده. وقتی یکی از خبرنگارها از امام پرسید، فرودگاه ها بسته شده و اگه شما بخواهید به ایران بگردید، ممکنه آدم های زیادی کشته بشن. آیا باز هم می خواید به ایران برگردید؟ امام خمینی، رهبر بزرگ ما جواب دادن: «من باید پیش برادرهایم باشم تا اگر قرار است که خونم ریخته شود در بین دوستان خودم و همراه با جوان های ایران بریزد».
نگین حلقه مردم می آید از دور با یک بغل گل می آورد او یک باغ سنبل
بر چهره او لبخند پیداست یعنی که امروز یک روز زیباست وقتی که آمد
لب ها شکفتند با رهبر خود صد نکته گفتند آن روز رهبر مثل نگین بود
در حلقه ما او بهترین بود.
جشن انقلاب
می دونم شمابچه های خوبی که به مدرسه می رید، این روزها تلاش می کنید تا توی تزیین مدرسه به هم کلاسی هاتون کمک کنید. آخه این روزها روزهای پیروزی انقلابه و همه مردم ایران به خاطر این پیروزی بزرگ جشن می گیرن و از خدا برای این لطفش سپاسگزاری می کنن. تمام دانش آموزا، سعی می کنن تا مدرسه رو خیلی زیبا تزیین کنن. اونا می دونن که این جشن، جشن خیلی خیلی بزرگیه. شما چی بچه ها؟ بله همه شما می تونین برای پیروزی انقلابمون جشن بگیرین. شما بچه های کوچولوی گلم هم می تونین روزهای پیروزی انقلاب رو در کنار پدر و مادر یا دوستاتون جشن بگیرید و شادی کنید. دهه فجر بر شما هم مبارک باشه.
خاطرات انقلاب
فاطمه یه که داستان های زیادی درباره روزهای انقلاب از پدرش شنیده. آخه پدرفاطمه خانوم یکی از کسایی بوده که توی مبارزه ها و تظاهرات علیه رژیم شاه شرکت می کرده. اون خیلی چیزها درباره امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی می دونه. حالا اون هر وقت به عکس امام نگاه می کنه، داستان هایی رو که پدرش از روزهای انقلاب براش گفته، به یاد میاره. اون می دونه که مردم ایران چقدر امام رو دوست داشتن و همیشه به حرف او گوش می دادن و بالاخره با فداکاری پیروز شدن. اون خیلی دوست داشت می تونست امام رو ببینه، ولی وقتی فاطمه به دنیا اومد، دیگه امام بزرگمون در بین ما نبود، ولی فاطمه یاد و خاطره امام رو همیشه زنده نگه می داره. اون امام و همه مردم مبارز کشور ایران رو دوست داره.
رهبری بی نظیر
شما بچه های گل ایران، می دونید که این روزها، یعنی روزهای دهه فجر، همه جا جشن و سروده و همه به هم تبریک می گن. راستی بچه ها! شما فکر می کنید که راز پیروزی انقلاب چی بود؟ شما فکر می کنید اگه مردم به حرف های رهبری مثل امام گوش نمی دادن. آیا بازم موفق می شدن؟ نه بچه ها. پیروزی انقلاب به خاطر رهبری امام و فداکاری مردم بود. امام هرگز ازدشمن نمی ترسید و با شجاعت مردم رو برای مبارزه راهنمایی می کرد. همه مردم ایران امام رو دوست داشتن و به فرمان های او عمل می کردن. این بود که انقلاب ما پیروز شد و پس از سال ها تونستیم دشمن رو شکست بدیم و آزاد باشیم. پس به روح رهبر عزیزمون درود می فرستیم.
