بیست هفتمین جلسه شورای علمی-پژوهشی استان کردستان مورخ94/9/14در درحوزه علمیه فاطمه الزهرا (س) بیجار
به گزارش معاون آموزش وپژوهش مدیریت استانی سرکارخانم به لسان بیست هفتمین جلسه شورای علمی-پژوهشی استان کردستان مورخ14/9/94در درحوزه علمیه فاطمه الزهرا (س) بیجار برگزارگردید.
این جلسه که به جهت برنامه ریزی برای برگزاری موثرتر برنامه های هفته پژوهش برگزار شده بود با حضور اعضای محترم شورای علمی پژوهشی راس ساعت 14 شروع شد.
اعضای محترم نسبت به برگزاری برنامه موثر اظهار نظر نمودند ودر این خصوص برنامه هایی جهت برگزاری در هفته پژوهش توسط مدارس ومدیریت استانی به تصویب رسید.
بعد از اتمام جلسه اعضای محترم شورای علمی پژوهشی از نمایشگاه کتاب بازدید بعمل آوردند.
بیست و ششمین جلسه شورای علمی-پژوهشی استان کردستان مورخ 94/9/14
به گزارش معاون آموزش وپژوهش مدیریت استانی سرکارخانم به لسان بیست و ششمین جلسه شورای علمی-پژوهشی استان کردستان مورخ14/9/94درحوزه علمیه فاطمه الزهرا (س) بیجار برگزارگردید.
دراین جلسه اعضای محترم شورای علمی پژوهشی در راستای برنامه ریزی وبهینه سازی فعالیت های پژوهشی مخصوصاً فراخوان های پژوهشی تب اظهار نظر نمودند.
معاون آموزش وپژوهش مدیریت استانی سرکارخانم به لسان در خصوص این جلسه ابراز داشتند : معاونین محترم پژوهش مدارس سطح استان وهمچنین سرکار خانم مالمیر ارزیاب تفصیلی فراخوان های پژوهشی در این جلسه دعوت شده بودند.
سرکار خانم مالمیر درخصوص نقطه قوت ونقطه ضعف آثار ارسالی طلاب در سال 92و93 مطالبی را ایراد نمودند که بسیار مورد استقبال معاونین محترم قرار گرفت.
جلسه مذکور از ساعت 10-12 ادامه داشت وبعد از اتمام جلسه به امامت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا صالحی نماز جماعت برپا شد.
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)
زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟
بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی ؟
گر چه آهونیستم اماپراز دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوهابه دادم میرسی ؟
شهادت امام هشتم بر شما عزیزان تسلیت باد
«لَبَّیْکَ، أَللّهُمَّ لَبَّیْکَ».
امام سجاد علیه السلام فرمودند:
اِنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلىٍّ علیه السلام کانَ لایَقْرَءُ مِنْ کِتابِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ «یا أَیـُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» اِلاّ قالَ: لَبَّیْکَ، أَللّهُمَّ لَبَّیْکَ.
امام حسن علیه السلام هیچ وقت آیه «یا أَیـُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» (اى کسانى که ایمان آوردهاید) را از کتاب خدا نمىخواند مگر اینکه مىگفت: «لَبَّیْکَ، أَللّهُمَّ لَبَّیْکَ».
بحارالانوار، 43 ص 331
كتابشناسى امام حسن مجتبى (علیه السلام)
كتابهاى خطّى فارسى
1. امام حسن مجتبى
جواد محدثى.
2. تاريخ امام حسن مجتبى
كامل سليمان, ترجمه بدرالدين كتابى (م1408ق) (اين, ترجمه الحسن بن على , دراسة و تحليل است).
3. خلافتنامه امام حسن
ميرزا عليخان خاموش يزدى
(1287 ـ 1379ق) (اين كتاب در
هيجده هزار بيت است).
الذريعه, ج7, ص238; نقباء البشر, ج4, ص1410.
4. زندگانى حضرت امام حسن مجتبى
ابوالقاسم سحاب (1304ـ 1376ق).
5. سيره سياسى امام مجتبى
سيد احمد خاتمى.
كتابهاى چاپى فارسى در باره امام حسن و امام حسين
1. امام حسن و امام حسين }
آيت اللّه علامه سيد محسن امين عاملى (1284 ـ 1371ق), ترجمه وزارت ارشاد اسلامى, چاپ پنجم, تهران, وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى, 1366, وزيرى, 312ص.