شعارهای مردمی
«مرگ بر شاه»، «درود بر خمینی»، «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، حتما شما بچه های گلم این شعارها رو این روزها از تلویزیون می شنوید. آره بچه ها. همین طور خیلی شعارهای دیگه ای که مردم، روزهای انقلاب سر می دادن و با شاه مبارزه می کردن. روزهای انقلاب، کوچه پر بود از صدای مردمی که به تظاهرات اومده بودن، زن و مرد، پیر و جوون، کوچیک و بزرگ. همین طور دیوارها هم پر بود از شعارهایی که با رنگ روشون نوشته می شد. بالاخره همه مردم تلاش می کردن تا با فریادها و شعارهاشون، به شاه بگن که باید از ایران بیرون بره؛ چون مردم شاه رو نمی خواستن. پس بچه ها! حالا توی دهه فجر یاد و خاطره همه مردمی که برای آزادی ایران تلاش کردند رو گرامی می داریم.
جشن واقعی
دوستای گلم! می خوام یه سؤال از شما بپرسم. ببینم شما تا حالا مزه پیروزی رو چشیدید یا نه؟ مثلاً فرض کنید چند روز دیگه امتحان دارید. شما برای این که بتونید نمره خوبی توی این امتحان بگیرید. چه کار می کنید؟ خوب معلومه، حتما خیلی خیلی تلاش می کنید تا نتیجه زحمت هاتون رو بگیرید. دوران انقلاب، هم این جوری بود بچه ها؛ مردم اونقدر تلاش کردن و زحمت کشیدن تا تونستن مزد زحمت هاشون رو بگیرن و پیروز بشن. حتما می دونید که این پیروزی چقدرلذت داره نه. واسه همین جشن دهه فجر یه جشن واقعیه. جشن و شادی برای یه پیروزی بزرگ. می دونم که حتما شما هم توی این جشن ها شرکت می کنید. امیدوارم بهتون خوش بگذره و خدا رو هم به خاطراین پیروزی شکر کنید.
حکومت نظامی
خوب گوش کنید بچه ها: «هیچ کس حق نداره از این ساعت به بعد به خیابون ها بیاد. اگر کسی توی خیابونادیده بشه دستگیر می شه.» نه بچه ها. با شما نبودم. این دستوری بود که سربازای شاه تو روزهای پیش از پیروزی انقلاب داده بودند. می دونید به این دستور چی می گفتن؟ شاید شنیده باشید. به این دستور، دستور حکومت نظامی می گفتن؛ یعنی این که بعد از یه ساعت معین، هیچ کس نمی تونست از خونه خارج بشه و اگر کسی از خونه بیرون می رفت، دستگیر می شد و مورد آزار و اذیت سربازای شاه قرار می گرفت. کمی فکر کنید بچه ها! می بینید روزهای انقلاب چه روزهای سختی بوده؟ و مردم چقدر سختی کشیدند تا ما امروز آزاد و سربلند باشیم.
راز بزرگ پیروزی
خوب نگاه کنید دوستای من! این تکه چوب به راحتی تو دستای من می شکنه، ولی این دسته چوب ها رو ببینید، من هر چقدر تلاش کنم نمی تونم اینارو بشکنم. این درسیه که شما از بزرگ تراتون شنیدید و یا توی کتاب ها خوندید. همیشه وقتی یه عده دست به دست هم بِدن، موفق و پیروز می شن. این یه راز بزرگه. یکی از دلیل های پیروزی مردم خوب ما هم همین بود. اونا به این راز بزرگ عمل می کردن؛ یعنی همیشه با هم بودن، و همین باعث پیروزی اونا بردشمن شد. بچه ها دوران انقلاب درس خوبیه برای ما که همیشه یادمون باشه باید وحدتمون رو حفظ کنیم. راستی اگه با هم نباشیم و وحدت نداشته باشیم چه اتفاق های بدی ممکنه بیفته؟
بچه های انقلابی
بچه های گلم! شما اگه تو روزهای انقلاب بودید چیکار می کردید؟ تا حالا به این موضوع فکر کردید؟ می دونم که همه شما دلتون می خواست، اون روزها بودید و همراه با بزرگترهاتون توی تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت می کردید، ولی حالا هم می تونید بچه های خوب و انقلابی باشید. همین که شما قدر پدرو مادراتون رو که اون روزها بودن و مبارزه کردن بدونید و همین طوربه حرف رهبرتون گوش کنید، مثل اینه که دارید برای پیروزی انقلاب مبارزه می کنید. می دونید چرا؟ چون دشمن هنوز هم منتظره تا ما رو شکست بده، ولی شما بچه های خوب انقلابی می تونید دشمن رو ناامید کنید. با خوب درس خواندن، عمل به دستورات خداوند و تلاش برای پیشرفت، می تونید دشمن رو شکست بدید.
یاد شهیدان
حالا چند سالی از اون دوران گذشته. دورانی که شما هنوز به دنیا نیومده بودید. بله دوستای خوبم! از دوران انقلاب حرف می زنم. روزهایی که هزاران نفر جونشون رو برای پیروزی انقلاب فدا کردن و به شهادت رسیدن و حالا در میان ما نیستن تا جشن بزرگ انقلاب رو هر سال تماشا کنن. فکر می کنید وظیفه ما چیه بچه ها؟ ما باید چیکار کنیم؟ بزرگ ترین کار برای قدردانی از این شهیدان بزرگ، اینه که به یاد اونا باشیم و کاری که اونا انجام دادن فکر کنیم. کار بزرگی که ما رو از ظلم و ستم دشمن نجات داد. اونا با شهادت خودشون آزادی رو به ما هدیه دادن. پس درود می فرستیم به روح همه شهدای انقلاب اسلامی و می گیم: در بهار آزادی جای شهدا خالی.
بیاید روز ۲۲ بهمن، روز پیروزی انقلاب، دست هامون رو به آسمون بلند کنیم و همه با هم دعا کنیم:
خدایا! انقلاب اسلامی ما رو که برای به دست آوردن اون زحمت های زیادی کشیده شد، حفظ کن.
خدایا! حالا که امام خمینی رهبر انقلاب از بین ما رفته، روح بلندش رو از ما راضی نگه دار.
خدایا! اگه دشمن قصد داره به کشور ما و انقلاب ما آسیب برسونه، خدایا اونو ناامید کن.
خدایا! مابچه های ایران رو یاری بده تا بتونیم راه شهیدان انقلاب رو ادامه بدیم و از انقلاب اسلامی پاسداری کنیم. الهی آمین.
التماس دعا وعده ما روز 22 بهمن در جشن بزرگ ملی - موسوی
مقاله دهه فجر انقلاب
به دنبال گسترش قیام مردمی، امام قدس سره در پیامی عزم خود را مبنی بر بازگشت به ایران اعلام می دارد. بختیار که با حمایت امریکا و به عنوان یک چهره ی ملی قصد مهار انقلاب و خاموش کردن شعله های قیام را دارد، خود را در این امر ناتوان می یابد و می کوشد که با قانونی جلوه دادن دولت خود، قیام مردم را سرکوب نماید. مخالفت خود را با بازگشت امام قدس سره اعلام، و دستور بسته شدن فرودگاه های کشور را می دهد. در پی انتشار این دستور مردم خشمگین، به خیابان ها ریخته و با تحصن و شعارهای کوبنده دولت بختیار را مخاطب قرار می دهند.
پس از پانزده سال دوری از وطن درمیان استقبال پرشور مردم قدم به خاک این سرزمین گذاشت ، پانزده سالی که به خاطر خروشیدن بر استبداد و طاغوت و به خاطر بر زبان جاری کردن حقیقت به عراق ، ترکیه و فرانسه تبعید شد .
پس از یکصد و هفده روز توقف امام خمینی (ره) در نوفل لوشاتو، امام خمینی (ره) ساعت سه و سی دقیقه به وقت تهران به سوی تهران حرکت کردند .