2. امام حسن و امام حسين }
محمدرضا مصرى, ترجمه محمد واصف گيلانى (1345 ـ 1417ق), قم, دارالنشر اسلام, 1343, رقعى, 206ص.
3. امام حسن و امام حسين
حسن سعيد (1337ـ1416ق), تهران, كتابخانه مسجد چهلستون, 1352, رقعى,40ص.
4. بر امام حسن و امام حسين چه گذشت؟
سيد محمد حسن موسوى كاشانى, قم, انتشارات زاهدى, 1372ش 1414/ق, وزيرى, 240ص.
5. تحرير الشهادتين (شرح زندگانى و شهادت حسنين })
عبدالعزيز بن ولى اللّه دهلوى (1159ـ 1239ق), ترجمه محمد سلامة اللّه كشفى بن شيخ بركة اللّه بدايونسى كانپورى (م1281ق), چاپ سوم, لكهنو, 1882م.
رك: ادبيات فارسى بر مبناى تأليف استورى,ج2,ص965و966 (اين كتاب ترجمه و شرح سرّ الشهادتين است, كه به زبان اردو بوده و در سهرنپور به سال 1296ق به چاپ رسيده است).
6. سياسة السبطين يا صلح امام مجتبى و قيام سيدالشهداء
فاضل ورسى افغانى, قم, 1369, وزيرى, 400ص.
7. صلح امام حسن و قيام امام حسين
گروه نويسندگان, قم, مؤسسه در راه حق, 1356, رقعى, 37ص.
8. مصائب السبطين
ملاعلى اصغر بن على اكبر نيّر بروجردى, چاپ تبريز, 2ج, 171«107ص.
مهارت هاي ارتباطي امام حسن(عليه السلام)
مهارت هاي ارتباطي، نقش اثرگذاري در ايجاد، تسهيل و پايا شدن ارتباطات ميان فردي دارد. اين مهارت ها در فرمايشات امام حسن (عليه السلام) از جنبه هاي مختلفي قابل بررسي است. آثار مثبت ارتباط و همنشيني با علماء نقش هم نشيني و چگونگي دوست يابي، شناخت افراد از طريق حالت هاي روحي و احساسي، از جمله مواردي است که در فرمايشات حضرت تأکيد شده است. جالب اينکه همين موارد، جزو نکات مهم و کليدي است که در مباحث علم روان شناسي و مشاوره مطرح مي شود .
1- تأثير مجالست با علما
امام حسن (عليه السلام) مي فرمايد: «من اکثر مجالسه العلماء اطلق عقال لسانه، و فتق مراتق ذهنه، و سرّما وجد من الزّياده في نفسه، و کانت له ولايه لما يعلم، و افاده لما علّم؛ هر که با علما بسيار مجالست نمايد، سخنش و بيانش در بيان حقايق آزاد و روشن خواهد شد و ذهن و انديشه اش باز و توسعه مي يابد و بر معلوماتش افزوده مي گردد و به سادگي مي تواند ديگران را هدايت نمايد». (1)
2- اهميت مشورت
امام حسن (عليه السلام) مي فرمايد: «ما تشاور قوم الا هدوا الي رشدهم؛ هيچ گروهي در کارهاي اجتماعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و…، با يکديگر مشورت نکرده اند، مگر آنکه به رشد فکري و عملي و…، رسيده اند». (2)
3- نقش هم نشين منتقد در آگاه سازي
امام حسن (عليه السلام) مي فرمايد: «انّ من خوفک حتي تبلغ الامن، خير ممن يومنک حتي تلتقي الخوف؛ همانا کسي تو را –در برابر عيب ها و کمبودها- هشدار دهد تا آگاه و بيدار شوي، بهتر است از آن کسي که فقط تو را تعريف و تمجيد کند تا بر عيب هايت افزوده گردد. (3)
4- نحوه برخورد با برادر مؤمن
امام حسن (عليه السلام) مي فرمايد: «اذا لقي احدکم اخاه فليقبل موضع النوّر من جبهته؛ وقتي انسان برادر مؤمن- و دوست خود را ملاقات کرد، بايد پيشاني و سجده گاه او را ببوسد». (4)
5- دوستي يعني دل سوزي و محبت
امام حسن (عليه السلام) مي فرمايد: «القريب من قربته الموده ان بعد نسبه و البعيد من باعدته الموده و ان قرب نسبه؛ بهترين دوست نزديک به انسان، کسي است که در تمام حالات دل سوز و با محبت، باشد گر چه خويشاوندي نزديکي هم نداشته باشد و بيگانه ترين افراد کسي است که از محبت و دلسوزي بيگانه باشد، گرچه از نزديک ترين خويشاوندان باشد. (5)
6- پرهيز از سبک شمردن دوست
امام حسن (عليه السلام) مي فرمايد: «من استخف باخوانه فسدت مروته؛ کسي که دوستان و برادرانش را سبک شمارد و نسبت به آنها بي اعتنا باشد، مروت و جوان مردي اش فاسد گشته است». (6)
7- دقت در دوست يابي
دوست، عميق ترين تأثير بر زندگي و رفتار انسان مي گذارد، تا آنجا که گفته شده است: «المرء علي دين خليله؛ انسان بر آيين رفيقش است».