حاشیه های روزی که امام آمد . . .
حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشکر از آنها خداحافظی کردند.
ایشان پس از اقامه نماز در کف هواپیما، روی دو پتو با آرامش خوابیدند ، این در حالی بود که همه علاقمندان، دوستداران و نزدیکان ایشان، نگران انجام این پرواز بودند. خطر انهدام هواپیما و یا ربودن آن در آسمان چیزی بود که همه را تا لحظه فرود آن در فرودگاه تهران، نگران ساخته بود.
در هواپیما دویست نفر امام را همراهی می کردند که پنجاه تن از آنان همراهان و هواداران و نزدیکان امام خمینی و ۱۵۰ نفر دیگر از خبرنگاران بودند .
راس ساعت نه و سی و هفت دقیقه و سی ثانیه امام در میان حلقه گروه منتخب استقبال کنندگان از پله های هواپیما فرود آمدند .
خمینی ای امام . . .
با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فریاد «الله اکبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. استقبال کنندگان با خواندن سرود «خمینی ای امام»، اشکهای مشتاقان را بر گونههایشان جاری کردند.
پاسخ امام به عواطف یک میهن)
حضرت امام طی بیاناتی در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر میکنم. عواطف ملت ایران به دوش من بارگرانی است که نمیتوانم جبران کنم.
ایشان ضمن اشاره به اینکه طرد شاه از کشور قدم اول پیروزی بود، همگان را به وحدت کلمه و ادامه مبارزه تا قطع کامل ریشههای فساد ترغیب کردند.ایشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند.
با وجود سرمای زمستان، شب پیش از ورود امام ، بسیاری از مردم مشتاق ، در مسیر حرکت ایشان خوابیده بودند .
هنگام ورود امام خمینی به مدت بیست دقیقه مراسم استقبال توسط تلویزیون ایران به طور زنده پخش شد ، اما ناگهان عکس شاه بر روی صفحه تلویزیون ظاهر و برنامه قطع شد .
در حالی که مراسم ورود حضرت امام به طور مستقیم از تلویزیون پخش میشد، نظامیان با یورش به این سازمان از ادامه پخش آن ممانعت کردند.
عدهای از مردم با قطع جریان پخش مستقیم ورود حضرت امام از تلویزیون به علت هجوم مأمورین نظامی، از عصبانیت تلویزیونهای خود را به خیابان پرت کردند.
وقایع ایامالله دهه فجر انقلاب اسلامی:
وقایع ۱۲بهمن از ایامالله دهه فجر
۱۲بهمن روز ورود روحالله خمینی به ایران-در این روز بزرگترین استقبال تاریخ در تهران برگزار شد؛ بطوری که طول جمعیت استقبال کننده از آیتالله خمینی به ۳۳ کیلومتر رسیده بود. در ساعت ۹:۵۰ دقیقه بامداد روز دوازدهم بهمن هواپیمای حامل خمینی در میان تدابیر شدید امنیتی در فرودگاه مهرآباد برزمین نشست. خمینی پس از ورود به فرودگاه و ایراد سخنرانی طبق برنامهای که از قبل تنظیم شده بود عازم گورستان بهشت زهرا شد…
خمینی در میان استقبال گسترده مردم تهران در ساعت یک بعد از ظهر وارد قطعه ۱۷ که مدفن شهدای انقلاب بود شد و سخنرانی خود را ایراد نمود.