به اين علت، در قرآن و روايات، سخت بر آيين دوست يابي تأکيد و سفارش شده است.
حضرت در سفارش به يکي از فرزندان خويش فرمود:
يا بني لاتواخ احدا حتّي تعرفم وارده و مصادره، فاذا استنبطت الخبره و رضيت العشره فآخه علي اقاله العثره و المواساه لي العسره» (7)
پسر! با هيچ کس برادري [ و دوستي] مکن مگر آنکه [اول] بداني کجا رفت و آمد دارد و از چه خانواده اي مي باشد، هرگاه به اين مسئله پي بردي و معاشرت و دوستي او را [طبق معيارها] پسنديدي، پس با او برادري [ و دوستي ] کن، در گذشتن از لغزش ها و همدردي در سختي.
8- شناخت انسان از راه عصبانيت
امام حسن (عليه السلام) فرمود: «لا يعرف الرأي الا عند عند الغضب؛ قدرت انديشه و خصلت هاي دروني انسان هنگام خشم، شناخته و آشکار مي شود. (8)
معمولاً ويژگي هاي دروني افراد از ديد ديگران مخفي است و در مواقع خاصي به طور ناخواسته بروز مي کند. يکي از آن حالات خاص، وقتي است که آدمي به هر دليلي دچار عصبانيت شود. سپس حالت هاي خوب يا ناشايست وي هويدا خواهد شد.
دليل ظهور خصلت هاي دروني انسان، هنگام خشم اين است که شخص در اين حالت نمي داند چه مي گويد و چه مي کند و نيز در روايات آمده است که خشم و غصب نوعي جنون است.
9-چگونگي رابطه با مردم
اي بني تفم وصيتي، و اجعل نفسک ميزانا، فيما بينک و بين غيرک فاحسب لغيرک ما تحب لنفسک و اکره له ما تکره لنفسک و لا تظلم کما لاتحب ان تظلم، و احسن کما تحب اين يحسن اليک، و استقبح من نفسک ما تستقبح من غيرک و ارض من الناس لک ما ترضي به لهم منک و لا تقل بما لا تعلم، بل لا تقل کلما تعلم، و لا تقل ما لاتحب ان يقال لک.
و قال (عليه السلام) و قل للناس حسنا و اي کلمه حکم جامعه ان تحب للناس ما تحسب لنفسک و تکره لهم ما تکره لها، انک قل ما تسلم ممن تسرعت اليه ان تندم او تتفضل عليه.
اي پسرم سفارش مرا درياب، در رابطه با مردم، خود را معيار و ميزان قرار بده. هرچه را براي خود مي خواهي، براي ديگران بخواه. هرچه را براي خود نپسنديدي براي ديگران نپسندد. به کسي ستم مکن، چنانچه دوست نداري به تو ستم شود. احساس کن چنان که دوستداري احسانت کنند، آنچه از ديگران زشت شماري از خود زشت شمار. راضي باش از برخورد مردم با تو، آنچه که راضي هستي با مردم انجام دهي.
1- إحقاق الحق، ج 11، ص 238، س 2.
2- تحف العقول، ص 233؛ اعيان الشيعه، ج1، ص 577، بحارالانوار: ج75، ص 105، ح4.
3- احقاق الحق، ج 11، ص 242. س 2.
4- تحف العقول، ص 236، س13؛ بحارالانوار، ج 75، ص 105، ح 4.
5- تحف العقول، ص 234، س3؛ بحارالانوار، ج 75، ص 106، ح 4.
6- کلمه الامام الحسن (عليه السلام)، ص 209.
7- تحف العقول، ص 404، ش 3.
8- محمد دشتي، فرهنگ سخنان امام حسن مجتبي (عليه السلام)، ص 15.
سلام، امام غریب من!
سلام، امام غریب من!