وقایع ۱۴ بهمن از ایامالله دهه فجر
روز شنبه ۱۴ بهمن از ایامالله دهه فجر در محل مدرسه شماره ۲ علوی یک مصاحبه مطبوعاتی با حضور قریب به سیصد خبرنگار ایرانی و خارجی برگزار شد که در آن ابتدا خلاصهای از نظریات آیتالله خمینی خوانده شد؛ سپس سوالات خبرنگاران آغاز گردید که خلاصهای از پاسخ خمینی به این شرح بود:
«کاری نکنند که مردم را به جهاد دعوت کنم، اگر موقع جهاد شد میتوانیم اسلحه تهیه کنیم. دولت را بزودی معرفی خواهیم کرد. اعضای شورای انقلاب تعیین شدهاند. از ارتش میخواهم هرچه زودتر به ما متصل شود. ارتشیان فرزندان ما هستند، ما به آنها محبت داریم باید به دامان ملت بیایند. قانون اساسی که تدوین شده به آراء عمومی گذاشته میشود تمام اتباع خارجی بطور آزاد در ایران زندگی خواهند کرد. »
وقایع روز ۱۶ بهمن از ایامالله دهه فجر
روز ۱۶ بهمن و تعیین دولت موقت-خمینی در روز ۱۶ بهمن طی فرمانی مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر موقت تعیین و معرفی کرد. عصر همان روز در سالن سخنرانی مدرسه علوی یک مصاحبه مطبوعاتی بینالمللی ترتیب داده شد، در این جلسه بازرگان برنامه و وظایف دولت موقت را تشریح کرد و افزود برگزاری همه پرسی درباره تغییر رژیم، برگزاری انتخابات مجلس موسسان و انجام انتخابات مجلس از وظایف این دولت است.
وقایع روز ۱۹ بهمن از ایامالله دهه فجر
روز نوزدهم بهمن ماه بزرگترین راه پیمایی انقلاب صورت گرفت. در قطعنامه پایانی راه پیمایی نخست وزیری مهدی بازرگان توسط تظاهرکنندگان تایید شد.
وقایع ۲۰ بهمن از ایامالله دهه فجر
در روز ۲۰ بهمن ماه که مصادف با روز جمعه بود، مردم در دانشگاه تهران اجتماع کرده بودند تا سخنرانی رییس دولت موقت را استماع نمایند. در همین هنگام در غرب تهران درگیری شدیدی صورت گرفت؛ عده زیادی از افراد گارد شاهنشاهی به پادگان همافران نیروی هوایی حمله بردند و به محض آغاز درگیری آنان عده زیادی از جوانان وابسته به جناحهای مختلف به نفع همافران وارد صحنه درگیری شدند. این درگیری خونین دهها نفر کشته و مجروح بر جای گذاشت ولی در نهایت همافران توانستند حلقه محاصره نیروهای گارد را بشکنند.
وقایع ۲۱ بهمن از ایامالله دهه فجر
روز بیست و یکم بهمن ماه روز نبرد مسلحانه همه جانبه مردم و نیروهای دولتی بود. درگیری خونین مردم و لشگر گارد در این روز به اوج خود رسید؛ و جنگ تانکها با مردم مسلح باعث کشته و زخمی شدن صدها نفر شد. آیتالله خمینی تهدید کرد در صورت عدم جلوگیری از کشتار لشگر گارد حکم جهاد خواهد داد.در اینروز چندین کلانتری توسط گروههای مسلح مردمی تسخیر شدند که در نتیجه آن مقادیر زیادی اسلحه به دست مردم افتاد. در همین روز فرمانداری نظامی تهران اعلامیه شماره ۴۰ را انتشار داد؛ بموجب این اعلامیه رفت و آمد مردم از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۵ بامداد ممنوع اعلام شد. در پی اعلامیه مزبور اعلامیه دیگری صادر و منع عبور و مرور تا ساعت ۱۲ بامداد تمدید شد. مردم عملاً مقررات حکومت نظامی را باطل ساختند و تا صبح در خیابانها با ایجاد حریق و راه بندانهای متعدد مانع حرکت قوای نظامی میشدند.
وقایع ۲۲ بهمن از ایامالله دهه فجر
۲۲ بهمن از ایامالله دهه فجر ،در این روز به ترتیب زندان اوین، ساواک، سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم در آمد.در تسخیر شهربانی سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران به دست انقلابیون مسلح افتاد. پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد و پادگان عباس آباد یکی پس از دیگری تسلیم شدند و آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود.