آمدهام؛ با تمام دلم، با قدمهای احساسم، با حضور هر چه تمام ارادتم.
آمدهام؛ تا فانوسهای روشن اشکهایم را، بر مزار بیچراغت، بیاویزم!
آمدهام؛ تا شریک غربت بینهایتت باشم.
آمدهام ـ کبوترانه آمدهام ـ تا از دستان مهربانت، آب و دانه بدهی!
آمدهام؛ با دسته دسته یا کریمهای اخلاص و محبّت، تا شاید لحظهای در گنبد نگاه مهربانت، پناه گیرم.
ای کریم اهل بیت! حالا این من و این وسعت بیحدّ و مرزِ لطف تو.
این دلِ کوچک من و این عنایت بزرگ تو. این گدای غریب و این هم، سلطان غریب؛ بزم غریبانهمان جور است.
تو غریب، من هم غریب.
امّا … نه! غربت من کجا و غریبی تو کجا! آخر شما، غربتت را هم از پدر به ارث بردهای و هم از مادر مولای من! چگونه میشود زینت شانههای پیامبر باشی، خون علی و فاطمه در رگهایت جاری باشد، سید جوانان اهل بهشت باشی و آن وقت، این روزگار نامرد، دل به عشقت نسپارد. امام مظلوم من! چند بار از پشت، خنجر خوردهای؟! چند بار نیش سوزناک خیانت را چشیدهای؟! چند بار …؟ انگار قصّه غربت شما پایان ندارد! آقا! زهری که بر جگرت نشست، تنها زهر جعده نبود؛ زهر بدعتی بود که مسیر عشق را عوض کرد. وقتی که دل به این بدعت بسپرند، عجیب نیست اینکه حتی در کنار همسفر زندگیت، غریب باشی!
یا کریم اهلبیت! تو بزرگتر از آن بودی که در ذهن کوچک بشر بگنجی.
اى کریم اهل بیت علیهم السلام! قلب اندوهگینمان در عزاىت ، دیدار و شفاعتت را در قیامت مى طلبد تا طعم بخشندگى تو را دریابیم.
سلام، امام غریب من!
سلام، امام غریب من!
آمدهام؛ با تمام دلم، با قدمهای احساسم، با حضور هر چه تمام ارادتم.
آمدهام؛ تا فانوسهای روشن اشکهایم را، بر مزار بیچراغت، بیاویزم!
آمدهام؛ تا شریک غربت بینهایتت باشم.
آمدهام ـ کبوترانه آمدهام ـ تا از دستان مهربانت، آب و دانه بدهی!
آمدهام؛ با دسته دسته یا کریمهای اخلاص و محبّت، تا شاید لحظهای در گنبد نگاه مهربانت، پناه گیرم.
ای کریم اهل بیت! حالا این من و این وسعت بیحدّ و مرزِ لطف تو.
این دلِ کوچک من و این عنایت بزرگ تو. این گدای غریب و این هم، سلطان غریب؛ بزم غریبانهمان جور است.
تو غریب، من هم غریب.
امّا … نه! غربت من کجا و غریبی تو کجا! آخر شما، غربتت را هم از پدر به ارث بردهای و هم از مادر مولای من! چگونه میشود زینت شانههای پیامبر باشی، خون علی و فاطمه در رگهایت جاری باشد، سید جوانان اهل بهشت باشی و آن وقت، این روزگار نامرد، دل به عشقت نسپارد. امام مظلوم من! چند بار از پشت، خنجر خوردهای؟! چند بار نیش سوزناک خیانت را چشیدهای؟! چند بار …؟ انگار قصّه غربت شما پایان ندارد! آقا! زهری که بر جگرت نشست، تنها زهر جعده نبود؛ زهر بدعتی بود که مسیر عشق را عوض کرد. وقتی که دل به این بدعت بسپرند، عجیب نیست اینکه حتی در کنار همسفر زندگیت، غریب باشی!
یا کریم اهلبیت! تو بزرگتر از آن بودی که در ذهن کوچک بشر بگنجی.
اى کریم اهل بیت علیهم السلام! قلب اندوهگینمان در عزاىت ، دیدار و شفاعتت را در قیامت مى طلبد تا طعم بخشندگى تو را دریابیم.
حقیقت همیشه جاری
پیامبر می رود؛ ولی…
نفس های آتشین تو، در کلمه کلمه معجزه جاویدانت تا همیشه زنده است و «کلام» ـ که اعجاز توست ـ هر بار با زبانی دیگر و بیانی دیگر، خوانده می شود و اوج می گیرد.