تصمیم شورای عالی ارتش
ساعت ۱۰ بامداد روز ۲۲ بهمن شورای فرماندهان نیروهای مسلح در ستاد مشترک تشکیل گردید. نظامیان حاضر در جلسه عبارت بودند از: عباس قره باغی، جعفر شفقت، حسین فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، عبدالعلی نجیمی، احمدعلی محققی، عبدالعلی بدرهای، امیرحسین ربیعی، کمال حبیب اللهی، عبدالمجید معصومی، جعفر صانعی، اسدالله محسن زاده، حسین جهانبانی، محمد کاظمی، خلیل بخشی آذر، علی محمد خواجه نوری، پرویز امینی افشار، امیر فرهنگ خلعتبری، محمد فرزام، جلال پژمان، منوچهر خسروداد، ناصر فیروزمند، موسی رحیمی لاریجانی، محمد رحیمی آبکناری و رضا وکیلی طباطبایی.ریاست شورای عالی ارتش بر عهده عباس قره باغی بود. پس از گزارش فرماندهان نیروها از وضعیت موجود بحث پیرامون همبستگی ارتش با مردم آغاز شد؛ اکثرا موافقت خود را اعلام نمودند و سرانجام اعلامیهای مبنی بر بی طرفی ارتش تهیه و بامضا رسید. پس از تصمیم شورای عالی، ساعت یک بعد از ظهر خبر تصمیم شورای عالی ارتش در اختیار رادیو و تلویزیون گذاشته شد. رادیو ایران برنامه عادی خود را قطع و اعلامیه را قرائت کرد. لحظهای بعد نیروهای انقلاب محوطه صدا و سیما را تصرف نمودند و خبر سقوط رژیم سلطنتی پهلوی از صدا و سیما اعلام شد.
مراسم دهه فجر
هرساله در طول دهه فجر مراسم و یادبودهای زیادی در کشورمان انجام می گیرد.
همچنین جشنواره فجر که بزرگترین جشنواره دولتی فیلم، تئاتر و موسیقی ایران است معمولا در طول دهه فجر برگزار می شود.
در مدارس کودکان کلاسهای درس را با نوارهای رنگی، پرچم و عکس امام خمینی و و رهبر عزیزمان سیدعلی خامنهای تزئین میکنند.
ورود حضرت امام خمینی(ره)ساعت9و27دقیقه.استقبال حدود سی و سه کیلومتری مردم از امام وایراد سخنرانی رهبر انقلاب در بهشت زهرا
ما برای آن که ایران گوهری تابان شود
خون دل ها خورده ایم؛خون دل ها خورده ایم
مابرای جاودانه ماندن این عشق پاک
رنج دوران برده ایم؛رنج دوران ها برده ایم
وقایع12بهمن
در این روز بزرگترین استقبال تاریخ در تهران برگزار شد؛ بطوری که طول جمعیت استقبال کننده از آیتالله خمینی به ۳۳ کیلومتر رسیده بود. در ساعت ۹:۵۰ دقیقه بامداد روز دوازدهم بهمن هواپیمای حامل امام خمینی در میان تدابیر شدید امنیتی در فرودگاه مهرآباد برزمین نشست. امام خمینی پس از ورود به فرودگاه و ایراد سخنرانی طبق برنامهای که از قبل تنظیم شده بود عازم گورستان بهشت زهرا شد…
خمینی در میان استقبال گسترده مردم تهران در ساعت یک بعد از ظهر وارد قطعه ۱۷ که مدفن شهدای انقلاب بود شد و سخنرانی خود را ایراد نمود.