کلام تو که همان کلام الهی است، همچون چشمه ای لایتناهی است و هنوز بر دشت های دور و کویر خشک جان های مرده نازل می شود.
هنوز صدای «إِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذیِ خَلَقَ» است که می آید و در غارهای تفکر مشتاقان، ندای عرش را برمی انگیزد.
هنوز صدای «اِقْرَأْ وَ رَبُّکَ الاْءَکْرَم»، دیدگان حقیقت طلب را به خوانش صحیفه های رحمت فرامی خواند و دست های شکرگزار را به نوشتن کتیبه های تفسیر.
پیامبر یک سرمشق تحریف ناپذیر است که رنگ و بویش کهنه نخواهد شد.
تا انسان انسان است و تا دنیا، دنیا، به تازگی خویش خواهد ماند و در جوشش سیال فهم ها و اندیشه ها، خلوص خویش را حفظ خواهد کرد.
پیامبر، یک صدای نامیراست که سکوت شرمگین دروغ ها و مغالطه ها، ارزش آن را کم نخواهد کرد و پرده ناسپاسی ها، از حقیقت و راستی آن نخواهد کاست.
پیامبر، یک قرآن به تمام معنی است که در جاهلیت جدید، منادی دعوت به آیه های تفکر و اندیشیدن است.
تا همیشه وام دار پیامبری ات هستیم
برگزاری نشست اخلاقی در قروه
استاد سخنران:سرکار خانم زینب صائم مبلغ فعال حوزه
تاریخ برگزاری جلسه:
به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه الزهرا(س)قروه جلسه اخلاقی با عنوان بررسی خطبه متقین و با حضور سرکار خانم زینب صائم مبلغ فعال حوزه در تاریخ 8/9/94 برگزار گردید.
استاد طی سخنرانی خویش فرمودند:نهج البلاغه نجوای عاشقانه امام علی (علیه السلام)با خداست.اگر می خواهید هدایت شوید به حمام،شاگرد امام علی (ع) مراجعه کنید .حمام از امام می پرسد من چگونه بدانم از اهل یقین هستم.؟وچند بار این سوال را تکرار نمودند.
اسلام زبانی ولسانی است ولی ایمان امری قلبی ودرونی است.امام فرمودند:آیا طاقت می آوری که بیان کنم چند بار تاکید می کنند که آیا تاب می آوری که بگویم.وامام سیمای متقین را بیان نمودند وشب وروز متقین را هم بیان نمودندودر پایان ویژگی متقین را فرمودند.یک مسلمان مثل آب قلیل است که آب قلیل در مجاورت نجاست نجس می شودوکسی که ایمان آورد مثل آب کر است که نه تنها نجس نمی شود بلکه به واسطه آب کر پاک می شودومتقی مثل آب جاری است که هم پاک است هم پاک کننده است. امام علی علیه السلام ده ویژگی دارد که هیچ کس ندارد:وصی پیغمبر خداست،حدیث منزلت در شان ایشان نازل شده است……
امام فرمودند:ای حمام سیمای اهل یقین اینچنین است.سخنانشان راست به هیچ وجه دروغ نمی گویند.پوشش میانه روی دارند.راه رفتن اهل یقین با تواضع وفروتنی است.به هیچ وجه حرامی از آنها سر نمی زند.گوشهایشان وقف دانش سودمند است .در روز ناخوشی شاکر خداوند هستند.اگر نبود مرگی که خداوند مقدر فرموده روح آنها لحظه ای در بدنشان آرام نمی گرفت……….. طلبه های عزیز یادمان باشد که حب دنیا وحب شهوات عامل جنگ طلبی در کربلا بود……
ودر ادامه فرمودند که متقین اهل نجوای شبانه اند.در آیه ای که تشویق در آن است بی تاب بهشت می شوند.قامت به رکوع خم می کنندواز خدا آزادی از آتش جهنم را می طلبند….دانشمندی بردبار ونیکوکار،کسی که به آنها می نگرد می پندارد بیمارند؛واز اعمال اندک خود خوشحال نمی شوند؛
طلبه ها ی عزیز نیت خیلی مهم است نیت است که شهدا را به عرش می رساند.هرکس که ایمان داشته وعمل صالح انجام دهد همه اورا دوست دارند. خداوند اورا محبوب دلها می کند. خطوات شیطان مرحله به مرحله وگام به گام به طلبه نزدیک می شود…. .در پایان به مناسبت نزدیک بودن روز اربعین مراسم سوگواری برگزار گردید.