وقایع ۱۴ بهمن
ساعت ۹ بامداد روز شنبه ۱۴ بهمن در محل مدرسه شماره ۲ علوی یک مصاحبه مطبوعاتی با حضور قریب به سیصد خبرنگار ایرانی و خارجی برگزار شد که در آن ابتدا خلاصهای از نظریات آیتالله خمینی خوانده شد؛ سپس سوالات خبرنگاران آغاز گردید که خلاصهای از پاسخ امام خمینی به این شرح بود:
« کاری نکنند که مردم را به جهاد دعوت کنم، اگر موقع جهاد شد میتوانیم اسلحه تهیه کنیم. دولت را بزودی معرفی خواهیم کرد. اعضای شورای انقلاب تعیین شدهاند. از ارتش میخواهم هرچه زودتر به ما متصل شود. ارتشیان فرزندان ما هستند، ما به آنها محبت داریم باید به دامان ملت بیایند. قانون اساسی که تدوین شده به آراء عمومی گذاشته میشود تمام اتباع خارجی بطور آزاد در ایران زندگی خواهند کرد.
تعیین دولت موقت
امام خمینی در روز ۱۶ بهمن طی فرمانی مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر موقت تعیین و معرفی کرد. عصر همان روز در سالن سخنرانی مدرسه علوی یک مصاحبه مطبوعاتی بینالمللی ترتیب داده شد، در این جلسه بازرگان برنامه و وظایف دولت موقت را تشریح کرد و افزود برگزاری همه پرسی درباره تغییر رژیم، برگزاری انتخابات مجلس موسسان و انجام انتخابات مجلس از وظایف این دولت است.
وقایع ۱۹ بهمن
روز نوزدهم بهمن ماه بزرگترین راه پیمایی انقلاب صورت گرفت. در قطعنامه پایانی راه پیمایی نخست وزیری مهدی بازرگان توسط تظاهرکنندگان تایید شد.
وقایع ۲۰ بهمن
در روز ۲۰ بهمن ماه که مصادف با روز جمعه بود، مردم در دانشگاه تهران اجتماع کرده بودند تا سخنرانی رییس دولت موقت را استماع نمایند. در همین هنگام در غرب تهران درگیری شدیدی صورت گرفت؛ عده زیادی از افراد گارد شاهنشاهی به پادگان همافران نیروی هوایی حمله بردند و به محض آغاز درگیری آنان عده زیادی از جوانان وابسته به جناحهای مختلف به نفع همافران وارد صحنه درگیری شدند. این درگیری خونین دهها نفر کشته و مجروح بر جای گذاشت ولی در نهایت همافران توانستند حلقه محاصره نیروهای گارد را بشکنند.
وقایع ۲۱ بهمن
روز بیست و یکم بهمن ماه روز نبرد مسلحانه همه جانبه مردم و نیروهای دولتی بود. درگیری خونین مردم و لشگر گارد در این روز به اوج خود رسید؛ و جنگ تانکها با مردم مسلح باعث کشته و زخمی شدن صدها نفر شد. آیتالله خمینی تهدید کرد در صورت عدم جلوگیری از کشتار لشگر گارد حکم جهاد خواهد داد.در اینروز چندین کلانتری توسط گروههای مسلح مردمی تسخیر شدند که در نتیجه آن مقادیر زیادی اسلحه به دست مردم افتاد. در همین روز فرمانداری نظامی تهران اعلامیه شماره ۴۰ را انتشار داد؛ بموجب این اعلامیه رفت و آمد مردم از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۵ بامداد ممنوع اعلام شد. در پی اعلامیه مزبور اعلامیه دیگری صادر و منع عبور و مرور تا ساعت ۱۲ بامداد تمدید شد. مردم عملاً مقررات حکومت نظامی را باطل ساختند و تا صبح در خیابانها با ایجاد حریق و راه بندانهای متعدد مانع حرکت قوای نظامی میشدند.
وقایع ۲۲ بهمن
در این روز به ترتیب زندان اوین، ساواک، سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم در آمد.در تسخیر شهربانی سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران به دست انقلابیون مسلح افتاد. پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد و پادگان عباس آباد یکی پس از دیگری تسلیم شدند و آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود
تصمیم شورای عالی ارتش
ساعت ۱۰ بامداد روز ۲۲ بهمن شورای فرماندهان نیروهای مسلح در ستاد مشترک تشکیل گردید. نظامیان حاضر در جلسه عبارت بودند از: عباس قره باغی، جعفر شفقت، حسین فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، عبدالعلی نجیمی، احمدعلی محققی، عبدالعلی بدرهای، امیرحسین ربیعی، کمال حبیب اللهی، عبدالمجید معصومی، جعفر صانعی، اسدالله محسن زاده، حسین جهانبانی، محمد کاظمی، خلیل بخشی آذر، علی محمد خواجه نوری، پرویز امینی افشار، امیر فرهنگ خلعتبری، محمد فرزام، جلال پژمان، منوچهر خسروداد، ناصر فیروزمند، موسی رحیمی لاریجانی، محمد رحیمی آبکناری و رضا وکیلی طباطبایی.ریاست شورای عالی ارتش بر عهده عباس قره باغی بود. پس از گزارش فرماندهان نیروها از وضعیت موجود بحث پیرامون همبستگی ارتش با مردم آغاز شد؛ اکثرا موافقت خود را اعلام نمودند و سرانجام اعلامیهای مبنی بر بی طرفی ارتش تهیه و بامضا رسید. پس از تصمیم شورای عالی، ساعت یک بعد از ظهر خبر تصمیم شورای عالی ارتش در اختیار رادیو و تلویزیون گذاشته شد. رادیو ایران برنامه عادی خود را قطع و اعلامیه را قرائت کرد. لحظهای بعد نیروهای انقلاب محوطه صدا و سیما را تصرف نمودند و خبر سقوط رژیم سلطنتی پهلوی از صدا و سیما اعلام شد.
دهه فجر ، سرآغاز طلوع اسلام، خاستگاه ارزشهاي اسلامي، مقطع رهايي ملت ايران و بخشي از تاريخ ماست كه گذشته را از آينده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدي دوباره يافت و اين دهه در تاريخ ايران نقطه اي تعيين كننده و بي مانند بشمارميرود. تا قبل از انقلاب اسلامي، در ايران نظام اسلامي وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ي «غالب و مغلوب» و« سلطان و رعيت » بود وپادشاهان احساس ميكردند كه فاتحيني هستند كه بر مردم غلبه يافته اند و حضرت امام رضوان الله تعالي عليه اين سلسله معيوب را قطع كردند و نقطه ي عطفي در تاريخ ايران بوجودآوردند و شمشير اسلام مردم را عليه دشمنان اسلام، مردم و استعمارگران به كار گرفتند. دهه فجر انقلاب از رشحات اسلام است و آئينه اي است كه خورشيد اسلام در او درخشيد و اين دهه فجر بايد با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. اين مراسم را با هيجانهاي عاطفي صحيح بايد با طراوت و تازه كرد. در مذهب ما، احساسات، گريه و شادي، حب و بغض و عشق و نفرت جايگاه والايي دارد. از اين رو جشنهاي دهه فجر مي بايستي همچون مراسم و اعياد مذهبي گرامي داشته شود و مردمي باشد. بايد كليه مساجد فعال شوند و مردم با حضور در مساجد خاطره ي فراموش نشدني حضرت امام و پيروزي انقلاب اسلامي را جشن بگيرند.
نشاط سحر
خیزید که هنگام نشاط سحر آمد
شب رفته و خورشید ز مشرق به در آمد
برپا شده صد ولوله در گلشن توحید
کز بام فلک مرغ صبا خوش خبر آمد
آمد پی ایجاد سحر ناجی خورشید
بر جان خدایان دروغین تبر آمد